مطالب مرتبط با کلیدواژه

عقل استعلایی


۱.

نظریه های تجدد، از عقل خود بنیاد تا عقل ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجدد سوژه بودگی عقل استعلایی عقل ابزاری عقل ارتباطی کنش ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۳۸۶
نظریه های تجدد (مدرنیته) در دنیای دانش پژوهی و نظریه پردازی گستره شایان توجه و دامنه وسیعی را در برمی گیرد. این گستره از رویکردهای فلسفی، تا رویکرد تاریخی- تمدنی، رویکرد جامعه شناسی تاریخی و سرانجام جامعه شناسی دین را در بردارد. در درون هریک از این رویکردها نیز شیوه های تحلیل و نظریه هایی با نام و هویت خاص خود ظهور یافته است. پژوهش پیش رو از این باور آغاز کرده است که تمام این گستره بزرگ از نظریه ها را می توان حول دو مفهوم کنش و هم کنشی از یک سو و عقل خودبنیاد و عقل ارتباطی از سوی دیگر، مفهوم بندی و از یکدیگر متمایز کرد و بر این مبنا نقد و تحلیل کرد. فرضیه پژوهش این است که نگرش به مفهوم تجدد از عقل خود بنیاد و کنش خودآیین آغاز شد و تا عقل ارتباطی و همکنشی امتداد یافت و طی این مسیر، توضیح سرشت تجدد در قالب صورت بندی فرایند عقلانی شدن جامعگی از فلسفه به جامعه شناسی منتقل شد، درحالی که مفهوم بندی عقل از عقل استعلایی به عقل ابزاری و از آنجا به عقل ارتباطی گذر کرد. تمرکز این نوشته بر پی یابی این مسیر گذار با رهیافت تاریخی- تأویلی است.
۲.

مطالعه تطبیقی عقل فرهنگی و عقل استعلایی در پروژه فکری محمد عابد الجابری و هانری کربن

تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
مجموعه معارف اسلامی کنونی با قرائت ها و خوانش های گوناگون، گاهی توسط متفکران مسلمان و گاهی توسط علاقه مندان به اسلام مورد بازخوانی قرار گرفته است که می توان آنها را در چند دسته بندی کلی قرار داد و پس از آن تحلیل کرد. محمد عابدالجابری و هانری کربن مصادیق بارز از خوانش هایی متفاوت؛ اما معطوف به موضوعی واحد، یعنی تراث اسلامی، هستند. در این پژوهش با قرار دادن تفکر آنها در دو قالب کلی «عقل فرهنگی» و «عقل استعلایی» و پرداختن به مختصات روش شناختی آنها به «مقابل نهادن» این دو خوانش پرداخته ایم و کوشیده ایم تا با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ دهیم که چگونه نص واحد اسلامی می تواند مولد خوانش های متفاوت بوده و خود را در جریان های فکری مختلف نشان دهد. در نهایت با بررسی تطبیقی اندیشه این دو اسلام شناس نتیجه می گیریم که نوع جهان بینی آنها در درک متفاوتشان از اسلام مؤثر است؛ لذا هر کدام پاسخ خود را از دین مبین می طلبند.