مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
پدیدارنگاری
حوزههای تخصصی:
توجه به سرنوشت، جایگاه و مسائل زنان، به عنوان نیمی از افراد جامعه، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این موضوع بحث انگیز زیر چتر «عدالت جنسیتی»، بخش عمده ای از توجهات خط مشی گذارانه عمومی دولت و سایر نهادهای خط مشی گذار را در قالب خط مشی های نحوه توزیع جنسیتی فرصت ها و امکانات به خود اختصاص داده است. با این حال، عدالت جنسیتی در فرایند خط مشی گذاری با مفاهیم متفاوت و بعضاً متعارضی در قالب مسئله و راه حل فهم شده و به کار بسته شده است به طوری که ارائه راهکار بر شناخت و ساختاردهی درست به مسئله تقدم یافته است. این امر سبب شده عدالت جنسیتی، خود تبدیل به یک فرامسئله خط مشی گذاری شود که لازم است به منظور تدوین خط مشی های مناسب در حوزه زنان، ابتدا این فرامسئله بازنمایی و تحلیل، و در نهایت حل شود. بدین منظور این مطالعه با بهره گیری از روش پدیدارنگاری و بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته با ۲۱ نفر از خبرگان خط مشی گذاری حوزه زنان، درصدد بازنمایی ابعاد و فضای این فرامسئله برآمده است. یافته ها، شش گونه صورت بندی متفاوت از عدالت جنسیتی و دلالت های خط مشی گذارانه آن را نشان می دهد که با ملاحظه آن ها در پرتو پیشینه خط مشی گذاری، این مطالعه کوشیده دستور کاری برای حل فرامسئله عدالت جنسیتی و مسیری برای پژوهش های آتی در حوزه خط مشی گذاری زنان ارائه دهد.
پدیدارنگاری مفهوم و تجربه معنویت؛ مورد مطالعه: دانشجویان کار شناسی ارشد دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
183 - 213
حوزههای تخصصی:
مفاهیم معنویت و توسعه معنوی از هر دو دیدگاه مذهبی و سکولار مورد مداقه پژوهشگران حوزه علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. آنچه در این میان از اهمیت ویژه برخوردار است، نوع نگاه انسان به مقوله معنویت است و اینکه معنویت در چه کنش و رفتاری نمود پیدا می کند. جوانان در جوامع قرن 21 به شدت از طرف نهادهای دینی و همچنین در برخی از موارد، از طرف حکومت ها و ساختارهای سیاسی مبتنی بر دین، رصد می شوند تا معلوم شود که معنویت در زندگی آنان تا چه اندازه رسوخ کرده و چه نوع معنویتی و با چه تعریفی مد نظر آنهاست. پژوهش کنونی به دنبال مطالعه پدیدارنگارانه تجربیات و دیدگاه های دانشجویان از مفهوم معنویت (چیستی و چگونگی، امکان آموزش پذیریِ آن و همچنین ابعاد رفتاری یک فرد معنوی) است. میدان پژوهش، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان است و مشارکت کنندگان 10 نفر از دانشجویان اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر ملاک انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختارمند و عمیق است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج، داده ها در چهار طبقه توصیفی ابعاد معنویت، آموزش پذیریِ معنویت، عوامل تأثیرگذار بر آموزش معنویت و همچنین ویژگی های افراد معنوی دسته بندی شده اند. براساس انگاره ها و تجارب دانشجویان، آمیخته بودن با انسانیت، هم مسیری با عقل و منطق، فطری بودن و فرامادی بودن از جمله ابعاد معنویت است. همچنین خانواده، فرد، سیستم آموزشی و گروه دوستان نقش زیادی در شکل دادن به ابعاد معنویت در نزد افراد دارد.
تبیین مؤلفه های زیبایی شناسی معماری مبتنی بر تجربه مخاطب (موردپژوهی: بناهای فرهنگی شاخص در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زیبایی امری است در وهله اول تجربی، تجربه ای که در شرایط مختلف، صورت های متنوعی به خود می گیرد. اینکه چه چیزی در محیط های ساخته شده، خوشایند به نظر می رسد، همیشه بحث برانگیز بوده و چندان روشن نیست و به نوع رابطه ایی که با ادراکات انسان برقرار کرده، بستگی دارد و می تواند در بسترهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت باشد. لیکن تأکید افراطی بر سلیقه ای بودن آن و عدم توجه به اشتراکات فرهنگی/اجتماعی که زمینه ساز ادراکات ذهنی مشترک است، سبب شده موضوع زیبایی شناسی از منظر تجربه کاربران فضا مغفول بماند و زمینه ساز ناهنجاری هایی در طراحی معماری شود. لذا در این راستا چنین پرسش هایی مطرح می شوند: مؤلفه های مؤثر در شکل گیری تجربه زیبایی شناسی معماری از منظر مخاطب عام چیست؟ و چه مؤلفه هایی عمده ترین تأثیر را در شدت ایجاد این تجربه ایفا می کنند؟ هدف پژوهش: مقاله حاضر درصدد است تا به تبیین مقوله زیبایی و معیارهای آن از ورای ادراک و تجربه زیسته مخاطب در جهت فراهم سازی احیاء مجدد این حس در کاربران از طریق ترجمان آن به مؤلفه های اثرگذار پردازد. روش پژوهش: این تحقیق با موضوع تجربهزیسته افراد در بناها، به لحاظ ماهیتْ از گونه کیفی با رویکرد فلسفیِ پدیدارنگاری است و به لحاظ قصد پژوهش، تفسیری و از نظر منطق پژوهش، استقرایی است. نتیجه گیری: در شکل گیری تجربه زیبایی شناسی معماری مجموعه مؤلفه های ادراکی، انگیزشی، حسی-حرکتی، شناختی، رفتاری و هیجانی؛ هرکدام نقش اثرگذاری در فرایند ادراک زیبایی از منظر مخاطب ایفا می کنند. در واقع نقش هریک از این مؤلفه ها بر این تجربه مطابق با ویژگی های هر ساختمان به صورت متفاوتی برجسته می شوند و در هر ساختمان اولویت هرکدام از مؤلفه ها و بازخوردهای آن ها متغیر است. منتها زمانی که همه مؤلفه ها در تکامل یکدیگر در یک فرایند تجربی قرار می گیرند؛ می توانند این تجربه را به حداکثر میزان خود برسانند و مؤلفه هیجانی عمده ترین نقش را در شدت اثر این تجربه ایفا می کند.
پدیدارنگاری تجارب اعضای هیئت علمی از فرایند ارتقاء مرتبه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر عضو هیئت علمی در دانشگاه برای ارتقاء مرتبه علمی باید شرایط و شاخص های آموزشی، پژوهشی و اجرایی مشخصی را دارا باشد و با اخذ امتیازات لازم با ارتقای وی موافقت شود. هدف این پژوهش واکاوی تجارب اعضای هیئت علمی از مفهوم ارتقاء مرتبه علمی بود؛ که با رویکردی تفسیری و راهبرد پدیدارنگاری انجام شد. به این منظور، 18 نفر از اعضای هیئت علمی که دارای تجربه پدیده موردنظر بودند، به صورت هدفمند و با حداکثر تنوع مشارکت کردند. ابزار گرداوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که برای اجرای مراحل پدیدارنگاری از رویه یارونین (2004) استفاده شد. داده ها به روش کدگذاری نظری و با روش تحلیل مقایسه ای مداوم مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تحلیل ها نشان داد که پنج مؤلفه شامل غیر حرفه ای گرایی، ثبات شغلی، بالندگی حرفه ای، ساختاری ناموزون، اعتبار بخشی و مسئولیت پذیری قابل احصا است. تحلیل های بیشترشان داد که می توان تجارب اساتید را به دو دسته تجارب مثبت و خوشایند و تجارب منفی و ناخوشایند طبقه بندی کرد. از تجارب خوشایند می توان جهت رشد و بالندگی شغلی و حرفه ای اساتید بهره برد. تجارب ناخوشایند نیز در بحث ارتقاء مشکلاتی برای رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی ایجاد نموده است.
پدیدارنگاری پیامدهای فرقه گرایی در سازمان های بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع در محیط کار، فرصت هایی را برای بالندگی سازمان به ارمغان می آورد. اما نه تنها گاه از این ظرفیت در سازمان ها استفاده نمی شود، بلکه گاه در برخی کشورها به آفاتی نظیر فرقه گرایی در سازمان نیز دچار می شود. این پژوهش با هدف رسیدن به فهم های متکثر درباره تبعات فرقه گرایی در سازمان ، به کاوش تجارب زیسته کارکنانی از سازمان های دولتی ولایت هرات افغانستان با پدیدارنگاری پرداخته است. مشارکت کنندگان پژوهش 24 نفر از کارکنان 16 سازمان یادشده بودند که با روش نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری به همکاری دعوت شده بودند. روش گردآوری داده ها انجام مصاحبه های عمیق بود. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Maxqda استفاده شد. طبق یافته ها پنج ایستار متفاوت نسبت به پیامدهای فرقه گرایی در سازمان به دست آمدند که عبارت بودند از کنش های هنجارستیزانه اعضای فرقه، ناکامی ها و کنش های منفعلانه اعضای خارج از فرقه، ارتباطات بین فردی تعارض آلود، کژکارکردهای سازمانی و بی اعتمادی عمومی. در ادامه، طبقات بر اساس پیچیدگی سطح آنها، روی سلسله مراتبی با پنج سطح کنش های اعضای فرقه، کنش های اعضای خارج از فرقه، فرد، ارتباطات بین فردی، سازمان و فراسازمان قرار گرفتند و فضای نتیجه ای سلسله مراتبی را برای شیوه های متفاوت ادراک از پیامدهای پدیده فرقه گرایی در سازمان رقم زدند.
تحلیل کیفی تنوع تجارب اساتید دانشگاه از مفهوم هویت حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
203 - 220
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف آگاهی از تجارب و برداشت اعضای هیئت علمی از مفهوم هویت حرفه ای و تنوع موجود در تجارب آنان صورت گرفت. رویکرد پژوهش تفسیری و راهبرد انجام آن پدیدار نگاری و میدان تحقیق دانشگاه کردستان بود، روش نمونه گیری هدفمند بود و با رعایت حداکثر تنوع صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و با توجه به ملاک رسیدن به اشباع نظری به 14 نفر رسید. کدگذاری و تحلیل داده ها با روش کدگذاری هفت مرحله ای Sjöström & Dahlgren(2002) انجام شد. حاصل تحلیل داده ها، استخراج پنج طبقه توصیف از مفهوم هویت حرفه ای شامل: هویت حرفه ای به عنوان ((استقلال حرفه ای))، ((اخلاق مداری))، ((بدون مرز بودن))، ((آفرینش)) و ((تعامل حرفه ای)) بود که بیانگر تفاوت های کیفی برداشت اساتید از مفهوم هویت حرفه ای و نحوه ایفای نقش های حرفه ای چندگانه توسط آنان بود. لازم به ذکر است که هر یک از اساتید همه یا ابعادی از این هویت های حرفه ای را در خود داشتند یا به آن می اندیشیدند، اما آنچه برای فرد در بازه زمانی یا موقعیت یا زمینه خاص، در اولویت و درجه اهمیت بیشتری قرار داشت، هویت حرفه ای مسلط و غالب وی را تشکیل می داد.
پدیدارشناسی ادراک زنان سرپرست خانوار از خود در دو عرصه خصوصی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
251 - 293
حوزههای تخصصی:
هویت زنان سرپرست خانوار در هر جامعه ای در قالب نقش های جنسیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرزندپروری در دو عرصه خصوصی و عمومی تعریف می شود. هدف از مطالعه حاضر، واکاوی و بازنمایی تجربه زیسته این زنان در مناسبات خویش در دو عرصه خصوصی و عمومی آنان است. این پژوهش با رویکردی پدیدار شناسی انجام شد. میدان پژوهش، شهر مشهد و شرکت کنندگان زنان سرپرست خانوار در تابستان 1400بودند که با روش هدفمند از نوع ملاکی و با بیشینه پراکنش انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شد و در اتمام 21مورد با اشباع نظری به پایان رسید. تحلیل روایت مشارکت کنندگان با روش کلایزی و نرم افزار MAXQDA نسخه 12 انجام شد. مرور مصاحبه ها، چهار مضمون اصلی نقش های خانوادگی، اجتماعی، ویژگی های زنانه و ارتقاء خودپنداره را آشکار ساخت. در ادراک زنان سرپرست خانوار، عرصه خصوصی، قلمروی خاص آنان محسوب می شود که با مضمون مراقبت و زنانگی گره خورده است. در این عرصه، مضامین خانه داری، رسیدگی به فرزندان و امور خانه پررنگ است. در عرصه عمومی این گونه زنان، به فعالیت های اقتصادی مشغولند. ناتوانی های مالی، شناختی، جسمی و عملکردی در این حوزه شناخته ترین عوامل تأثیر گذار در حضور کم رنگ تر آنان در فعالیت های عمومی است. پاردایم هایی ادراکی در این گونه از زنان از خود وجود دارد که می تواند موضوع تفکر و پژوهش در عرصه جنسیت، زنانگی و سرپرستی خانوار باشد.
چالش های دانش آموزان در ساخت اثبات های هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هندسه از دیرباز به عنوان یکی از جایگاه های اصلی برای یادگیری اثبات مطرح بوده است؛ در حالی که دانش آموزان مشکلات فراوانی در یادگیری اثبات های هندسی دارند. حتی بسیار اتفاق می افتد که دانش آموزان با ترسیم یک شکل هندسی، دیگر نیازی نمی ببینند که ویژگی های مربوط به آن رده از اشیاء هندسی را اثبات کنند. پژوهش حاضر به هدف توصیف عملکرد و برداشت های دانش آموزانِ متوسطه اول، در حین درک و ساختِ اثبات های هندسی انجام شده است تا شناخت عمیق تری از فرایندهای تدریجی و پیچیدگی هایِ یادگیری اثبات های هندسی به دست آید. این پژوهش به شیوه پدیدارنگاری و با تحلیل مصاحبه های فعالیت محور از 53 دانش آموز متوسطه اول انجام شد. گزارش حاضر تصویر روشن تری از عملکرد دانش آموزان و چالش های آنها را در حین ساخت یک اثبات هندسی ارائه می دهد.
آسیب های تربیت دینی در دوره پیش دبستانی: یک مطالعه پدیدارنگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بازنمایی آسیب های تربیت دینی در دوره پیش دبستانی است. این پژوهش در قالب رویکرد کیفی و به روش پدیدار نگاری انجام شده است. پانزده کارشناس حوزه پیش دبستانی و تربیت دینی از سطح کشور به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاکی با حداکثر تنوع انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند تا زمان اشباع داده ها گردآوری شد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوا کیفی استفاده شد. یافته ها حاکی از آسیب های جدی و اساسی در دو بعد درون سازمانی و برون سازمانی است. آسیب های درون سازمانی شامل؛ آسیب های مربوط به مربّیان، آسیب های مربوط به هدف گذاری تربیت دینی، آسیب های مربوط به محتوا و شیوه های ارائه آن به کودکان و آسیب های برون سازمانی شامل؛ آسیب ها در بخش سیاست های مدیریتی و آسیب ها در بخش سیاست های فرهنگی – اجتماعی است. بر اساس یافته ها، پیشنهادهای برای رفع آسیب های تربیت دینی پیش دبستانی ارائه شده است.
پدیدارنگاری دموکراسی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
207 - 239
حوزههای تخصصی:
دموکراسی سازمانی بیانگر موقعیتی است که در آن سازمان به کارکنان خود فرصت مشارکت در امر اداره سازمانی را داده و شرایط سهمیم شدن در تصمیم گیری های سازمانی را مهیا سازد. با توجه به تنوع و تغییر پذیری مفهوم دموکراسی سازمانی، این پژوهش بدنبال تفسیر این پدیده با رویکرد پدیدارنگاری می باشد. فلسفه پژوهش تفسیری بوده، روش اجرای آن کیفی و از گونه پدیدارنگاری است. روش گردآوری داده ها، میدانی و از ابزار مصاحبه استفاده شده است. جامعه مشارکت کنندگان تحقیق کارکنان سازمان تامین اجتماعی بوده که به روش بیشینه تنوع نمونه گیری شده و با 32 نفر مصاحبه انجام شده است. براساس تحلیل یافته های تحقیق مشخص گردید هشت روش تجربه کردن دموکراسی در محیط سازمانی وجود دارد که شامل: شکوفایی، تحقق اراده عامه، قدرت تغییر فرایند، حاکمیت قانون، اخلاق حرفه ای، توانمندسازی کارکنان، تصمیم گیری مشارکتی و پاسخگویی به ارباب رجوع، می باشد. براساس یافته های تحقیق، طبقات توصیفی در پنج سطح توسعه فردی (شکوفایی و توانمندسازی)، فرایندمحوری (تصمیم گیری مشارکتی و قدرت تغییر فرایند)، فرهنگ محوری (حاکمیت قانون و اخلاق حرفه ای)، مدیریت سازمانی (تحقق اراده عامه) و جامعه محوری (پاسخگویی به ارباب رجوع) قرار می گیرد که نشانه وجود تفاوت ساختاری و سلسله مراتبی است.
روایت معلمان ابتدایی از اجرای ارزشیابی توصیفی: تحقیق کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی ادراک معلمان درباره طرح ارزشیابی توصیفی در مدرسه های ابتدایی بود. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری بود. شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از معلمان شهر سبزوار در سال تحصیلی 96-1395 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه وتحلیل شد. از مجموع 127 کد مفهومی یافته های این پژوهش، در کدهای محوری مربوط به دانش آموزان (راحت طلب شدن دانش آموزان، کم شدن استرس، کاهش سواد، مشخص نشدن توانایی واقعی، سردرگمی، کاهش انگیزه تحصیلی، کاهش رقابت سازنده، جمعیت زیاد) و محورهای مربوط به معلم (وقت گیر بودن، سلیقه ای عمل کردن، نبود امکان مقایسه دانش آموز با خودش، ایجاد فرصت برای معلمان کم انگیزه، دخالت مدیریت ها در ارزشیابی) و والدین نیز در محور رضایت نداشتن و آگاهی والدین قابل ترسیم است. نتایج پژوهش نشان داد که طرح ارزشیابی توصیفی دارای ضعف هایی است که می توان این ضعف ها را در رابطه با اثراتی که بر دانش آموز، معلم و والدین دارد، بیان کرد.
پدیدارنگاری تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با تأکید بر سطوح "توضیح دادن" و "تحلیل کردن" از دیدگاه پل و الدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه جایگاه تفکر انتقادی در پیشبرد موفقیت تحصیلی و شغلیِ دانشجویان، اهمیتی دوچندان یافته است و بر همین اساس بسیاری از مؤسسات آموزش عالی، تقویت تفکر انتقادی دانشجویان را یکی از اهداف نهایی خود قلمداد می کنند. پژوهش حاضر، با هدف توصیف ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از سطح دوم «توضیح دادن موضوع متن» و سوم «تحلیل منطق متن» تفکر انتقادی بر مبنای چارچوب پل و الدر (2012) صورت گرفت.روش پژوهش: این پژوهش براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارنگاری انجام شد. مشارکت کنندگان 15 نفر، دانشجوی سال اول، دوم و فارغ التحصیلان رشته روان شناسی تربیتی دوره کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا (س) در سال های تحصیلی 97-1395 بودند که براساس تمایل داوطلبانه، در این پژوهش شرکت کردند. ابتدا از آن ها خواسته شد تا بخشی از متن کتاب "هنر عشق ورزیدن" را بخوانند و سپس به سؤال های موجود در سطح دوم و سوم تفکر انتقادی پاسخ دهند. اطلاعات، بر مبنای روش استقرایی تحلیل شدند. طبقه های توصیفی با افق های درونی و بیرونی و نیز فضای نتیجه ترسیم شد.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر هشت طبقه توصیفی شامل؛ توضیح دادن موضوع متن بر مبنای راهبرد بسط معنایی، به کارگیری استدلال قیاسی، یادآوری دانش ادبی پیشین، تحلیل متن با توجه به مؤلفه های تفکر انتقادی، تشخیص نامناسب مؤلفه های تفکر انتقادی، پرسش های اکتشافی در مقابل پرسش های غیر اکتشافی، بیان کلی از محتوای متن و غلبه دیدگاه فرد بر نویسنده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به منظور ارتقاء سطوح تفکر انتقادی دانشجویان توصیه می شود، آموزش مؤلفه های تفکر انتقادی و تقویت مهارت خواندن انتقادی مورد توجه سیاست گذاران نظام آموزش عالی قرار گیرد.
بررسی پدیدارنگاری حمایت اجتماعی در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
487 - 509
حوزههای تخصصی:
امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار درحال افزایش است و وفاق عمومی آن است تا از آنان حمایت شود. هدف این پژوهش پدیدارنگاری واکاوی تجربه حمایت های اجتماعی از آنان است. با ۲۱ زن سرپرست خانوار شهر مشهد در سال ۱۴۰۰ مصاحبه ای نیمه ساختارمند انجام گرفت. سپس داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که حمایت هایی که از زنان سرپرست خانوار انجام می شود از سه منبع خانواده، دوستان و سازمان های دولتی صورت می گیرد. حمایت های خانواده غالباً عاطفی و اقتصادی است. دوستان و آشنایان به حمایت های عاطفی، اقتصادی و ابزاری می پردازند و نهادها و سازمان های دولتی اولویت خود را در حمایت و پشتیبانی مالی قرار می دهند. اما چنانچه این حمایت ها که اغلب در قالب وام های کم بهره است با سیاست های فقرزدایی همراه نشود، به بازتولید فقر دامن می زند. زنان بیوه ابتدا نیازمند حمایت عاطفی و به مرور نیازهای مالی، ابزاری و اطلاعاتی هستند. زنان مطلقه نخست به حمایت عاطفی نیازمندند و سپس نیاز اقتصادی دارند. زنان مجرد نیز به استقلال مالی، ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی نیاز دارند. فضای زیسته همگی این زنان بر بی اعتمادی به ویژه به مردان بنا شده است؛ بنابراین همنوایی و کناره جویی، محورهای اصلی پیوندهای اجتماعی آنان است. نتایج نشان داد زنان سرپرست خانوار با چالش های متعددی در زیست خانوادگی و اجتماعی خود مواجه هستند که نیازمند حمایت اند. بااین حال نحوه ارائه این حمایت ها نیازمند توجه سیاست گذاران برای کاهش آسیب های اجتماعی و ممانعت از تبدیل شدن آن به یک مسئله اجتماعی برای آنان است.
کاوش نقش های کارآفرینان خط مشی در خط مشی گذاری عمومی: یک مطالعه پدیدارنگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کاوش، فهم و طبقه بندی نقش های کارآفرینان خط مشی در خط مشی گذاری عمومی، برای نیل به درکی عمیق تر از این پدیده نزد افراد مورد مطالعه، انجام شده است. استراتژی انجام پژوهش، پدیدارنگاری و ابزار جمع آوری داده، مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، هدفمند و مبتنی بر راهبردهای بیشینه تنوع و گلوله برفی بوده و حجم نمونه براساس قاعده اشباع نظری تا بیست نفر مشخص شد. بر این اساس، با بیست نفر از افرادی که در سال های اخیر به طور مستقیم پدیده کارآفرینی خط مشی را از طریق به سرانجام رساندن نوآوری های سیاستی در یازده خط مشی نوآورانه، تجربه کرده بودند، مصاحبه شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها، نشان دهنده شش طبقه توصیفی از نقش های کارآفرینان خط مشی بوده که عبارتند از: «بازیگر دغدغه مند»، «مربی»، «بازاریاب»، «سیاست پیشه»، «بازیگر پشت صحنه» و «ناظر» که در سه سطح، فرد، شبکه های خط مشی و نهاد، قابل تقسیم بندی هستند. مبتنی بر طبقات توصیفی کشف شده، در نهایت فضای نتیجه برای نقش های کارآفرینان خط مشی ارائه شده است.
پدیدارنگاری ادراک و تصورات دبیران متوسطه اول از مفهوم «هویت دینی» دانش آموزان (مطالعه دبیران شاغل در آموزش و پرورش شهر میناب)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه ادراک و فهم دبیران متوسطه اول شهر میناب از مفهوم «هویت دینی» با استفاده از روش «پدیدارنگاری» است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران متوسطه اول مشغول به کار (دارای سابقه خدمت 15 تا 25 سال) در مقطع متوسطه اول شهرستان میناب استان هرمزگان بود. براساس روش «نمونه گیری هدفمند»، مشارکت کنندگانی انتخاب شدند و فرایند گردآوری داده ها ادامه یافت تا در نهایت، براساس الگوی اشباع نظری، 16 تن از معلمان مشغول به فعالیت با استفاده از روش «مصاحبه نیمه ساختارمند» مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با روش «آنالیز موضوعی» برای شناسایی دسته ها و زمینه های اساسی بررسی شد و پس از مشخص شدن رمزهای اصلی و مضامین برجسته آنها، افق های درونی و بیرونی ترسیم گردید و فضای نتیجه پژوهش طراحی شد. در بخش نتیجه گیری، با بهره گیری از روش «تحلیل» تصورات و تجربه دبیران شاغل مطالعه و مشخص شد. نتایج تحقیق ادراکات دبیران را در چهار مضمون اصلی دسته بندی کرده است: «اسوه دینی بودن» ، «بسترسازی هویتی» ، «توانایی تعامل و ارتباط مثبت با دیگران»، «توانایی تأثیر گذاشتن بر محیط و ذی نفعان»، «ظاهر شدن در نقش های چندگانه و رعایت اصول حرفه ای» دسته بندی کردند.