مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
کنش ارتباطی
حوزه های تخصصی:
هابرماس از متفکران نظریه انتقادی مشهور به بازسازی نظریه سیاسی مارکسیستی با الزامات شرایط نو پدید است. در این تحقیق پژوهشگران تلاش دارند ضمن اشاره اجمالی به مبانی معرفتی او، جایگاهی را که زبان در فرایند شکل گیری حوزه عمومی و تعمیق کنش ارتباطی دارد تبیین کرده به این پرسش اساسی پاسخ دهند که کارویژه زبان ، دیالوگ و ارتباط زبانی در فضای حاکم بر اندیشه ورزی هابرماس به ویژه در شکل گیری حوزه عمومی چیست؟ و چگونه می توان با کاربست این نحله فکری مشکلات داخلی از جمله شکاف های ملت / ملت، دولت/ ملت و دولت / دولت و به ویژه نقش نهادهای حوزه عمومی در عرصه سیاست را مدیریت نمود؟ این پژوهش که از الزامات نظریه هنجاری-انتقادیِ مکتب فرانکفورت به عنوان چارچوب نظری بهره برده است، در بخش دوم مقاله می کوشد امکان کاربست این نظریه را در نهادینه کردن حوزه عمومی ایرانی مورد بررسی قرار دهد. مقاله حاضر از روش توصیفی – تحلیلی در بررسی متون هابرماس برخی راهکارها جهت پیش گیری از واگرایی ملی در ایران را با تقویت حوزه عمومی و ارتقاء انسجام داخلی ارائه نماید.
تحلیل کنش های ارتباطی و مدیریت تأثیر در گروه های تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵
75-100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعه کنش های ارتباطی اعضاء در گروه های مجازی تلگرام ازنظر نحوه مدیریت تأثیر با استفاده از عملکرد چهره خود انجام شده است. برای این منظور از ترکیب نظری کنش ارتباطی هابرماس و مدیریت تأثیر یا کنش نمایشی گافمن استفاده شده است. با توجه به ویژگی نوشتاری خاص پیام ها در تلگرام، رویکرد روش مورد استفاده تحلیل سبک زبانی است. در این تحقیق حدود 10 هزار کاربر از 20 گروه تلگرام تحت عنوان هنر، علم و ورزش ارزیابی می شوند. نتایج این مطالعه حاکی از حضور بارز کنش معطوف به هدف در این گروه ها است. شبکه اجتماعی تلگرام باوجود اینکه فرصتی برای حضور و تشکیل گروه فراهم ساخته ولی رابطه پیروی بر رابطه گفتگویی و تعاملی در این گروه ها غلبه دارد. بازنمایی خود کاربران در گروه های تلگرامی اغلب از راه تأیید و پذیرش پیام ها و در فقدان نقد و مخالفت انجام می شود. همچنین نتایج نشان می دهند که هنجار حمایتگری در این گروه ها با مفهوم جدیدی بروز کرده است که افراد برای عملکرد چهره مثبت، گسترش ارتباطات مثبت و مدیریت تأثیر هدفمند از آن استفاده می کنند.
نظریه انتقادی؛ الگویی برای تعامل دین و دولت در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیستم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۷۸
131 - 152
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی مرجعیت دوباره دین را در حوزه های مختلف زندگی، از جمله دولت مطرح کرد، ولی تبیین مناسب رابطه دین و دولت در قالب الگوهای رسمی و غیررسمی، قرین موفقیت نبوده و چالش های نظری و عملی به دنبال داشته است. هدف این مقاله، ارائه راهکاری برای تبیین رابطه دین و دولت از طریق کنش ارتباطی در حوزه عمومی و از طریق دموکراسی گفت وگویی به دور از سلطه قدرت و ثروت است تا در کاربست آن عقلانیت های مختلف از یکه تازی در عرصه دولت بپرهیزند. این نوشتار با رویکرد تحلیلی به تبیین نظریه انتقادیِ مبتنی بر کنش ارتباطی می پردازد و گفت وگو در حوزه عمومی را پیشنهاد می کند تا گفت وگوی دین و دولت در امور مبهم، از طریق رضایت و اقناع عمومی باشد
کنش بلاغی در نظریه روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که در موقعیت های مختلف نظام بین الملل، کدام کنش بازیگران پرکاربردتر است. برنهاد اصلی این مقاله آن است که با وجود اهمیت «کنش راهبردی» و «کنش ارتباطی» که به ترتیب با هدف «حداکثرسازی منفعت» و «درک استدلالی از رفتار معتبر» صورت می گیرد، از آن جا که موقعیت های نظام بین الملل غالباً به صورت هم زمان واجد مناسبات قدرت و منفعت و نیز ملاحظات استدلالی و گفتمانی هستند، بازیگران نظام بین الملل، بیش تر از «کنش بلاغی» استفاده می کنند. درواقع، در موقعیت های نظام بین الملل، بازیگران، منافع خود را نیز بیش تر از طریق ظاهرسازی دنبال می کنند. در این نگاه،«کنش بلاغی» یعنی استفادة بازیگران از یک مجموعة سازمان یافته از ادعاها که هدف اش متقاعد کردن مخاطبان عمومی و/ یا رقبای خارجی و داخلی برای پذیرش ترجیحات مورد نظر این بازیگران و/ یا مشروعیت زدایی از ترجیحات رقباست.
بررسی جامعه شناختی کارکرد ورزش بر انسجام اجتماعی در ایران دهه هشتاد (مورد مطالعه کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
به تناسب موضوع، رویکرد و سطح طرح تحقیق از روش پیمایش به عنوان روش اصلی و روش تاریخی به عنوان روش تکمیلی استفاده شد. از پرسشنامه و فن کتابخانه نیز به عنوان تکنیک های اصلی و تکمیلی بهره گرفته شده است. جهت پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری SPSSدر دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. به منظور بررسی ضریب همبستگی بین متغیرها از ضرایب پیرسن و اسپیرمن و برای شناخت همبستگی و پیش بینی تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد و نهایتاً از آزمون تحلیل مسیر برای تحلیل مسیر متغیرها بهره گرفته شد. از گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه به تعداد 305 ورزشکار مرد و 159 ورزشکار زن و در مجموع 464 قهرمان و ورزشکار مدال آور در مسابقات داخلی و خارجی و برآورد نتایج سنجش آزمون های آماری از طریق ضریب همبستگی پیرسن و اسپیرمن بین میزان انسجام اجتماعی با متغیر مستقل تفاهم و توافق با 785/0 بالاترین ضریب همبستگی و نشاط و شادابی با 295/0 کمترین ضریب همبستگی را داشته است. نتایج به دست آمده از رگرسیون چندگانه با توجه به مقدار آزمون Fو معنی داری آن در سطح اطمینان بالای 95% نشانگر این است که معادله رگرسیون و نتایج آن قابل تحلیل می باشد.
دموکراسی گفتگویی هابرماس: رابطه یا نسبت عامل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱
153 - 170
حوزه های تخصصی:
دموکراسی گفتگویی، برخلاف دموکراسی های رایج، بر سه پایه ی اساسی متکی است: الف. حوزه ی زیست- جهان بازسازی شده؛ ب. زبان یا نیروی زبانی که دارای بنیانی عقلانی است و به عنوان تنها وسیله ی رسیدن به اجماع عقلانی تعریف می شود؛ و ج) مشارکت کنندگانی که همه در یک سطح مشابه «زبان» را به کار می گیرند که بطرف «اجماع» جهت گیری شده است. در حقیقت هابرماس چارچوب اثبات عقلانیت ارتباطی و امکان دستیابی به اصول عام دعوای اعتبار را که مبتنی بر استدلال برتر و بحث عقلانی و اجماع، با ویژگی شرکت آزاد از فشار و اضطرار مشارکت کنندگان و عام بودن دعاوی اعتبار می باشد، در دموکراسی گفتگویی می بیند. نهایتاً اینکه دموکراسی گفتگویی به لحاظ زمانی و مکانی در نظر هابرماس در «حوزه ی عمومی» یافت می شود.
هابرماس در تلگرام؛ تحلیل حوزه ی عمومی و کنش ارتباطی در مکالمه های روزنامه نگاران ایرانی در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
1 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف ما در این مقاله تحلیل وضعیت کنش ارتباطی و حوزه ی عمومی در مکالمه های روزنامه نگاران ایرانی در تلگرام است. در واقع پرسش اصلی تحقیق این است که آیا مکالمه های روزنامه نگاران به عنوان افرادی که عموماً مدعی تحقق جامعه ی مدنی شناخته می شوند،خود از ویژگی های لازم برای شکل گیری حوزه ی عمومی و همچنین تقویت کنش ارتباطی- که ناظر به تفاهم است نه منفعت شخصی- برخوردار است یا خیر؟ برای پاسخ به این پرسش ایده ی هابرماس درباره ی حوزه ی عمومی و کنش ارتباطی را به عنوان بستر نظری انتخاب کردیم. میدان تحقیق را مکالمات روزنامه نگاران ایرانی در گروه « پیشنهادات برای انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران» که در تلگرام تشکیل شده بود انتخاب کردیم.برای نمونه گیری از اولین پیام آغاز کرده و تا حصول اشباع نظری ادامه دادیم. بر این اساس، 1117 پیام در این گروه کدگذاری و تحلیل شد. سپس با مثلث بندی روش های مشاهده ی مشارکتی در گروه های تلگرام، تحلیل مکالمه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی، مکالمه ها را تحلیل کردیم. ما با توجه به تفاوت های مکالمه در گروه های تلگرام و مکالمه در دنیای واقعی، ابتدا این تفاوت ها را شناسایی و تحلیل کرده، سپس مکالمات روزنامه نگاران ایرانی را تحلیل کردیم. در ادامه، یافته های تحقیق نشان داد که با وجود برخی نشانه ها دال بر کنش ارتباطی، آنچه که در این مکالمه ها رخ می دهد فاصله ی زیادی با شکل گیری یک حوزه ی عمومی خرد دارد. در واقع، در مکالمه های خصومت آمیز و چالشی، بسامد موارد مربوط به نقض حوزه ی عمومی زیاد دیده می شود که نشان دهنده ضرورت تلاش روزنامه نگاران ایرانی برای تقویت کنش ارتباطی و همچنین تحقق حوزه ی عمومی خرد در اجتماع خود دارد.
ارزیابی رابطه کنش ارتباطی و پایداری شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسط نظریهکنش ارتباطی دیدگاه های نوینی را در برنامه ریزی شهری پدید آورده است و تدوین شاخص های کنش ارتباطی با رویکرد شهرسازی می تواند مبنایی برای برنامه ریزان شهری باشد. باتوجه به اینکه راه حصول پایداری توجه توأمان به بُعد اجتماعی درکنار ابعاد اقتصادی و محیطی و برقراری ارتباط متعادل میان آن هاست و با توجه به اینکه پژوهشی با محتوای ارتباط بین کنش ارتباطی با پایداری شهری در کشور انجام نگرفته است، در این پژوهش سعی شده شاخص های کنش ارتباطی و برقراری ارتباط میان مؤلفه های کنش ارتباطی و پایداری شهری استخراج شود. در این راستا، فرضیات پژوهش تدوین شد که بر وجود رابطه ای معنادار بین کنش ارتباطی و پایداری شهری در شهر تهران به عنوان نمونه موردی دلالت دارد. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. چارچوب نظری این پژوهش براساس مطالعات اسنادی است. شناسایی شاخص های کنش ارتباطی در دو مرحله کتابخانه ای و تحلیل کیفی با به کارگیری فن دلفی فازی انجام گرفته است و بخش عملیاتی پژوهش با روش تحلیل کمی و براساس مطالعات میدانی انجام شده است و فرضیات تحقیق در نرم افزار SPSSبا به کارگیری داده های مربوط به 384 پرسش نامه آزمون شده است. طبق نتایج تحلیل کیفی، شاخص های کنش ارتباطی در چهار گروه اصلی شامل حضور در فضای شهری، عقلانیت ارتباطی، نگرش انتقادی، و سرمایه اجتماعی تدوین شد و نتایج تحلیل کمی نشان داد تغییرات کنش ارتباطی در پایداری شهری و همه ابعاد آن تأثیر مستقیم و بسیار زیادی دارد و تقویت کنش ارتباطی می تواند به افزایش پایداری در شهر تهران منجر شود. نتایج به دست آمده می تواند به عنوان چارچوبی مفهومی در طرح ها و برنامه های شهری به منظور ارزیابی و ارتقایکنش ارتباطی و به دنبال آن پایداری شهری در اختیار پژوهشگران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
بررسی انتقادی سینمای روستایی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده تا با رویکردی کلیت نگر، موضوعاتی همچون جامعه ی روستایی، سینمای روستایی، تغییرات سیاست های حاکمیتی و اقتصاد سیاسی دولت های گوناگون پس از انقلاب اسلامی سال 1357، در تقابل با یکدیگر قرار گرفته و ارتباطات مختلف و متداخل آنها، با استفاده از مجموعه نظریات انتقادی مورد بررسی قرار گیرد. ما در این تحقیق با تقسیم بندی ادوار گوناگون بازه زمانی مورد بحث و انتخاب نمونه ای سی عددی از فیلم های روستایی سینمای ایران با استفاده از روش نمونه گیری متناسب با حجم، متوجه شدیم که سینمای روستایی در مقطع ده ساله ی تثبیت حاکمیت انقلابی و جنگ با عراق دارای بیشترین میزان واقع نمایی، پایبندی به واقعیت زندگی روزمره و نقد اجتماعی بوده و کمترین میزان مظاهر صنعت فرهنگ سازی (نظیر کلیشه ها یا طبیعت زدگی) را نسبت به دوره های بعد داراست. در مقطع سازندگی به خاطر سیاست های تعدیل ساختاری و همچنین ساخت سیاسی جامعه در این دوران، فیلم ها اکثراً تبلیغی و ایدئولوژیک بوده و مظاهر سینمای گیشه پسند و همچنین جشنواره ای در فیلم های روستایی نمود بیشتری می یابند. در مقطع اصلاحات، غیر از موارد ایجاد نگرش های تازه و نقدهای نه چندان عمیق اجتماعی، مناسبات سینمای روستایی مانند دوران قبل بوده و فیلم های جشنواره پسند روستایی با رویکردی طبیعت زده نمود زیادی پیدا می کنند. در دوره ی بازآفرینی گفتمان انقلابی از سال 1384 به بعد نیز، فیلم های شبه دولتی و ایدئولوژیک با ساختاری مشابه با فیلم های جشنواره پسند و با تأکید بر طبیعت گرایی و مذهبی گری عرفانی (در تقابل با مذهبی گری متعارف و سنتی) و همچنین کلیشه هایی مانند کلیشه ی کودک یا عقب مانده ی ذهنی، عملاً برای واقعیت اجتماعی روستا، اهمیت زیادی قائل نمی شوند.
تحلیل چندسطحی عوامل جمعیتی- اجتماعی مؤثر بر سهم هزینه های مصرفی ارتباطات خانوارهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
39 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی سهم هزینه های ارتباطات خانوارهای ایرانی به ویژه در بستر تغییرات ساختار سنی و ترتیبات زندگی خانوار با استفاده از تحلیل ثانویه داده های هزینه و درآمد خانوار سه دهه اخیر(92-1363) می باشد. به منظور انجام مدل شبه پانل در بررسی نقش تحولات عوامل اقتصادی و اجتماعی خانوار و ساختار جمعیت در تحولات سهم هزینه های ارتباطات خانوار مدل تحلیلی چند سطحی تقاطعی بکار برده شده است. نتایج بیانگر روند افزایش سریع سهم هزینه های ارتباطات در خانوار بویژه در دهه اخیر است. در خصوص عوامل جمعیتی تأثیرگذار بر این روند، نتایج مدل شبه پانل نشان داد که دوره و نسل تأثیر معنی داری در سهم هزینه های مصرفی خانوار داشته است. همچنین تغییرات ساختار سنی در جهت افزایش سهم جمعیت در سنین فعالیت در تحولات سهم هزینه های مصرفی خانوار تأثیری مثبت نشان می دهد. بعلاوه، نتایج مقاله بیانگر تأثیر معنی دار متغیرهای نوع شغل، سن، جنس و سطح تحصیلات سرپرست خانوار، ترتیبات زندگی خانوار، شاخص امکانات رفاهی خانوار، درصد برخورداری نسل از تحصیلات دانشگاهی و امکانات رفاهی بر سهم هزینه های ارتباطات خانوار دارد. یافته ها و نتایج مقاله در چارچوب رویکرد چرخه زندگی مصرف مودگیلیانی، رهیافت های نظری مبتنی بر تمایزات اجتماعی و الگوی مصرف، نظریه چرخه جمعیت شناختی و رویکرد نسلی الگوی مصرف قابل تببین است.
بررسی تاثیر عوامل اجتماعی بر توسعه کارگروهی با نقش تعدیل گر تعهد عام( مورد مطالعه: زنان 20 سال به بالای شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
237 - 270
حوزه های تخصصی:
کار گروهی شامل همکاری در قالب و تحت سازماندهی نظام دموکراتیک گروه است؛ این یک شکل از عضویت داوطلبانه اعضاء است که مجموع خروجی فعالیت را، نسبت به زمانی که فعالیت به صورت فردی، انجام شود، به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر کار گروهی زنان با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر تعهد عام پرداخته است. در این تحقیق هدف تعیین تأثیر عوامل اجتماعی با مؤلفه هایش بر کارگروهی با ابعاد «هدف مشترک، احساس مشترک، ارزش مشترک و تعامل مشترک» است. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان بالای 20 سال شهر تهران در سال 1398 با جمعیت 2817308 نفر تشکیل داده است؛ حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SPSS Sample Power بدون نیاز به جمعیت آماری و تنها با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل پژوهش با در نظر گرفتن وضعیت مطلوب 520 نفر برآورد شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و SMART PLSS حاکی از آن است که فرضیه ها مبنی بر تأثیر متغیرهای کنش ارتباطی، مدارای اجتماعی و سلامت اجتماعی بر کارگروهی و ابعاد آن تأیید شده است ولی فرضیه تأثیر اعتماد اجتماعی بر کار گروهی رد شده است؛ نقش تعهد عام در رابطه تأثیر مدارای اجتماعی در افزایش کار گروهی مؤثر واقع شده است؛ به عبارتی تعهد عام تقویت کننده رابطه بین دو متغیر کارگروهی و مدارای اجتماعی است.
نقدی بر مبانی نظریه کنش ارتباطی در اندیشه یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۳
245 - 265
حوزه های تخصصی:
یورگن هابرماس، به عنوان شناخته شده ترین هوادار آرمان های روشنگری در عصر حاضر، دفاع از این آرمان ها، به ویژه آرمان رهایی از سلطه و سرکوب، را در گرو درانداختنِ نظریه ای می داند که مقید به زمینه های بومی و محلی نباشد و بتواند نوعی اخلاقِ گفتمانی را بر پایه بنیان هایی جهان شمول توجیه کند. او برای طرح چنین نظریه ای عمدتاً به مفاهیم «صدق» و «جهان شمولی» متوسل می شود. از سوی دیگر، او خود را در طیف متفکران پسا-متافیزیکی طبقه بندی می کند و طرح «عقلانیتِ ارتباطی»اش را از ثمرات ضد-سوبژکتیویستیِ چرخش زبانی به شمار می آورد. در این مقاله، می کوشم نشان دهم که شیوه استناد او به مفاهیم «صدق» و «جهان شمولی» با تعهدات پسا-متافیزیکیِ او و لوازم چرخش زبانی سازگار نیست.
نظریه های تجدد، از عقل خود بنیاد تا عقل ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
89 - 107
حوزه های تخصصی:
نظریه های تجدد (مدرنیته) در دنیای دانش پژوهی و نظریه پردازی گستره شایان توجه و دامنه وسیعی را در برمی گیرد. این گستره از رویکردهای فلسفی، تا رویکرد تاریخی- تمدنی، رویکرد جامعه شناسی تاریخی و سرانجام جامعه شناسی دین را در بردارد. در درون هریک از این رویکردها نیز شیوه های تحلیل و نظریه هایی با نام و هویت خاص خود ظهور یافته است. پژوهش پیش رو از این باور آغاز کرده است که تمام این گستره بزرگ از نظریه ها را می توان حول دو مفهوم کنش و هم کنشی از یک سو و عقل خودبنیاد و عقل ارتباطی از سوی دیگر، مفهوم بندی و از یکدیگر متمایز کرد و بر این مبنا نقد و تحلیل کرد. فرضیه پژوهش این است که نگرش به مفهوم تجدد از عقل خود بنیاد و کنش خودآیین آغاز شد و تا عقل ارتباطی و همکنشی امتداد یافت و طی این مسیر، توضیح سرشت تجدد در قالب صورت بندی فرایند عقلانی شدن جامعگی از فلسفه به جامعه شناسی منتقل شد، درحالی که مفهوم بندی عقل از عقل استعلایی به عقل ابزاری و از آنجا به عقل ارتباطی گذر کرد. تمرکز این نوشته بر پی یابی این مسیر گذار با رهیافت تاریخی- تأویلی است.
تحلیل مفهوم خیر عمومی و برساخت آن در اندیشه سیاسی یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
155 - 181
حوزه های تخصصی:
خیر عمومی به عنوان یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی تاکنون به صورت مستقل بررسی نشده است. درحالی که این مفهوم در کنار مفاهیمی چون منافع عمومی، مصالح عمومی، سیاست گذاری عمومی، کالاهای عمومی و منافع مشترک و خیر مشترک، اساس و بن مایه اغلب رویکردها و جدال های مکاتب گوناگون را شکل بخشیده است. در گفتمان متداول علوم سیاسی، خیر عمومی به امکانات مادی، فرهنگی یا نهادی گفته می شود که اعضای یک جامعه در آن اشتراک منافع دارند. خیر عمومی مفهوم مهمی در فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی است، زیرا نقش مهمی در تفکر فلسفی درباره ابعاد عمومی و خصوصی زندگی اجتماعی دارد. در این مقاله ضمن بازشناسی و تحلیل مفهوم خیر عمومی و مفاهیم مرتبط با آن؛ دیدگاه های یورگن هابرماس در ارتباط با مقوله خیر عمومی بررسی شده است. هابرماس نقطه آغاز مفهوم خیر عمومی را در شکل گیری کنش ارتباطی می داند، به گونه ای که این کنش می بایست مبتنی بر سازوکار اخلاق گفت وگویی شکل بگیرد و اصل تفاهم و مفاهمه شاکله اصلی آن باشد. در این صورت می توان در یک زیست جهان و نظام کنش ارتباطی، تصور شکل گیری کنش خیرخواهانه در شهروندان را داشت که به خیرعمومی در جامعه ایده آل منجر می شود. این مقاله می کوشد به شیوه توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای مفهوم خیر عمومی را در اندیشه سیاسی یورگن هابرماس بررسی کند.
کنکاشی جامعه شناختی در توسعه زایی فرهنگی نهادی؛ مطالعه موردی کانون پرورش فکری در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
177 - 202
حوزه های تخصصی:
چگونگی تحقق توسعه فرهنگی، موضوعی مهم در مطالعات توسعه است که فراتر از بحث های نظری، واکاوی مصادیق و کاووش پیرامون روندهای عینی، ظرفیت های تعین بخش، سازوکارهای محقق و نیز تغییرات اجتماعی مبتلابه آن در مناسبات جوامع بومی مداقه های روشمندی را می طلبد. مقاله حاضر با دستمایه قراردادن مولفه های توسعه فرهنگی به تحلیل کارنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سالهای 1357-1344 پرداخته است. بدین منظور پس از احصای ویژگیهای جامعه شناختی توسعه فرهنگی از مباحث نظری_مفهومی مدون، مجموعه اسناد موجود روایت محور درباره فعالیت کانون به روش کیفی و با تکنیک تحلیل سند مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد کانون مشتمل بر کنشگران خود چه در مقام تولیدکنندگان فرهنگی، هنری و چه در مقام مصرف کنندگان عام توانست میزانی از هر یک مولفه های مربوط به توسعه فرهنگی را محقق سازد. این موارد شامل برخورداری فرهنگی، ابداع فرهنگی، تکثر فرهنگی، تعامل فرهنگی، مشارکت فرهنگی، شمول فرهنگی، وفاق فرهنگی و بازاندیشی فرهنگی بوده-است. لذا هرچند در بحث از توسعه زایی کانون نمی توان از همه گیری آفرینش هنری و تعامل فرهنگی سخن راند اما در همان مقیاس محدود و البته بیشتر مبتنی بر کنش ارتباطی این نهاد توانست با خلق ارزش و ایجاد الگوهای ذهنی در مقیاس ملی و جهانی جریان ساز بوده و مناسبات بی سابقه ای را رقم زند و مولفه وضعیت فرهنگی کودکان و گذران خلاقانه کودکی و نوجوانی را بعنوان یکی از تعیین کننده های کیفی توسعه اهمیت بخشد.
خوانش تحلیلی انیمیشن «خوش قدم»، با رویکرد معرفت شناختی هابرماس
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
129 - 156
حوزه های تخصصی:
«خوش قدم» انیمیشنی کودکانه است که به رغم روایت ساده و دوست داشتنی اش در ضرورت توجه انسان ها به محیط زیست و زیست گاه پنگوئن ها؛ با خوانشِ متن محورِ اخیر، ایده ای متفاوت و البته نگران کننده، از نسبت سلسله مراتبی و استیلاجوی انسانِ برخوردارِ مدرن، از آن فهم می شود. براساس روش تحقیق، این مقاله برگرفته از رویکرد متن محورِ ریکور و چارچوب نظری آن، ملهم از روش شناختی هابرماس، دیگر کمتر نشانی از سرخوشی اولیه در مواجهه با پیام های نوع دوستانه اثر باقی می ماند و در عوض، تأملاتی هراس انگیز از نسبت سوژه به ابژه و نگاه کنترلی انسانِ مدرن به عنوان فاعل شناسا نسبت به محیط و موجودات پیرامونی اش حتی انسان ها و جوامع کمتر برخوردار حاصل می شود. ازجمله اهداف اصلی این پژوهش آن است که نسبت های این داستان را، در خوانشی تمثیلی و استعاری، تا مرزِ میانِ نسبتِ کشورهای شمال و جنوب پیش بَرد و مقدمه ای بر طرحِ شکافِ دوقطبی حاکم بر جهان امروز گشاید و تعابیرِ جدیدی از نسبت های هویت سازِ «خود» و «دیگری» ارایه دهد. بازنماییِ اهمیتِ مقولهزبان، به عنوان بستر تفکر و ارتباط و فهم بین الاذهانی مبتنی بر آرای هابرماس در چارچوب این روایت انیمیشنی، از نتایج این مقاله است که بیش از پیش، جدی گرفتن این رسانه هنری را برای طرح و انتقال مباحث معرفت شناسی و دانشِ سیاسی نشان می دهد.
رابطه کنش ارتباطی و سرمایه اجتماعی با گرایش به دروغگویی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دروغگویی امری اجتماعی است؛ زیرا در روابط انسانی و اجتماعی تحقق می یابد. ما همیشه با تصور حضور و وجود دیگری دروغ می گوییم. دروغگویی پدیده فرهنگی و منفی اجتماعی از صفات ناپسند اخلاقی است که متأسفانه امروزه بین افراد جامعه به طور شایع مشاهده می شود. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سرمایه ها و کنش ارتباطی با گرایش به دروغگویی است. روش پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با حجم نمونه 375 نفر است که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ای که اعتبار آن به روش محتوایی و صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ محاسبه شد، گردآوری شدند. در چارچوب نظری پژوهش از نظریه های بوردیو و هابرماس.بهره گرفته و برای تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین گرایش به دروغگویی با سرمایه اجتماعی (r=-0/179 و p=0/001) و کنش ارتباطی (e=-0/119 و p=0/021) رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد و بین متغیرهای زمینه ای (جنس، سن، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات) پاسخگویان و گرایش به دروغگویی رابطه معنی داری وجود ندارد (05/0>P).
توئیتر به مثابه حوزه عمومی؛ نقش بروکرها در کاهش قطبیدگی توئیتر فارسی (مورد مطالعه: ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳۱
46 - 1
حوزه های تخصصی:
اگرچه، گفت وگو و مباحثه مستدل و آزادانه که به شکل گیری افکار عمومی بینجامد، مشخصه نظریه حوزه عمومی هابرماس است؛ اما در توئیتر فارسی به علت خوشه ای شدن کاربران و مواجهه آنها با افکار و عقاید مشابه، گفت و گو و تضارب آرا کمتر پدید خواهدآمد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و بررسی ویژگی ها و مشخصه های منحصربه فرد کاربرانی است که در میان قطب های اصلی شبکه توئیتر فارسی توزیع شده و کار تسهیل گری ارتباط و فراهم آوردن زمینه گفت وگو میان قطب های شبکه را انجام می دهند. برای تحقق این هدف ابتدا از طریق بهینه سازی معیار های مرکزیت، واسطه گران (بروکرها) را شناسایی و سپس با کدگذاری توئیت های آنان بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی، کردارها و گفتارهای خاص آن ها را تعیین نمودیم. در پایان و در بخش نتیجه گیری، تشابه گفتارها و کردار های بروکر ها را با نظریه کنش ارتباطی هابرماس نشان داده و استنباط نمودیم، کاربرانی ویژگی های مد نظر نظریه کنش ارتباطی را دارا هستند که در میانه جریان ارتباطی و مرتبط با سایر خوشه ها قرار دارند و در قامت واسطه گر یا تسهیل گر ارتباطی ظاهر می شوند، نه آنهایی که در خوشه های مجزا و بدون ارتباط با دیگر بخش های شبکه قرار می گیرند.
طراحی الگوی ارتباطات انسانی اثربخش بر مبنای قرآن کریم مبتنی بر تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف : مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی ارتباطات انسانی اثربخش بر مبنای قرآن کریم انجام شد. روش: سؤال اصلی پژوهش این بود که الگوی ارتباطات انسانی اثربخش بر مبنای قرآن کریم چیست و مؤلفه های ارتباطات انسانی بر مبنای قرآن کریم چه عواملی اند. برای پاسخ، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. حوزه پژوهش، کلیه آیات قرآن بود که مضامین مربوط به ارتباطات انسانی از آنها استخراج شد. با استفاده از تفسیر نور، 482 آیه شناسایی و در گام دوم، 695 مفهوم معنادار از ترجمه و تفسیر این آیات، استخراج و دسته بندی شد. یافته ها: با توجه به روش تحلیل مضمون، مضامین مرتبط با ارتباطات انسانی از آیات استخراج شد که پس از تلفیق و حذف کدهای مشترک، 290 مضمون کلیدی، 54 مضمون یکپارچه کننده و پنج مضمون کلان حاصل شد. از روایی محتوایی استفاده و نتایج با اساتید صاحب نظر علوم قرآنی ارزیابی شدکه نشان از روایی قابل قبول داشت. از روش هولستی برای پایایی استفاده شد که میزان پایایی محاسبه شده 876/0 بود. نتیجه گیری: یافته ها، پنج مضمون کلان با عناوین نیک سرشتی تعامل گر، آزادمنشی در گفتمان ارتباطی، کنش ارتباطی جرأت ورزانه، ساختارمندی در گفتار و شنود مؤثر را شناسایی کرد و نتایج در قالب شبکه مضامین، تحلیل و الگوی نهایی تدوین شد.
کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی براساس تجربه زیسته آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبه های مختلف کیفیت زندگی علمی اعضاء هیأت علمی دانشگاه های ایران بحث انگیز است. سازه کیفیت زندگی کاری سازه ای ذهنی است و ارائه تعریف و تعیین ابعاد آن در محیط اجتماعی - سیاسی و فرهنگی لازم است. بر این اساس، سؤال اصلی در پژوهش حاضر این است که ابعاد مختلف کیفیت زندگی کاری اعضاء هیأت علمی و عوامل شناسایی شده مؤثر بر این ابعاد بر اساس تجربه زیسته آنها کدامند؟ این تحقیق کیفی با تکنیک مصاحبه نیمه ساخت مند[1] و رویکردی اکتشافی انجام شده است. نمونه ای هدفمند[2] مشتمل بر 15 نفر عضو هیأت علمی واجد تجربه های لازم و به عنوان مطلع کلیدی و مشارکت کننده در تحقیق انتخاب شد. یافته های مطالعه عمدتا حول دو کانون اصلی متمرکز شده اند الف - سازند ها و مؤلفه های کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی ب- عوامل موثر بر کیفیت زندگی کاری اعضا ی هیأت علمی، از سازندهای شناسایی شده در تجربه زیسته هیأت علمی مورد مصاحبه به کنش ارتباطی و تعاملات همکارانه ،آزادی علمی ،اخلاق حرفه ای ،رضایت شغلی ،فرصت های رشد و بالندگی، کارراهه یا مسیر حرفه ای و توازن و تناسب حجم فعالیتها می توان اشاره کرد. همچنین از جمله مؤلفه های تاثیر گذار بر کیفیت زندگی کاری آنها عوامل مدیریت ،ساختار، فرهنگ سازمانی، عوامل اقتصادی ،عوامل و فضای سیاسی و تکنولوژی اطلاعات است