روابط خارجی

روابط خارجی

روابط خارجی سال دهم زمستان 1397 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

راهبردهای آمریکا در راستای هوشمندسازی تحریم ها علیه ایران و ارائه راهکارهای مقابله؛ با تأکید بر روابط مالی و بانکی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحریم آمریکا اشخاص بانک پیام رسان مالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۷ تعداد دانلود : ۸۵۰
تحریم های اقتصادی آمریکا به مثابه سلاحی نامتعارف در جنگ اقتصادی، امنیت اقتصادی ایران را نشانه رفته است. آمریکا علاوه بر وضع تحریم علیه حوزه های مختلف اقتصاد ایران، همواره درصدد هوشمندسازی و افزایش کارآمدی این تحریم ها بوده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به دو پرسش اساسی است: 1- راهبردهای آمریکا برای هوشمندسازی تحریم ها علیه ایران چیست؟ 2- مواجهه نامتقارن ایران با هدف کاهش کارآمدی تحریم های آمریکا شامل چه راهکارهایی است؟ نوآوری پژوهش حاضر در این است که موضوع هوشمندسازی و کارآمدسازی تحریم ها علیه ایران تاکنون در پژوهش های داخلی بررسی نشده است. روش پژوهش، تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با مطالعات اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داده است که راهبردهای آمریکا برای کارآمدسازی تحریم ها عبارت اند از: تمرکز بر تحریم اشخاص و نهادها و درج نام آن ها در لیست تحریم؛ تمرکز گسترده بر شناخت ذی نفع نهایی و توصیه به شرکت ها برای اعمال حداکثر سختگیری؛ حرکت آمریکا در جهت درهم تنیده کردن تحریم های هسته ای و تروریستی؛ استفاده از ظرفیت اندیشکده ها برای شناسایی نقاط آسیب پذیر و سرانجام استفاده مقامات آمریکا از گفت وگوهای چهره به چهره برای متقاعد کردن کشورها و شرکت های بزرگ نسبت به عدم تعامل با ایران. در مقابل اگرچه ایران توانایی مواجهه متقارن با این ابزارها را ندارد، اتخاذ راهبردهایی برای مقاومت و متنوع سازی ابزارهای نقل وانتقال وجوه می تواند تا حد زیادی، کارآمدی تحریم های آمریکا را کاهش دهد و برای این مقصود می توان در سه حوزه زیر پیشنهادهایی را ارائه کرد: 1- پیام رسان مالی بین المللی؛ 2- بستر بانکداری بین کشوری؛ 3- روابط کارگزاری.
۲.

نظم نوین جهانی و تحول در منطقه گرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطقه گرایی جدید نظم جهانی سیستم تابعه امنیت منطقه ای دیدگاه شبکه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۴۸۸
با اختتام دوره جنگ سرد، مسائل پیچیده و جدیدی مانند تضعیف عاملیت قدرت و امنیت نظامی، افزایش کنشگران غیردولتی و ظهور بازیگران جدید بین المللی و منطقه ای رخ داد و منطقه گرایی به عنوان چشم انداز و پارادایمی نوین مورد بازبینی قرار گرفت و این پرسش مطرح شد که «آیا با وجود تحولات جدید در سیستم بین الملل، تحول شبه پارادایمی در منطقه گرایی نوین به وجود آمده است؟ در این راستا دیدگاه رهیافت های تئوریک جدید به منطقه گرایی چگونه بوده است؟» در پاسخ این فرضیه مطرح گشت که «اکنون منطقه گرایی از مهم ترین مسائل سیاست بین الملل بوده و در سطوح مختلف نسبت به نوع کلاسیک متحول شده است». همچنین، در این موضوع رهیافت های شبکه ای، ساختارگرایی، سیستم های تابعه، امنیت منطقه ای و نظریات متأخر، برخلاف نگرش های رئالیستی، دیدگاه های جدید و متنوعی را مطرح کرده اند.
۳.

روندپژوهی الگوی رفتاری فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل متحد (2019- 1945)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شورای امنیت قدرت وتو سیاست گلیستی اتحادیه اروپا فرانسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۳۱
ناسازگاری نظم جهان یالتایی با درک فرانسه و تلاش برای تفوق بر نظام مسلط بر اساس منطق الیگارشی بین المللی در عصر جنگ سرد و بازیگری موازنه ساز در عصر پساجنگ سرد اهتمام اصلی پاریس تلقی می شود. به بیان دیگر، گذار از مقدس سازی گسترده، عقلانیت ایدئولوژیک و گلیسم تهاجمی عصر جنگ سرد به سوی پراگماتیسم، دیپلماسی تعدیل منازعه و موازنه سازی، دگردیسی هایی در رفتار رأی دهی فرانسه در شورای امنیت ایجاد کرد. چنین چرخشی ناشی از بسترمندی و زمینه پروردگی گلیسم فرانسوی بود. بر این اساس پرسش از منطق رفتار رأی دهی فرانسه در شورای امنیت، اهتمام اصلی پژوهش جاری بوده است. پایداری اهداف استراتژیک و چرخش تاکتیکی دکترین مسلط رفتاری پاریس تلقی شده و در واقع، دستیابی به موقعیت و پرستیژ بین المللی و تبدیل شدن به بازیگر متنفذ در عرصه جهانی بر اساس سه اصل «استقلال»، «کنش گرایی» و «حضور بین المللی» فرضیه اصلی این تحقیق بوده است. برآورد رفتار رأی دهی نیازمند تبیین سطوح خرد، میانی و کلان سیاست خارجی پاریس بوده و پژوهش حاضر با روش شناسی تحلیلی- تطبیقی و بر اساس تز تغییر قدرت و موازنه قوا به آزمون فرضیه تحقیق پرداخته است.
۴.

سیاست خاورمیانه ای بریتانیا در دوره پسابرگزیت مطالعه موردی: خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بریتانیا پسابرگزیت خلیج فارس امنیت انرژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۸۹
پیروزی شگفتی ساز حامیان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در رفراندوم 23 ژوئن 2016، از پیچیده ترین بحران های سیاسی لندن در نیم قرن گذشته بود که در کوتاه مدت موجب تمرکز دولت بریتانیا بر طیف گسترده ای از مسائل و موضوعات مرتبط با اهداف و ایده های پسابرگزیتی شد. از آنجایی که طرح «بریتانیای جهانی» یکی از مؤلفه های کلیدی و مورد تأکید کنونی در سیاست خارجی لندن است، بریتانیا از طریق قدرت نرم خود درصدد ایجاد تغییرات اساسی در فعالیت ها و برنامه های خویش خواهد بود. قدر مسلم آنکه با تغییرات احتمالی در سیاست خارجی بریتانیا در دوره پسابرگزیت، این کشور چاره ای جز تحکیم و تداوم اتحاد سنتی خود با خلیج فارس نخواهد داشت. به این ترتیب، آینده روابط بریتانیا با خلیج فارس یکی از موضوعات قابل توجه در محافل سیاسی امروز به شمار می رود. بر این اساس، هدف مقاله حاضر تحلیل سیاست بریتانیا در قبال خلیج فارس در دوره پسابرگزیت با تأکید بر رویکرد آینده پژوهی و پاسخ به این سؤال بوده است که «سناریوهای محتمل در روابط بریتانیا و خلیج فارس در دوره پسابرگزیت به چه صورت خواهد بود؟» با بررسی پیشینه بریتانیا در خلیج فارس و استفاده از سناریونویسی، آینده سیاست خارجی بریتانیا در خلیج فارس را می توان دربرگیرنده عوامل سیاسی، اقتصادی، امنیتی و انرژی برشمرد. نتایج تحقیق پیش رو بیانگر این امر بوده است که با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، حضور لندن در خلیج فارس بر پایه یک استراتژی و حرکت بر مبنای الزامات بلندمدت در راستای ایجاد ثبات و فرصت های اقتصادی بر اساس مجموعه ای از رفتارهای جمعی در جهت توسعه اهداف استراتژیک بلندمدت در دوره پسابرگزیت خواهد بود.
۵.

روندهای الگویی سیاست خارجی امارات متحده عربی از 2017-1971(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی امارات متحده عربی منافع تحولات الگوها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۴ تعداد دانلود : ۵۵۹
سیاست خارجی امارات متحده عربی از 1971 تاکنون با تغییرات الگویی و رفتاری همراه بوده است. علی رغم بحران های مداوم در سرتاسر خاورمیانه و خلیج فارس، ماهیت فدرال امارات متحده عربی نوعی سیاست خارجی سازنده ایجاد کرده که به بقای این کشور آسیب پذیر منجر شده است؛ به عبارت دیگر، امارات متحده عربی کشوری با سیاست خارجی چندگانه است. بررسی سیاست خارجی امارات متحده عربی از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۷۱ نشان داده که مسائل و منافع ویژه ای در سراسر این دوره ثابت باقی مانده است. در عین حال، تغییرات در عرصه جهانی و دگرگونی در ساختار نظام بین الملل، به ویژه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور نظام تک قطبی، تأثیر مستقیمی بر دخالت سایر قدرت های بزرگ در منطقه خلیج فارس داشته است و در پاسخ به این تغییرات، الگوهایی که در آن ها امارات متحده عربی منافع سیاست خارجی خود را در منطقه دنبال می کند، تغییر کرده است که این الگوها در میان موضوعات اساسی به عنوان اجزای مهم سیاست خارجی امارات، قابل شناسایی است. این مقاله درصدد پاسخ دهی به این پرسش اصلی بوده که «سیاست خارجی امارات از سال 1971 تا 2017 چه تحولات الگویی را تجربه کرده است؟» پاسخ این بوده که این تحولات الگویی عبارت بوده اند از: تعهدگرایی عربی و همزیستی اسلامی، رفتار صلح آمیز و بی طرفانه در قبال مسائل منطقه، طرف داری اعراب، طرف داری غرب، میانه روی و تعهد به مشارکت امنیتی. در واقع سیاست منطقه ای و جهانی امارات، تابعی از تحولات الگویی در سیاست خارجی آن بوده است. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تبیینی تلاش کرده است تا با بررسی تحولات سیاست خارجی امارات متحده عربی از زمان تأسیس آن، در روشی که امارات متحده عربی در آن اهداف سیاست خارجی خود را دنبال می کند، سبک خاصی را تشخیص و توضیح دهد.
۶.

تحول در سیاست خارجی و نقش جهانی آمریکا از منطق بین الملل گرایی لیبرال به نئومرکانتیلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی آمریکا منطق بین الملل گرایی لیبرال اوباما ترامپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۵۰۱
هدف اصلی این پژوهش مطالعه «تحول نقش جهانی آمریکا در عرصه بین الملل» بوده است. بر طبق استدلال این پژوهش سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا پس از جنگ جهانی دوم تاکنون مبتنی بر منطق بین الملل گرایی لیبرال بوده است و با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، تحولی جدید در نقش جهانی آمریکا در حال شکل گیری است که در صورت تداوم می تواند نظم بین الملل را متحول سازد. از این رو تمرکز پژوهش معطوف به استدلال های طرف داران ایفای نقشی محدود برای آمریکا در عرصه بین الملل بوده است. پرسش اصلی پژوهش این بوده که «چرا رویکرد دولت آمریکا در دوران ترامپ از منطق بین الملل گرایی لیبرال به منطق نئومرکانتیلی تغییر کرده است و آیا این تغییر می تواند نظم بین المللی را تغییر دهد؟» بر طبق فرضیه اصلی پژوهش هزینه مند بودن منطق بین الملل گرایی لیبرال برای آمریکا انتقادات گسترده ای را به همراه داشته و با قدرت یابی ترامپ، به عنوان جدی ترین منتقد این منطق، زمینه برای حرکت به سوی رویکرد نئومرکانتیلی فراهم آمده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و از منابع مکتوب و مجازی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰