مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
روسیه
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۳۹۹ شماره ۶۰
26-44
مقاله حاضر درصدد بررسی همکاری های علمی و تکنولوژی در اتحادیه اوراسیا است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع و بیان جنبه پروبلماتیک بودن آن، به بررسی اهمیت همکاری های علمی و تکنولوژیکی پرداخته شده است. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. یافته ها حاکی از آن است که: اولا؛ همکاری های علمی و تکنولوژیکی برخلاف همکاری های اقتصادی و تجاری مبتنی بر نفع شخصی نیست و عمدتا منافع ملی را بیشتر مدنظر قرار می دهد، این موضوع سبب شده تا همکاری های علمی و تکنولوژیکی در روابط کشورها براساس بازی برد- برد محاسبه شود، ثانیا، ضعف دانش و فناوری جدید و همچنین کمبود نیروی متخصص در حوزه اوراسیا سبب شده است تا منطقه پذیرای نوع خاصی از دیپلماسی در قالب دیپلماسی علمی و فناوری باشد.
بررسی و تحلیل ورود کشتیهای روسیه به خلیج فارس (قرن نوزدهم میلادی)
منبع:
مطالعات خلیج فارس سال اول پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
22-31
خلیج فارس بدلیل اهمیتی که در مناسبات اقتصادی و اجتماعی دارد از زمانهای بسیار دور مورد توجه دولتها و اقوام بوده است. اوج این توجه با رویکردهای جدید را از زمان رنسانس به بعد میتوان دید. حضور دولتهای قدرتمند اروپایی در خلیج فارس با نوعی رقابت، بین آنها همراه بود. به همین دلیل در قرن نوزدهم میلادی که عصر جدید رقابت بین آن دولتها بود، این منطقه آبی نیز عرصه ظهور این رقابتها شد و کشتیهای روسی در شرایط جدید به خلیج فارس آمدند. حضور کشتیهای روسی در این آبراه مهم، اگرچه دلایل متعددی دارد؛ اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، تطبیق بین اهداف تاریخی آنها و منافع جدیدی بود که بدنبال آن بودند. همین مسئله موجب شد، فعالیت روسها در بوشهر و آمد و رفت کشتیهایشان در خلیج فارس، در حلقه مشکلات این منطقه در قرون نوزدهم و بیستم میلادی تبیین شود. در پژوهش حاضر ورود کشتیهای روسی به خلیج فارس در قرن نوزدهم میلادی بررسی و تحلیل میشود. درنهایت هم به نتایج این ورود و حضور در این آبراه مهم پرداخته خواهد شد. پژوهش پیش رو از نوع مطالعات تاریخی و جمع آوری داده هاست که بشیوه مطالعات کتابخانه یی انجام شده است.
کاربست نظریه شکار-جادوگر برای تبیین جامعه شناختی تصفیه های انقلابی (روسیه، چین و ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصفیه یکی از ویژگی های بارز انقلاب ها بوده است. هدف این مطالعه تبیین این پدیده از دریچه نظریه ی شکار جادوگر و مقایسه ویژگی های آن در رخدادهای تصفیه انقلابی در سه کشور روسیه، چین و ایران است. روش مطالعه مقایسه ای بوده و به شیوه بازنمایی نظریه (parallel demonstration of theory) ویژگی های تصفیه های بزرگ سه کشور روسیه (تصفیه بزرگ استالین)، چین (تصفیه انقلاب فرهنگی مائو) و ایران (تصفیه اوایل دهه 60) مورد مقایسه تاریخی قرار گرفته اند. گردآوری داده ها از منابع دست اول و دوم صورت گرفته و تحلیل ها به شیوه مقایسه-تاریخی ارائه شده اند. یافته های مطالعه ضمن تائید کلی مفروضات نظریه شکار-جادوگر در مورد سه رخداد تصفیه، نشان داده است تصفیه های روسیه، چین و ایران از بعضی جنبه ها مشابه و از بعضی جنبه ها متفاوت با یکدیگر هستند. طبق یافته ها هر سه رخداد در شرایطی بروز کرده اند که نمایندگی جمعی و منبع مشروعیت محدود بوده و نظام ارزشی زیربنای مشروعیت نظام در شرایط بحران بوده است. رهبران برای استقرار نظم یا نوسازی آن با نوسازی نظام اخلاقی انحراف سیاسی را به نحوی تعریف کرده اند که رقبا را تحت شمول قرار دهد. علاوه بر این تضعیف نهادهای مدنی واسط و تغییر اولویت ها باعث شده افراد دست از حمایت یکدیگر بردارند که نهایتاً به شکار جادوگر منجر شده است. تفاوت های ماهوی بین ایران و دو کشور دیگر وجود داشته است که پاک سازی انقلاب ایران را به شکل روندی همراه با انقلاب، دین محور، مشروع و دموکراتیک شکل داده است.
تأثیرپذیری نواورآسیاگرایی روسی از محافظه کاری انقلابی آلمان بررسی موردی: رابطه آراء الکساندر دوگین و کارل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارل اش میت و الکس اندر دوگی ن دو متفک ر دولت گ را به ش مار می رون د که با ایجاد س نتزی ملی به دنبال تثبی ت دولت و تقویت ِ از ملی گرای ی و دیان ت و برس اختن نوعی الهیات سیاس ی ق درت مل ی هس تند. ه ر دو ب اور دارند که ف رد باید در س ازه ای به ن ام »ملت« معن ا یابد. این س ازه )مل ت( تنه ا زمان ی می توان د بر سرنوش ت خ ود حاکم ش ود که ب ر اس اس ویژگی های خویش تن، م رز می ان »م ا« و »دیگ ری« را ترس یم کن د و ب ا تکیه ب ر دولت ی قدرتمن د، از این م رز ک ه همان م رزی سیاس ی و حاکمیتی اس ت، با تم ام وجود دف اع کند. مس ئله اصلی این مقال ه تبیی ن چگونگ ی بازخوان ی مفاهی م »محافظ ه کاری انقالب ی آلمان« توس ط الکس اندر دوگی ن و گ ذار از ی ک نظری ه دول ت ب ه ی ک مکت ب ژئوپلیتیک ی اس ت. در همی ن زمین ه ای ن پرس ش قاب ل ط رح اس ت ک ه:» نواوراس یاگرایی روس ی در ح وزه مفاهی م بنیادی ن، چ ه تأثی ری از محافظ ه کاری انقالب ی آلم ان پذیرفت ه اس ت؟« فرضی ه پژوه ش از این قرار اس ت ک ه: »الکس اندر دوگی ن به عن وان نماین ده نواوراس یاگرایی ب ا وام گرفت ن مفاهی م »دول ت«، »حاکمی ت« و »امر سیاس ی« از متفک ر محافظه کار انقالب ی آلمانی کارل اش میت و ترکیب و آن ب ا الزام های ژئواس تراتژیک روس یه در دوران انحطاط و ضعف این کش ور پس از فروپاش ی ش وروی، ی ک مکت ب ژئوپلیتیکی ضدلیبرال برس اخته که ه دف آن تحکیم پای ه های دولت- مل ت روس یه ب ا تکی ه ب ر خاص بودگی ه ا و ویژگی ه ای منحص ر ب ه فرد این کش ور اس ت.« ای ن مقال ه ب ا بهره گیری از رهیاف ت تاریخی اس کینر، »بحران دولت« در روس یه و آلم ان را به عن وان مهمتری ن عام ل زمین ه ای پیونددهن ده می ان ای ن دو س امانه مفهومی معرف ی می کند. رهیاف ت اصل ی ای ن مقال ه، تأکی د ب ر نق ش اساس ی »بح ران دول ت« در ایج اد نظریه ه ا و ایدئولوژی ه ای محافظه کار-انقالب ی اس ت.
دیپلماسی انرژی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری آذربایجان: اهداف و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ان رژی دارای ارزش و اهمی ت بس یار تعیین کنن ده ای در رواب ط بین المل ل می باش د و وجود آن در ه ر کش وری می توان د آن کش ور را تبدی ل ب ه عرص ه ای ب رای رقاب ت و کش اکش نموده و صف بندی ه ا و آرایش ه ای سیاس ی را ح ول آن ش کل ده د. در راس تای دکتری ن ف وق، اتحادی ه اروپ ا ب ه دنب ال اس تفاده حداکث ری از ان رژی و هم کاری ب ا کش ورهایی اس ت ک ه دارای مناب ع ان رژی می باش ند ت ا ق درت خ ود را بازیاب د و بیش ترین تاثی ر را بر سیاس ت های کش ورهای صادرکنن ده ان رژی ب ه وی ژه روس یه برجای بگ ذارد. پژوه ش حاضر با اس تفاده از روش توصیف ی و تحلیل ی به بررس ی عل ل، زمینه و هم چنین نق ش متغیر ان رژی در همکاری اتحادی ه ی اروپ ا با آذربایج ان از س ال ۲۰۰۶ به بعد می پردازد. پرس ش اصلی مقال ه این گونه مط رح می ش ود ک ه دالی ل اهمی ت جمه وری آذربایج ان در سیاس ت ان رژی اتحادی ه اروپا چیس ت؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود ک ه »اس تفاده ی سیاسی روس یه از ابزار انرژی ب ه منظ ور فش ار ب ر اتحادیه اروپ ا و هم چنی ن رش د روزاف زون نیازه ای اتحادیه ب ه واردات منابع انرژی، ش رایط را ب رای اف زایش همک اری ه ای اتحادی ه اروپا با آذربایج ان از طریق کریدورهای بین المللی فراهم آورده و در شرایط تیرگی رواب ط با روس یه، گس ترش مناس بات می ان اتحادی ه و آذربایجان به تسهیل در روند فشار بر روس یه و اف زایش ق درت چان ه زن ی اتحادی ه منجر ش ده است.
تحلیل ویژگیهای جنگ اطلاعاتی- ارتباطی غرب بر علیه روسیه در گفتمان آکادمیک ایدئولوگهای روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
115 - 145
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر مبنای روش واکاوی توصیفی و پژوهش انگاری تحلیلی روی جنبه های ارتباطی – اطلاعاتی تنش های ژئوپلیتیکی تمرکز کرده و به همین منظور مورد روسیه را در زمینه جنگ اطلاعاتی انتخاب می کند. سوال اساسی این مقاله این است که غرب چگونه و از طریق چه ابزارهایی روس هراسی را در گفتمان آکادمیک علوم اجتماعی روسی و غیر روسی گسترش داده است؟ بستر تحلیلی این مقاله نظریات برخی از ایدئولوگ ها و اندیشمندان روسی است و فرضیه اساسی این مقاله این است که غرب از طریق شش حوزه موضوعی – روایت محور توانسته است جنگ اطلاعاتی موفقی را بر علیه روسیه مدیریت کند و از این طریق روس هراسی را در فضای آکادمیک گسترش دهد. هدف اساسی این مقاله تجزیه و تحلیل روایت ها و نزاع های اطلاعاتی و ایدئولوژیک غرب بر علیه روسیه در گفتمان آکادمیکی این کشور بر مبنای روایتهای متضاد و پارادکس های ایدئولوژیکی - ژئوپلیتیکی است. بر همین اساس در گفتمان نخبگان و ایدئولوگ های روسی، روسیه در اکثر مواقع قربانی اصلی غرب در جنگ اطلاعاتی- رسانه ای بوده است و بر همین مبنا امروزه نیز روسیه سعی می کند تا با طراحی یک نگاه و روایت جدید ایدئولوژیک و گسترش نفوذ رسانه ای – اطلاعات محور در برابر ایالات متحده، به مقابله به مثل و موازنه با غرب بپردازد، هر چند توان و ظرفیت روسیه در این زمینه در برابر غرب محدود بوده است.
عامل های تعیین کننده روابط ایران با منطقه آسیای مرکزی از دیدگاه اقتصاد سیاسی (مطالعه موردی: ترکمنستان و تاجیکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایی یکباره دولت های مستقل آسیای مرکزی در منطقه شمال شرق ایران، عرصه ای آمیخته از فرصت ها و چالش ها را بر روی جمهوری اسلامی ایران گشوده است. عرصه ای که نه تنها در ابعاد سخت مکانی، بلکه در ابعاد پویای زمانی و متأثر از سیر طبیعی و غیرطبیعی تحول ها در این منطقه، به مثابه سنگ محکی برای تشخیص و ارزیابی توانایی ها و آسیب پذیری سیاست خارجی ایران و در نتیجه چشم انداز رسیدن به هدف ها و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران درآمده است. روابط اقتصادی ایران در دهه های گذشته با کشورهای این منطقه متأثر از عامل های گوناگون، نوسان زیادی داشته است و پیامدهای متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی را برای ایران رقم زده است. بنابراین پرسش این نوشتار این است که از منظر اقتصادی و سیاسی، کدام یک از متغیرهای دوجانبه، منطقه ای و بین المللی، تعیین کننده روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی است. در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که به نظر می رسد، متغیرهای دوجانبه، در مقایسه با متغیرهای منطقه ای و بین المللی (مانند تحریم های آمریکا) اثرگذاری بیشتری بر روابط ایران با کشورهای منطقه داشته است. نوسانات همکاری های اقتصادی ایران با این کشورها در دوره قبل و بعد از تحریم و افزایش حجم همکاری ها در دوره تحریم و کاهش آن در دوره بعد از پذیرش برجام و قبل از خروج ایالات متحد آمریکا از این موافقتنامه نشان دهنده این واقعیت است. در این نوشتار از منظر اقتصاد سیاسی و با استفاده از روش اثبات گرایی این موضوع را تحلیل و بررسی می کنیم.
روسیه و ابتکار یک کمربند و یک راه چین؛ فرصت ها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چین در سال 2013 طرح راه ابریشم نوین را در قالب ابتکار یک کمربند و یک راه مطرح کرد. این طرح چین می تواند سبب افزایش حوزه نفوذ چین از نظر اقتصادی و سیاسی بر دیگر مناطق شود. در واقع چین با ارائه این طرح و تکمیل آن در بلندمدت خواستار تبدیل شدن از یک بازیگر مهم به یک بازیگر دارای قدرت رهبری جهانی است. در این طرح، کشورهای «خارج نزدیک»، به ویژه آسیای مرکزی نقش مهمی خواهند داشت. روسیه در آغاز با بدبینی به این اقدام چین نگریست و آن را گامی دیگر از سوی چین برای گسترش نفوذ در حیاط خلوت روسیه برداشت کرد، اما سپس وارد این طرح و یکی از پشتیبانان آن شد. در این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش هستیم که با وجود بدبینی های اولیه روسیه، علت ورود روسیه به ابتکار کمربند و راه چین چیست؟ در پاسخ این فرضیه را مطرح می کنیم که به دنبال فشارها و تحریم های غرب علیه روسیه پس از بحران اوکراین و پدیدآمدن مشکلات اقتصادی و انزوای سیاسی، روسیه تصمیم گرفت با مشارکت در طرح نوین چین، از تنگنای اقتصادی و سیاسی خود بکاهد. روسیه همچنین طرح اتحادیه اقتصادی اوراسیا را در راستای طرح چین تعریف کرده است و می کوشد با همکاری در این طرح، از مزیت های آن بهره برداری کند. در این نوشتار روش پژوهش ما کمی و شیوه گردآوری اطلاعات بر پایه منابع کتابخانه ای و منابع معتبر اینترنتی است. متغیر اصلی موازنه قوای نرم روسیه و متغیر وابسته، همکاری روسیه با چین در طرح یک کمربند یک جاده است.
چگونگی بازنمایی «دیگری» در اسناد امنیت ملی روسیه با تأکید بر جایگاه ایران سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بسیاری از کشورها برای پیشبرد سیاست های خود در ابعاد داخلی و خارجی اسنادی را با نام های مختلف منتشر می کنند که همانند نقشه ای مدون، راهگشای آن ها در زمینه های گوناگون در عرصه های داخلی و بین المللی است. روسیه نیز از کشورهایی است که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی اقدام به انتشار اسناد راهبردی با عنوان «اسناد امنیت ملی» کرده است. این اسناد به چهار بخش کلی «مفهوم سیاست خارجی روسیه»، « آیین نظامی روسیه»، «راهبرد امنیت ملی روسیه» و « آیین دریایی روسیه» تقسیم می شوند. پرسش این نوشتار این است که روسیه در این اسناد دیگر کشورهای جهان را چگونه تعریف و بازنمایی می کند؟ با بررسی اسناد امنیت ملی روسیه در سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ به این نتیجه رسیدیم که کشورهای مختلف برای روسیه به شش وضعیت مختلفِ متحد، شریک راهبردی، شریک اقتصادی، همکار مهم، وضعیت دوگانه و تهدید، بازنمایی و تعریف می شوند. ایران نیز در میانه این گروه قرار داشته و برای دولت روسیه به عنوان یک «همکار مهم» در برخی از حوزه ها و نه یک «متحد» یا «شریک راهبردی» تعریف می شود. همین بازنمایی در نوع روابط و ماهیت روابط این کشور نسبت به ایران بسیار اثر می گذارد. در این نوشتار بعد از آشنایی با مفهوم «بازنمایی» در ادبیات نظری روابط بین الملل به بازنمایی دولت روسیه از دیگر دولت های نظام بین الملل با تأکید بر دولت ایران می پردازیم. روش این نوشتار تحلیلی- توصیفی، با جمع آوری اطلاعات از راه مطالعه اسناد و سندپژوهی است.
نارکوتروریسم در آسیای مرکزی، تهدیدهای پیش رو و اقدام های جمهوری اسلامی ایران و روسیه برای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاچاقچیان مواد مخدر برای رسیدن به منافع ناشی از حمل ونقل این کالا در آسیای مرکزی سبب ایجاد مشکلات متعددی برای جمهوری های نواستقلال آسیای مرکزی، جمهوری اسلامی ایران و روسیه شده اند. بیشتر نیروهای تروریستی در آسیای مرکزی از جمله طالبان و برخی گروه های افراط گرای محلی، با ایجاد شبکه انتقال مواد مخدر جایگاه و موقعیت خود را تقویت کرده اند و از این راه ضمن جذب نیروهای مورد نظر، به منابع مالی چشمگیری دسترسی پیدا کرده اند و سبب ایجاد مشکلات زیادی برای کشورهای این منطقه می شوند. در این نوشتار، ضمن بررسی مشکلاتی که قاچاقچیان مواد مخدر برای کشورهای آسیای مرکزی، ایران و روسیه ایجاد کرده اند به روش توصیفی-تحلیلی، اطلاعات لازم به وسیله کتاب، مقاله و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. پرسش اصلی را این گونه مطرح کرده ایم که قاچاقچیان مواد مخدر چگونه امنیت کشورهای آسیای مرکزی و به تبع آن ایران و روسیه را با خطر جدی روبه رو کرده اند و ایران و روسیه برای مدیریت این بحران چه راهبردهایی را در پیش گرفته اند؟ در پاسخ، این فرضیه را مطرح کردیم که قاچاقچیان مواد مخدر مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی را با انجام عملیات های تروریستی (نارکوتروریسم) در این منطقه ایجاد کرده اند، بنابراین ایران و روسیه برای کنترل این مشکل از راه تقویت مرزهای مشترک با کشورهای آسیای مرکزی و همکاری در ابعاد دوجانبه و چندجانبه و نیز همکاری های منطقه ای با نهادها و سازمان ها و ایجاد قوانین سخت گیرانه داخلی در پی کاهش مشکلات ایجادشده از راه نارکوتروریسم در آسیای مرکزی هستند.
تحلیل سیاست خارجی روسیه در قفقاز جنوبی بر پایه ژنوژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژنوژئوپلیتیک یا ژئوپلیتیک ژنتیکی، یکی از بحث های جدید در ژئوپلیتیک انتقادی است. بر این اساس، هژمونی هر کشوری در محیط پیرامونی و فراتر از آن، باید از همگونی تاریخی و فرهنگی نیز برخوردار باشد. بدون وجود چنین شرایطی، دیگر نمی توان از هژمونی سخن گفت و تنها باید به مؤلفه های سخت افزاری، تهدید و قدرت نظامی صرف تکیه کرد. منطقه قفقاز جنوبی جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان را در خود جای داده است. موقعیت ارتباطی این منطقه با جهان پیرامون در طول ت اریخ و امروز خطوط لوله انتقال منابع انرژی، ش رایط ویژه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی آن را مشخص می سازد. قفقاز جنوبی که در جنوب روسیه واقع شده است، از محیط های پیرامونی یا به اصطلاح «خارج نزدیک» روسیه به شمار می رود. این منطقه در سیاست خارجی روسیه اهمیت بسیاری دارد. این کشور می کوشد از تأثیر دومینویی بحران اوکراین در این مناطق بکاهد. با توجه به اهمیت این منطقه در سیاست خارجی روسیه، در این نوشتار، با روش کیفی و بر اساس توصیف و تحلیل به این پرسش پاسخ می دهیم که هژمونی روسیه در منطقه قفقاز جنوبی چگونه است؟ اینک، روسیه قدرت مرکزی این منطقه برآورد می شود و در هر سه کشور یادشده نفوذ چشمگیری دارد. اما در نگرش ژنوژئوپلیتیک، به نظر می رسد که روسیه در قفقاز جنوبی هژمونی ندارد. حضور این کشور در قفقاز جنوبی، به دلیل رقابت با قدرت های غربی و پیگیری سیاست اوراسیاگرایانه است. به همین منظور، احتمال می رود حضور سخت افزاری روسیه در سه کشور ارمنستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان با چالش هایی روبه رو شود.
بازنمایی ژئوپلیتیکی روسیه در سینمای هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه به مثابه ابزاری قدرتمند و اثرگذار در جهان امروزی شناخته می شود که جریان های تولید قدرت در فضاها را جهت می دهد. سینما و فیلم به عنوان یکی از پایه های مهم رسانه که از نیروی اقناع، برانگیزندگی و جهت دهی بی مانندی برخوردار است، به ابزاری مهم برای رقابت در مقیاس های گوناگون ملی و فراملی تبدیل شده است. از همین رو، پژوهش درباره رابطه میان ژئوپلیتیک و سینما که با رویکردهای پسامدرن و به ویژه با تأثیرپذیری از مکتب فرانکفورت آغاز شد، در پی مطالعه چگونگی بازنمایی کنش و واکنش بن مایه های ژئوپلیتیکی در حلقه های فیلم و تأثیرهای بیرونی آن بر مخاطبان است. در نوشتار حاضر با روش تحلیل گفتمان و تحلیل رواییِ سه فیلم منتخب «رمبو 2 (1985)، آسیب ناخواسته (2002) و سقوط (2012)»، می کوشیم چگونگی بازنمایی بن مایه های ژئوپلیتیکی روسیه در سینمای هالیوود را واکاوی کنیم. نتایج این نوشتار، نشان می دهد که دال های گفتمانی مانند جنگ سرد، غیریت سازی، فضای بی نظم، سه گانه روسیه و چین و ایران و تنش، مهم ترین بن مایه های ژئوپلیتیکی بازنمایی شده از روسیه در سینمای هالیوود هستند. در این فیلم ها، مکان رخدادِ سناریوهای فیلم، همان مکان هایی است که نظریه پردازان کلاسیک ژئوپلیتیک، همچون مکنیدر و اسپایکمن مطرح کرده اند؛ مکان هایی مانند هارتلند و ریملند یا فضاهایی که ژئوپلیتیک متخاصم بازمانده از دوران جنگ سرد را در ذهن تداعی می کند؛ همانند روسیه، کوبا، کلمبیا. هالیوود نیز باید این مکان های راهبردی را به عنوان «ژئوپلیتیک تنش» بازنمایی کند. از دیدگاه ژئوپلیتیک، به نظر می رسد سینمای هالیوود دارای «بازنمایی های هژمونیک» است که در ذهن مخاطبان «اجماعی جدید» و «خوانشی جدید» از نقشه جهان تولید می کند.
سیاست توازن قوای روسیه در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1167 - 1187
حوزههای تخصصی:
مداخله نظامی مسکو در بحران سوریه تابعی از منافع ژئواستراتژیک روسیه در خاورمیانه است. بحران سوریه، شکل جدیدی به نوع تعامل روسیه با بازیگران بین المللی و منطقه ای داد، به گونه ای که راهبرد روسیه از سال 2015 به بعد، تلاشی برای شکل دادن توازن قوا بین بازیگران در سوریه بوده است. از سوی دیگر، رقابت بازیگران منطقه ای در سوریه جهت برتری هژمونی در خاورمیانه، زمینه سیاست موازنه سازی از سوی روسیه را فراهم کرده است تا از ظهور یک هژمون منطقه ای جلوگیری کند. به طوری که صف بندی و رویکردهای متعارض بازیگران دخیل، نوعی نزدیکی و همراهی با روسیه را به منظور موازنه سازی علیه یکدیگر به وجود آورده است؛ نزدیکی که روسیه ضمن رد هر گونه اتحاد راهبردی، به برقراری موازنه قدرت با همه بازیگران اقدام کرده است. با درنظر گرفتن ملاحظات، این سؤال مطرح می شود که سیاست توازن قوای روسیه در بحران سوریه چه ویژگی هایی دارد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش در پژوهش حاضر آزمون شده، این است که روسیه در بحران سوریه، سیاست توازن قوا را کارامدترین رویکرد در مواجهه با بازیگران بین المللی و منطقه ای به منظور دستیابی به اهداف و تقویت جایگاه خود برگزید.
بحران سوریه براساس نظریه مکعب بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
63 - 102
حوزههای تخصصی:
سوریه به عنوان یکی از مراکز ثقل ژئوپلیتیک خاورمیانه در حال حاضر (۲۰۱۷)، وارد هفتمین سال بحران و درگیری شده است. ثبات و امنیت در این کشور توسط خشونت، آوارگی در سطح وسیع، فرقه گرایی، افراط گرایی برخی از گروه ها به ویژه داعش، تقسیم اراضی و فروپاشی مهم ترین زیرساخت ها از بین رفته است و یک بحران بشردوستانه نه تنها در منطقه بلکه در کل جهان را رقم زده است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که بحران سوریه هم اکنون در کدام نوع مرحله بحران قراردارد و نوع و ماهیت بحران کنونی آن چیست؟ در این مقاله براساس مدل مکعب بحران اینگونه استدلال می شود که ناکارآمدی در مدیریت بحران در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی، تبعات قابل توجهی بر سوریه و منطقه و حتی سطح بین المللی داشته است و با عدم مدیریت آن در سطح ملی یعنی نقطه C، بحران به ترتیب به نقاط D و B سرایت پیدا نمود و باعث تبدیل بحران امنیتی به جنگ داخلی و دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و نقطه A به عنوان بحرانی ترین مرحله هر بحرانی انجامید. ایران، روسیه و ایالات متحده امریکا به عنوان سه بازیگر مهم و کلیدی در این درگیری با دستیابی به توافق بین خود خواهند توانست با راه حل برد-برد از ادامه افسارگسیختگی بحران جلوگیری نمایند. ولی واقعیت این است که تئوری مکعب بحران می گوید حتی اگر جنگ در سوریه مهار شود پس لرزه های جنگ تا سال ها ادامه خواهد داشت.
از هژمونی تا نظم بیسمارکی و توازن فراساحلی: استراتژی کلان آمریکا درقبال روسیه پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به نظم و امنیت منطقه ای و جهانی همواره از مهم ترین اهداف قدرت های بزرگ بوده است. برای دست یابی به این منظور، رویکردها و راه بردهای مختلفی از جانب این قدرت ها در مناطق مختلف جهان در پیش گرفته می شود که از میان آن ها رویکرد هژمونیک بسیار قابل تأمل است. هژمونی یعنی نظمی که طی آن یک قدرت بزرگ به تنهایی نقش اصلی را در مناطق ایفا می کند و سعی دارد تا از این طریق روابط و مناسبات امنیتی منطقه ای را اداره و مدیریت کند، در سیاست و نظم جهانی و منطقه ای ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد در مناطق پساشوروی بسیار مهم و تعیین کننده بوده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، ضمن مفهوم سازی نظم هژمونیک و مؤلفه های آن، می خواهد به این پرسش بپردازد که ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد چگونه از طریق هژمونیک روابط و مناسبات خود را در مناطق پساشوروی و به ویژه درقبال روسیه مدیریت کرده است. شواهد تجربی و عملی نشان می دهد باتوجه به اهمیت اوراسیا برای نظم هژمونیک آمریکا، این کشور با سه شیوه موازنه گری به سبک بریتانیای قرن نوزدهم، سیاست بیسمارکی (اتحاد، ائتلاف، ابزارهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، و تحریم)، و هم چنین روش استیلاجویانه مبتنی بر نظریه ثبات هژمونیک (نظم پاکس آمریکانا) به مواجهه با تهدیدهای امنیتی منطقه رفته و از این طریق تلاش کرده است تا روابط خود را با کشورهای واقع در مناطق پساشوروی و به ویژه با روسیه و حتی چین مدیریت کند. این فرضیه براساس نظریه پل پاپایانو و نظریه ثبات هژمونیک تحلیل نظری شده است.
گسترش قلمرو ناتو در مناطق بالتیک، دریای سیاه، و اروپای شرقی و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
343 - 364
حوزههای تخصصی:
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اکنون شانزدهمین همسایه مرزهای آبی و خاکی جمهوری اسلامی ایران است. این سازمان با تأکید بر راهبرد تأمین امنیت منطقه جغرافیایی یوروآتلانتیک با حضور پویا در خارج از منطقه به قلمروسازی در مناطق مختلف جهان از جمله در مناطق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. حضور فراجغرافیایی ناتو در مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر مناطق بالتیک، دریای سیاه، و اروپای شرقی موضوع اصلی پژوهش حاضر است. نویسندگان تلاش دارند به این پرسش اصلی پاسخ دهند که ناتو چگونه در حال قلمروسازی در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور جمهوری اسلامی ایران است؟ با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اینترنتی، و رسانه ای، فرضیه اصلی مقاله عبارت است از اینکه «ناتو تلاش دارد برای حفظ و گسترش حاکمیت ارزش های لیبرال - دموکراسی و بازار آزاد به عنوان موتور محرک نظام جهانی معاصر با بهره بردن از راهبردهای گسترش مرزهای سیاسی رسمی، گسترش مرزهای سیاسی غیررسمی، مأموریت های بشردوستانه، همکاری های دفاعی و امنیتی و گسترش دفاتر سازمانی و اداری، قلمرو خود را با حضور در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور جمهوری اسلامی ایران گسترش دهد». یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد افزایش همکاری های ناتو با همسایگان جمهوری اسلامی ایران در منطقه های ژئوپلیتیکی شمالِ دور امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را با پیامدهای مختلف یک، نظامی و امنیتی، دو، سیاسی، سه، اقتصادی و تجاری، و چهار، فرهنگی و اجتماعی مواجه می کند. بنابراین، ضروری است مسئولان ذی ربط در جمهوری اسلامی ایران توجه به فعالیت های این سازمان در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور کشور را مورد توجه جدی قرار دهند.
واکاوی نقش اتحادیه ی اروپا در بحران اوکراین۲۰۱۴ (در پرتو نظریه ی نهادگرایی نئولیبرال)
حوزههای تخصصی:
جوهره ی اصلی مدعای نهادگرایان نئولیبرال را این پرسش شکل می دهد که چگونه نهادها می توانند دولت های دارنده منافع متعدد و متنوع را تحت تأثیر گذارند؟ بحران اوکراین در سال 2014 میلادی واکنش قدرت های بزرگ ازجمله اتحادیه ی اروپا را در برداشت. الحاق شبه جزیره ی کریمه به روسیه سبب واکنش شدید اتحادیه ی اروپا شد، به گونه ای که برای اولین بار پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اتحادیه اروپا به اتخاذ تحریم های سخت علیه این کشور پرداخت. اتحادیه ی اروپا نقض بی دلیل حاکمیت و نمامیت ارضی اوکراین را به شدت محکوم کرد و با سیاست تحریم علیه روسیه و سیاست اصلاحات در اوکراین باعث خلل در قدرت بازیگری روسیه و حفظ حقوق بشر شد و جلوی تشدید بحران و بی نظمی در نظام بین الملل را گرفت. هدف این مقاله این است با روش توصیفی-تبیینی و استفاده از منابع کتابخانه ای به تحلیل عملکرد اتحادیه ی اروپا در بحران اوکراین و الحاق کریمه به روسیه بپردازد.
تأثیر بحران های سیاسی ایران همزمان با جنگ جهانی اول بر ناکامی مأموریت براوین در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مأموریت سیاسی براوین در ایران (7 بهمن1296 تا 31شهریور 1297خ.) به عنوان نخستین سفیر دولت بلشویکی روسیه، آغازگر دوران جدیدی در روابط سیاسی دو کشور بود، اما این مأموریت برای براوین فرجام خوشی نداشت. حضور هم زمان سفیر روسیه تزاری و حمایت قزاق ها از او، عدم موافقت انگلستان با فعالیّت سفیر بلشویک ها در تهران و همچنین ترس دولت و هیئت حاکمه ایران از اعلام مواضع رسمی خود در پذیرش حکومت انقلابی شوروی، از مهم ترین مشکلات پیش روی نخستین سفیر شوروی در ایران بود. بنابراین، براوین در صورت غلبه بر این مشکلات، می توانست حضور و موقعیّت خود را در تهران تثبیت کند، اما در عمل وی نتوانست به موفقیتی دیپلماتیک در تهران دست یابد. در پژوهش پیش رو این پرسش مطرح می شود که چه عواملی موجب عدم موفقیّت براوین در مأموریت وی به تهران به عنوان نخستین سفیر شوروی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود حمایت هایی که براوین از سوی جنگلی ها و برخی از چهره های دموکرات از آن برخوردار بوده است، شرایط جنگ جهانی اوّل، به ویژه نفوذ دولت انگلستان بر ساختار سیاسی ایران، آشفتگی سیاسی ایران و قفقاز و تردید دولت ایران در شناسایی رسمی دولت شوروی و سفیر آن ها و همچنین عدم حمایت قاطع زمامداران شوروی نسبت به وی، از عوامل مهم ناکامی براوین در این مأموریت بوده است. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و اسنادی و به شیوه مطالعه توصیفی تحلیلی انجام می پذیرد.
بررسی فعالیت تجارتخانه های روسیه در مشهدِ دوره قاجار از سال 1307 تا 1344ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفوذ اقتصادی روسیه در ایران تا سال های پایانی دوره قاجار توسط تجارتخانه ها نمایان بود. روس ها با تأسیس تجارتخانه در بیشتر شهرهای ایران، به ویژه مشهد، به دنبال یافتنِ بازاری جهت فروش تولیدات کارخانجات روسیه بودند. مشهد به عنوان کرسی نشین ایالت خراسان در دوره قاجار از اهمیت به سزای اقتصادی و تجاری برخوردار بود؛ تا آنجا که می توان آن را به عنوان بارانداز بزرگی در شمال شرق ایران برای واردات و صادرات کالا به شمار آورد. با در نظر گرفتنِ ظرفیت ممتاز تجاری مشهد، برخی از تجار روسی و بعضآً دولت روسیه به تأسیس تجارتخانه و شرکت های تجاری در این شهر اقدام کردند. هدف از پژوهش حاضر پاسخ به دو پرسش اصلی است: 1. عوامل مؤثر بر تجارت مشهد و روسیه و مشکلات پیش روی این تجارت از سال 1307 تا 1344ق چه بودند؟ 2. کدام تجارتخانه های روسی در بازه زمانی مورد بحث به عرصه تجارت مشهد وارد شدند و به تجارت کدام کالاها پرداختند؟ با وجودِ کمبود منابع در این زمینه و ضرورت مطالعه جزئی نگر با رویکردی توصیفی تحلیلی، یافته ها حاکی از آن است که ساخت راه آهن ماوراء خزر، اعزام هیئت های تجاری روسی به مشهد و فعالیت کنسول های روسیه در مشهد برخی از عوامل مؤئر بر تجارت مشهد و روسیه بودند. همچنین با وجود مشکلاتی مانند ناامنی در مشهد، تحریم کالاهای روسی و محدودیت تجار روسی در تهیه مسکن و تجارتخانه در مشهد برخی از تجارتخانه های روسی؛ ازجمله کمپانی آیرال، تجارتخانه مکرویچ، تجارتخانه فرانک، کمپانی نوبل، تجارتخانه خلوپ کم، تجارتخانه استوکین، تجارتخانه وَنشتورک و تجارتخانه سنترسایوز با بررسی موقعیتِ بازار مشهد؛ خواربار، نفت، قند، شکر، منسوجات و گاهی کالاهای لوکس به مشهد وارد و مواد خام مورد نیاز خود مانند پشم، پوست، پنبه و گندم را خریداری می کردند.
جنگ هیبریدی روسیه در کشورهای اروپایی؛ چرایی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
173 - 204
حوزههای تخصصی:
روسیه در سال های اخیر برای تحقق اهداف خود در رابطه با کشورهای اروپایی بیش از گذشته از جنگ هیبریدی استفاده کرده است. پرسش اصلی این مقاله عبارت از این است که «هدف روسیه از به کارگیری جنگ هیبریدی در رابطه با کشورهای اروپایی چیست و در این مسیر، از چه ابزارها و روش هایی بهره گرفته است؟» در پاسخ به این پرسش، این فرضیه از سوی نویسنده مطرح شده که «هدف اساسی روسیه، بازگشت به جایگاه ابرقدرتی و تغییر موازنه به سود خود در مناسبات با غرب است. چون کسب این هدف، دیگر به شیوه های جنگ متقارن و سنتی امکان پذیر نیست، مسکو به نسل نوین جنگ ها یعنی جنگ هیبریدی و بهره گیری از ابزارهای متعدد و متنوع آن همچون حمله های سایبری، انتشار اخبار نادرست و جعلی، حمایت از شبکه های فساد و فشار اقتصادی، مداخله در انتخابات کشورهای اروپایی و تشکیل شبکه ای از متحدان سیاسی در کشورهای اروپایی، حمایت از جدایی طلبی در اروپا و استفاده از گروه ها و سازمان های مخالف روی آورده است».