مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تخیل
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
253-280
حوزه های تخصصی:
آشنایان با دیدگاه های سیمون وی، به خوبی از ژرفا و عمق آرای عرفانی او آگاه اند. در این پژوهش مکانیسم رهایی از خود و یگانگی با حقیقت مطلق (خدا) در چهارچوب نظام عرفانی سیمون وی بررسی می شود. به باور او، آدمی برای حفظ توازن درونی، نباید خلأهای به وجود آمده در درونش را با امور موهوم و خیالی پر کند. آدمی با انقطاع از امیال و تاب آوردن خلأهایی که عامل عدم توازن اند، پذیرش محنت ناب و خلق معکوس زمینه دریافت لطف الهی را فراهم می سازد. با ظهور لطف الهی، انسان به خود حقیقی اش یعنی امر مقدس غیرشخصی و تفاوت آن با خودِ خودپنداشته آگاه می شود. طالبِ حقیقت باید یک گام فراتر گذارد و با فانی کردن من، تنها داشته اش را به پروردگار بازگرداند.
نقش آزمایش های فکری در فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
67 - 80
حوزه های تخصصی:
این مقاله در مقام تعریف، تبیین اهمیت و جایگاه آزمایش های فکری در فلسفه است. در گام نخست تاریخچه ای موجز از چگونگی پیدایش اصطلاح آزمایش فکری و نقش آن در تاریخ اندیشه بیان شده است. در گام دوم، دو تعریف مهم سورنسن و گندلر از آزمایش های فکری مورد تحلیل قرار گرفته و پس از اشاره به چهار رهیافت کلی به آزمایش های فکری، نقش شهود در آنها بررسی شده است. همچنین درباره تفاوت آزمایش های فکری با پدیده های به ظاهر مشابهی چون داستان های علمی تخیلی و حِکمی، آزمایش های آرمانی و براهین ریاضی بحث شده است. گفتنی است که پس از واکاوی نقش تخیل در آزمایش های فکری، به تحلیل بیشتر نقش آزمایش های فکری در فلسفه پرداخته شده است؛ نقشی که درواقع در چهار کارکرد اصلیِ تبیین نمونه های نقضی، نظریه پردازی، تأیید یک تئوری و تبیین ارتباطات ضروری بیشتر تبلور یافته است. همچنین انسان معلّق ابن سینا نیز به عنوانِ مصداق اتم آزمایش فکری نزد فیلسوفان مسلمان به اجمال تحلیل شده است. فلسفه اخلاق نیز براساسِ یافته های مقاله به عنوانِ گره گاه اصلی فلسفه با آزمایش های فکری شناخته شده است.
خوانش دلوز از عملکردهای تخیل کانتی با توجه به سنتزهای سه گانه ی تفاوت و تکرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر شرحِ افعال و عملکردهای تخیل از وجه هستی شناختی در نظر دلوز با تکیه به آثار پیش نقدی و نقدی کانت است. مفروض اینکه عملکردهای تخیل، در تفکر دلوز از رهگذرِ قوه صورتبخش در تفکرپیشانقدی، فعالیت سنتز و شاکله در نقد اول و نیز تولید و تکوین در امر والا و سمبولیسم در نقدسوم وضوح می یابد. دلوز با یک سری تأکید، سنتزهای سه گانه ی تفاوت و تکرار را بر شالوده ی فعل و عملکردهای تخیل کانتی استوار می کند. در سنتزهای کانتی به کثرات در یک زمان و مکان نظم بخشیده می شود. شاکله به عنوان تعین زمانی، سنتزهایی را تحت سلطه فاهمه انجام می دهد و به داده های حسی فرم می دهد. در دو وضعیت امر والا و نمادسازی، تخیل با فعل تولید و عملکرد تکوین با قوام بخشی به هماهنگی قوا می پردازد. سنتز زمانمند اول دلوز با تمرکز بر سنتز دریافت کانتی، متعلق به اکنون، عادت و مبتنی بر فعل انقباض است. در سنتز زمانمند دومِ دلوز، به موازات امر والا و تکوین شاکله ی کانتی، گذشته ناب، در قالب طرح پرسشی که برهم زننده ی زنجیره متوالی اکنون است، تکوین می یابد. در سنتز سه مرحله ای سوم بعد از دو وقفه، فرم ناب زمان تکوین پیدا می کندکه با مراحل سمبولیسم و بن بست شاکله ی کانتی همخوان است. نتیجه اینکه سنتزهای زمانمند دلوزی در تفاوت و تکرار، مبتنی کنش، فعل و عمل تخیل کانتی در وضعیت های مختلف است.
مدل های داستانی و مدل های استعاری: نگاهی انتقادی به داستان انگاری مدل های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۸ بهار و تابستان۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
131 - 152
داستان انگاری مدل های علمی رویکردی فلسفی است که طبق آن دسته مهمی از پرسش های فلسفی ناظر به مدل ها (مانند چیستی ماهیت مدل، چرایی وجود احکام صادق و کاذب در مدل های علمی و چگونگی دسترسی معرفتی به حقایقی تازه در باره جهان از راه به کارگیری مدل های علمی) از طریق «داستان» انگاشتن مدل ها پاسخ می یابد، بدون اینکه تعهدی هستی شناختی به وجود مدل ها وجود داشته باشد. در این رویکرد فلسفی، «داستان» در معنایی خاص به کار می رود و مشتمل بر نوع خاصی از تخیل است که در آن مشارکت کننده به دلیل حضور چیزی که «اسباب صحنه» نامیده می شود در کنش «وانمود» کردن وارد می شود: او برخی احکام کاذب را صادق می انگارد و در جهان داستانی ساخته شده مشارکت می کند. در این نوشته، پس از تشریح نگاه کندل والتون به مقوله داستان و بازی های وانمودی و تلاش او برای تبیین «استعاره» در همین چهارچوب، با بررسی نقدهای الیزابت کمپ به این نتیجه خواهیم رسید که چهارچوب پیشنهادی والتون برای تشریح و تبیین دسته خاصی از داستان ها و بازی ها، یعنی داستان ها و بازی های استعاری، کفایت لازم را ندارد. آنگاه استفاده کسانی مانند رومن فریگ از چهارچوب نظری والتون برای تحلیل مدل های علمی را بررسی می کنیم و خواهیم دید که ضعف چهارچوب مفهومی والتون در تشریح استعاره عیناً خود را در نظام مفهومی فریگ نیز نشان می دهد و این الگو از عهده تبیین مدل های استعاری برنمی آید.
نقش تخیّل در آموزش ادبیات فارسی بر اساس مؤلفه های فهم اسطوره ای و رمانتیک نظریه ایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
71 - 98
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی با ظرفیت ها و توانایی های عظیم است که ازجمله آن ها قدرت تخیّل او است. این پژوهش با هدف تحلیل کارکرد نظام آموزشی، با محوریت کتاب های درسی فارسی و شیوه تدریس معلمان فارسی و نقش آن ها در پرورش قوه تخیّل دانش آموزان، انجام شده است. روش پژوهش توصیفی بوده و از دو روش تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختاریافته با معلمان برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. نمونه پژوهش شامل 12 کتاب فارسی دوره ابتدایی و 15 معلم فارسی می باشد. سنجش تخیّل بر اساس دو مؤلفه فهم اسطوره ای و فهم رمانتیک موردبررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد فهم اسطوره ای به میزان بیشتری، در مقایسه با فهم رمانتیک، در کتاب های درسی مورد تأکید بوده است. معلمان نیز در آموزش فارسی عمدتاً در چارچوب اهداف درسی ازپیش تعیین شده در زمینه خواندن و نوشتن و دستور زبان عمل می کردند. در تبیین یافته های حاصل می توان به تأکیدات اهداف آموزشی ادبیات فارسی بر مهارت خواندن، نوشتن و دستور زبان و همچنین عدم آشنایی معلمان با راهبردهای آموزشی و روش های تدریس مؤثر در رشد و پرورش تخیّل توجه نمود.
وجودیت هنر در رابطه با هنرهای وابسته به آن
وجودیت هنر را می توان از تخیل انسان مورد تجلّی قرار داد به بیانی دگر انسان می تواند با جذابیت وجودیت هنر در رابطه با هنرهای وابسته به آن نهان پیدا می کند و با آن نقش چشمگیری در زندگی پدید آورد. هنر در رابطه با هنرهای بصری وابسته دیگر توأمان با تاریخ، فرهنگ، مذهب، جغرافیا و سیاست در بین هنرها مشخص می گردد همچنین هنر چیزی فراتر از بینش معماری، نقاشی، مجسمه سازی و لاغیر می توان مدنظر قرار گرفت. بحث هنر همان طور که گفته شد چیزی فراتر بوده که در این پژوهش به قسمتی ناچیز هنر پرادخته، که بیان کننده آشنایی با قسمتی از چیستی هنر از شناخت و ارزیابی هنر از زمان و مکان مورد تبیین قرار گرفته شده است. منشأ هنر و آفرینش هنری در نزد پروردگار توسط خلیفه الهی یعنی انسان، با الهام آفرینشات در وجودیت هنر به نمایش گذاشته می شود و نقش مهمی در ایفای خلاقیت، کمال، زیبایی، و از همه والاتر تخیلات انسان که منشأ آفرینش های هنری در عالم هنری بوده همچنین کارکرد هنر تمایزی بین فرم و تأکید بر وجود مخاطب القاء می نماید و تا ادراکات حسی بر وجود انسان بازگو می کند که این موضوع سیطره هویت او می باشد. هنر ابزاری مؤثر در به تحقق رسیدن معنای اثر هنری بوده و شیوه تهیه این ابزار متأثر از وجود انسان هنرمند بوده و این نتیجه زحمات هنرمند در تأثیرات خود با اثر تبیین می گردد. روش تحقیق در این پژوهش بااستفاده از نوع روش تحقیقی توصیفی – تحلیلی بهره گرفته که سعی گردیده با جمع آوری و گردآوری اسناد و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مستندات مکتوب براساس موضوع روند پژوهش با مفاهیم مرتبط استوار و با بررسی دقیق مورد واکاوی – تجزیه وتحلیل داده های اطلاعات، استخراج گردیده برخوردار می باشد. بنابراین وجودیت هنر در رابطه با هنرهای وابسته به آن امری گسترده بوده که با این پژوهش تلاش گردیده تا به موضوع هنر دیدگاهی گسترده تر تبیین گردد تا ابزاری منحصربه فرد برای پدیده های سایر آفرینش هات برخوردار گردد. هنر رابطه مستقیمی با تفکرات آدمی در هر دوره تاریخی بوده و نمی توان آن ها را از یکدیگر جدا نمود حال آنکه خلق اثر با تخیل انسان هنرمند باشد آن اثر تضمینی برای اهداف هویت بقاء انسان در سیطره تاریخ به حساب آمده و در درگاه عالم هستی جاودانه خواهد ماند.
بازتاب رمانتیسم در شعر لنگرودی و انعکاس آن در نقاشی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
48 - 60
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی بازتاب رمانتیسم در اشعار شمس لنگرودی و انعکاس آن در نقاشی قاجار پرداخته ایم. روش پژوهش، کتابخانه ای و نوع آن تحلیلی-توصیفی است. فرضیه ی پژوهش، بازتاب برخی از مهمترین مؤلفه های رمانتیسم در اشعار شمس لنگرودی است. با مطالعه و بررسی اشعار شمس لنگرودی به این نتیجه می رسیم که شمس لنگرودی علی رغم داشتن فاصله ی زمانی طولانی با بزرگان رمانتیسم شعر معاصر، اما همچنان به برخی از مؤلفه ها و ویژگی های این مکتب علاقه نشان داده و از ظرفیت های این مکتب برای بیان مفاهیم و مافی الضمیر خود سود جسته است. گرایش به رمانتیسم اجتماعی، توجه به طبیعت، استمداد از قوه ی تخیّل به منظور خلق تصاویر بدیع، طبیعت گرایی و بیان مضامین عاشقانه و مبتنی بر عاطفه از مهمترین مؤلفه های رمانتیسم است که در اشعار شمس لنگرودی دیده می شود. شمس لنگرودی هرگز خود را به کاربرد تخیّل صِرف در اشعارش قانع نکرده و حتّی با استفاده از قوّه ی تخیّل، به بیان اندیشه های اجتماعی و انسانی خود پرداخته است. او هرگز ظلم و ستم و نابرابری را برنمی تابد اما برای بیان این مضمون به نمادها و عناصر طبیعت متوسّل می شود تا بتواند عمیق ترین مفاهیم سیاسی و شدیدترین انتقادات را در قالب نمادها و استعاره ها بیان کند. نقاشی قاجار نیز در آن دوره سبب شد که تلفیقی شیوه های نو و کهنه بود. همچنین می توان مولفه هایی از اشعار لنگرودی را در نقاشی قاجار دید از جمله طبیعت گرایی، مضامین عاشقانه و رمانتیسم اجتماعی. اهداف تحقیق 1- بررسی بازتاب رماتیسم در اشعار شمس لنگرودی و نقاشی قاجار 2- تجزیه و تحلیل مهمترین مؤلفه های رمانتیسم در اشعار شمس لنگرودی و بازتاب آن در نقاشی قاجار سوالات تحقیق 1- بازتاب رماتیسم در اشعار شمس لنگرودی و نقاشی قاجار چگونه است؟ 2- مهمترین مؤلفه های رمانتیسم در اشعار شمس لنگرودی در نقاشی قاجار چگونه نمود یافته اند؟
ساحت تخیل در تصویرسازی کتاب کودک گروه سنی (الف و ب) مبتنی بر نظریه «ساموئل تیلور کالریج (مطالعه موردی آثار گلندا اسبورلین، ناتالی پودالف و نیکولتا سیسولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
111 - 126
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تخیل از عوامل سازنده تصویرسازی است و در عرصه ادبیات و هنر در ساحت اندیشه قرار می گیرد. پرداختن به عنصر تخیل در ادبیات کودکان از قرن 18 میلادی در انگلستان شکل گرفت و نخستین کتاب های مصور با بهره گیری از خیال پردازی در همین دوره مصور شدند. مبحث تخیل در همین زمان به صورت مبسوط در ادبیات انگلستان توسط «ساموئل تیلور کالریج» مورد تأمل قرار گرفت. هدف پژوهش: این پژوهش با نگاهی به رویکرد کالریج، فرایند ذهن خلاق در آفرینش هنر توسط هنرمند را مورد مطالعه قرار می دهد. با توجه به اهمیت تخیل در تصویرسازی، این مقاله سعی دارد بنیان اندیشه های کالریج را که مبتنی بر تداعی تخیل آفریننده و تعلیق ناباوری است، در خلق آثار تصویرسازی کتاب کودک بازشناخته و بحث تخیل در آرای کالریج را مورد مداقه قرار دهد. این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که آیا تخیل نمایش داده شده در تصویرسازی ادبیات کتاب کودک می تواند دربرگیرنده آرای کالریج باشد؟روش پژوهش: بنابر آنچه بیان شد هدف تحقیق، فهم تخیل در تصویرسازی و ارتباط آن با قوه ذوق و نحوه ادراک هنر توسط هنرمند و ذهن مخاطب با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و براساس منابع مکتوب است. ازاین رو با ذکر نمونه های تصویری از تصویرگران معروف خارجی، مبحث تخیل مورد تحلیل قرار می گیرد.نتیجه گیری: تصویرسازی کودک به عنوان مقوله ای مستقل، پدیده ای نسبتاً نو در ایران است که کمتر از سایر مقولات تجسمی بدان پرداخته شده است. این عرصه با کمبودها و نقصان های بسیاری روبه رو است که شاید بخش عمده آن را تازگی وکم سالی آن توجیه می کند. از این رو اولین و مهم ترین عامل روی آوری نگارندگان به این عرصه و ضرورت پژوهش، رفع گوشه کوچکی از این کمبودها بوده است. به نظر می رسد برخی شیوه های تصویر سازی در کتاب کودک، جزئی از عناصر تخیل در دیدگاه کالریج را شامل می شود.کودک با رؤیت تخیل در تصویرسازی به امکان کشف معنا و دریافت باطن پدیده ها، به جای ادراک حسی صرف نائل می شود.
نگاهی به تصویرسازی و همسویی آن با عاطفه در اشعار سلمان هراتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سلمان هراتی(1365-1338) یکی از شاعران متعهد صاحب سبک معاصر در حوزه ی ادبیات انقلاب اسلامی و پایداری است. زبان شعری سلمان زبان شعر انقلاب است ، ساده و بی-آلایش. سلمان با زبانی ساده و استوار، موفق به خلق تصاویری بدیع و سرشار از عاطفه می-شود . پژوهش حاضر برآن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی تصویرسازی و همسویی آن را با عاطفه در اشعار سلمان هراتی مورد بحث و مدّاقه قرار دهد. برآیند تحقیق حاکی از آن است که خلاقیت شاعر در پیوند میان عاطفه، تصویر و تخیّل است. او با تصویر، عناصر بیگانه-ی طبیعت را به هم پیوند می دهد و با ابداع حس و فهم مشترک، نسبت میان انسان و طبیعت را از سطح «این نه آنی» به «این همانی» ارتقا می بخشد . این سطح از صورت بندی های خیال، فقط زمانی گریبان شاعر را می گیرد که شاعر، منطق متعارف مکالمه و مفاهیم را فاقد قابلیت لازم برای حسی کردن معانی و مضامین شهودی و انتزاعی و تجارب ناب ببیند. لذا زبان را با انحراف هنرمندانه از هنجار منطق محاوره و منطق مکاتبه که مبتنی بر دلالت مطابقی و کارکرد ارجاعی است، خارج می سازد و در سطح کارکرد شاعرانه بازسازی می کند.
نماد رنگ و حس آمیزی آن در تصویرسازی های اخوان ثالث
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه هایی که در آثار ادبی به ویژه شعر از ارزش پایگاهی شایسته برخوردار است و آفرینش های ادبی بر پایه ی آن پدید می آیند حس آمیزی و تخیل با رنگ در تصاویر شعری است «رنگ»، به عنوان برجسته ترین عنصر در حوزه محسوسات، از دیرباز تا کنون مورد توجَه انسان بوده و همواره روح و روان آدمی را مسحور قدرت خود کرده است. و یکی از عناصری است که کارکرد بسیار برجسته و در همه زمان ها و نزد همه ی ملت ها جایگاهی درخور و شایسته دارد، در هر فرهنگی برخی از رنگ ها گویای نگرش ها و بازگوکننده احساس ها و عواطف و آرزوهای درونی مردمان است، نمود این مسأله را در رنگ پرچم ها و نشانه های ملی هر کشور می توان یافت و امروزه رنگ مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری و بهره وری محسوب می شود. رنگ مایه ی آرامش و هسته ی آرایش جهان است. شاعران نیز در سروده های خویش، عاطفه و احساس خود را با رنگ به تصویر می کشند و برجسته ترین جنبه ی تصویر در شعر عنصر رنگ است پیوندی که شاعر در میان اشیاء و پدیده های پیرامون پدید می آورد یا به کشف آنها دست می زند گاه بر پایه ی رنگ است.
ویژگی های روانسنجی پرسش نامه تخیّل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه تخیل می تواند به پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان کمک کند و باعث شکوفایی استعدادها و پرورش ایده ها شود هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامه تخیّل لیانگ، سو، چانگ و لین بود. روش پژوهش، همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر، همه دانش آموزان سال دوم متوسطه شهر اهواز بود. برای انجام پژوهش تعداد 300 دانش آموز (150 پسر و 150 دختر) به روش نمونه گیری تصادفیِ چند مرحله ای، انتخاب شدند. برای سنجش تخیّل از پرسشنامه تخیّل لیانگ، سو، چانگ و لین استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 10 گویه در قالب دو عامل تخیّل خلاق و تخیّل بارآور، مقیاس تخیّل را تشکیل می دهند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مؤلفه های تخیّل خلاق و تخیّل بارآور با توان خوبی تخیّل را اندازه گیری می کنند. تحلیل پایایی و روایی مؤلفه های تخیّل نشان داد که سؤالات در سنجش مؤلفه های تخیّل از دقت کافی برخوردارند. ضرایب پایایی به روش آلفای کرونباخ و تنصیف بین 66/0 تا 70/0 گزارش شد که نشان داد هر دو مؤلفه در تعیین سازه تخیّل از دقت لازم برخوردارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پرسشنامه مذکور از روایی و پایایی خوبی برخوردار و برای سنجش تخیّل مناسب است . پرسشنامه تخیّل در جامعه دانش آموزان ایرانی از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و پژوهشگران می توانند از آن به عنوان ابزاری معتبر در اندازه گیری تخیّل استفاده کنند.
بررسی انتقادی دیدگاه هیوم در باب منشأ و مفاد اعتقاد به نفس/ روح آدمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیوید هیوم، از فیلسوفان تجربه گرا، با رصد خاستگاه تصورات و اعتقادات، مفادشان را توضیح می دهد؛ زیرا به اعتقاد او بر پایه اصل نسخه برداری، تصور و اعتقادی که خاستگاه مبهمی داشته باشد و نتوان آن را به انطباع مشخصی بازگرداند، محتوای مشخصی ندارد و پوچ است. هیوم همین رویکرد را در تبیین منشأ و مفاد اعتقاد به نفس/خود/ روح آدمی پی می گیرد و به این نتیجه می رسد که اعتقاد به نفس، نه امری عقلی و نه شهودی (موضع سلبی)، بلکه ناشی از تخیّل است و از همین رو خطاآمیز و در عین حال گریزناپذیر است (موضع ایجابی). در نوشتار پیش رو با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، تبیین هیوم از موضوع یاد شده را بررسی و نقد می کنیم تا روشن شود اولاً موضع ایجابی او رضایت بخش نیست و دارای حفره های معرفتی متعددی است؛ ثانیاً موضع ایجابی او با موضع سلبی و مبانی دیگر او ناسازگار است؛ ثالثاً به نقش علم حضوری در تبیین اعتقاد به روح توجهی نشده است.
مطالعه د گرد یسی بیان تخیل د ر پرد ه خوانی براساس آراء ژیلبر د وران (مطالعه مورد ی: تصویر بهشت و جهنم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای به عنوان یکی از مهم ترین شاخه های نقاشی عامیانه ایران، ارتباط تنگاتنگی با هنر عامیانه نقالی و پرد ه خوانی د ارد ، د رونمایه مفهومی هرد وی این هنرها پیرامون مساله خیر و شر و همچنین روایت و به تصویرکشید ن بهشت و جهنم است. این پژوهش با هد ف شناخت نحوه ارتباط مفهومی میان ساختار روایت پرد ه خوان و نقاشی قهوه خانه ای به بیان تطبیقی د گرد یسی تخیل د ر د و حوزه نقاشی و نمایش می پرد ازد . د ر این راستا ضمن تحلیل عناصر تصویری یکی از آثار نقاشی قهوه خانه ای و استناد به روایت های پرد ه خوانان معروف، از آراء ژیلبر د وران د ر ارتباط با منظومه روزانه و شبانه استفاد ه شد ه تا به مساله اصلی مقاله یعنی چگونگی د گرد یسی تخیل مابین نقاشی و کنش نمایشی د ر پرد ه خوانی پرد اخته شود . طبق نظر د وران علاوه برنتایج منجر به تصویر که تخیل را شکل می د هند ، فرآیند تخیل از لحظه د ریافت ابژه تا زمان شکل گیری د ر ذهن آغاز می شود ، محاکاتی شد ن روایت پرد ه توسط نیروی نمایشگر به مد د کنش انسانی آن را از محد ود ه ناخود آگاه منظومه روزانه تخیل به منظومه شبانه که خود آگاه است می رساند . نتیجه حاصل مشاهد ه پویایی تخیل د ر نزد مخاطب به واسطه اجرا، د گرد یسی منظومه ها از روزانه به شبانه د ر سه نوع روایت و د رنهایت مشاهد ه تأثیرگذارتر بود ن منظومه شبانه نسبت به روزانه د ر پرد ه خوانی بود .
بررسی سبک شناسانه منظومه های عاشقانه بلوچی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
61 - 77
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی از مهم ترین انواع ادبی در تاریخ نقد ادبی است. در تاریخ ادبیّات هر سرزمینی، اشعاری وجود دارد که به همراه موسیقی و یا برای همراهی با آن سروده می شده و از سوی دیگر، اشعاری ساده، عاطفی و موسیقایی وجود دارد که از دل جامعه عوام به وجود آمده و منشأ اشعار غنایی رسمی شده است. محققان ایرانی تحت تأثیر تعریف رمانتیک شعر غنایی، اغلب این نوع شعر را اشعاری دانسته اند که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است و «من» شخصی گوینده را بازگو می کند. در شعر غنایی، مضامین عاشقانه با پوششی از آرایه ها و بر مبنای احساس فردی شاعر مطرح می شود. تصاویر شعری، حاصل پیوند تجربه های عاطفی شاعر با پدیده ها و وقایع پیرامون او است. در این گونه ادبی، ساختار تصاویر شعری به طور ویژه ای با تعریف تصویر در زبان ادبی قرابت دارد. این پژوهش کوشیده است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی، جلوه های اصیل ادبیّات غنایی را در منظومه های عاشقانه بلوچی بازگو کند. شعر کهن بلوچی بیشتر روایی است و آثار به جا مانده از آن، داستان های حماسی و عاشقانه یا رخدادهای مهم تاریخی است که شاعران آن ها را در منظومه های کوتاه و نیمه بلند سروده اند.
شعر غنایی و عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی که موضوع اصلی آن بیان عواطف و احساسات لطیف انسانی است همه غزل ها و غزلواره ها و منظومه های عاشقانه اعم از عرفانی و غیر عرفانی را شامل می شود، از آنجا که بزرگترین بخش ادبیات غنایی را اشعار عرفانی تشکیل می دهد، در این مقاله بحث اصلی پیرامون شعر عاشقانه است و بدان دلیل که مهمترین نقش در شعر به طور عموم و شعر عرفانی به طور خاص بر عهده قوه خیال و تخیل است و حل بسیاری از غوامض اشعار عارفانه موکول به شناخت درست خیال و میدان عمل آن است در این بحث سخن ما درباره خیال و تخیل و مراتب و کارکرد آن در شعر عرفانی است و رویکرد اصلی به آراء و نظریات اهل عرفان درباره ماهیت و وظیفه خیال و گستره دامنه آن به عنوان عنصر اصلی آفرینش هنری بویژه شعر عرفانی است.
تحلیل و تطبیق عناصر برجسته (طبیعت، تخیل و کیش آزادی) در آثار لرد بایرون و سیمین بهبهانی با تأکید بر سویه ارتباطی این مؤلفه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
43 - 60
حوزه های تخصصی:
جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مؤلفه های قابل توجه این جنبش «طبیعت، تخیل و کیش آزادی» انتخاب شده اند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبارِ سویه ارتباطی میان این عناصر می توان دریافت که «گرایش به طبیعت، تخیّل و کیش آزادی» نسبت به سایر عناصر رمانتیسم، دارای نقش اساسی هستند. نتیجه بررسی تطبیقی این مؤلفه ها نشان می دهد این دو شاعر هرچند از جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جنسیت مختلف اند، می توان قرابت هایی یافت که ریشه در درکی مشترک از ماهیت هنر رمانتیک دارد. نتایج مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که تخیل امری اساسی و پیوندیافته با سایر مؤلفه هایی است که شعریت متن را ممکن می کند؛ برخلاف بایرون که علی رغم کوشش های بسیارش نمی تواند آزادی را به عنوان امری مشخص صورت بندیِ ادبی کند و انوار رنگین آزادی در شعر بهبهانی، در ستایش او از جنس زن کانونی می شود. اما رابطه های این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان می دهد که طبیعت در حالی که تجلّی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیّل محسوب می شود، در حالی که اساساً خودِ تخیّل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.
بررسی کیفی تجربه زیسته خانواده های گسسته و درهم تنیده درکنارآمدن با قرنطینه در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته خانواده های گسسته و درهم تنیده در کنار آمدن با قرنطینه در دوره شیوع کووید-19 انجام شد. به منظور انجام این پژوهش کیفی، از بین دانشجویان دانشگاه تبریز 11 خانواده گسسته و 5 خانواده درهم تنیده به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از مقیاس انطباق پذیری و همبستگی خانواده (FACES-III) استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه-ساختارمند با سوالات باز بود و داده ها با روش اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های حاصل از تجربیات خانواده ها در هفت مضمون اصلی «چتر اطلاعاتی»، «راهبردهای حمایتی»، «عوامل افزایش استرس»، «عوامل کاهش استرس»، «عوامل تعارضات خانواده»، «راهبردهای حل تعارضات خانواده» و «عوامل ایجاد کم توجهی نسبت به نکات پیشگیری» و چندین زیر مضمون خلاصه گردید. به طور کلی نتایج نشان می-دهد، مسئولیت پذیری و تعهد اعضای خانواده نسبت به مدیریت شرایط در مواقع بحرانی مثل شیوع ویروس کووید-19 و قرنطینه خانگی از ساختار خانواده تاثیر می پذیرد. مشارکت اعضا در خانواده های گسسته، کمتر وجود دارد و هر چند خانواده های درهم تنیده، آسیب های ویزه خود را برای اعضا دارند؛ که نداشتن استقلال فردی یکی از این موارد است، اما در مدیریت این بحران عملکرد بهتری نسبت به خانواده های گسسته نشان دادند، که می توان نتیجه گرفت، همدلی و مشارکت یکی ازموارد ضروری برای عبور موثر از این شرایط است.
بررسی تطبیقی مهم ترین مؤلفه های رمانتیسم در شعر شاملو و تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
311 - 341
حوزه های تخصصی:
تاگور از برجسته ترین شخصیت های ادبی هندی و جهانی به شمار می رود که شهرت اصلی او در شاعری است. شاملو نیز شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است که نماینده اصلی شعر سپید در زبان فارسی به شمار می رود. آثار و اشعار تاگور و شاملو از ابعاد گوناگون ادبی، به ویژه مؤلفه ها و ویژگی های مکتب رمانتیسم قابل تحلیل و بررسی است. هرچند به لحاظ جهان بینی، شرایط مکانی زمانی و زبانی متفاوتند، از نظر بعضی گرایش های فکری، ادبی و مضامین غنایی وجوه تشابهی دارند. شاملو و تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متأثر شده اند. در این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی تطبیقی مهم ترین مولفه های مکتب رمانتیسم، همچون: طبیعت، تخیل، فردیت، آزادی، سفر، نوستالوژی و عشق در شعر آنان پرداخته شده است. به طورکلی بسامد به کارگیری سه مولفه طبیعت، رفتار انسانی و طبیعت و فردیت در اشعارشان همسان است. هردو عاشق طبیعت بودند و از عناصر طبیعت برای خلق تصویرهای تخیلی بهره برده اند؛ البته شاملو از عنصر خیال بیشتر از تاگور بهره گرفته است. هر دو به عشق معتقد بودند و به جز جنبه های جسمانی معشوق به روح و پاکی او نیز نظر داشتند؛ تاگور بیشتر به عشق عرفانی پرداخته است. دغدغه هر دو آزادی انسانی بود و می کوشیدند، اصلاحاتی را در جامعه ایجاد کنند.هردو زندگی و مرگ را چون سفر دانسته اند.
نمودهای ترس از مرگ در کتاب شعر «مرگ رنگ» سهراب سپهری با تکیه بر نظریه تخیّل ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم ادبی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
269 - 295
حوزه های تخصصی:
تخیّل در ساختار منحصربه فرد خود تا مرزهایی پیش می رود که یک هنرمند را به ابعاد مختلف جهان می کشاند. ژیلبر دوران تخیّل را با نمادپردازی و اسطوره توصیف کرده و آن را به منظومه های روزانه و شبانه تقسیم کرده است. او تمام تصاویر ذهنی بشر را در ترس از گذر زمان منحصر دانسته و معتقد است که تصاویر نمادین در ذهن هنرمند حاصل ترکیب محرکه ها، کهن الگوها و نمادها هستند. محرکه ها همان نیروهایی هستند که با یافتن نمادها و تصویر مخصوص خود سبب تهییج ذهن هنرمند شده تا به سمت و سوی تخیّل سوق داده شود. در این مقاله که با هدف تعیین ساختارهای تخیّل نمادین در کتاب «شعر مرگ» رنگ سپهری و به صورت تحلیلی و توصیفی نوشته شده ، به تحلیل اشعار این کتاب و یافتن تخیّل نمادین سپهری در نمادهای روزانه و شبانه پرداخته و در پایان نتیجه گرفته است که سپهری در کتاب خود بیشتر از منظومه روزانه باارزش گذاری مثبت بهره برده است و او شاعری است که با استعانت از عرفانِ شرق، مسیری عروجی و بالارونده در اشعار خود دارد و مخاطب اشعار او از طریق تحلیل نمادین عناصر شعری او پی می برد که سهراب سپهری هم زمان با ترس از گذر زمان به نوعی به استقبال مرگ نیز می رود.
از پیرامتن به متن، بررسیِ شکافی گونه شناختی در سه گانه داستانی کزازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
135 - 156
حوزه های تخصصی:
داستان های زیست نگارانه (زندگی نامه ای)، یکی از رایج ترین گونه های نوشتاری در ادبیات معاصر اروپا به شمار می روند. نوشته هایی که با محور قراردادن زندگی شخصیتی حقیقی، سعی در بازآفرینی آن به شیوه های گوناگون دارند. هر چند شمار این نوشته ها هنوز در ایران انگشت شمارند، اما هستند در این میان آثاری که مطالعه آنها ما را در فهم ظرایف خاص این گونه ادبی و آشنایی با ظرفیتهای آن یاری می کنند. از جمله سه گانه داستانی جلال الدین کزازی، فرزند ایران (۱۳۹۱)، پدر ایران (۱۳۹۲) و وَخشور ایران (۱۳۹۳) که به ترتیب با الهام از زندگی و سرگذشت فردوسی، کوروش و زرتشت به رشته تحریر درآمده اند. مجموعه ای که بررسی آن می تواند ما را با برخی از ویژگی های داستان زیست نگارانه و تفاوت های آن با زندگی نامه تاریخی آشنا کند. به همین منظور و برای شناخت بهترِ این گونه ادبی، مقاله حاضر با تکیه بر مطالعات گونه شناختیِ صورت گرفته در فرانسه سعی در دسته بندیِ برخی از ویژگی های شناخته شده این گونه ادبی خواهد داشت.