مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
امنیت منطقه ای
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیچیده تر شدن تهدیدات جهانی امنیتی، سازمان های جهانی را در حل مسائل و بحران های بین المللی با مشکل مواجه نموده است، لذا کشورها را متوجه تشکیل سازمان های منطقه ای نموده تا بتوانند در چارچوب محدودتری منافع ملی و همکاری های سیاسی و اقتصادی را دنبال کنند. از این رو پژوهش حاضر درصدد بررسی پیامدهای عضویت ایران در سیستم امنیت منطقه ای در آسیای مرکزی با تأکید بر سازمان همکاری شانگهای است. پس از بسط فضای مفهومی موضوع تحقیق، به بررسی موضوع امنیت و سیستم امنیت منطقه ای می پردازد. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، سایت های اینترنتی به مسئله تحقیق پرداخته شده است. پرسش اصلی مقاله آن است که: عضویت ایران در سیستم امنیت منطقه ای در قالب سازمان همکاری شانگهای چه پیامدهایی برای ایران در پی خواهد داشت؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که عضویت جمهوری اسلامی ایران در ساختار امنیت منطقه ای در آسیای مرکزی باعث کاهش حجم تهدیدات، ارتقای سطح مشارکت و همکاری ها در زمینه های امنیتی، سیاسی و اقتصادی شده و افزایش قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران را در پی خواهد داشت. بنابراین موضوع حاضر، در چارچوب نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای باری بوزان مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است.
منطقه گرایی در آفریقا از منظر مکتب کپنهاگ
حوزههای تخصصی:
از دیرباز همواره رهبران کشورهای آفریقای تلاش نموده اند با توجه به تحولات داخلی و بین المللی، ضمن اتخاذ استراتژی واحد منطقه گرایی به منظور وحدت قاره آفریقا موجبات رشد و توسعه این قاره را فراهم آورند. با تأسیس و ظهور «سازمان وحدت آفریقا» و سیر روند تحول آن که منجر به ایجاد «اتحادیه آفریقا» در عرصه معادلات ساختاری منطقه آفریقا شد، ساز و کاری درون منطقه ای در بین کشورهای عضو بوجود آمد تا به صورت همه جانبه، عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی مشترک را به هم پیوند دهد و فرایند همکاریهای منطقه ای و منطقه گرایی را ارتقاء بخشد. وضعیت امنیتی و اقتصادی منطقه آفریقا که هم تحت تأثیر بازیگران دولتی و هم بازیگران فرامنطقه ای قرار دارد، فرایند توسعه منطقه گرایی را دچار مشکلات و موانعی ساخته که چشم انداز و تحقق اهداف مورد نظر به آسانی قابل دست یابی نباشد. از طرف دیگر در راستای تحولات جهان و منطقه، کشورهای آفریقایی به ضرورت دریافته اند که برای مقابله با چالش های موجود در آفریقا، نیاز به همبستگی و انسجام بیشتری است تا بتوانند به اهداف اتحادیه آفریقا دست یابند. در این مقاله برای مطالعه روند همگرایی منطقه ای در آفریقا؛ علاوه بر بررسی موانع ساختاری آفریقا، بحث مسائل امنیتی و تأثیر آن در عرصه رشد و توسعه کشورهای آفریقایی به عنوان عنصر تعیین کننده مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. نویسندگان تلاش دارند تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی؛ منطقه گرایی در آفریقا را با استفاده از مکتب کپنهاگ بررسی کنند.
امنیت منطقه ای در قلمرو اوراسیا و جایگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۸۲
77 - 116
پس از فروپاشی شوروی، اوراسیای جدید، از منطقه ای خفته و دور از مرکز سیاست جهانی به منطقه ای مورد توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شده است. ایران نیز به جهت موقعیت ژئواستراتژیکِ بی همتا، در جغرافیایی قرار گرفته که پس از روسیه نقشِ بازیگری محوری و مهم در این منطقه را دارد. در این خصوص، تکوین همکاری و نگرانی های امنیتی منطقه ای، کانون تمرکز و اولویت نخست برای تهران است. اینکه جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی در این منطقه دارد؟ معضلات پیشِ روی ایران به لحاظ امنیتی در چه ابعادی گسترده است؟ مهم ترین عوامل استراتژیک مناسبات امنیتی آینده ایران با کشورهای واقع در این منطقه چگونه قابل تحلیل است و کشور در چه سطحی می تواند درون آن نقش شایسته خود را بازی کند؟ پرسش هایی هستند که در این مقاله به آنها پرداخته می شود. از این رو مقاله حاضر با توجه به متغیرهای فراوان با اثرگذاری های متفاوت، واقعیات و پیچیدگی های حاکم بر این منطقه و با در نظر گرفتن احتمال افزایش نقش آفرینی ایران در قلمرو اوراسیا، تلاش می کند تا در حوزه امنیت منطقه ای، رفتار و رهیافت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران را براساس عقلانیت و در پرتو مطلوبیت نسبی ارائه کند. در این چارچوب، ابتدا ضمن بررسی نظری مفهوم امنیت و رویکردهای منطقه ای آن، به گونه ای توصیفی تحلیلی، از یک سو مجموعه تحولاتی را که به بی ثباتی و ناامنی در منطقه اوراسیا دامن می زند، و از سوی دیگر موضوعاتی که به طور مشخص در زیرسیستم های آسیای مرکزی، منطقه خزر و منطقه قفقاز جنوبی به عنوان محیط فوری امنیتی ایران در چارچوب اوراسیا محسوب می شوند، مورد واکاوی و تجزیه تحلیل قرار می دهد.
نقش نظام های سیاسی نامتجانس حوزه خلیج فارس در بی ثبات سازی امنیت منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۸۲
235 - 266
ایجاد بی ثباتی در امنیت یک منطقه جغرافیایی از دو مؤلفه “درون زا” و “بیرون زا” ناشی می شود و هر یک از این مجموعه عوامل متأثر از یکدیگر می باشد. پیکربندی امنیت منطقه خلیج فارس از دیرباز متأثر دو عامل درونی و بیرونی بوده است، هرچند که در بازه های زمانی مختلف نقش هر یک از این عوامل با تغیییراتی روبرو شده است. در نظم ژئوپلیتیکی حاکم بر نظام بین الملل، یکی از دلایلی که موجب بی ثباتی امنیت منطقه خلیج فارس شده است نوع کارکرد نظام های سیاسی حاکم بر کشورهای این منطقه است. وجود نظام های سیاسی سه گانه حوزه خلیج فارس که تفاوت های بنیادی با یکدیگر دارند، منجر به تشدید روند بی ثباتی در این منطقه شده است. در این مقاله تلاش شده تا ضمن تبیین تفاوت های بنیادین حاکم بر نظام های سیاسی حوزه خلیج فارس، به تشریح تأثیرات ژئوپلیتیکی هر یک از این نظام های سیاسی در ایجاد بی ثباتی در منطقه بپردازیم.
امکان سنجی شکل گیری جامعه امن در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه جامعه امن از جمله تئوری های مبتنی بر همکاری و همگرایی می باشد که در حوزه امنیت، مخصوصاً امنیت منطقه ای ارائه شده است. بر اساس این تئوری کشورها چنان وارد فرآیند همگرایی می شوند که اصولاً راه های غیر مسالمت آمیز در حل و فصل اختلافات میان آنها رنگ می بازد و تعامل سازنده میان بازیگران موجبات پیروی از قوانین و اجرای تعهدات فی مابین را فراهم می سازد. با توجه به روابط ناپایدار میان بازیگران منطقه غرب آسیا و تنش های فزاینده میان آنها، سوال اصلی پژوهش حاضر ناظر به کاربست تئوری جامعه امن در این منطقه می باشد و در پی پاسخ به این سوال هستیم که «بر اساس نظریه جامعه امن، امکان شکل گیری این جامعه در منطقه غرب آسیا به چه صورت می باشد؟» و در پاسخ به این سوال، فرضیه اصلی نیز بر اساس روش کیفی یا رویکرد توصیفی-تحلیلی است که «منطقه غرب آسیا، با توجه به زمینه های بالقوه تنش و واگرایی آن در بهترین شکل می تواند شاهد شکل گیری جامعه امن سست پیوند و نوظهور باشد». رویکردهای چند جانبه جهت حل وفصل مسائل منطقه ای، درک مشترک از تهدیدات، مقابله با معضلات منطقه ای بدون توسل به زور در روابط فی مابین، گسترش همکاری های چندجانبه با احترام به حاکمیت و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر از الزامات شکل گیری انواع دیگری از جامعه امن است که می تواند کشورها را به سمت هویتی مشترک سوق دهد. درحالی که در منطقه غرب آسیا امروزه از این ظرفیت ها به نحو شایانی استفاده نشده است
نظم نوین جهانی و تحول در منطقه گرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
36-69
حوزههای تخصصی:
با اختتام دوره جنگ سرد، مسائل پیچیده و جدیدی مانند تضعیف عاملیت قدرت و امنیت نظامی، افزایش کنشگران غیردولتی و ظهور بازیگران جدید بین المللی و منطقه ای رخ داد و منطقه گرایی به عنوان چشم انداز و پارادایمی نوین مورد بازبینی قرار گرفت و این پرسش مطرح شد که «آیا با وجود تحولات جدید در سیستم بین الملل، تحول شبه پارادایمی در منطقه گرایی نوین به وجود آمده است؟ در این راستا دیدگاه رهیافت های تئوریک جدید به منطقه گرایی چگونه بوده است؟» در پاسخ این فرضیه مطرح گشت که «اکنون منطقه گرایی از مهم ترین مسائل سیاست بین الملل بوده و در سطوح مختلف نسبت به نوع کلاسیک متحول شده است». همچنین، در این موضوع رهیافت های شبکه ای، ساختارگرایی، سیستم های تابعه، امنیت منطقه ای و نظریات متأخر، برخلاف نگرش های رئالیستی، دیدگاه های جدید و متنوعی را مطرح کرده اند.
رویکرد ناتو در قبال افزایش نقش و نفوذ ج.ا.ایران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مقابل غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا، ایران به عنوان بازیگری تهدیدساز شناخته شده و جایگاه مهمی در رویکرد امنیتی ناتو پیدا نموده است. نگرانی ناتو از گسترش نفوذ ایران در حوزه عربی که مصادیق آن را نفوذ در عراق، لبنان، سوریه، یمن و فلسطین اعلام می کنند، منجر به اتخاذ سیاست هایی از جمله گسترش ناتو به سوی اروپای شرقی، آسیای مرکزی و قفقاز و همکاری های نزدیک امنیتی، اطلاعاتی و اقتصادی با کشورهای عربی حاشیه خیلج فارس شده است. این مقاله می کوشد تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی به این سوأل پاسخ گوید که رویکرد ناتو برای مقابله با نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه چیست؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که گسترش ناتو به شرق، ضمن داشتن تأثیرات منفی بر روابط ایران با اتحادیه اروپا، جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس؛ باعث فشار بیشتر غرب و در رأس آن ایالات متحده آمریکا به ایران خواهد گردید. ناتو با هدف کنترل استراتژیک ایران از طریق سیطره بر مسیر عبور انرژی و حمل و نقل و کنترل تحرکات قومی، سیاسی و ایدئولوژیکی سعی در کاهش نقش و نفوذ ایران در منطقه دارد.
جابه جایی ژئوپلیتیکی قدرت و امنیت در آسیای جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
نقاط عطف تاریخی عموماً براساس تغییرات ابزاری و تحولات تکنولوژیک حاصل می شود. تغییرات تکنولوژیک در وهله نخست زمینه دگرگونی های بین المللی و در وهله دوم زمینه برخورد بازیگران با پیشینه رقابتی ناشی از مولفه های ایدئولوژیک، تاریخی و ژئوپلیتیکی بوده اند. در سال های پایانی دهه دوم قرن 21 نیز شاهد تحولات شگرف تکنولوژیک و ظهور اندیشه های نئوناسیونالیستی در طیف گسترده ای از کشورهای جهان می باشیم. مصادیق تشدید اندیشه های نئوناسیونالیستی در آمریکا با قدرت گرفتن ترامپ، در روسیه در چارچوب اندیشه سیاسی و جایگاه پوتین در ساختار قدرت سیاسی و در اروپا ظهور اندیشه های راست افراطی چالش های بنیادینی را برای اتحادیه اروپا به وجود آورده است. در همن چارچوب ناسیونالیسم ایرانی متأثر از فرهنگ و هویت را می توان در واکنش فراگیر گروه های اجتماعی ایران به ترور و هدف گیری سردار سلیمانی مشاهده نمود. فرآیندهای یادشده می تواند پیشرانه تغییرات راهبردی و ژئوپلیتیکی محسوب شود. شهادت سردار سلیمانی انعکاس منطق کنش عملیاتی، تاکتیکی و راهبردی آمریکا برای تغییر در سازوکارهای موازنه قدرت منطقه ای است. هرگونه اقدام نظامی و کنش متقابل به آن از سوی سایر بازیگران را می توان بخشی از واقعیت های نهفته رقابت ژئوپلیتیکی کشورها در مناطق بحرانی و امنیتی دانست. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از نظریه واقع گرایی ساختاری تهاجمی برای تغییر در موازنه و ژئوپلیتیک قدرت در پی پاسخ به این پرسش است که: «ژئوپلیتیک قدرت و امنیت منطقه ای در آسیای جنوب غربی بعد از ترور سردار سلیمانی، چه ویژگی هایی دارد و چه تغییراتی در معادله قدرت بازیگران به وجود آورده است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «ترور سردار سلیمانی منجر به تشدید اقدامات محدود کننده و مقابله جویانه آمریکا علیه ایران و پیش زمینه ایجاد موازنه ضعف در محیط منطقه ای محسوب می شود».
نقش ژئوپلیتیک کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا در امنیت منطقه ای (مطالعه موردی: ایران و اعراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
265 - 282
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، اغلب حضور مؤلفه های «قدرت» و «ثروت» در کنار «ایدئولوژی» و «رقابت» به شکل گیری روابط خصمانه بین کشورها منجر شده است. در بین مناطق جهان، خاورمیانه و شمال افریقا به علت دارابودن همه مؤلفه های ذکرشده دارای روابط پیچیده تری برای دست یابی به امنیت اند؛ از جمله این کشورها می توان به ایران اشاره کرد که با وزن ژئوپلیتیک خاص خود بر کشورهای دیگر خواه در سطح منطقه خواه در سطح بین الملل اثر می گذارد. ایران، همراه سایر کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا، از کشورهای تأثیرگذار بر جهان هستند و در هر تغییر سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی تأثیر عمیقی داشته یا از آن متاثر شده اند. این مطالعه به دنبال پاسخ به این سؤال است: «نقش ژئوپلیتیکی ایران و اعراب در امنیت منطقه ای منا چیست؟» توضیح داده خواهدشد که چه اتفاقی افتاده و چرا این اتفاق رخ داده است. این تحقیق از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای آزمون پایایی مدل پژوهش از روش دلفی با رویکرد شبه گمنامی استفاده شده است. در این مقاله، تلاش شده است تا از مدل های گرافیکی برای درک بهتر مفاهیم استفاده شود. نتایج حاکی از آن است که کشورهای عربی از جمله عربستان به موقعیت و وزن ژئوپلیتیک ایران توجه نمی کنند و، بدون توجه به جایگاه ایران، آن ها نمی توانند بحران های منطقه ای را کنترل کنند. سرانجام، با بررسی وضعیت فعلی ایران و کشورهای عربی در منطقه، به الگوی مفهومی در روابط امنیتی بین ایران و کشورهای عربی رسیدیم.
سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال کشورهای شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورای همکاری خلیج فارس از مهم ترین سازمان های منطقه ای در محیط منطقه ای ایران است و سیاست های ایران همواره نقش مهمی در جهت گیری ها و اهداف شورا داشته است. مقاله حاضر سعی کرده است با واکاوی سیاست های ج.ا. ایران در 20 سال گذشته براساس تحولات خاورمیانه و تئوری امنیت منطقه ای به این سوال پاسخ دهد که مولفه و محور اصلی ج.ا. ایران پس از دفاع مقدس مخصوصا در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی در قبال شورای همکاری خلیج فارس چه چیزی بوده است؟ این پژوهش نشان می دهد که در دوره دولت آقای روحانی، بهبود روابط با شورای همکاری خلیج فارس محور اصلی تلاش های ایران برای بهبود امنیت منطقه خلیج فارس بوده است. با این وجود، تعدادی از موانع ساختاری، عدم اعتماد تاریخی و تحرکات ایران در منطقه، روابط تهران با کشورهای شورای همکاری را شدیدا خصمانه کرده و باعث افزایش بیشتر ناامنی در منطقه شده است زیرا نفوذ فزاینده ایران در منطقه عربی همراه با سیاست ضد هژمون، به این معنی است که ابتکارات صلح ایران با شورای همکاری با موانع بزرگی روبرو شده و موفقیت ایران در کاهش تنش ها و برنامه ترویج طرح های صلح با شورای همکاری خلیج فارس ثمره ای نداشته است. این مقاله با روش تحقیق تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سعی در بررسی این موضوع دارد.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران بر استقرار امنیت در منطقه خلیج فارس
آسیب پذیری داخلی کشورها از یک سو و تهدیدهای خارجی منطقه ای و فرامنطقه ای از سوی دیگر، نقش بسزایی در بی ثباتی و ناامنی در سطح ملی، منطقه ای و جهانی دارد. منطقه حساس خلیج فارس نیز از این قاعده مستثنا نیست و عوامل داخلی و همچنین تنش های موجود بین کشورهای منطقه این قابلیت را دارد که ثبات و امنیت آن را آسیب پذیر کند. ورود عوامل خارجی فرامنطقه ای به منطقه نیز تهدیدزا بوده و در تقویت آسیب های درونی و تهدیدهای بیرونی نقش پررنگی داشته اند؛ چنانکه از دیرباز چالشی جدی برای کشورهای ساحلی خلیج فارس ایجاد کرده اند. مهمترین عاملی که توان برهم زدن ثبات سیاسی و امنیت خلیج فارس را دارد رقابت شدید بین کشورهای این منطقه است. امنیت خلیج فارس از مسائل اساسی بین المللی، منطقه ای و ملی کشورهای منطقه از جمله ایران است و حضور قدرت های خارجی در منطقه بر پیچیدگی امنیت خلیج فارس می افزاید. هدف این پژوهش بررسی امنیت پایدار و اجرای سیاست های منطقه ای و تأمین منافع ملی کشورهای حوزه خلیج فارس به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. یافتههای پژوهش حاضر با بررسی عوامل امنیت و ناامنی در منطقه خلیج فارس نشان از آن دارد که آنچه سبب ایجاد امنیت و ثبات در این منطقه می شود، تمرکز بر الگوی معادله روابط بین واحدهای سیاسی بر اساس وابستگی متقابل امنیتی بین تمام کشورهای حوزه خلیج فارس است که امنیت را در سطح خلیج فارس ایجاد می کند و آسیب های داخلی و تهدیدهای خارجی نسبت به آن را مرتفع می سازد.
تحولات سوریه متاثر از نقش عربستان و تأثیر سنجی آن بر امنیت دفاعی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
پژوهش های علوم نظامی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
35 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی «تحولات سوریه متأثر از نقش عربستان و تأثیر سنجی آن بر امنیت دفاعی جمهوری اسلامی ایران» انجام شده است. در اجرای این نقش، محققان به منظور دستیابی به نتایج مطلوب علمی، با استفاده از تحقیقات میدانی مؤلفه امنیت دفاعی، مجموع 30 شاخص احصاء شده را مورد سنجش قرار داده اند. حجم نمونه آماری در این پژوهش، با استفاده از روش اعتبار سنجی به دست آمده، 65 نفر می باشند. این نوشتار که نمونه یک طرح اعتبار سنجی است؛ از حیث هدف، یک پژوهش کاربردی؛ از حیث سطح تحلیل، برخوردار از ماهیتی توصیفی- تحلیلی (اعتبار سنجی) و از حیث رویکرد و طبقه بندی روش، متکی به روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی است. نتیجه به دست آمده از مؤلفه امنیت دفاعی با میانگین رتبه 4.37 است. می توان گفت تحولات سوریه به دو گونه سلبی و ایجابی که از یک سو با ایجاد چالش های امنیتی و آسیب پذیری های داخلی و خارجی، همه ابعاد امنیت ملی را به مخاطره انداخته و می اندازد که در صورت عدم چاره جویی، ضریب امنیت دفاعی را کاهش می دهد. از سوی دیگر، فرصت های مناسبی نیز برای ایران فراهم ساخته و می سازد که به شرط بهره برداری و استفاده مناسب و بهینه از آن ها، پایه های امنیت ملی تحکیم شده و ضریب امنیت دفاعی افزایش می یابد.
راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در قبال امنیت خلیج فارس
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۹
213 - 223
حوزههای تخصصی:
منطقه خلیج فارس همواره به عنوان یکی ازمناطق مهم امنیتی، راهبردی و اقتصادی در نظام بین الملل از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده، به گونه ای که در طول قرن های اخیر، پیوسته مورد توجه قدرت های بزرگ جهانی بوده و از تجاوز آنها در امان نمانده است. امروزه با اکتشاف نفت، و با توجه به نقش اساسی آن در اقتصاد جهانی، امنیت و ثبات این منطقه دغدغه اصلی کشورهای منطقه و جهان است. به نظر می رسد با توجه به بافت دولت های منطقه ی خلیج فارس و وضعیت سرزمینی و جغرافیای سیاسی آن امنیت منطقه ای مبتنی بر همکاری بین دولت های منطقه، مناسب ترین شیوه برای تامین امنیت خلیج فارس است. البته این مهم نیز حاصل نمی شود، مگر با به کارگیری شیوه های گوناگون اعتماد سازی متقابل بین دولت های منطقه برای رفع سوء تفاهمات که وظیفه سران کشورهای منطقه است.
نقش جمهوری اسلامی ایران در قیف ژئوپولیتیک غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ششم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۸
81 - 117
حوزههای تخصصی:
چهار کشور جمهوری اسلامی ایران، عراق، سوریه و لبنان در منطقه غرب آسیا دارای دغدغه های امنیتی مشترکی هستند. برخی از این نگرانی ها معطوف به تمهیدات لازم جهت بازدارندگی در مقابل تهدیدات مشترک در این منطقه می باشد. جمهوری اسلامی ایران منطقه غرب آسیا را منطقه امنیتی خود می داند و نمی تواند نسبت به تنش های سیاسی، قومی، نژادی، مذهبی و تحولات سیاسی آن بی تفاوت باشد. لذا اتحاد ژئوپولیتیک ایران، عراق، سوریه و لبنان در منطقه استراتژیک «قیف مانند» غرب آسیا منجر به شکل گیری یک اتحاد قدرتمند در این منطقه خواهد شد. هدف اصلی این مقاله آن است که با استفاده از نظریه «امنیت منطقه ای» بری بوزان و مدل «قیف ژئوپولیتیک» و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقش جمهوری اسلامی در تحولات سیاسی و امنیتی منطقه غرب آسیا بپردازد. بر اساس نتایج این پژوهش، در شرایط فعلی تهدیدات رژیم صهیونیستی اسرائیل، شیعه هراسی حاکمان عرب و گروههای تکفیری و تروریستی در سوریه، عراق، لبنان و همچنین ماجراجویی های ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا از مهمترین چالشهای امنیتی مشترک بین اعضا می باشد و شکل گیری یک اتحاد ژئوپولیتیک، پاسخی به این تهدیدات مشترک می باشد. بعلاوه، مؤلفه های قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران از جمله، برخورداری از یک موقعیت برتر ژئوپولیتیک و ژئو استراتژیک، جمعیت زیاد و مانندآن، نقشی ممتاز و محوری در این منطقه برای ایران رقم خواهد زد.
مطالعه تطبیقی تأثیر تحولات سوریه و عراق بر سیاست منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
26 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه منطقه گرایی یکی از الزامات سیاست خارجی کشورها را شکل می دهد و توجه به مناطق پیرامونی و پتانسیل های خاص هر کشور، دولت ها را به سمت راهبردهای منطقه ای خاصی رهنمود می کند. کشورها تلاش دارند با استفاده از نقش منطقه ای و ظرفیت های موجود، به افزایش قدرت بین المللی خود بیفزایند. ایران و ترکیه به عنوان دو کشور مهم منطقه ای به لحاظ شرایط خاص آنها در خاورمیانه، همواره به دنبال افزایش نقش منطقه ای خود بوده اند. تحولاتی که از سال 2011 در سوریه و سپس در کشور عراق از سال 2013 آغاز شد، تأثیرات زیادی بر منطقه گرایی دو کشور برجای گذاشته است. براین اساس، سؤال پژوهش حاضر این است که تحولات سوریه و عراق چه تأثیری بر منطقه گرایی ایران و ترکیه داشته است؟ فرضیه نیز بدین گونه است که تحولات منطقه با توجه به فراهم آوردن فرصت ها و چالش های مشترک منطقه ای، نگاه ژئوپلتیک ایران و ترکیه را تقویت کرده است. شایان ذکر است که با استفاده از تز مجموعه های امنیتی منطقه ای مکتب کپنهاک، چالش ها و فرصت هایی در قالب سه مؤلفه وابستگی متقابل امنیتی، الگوهای دوستی و دشمنی و همبستگی های فرهنگی و نژادی ایجاد شده است. براساس یافته های پژوهش، فرصت های سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی و چالش های امنیتی و اقتصادی، موجب تقویت سیاست منطقه گرایی ایران و ترکیه پس از تحولات منطقه شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده و گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای اسنادی بوده است.
ارزیابی نقش سازمان های منطقه ای جنوب و جنوب شرق آسیا در مبارزه با تروریسم دریایی: مطالعه موردی سارک، بیمستک و آسه آن
منبع:
سازمان های بین المللی سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
279-310
حوزههای تخصصی:
آب های منطقه جنوب و جنوب شرق آسیا، از دیرباز بستر رواج انواع جرائم سازمان یافته مرتبط با محیط دریاها به شمار می آمده اند. با پیشرفت روز افزون تهدید تروریسم و اشاعه آن در سراسر جهان و دستیابی گروه های تروریستی به ابزار های کارآمد تر و جدیدتر، خطر تروریسم گسترده تر شده، ابعاد و اشکال مختلفی به خود گرفته و به عرصه دریاها نیز راه یافته است. تروریسم دریایی، به ویژه در مناطقی که سایر جرائم دریایی در آن ها رواج دارد، به واسطه ایجاد پیوندهای مجرمانه بین مرتکبین این جرائم، تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت دریاها محسوب می گردد. ماهیت سازمان یافته این جرائم، موجب می شود که مبارزه با آن ها جز از طریق تلاش های جمعی مؤثر واقع نگردد. در این میان، نقش سازمان های بین المللی منطقه ای، در مبارزه با تروریسم دریایی انکارناپذیر است. مقاله پیش رو، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به ارزیابی عملکرد نمونه هایی از سازمان های فعال در منطقه جنوب و جنوب شرقی آسیا در مبارزه با تروریسم دریایی پرداخته و نقاط قوت و ضعف و چالش های آن ها را برآورد کرده است. این پژوهش در انتها نتیجه گرفته است که فعالیت های این سازمان ها برای مبارزه با تروریسم دریایی لازم، اما ناکافی بوده اند و مهم ترین چالش پیش رو در این راستا، فقدان استراتژی های جمعی در بعد منطقه ای است.
تأثیرات بازدارندگی ایران و اسرائیل بر امنیت منطقه ی آسیای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی بازدارندگی یکی از نظریات مبتنی بر رئالیسم واقع گرائی در عرصه ی بین الملل است که عمدتاً پس از جنگ جهانی دوم و با تضعیف آرمان گرایی، مورد توجه نظریه پردازان مسائل استراتژیک قرار گرفت. این نظریه در روابط بین الملل به «قدرت» به عنوان مؤلفه ی اصلی تبیین کننده روابط بین- کشورها تأکید می کند و ضمن رد نظرات «ایده آلیستی» بر این باور است که میزان قدرت دولت ها، تأثیر مستقیم بر میزان امنیت ملی آن ها دارد. مقاله اخیر ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل با روش مصاحبه با متخصصین و اهل فن در سیاست خارجی و مطالعات نظامی در قالب پرسشنامه ای تلاش داشته تأثیرات منطقه ای بازدارندگی دو کشور در منطقه ای آسیای غربی را مورد ارزیابی قرار دهد. با توجه به دشمنی جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل این نوشتار معتقد است که بازدارندگی دو کشور برعکس نقش بازدارندگی در امنیت سازی در منطقه آسیای غربی، باعث ایجاد ناامنی در ابعاد مختلف امنیتی این منطقه شده است یعنی بازدارندگی دو کشور هرچند توانسته برای دو کشور امنیت ساز باشد اما به طور کل در سطح منطقه باعث ایجاد ناامنی شده است.
اصول حاکم بر سیاست خارجی روسیه در آسیای مرکزی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم آذر ۱۴۰۰ شماره ۲۹
56 - 43
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی از مهم ترین مناطق در سیاست خارجی روسیه است. وجود منابع عظیم انرژی در آسیای مرکزی سبب شده تا روسیه در این منطقه حضور فعال داشته باشد. برای این منظور روسیه روابط سیاسی و اقتصادی خود با کشورهای آسیای مرکزی را افزایش داده است تا همچنان قدرت برتر در منطقه خارج نزدیک باشد. با توجه به جایگاه ژئوپولیتیکی وژئواستراتژیک آسیای مرکزی، سیاست خارجی روسیه در این منطقه عمدتاً معطوف به گسترش نفوذ سیاسی، اقتصادی، امنیتی و جلوگیری از حضور رقبا بوده است. روسیه در سال های اخیر سیاست خارجی فعال تری را در مناطق پیرامونی خود به نمایش گذاشته است و با به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور این کشور از تحرک بیشتری برخوردار شده است. آسیای مرکزی از مهمترین مناطق پیرامونی روسیه است که سیاست های منطقه ای این کشور در قبال آن، تابع ملاحظات امنیتی و استراتژیک می باشد. مهمترین چالش های روسیه در آسیای مرکزی گسترش فعالیت گروه های تروریستی و افراط گرای مذهبی، گسترش ناتو به شرق، یک جانبه گرایی آمریکا و ترانزیت مواد مخدر می باشد که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.
ارزیابی ساختار ثبات و امنیت منطقه ای فضاهای جغرافیایی و ژئوپلیتیکی پسا داعش در منطقه غرب آسیا (مطالعه موردی عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ﻏﺮب آﺳیﺎ از ﻟﺤﺎظ ﺗﺎریﺨی ﻣﺤﻞ ﺗﻼﻗی ﺗﻤﺪن ویژگی ها و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﻮده و از ویژگی های ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد ﺗﺎریﺨی، ﻓﺮﻫﻨﮕی و اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. از آﻧﺠﺎیی کﻪ ایﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ دارای اﻫﻤیﺖ ﺳﻮق اﻟﺠیﺸی است، ﺻﻠﺢ، اﻣﻨیﺖ و ﺛﺒﺎت آن ﭘیﺶ ﺷﺮط دﺳﺘیﺎﺑی ﺑﻪ ﺻﻠﺢ، اﻣﻨیﺖ و ﺛﺒﺎت ﺟﻬﺎﻧی ﻣﺤﺴﻮب می شود. این منطقه در چند سال گذشته کانون اصلی بحران های جهانی و محل اصلی رقابت قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای بوده است. غرب آسیا از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی جهان است، با تبدیل شدن این منطقه به جولانگاه گروه های تروریستی نوظهور و سپس حرکت به سوی ساختار پسا داعش عرصه ای پیچیده و پر بحران را در برابر تمامی قدرت های منطقه ای و جهانی قرار داده است. ائتلاف های ضد داعش ابزاری برای موازنه ژئوپلیتیک و تغییرات در جغرافیای سیاسی و ساختار ژئوپلیتیکی منطقه به ویژه در عراق بوده است. برآیند تغییرات ژئوپلیتیک جریان سلفی تکفیری برآوردهای ج.ا.ا را در منطقه مشخص تر و دقیق تر می کند و فرصتی است برای بازسازی شناختی خود از روندها و آینده تحولات در برهه زمانی 2003 تا 20017. رقابت های ژئوپلیتیک منطقه و جنگ داخلی عراق با گروه تروریستی داعش منجر به شکست حاکمیت داعش در منطقه شده است. با شکست داعش تحلیل فضای ژئوپلیتیکی پسا داعش بسیار سخت خواهد بود، با شروع پسا داعش رقابت و چالش میان جبهه مقاومت به رهبری ایران با جبهه غربی، عربی و عبری به رهبری آمریکا در منطقه، تنش ها و قطب بندی هایی را در فضای پسا داعش شکل داده که می تواند این رقابت های ژئوپلیتیکی حرکتی به سوی حذف کامل داعش و پوست اندازی منطقه از محور ژئوپلیتیک وابسته به سمت محور ژئوپلیتیک غیر وابسته (مقاومت) باشد. فضای منطقه در پسا داعش با ساختار خاص سیاسی، امنیتی بین کشورها حاضر در مبارز با داعش و کشورها جبهه مقاومت منجر به کنترل تهدیدات گردیده است. امنیت ژئوپلیتیکی و فضای ژئوپلیتیکی در این فضا تنش های و قطب بندی هایی را شکل داده است. با توجه به اشتراکات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژی میان کشورهای این منطقه بخصوص عراق با همسایگان، تبیین سناریوهای احتمالی تحولات عراق و ارزیابی تأثیرات فضاهای جغرافیایی در پسا داعش در منطقه غرب آسیا موضوع اصلی این تحقیق هست.
مقایسه راهبردهای امنیتی ایران و امریکا برای امنیت سازی در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با در نظر داشتن ابعاد متکثر امنیت در عصر حاضر به موضوع تحقیق می پردازد. نزدیکی جغرافیایی و میزان تعاملات سیاسی اقتصادی و... همسایگان و همچنین آسیب پذیری های متقابل آنان به حدی است که می توان امنیت و ناامنی در خلیج فارس را به هم پیوسته ارزیابی نمود. ایالات متحده آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم سیاست خارجی فعالی را در قبال تحولات جهانی و منطقه ای در پیش گرفت. از طرف دیگر یکی از اصلی ترین دلایل تمرکز غرب بر خلیج فارس و قرار گرفتن آن در صدر استراتژی آمریکا لزوم جلوگیری از افزایش نفوذ و قدرت مانور ایران در منطقه بوده است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از تحلیل و مقایسه راهبردهای امنیتی ایران و امریکا برای امنیت سازی در خلیج فارس در سه سطح نظامی و سیاسی و اقتصادی. سؤال اصلی مقاله این است که راهبردهای امنیتی ایران و امریکا برای امنیت سازی در خلیج فارس در سه سطح نظامی و سیاسی و اقتصادی کدام اند؟ روش مورد استفاده پژوهش توصیفی- تحلیلی است. نتایج مقاله نشان می دهد که موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خلیج فارس باعث توجه و مداخله قدرت های بزرگ بین المللی به این منطقه شده و در نتیجه نقش آفرینی قدرت های بیرونی به عنوان عامل مداخله گر بیرونی باعث ناکامی تلاش های درونی برای ایجاد امنیت مبتنی بر مشارکت بازیگران بومی در منطقه شده است و در نتیجه راهبردهای امنیتی ایران و امریکا برای امنیت سازی در خلیج فارس در سه سطح نظامی و سیاسی و اقتصادی با هم متفاوتند.