مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
اخلاق
حوزه های تخصصی:
این مقاله می خواهد با پژوهشی بنیادی- تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی، شماری از اصول تربیت اخلاقی را از منظر اسلام بررسی کند؛ ازاین رو، نخست هر اصل را از زبان شماری از مربیان بیان می کند تا زمینه فهم روشن تر اصل فراهم شود. آن گاه نظر اسلام را درباره آن اصل می آورد. یکی از مهم ترین نتایج مقاله این است که گوهر اخلاقی اسلام اقتضا می کند که به اصول تربیت اخلاقی هم پرداخته باشد. همچنین این مقاله بی آنکه درپِی حصر اصول تربیت اخلاقی از نگاه اسلام در چند اصل خاص باشد، اثبات می کند که اسلام به چهار اصل توجه می کند: سازگاری وسایل با هدف ها؛ پایبندی کامل به رفتار اخلاقی؛ رعایت تفاوت های فردی؛ بازتاب عینی و ذهنی اخلاق. نتیجه دیگر تحقیق آن است که این اصول جهانی اند و با فطرت بشر سازگار.
نقش مدارا در تعالی انسان و جامعه (سلوک فردی و اجتماعی) با رویکردی به اندیشه عرفانی و رفتار سیاسی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
: مدارا در فرهنگ مفاهیم سیاسی به معنای تسامح، دیگرپذیری، پذیرش امر غیر قابل قبول و نیز نوعی رواداری و عدم تداخل و تقابل با آرا، عقاید، نگرش، رفتار و ... دیگران علی رغم عدم پذیرش و مقبولیت آنهاست. از این رو تعریفی سلبی است و نتیجه آن تحمل دیگران و مدارا کردن با آموزه ها و باورهای افراد و مسلک های مختلف اجتماعی و دینی است و از منظر درون دینی نیز فضیلتی اخلاقی است که به گونة فردی و اجتماعی مطرح می شود. رفتاری مهربانانه و هدایتگرانه با خود به منظور انقیاد نفس و نیز هدایت افراد برای ساختن جامعة انسانی و متعالی است بدین ترتیب مدارا هم موجب شکوفایی انسانیت انسان و هم عامل تحقق جامعة انسانی می گردد. بدیهی است اتصاف به این صفت اخلاقی عرفانی و اجرای درست و معقول آن نیازمند سلوک علمی و عملی است. نگارنده در این پژوهش به تبیین مؤلفه ها، مبانی، ضرورت و تأثیر آن در تعالی فرد و جامعة متعالی با رویکردی به اندیشة عرفانی و سیرة امام خمینی می پردازد.
تبیین جایگاه و موقعیت وزارت در ایران و وزرای معروف با تکیه بر کتاب تحفه
حوزه های تخصصی:
از جمله متونی که در قالب سیاست نامه یا اندرز نامه دارای سبک ادبی و سیاسی بسیار زیبا می باشند می توان به برخی از آداب الملوکهای فارسی اشاره کرد. این منابع اطلاعات خوبی در زمینه امر وزارت در ایران به دست می دهند. وزیر نقش اساسی در امور حکومتی و سیاسی در ایران و اسلام داشته است، چنانکه در بسیاری از موارد قدرت و ضعف پادشاهان به لیاقت و شایستگی وزیر بستگی داشته است. موقعیت و جایگاه وزیر باعث شد تا مورخان، محققان و نویسندگان کتب های اندرزنامه ای این مقام را از نگاه سیاسی و اخلاقی مورد توجه قرار دهند. اهمیت این موضوع از یک طرف به خاطر اهمیت نقش وزیر در دیوان سالاری ایران و از طرف دیگر به دلیل جایگاه ویژه ای است که مقام وزارت نزد نویسندگان آداب الملوکها داشته است. از جمله متونی که در قالب سیاست و اخلاق به بحث درباره وزرا پرداخته است و وزارت را مورد توجه قرار داده کتاب «تحفه» از مؤلفی ناشناس است؛ که در قرن هشتم هجری به رشته تحریر درآمده است. این کتاب از دید یک عالم درباری نوشته شده است؛ از جمله نگاه مؤلف گمنام این اثر پرداختن به معنا و لزوم منصب وزارت و اخلاق و کردار وزرا و معرفی وزرای معروف در تاریخ ایران و اسلام می باشد. در این پژوهش سعی شده با روش توصیفی_تحلیلی متکی بر منابع کتابخانه ای معتبر و با هدف تبیین جایگاه و موقعیت وزرا با نگاهی به وزرای معروف از نظر تحفه به ارائه اطلاعات منسجمی از این موضوع بپردازیم.
اخلاق در دولت:آگزیوماتیزه کردن اخلاق در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه ی کسب و کار نوین، تحقیقات در زمینه اخلاق و اصول اخلاق حرفه ای، در سازمان های بخش دولتی، شرکت های بخش خصوصی و نهادهای مدنی در حال افزایش است. تا آنجاکه سازمان ها به سمتی حرکت می کنند که بتوانند فعالیت های خود را بر بستری از پارادایم های ارزشی و اخلاقی قرار دهند. هدف این پژوهش جستاری در مؤلفه های اخلاقی در سازمان های دولتی است که در راستای آن، الزامات اساسی برای پیاده سازی و ایجاد مدیریت اخلاقی مهیا گردد. جامعه ی آماری این تحقیق براساس گروه بندی مندرج در قانون مدیریت خدمات کشوری، چهار وزارتخانه از چهار گروه امور فرهنگی اجتماعی، امور خدماتی، امور زیربنایی و امور اقتصادی است. روش تحقیق حاضر از منظر روش‑شناختی روشی آمیخته (کیفی و کمی) بوده و همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه (با آلفای 91/0) و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان دهنده مؤلفه های اخلاقی در سازمان های دولتی است که شامل عقلانیت گرایی، مسؤلیت پذیری، مساوات و برابری، تعامل گرایی و سایر موضوعات اخلاقی است. همچنین مدلی فرایندی از مدیریت اخلاق گرا در سازمان های دولتی طراحی شده است که در سه بعد ساختاری، زمینه ای و رفتاری قابل پیاده سازی است.
کارکردهای عدالت در حکمرانی اخلاقی از منظر اندیشه سیاسی اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اگر اخلاق را واشکافیم، عدالت، یکی از عناصر بنیادین آن است. عدالت، امری اخلاقی است؛ بنیادین و جهان شمول که همه امور اخلاقی بر گرد آن می گردند. ورود اخلاق به عرصه سیاسی اجتماعی، پیامدهای گوناگونی به همراه دارد. عدالت رفتارها را اخلاقمند، متعادل و اعتدال جو می کند؛ آن سان که اگر فرمانروایی به استبداد روی آورد یا ستم و ناداوری را در رفتار خویش حاکم سازد، از دایره عدالت بیرون رفته است. این نوشتار در جست وجوی آن است که نقش و کارکرد عدالت را در حکمرانی اخلاقی بررسی کند. در پاسخ به این پرسش، بر این فرضیه تأکید شده است که با توجه به پیوند تکمیلی و تعاملی میان اخلاق، عدالت و سیاست، و بایستگی نهادینه شدن عدل در جان حاکمان، بر پایه اندیشه سیاسی اسلام، عدالت در حکمرانی اخلاقی کارکردهایی چون احقاق حقوق شهروندان، دوری از استبداد، احتیاط در رفتار سیاسی و رفتار اعتدالی را داراست. دادگری فردی و اجتماعی، رفتارهای حکمرانان را سامان می بخشد و ایشان را از رفتار ناشایست و غیراخلاقی بازمی دارد؛ به گونه ای که پویش جامعه را به سوی سعادت تضمین می کند.
مولفه های قدرت نرم ایران در سند مولفه های هویت ملی ایرانیان (مطالعه ارزش های فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران دارای منابع متعدد قدرت نرم می باشد که از جمله آنها، فرهنگ و ارزش های فرهنگی می باشد. برای ارتقاء توانمندی ایران باید این منابع را شناسایی و برای تبدیل آنها به قدرت نرم همت گمارد و یکی از بسترهای شناسایی مولفه های قدرت نرم جامعه ایرانی، اسناد فرادستی و سیاست های کلی نظام می باشد که ارزش ها و منابع قدرت آفرین برای ایران در آنها نمود یافته اند. به همین منظور، مقاله حاضر «سند مولفه های هویت ملی ایرانیان» را برای بررسی برگزیده است و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه ای به این پرسش پاسخ می دهد که؛ منابع فرهنگی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سند هویت ملی ایرانیان کدامند و ارزش های ملی و دینی چگونه بر ارتقاء قدرت نرم افزاری ایران تاثیر می گذارند؟ یافته های مقاله نشان می دهند که ارزش های ملی (هویت ملی، زبان فارسی، پیشینه تمدنی، علم، مفاخر ملی و میراث فرهنگی) و ارزش های دینی (سنت های حسنه، مساجد، مراسم آئینی، اخلاق گرایی، ایدئولوژی اسلامی، توحید و ایمان،) منابع قدرت نرم ایران می باشند که با ایجاد جذابیت، همبستگی و پیوند اجتماعی، نزدیکی ملت ها به آرمان های جامعه ایرانی، اشاعه الگو و شاخص ها، تولید اعتبار، استحکام ساختار قدرت و... قدرت نرم ایران را ارتقاء می دهند.
رابطه بین اخلاق، ارزش های شخصی و رضایت زناشویی در بین زوجین در شهر مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اخلاق، ارزش های شخصی زوجین و رضایت زناشویی آنها در شهرمغان بود. روش: در این پژوهش 125 زوج (که یکی از همسران به عنوان معلم در مدارس شهر مغان اشتغال داشتند) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گراهام (MFQ30) و زمینه یاب ارزشی شوارتز (SVS) پاسخ دادند. اطلاعات به وسیله روش های آماری (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و رگرسیون گام به گام) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین اخلاق و ارزش های شخصی (به جز خوشی/ لذت گرایی) وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که در ابعاد اخلاقی (انصاف و مراقبت/ آسیب)، بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین تفاوت معناداری بین مردان و زنان در رضایت زناشویی مشاهده شد. تمام ابعاد اخلاقی رابطه مثبتی با تمام ارزش های شخصی به جز ارزش های خوشی/ لذت گرایی داشتند. زنان و مردان در ریخت های ارزشی همنوایی، جهان شمول نگری و امنیت تفاوت معناداری نشان دادند. نتیجه گیری: در بافت سنتی مذهبی در منطقه مغان ایران برای طبقه متوسط زوجین معلم، به نظر می رسدکه زنان و مردان در اولویت اخلاقی و ارزش های خود متفاوت هستند.این مقاله در مورد روابط بین این متغیرهای در مردان و زنان و نقش این متغیرها در رضایت زناشویی آنها با توجه به این زمینه فرهنگی خاص بحث می کند.
هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف شناسایی مؤلفه های هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی انجام گرفت، از نوع پژوهش های بنیادی بوده و در آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش را تمامی دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی? و طلاب جامعة الزهراء? در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری در دسترس، 100 نفر انتخاب شدند. محقق پس از مطالعه، یادداشت برداری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل منابع اسلامی و روان شناختی، مهم ترین فضائل اخلاقی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. مؤلفه های هوش اخلاقی بر اساس معیارهای مکارم، محاسن و معالی در حوزة اخلاق، به هفده ویژگی رسید و در سه دستة الهی، فردی و اجتماعی تقسیم گردید. برای بررسی میزان مطابقت مستندات اسلامی با مؤلفه های هوش اخلاقی از نظر کارشناسان خبرة دین استفاده شد. میانگین کل 7/3 نشانگر موافقت 92 درصدی کارشناسان در خصوص تطابق مستندات با مؤلفه هاست. هماهنگی میان مستندات با گویه ها، میانگینی در حد 51/3 بدست داد. جهت سنجش روایی ملاک، آزمون محقق ساخته به همراه آزمون هوش اخلاقی (MCI) اجرا شد. همبستگی دو آزمون با 84/0 نشان دهندة روایی بالای آزمون است. مؤلفه های آزمون هوش اخلاقی اسلامی با کل آزمون، همبستگی بالا و با یکدیگر همبستگی مثبت و پایین داشتند که نشان دهندة روایی سازة آزمون محقق ساخته است. اعتبار آزمون بواسطة بررسی همسانی درونی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و نتیجة آن در سطح 96/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 93/0 تا 95/0 به دست داد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پرسش نامه تهیه شده از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است.
تطبیق سه پرسش اخلاقی در فلسفه اخلاق ملاصدرا و سارتر
حوزه های تخصصی:
زیربنای زندگی انسان از یک سو اخلاق است و از سوی دیگر، عقل و خرد. بنابراین دخل و تصرف این دو مقوله مهم، پرسش هایی را در زندگی وی برمی انگیزد. نخست آن که تاثیر عقل انسان بر امر اخلاقی چیست؟ و این که منشا قوانین اخلاقی درون انسان قرار دارد یا بیرون از آن. به عبارت دیگر، انسان چه نقشی در آفرینش قواعد اخلاقی دارد. و هم چنین، اراده و آزادی، به عنوان یکی از بزرگ ترین امکانات وجودی انسان، چه نسبتی با امور اخلاقی دارد. به دلیل اهمیت موضوع، تلاش ما این است که پاسخ به این پرسش ها را از نگاه ملاصدرا و سارتر، به عنوان دو فیلسوف تاثیرگذار بر زمانه و تفکر خاص دوران خود، مورد بررسی قرار دهیم. تطبیق فلسفه ملاصدرا که بنیان گذار حکمت متعالیه است و یگانه پرستی را با نوآوری های فلسفی، رنگ و بویی نوین بخشیده در مقابل اگزیستانسیالیسم سارتر، که نیهیلیسم و الحاد را با نگاهی اومانیستی بررسی می نماید، جذاب و گیرا خواهد بود.
عقلانیّت دینی، معیارها و ویژگی ها
حوزه های تخصصی:
پرسش از عقلانیّت دینی، پرسش از انسجام منطقی نظام باورهای دینی است. در این زمینه ابتدا بایستی بر عقلانیّت نیاز بشر به دین توجه داشت. زیرا محدودیت های وجودی و معرفتی و نیاز بشر به جاودانگی، و نقش دین در پاسخ دهی به نیازهای اساسی او، تبیین کننده چنین عقلانیّتی است. همچنین با توجه به تکثّر عقلانیّت های نظری، عملی و ابزاری که دارای روابط عرضی و طولی هستند، می توان از تنوع عقلانیّت دینی در اشکال نظری، عملی و ابزاری آن سخن گفت. از سوی دیگر، تنوع نظام اعتقادات دینی در سه حوزه باورها، احکام و اخلاق، این امکان را ایجاد می کند تا بتوان در هریک از این حوزه ها از سطوح مختلف عقلانیّت دینی سخن گفت. در زمینه باورها می توان از سطوح عقلانیّت باورهای بنیادی، میانی و حاشیه ای که دارای روابط تشکیکی معرفتی و وجودی هستند سخن گفت که در آنها، عقلانیّت باورهای بنیادی در بالاترین سطح بوده و باورهای حاشیه ای بهره کمتری از عقلانیّت دارند. در حوزه اخلاق با ملاحظه نقش دین در کلیّت اخلاق، می توان این نقش را در قالب عقلانیّت نظری در معنادهی بیشتر به مبانی و اصول اخلاقی، و در قالب عقلانیّت عملی، ارزش شناختی و وظیفه شناختی در تعیین چهارچوب های لازم و ضمانت های کافی برای افعال اخلاقی دانست. عقلانیّت دینی در حوزه احکام به این است که بخش عمده ای از دین، احکام عبادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است؛ یعنی دین بر انجام اعمال اخلاقی شایسته و ترک اعمال ناشایست دستور می دهد که این امر، بر بعد و کارکرد اجتماعی دین دلالت می کند و عقلانیّت عملی و ابزاری آن را تامین می نماید. نتیجه اینکه عقلانیّت دینی حقیقتی متکثر و تشکیکی و دارای سطوح و لایه های مختلف بوده و کارکردهای گوناگونی دارد.
اندیشه هوسرل و هایدگر در بوته نقد لویناس
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده تا برخی از مهم ترین انتقادات لویناس از تفکر هوسرل و هایدگر در بستر پدیدارشناسی اخلاق محور وی تشریح شود. لویناس فلسفه اخلاقی خود را از پدیدارشناسی استعلایی هوسرل آغاز می کند و مفاهیم کلیدی او را از منظری اخلاقی نقد می کند. برای نمونه مفهوم قصدیت هوسرل با اصالت بازنمایی گره خورده و «دیگری» را به منزلة یک اوبژه در کنار اشیاء بازنمایی می کند، درحالی که دیگری یک شیء نیست. علاوه بر این لویناس فلسفه هوسرل را متهم به نوعی سولیپسیم یا خودتنهاانگاری می کند که دیگری به درون اِگو فروکاسته شده است. علاوه بر هوسرل، هایدگر نیز مورد انتقاد لویناس قرار می گیرد. لویناس با اذهان به تأثیرپذیری اش از هایدگر فلسفه او را اسیر هستی شناسی می داند که در آن رابطة بین دازاین (Dasein) و وجود در مرکز بحث وجود زمان قرار گرفته و رابطه با «دیگری» (Other) به عنوان مانعی در راه شکوفایی دازاین محسوب می شود. علاوه بر هستی شناسی، لویناس برداشت هایدگر از مساله مرگ را نیز به چالش می کشد.
بررسی نقش اصول اخلاقی کارکنان پردیس شهید رجایی فارس بر میزان مسئولیت پذیری اجتماعی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش اصول اخلاقی کارکنان پردیس شهید رجایی فارس بر میزان مسئولیت پذیری اجتماعی آنان به روش پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 108 نفر از کارکنان پردیس شهید رجایی فارس هستند که بر اساس اطلاعات جدول مورگان و به روش تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که مقدار ضریب همبستگی بین متغیرهای مستقل و وابسته 565/0 است که نشان می دهد بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش همبستگی خوبی وجود دارد. اما مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 349/0 بوده و گویای این واقعیت آماری است که 35 درصد از کل میزان مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان پردیس شهید رجایی فارس وابسته به 4 متغیر مستقل تعهد اجتماعی، اخلاق شخصی،تعهد سازمانی و وجدان کاری است. به عبارت دیگر متغیرهای مستقل 35 درصد واریانس متغیر وابسته میزان مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان را برآورد (پیش بینی) می کنند.
تمایز و وابستگی راهکاری منطقی در گفت وگوی فقه و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره اینکه در بستر تعامل متشابک علوم اسلامی، چه ترابطی میان دو دانش فقه و اخلاق برقرار است، گاه نظریات متباین و ناهمگونی به چشم می خورد که مجموعه آنها را در اضلاعی متکثر در چهار دسته اتحاد و یگانگی، تعارض و ناسازگاری، تداخل فقه بر اخلاق و تمایز و وابستگی می توان تقسیم کرد و به ترازوی نقد سنجید.
این پژوهش با روش تحلیلی – مقایسه ای و با نگاه عدم فروکاهی یکی به سود دیگری، پس از بررسی رویکردهای چهارگانه فوق، نظریه تمایز با رویکرد سازگاری و وابستگی را بر خواهد گزید که هدف اصلی، کارآمد کردن هر دو علم دینی، به ویژه گرایش نوپدید اخلاق یعنی اخلاق کاربردی خواهد بود.
وجوه تمایز فقه و اخلاق در رئوس ثمانیه دو علم، شاکله اصلی تحقیق است که از جهات مختلف و به صورت موردپژوهانه آنها را به بحث خواهد کشاند که به ترتیب جایگاه، هویت معرفتی، موضوع، نظام محمولات، شرایط تحقق، هدف، گستره و روش مهم ترین موارد افتراقی این دو دانش اسلامی هستند که درباره آنها بحث خواهد شد.
طرح رشد نامتوازن و دردمندانه علم اخلاق در خاستگاه تاریخی و فکری آن، در مقایسه با رفیق دیرینه اش یعنی فقه و بیان برخی تشابهات اولیه آنها از دیگر مباحث مرتبط و مؤثر در تحقیق پیش رو هستند.
بازشناسى رابطه دین و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بحث به تبیین ارتباط دین و اخلاق مى پردازد. اخلاق، بخشى از دین است و از این منظر، اخلاق دینى است. منظور از «دین»، گاهى محتواى کتاب و سنت است که شامل عقاید، اخلاق و دستورالعمل هاى عملى است. در این نگاه، منظور از اخلاق دینى، گزاره هاى اخلاقى در متن دین است. منظور از «اخلاق»، نیز صفات و رفتار خوب و بد است که یکى از راه هاى بازشناخت آن، دلایل دین در کتاب و سنت است. در این نگاه، اخلاق دینى، اخلاقى است که براى آن دلایل تعبدى و دینى وجود دارد. اما در علم اخلاق رایج، اخلاق افزون بر صفات و ملکات، شامل رفتار نیز مى شود و افزون بر صفات خوب و بد، هر کار اختیارى خوب و بد ارزش اخلاقى به شمار مى آید که علاوه بر ادله تعبدى، مى توان بر آنها برهان اقامه کرد؛ زیرا هر انسان به طور فطرى خواهان کمال خویش است. ازاین رو، کمال جویى و حقیقت جویى و کوشش براى کسب علم و آگاهى، امرى فطرى و ضرورتى وجودى است؛ زیرا همه خواهان کمال و سعادت هستند. بنابراین، اکثر گزاره ها و ارزش هاى اخلاقى را با دلایل عقلى و تعبدى مى توان شناخت و از پشتوانه عقلى نیز برخوردارند.
بررسى ابعاد رفتار اخلاقى در سبک زندگى زمینه ساز ظهور موعود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مذهب تشیع، به دلیل توان بالایى که معارف انسان ساز الهى در اختیار آن قرار داده است، با ارائه جهان بینى ویژه و آداب و دستورالعمل هاى خاصى براى همه ابعاد زندگى انسان، به دنبال شکل دهى به نوع خاصى از زیست انسانى است که با آمدن منجى عالم بشریت مسیر نیل به مقصد نهایى به شکلى صحیح طى گردد. هدف این مقاله، بررسى ابعاد رفتار اخلاقى در سبک زندگى زمینه ساز ظهور موعود است. روش پژوهش توصیفى تحلیلى مى باشد. براى گردآورى داده هاى لازم براى نیل به اهداف پژوهش، منابع حدیثى موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرم هاى فیش بردارى از منابع، جمع آورى شده و با شیوه هاى کیفى مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش، ضمن تبیین چیستى سبک زندگى زمینه ساز ظهور به عنوان تبلورى از زندگى اسلامى که شرایط لازم براى پذیرش ولایت حضرت حجت (عج) در فرد و جامعه را فراهم مى آورد، به بررسى هندسه معرفتى رفتار اخلاقى در چهار بعد الهى، فردى، اجتماعى و زیست محیطى پرداخته است.
درآمدى بر تربیت اخلاقى از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسى با تأکید بر مبانى و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تهذیب و تربیت اخلاقى عبارت است از: آراستن نفس به فضایل و پیراستن آن از رذایل و به کارگیرى روش هایى به منظور پرورش نیکى ها و زدودن رذایل اخلاقى. مطالعه تربیت اخلاقى مى تواند گامى مهم در تبیین ساختار نظام اخلاقى و به تبع آن، تربیت اخلاقى باشد. براین اساس، هدف این نوشتار، که از نوع پژوهش هاى کیفى است و با روش تحلیلى توصیفى مبتنى بر روش کتابخانه اى انجام شده، بررسى دیدگاه هاى اخلاقى خواجه نصیرالدین طوسى و دلالت هاى آن بر تربیت اخلاقى در دو بخش مبانى و اهداف تعلیم و تربیت است. نظام اخلاقى خواجه طوسى بر شناخت نفس و اعتدال قوا مبتنى است. مهم ترین نتایج و دستاوردهاى این تحقیق شناسایى مبانى تربیت اخلاقى شامل ماهیت و حقیقت انسان، تعادل قواى نفس و قابلیت آن در وصول به کمال حقیقى و شناسایى اهداف تربیت اخلاقى شامل اهداف غایى، واسطى و آموزشى است.
نقد و ارزیابى دو کتاب مهم عرفان عملى (اخلاق عرفانى)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تردیدى نیست که در ساحت معارف دینى، مباحث عرفانى و اخلاقى در ارتباط متقابل با دیگر معارف، نقش مهمى دارد. به ویژه آنکه مباحث اخلاقى و عرفانى در طهارت روح آدمى و سعادت نفس انسانى سهم بالایى دارند. بر همین اساس، عارفان اسلامى و متخلقان به اخلاق الهى در طول تاریخ، دست به تألیف آثارى زده اند تا شیوه طهارت و تقویت روح و نیز اصلاح و ترقى نفس در منازل سلوکى را به سالکان بیاموزند. در این زمینه، کتاب «منازل السائرین» خواجه عبداللّه انصارى و نیز کتاب «اوصاف الاشراف» خواجه نصیرالدین طوسى از ویژگى هایى خاص برخوردار است که آن دو را از دیگر تألیفات ممتاز مى سازد. بدین روى، مقاله حاضر در پى بررسى این دو کتاب مهم در حکمت عرفانى عملى و اخلاق عرفانى است؛ ابتدا به ویژگى هاى دو مولف و سپس به امتیازات دو تألیف و در آخر، به ارزیابى آن پرداخته و قوت و ضعف هریک را بررسى کرده است.
نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی و کارکردهای کلامی اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات فقها معاصرین
عارف کامل، حضرت علامه میرزامحمد علی شاه آبادی که از نوادر دوران و نوابغ زمان است و حقیقتاً ایشان را باید مفسر جدی فطرتِ قرآنی دانست، با نظریه فطرت خود، مبنای وثیقی در تبیین ارتباط میان کتاب تکوین (انسان) و کتاب تدوین (قرآن) بنا نهاد. اینکه تمام دین با همه اصول و فروعش و با فقه و اخلاق و اعتقادیاتش ریشه در فطرت بشری داشته باشد، می تواند از نظریه فطرت علامه شاه آبادی قابل اصطیاد باشد. لذا در این مقاله به تبیین نظریه فطرت ایشان پرداخته و کوشیده ایم که فطری بودن تمام ارکان و اجزای دین (توحید، معاد، نبوت و امامت، اخلاق و احکام) را مبتنی بر نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی مورد بحث و بررسی قرار دهیم و به اثبات برسانیم. همچنین به برخی از نتایج حاصل از این نظریه در حوزه های گوناگون دین و اخلاق، از جمله استفاده ای که می توان از آن در اثبات «خالی نبودن زمین از حجت حق» کرد، اشاره شده است.
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکی از نوآوری های مهم علامه طباطبایی در فلسفه، نظریه ادراکات اعتباری است. او ادراکات اعتباری را در سه بخش: کیفیت پیدایش علوم اعتبارى از انسان، کیفیت پیدایش کثرت در علوم اعتبارى و کیفیت ارتباط علوم اعتبارى با آثار واقعى و حقیقى مورد بررسی دقیق قرار داده است. این نظریه در بُعد معرفت شناسی، می تواند بر بسیاری از مسائل در علوم مختلف تأثیری عمیق بگذارد یا دست کم گمان شده که چنین است. این تأثیر به حدی است که می توان این نظریه را از حیث تأثیرگذاری بر مسائل مختلف با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا مقایسه کرد. نوشتار حاضر تلاشی است در راستای تبیین تأثیرات این نظریه در علوم مختلف و در صدد است، ضمن تبیین اجمالی آن، به بررسی برخی از این تأثیرات در دو حوزه فلسفه و اخلاق و نقد بعضی دیدگاه ها در این باره بپردازد.
تزاحم اخلاقی در تعامل دولت های ذینفع و سازمان ملل متحد مطالعه موردی: حذف نام «ائتلاف عربستان» از فهرست ناقضان حقوق کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم بان کی مون دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد دربرابر تهدید عربستان سعودی به قطع کمک های مالی خود به سازمان ملل متحد، در صورتی که دبیرکل نام ائتلاف عربستان را از فهرست گزارش سالانه (2016)خود به شورای امنیت درمورد کشتار و معلولیت کودکان و حملات نظامی به مدارس و بیمارستان ها در یمن از سوی این ائتلاف خارج نکند، موضوع پژوهش حاضر است. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی، موضوع تزاحم دو امر اخلاقی برپایه اخلاق وظیفه گرا در خصوص الزام دبیرکل به تصمیم گیری در این باره، تبیین و ارزیابی شده است. وی در قبال دو گزینه حذف نام ائتلاف از گزارش و جلوگیری از قطع کمک های عربستان از سویی، و اجتناب از حذف نام ائتلاف و اجرای تهدید این کشور از سوی دیگر، گزینه نخست را برگزید. ارزیابی این تصمیم دبیرکل بر مدار اخلاق وظیفه گرا نشان می دهد که او گرچه به ناگزیر با حذف نام ائتلاف از گزارش مرتکب کاری خلاف اخلاق شده است، اما برای برون رفت از بن بستِ تزاحم دو امر اخلاقی یادشده، با بازداشتن عربستان از عملی کردن تهدید خود، برپایه اخلاق وظیفه گرا رفتار کرده است. دربرابر، اقدامات عربستان و سایر دولت های عضو ائتلاف با اِعمال فشار و تهدید به سازمان ملل متحد، افزون بر تکروی و واگرایی این کشورها نسبت به الزامات عضویتشان در این نهاد فراگیر بین المللی، نمایانگر رفتار خلاف اخلاق آنان است.