مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
نظریه زمینه ای
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
371 - 398
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای به بررسی عوامل و زمینه های خشونت علیه زنان در خانواده پرداخته شده؛ لذا برای گردآوری اطلاعات و انتخاب مشارکت کنندگان برای انجام مصاحبه از نمونه گیری هدفمند استفاده شده، که برای رسیدن به موارد مطلوب و اشباع نظری با ۲۱ نفر از زنان مورد خشونت قرار گرفته که به مرکز اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان نهاوند مراجعه کرده اند، مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. بعد از بررسی محتوای اظهارات مشارکت کنندگان با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، ۲۰ مقوله عمده و یک مقوله مرکزی یا هسته تحت عنوان «خشونت خانوادگی بازتاب ساختار نابرابری جنسیتی و اجتماعی» انتخاب و استخراج گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل و زمینه هایی نظیر: اعتیاد شوهر، نگرش مردسالاری، بیکاری همسر و جامعه پذیری نقش های جنسیتی، به عنوان شرایط علّی و عواملی نظیر مشکلات و اختلالات شخصیتی شوهر، ازدواج اجباری و زودهنگام، مشاهده و تجربه خشونت و عدم حمایت خانواده و اطرافیان به عنوان شرایط زمینه ای و عواملی نظیر دخالت خویشاوندان و اطرافیان و تحصیلات پایین شوهر به عنوان شرایط مداخله گر در بروز و افزایش خشونت علیه زنان تأثیر داشته اند؛ هم چنین راهبردها و عکس العمل های مختلفی ازسوی مشارکت کنندگان در برابر خشونت شوهران، نظیر: تحمل خشونت، طلاق عاطفی، مقاومت و اقدام تلافی جویانه، درخواست طلاق و مراجعه به مراکز مشاوره و اورژانس اجتماعی اتخاذ گردید..
تبیین مدل ارتقای صلاحیت اخلاق حرفه ای مهندسان در رشته مهندسی عمران بر اساس نظریه زمینه ای
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
1 - 30
با وجود آنکه درباره نقش اخلاق در حرفه مهندسی، به خصوص مهندسی عمران، توافق کلی وجود دارد، اما مدلی که بتواند بیانگر نحوه ارتقای صلاحیت اخلاق حرفه ای مهندسان عمران باشد، ارائه نشده و تبیین نظری روشنی صورت نگرفته است. در این مطالعه هدف ارائه مدلی برای ارتقای صلاحیت اخلاق حرفه ای مهندسان در رشته مهندسی عمران بود. اینپژوهشدرچارچوبرویکردکیفیوبابه کارگیریروشتحقیقداده بنیادانجامگرفته است. ابزارجمع آوریداده هامصاحبه هایاکتشافینیمه ساختاریافتهبود. به منظور گردآوریاطلاعات،بابه کارگیریروشنمونه گیریهدفمند از نوع دیدگاه فرد ماهر با 25 نفرازمهندسانرشتهعمرانمصاحبهشد. تجزیهوتحلیلداده هادرسه مرحلهکدگذاریباز،محوریوانتخابیانجامگرفت. روایی محتوایی مدل با دو شاخص CVR و CVI بررسی و از طریق ثبات فرایند دستیابی به نتایج، شاخص اعتماد به یافته های پژوهش حاصل شد. نتایج پژوهش نشان دهنده استخراج 487 کد از مصاحبه ها و نیز احصای 42 مفهوم و 13 مقوله بود که در قالب مدل پارادیمی شامل صلاحیت اخلاق حرفه ای مهندسان عمران به عنوان مقوله محوری و شرایط علّی (عوامل فردی و محیطی)، عوامل زمینه ای (صلاحیت های حرفه ای)، شرایط مداخله گر (فساد اداری و محیط)، راهبردها (برنامه ریزی منابع انسانی، ساختار سازمان، مسئولیت پذیری حرفه ای، تعهد حرفه ای، افشاگری، همکاری سازمان های مختلف با مهندسان) و عوامل پس آیندی (آثار اخلاق حرفه ای) قرار گرفت. مدل ارائه شده می تواند راهنمای عمل برای مهندسان عمران باشد. همچنین با گنجاندن این مدل در درس اخلاق حرفه ای مهندسی و آموزش آن می توان میزان رعایت کدهای اخلاقی را در میان دانشجویان مهندسی عمران افزایش داد.
الگوی ساختار سازمانی انجمن معتادان گمنام شهر تهران: مدلی برآمده از نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۲۴۴-۲۱۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناخت الگوی ساختار سازمانی در انجمن معتادان گمنام شهر تهران بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع نظریه گراندد تئوری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه صاحب نظران و متخصصان و اعضای پیشکسوت انجمن معتادان گمنام بود و از بین آن ها 18 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و گزینشی با استفاده از نرم افزار MAX.QDA 2020 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مقوله محوری در ساختارِ سازمانی انجمن معتادان گمنام پذیرش هدفمندی فرایند بهبودی بود. شرایط زمینه ای شامل اصول اساسی انجمن و ویژگی های سازمانی و شرایط علّی شامل باورهای بنیادین، دوگانه های انجمن و سلطه ایمان محوری بود. مقوله های دیالکتیک فرد و جامعه در انجمن، فرصت های درون انجمنی و تهدیدهای درون سازمانی نیز شرایط مداخله ای این ساختار سازمانی را تشکیل دادند. استراتژی های انجمن معتادان گمنام نیز شامل استراتژی های سازمانی و مکانیسم های بازتوانی بودند. در نهایت، مقوله شیوه های درمانی و مکانیسم بازتوانی به عنوان پیامد ساختار سازمانی انجمن معتادان گمنام شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که ساختار سازمانی انجمن معتادان گمنام در شیوه اجرا اگرچه موفقیت های چشمگیری داشته است، اما در ساختار قدرت که سلسله مراتبی و مبتنی بر حلقه های عمودی قدرت است و در برخی باورهای بنیادین با استحاله هویت افراد وابسته به مواد روبرو شده که انتقاد برخی از بنیان گذاران این انجمن در ایران را نیز به همراه داشته است.
آسیب شناسی پژوهش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی: مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: آسیب شناسی پژوهش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی از منظر متخصصان دانشگاهی هدف تحقیق حاضر است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه پردازی زمینه ای انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود و تجزیه وتحلیل و کدگذاری داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA 10انجام شد. جامعه پژوهش را اعضای کمیته برنامه ریزی علم اطلاعات و دانش شناسی ،و صاحبنظرا ن دانشگاه تشکیل دادندکه با روش نمونه گیری هدفمند ترکیبی تعداد 13 نفر به عنوا ن حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها: 405 مفهوم در مرحله کدگذاری باز در46 مقوله فرعی و 25 مقوله اصلی انتخاب و دسته بندی شد. در شرایط زمینه ای 34 مفهوم و 5 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی ؛ در شرایط علی 89 مفهوم و15مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی ؛درشرایط مداخله گر 142 مفهوم و 13 مقوله فرعی و 9مقوله اصلی؛ در راهبردها 114 مفهوم و 8 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی ؛ و در پیامدها 26 مفهوم و 5مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی استخراج شد. اصالت اثر: عوامل موثردر"آسیب شناسی پژوهش" در این تحقیق شناسایی وتحلیل شد و در قالب یک الگو ارایه گردید.
ارائه مدل موفقیت برای سازمان های غیردولتی فعال درزمینه بوم گردی در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 26
حوزه های تخصصی:
سازمان های غیردولتی زمینه ساز مشارکت مردم در امور اجتماعی هستند و نقش مهمی در توسعه بوم گردی دارند. با وجود این، تاکنون مؤلفه های مؤثر بر موفقیت این سازمان ها در برنامه ریزی و توسعه بوم گردی بررسی نشده است. مطالعه حاضر با روش نظریه زمینه ای به واکاوی نقش این سازمان ها در توسعه بوم گردی در نواحی روستایی ایران پرداخته، ویژگی های سازمان های موفق را احصاء و در نهایت مدل تبیین کننده موفقیت این سازمان ها را ارائه کرده است. مشارکت کنندگان این مطالعه شامل 37 نفر از متخصصان بوم گردی، مدیران و کارشناسان سازمان های غیردولتی، مدیران دولتی و مالکین اقامتگاه ها بودند که با نمونه گیری نظری انتخاب شدند. از تحلیل مصاحبه ها، 64 کد باز و از تلفیق کدهای باز حول یک محور، 6 کد محوری شامل توسعه درون زا، توسعه محله ای دارایی محور، کدهای رفتاری سازمان های غیردولتی، ویژگی های حرفه ای سازمان های غیردولتی موفق، الزامات درون ساختاری و الزامات پروژه های موفق به دست آمد. در مدل حاصل از این مطالعه، توسعه درون زا و دارایی محور به عنوان پارادایم غالب بر فعالیت این سازمان ها در نظر گرفته شد. توجه به مشارکت و انتفاع مستقیم جامعه محلی در برنامه ریزی و مدیریت پروژه های بوم گردی و آگاه سازی جامعه محلی از قابلیت درآمدزایی دارایی ها و جاذبه های محلی برای موفقیت سازمان های غیردولتی توصیه می شود.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
378 - 396
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی با رویکرد نظریه زمینه ای بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای به مطالعه عوامل و پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده پرداخته است. برای گردآوری اطلاعات و انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و با پیشرفت مطالعه، نمونه گیری موارد مطلوب صورت گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری با 21 نفر از زنان مورد خشونت قرار گرفته که به مرکز اورژانس اجتماعی شهر نهاوند مراجعه کرده اند، مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. که بعد از تحلیل و بررسی محتوای مصاحبه ها، با کدگذاری باز 202 مفهوم اولیه و در کدگذاری محوری، 20 مقوله عمده و درنهایت یک مقوله مرکزی یا هسته ای استخراج گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که عواملی نظیر اعتیاد شوهر، مشکلات و اختلالات شخصیتی، ازدواج اجباری و زودهنگام، نگرش مردسالاری در خانواده، عدم حمایت خانوادگی، نقص جامعه پذیری و تربیت اجتماعی و شرایط نامناسب اقتصادی از عوامل مؤثر و عمده در افزایش و بروز خشونت علیه زنان در خانواده محسوب می شوند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج و یافته های به دست آمده از این پژوهش کیفی، برگزاری کارگاه ها جلسات مهارت های زندگی و مشاوره های پیش از ازدواج جهت افزایش آگاهی و شناخت زوجین از هم و برخورد با یکدیگر مخصوصاً در اوایل زندگی جهت مقابله و کاهش پدیده خشونت علیه زنان پیشنهاد می شود.
بازنمایی فرایند شکل گیری مهارت های اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی با محوریت برنامه درسی پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
19 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف: مهارت های اجتماعی از طریق مواجهه با محیط های اجتماعی و بخشی از فرآیند آموزش که به صورت ضمنی و غیرقابل تدریس (برنامه درسی پنهان) در دسترس فراگیران قرار می گیرد توسعه می یابد. این مطالعه در صدد، بازنمایی فرایند شکل گیری مهارت های اجتماعی در دانش آموزان دوره ابتدایی با محوریت برنامه درسی پنهان انجام شد.
روش: لذا از روش کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند از 15 نفر آموزگار دوره ابتدایی شهر مهاباد تا اشباع نظری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها نیز به روش مقایسه مداوم، به واسطه کدگذاری باز، محوری و انتخابی در قالب 9 مقوله کلی و 23 مقوله فرعی تحت نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 انجام پذیرفت. الگوی داده بنیاد در این بررسی از طریق مدل گرافیکی (خروجی های مکس کیودا) به تصویر کشیده شدند.
یافته ها: الگوی نهایی در قالب عوامل زمینه ای شامل؛ خانواده، مدرسه و همسالان، عوامل فرایندی شامل؛ تعامل با محیط، مهارت آموزی، تغییر و اصلاح رفتار و روش های آموزش و عوامل پیامدی؛ شامل مهارت های مطلوب اجتماعی و مهارت های نامطلوب اجتماعی استخراج و بر اساس عناصر سه گانه مدل Strauss and Corbin (2008) دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهارت های اجتماعی در دانش آموزان فرایندی چندبعدی بوده که نیازمند نگاهی جامع و چندسویه به نظام آموزشی در قالب برنامه های آشکار درسی با تأکید بر برنامه درسی پنهان و کارکردهای آن (ساختار مراکز آموزشی، جو اجتماعی و خانواده) است.
طراحی مدل مفهومی مرجعیت رسانه ای برای سازمان صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها پدیده هایی چندکارکردی هستند که همزمان و هم اندازه با تلاش برای سودآوری از طریق جذب مشتری باید بر هدایت مخاطب از راه نفوذ و اثرگذاری فکری و فرهنگی نیز متمرکز شوند. دیدگاه های تک جانبه به رسانه ها، نبود امکان تفاهم نظری، معطل ماندن بخش بزرگی از ظرفیت درک نظری و ارتقای عملی رسانه ها را در تحقق دوگانه یاد شده در پی داشته است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با ارائه مدل مفهومی مرجعیت رسانه ای به صورت ویژه برای سازمان صداوسیما، رویکرد نوینی در این حوزه ارائه شود. طراحی مدل مفهومی، با روش نظریه زمینه ای و رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین انجام گرفته و مدل نهایی در شش عرصه کلی تبیین شده است. طبق یافته های این پژوهش، مرجعیت رسانه ای بر اثر عدالت، استقلال و پیشتازی رسانه ایجاد می شود، در بستر صلاحیت های سازمانی همچون بلوغ سازمانی، فرهنگ تعالی خواه و مدیریت صحیح استعدادها به شکوفایی می رسد، از طریق راهبردهایی همچون تمرکز بر قلمرو عملکرد راهبردی، اتحاد و توسعه بازار و چرخش پارادایم های رقابتی عینیت می یابد و در نهایت، به شهرت رسانه ای مثبت در میان ذی نفعان مختلف می انجامد. رسانه مرجع به دلیل کیفیت و کمیت مناسب در پاسخگویی به میل و نیاز مخاطبان و همچنین ظرفیت ارتباطی بالا با بدنه اجتماعی، از امکان اثرگذاری بسیاری در عرصه تحقق مصالح عمومی جامعه برخورداراست.
تحلیل کیفی دلایل و زمینه های اقدام به خودکشی زنان شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
95 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف: اقدام به خودکشی به مثابه یک پدیده پیچیده و چند بعدی که دارای ابعاد مختلفی از جمله روانی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی است که بر اساس آمار و شواهد مستند به نحو بی سابقه ای افزایش یافته است. این پژوهش به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های اقدام به خودکشی زنان شهر یاسوج می باشد.
روش : این پژوهش به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های خودکشی زنان شهر یاسوج با استفاده از روش کیفی و رویکرد نظریه مبنایی است. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 10 نفر از زنان 35-15 ساله شهر یاسوج که به دلیل اقدام به خودکشی به اورژانس اجتماعی ارجاع داده شده بودند، که به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند و سپس داده های به دست آمده با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، مرکزی و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان از وجود 9 مقوله اصلی در اقدام به خودکشی است که عباتنداز: «مواجهه با خشونت»، «خانواده نابسامان»، «مشکلات روان شناختی»، «سنت گریزی»، «مهارت های مقابله ای ناکارآمد»، «جبران کاستی ها»، «فشار هنجاری»، «بازتولید شرایط» و «سهم خواهی». مقوله هسته پژوهش نیز «خودکشی عملی نیت مند تا کنشی رهایی بخش» می باشد.
بسترهای تشدید فاصله بین پیروان ادیان و مذاهب در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
35 - 63
حوزه های تخصصی:
در بستر متنوع قومی و مذهبی ایران زمین، دائما مسئله نحوه و کیفیت تعامل بین اقوام و پیروان مذاهب مورد بحث بوده است. این تعامل می تواند متأثر از عوامل واگرا باشد. نظر به اهمیت دوچندان همسویی و وحدت ملی در شرایط تاریخی کنونی، در این مقاله سعی شده است تا زمینه ها و دلایل تشدید اختلاف و فاصله افتادن بین ادیان و مذاهب در استان سیستان و بلوچستان، که میزبان پیروان اقوام و مذاهب متعددی است، مطالعه شود. در این مقاله ذیل چارچوب مطالعه کیفی و بر اساس نظریه زمینه ای با 25 نفر از ساکنین استان سیستان و بلوچستان طی بازه زمانی 6 ماهه مصاحبه انجام شده است. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری نظری بوده و با مشارکت کنندگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. یافته ها بر اساس روش اشتراوس و کوربین کدگذاری و تحلیل شده اند. در کدگذاری باز، متن مصاحبه ها چندین بار خوانده و حدود 95 مفهوم از جملات معنی دار استخراج شد. مفاهیم در کدگذاری محوری در 16 مقولهٔ فرعی و 7 مقولهٔ اصلی و انتزاعی تر تلفیق شدند. در نهایت یک مقولهٔ هسته ای نهایی «نیروهای واگرا و ازهم گسیختگی تعاملات بین ادیان و مذاهب» که جامع و چکیده ای از تمامی مقولات اصلی و تحلیل داستانی از فرایند داده هاست، استخراج شد. این مطالعه ثابت می کند که عواملی تحت عنوان تبعیض، عدم پذیرش دیگری، نابخردی برخی علمای دینی و فقدان گفت وگوی آزاد و در بستری که بنا به مشکلات اقتصادی و تحت تأثیر جغرافیای فرهنگی شکل گرفته و با مداخله عواملی مانند تعصبات شدید قومی و دینی منجر به شکل گیری شبکه تعاملی متعصب و منافع داخلی و خارجی شده است که در راستای منع تعامل بین ادیان و مذاهب فعالیت می کنند. پیامد این فرایند هم روی آوردن به کنش تحقیرآمیز و توهین آمیز افراد و همچنین تغییر تصور آن ها نسبت به دین است.
نظریه زمینه ای پیرامون اقدام به تکرار قاچاق موادمخدر (موردمطالعه: زندانیان زندان مرکزی کرمان زمستان 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
257 - 304
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه دسترسی به نظریه زمینه ای[1] درباره تکرار قاچاق موادمخدر براساس عمیق ترین درک ممکن کنشگران از این پدیده اجتماعی است. در مطالعه حاضر ابعاد مختلف تکرار جرم در پارادایم تفسیری با استفاده از رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای حاصل شد. زندانیانی که قبلاً به جرم قاچاق موادمخدر محکوم شده اند، اما باز جرم خود را تکرار کرده و دستگیر شده اند، جمعیت هدف این تحقیق بودند که 34 نفر از زنان و مردان زندانی در زندان مرکزی شهر کرمان بودند و با روش هدفمند انتخاب شدند. یافته های حاصل شامل 120 کد اولیه، 15 طبقه میانی و چهار طبقه اصلی است که می توان براساس آن ها به تفسیر تکرار جرم زندانیان کرمان پرداخت. این طبقات عبارت اند از: 1. تکرار جرم به مثابه کنش عقلانی؛ 2. تکرار جرم به مثابه کنش اجتماعی؛ 3. تکرار جرم به مثابه کنش کمال گرایانه؛ 4. تکرار جرم به مثابه کنش اجتناب ناپذیر. مقوله مرکزی این پژوهش «تکرار جرم به مثابه بن بستی برای جبران زندگی ازدست رفته» است که با شرایط علّیِ ویژگی های فردی، الگوی رفتاری مجرمانه، طبقه اجتماعی و سرگشتگی زنان، در شرایط زمینه ای الگوی رفتاری تحقیرآمیز و بی اعتمادی، مشکلات اقتصادی، نبود فرصت کاهش جرم در جامعه و الگوی رفتاری انگ زنی با مداخله باورهای کمال گرایانه، روابط زناشویی و شالوده شکنی دینی و استراتژی های الگوی رفتاری عدالت محور، زیرساخت های حمایتی شکل گرفته و به پیامدهای تشدید بحران هویت و طرد اجتماعی و بدبینی منجر شده است. [1]. Grounded Theory
برساخت اجتماعی تعامل بین ادیان در استان سیستان و بلوچستان: مطالعه ای کیفی از منظر جوانان تحصیل کرده شهرستان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
5 - 27
حوزه های تخصصی:
اگر تعامل و گفتگوی بین ادیان را به تعامل مشارکتی، سازنده و مثبت بین افراد دارای سنت های مختلف دینی در دو سطح فردی و نهادی تعبیر کنیم، می توانیم هدف از آن را ارتقاء درک بین ادیان یا عقاید مختلف برای افزایش پذیرش دیگران تعریف کنیم. هدف این پژوهش شناخت و مطالعه زمینه های تقریب و تعامل بین ادیان در استان سیستان و بلوچستان است. این پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از جوانان ساکن شهرستان زاهدان صورت گرفته است. داده ها بر اساس روش اشتراوس و کوربین کدگذاری شدند. بنا به یافته های این پژوهش می توان زمینه های منجر به ترویج فرهنگ تعامل بین ادیان در شهرستان زاهدان را در مواردی مانند همگرایی در فضای آموزشی و توسعه تعاملات بین ادیان، اتخاذ روش های تربیتی مفید با محوریت تعاملات مثبت و سازنده با سایر ادیان و مذاهب، ترسیم الگوی دینداری وفاق آفرین، گذر از اختلافات دینی به تعاملات صمیمانه فرادینی و همزیستی مسالمت آمیز در سایه صلح و احترام متقابل برشمرد.
مطالعه کیفی سلامت روانی در مناسبات کرونایی؛ مورد کاوش: پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
115 - 149
حوزه های تخصصی:
یکی از گروه های اصلی که در طی شیوع بیماری ویروس کرونا بار روانی سنگینی را به دوش می کشید، کادر درمان بود. این تحقیق در تلاش است تا شناخت وسیع تری از دلایل،زمینه ها و پیامد های بیماری کرونا بر سلامت روان کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی بیرجند به دست آورد.از این رو با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزاد در چارچوب نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری از 30 نفر از پرسنل این سازمان داده های لازم گرد آوری شد.از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته شد.برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش:کنترل یا اعتبار یابی توسط اعضا،مقایسه های تحلیلی و استفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است.طبق یافته های تحفیق محیط های استرس زا ی شغلی و اجتماعی/ خطر اشتباهات و بروز حوادث شغلی/ اختلال در سلامت جسمانی به عنوان مهمترین شرایط علی و همچنین وضعیت نامطلوب حقوق و مزایای شغلی/ منزلت و اعتماد اجتماعی ادراک شده / امید اجتماعی ادراک شده به عنوان عوامل مداخله گر،بی اعتمادی به مدیریت و (ضعف) زیرساختی فرهنگی-آموزشی به عنوان شرایط زمینه ای ، اقدامات اصلاحی دولت/ افزایش سطح آگاهی عمومی/افزایش انگیزه پرسنل ، بهبود مهارت کاری و حرفه ای به عنوان عمل-تعامل ها و واکنش رفتاری-عملکردی/ علائم جسمانی -روانی به عنوان پیامدها مشخص شده است.نتیجه گیری: سلامت روان پرسنل تحت تاثیر عوامل درون و برون سازمانی(اجتماعی) شکل می گیرد که مهمترین عامل تاثیرگذار بر آن عملکرد مدیریتی در جامعه است
کندوکاو خشونت و راهبردهای مقابله با آن در میان دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
258 - 280
حوزه های تخصصی:
خشونت در مدرسه پدیده ای است که می تواند کودکان را از سنین پایین با انواع آسیب درگیر کند و بر زندگی فردی و اجتماعی آنان اثرات بلندمدتی بگذارد. بر این اساس، مطالعه حاضر درصدد بررسی خشونت و راهبردهای مقابله با آن در میان دانش آموزان است. روش شناسی کیفی نظریه زمینه ای به عنوان رویکرد پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. میدان مطالعه، شهر شیراز است و مشارکت کنندگان هجده نفر (شش پسر و دوازده دختر) از دانش آموزان مقطع سوم و چهارم ابتدایی که در کانون پرورش فکری شماره یک شیراز عضو بودند با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها منجر به خلق سیزده مقوله و یک مقوله هسته گردید که عبارت انداز: خشونت عمودی، خشونت افقی، توسل به خشونت فیزیکی، پاپوش درست کردن، توسل به مسئولین مدرسه، انفعال، گفتگو و پیگیری، حمایتگری، توسل به شبکه خانوادگی، تاکتیک دوست شدن، مقاومت در درس (مثبت و منفی)، اقناع، قطع ارتباط و گریز. مقوله هسته نیز عبارت است از: مدرسه کانون تولید و بازتولید خشونت. به طورکلی یافته ها نشان می دهد که خشونت به زبان مشترک در ساختار آموزشی بدل شده است و با تغییر ماهیت، بیش از آنکه به جسم کودکان آسیب وارد کند، روح آن ها را مورد آزار قرار می دهد. بر این اساس کودکان برای کاهش آسیب و تغییر وضعیت موجود خود به عنوان قربانی روش های خلاقانه ای را در مواجهه با خشونت در محیط مدرسه خلق می کنند و بکار می برند.
بازسازی معنایی شیوه مواجهه دامداران روستایی با پدیده خشکسالی و بحران آب در منطقه موسی آباد از توابع شهرستان تربت جام بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
60 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف: وضعیت کاهش بارندگی ها، خشکسالی و به طور کلی تغییرات اقلیمی در دهه های اخیر مسایل فزاینده ای را برای کشورمان رقم زده است. این مسایل برای مناطق خشک کشور بسیار عمیق تر و ملموس تر قابل درک است به ویژه اگر شیوه معیشتی به گونه ای باشد که مستقیماً متأثر از وضعیت بارش ها باشد هدف از تحقیق حاضر درک معنایی بحران آب و خشکسالی نزد دامداران منطقه موسی آباد از توابع شهرستان تربت جام است.روش و داده: این پژوهش با روش زمینه ای اشتروس و کوربین، انجام شده است. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده گردید و معیار اتمام تعداد مصاحبه ها (۲۲ مورد) رسیدن به اشباع نظر بوده است.یافته ها: با استفاده از مرحله کدگذاری باز، ۵۹ مفهوم اولیه استخراج و با تبدیل آن ها به مفاهیم انتزاعی، ۲۲ مقوله اصلی به دست آمد. سپس در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای – دامداری سنتی در منگنه ی دوگانگی ها - استخراج شد.نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که از نگاه دامداران منطقه موسی آباد، خشکسالی و بحران آب رابطه ی مستقیمی با دوگانگی هایی دارد که در عمل خود را در قالب یک بلاتکلیفی منجر به نابودی تدریجی دامداری سنتی ظاهر کرده است. چنین به نظر می رسد که دولت خواسته یا ناخواسته به دلیل سیاست های دوگانه ای که در ارتباط با مناطق روستایی و شیوه معیشت آنان در پیش گرفته، مقصر و بازیگر اصلی پدیده پیامدهای خشکسالی و بحران آب برای دامداران سنتی شناخته می شود. نوآوری، کاربرد نتایج: این پژوهش با استفاده از روش کیفی نظریه زمینه ای برای اولین بار به تجربه زیسته و مشکلات و مسائل حاصل از خشکسالی برای دامداران منطقه موسی اباد پرداخته است.با الهام گرفتن از نظریه ی الینور استروم، پیشنهاد شد که دولت با باز اندیشی در این شیوه سیاست گذاری های دوگانه، دست کم تکلیف خودش و این قشر بزرگ از جامعه روستایی را مشخص کند.
بررسی و نقد کتاب مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
249 - 272
در حوزه پژوهش های کیفی، کتاب های مرجع زیادی وجود دارد که هریک به دلیلی، مشروعیت و مقبولیت مناسبی میان خوانندگان کسب کرده اند. کتاب مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای، به قلم اشتراس و کوربین و ترجمه ابراهیم افشار از جمله کتاب های موفقی است که در این حوزه به رشته تحریر درآمده، 9 بار به چاپ رسیده و به عنوان منبع درسی مقاطع تحصیلات تکمیلی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شد با رویکرد توصیفی-تحلیلی، با ذکر شواهد و مستندات و بر مبنای معیارهای ارزیابی معرفی شده از سوی شورای نقد و بررسی متون و کتب علوم انسانی، به نقد منصفانه و بدون سوگیری کتاب مذکور پرداخته شود. نقدها از دو نظرگاه شکلی و محتوایی ارائه شدند. بر این اساس، نقاط قوت اصلی کتاب، جامعیت محتوا در خصوص نظریه زمینه ای، دیدگاه منسجم و ساختارمند نسبت به موضوع و ارائه مثال های کاربردی هستند. در عین حال، این اثر نقاط قابل بهبودی دارد که از جمله مهم ترین آن ها می توان به فقدان توجه کافی به مرحله آماده سازی و ارائه گزارش پژوهش، روزآمد نشدن موضوعات به رغم تجدید چاپ های متعدد کتاب و عدم توجه به سایر روش های پژوهش کیفی اشاره داشت.
مطالعه کیفی خشونت خانگی علیه زنان حاشیه نشین بر اساس روش زمینه ای (مورد مطالعه: زنان حاشیه نشین شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
61 - 89
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، مطالعه کیفی خشونت خانگی علیه زنان با استفاده از روش نظریه زمینه ای است. جمعیت مورد مطالعه زنان متاهل حاشیه نشین شهر خرم آباد می باشد. روش نمونه گیری هدفمند و نظری و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق بود که بعد از مصاحبه با 20 نفر از این زنان، اشباع نظری حاصل شد. به منظورتحلیل داده ها از رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده شد.یافته ها نشان می دهد زنان مورد مصاحبه طیف وسیعی ازخشونت را تجربه کرده اند.پدیده محوری این مطالعه«نگرش مردسالارانه و زنان بی پناه در برابر خشونت»؛ شرایط علی حاکم بر این پدیده،سه مقوله اعتیاد شوهر، مسائل اقتصادی، نگرش مردسالارانه؛ بسترهای حاکم بر این پدیده، مناسبات قدرت،استیلای مردان و فرودستی زنان، عدم حمایت از طرف خانواده و اطرافیان، نبود حمایت قانونی واجتماعی؛ و شرایط مداخله گر پدیده محوری نیز سه مقوله ضعف مهارت های زندگی، ازدواج اجباری و زودهنگام و دخالت اطرافیان می باشد.راهبردهای به کار گرفته شده توسط زنان در مقابل خشونت، کمک از شبکه های حمایتی- خانوادگی، تحمل و کنار آمدن، انزوا و کناره گیری و مقاومت و چاره جویی می باشد که پیامدهایی همچون مشکلات روحی- روانی، آشفتگی جو خانواده و قربانی شدن فرزندان را به همراه داشته است.
سنخ شناسی طلاق بر اساس تجربه زیسته زوجین طلاق گرفته (مورد مطالعه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
167 - 194
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان مهم ترین نهاد تاریخ اجتماعی بشر، در دوران اخیر درگیر مسائل جدی شده است. در این بین طلاق، پدیده ای است که در پنج آسیب کلان و دارای اولویت کشور جای گرفته است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجربه مردان و زنان از طلاق در شهر خرم آباد بود که با روش شناسی کیفی و استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شد. به این منظور، سی مرد و زن طلاق گرفته شهر خرم آباد با روش نمونه گیری هدفمند و استراتژی گلوله برفی انتخاب شد. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. همچنین تجزیه و تحلیل مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، کد محوری و کدگذاری گزینشی صورت گرفته و از این فرایند، داده های زیر استخراج شد: طلاق عقلانی جاه طلبانه، طلاق عقلانی فاعلانه، طلاق عقلانی توافقی، طلاق عقلانی منفعلانه، طلاق غیر عقلانی شتاب زده و اجباری، پیامدهای پس از طلاق، شکست و سقوط مالی، نداشتن شغل هنگام طلاق، برچسب اجتماعی، انزوا و طرد اجتماعی، مورد اتهام قرار گرفتن، ابژه جنسی قرار گرفتن، تغییر جايگاه، نیازهای عاطفی و جنسی، بازيابی خود، مديريت ارتقای اجتماعی، معاشرت های همگون، عدم بیان طلاق، تحلیل و تفسیر آن، آخرين راه چاره واقعیت پدیدارشده بیانگر سنخ های متنوع برآمده از ساختار و عاملیت توأمان برای افراد مطلقه است. سنخ های بررسی شده از طلاق، بیش از هر چیزی طلاق را به مسئله ای پیچیده و چندبعدی بدل کرده است.
واکاوی تجربه وابستگی به مصرف مواد در دانشجویان: یک مطالعه مبتنی برنظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
7 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف: ﻫﺪف پژوﻫﺶ ﺣﺎﺿ ﺮ واکاوی و کشف ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ وابستگی و گرایش به مصرف مواد در دانشجویان ﺑﻮد. روش: روش این پژوهش نظریه زمینه ای از نوع کیفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان پسر مجرد دانشگاه های شهر یاسوج بود. از بین آنها 17 نفر به شیوه نمونه گیری ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ انتخاب شدند و بر اساس اصل اشباع، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد. برای تحلیل مصاحبه های انجام شده از روش تحلیل سیستماتیک استراوس و کوربین (1998) و سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بسترهای تعیین کننده و موثر بر گرایش و وابستگی به مصرف مواد شامل ابعاد تحصیلی، فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی بودند.کدگذاری داده ها به ایجاد مقوله و زیرمقوله هایی منجر شد که بیانگر شرایط علّی، زمینه ای، راهبردها و پیامدهای تجربه زیسته مصرف مواد از دیدگاه شرکت کنندگان در پژوهش بود. نتیجه گیری: شاخص های موجود در هر یک از مولفه های طبقات فوق به صورت زنجیری و به همراه مقولات دیگر می تواند به صورت علّی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به وابستگی به مواد گردد. با استفاده از نتایج این پژوهش می توان دانشجویان در معرض آسیب به مصرف مواد را شناسایی و اقدامات پیشگیرانه و درمانی برای آنان تنظیم کرد.
معناکاوی سبک زندگی جوانان مصرف کننده مواد اعتیادآور در فرحزاد تهران: مطالعه کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
55 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف معناکاوی سبک زندگی جوانان مصرف کننده مواد اعتیادآورِ در فرحزاد تهران انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه جوانان مصرف کننده مواد مقیم پاتوق فرحزاد تهران بودند که از بین آن ها 35 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفت. یافته ها: عوامل تاثیرگذار بر پیدایش و پویش سبک زندگی دل فریب اعتیادی و خودکشی خودخواسته شامل عوامل فردی و اجتماعی (شامل لذت جویی و حس کنجکاوی، پنداشت های غلط درباره مصرف مواد)؛ عوامل زمینه ساز، تداوم بخش و تشدیدکننده (شامل شرایط خانوادگی، اجتماعی، محیطی و اقتصادی)؛ و عوامل مداخله گر (شامل متغیرها و اختلالات روان شناختی و هیجانی، برچسب اجتماعی و پیامدها شامل احساس بی ارزشی، بی پناهی، شکست و خروج از زندگی معمولی) بودند. همچنین، راهبردها شامل معنابخشی به زندگی اعتیادی، مقاومت در برابر تغییر و تقسیم دردها با هم نوعان در پاتوق بود. نتیجه گیری: هم کنشی عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و نهادی در پیدایش و معنادهی به سبک زندگی اعتیادی مشارکت کنندگان مؤثر بود. آنها با ناکامی در زندگی برای جبران تنهایی و انزوا به سبک زندگی دلفریب اعتیادی روی آورده و مرگ تدریجی و خودکشی خودخواسته را تجربه کردند. توجه به واقعیت های فراروی زندگی نوجوانان و جوانان، به خصوص ناامیدی و سرخوردگی های آنان به طور عمیق و فهم معنای زندگی از دریچه دید آنان، توصیه می شود.