مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
عشق سیال
حوزه های تخصصی:
تحولات اجتماعی سال های اخیر در ایران، به تدریج، ابعاد متفاوتی به خود گرفته اند و نه تنها ارزش ها که رفتارهای افراد را مشمول تغییر قرار داده اند. یکی از این تغییرات در حوزة روابط جنسی پیش از ازدواج و در مناسبات با جنس مخالف روی داده است. نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهد که روابط جنسی پیش از ازدواج، در سال های اخیر، میان جوانان افزایش یافته است. اما بیان «رشد» این روابط همة ماجرا نیست؛ چرا که افزایش حجم این رفتارهای جدید به تدریج پیچیده تر شدن آن ها را نیز در پی داشته است تا آن جا که امروزه با «گونه های متفاوتی» از روابط جنسی پیش از ازدواج مواجه ایم که خاستگاه های متفاوتی دارند. هدف این تحقیق کیفی سنخ شناسی الگوهای متفاوت روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران بوده است. در این تحقیق، با 54 نفر از پسران و دخترانی که این روابط را تجربه کرده اند مصاحبه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که الگوهای روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران به حداقل «شش دسته» تفکیک و تکثیر شده است. این الگوها عبارت اند از 1. روابط آزاد (الگوهای روسپی گری)؛ 2. روابط صیغه ای؛ 3. روابط دوست دختر ـ دوست پسر؛ 4. روابط هم خانگی؛ 5. روابط ضد عاشقانه (الگوهای فریب)؛ و 6. روابط مبتنی بر عشق سیال. این الگوهای گوناگون را می توان در زیر چتر سه گفتمان متفاوت از یک دیگر مجزا کرد: «گفتمان پیشامدرن» (روابط دسته های اول و دوم)، «گفتمان مدرن» (روابط دسته های سوم، چهارم، و پنجم)، و «گفتمان پسامدرن» (روابط دستة ششم). هریک از این گفتمان ها سوژه ها را در جهت خاصی فرا می خوانند و افراد در این گفتمان ها نه صرفاً رفتارها که ارزش های متفاوتی نیز پیدا کرده اند. در این میان، گفتمان پیشامدرن قدمتی به درازای تاریخ دارد که تاکنون به بقای خود ادامه داده است؛ اما، در کنار آن ، امروزه، در لایه های پنهان جامعة شهری، دو گفتمان مدرن و پسامدرن نیز سر برآورده اند که، به رغم تفاوت هایشان، هر دو محصول فرایند مدرنیته در جامعة ایرانی اند ؛ الگوهایی از رابطه که به مدد تحولات ساختار اجتماعی و اقتصادی و تغییرات ارزشی ناشی از آن، در سال های اخیر، با گسترش زیادی مواجه شده اند.
تماس های شبکه ای و تجربه عشق سیّال: مطالعه کیفی دانشجویان دختر دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال گسترش نفوذ اینترنت، تعاملات اجتماعی بین دو جنس به ویژه در فضای مجازی ابعاد جدیدی به خود گرفته اند. این تعاملات ویژگی های خاصی داشته و پیامدهایی برای کاربران اینترنت در زمینه دوستی ها به دنبال داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی ها و پیامدهای روابط بین دو جنس در فضای مجازی با استفاده از نظریه ی عشق سیال زیگمونت باومن است. سؤال اصلی پژوهش این است که در روابط و دوستی های اینترنتی دانشجویان، کدام یک از ویژگی ها و پیامدهای تماس های شبکه ای نمود بیشتری دارد؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و به شیوه «بحث گروهی متمرکز» در بین دانشجویان دختر دانشگاه گیلان انجام گرفت. نتایج نشان می دهند که رقیق بودن، سادگی و گمنامی در تماس های شبکه ای و همچنین آزادی که در فضای مجازی به دست می آورند باعث گرایش بیش از اندازه جوانان به اینترنت و دوستی های اینترنتی شده است. آن ها در عین آگاهی از پیامدهای منفی این تماس ها، مانند عدم اعتماد و عدم تعهد و ناپایداری این نوع روابط، اغلب نگرش مثبتی به روابط و دوستی های اینترنتی داشتند و حتی تمایل به ازدواج از طریق این رابطه ها نیز در بین آن ها دیده می شود.
بررسی و شناخت الگوها و فرایند های شکل گیری روابط جنسی پیش از ازدواج
حوزه های تخصصی:
موضعگیری وحساسیت موجود در جهان درباره برقراری روابط جنسی خارج از ازدواج درحال تغییر و دگرگونی است . تحقیقات نشان میدهند که جامعه ی ایران نیز در چند سال اخیر شاهد تغییر در الگوهای غالب روابط جنسی بوده و این امر ناشی از علل متعدد اجتماعی، خانوادگی و فردی است. هدف تحقیق حاضر بررسی و شناسایی علل و فرایند های شکل گیری روابط جنسی خارج از ازدواج در میان زنان می باشد. روش بکار گرفته شده در تحقیق حاضر گراند تئوری است و نمونه تحقیق شامل 10 زن مجرد دارای روابط دوستی با جنس مخالف میباشد. چهار الگوی اصلی شکل گیری روابط جنسی پیش از ازدواج که در تحقیق حاضر شناسایی شده اند عبارت است از؛ روابط دوستی سنتی، رابطه جنسی پیش از ازدواج مبتنی بر روابط عاشقانه، رابطه جنسی پیش از ازدواج مبتنی بر عشق سیال و رابطه جنسی پیش ازدواج مبتنی بر روابط ضد عاشقانه (فریب). یافته های تحقیق نشان میدهد روابط دوستی سنتی روابطی با حداقل رابطه جسمی است و در میان زنانی دیده میشود که از پایبندی های مذهبی بیشتری نسبت به سایرین برخوردار بوده و به ارزشهای جنسی سنتی باور دارند. روابط جنسی عاشقانه روابطی است میان یک زن و مرد که دارای محتوای جنسی و عاطفی میباشد. دو عامل اثر گذار در برقراری رابطه جنسی در این تیپ شیفتگی طرفین به نسبت یکدیگر و دارا بودن رویکردی تفسیری نسبت به دین می باشد. نسبی گرایی در عشق، تعدد شرکای جنسی، لذت طلبی جنسی، دوستانه و سطحی بودن روابط جنسی محوری ترین عناصر در روابط مبتنی بر عشق سیال است. تریبیت جنسی در دوران کودکی و نوع روابط والدین نیز مهم ترین شرایط اولیه ای شکل گیری این نوع روابط هستند. و بالاخره نفاق، فریب و شکست عشقی در اولین رابطه با جنس مخالف مهم ترین شرط شکل گیری روابط مبتنی بر فریب می باشد. در تحقیق حاضر هدف از روابط مبتنی بر فریب انتقام گیری از جنس مخالف است.
روابط زناشویی از منظر زنان متأهل طبقه متوسط شهر تهران در سال 1397-1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۴
97 - 125
حوزه های تخصصی:
فهم رابطه جنسی در این دوره تاریخی جز با تأمل در تاریخ شکل گیری جامعه مدرن و تغییر مفهوم عشق، رابطه و صمیمیت امکان پذیر نیست. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که زنان طبقه متوسط شهر تهران، به مثابه زنانی مدرن چه فهمی از روابط جنسی خود با همسرانشان دارند و آن را چطور معنا می کنند؟ در این مقاله از مفاهیم «رابطه ناب» ِ گیدنز و «عشق سیال» ِ باومن یاری گرفتیم و درنهایت برای تبیین مسأله تحقیق در سطح کلان به تاریخ سکسوالیته از منظر فوکو تکیه کردیم. همچنین برای پاسخ به سؤال تحقیق از روش پدیدارشناسی استفاده کرده و با 28 نفر از زنان طبقه متوسط شهر تهران در سال های 1397-1396 مصاحبه عمیق انجام دادیم. یافته ها نشان داد مشارکت کنندگان روابط جنسی با همسرشان را تحت مقوله های «وظایف زن»، «معامله با همسر»، «کنترل همسر»، «تضمین زندگی زناشویی» و «لذت دوجانبه» معنا کرده اند و موانع تحقق آن را «کم توانی جنسی مردان»، «ناآگاهی همسران از رابطه جنسی مناسب»، «سرخوردگی به دلیل ازدواج زودهنگام»، «عدم برقراری رابطه کلامی» و «روابط فرازناشویی مرد» می دانند. سازو کار های جبرانی زنان شامل «جبران مالی»، «روابط فرازناشویی» و «جایگزینی روابط عاطفی با دوستان» بوده است.
رسانه ها، عشق و ازدواج؛ مطالعه رابطهٔ رسانه های اجتماعی و جمعی با عشق سیّال و نگرش به ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها نه تنها به واسطه محتوایشان، بلکه با توجه به ماهیت و ساختارشان می توانند عادات فکری، رفتاری و عاطفی مخاطبان را تغییر دهند. با ظهور رسانه های اجتماعی و گسترش تعاملات انسان ها در فضاهای مجازی، عواطف انسانی همچون عشق نیز در این فضای نوظهور، حیاتی جدید یافته اند؛ موضوعی که نظریه پردازان به نامی همچون باومن و گیدنز به آن پرداخته اند. مقاله حاضر با هدف مطالعهٔ رابطهٔ رسانه های جمعی و اجتماعی با مفهوم عشق (سیّال) و پیامد آن در نگرش به ازدواج در بین دانشجویان دانشگاه شیراز انجام شده است. تعداد 386 نفر از دانشجویان با تکنیک نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شده و به سؤالات پرسشنامه محقق ساخته جواب داده اند که پایایی و روایی آن با تکنیک آلفای کرونباخ و اعتبار صوری تأیید شده است. یافته ها نشان می دهد که بین شبکه های اجتماعی مجازی، رسانه های جمعی داخلی و خارجی رابطه معناداری با عشق سیّال وجود دارد. همچنین متغیرهای شبکه های اجتماعی مجازی، رسانه های جمعی داخلی و خارجی و عشق سیّال رابطه معناداری با نگرش به ازدواج دارند. در تحلیل مدل معادلات ساختاری که با استفاده از آموس انجام شد سه متغیر یعنی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، میزان تماشای رسانه های جمعی داخلی، میزان تماشای رسانه های خارجی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر عشق سیّال داشتند. همچنین سه متغیر میزان تماشای رسانه های جمعی داخلی، میزان تماشای رسانه های جمعی خارجی و عشق سیّال به ترتیب با ضرایب 199/0، 113/0- و 414/0- تأثیر معناداری بر نگرش به ازدواج داشته اند.
مطالعه عشق از منظر روان شناسی، جامعه شناسی،فلسفه و زبان شناسی، ارائه یک نظریه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
55 - 82
حوزه های تخصصی:
مفهوم عشق را از زوایای گوناگونی تعریف کرده اند و واکاوی این مفهوم در بسیاری از رشته های علمی ازجمله فلسفه، روان شناسی، جامعه شناسی و زبان شناسی موردتوجه بوده است. به گونه ای که تعریف های متنوع و پرشماری از آن شده است. عشق به مثابه احساس، به رغم ویژگی های جسمی آن، فرد را به دیگرانی که موضوع این احساس هستند مرتبط می کند و ازاین رو بعدی اجتماعی- فرهنگی بر آن حاکم است. مفهوم عشق و تجربه ی عاشقی کاملاً تحت تأثیر گفتمان حاکم بر جامعه و وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر دوران خاصی است. عشق اگرچه در نگاه اول فردی ترین عاطفه و احساسات می نمایاند اما این مسئله کاملاً متأثر از شرایط جامعه است. توجه به عشق از منظر عاملیت فرد نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. با توجه به تعامل بین فرد و ساخت، ظرفیت افراد برای عاشق شدن به مثابه یک ویژگی اجتماعی شکل می گیرد. هدف اصلی مقاله ی حاضر، بررسی عشق از منظر جامعه شناسی و علوم انسانی است. نویسندگان مقاله با بررسی متون موجود و بهره گیری از روش تحقیق اسنادی به مثابه پیش زمینه لازم برای سنجش تجربی و میدانی موضوع، تحلیل اجتماعی؛ زبان شناختی؛ روان شناختی و فلسفی عشق را مورد کنکاش قرار داده اند. در تحلیل اجتماعی عشق از دیدگاه های افرادی مانند ترنر، گود، گیدنز، باومن و ایلوز استفاده شده است. دیدگاه رولان بارت و رابرت استرنبرگ در حوزه زبان شناسی و نشانه شناسی نیز برای تدقیق دلالت های مفهومی عشق موردتوجه قرارگرفته است. نگاه فلاسفه و روان شناسان به عشق در بخش پایانی مقاله بررسی شده است.
پست مدرنیسم
منبع:
پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال سوم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۵
129 - 112
در این تحقیق قصد ما این است که به بررسی پدیده ای با عنوان پست مدرنیسم بپردازیم که برای توصیف تغییرات گسترده ای که در دهه های پایانی سده بیستم اتفاق افتاده، استفاده می شود و حتی برخی این رویکرد را پارادایم چهارم علوم اجتماعی بعد از اثباتی،تفسیری و انتقادی می دانند. ما در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای،ضمن آشنایی با اصول و مبانی پست مدرنیسم به تاریخچه آن خواهیم پرداخت و تعریف ساده ای از آن ارائه خواهیم داد و در ادامه با مفاهیم و واژگانی که مورد استفاده دراین رویکرد هست آشنا خواهیم شد و برای ورود به مدرنیسم ابتدا باید معنا و ریشه مدرن و مدرنیسم را بدانیم و تفاوت های آن با مدرنیته و مدرنیزاسیون آگاه شویم. و همچنین با نظریه پردازان مهم این مکتب از جمله با ژان فرانسوا لیوتار که پدر پست مدرن خوانده می شود و ژان بودریار و زیگموند باومن آشنا می شویم.
تبیین رابطه بین مصرف رسانه ای و طلاق عاطفی، با تأکید بر محتوای رسانه ها (مورد مطالعه: زنان متأهل شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق پیش رو ، تبیین رابطه بین مصرف رسانه ، محتوای مصرف رسانه و طلاق عاطفی در میان زنان متأهل شیراز بوده است. شبکه های اجتماعی آنلاین، سهم بسزایی در انتقال انواع فرهنگ های گوناگون به درون ساختار خانواده دارند که ارتباطات انسانی ازجمله ارتباط میان زوج ها را تحت الشعاع قرار داده است؛ به گونه ای که شاید بتوان بیان کرد اگر از این فناوری های ارتباطی استفاده مطلوب صورت نگیرد، موجب طلاق عاطفی میان زوج ها می شود. از طرفی پیام ها و متونی که در فضای مجازی منتشر می شود، حاوی موضوعاتی با محوریت زنان و حقوق آن هاست که می تواند به صورت غیرمستقیم بر طلاق عاطفی تأثیرگذار باشد. در این پژوهش از نظریه عشق سیال زیگمونت باومن و نظریه رسانه ای کاشت گربنر استفاده شده است. روش پژوهش، پیمایش و جمعیت آماری تحقیق شامل زنان متأهل 18 تا 45ساله شهر شیراز است. بر اساس فرمول کوکران، حجم کل نمونه 400 نفر محاسبه شده است. جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به دست آمده است. یافته ها نشان می دهد متغیر مستقل مصرف رسانه ای با بتای 13 درصد به صورت مستقیم توانسته متغیر وابسته یعنی طلاق عاطفی را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین متغیر مصرف رسانه ای به طور مستقیم با بتای 24 درصد بر محتوای رسانه تأثیر داشته و محتوای رسانه با بتای 4 درصد به صورت غیرمستقیم بر طلاق عاطفی تأثیرگذار بوده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بین مصرف رسانه، محتوای رسانه و طلاق عاطفی رابطه وجود دارد
بررسی فضای مفهومی عشق در رمان های ایرانی عامه پسند و ادبی دهه 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است تا به بازنمایی فضای مفهومی عشق در رمان های عامه پسند و ادبی دهه 80 بپردازد. چارچوب مفهومی پژوهش حاضر برگرفته از نظرات گیدنز، بک، بک-گرنشایم و باومن بوده است. همچنین با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند چهار رمان ادبی (کافه نادری، چه کسی باور می کند رستم، ویران می آیی و رویای تبت) و رمان های عامه پسند (الهه شرقی، دالان بهشت، من او و پریچهر) برگزیده شده است. ملاک تقسیم رمان ها به ادبی و عامه پسند بر حسب تقسیم بندی حسن میرعابدینی از مشخصه های هر یک از انواع رمان بوده است. روش استفاده شده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بوده است که پس از استخراج مقوله های محوری مشخص گردید که داستان های عامه پسند، نماینده ای از عشق رمانتیک در جامعه بوده و در این رمان ها عشق حالتی از تقدس دارد؛ در حالی که رمان های ادبی نماینده ای از عشق سیال در جامعه هستند؛ در این رمان ها تشنگی عشق در تمام شخصیت های داستان حضور دارد. بر این اساس، نوع عشق در دو گونه ی رمان با هم متفاوت بوده و مفهومی از تحول عشق رمانتیک به عشق سیال فقط در یک گونه ی رمان، یعنی رمان های ادبی نفوذ کرده است. البته زنان داستان در هر دو گونه ی رمان به اندازه ی مردان قدرت داشته و همه ی رمان های عامه پسند و ادبی دهه-ی اخیر خوشبختی زن و مرد را در کنار یکدیگر نمایش می دهند.
بازنمایی عشق در موسیقی پاپ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارائه تحلیلی از کیفیت بازنمایی عشق در موسیقی پاپ ایرانی است. روش انجام این تحقیق کیفی و از نوع تحلیل محتواست. میدان مطالعه تحقیق حاضر آلبوم های منتشرشده 10 تن از معروف ترین خوانندگان موسیقی پاپ در ایران بوده و واحد تحلیل در این پژوهش، متن کامل هر ترانه بوده و در این تحقیق به ملودی و آهنگ و دستگاه موسیقیایی استفاده شده در ترانه ها توجه نشده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل تماتیک است. چارچوب مفهومی این پژوهش مبتنی بر نظریه عشق سیال باومن و رابطه ناب گیدنز بوده و نتایج و یافته هایش، حاکی از آن است که تصویر ارائه شده از عشق در موسیقی پاپ ایرانی دارای ویژگی هایی چون فراخانوادگی بودن، تصادفی بودن، ناپایداری، تکرارپذیری، تعهدگریزی، اروتیک و زمینی بودن، پایان همراه با نفرت، عشق به مثابه تجربه ای منتشر و عمومی، کفویت عاشق و معشوق، جنسیت زدایی از عاشقی، عشق به مثابه خاطره وصل و تلخی تجربه عاشقی است. می توان گفت که عشق در موسیقی پاپ ایرانی با توصیفات گیدنز و باومن از عشق مدرن همخوانی دارد. البته ناهمجنس خواهی در عشق ایرانی تنها وجه تمایز تصویر عشق در این ترانه ها با عشق سیال و رابطه ناب است.
سنخ بندی دوستی های بین دو جنس (مورد مطالعه: دختران جوان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
559 - 576
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی روابط با جنس مخالف در بین دختران جوان است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام شد. جامعه مطالعه شده در این پژوهش دختران جوان 19 30 ساله ساکن در شهر کرمانشاه بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 48 نفر از دخترانی که در این گونه روابط درگیر بودند، مصاحبه شد. یافته های این تحقیق نشان داد که در جامعه مطالعه شده، شش سنخ ارتباط با جنس مخالف در بین دختران وجود دارد که شامل روابط ناب، روابط مصلحتی، روابط هم بالینی، روابط ازدواج محور، روابط ابزاری، و روابط سیال اند. بر اساس یافته ها، همه سنخ های ارتباطی (به غیر از رابطه ناب)، از گفتمان پسامدرن متأثر بوده و ویژگی هایی چون سیالیت، شکنندگی، مقطعی بودن، عدم تعهد، و تکثرگرایی در دوستی دارند. رابطه ناب نیز متأثر از گفتمان مدرن ویژگی هایی مانند تعهد و تعلق عاطفی، عشق، رابطه جنسی، و نگرش غیر ابزاری به رابطه دارد.
تحلیل نحوه شکل گیری عشق سیال مبتنی بر زیست زناشویی زوجین در شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
237 - 209
حوزه های تخصصی:
امروزه در بسیاری از نابسامانی های خانوادگی در روابط زوجین، شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل نقش آفرینی می کند؛ چراکه شبکه های اجتماعی مجازی که می تواند نقش مؤثری در توسعه فرهنگی و روابط انسانی ایفا کند، به دلیل استفاده نادرست کاربران، به تهدیدی جدی برای خانواده ها تبدیل شده است. در این راستا، هدف اصلی پژوهش، تجربه زیسته زوجین در شبکه های مجازی و شکل گیری عشق سیال و پیامدهای آن مطابق با نظریه ها شامل نظریه رابطه، نظریه کنترل، نظریه ارضای نیاز و نظریه بحران ارزش ها بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی است که به روش گراندد تئوری (زمینه بنیاد) با رویکرد اشتراوس و کوربین (2000) در این زمینه انجام گرفت. روش تحلیل داده ها به صورت کدگذاری چندگانه انجام شد. سیزده تم (طبقه) برحسب 21 نفر از مراجعان به مرکز مشاوره و متخصصین مراکز به صورت نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Atlas.Ti7 انجام شد. در نهایت برای ترسیم الگوی شکل گیری عشق سیال در زوجین در شبکه های اجتماعی، یافته های تحقیق نشان داد که این مقوله موجب تضعیف بنیان خانواده، طلاق عاطفی، رفتارهای فرازناشویی و کاهش سرمایه اجتماعی می شود. همچنین عوامل علّی (شامل خودمختار زندگی، خویشتن عاشق، خودکامی از خود، فردیت بخشی و اثبات هویت و نافرمانی غیریتی) و عوامل زمینه ای (شامل مردسالاری در جامعه، نابودی مودّت و مشکلات معیشتی و آسیب های اجتماعی و اقتصادی در خانواده)، سبب شکل گیری عشق سیال در شبکه های مجازی می شوند. همچنین نتایج در رابطه با پیامدهای عشق سیال نشان داد که هرچه میزان حضور زوجین در شبکه های مجازی بیشتر باشد، به همان اندازه بر اختلافات زناشویی، خشونت خانگی، طلاق عاطفی، تنوع طلبی عاطفی و جنسی و کاهش اعتماد، افزایش سوءتفاهم ها و رفتارهای فرازناشویی مؤثر است؛ چراکه همجواری مجازی هویت و اتحاد جنسی برحسب پیامدهای باز کردن فضای خصوصی، رفتارهای فرازناشویی، کاهش سرمایه اجتماعی، طلاق عاطفی و آزادی در ارتباط عشقی تعیین می شود.