مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
روسیه
حوزههای تخصصی:
فدراسیون روسیه همواره در میزان و تداوم فعالیت های هسته ای ایران نقش مهمی داشته است. نقش این کشور با هیچ کشور دیگری مقایسه پذیر نیست؛ اما درباره نقش و رویکرد آن، دیدگاه های مختلفی وجود دارد. از دلیل های اختلاف دیدگاه ها در این موضوع، به کارگرفتن رفتارهای متفاوت و دووجهی از سوی روسیه در مقابل ابعاد مختلف پرونده هسته ای ایران در دو دهه گذشته بوده است. این نوشتار با درنظر داشتن اهمیت نقش روسیه در پرونده هسته ای ایران در پی پاسخ به این پرسش است که چرا روسیه در برابر برنامه هسته ای ایران رویکردی دووجهی و دوگانه درپیش گرفته است؟ در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مطرح می شود که گفتمان هویتی اوراسیاگرایی با ترسیم نقش هایی مانند «قدرت بزرگ جهانی»، «ابرقدرت منطقه ای» و «ابرقدرت هسته ای» سبب شده اند روسیه ضمن بهره برداری از مزایای همکاری هسته ای با ایران، تلاش کند مانع هسته ای شدن و به دنبال آن افزایش شدید قدرت ایران شود. همچنین با هدف جلوگیری از تضعیف شدید ایران، مخالف اقدام هایی مانند عملیات نظامی علیه این کشور شود. بدین شکل رویکرد دووجهی خود را دنبال کند؛ زیرا تبدیل ایران به قدرتی هسته ای، افزایش قدرت آن به عنوان رقیب منطقه ای برای روسیه را در پی دارد؛ همچنین هرگونه حمله نظامی علیه ایران و یا تضعیف شدید آن، این کشور را به پایگاهی برای گسترش نفوذ آمریکا در مرزهای جنوبی روسیه تبدیل می کند. هر کدام از این وضعیت ها در تعارض با نقش های اصلی سیاست خارجی روسیه قرار دارد. این نوشتار برای پیشبرد فرضیه خود از روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و مصاحبه بهره برده است.
مؤلفه های ژئوپلیتیکی سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
1 - 25
حوزههای تخصصی:
روابط خارجی روسیه پس از یک دوره بی ثباتی و درگیری با مسائل و دشواری های گوناگون در دهه ۱۹۹۰، از سال ۲۰۰۰ و با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین به یک وضعیت به نسبت متعادلی رسید. ارزیابی بسیاری از تحلیلگران از سیاست خارجی روسیه این است که مسکو با استفاده از مزیت های ژئوپلیتیکی خود به دنبال احیای جایگاه یک قدرت بزرگ است. در این مقاله با شاخص بندی سیاست خارجی روسیه، نویسندگان توضیح می دهند چرا بدون توسل به نظریه های کلانتر ژئوپلیتیک و روابط بین الملل، با استفاده از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک می توان به تجزیه و تحلیل سیاست خارجی روسیه با توجه به به تأثیر مؤلفه های ژئوپلیتیکی پرداخت. مفروض نویسندگان این است که از آغاز هزاره سوم نوعی تداوم و پیوستگی در سیاست خارجی روسیه وجود داشته که به شناخت مؤلفه ها و متغیرهای دخیل در آن و تاحدی پیش بینی سیاست خارجی روسیه در آینده نزدیک کمک کرده است. بر اساس یافته های پژوهش آنان، نظریه واقع گرایی و به طور ویژه واقع گرایی نوکلاسیک، برای تحلیل سیاست خارجی روسیه مناسب به نظر می رسد. واقع گرایی نوکلاسیک نه تنها از قدرت بیشتری برای وزن دادن به مؤلفه های مؤثر بر سیاست خارجی روسیه، بلکه از قدرت بیشتر برای تبیین انگیزه ها، اهداف، فرآیند تصمیم گیری و رفتارهای آن برخوردار است. در واقع گرایی نوکلاسیک به دولت تنها یک بازیگر منفعل نیست. واقع گراهای نوکلاسیک به جای این فرضیه که دولت ها در جستجوی امنیت هستند، این فرض را در نظر می گیرند که دولت ها به دلیل بی اطمینانی ناشی از آنارشی بین المللی، به دنبال کنترل و شکل دادن به محیط بین المللی هستند. بر این اساس دولت ها بدون در نظر گرفتن بسیاری از روش ها که ممکن است منافع آنها را تعریف کند، در پی افزایش نفوذ و گسترش توان عملیاتی خود هستند.
رویکرد تجارت تسلیحاتی روسیه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا: جنبه های اقتصادی و استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
84 - 103
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد ارزیابی اهداف روسیه از توسعه تجارت تسلیحاتی با منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و پیامدهای رویکرد روسیه در این زمینه برای منطقه است. این مقاله استدلال می کند که اهداف روسیه را می توان به دو دسته اهداف اقتصادی و استراتژیک تقسیم بندی کرد. اگرچه در بازه زمانی کوتاه مدت، پیامدهای این سیاست برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در قالب تشدید رقابت تسلیحاتی و افزایش احتمال وقوع جنگ های نیابتی نمود پیدا می کند، در بلندمدت این روند می تواند به عاملی مثبت در راستای تثبیت موازنه قدرت در منطقه میان متحدان آمریکا و دولت های ضدآمریکایی تبدیل شود. در این مقاله، از روش کیفی بر مبنای توصیف و تحلیل روندها بهره گرفته شده است. اگرچه در بحث از فروش تسلیحات روسی، داده های آماری نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفته، ماهیت پژوهش و تحلیل نهایی همچنان کیفی است. رویکرد پژوهشی این مقاله، رویکرد استقرایی است و بر اساس آن، تلاش شده از داده های جمع آوری شده بهمنظور دستیابی به یک الگوی مناسب برای تحلیل اهداف و پیامدهای رویکرد تجارت تسلیحاتی روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا بهره گیری شود.
فرهنگ راهبردی و سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروپاشی شوروی و افول قدرت این کشور از سطح جهانی به سطح منطقه ای موجب شد تا نخبگان سیاسی این کشور در سیاست های خود تجدیدنظر کرده و عمده توجه خود را به منطقه خارج نزدیک متمرکز نمایند. سیاست منطقه ای روسیه در قبال منطقه خاورمیانه از جمله مواردی بود که دستخوش تغییرات گسترده شد و در حالی که در زمان شوروی این منطقه از جهات اصلی سیاست خارجی به شمار می رفت، در سیاست خارجی روسیه تقریبا به فراموشی سپرده شد. به قدرت رسیدن پوتین و نخبگان سیاسی حامی تفکرات وی در سال 2000، بار دیگر موجب توجه روسیه به منطقه راهبردی خاورمیانه شد، اما حوادث موسوم به بهار عربی را می توان نقطه عطفی در احیای سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه قلمداد کرد. سئوال اصلی مقاله این است که نقش مولفه های فرهنگ راهبردی در سیاست خاورمیانه ای جدید روسیه چیست؟ فرضیه نیز عبارت است از این که سیاست خاورمیانه ای جدید روسیه به صورت جدی از فرهنگ راهبردی این کشور متاثر بوده و درک روسیه از خود، برداشت نسبت به نظم جهانی، درک از تهدید و سبک خاص سیاست امنیتی این کشور از جمله پیشران های موثر بر سیاست جدید آن هستند که موجب شکل گیری چشم انداز بین المللی این کشور شده و راهبردها، اهداف کلان و عملیاتی سیاست جدید روسیه در خاورمیانه تابع محورهای این چشم انداز هستند. بر این اساس، فصل جدیدی از روابط روسیه با منطقه خاورمیانه را باید به انتظار نشست که مبتنی بر محورهای چشم انداز بین المللی مسکو خواهد بود.
ایران پَساتحریم و چشم انداز ائتلاف راهبردی با روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۰ (پیاپی ۵۰)
189 - 216
حوزههای تخصصی:
در دوران پس از جنگ سرد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بخش مهمی از تلاش خود را معطوف به سیاست نگاه به شرق از طریق تقویت ائتلاف های بین المللی با هدف تضعیف فشارهای ساختاریعلیه خود کرده است. در دوران پسا تحریم نیز جمهوری اسلامی ایران تلاش می کند تا در جهت تأمین بخشی از اهداف سیاسی خود، از تک قطبی شدن ساختار نظام بین الملل جلوگیری نماید. در این میان اگر چه روابط ایران و روسیه فراز و نشیب بسیاری را تجربه کرده، با این وصف، کشور روسیه به عنوان یک قدرت برتر در نظام بین الملل که شاخص های برتری قدرت خود را در ابعاد مختلف اقتصادی، نفوذ سیاسی و نظامی ارتقا بخشیده است، مورد توجه دستگاه دیپلماسی ایران قرار گرفته تا از طریق توسعه همکاری با این کانون قدرت بین المللی، بخشی از اهداف ملّی ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی تأمین شود. متقابلاً ایران نیز برای روسیه یک متحد منطقه ای مهم برای مقابله با نفوذ امریکا در منطقه خاورمیانه، اسیای مرکزی و قفقاز تلقی می شود. با توجه به این مهم، به نظر می رسد که هدف جمهوری اسلامی ایران از گسترش مناسبات راهبردیبا روسیه، کاهش فشارهای ساختاری علیه خود باشد.
نقش دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی روسیه و قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۲ (پیاپی ۵۲)
177 - 205
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی جایگاه و سیاست های انرژی کشورهای روسیه و قطر به عنوان مهمترین عرضه کنندگان نفت و گاز بسیار حائز اهمیت است. این پرسش که دو کشور چگونه با سیاست های انرژی سعی در ارتقای منافع ملی داشته و با چه راهبردهایی از دیپلماسی انرژی در عرصه سیاست خارجی خود استفاده می کنند، محور اصلی پژوهش حاضر را شکل می دهد. یافته های پژوهش این است که روسیه به دلیل استفاده از انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی، نتوانسته به خوبی از این ابزار برای توسعه اقتصادی استفاده کند، در حالیکه قطر از رهگذر دیپلماسی انرژی فعال و بین المللی و اجتناب از اهرم سازی سیاسی از آن، توانسته علاوه بر دستاوردهای سیاسی، درآمدهای ناشی از صادرات گاز را، سکوی پرتاب توسعه اقتصادی و اجتماعی خود قرار دهد و به موفقیت های قابل توجهی دست یابد. تأثیرگذاری دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی قطر و روسیه متأثر از راهبرد صادراتی و نوع روابط با ایالات متحده امریکا نیز است
تحلیل روابط سیاسی ایران و روسیه در عرصه بازار گاز اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل ژئوپلیتیکی همواره از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر مناسبات سیاسی کشورها بوده اند. در دوره پس از جنگ سرد، عوامل ژئواکونومیکی در این زمینه نقش فراوان و ویژه ای پیدا کرده اند. در سال های اخیر عامل اصلی تعیین کننده در حوزه دریای خزر، رقابت بین اروپا و ایالات متحده از یک سو و روسیه از سوی دیگر بوده است. روسیه بزرگ ترین ذخیره گازی متعارف در جهان را دارد و از مهم ترین عرضه کنندگان به بازار اروپایی است. به این ترتیب با حضور ایران به عنوان دومین کشور از نظر داشتن ذخایر گازی در جهان و موقعیت جغرافیایی راهبردی آن بین بازارهای اروپایی و آسیایی، به شکل طبیعی ظرفیت رقابت بزرگی بین ایران و روسیه برای سهم های بازار در این مناطق وجود دارد. روسیه در حال حاضر زیرساخت های خطوط لوله گسترده ای دارد و گاز خود را به کشورهای اروپایی و آسیایی صادر می کند؛ اما ایران (به دلیل تحریم ها و شرایط داخلی) درحال حاضر تنها ترکیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و به زودی پاکستان را با حجم اندکی از گاز طبیعی تأمین می کند. روسیه همچنین به دنبال تنوع بخشیدن به بازارهای صادرات خود است تا امنیت تقاضا را افزایش دهد. این نوشتار درپی آن است تا با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی، رقابت پیدا و پنهان ایران و روسیه در عرصه ژئواکونومیکی را با تأکید بر بازار گاز بررسی و تبیین کند. استدلال این نوشتار این است که روسیه در همان حال که تلاش می کند که ایران را در مدار متحدان راهبردی خود نگاه دارد؛ تلاش می کند تا در عرصه ژئواکونومیکی، خطرناک ترین رقیب بالقوه خود را از بازار پررونق گاز اروپا دور نگاه دارد.
ملاحظات و منازعات صفویان و روسیه در گرجستان(با تکیه بر عملکرد شاهزادگان گرجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت راهبردی گرجستان، آن را از زمان ها ی دور در منظومه منافع قدرت های بزرگ ایران، عثمانی و روس ها قرار داده بود و هر یک به فراخور منافع خویش، سیاست هایی نظامی و دیپلماتیک در آنجا به کار می گرفتند. این موضوع، گاه تنش ها و منازعاتی طولانی بین آنان را به دنبال داشت. چنان که تحقق اندیشه های اقتصادی و سیاسی تزارهای روسیه و صفویان در منطقه قفقاز در تقابل با عثمانی و مبارزه با پیشروی و نفوذ آنان، فقط از راه پیوستگی جغرافیایی بین مناطق مفتوحه قفقاز به ویژه گرجستان به عنوان یکی از ایالت های متبوع و مورد نظر آنان ممکن می شد. در این میان، عملکرد شاهزادگان گرجی در قطع ارتباط و دشمنی با دربار صفویان و گرایش به سمت روسیه بنابر تمایلات دینی و سیاسی، نپذیرفتن ائتلاف برای مبارزه باعثمانی از سوی صفویان و سیاست روس ها در تحقق اندیشه پترکبیر با بهره گیری از ضعف های ایجاد شده در ساختار سیاسی و نظامی حکومت صفویان و کاهش تسلط آنان بر گرجستان و اطاعت نکردن والیان گرجی از پادشاهان صفوی، سبب سردی و سرانجام تیرگی مناسبات صفویان و تزارهای روس شد که سیطره همه جانبه روسیه بر گرجستان را به دنبال داشت. این نوشتار درنظر دارد تا با روش کتابخانه ای و با تکیه بر داده های تاریخی به این مسئله بپردازد که گرجستان در منازعات عثمانی و صفویان چه نقشی داشته است؟ و شاهزادگان گرجی در تشدید منازعات چه نقشی ایفا می کرده اند؟
ژئوپلیتیک انرژی، روسیه و دیپلماسی خط لوله ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون استفاده از انرژی در نظام بین الملل معاصر سبب شده است تا در کنار کشورهای عرضه کننده انرژی، کشورهای مستقر در مسیر انتقال نیز اهمیت فراوانی به دست آورند. تلاش برای تبدیل شدن به مسیری برای انتقال هرچه بیشتر انرژی به ویژه نفت و گاز طبیعی افزون بر منافع اقتصادی به توانمندی سیاسی و امنیتی کشورها نیز می افزاید. با توجه به چنین اهمیتی است که کشورها اکنون هرچه بیشتر تلاش می کنند تا از موقعیت جغرافیایی مناسب خود به عنوان ابزار قدرت بهره برداری کنند. ترکیه با این استدلال، ژئوپلیتیک انرژی را ابزاری برای دستیابی به هدف های راهبردی خود در منطقه و نظام بین الملل تعریف کرده است. مجاورت با مناطق اصلی تولید انرژی از یک سو و نزدیکی به اتحادیه اروپا به عنوان یکی از مهم ترین مصرف کنندگان انرژی از سوی دیگر سبب شده است تا رهبران ترکیه دیپلماسی خط لوله را برای پیگیری هدف های سیاست خارجی خود در نظر بگیرند. ژئوپلیتیک مناسب ترکیه اهمیت فراوانی را برای این کشور در بخش انتقال انرژی فراهم کرده است. در این نوشتار ضمن اشاره به چارچوب روابط اتحادیه اروپا و روسیه در حوزه انرژی و آسیب پذیری این اتحادیه در مقابل سیاست های روسیه، فرصت های ایجادشده برای ترکیه جهت استفاده از دیپلماسی خط لوله در راهبرد کلان این کشور بررسی می شود.
دولت، توسعه اقتصادی و ادغام در اقتصاد جهانی (مطالعه موردی روسیه :2010-1990)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و توسعه اقتصادی، یکی از مسائل و دغدغه های اصلی کشورهای امروز دنیا است، به ویژه آنکه از سال 1990 با فروپاشی بلوک کمونیستی و شکست تجربه برنامه ریزی متمرکز و الگوی راه رشد غیرسرمایه داری (سوسیالیستی)، این پرسش بیش از پیش مطرح است که کشورهای کمونیستی و در رأس آن ها روسیه، چه مسیری را در روند توسعه ملی انتخاب کرده اند و دولت چه نقشی را در این راستا ایفا کرده است؟ اقتصاد روسیه در دوره پس از فروپاشی (دهه 1990) شاهد آشفتگی، کاهش تولیدات داخلی و افزایش قیمت کالاهای مصرفی بود. هم اکنون روسیه بیستمین اقتصاد جهان است و صادرات این کشور که در سال 1995، 78 میلیارد دلار بود، در سال 2011 به بیش از 302 میلیارد دلار رسیده است. این نوشتار تلاش می کند تا این تجربه را با توجه به نقش دولت در فرآیند توسعه و نیز ادغام در اقتصاد جهانی بررسی و تحلیل کند. از این رو، پرسش اساسی آن است که دولت چه نقشی در فرآیند توسعه این کشور و ادغام در اقتصاد جهانی در سال های پس از فروپاشی به عهده داشته است؟ بررسی ها نشان می دهد که دولت روسیه برخلاف گذشته (تمرکزگرایی)، در سال های 2010-1990 در راستای آزادسازی اقتصادی و ادغام در اقتصاد جهانی گام برداشته است.
تحلیل ائتلاف ایران و روسیه در پرتو بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران پس از جنگ سرد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در عرصه خارجی برای تقویت ائتلاف های بین المللی با هدف تضعیف فشارهای ساختاری علیه خود بسیار تلاش کرده است. در این زمینه جمهوری اسلامی ایران تلاش می کند تا برای تأمین بخشی از هدف های سیاسی خود، از تک قطبی شدن ساختار نظام بین الملل پس از جنگ سرد جلوگیری کند. در این میان اگر چه روابط ایران و روسیه در دو دهه گذشته فرازو نشیب بسیاری را تجربه کرده است؛ اما کشور روسیه به عنوان یک قدرت برتر در نظام بین الملل مورد توجه دستگاه دیپلماسی ایران قرار گرفت تا از راه گسترش مناسبات با این کانون قدرت بین المللی، بخشی از هدف های جمهوری اسلامی ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی تأمین شود. درمقابل ایران نیز در سیاست خارجی روسیه یک متحد منطقه ای مهم برای مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه است. صف بندی قدرت های منطقه ای در بحران سوریه آزمون مناسبی برای سنجش ائتلاف ایران و روسیه در این عرصه است. با توجه به این مهم، پرسش اصلی این نوشتار این است: «با ورود روسیه به بحران سوریه تا چه میزان امکان ائتلاف میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدراتیو روسیه وجود دارد؟» برای پاسخ به این پرسش این فرضیه طرح می شود: «باوجود پیش انگاره ها و تفاوت در نگاه دو کشور، بحران سوریه بستر مناسبی را برای تحقق ائتلاف دو کشور فراهم کرده است». روش نوشتار توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
بحران اوکراین و آیین نظامی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوکراین به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود به عنوان محل تلاقی شرق و غرب، ظرفیت های صنعتی و پیشینه تاریخی در منطقه اوراسیا اهمیت زیادی دارد. همین ویژگی های منحصر به فرد و همچنین بافت قومیتی دو پاره آن، این کشور را به محلی برای برخورد و رقابت های شرق و غرب تبدیل کرده است. اولین برخورد جدی روسیه و غرب در این کشور در جریان انقلاب نارنجی و در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 رخ داد. اگر در سال 2004 رقابت در حوزه سیاسی سبب رویایی روسیه و غرب در اوکراین شد، 10 سال بعد و این بار به دلیل یک عامل اقتصادی، دو طرف در برابر یکدیگر قرار گرفتند. این تقابل، شدت و عمق بیشتری داشت و منجر به جدایی بخشی از خاک اوکراین شد. هدف این نوشتار که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بررسی این بحران و تأثیر آن بر رهنامه نظامی روسیه است. این نوشتار درپی پاسخ به این پرسش است که چه شاخص ها و عواملی در بحران اوکراین بر رهنامه نظامی روسیه تأثیر داشته است. برای پاسخ به این پرسش این فرضیه بررسی شده است که تلاش غرب برای نفوذ در اوکراین در قالب های سیاسی، اقتصادی و امنیتی – نظامی و ادغام این کشور در ساختارهای غربی سبب افزایش احساس تهدید و ناامنی در روسیه و به کارگیری رویکرد تهاجمی در رهنامه نظامی آن کشور شده است؛ اما از سویی این رویکرد خصمانه نسبت به غرب کنترل شده است و به رویارویی همه جانبه مانند دوران جنگ سرد منجر نخواهد شد.
طرح برندینگ و تصویرسازی ملی روسیه، رویکردها و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر هر کشوری بنابر سیاست ها، برنامه ریزی ها و اقدام های داخلی و بین المللی آن کشور شکل می گیرد. مدیریت تصویر بین المللی امروزه از اصول اساسی کشورداری جدید و مبنای نفوذ منطقه ای و بین المللی ملت ها است و اولویت ها و ایده های ارزشی، هویتی و فرهنگی کشور مورد نظر را بین المللی کرده و ارزش دیداری- شنیداری آن را در بین مردم دیگر، افزایش می دهد. روسیه با تاریخ و هویتی چند هزار ساله مورد خوبی برای مطالعه در این زمینه است. پرسش این نوشتار این است که تصویر و برندینگ ملی روسیه در دنیا چیست و جهت آن در همه نقاط دنیا به ویژه در غرب و محیط منطقه ای چگونه است؟ این نوشتار با تشریح مفهوم برندینگ و تصویرسازی ملی، تصویر و برند روسیه را در دنیای امروز با تأکید بر غرب بررسی می کند. فرضیه اصلی این نوشتار این است که جدا از عبارت پردازی های بین المللی مقام های روسیه و طرح های میلیاردی ساخت برندینگ، تصویر این کشور در محیط پیرامونی و بین المللی تصویری منفی است که بخشی از آن بر مبنای کمپین تبلیغاتی شدید رسانه ای در غرب و بخشی دیگر بر مبنای دلایل تاریخی و رفتار سیاست مداران و نخبگان روسی است.
سیاست خاورمیانه ای روسیه از 2015-2011 (با تأکید بر کشورهای عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از سال 2011 (وقوع انقلاب های عربی) تا سال 2015 (اوج بحران در سوریه) فصل جدیدی از سیاست خاورمیانه ای بازیگران فرامنطقه ای از جمله روسیه را رقم زد. پیوندهای دیرینه مسکو با منطقه و تمایل آن به ایفای نقش بیشتر در معادلات بین المللی سبب شد تا سیاست جدیدی در راستای تحقق منافع کرملین به کار گرفته شود. حضور غیرفعال در تونس و مصر به همراهی روسیه با غرب در صحنه لیبی منجر شد که هرچند غافل گیری مسکو را به دنبال داشت؛ اما ادامه این روندها به سمت خاورمیانه، موجب نگرانی این کشور از جهت گیری های آتی و تسری آن به محیط امنیتی روسیه در جمهوری های اتحاد شوروی شد. این مسئله زمینه ایفای نقش هرچه فعال تر مسکو در منطقه را ایجاد کرد. در حالی که پیش از وقوع انقلاب های عربی، کارگزاران روس با حفظ فاصله مناسب بر تأمین و حفظ منافع خویش در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تلاش می کردند و علاقه ای برای مداخله در امور بازیگران منطقه از خود بروز نمی دادند. در این نوشتار تلاش بر این است تا با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای نظریه «واقع گرایی تهاجمی» به تبیین اهمیت حضور روسیه در صحنه خاورمیانه به ویژه پس از خیزش های مردمی پرداخته شود. شایان توجه اینکه در این راستا یافته ها حاکی از آن است که سیاست روسیه بر مبنای جلوگیری از تسری خیزش ها به منطقه اوراسیا و نیز ایفای نقش بیشتر در معادلات بین المللی به دنبال خلأ ناشی از حضور ایالات متحده در منطقه است.
تحلیل مواضع روسیه در قبال کردهای سوریه پس از تحولات 2011(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درخواست کردها برای کسب استقلال یکی از عوامل تنش زا در درگیری های قومی خاورمیانه است. کردها عمدتاً در چهار کشور ایران، سوریه، عراق و ترکیه ساکن هستند و از دیرباز تاکنون با دولت های مرکزی این کشورها منازعاتی طولانی را تجربه کرده اند. از کردها به عنوان بزرگ ترین ملت فراموش شده و یا به عنوان بزرگ ترین قوم فاقد دولت یاد می شود. سقوط رژیم صدام در عراق و همچنین تحولات پس از رویداد 11 سپتامبر 2011 در منطقه خاورمیانه، فرصتی تاریخی را برای ابراز وجود کردها و پیگیری مطالبات تاریخی آن ها، به ویژه در عراق، سوریه و ترکیه، فراهم ساخته است. بدیهی است که این ابراز وجود، با واکنش هایی از سوی دولت های مذکور همراه خواهد بود و قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای نیز بر اساس منافع و راهبردهای خود، در این زمینه موضع گیری خواهند کرد. مقاله حاضر به بررسی مواضع یکی از مهم ترین قدرت های فرا منطقه ای، یعنی روسیه، در قبال کردهای سوریه می پردازد. سؤال محوری این پژوهش، این است که «روسیه در قبال کردهای ساکن در سوریه، بعد از تحولات 2011، چه مواضعی را اتخاذ کرده است؟» پس از بررسی و تحلیل وضعیت کردهای سوریه و چیستی و چرایی مواضع روسیه در قبال مطالبات استقلال طلبانه آن ها، یافته های مقاله نشان می دهند که روسیه در جریان بحران سوریه، ضمن تلاش در جهت حداکثری کردن نفوذ و منافع خود در منطقه خاورمیانه، به دنبال آن است که از تجزیه متحد دیرینه خود، یعنی سوریه، جلوگیری کند و بر این اساس، در عین حمایت از کردهای سوریه در نبرد با داعش، سیاست خود را بر مبنای ممانعت از دست یابی آن ها به استقلال، قرار داده است. روش تحقیق در این مقاله، از نوع توصیفی–تحلیلی است و تحلیل داده ها نیز بر اساس نظریه بازی ها صورت گرفته است.
آینده شراکت ایران و روسیه در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت شراکت ایران و روسیه در حمایت از دولت سوریه از زمان آغاز جنگ داخلی در این کشور تاکنون، در این مقاله، ضمن بررسی اهداف و منافع مسکو و تهران در بحران سوریه، اختلافات و اشترکات منافع و اهداف آن ها در این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. در واقع، با توجه به چشم انداز نه چندان روشن روابط ایران و روسیه در سوریه و بدبینی نخبگان و جوامع این دو کشور نسبت به آینده این روابط، هدف از نگارش این مقاله، بررسی آینده شراکت تهران-مسکو در بحران سوریه است. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که چه عواملی بر شراکت ایران و روسیه در موضوع سوریه تأثیرگذار است و این عوامل، ماهیت شراکت را به کدام سمت پیش خواهد برد؟ فرضیه اصلی مقاله این است که قرار گرفتن ایران و روسیه در یک محور در سوریه، به معنای اشتراک کامل منافع میان آن ها در این بحران نیست و این دو بازیگر بر سر موضوعاتی همچون آینده بشار اسد، حزب الله و ساختار سیاسی آینده سوریه اختلافات عمده ای با یکدیگر دارند و به همین دلیل، باید گفت اگرچه اهداف کوتاه مدت تضمین کننده بقای شراکت میان این دو کشور در مدت زمانی کوتاه است، اما در بلندمدت می توان انتظار بروز اختلافات اساسی میان آن ها را داشت. در این مقاله، از روش تبیینی و چارچوب نظری نوواقع گرایی استفاده شده است.
دگرگونی و تداوم در سیاست خاورمیانه ای روسیه: رانه ها، دستاوردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری مجموعه ای از عوامل در سال های بعد از فروپاشی، زمینه ی شکل گیری اصول بنیادین و چارچوب رفتاری روسیه در خاورمیانه شد. با توجه به نقش فزاینده ی روسیه در خاورمیانه و فرصت ها و تهدیدهای آن، هدف این پژوهش مفصل بندی متغیرهای شکل دهنده به سیاست خاورمیانه ای روسیه و شناسایی الگوی بنیادین رفتاری روسیه در منطقه است. در این نوشتار تلاش شده نمای فراگیری از متغیرهای تداوم بخش یا تحول آفرین در سیاست خاورمیانه ای روسیه در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی ارائه شود؛ بنابراین پرسش بنیادین این است که «عوامل و رانه های تحول یا تداوم در سیاست خاورمیانه ای روسیه چیست»؟ فرضیه ی نویسندگان این است که تحول و تداوم سیاست خاورمیانه ای روسیه، برآیند تحول در نگرش حاکم بر کرملین، مسائل سیاسی-امنیتی-اقتصادی «خارج نزدیک» و چگونگی موازنه سازی ژئوپلیتیک روسیه در برابر غرب است. با واکاوی این رانه ها در سه سطح یادشده، می توان به اصول پایدار و شکل بندی عمومی رفتار سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه دست یافت. نتیجه این که نوع سیاست ورزی روسی در منطقه، دستاوردها و چالش های مشخصی را برای این کشور به ارمغان آورده است. اصول سیاست ورزی روس ها الگویی برای اصلاحات سیاست خارجی از آرمان گرا به واقع گرا است؛ امری که ضرورت درک آن را در همسایگی کشور ما نشان می دهد. پایان بخش این نوشتار، بررسی دستاوردها و چالش های روسیه در پیشبرد اهداف خاورمیانه ای آن است. روش پژوهش نویسندگان توصیفی-تبیینی-تحلیلی است.
بررسی جایگاه ایران در ترانزیت گاز ترکمنستان
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی، فروپاشی شوروی، شکل گیری کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، جنگ در افغانستان، حمله آمریکا به افغانستان و عراق، ناآرامی در خاورمیانه عربی در کنار دیگر عوامل متغیر ژئوپلتیک همچون انرژی، امنیت، تروریسم، مسائل هسته ای، سپر دفاع موشکی موجب شد تا نقش ژئوپلتیک ایران در خاورمیانه به طور فزاینده ای اهمیت یابد لذا ایران در این زمان به دنبال نقشی فراخور موقعیتش در این عرصه بوده که یکی از این عرصه ها منطقه مهم آسیای مرکزی است که ایران به دلیل مشترکات فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی در کنار عوامل جغرافیایی خواستار ایفای نقشی فعال از سویی در آن منطقه می باشد. در میان کشورهای آسیای مرکزی، ترکمنستان به دلیل دارا بودن حجم زیادی از منابع گازی، مرز مشترک طولانی با ایران و این کشور به درآمد حاصله از فروش گاز جهت توسعه خود از سویی و از سوی دیگر نیاز جمهوری اسلامی ایران به تأمین گاز مناطق شمالی خود نیازمند بود و در کنار آن تلاش برای استفاده از منافع ترانزیتی نیز بوده است. ضمن اینکه ترکمنستان نیم نگاهی به صدور گاز خود به بازارهای جهانی از طریق ایران و ترکیه نیز دارد. ترکمنستان در کنار مسائل اقتصادی و افزایش فروش گاز سیاست افزایش خطوط لوله را به نوعی دنبال کرده که اهداف آن کاهش انحصار گازی روسیه در کشور بوده و به همین علت ایران جایگاه مهمی را در سیاست گازی ترکمنستان علی رغم تنش های موجود دارا است. هدف این نوشتار تبیین جایگاه ایران در ترانزیت گاز ترکمنستان به دنبال توصیف و تحلیل منطقه ای و بین المللی شرایط کنونی منطقه و سپس ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت همگرایی دو کشور ایران و ترکمنستان در عرصه مناسبات گازی بوده است.
سیاست خاورمیانه ای روسیه پس از انقلاب های عربی: مطالعه موردی سوریه
حوزههای تخصصی:
موج خیزش های انقلابی در کشورهای عربی خاورمیانه از یک سو منجر به سرنگونی دولت های حاکم در تونس، مصر، لیبی و یمن شد و از سوی دیگر فضای شکل گیری جنگ داخلی در سوریه را فراهم ساخت. همزمان با گسترش حرکت های انقلابی در منطقه، روسیه با توجه به ترجیحات امنیتی، سیاسی و اقتصادی خویش از رویکرد حفظ وضع موجود پیروی کرد و استراتژی خود را در حمایت از دولت قانونی دمشق مبتنی ساخت. این امر زمینه تقابل و در برخی موارد همکاری گسترده با برخی بازیگران منطقه را فراهم آورد. مقاله پیش رو تلاش دارد تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای نظریه "واقع گرایی تهاجمی"به تبیین اهمیت گسترش حضور روسیه در خاورمیانه به ویژه پس از خیزش های انقلابی بپردازد. یافته ها حاکی از آن است که سیاست روسیه بر مبنای ممانعت از تسری خیزش ها به منطقه اوراسیا و نیز ایفای نقش بیشتر در معادلات بین المللی به دنبال خلاء ناشی از حضور ایالات متحده در منطقه قرار دارد که این امر دلایل واگرایی و همگرایی مسکو با برخی بازیگران منطقه را نیز آشکار می سازد.
بررسی دیپلماسی عمومی فدراسیون روسیه در آسیای مرکزی(2016-2000)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت روزافزون و نقش آفرینی موثر دیپلماسی عمومی در سیاست بین الملل، کشورها سعی در استفاده بردن هرچه بیشتر از این ابزار جهت پیش برد منافع سیاسی خود دارند و به این منظور در زمینه هایی چون قدرت نرم، دیپلماسی دیجیتال، دیپلماسی گردشگری، قدرت هوشمند و ... برای تقویت دیپلماسی عمومی خودشان سرمایه گذاری می کنند. این مقاله ابتدا به بررسی دیپلماسی عمومی روسیه و نقاط ضعف و قوت آن در زمینه های مختلف و میزان فعالیت و توفیق و عدم توفیق آنها در حیطه های مختلف دیپلماسی عمومی می پردازد و نشان می دهد چطور روسیه سعی در استفاده و سود بردن از مزیت های خود در دنیای دیپلماسی عمومی دارد. دیپلماسی عمومی فدراسیون روسیه در زمینه های مختلفی همچون زبان، فرهنگ، تمدن، دانش زبان دوم و پیشینه تاریخی و ... در آسیای مرکزی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت هرکدام از آن ها در هر زمینه بررسی شده. در این راستا، این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که مهم ترین جنبه های دیپلماسی عمومی روسیه در آسیای مرکزی در دوره بین سال های 2000تا 2016 چیست؟ بر این اساس فرضیه این مقاله بیان می دارد روسیه بیشتر بر پیشینه فرهنگی و تمدنی مشترک با آسیای مرکزی برای پیش برد دیپلماسی عمومی خود در این منطقه تأکید می کند. روش پژوهش مبتنی بر راهبرد پژوهشی توصیفی- تحلیلی است.