مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
سبک هندی
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۲۶۹-۲۴۷
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی هندسه برخی تصویرها، به ویژه تصویرهای سبک هندی، که در ساحت دانش بیان سنتی دیده نمی شود و دانشمندان این حوزه در سنت تاریخی به آن اشاره ای نکرده اند، به اندازه ای است که برای تجزیه و تحلیل آنها باید از ابزاری متناسب و درخور استفاده کرد. در مطالعه حاضر، که با روش کمی آماری انجام شده است، نخست با بسامدگیری به بررسی و مقایسه شمار شگردهای منفرد و آمیغی در 500 بیت از غزلیات بیدل (که به صورت تصادفی از سراسر دیوان او انتخاب شده) پرداخته شده و در ادامه، سه شگرد آمیغیِ «استعاره کنایه»، «استعاره ایهامی کنایه» و «استعاره ایهامی کنایه تشبیهی» در سازه تصویرهای بیدل بررسی شده است. نتایج این جستار نشان می دهد که در هر دو بیت از اشعار بیدل، تقریباً، یک صناعت آمیغی وجود دارد؛ نیز یک سوم تصویرهای بیدل به دست یاری همین شگردها خلق شده است و این یعنی با بسنده کردن به عناصر چهارگانه بیان سنتی (تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز) و نادیده گرفتن ابزارهای ادبی آمیغی، تحلیل و تفسیر سازه های بیدل ناقص و نارسا خواهد بود.
تحلیل بسامد چشمگیر اسلوب معادله در سبک هندی از چشم انداز نظریه تامس کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک هندی یکی از متمایزترین سبک های شعری کلاسیک فارسی است که با سبک های قبل و بعد از خود تمایزاتی آشکار داشته و اصول و موازین خاص خود را داراست. از جمله ی این عناصر تمایزبخش بسامد فراوان کاربرد اسلوب معادله است. توجه ی ویژه ی شاعران این سبک به اسلوب معادله، موضوعی که همگان به آن اذعان دارند. نگارنده ی این جستار، بر این باور است که این موضوع، یعنی بسامد چشمگیر اسلوب معادله در شعر سبک هندی را می توان از چشم انداز نظریه ی تامس کوهن، فیلسوف برجسته ی علم، تبیین کرد و به چرایی این امر پاسخ داد. این رویکرد به ما می گوید که اساس هر پارادایم، یک یا چند الگو است که هنجارها و گزاره های پذیرفته شده ی هر دوره را شکل می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش، تلفیق، زمینی شدن و تناسب سه الگویی هستند که گزاره های معنادار این عصر را می سازند و از آنجا که اسلوب معادله در ساختار خود، تمام الگوهای این دوره را به همراه دارد، برای شاعران این سبک، شگردی جذاب و مورد علاقه بوده، به گسترده ترین شکل مورد استفاده ی آنها قرار گرفته است.
سبک شناسی اشعار بیدل دهلوی با تکیه بر نظریه زبان شناسی قطب های استعاری و مجازی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گرایان با تأکید بر نقش ادبیِ زبان و برجسته سازی نشانه ها، میان دو فرایند زبانی «خودکاری» و «برجسته سازی» تمایز قائل شده اند. شیوه های به کار رفته در روند تبدیل زبان خودکار به زبان ادب از دیرباز مورد توجه بوده است، که در ادبیات فارسی در پی بررسی این روند، در تحلیل زیبایی شناسی متون ادبی، به ویژگی های سبکی متون توجه می شود. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد نحوه انتخاب و ترکیب بر روی «محور جانشینی» و «محور هم نشینی» در شعر شاعر برجسته ی این سبکْ «بیدل دهلوی» است تا از منظر زبان شناسی، شیوه ی زیبایی آفرینی این شاعر بررسی و تحلیل شود. در راستای این هدفْ به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبان شناسی پرداخته و دویست و هفتاد و پنج بیت از شعر بیدل را به عنوان پیش نمونه ی سبک هندی بررسی کرده ایم. از جمله نتایج حاصل از این بررسی عملکرد موازی دو فرایند انتخاب و ترکیب در بسامدی نزدیک به هم است که کاربرد این دو فرایند در کنار یکدیگر منجر به ایجاد پیچیدگی هایی در شعر بیدل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیدل به گونه ای غزل ها را آذین بندی کرده است که درک هر بیت در گرو اندیشیدن خواننده و دستیابی وی به انتخاب های شاعر از روی محور جانشینی است. در نهایت گرایش نسبی بیدل به سمت فرایند انتخاب، سبب ایجاد فضای خاصی چون ایجاد معانی ضمنی در ابیات، پیچیدگی، ابهام، دوری مدلول و مصداق از یکدیگر، شده است که این روند در کل درک ابیات بیدل را دشوار ساخته است.
جایگاه لفظ و معنی در غزلیات بیدل با رویکرد بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی یکی از بزرگترین شاعران سبک هندی است که با بهره گیری از استعاره و ترکیب های بدیع و شگفت، توانسته است به جایگاه رفیعی در شعر و غزل دست یابد. این شاعر بزرگ با بهره گیری از مفاهیم عرفانی و به مدد دانش ادبی و جوهر ذاتی شاعری، آثار فراوانی از خویش به جا گذاشته است. دشواری طرز بیان، پیچیدگی معنی، دشوار فهمی مضمون وکلآ دیرآشنایی در حوزه ی لفظ و معنی از خصوصیات شعر بیدل محسوب می شود. لفظ و معنی از جمله مفاهیمی است که در غزلیات بیدل حضور چشمگیری دارد. بیدل درغزل های خود با زاویه های دید گوناگون به این مفاهیم می پردازد. گاهی از عجز لفظ در بیان معانی بلند ذهنی اش گله مند است و گاهی معنی را از لفظ می جوید و معتقد است بدون لفظ معنی جلوه گر نمی شود. این مقاله دیدگاه های مختلف بیدل وپربسآمدترین آن ها را درحوزه ی لفظ و معنی مورد بررسی قرارمی دهد.
بلاغت تطبیقیِ هندی(اَلَنکار) و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
209 - 229
حوزه های تخصصی:
با فراهم آمدن امکان گفتگوی فرهنگی- ادبی میان ایران و هند در دوره صفویان/ تیموریان، مجال آن نیز پیش می آید که بلاغت هندی(اَلَنکار)، با بلاغت اسلامی تطبیق داده شود و محسّنات و مسائل زیبایی شناختی و بلاغیِ هندی همراه با پی آیه ای در «نایکابهید»(علم النسوان یا معشوق شناسی)، در تخاطب با بلاغت اسلامی در دو نمود عربی و فارسی اش، به زبان های فارسی و عربی برگردانده شود. در این باره سه کتاب بیشترین دستاوردها را داشته اند: «تحفه الهند»(1068-1118ق.) از میرزاخان ابن فخرالدّین محمّد و «سِبحَهُ المرجان فی آثار هندِستان»(1177ق.) و «غزلان الهند»( 1178ق.) از میرغلامعلی آزاد حسینی واسطی بلگرامی. به بویه معرّفی این جریان در بلاغت اسلامی و واکاوی ساحت های همانندی و ناهمانندی بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، در این جستار که به شیوه توصیفی- تحلیلی فراهم آمده است، پس از به دست دادن شناخت نامه ای از آثار پیشگفته، نکاتِ چندی از بیان، بدیع و نایکابهید(معشوق شناسی) هندی در تطبیق با بلاغت اسلامی و زیبایی شناسی معشوق شعر فارسی دیده و بررسیده شده است. از جمله نتایج آنکه، در کنار محسّنات و صنعت های خاصّ بلاغت اسلامی و محسّنات و صنعت های مشترک میان بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، که در نوع خود جذّاب اند و کارایی های گوناگونی در قلمروهای ادبیات خلّاق و پژوهش های ادبی دارند، گروهی از محسّنات و صنعت ها که خاصّ بلاغت هندی اند، عمدتاً محتوایی و معنایی اند؛ برای آن ها از شعر عربی و فارسی می توان شواهد فراوانی به دست داد و برخی از آن ا را نیز می شود در تحلیل زیبایی شناسانه شعر عربی و فارسی به کار برد.
مجنونان مدرن در دوره ی تیموریان از منظر مجالس النفائس امیر علیشیر نوایی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
121 - 151
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل شعر افسر کرمانی، شاعر و خوشنویس
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
75 - 110
حوزه های تخصصی:
افسر کرمانى ، مهدی قلى ، ادیب ، شاعر و خوشنویس نیمه ی دوم سده ی 13 ق در 1295 ه . ق در کرمان زاده شد و نزد بزرگان آن جا علوم دینى ، حکمت ، منطق و کلام آموخت . به سبب آوازه ی شعر و ادب خویش به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و پس از خواندن قصیده ای در حضور شاه ، از وی لقب «افسر الشعراء» گرفت . افسر، شاعر دربار و مداح ناصرالدین شاه نشد و به کرمان بازگشت و گاه به انتقاد از سلطان نیز پرداخت. او حتى در قصیده ای که در ستایش از ناصرالدین شاه سروده ، از اوضاع نابسامان اجتماعى و تنگدستى مردم انتقاد کرده است. اگرچه افسر را از هواداران سبک بازگشت ادبى و از جمله کسانى دانسته اند که کوشیده است شعر فارسى را از قید سبک هندی رهایى بخشد و به راه پیشینیان بازگرداند؛ امّا در اشعار وی گاه تأثیرات سبک هندی نیز دیده مى شود. مضمون قصاید وی یا وصف طبیعت است و یا ستایش پیامبر (ص ) و اهل بیت و بیش از همه حضرت على(ع) و امام مهدی (عج ) و گاه در آن ها به آیات قرآن ، احادیث و روایات نیز اشاره شده است . برخى از اشعار او نیز رنگ کلامى - عرفانى با دیدگاه وحدت وجودی دارد و در برخى موارد یادآور اشعار ملاهادی سبزواری است. نمونه هایى از خط نسخ ، شکسته و نستعلیق افسر همراه با نثر مسجع وی که به شیوه ی قائم مقام فراهانى است ، در آغاز دیوان آمده است . در این مقاله بر آنیم تا ضمن معرفی افسر کرمانی، جایگاه سبکی او را نشان دهیم.
آموزه های تعلیمی در خوشه تداعی تصویرهای شعر صائب تبریزی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
283 - 315
حوزه های تخصصی:
سبک هندی یا اصفهانی سرشار از مضامین متنوع وتصویرهای رنگارنگ است. یکی از این شاعران توانمند تصویر پرداز مضمون ساز این سبک صائب تبریزی است که از پدیده های مختلف طبیعی و غیر طبیعی به عنوان موتیو برای مضمون سازی بهره گرفته است. صائب در بسیاری از موارد، از این مضمون ها وتصاویر براساس نقش ترغیبی زبان برای تشویق مخاطب به ترک ضد ارزش ها وترغیب به انجام کارهای ارزشی وتربیتی استفاده کرده است. هدف از نگارش این مقالهکه به شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانه ای انجام شده،اثبات این مسئله است که صائب غیر از اهداف توصیفی وبیان موضو ع های غنایی، حکمی و...اهداف تربیتی و تعلیمی را هم مد نظر داشته است. شاعر با استفاده از انواع موتیوها و مضمون پردازیها، مخاطب خود را به خاموشی، دل نورانی داشتن، گردنکش نبودن ، به دنبال هوا و هوس نگشتن ، ترک گناهکاری و تردامنی،تشویق و ترغیب به سحرخیزی و عبادت ، همت بلند داشتن ، عدم توجه به ظواهر دنیوی و.... دعوت کرده است که این مقاله به بخشی از آنها پرداخته است.
تجلی شیرازی، شرح احوال و معرفی آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
261 - 281
مقاله حاضر نگاهی است بر زندگی و شعر میرزا علی رضا تجلی شیرازی (اردکانی)، از علما و شعرای نیمه دوم قرن یازدهم هجری و معرفی ده نسخه خطی از دو مثنوی معراج الخیال و وصف کشمیر ، دیوان اشعار وی. این مقاله شامل مقدمه، پیشینه تحقیق، زندگی و روزگار تجلی، معرفی آثار، نسخ خطی، سبک شعری و ویژگی های آن، وزن شعر، قافیه و ردیف، شاعران هم عصر تجلی، و نتیجه گیری است. این شاعر پیرو سبک هندی، در اردکان فارس به دنیا آمد، مدتی در اصفهان زیست، سفری به هند کرد و سرانجام به زادگاهش بازگشت. از وی آثاری به نظم و نثر باقی مانده است که بخشی از آن ها به چاپ رسیده و بخشی دیگر هنوز نشر نیافته است. محور اصلی این مقاله معرفی نسخه های خطی دو مثنوی معراج الخیال و وصف کشمیر و دیوان اشعار این شاعر است.
دیوان فطرت مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
179 - 200
معزالدین محمدبن المیرزا فخرا معروف به فطرت مشهدی و متخلص به موسوی، از شاعران توانای قرن یازدهم هجری است. از دیوان او سه نسخه در کتابخانه مجلس برجای مانده است که مشتمل بر غزلیات، مفردات، رباعیات و قصایدی در مدح امام علی بن موسی الرضا (ع) و شاه مردان مرتضی علی(ع) است که به حدود 1600بیت می رسد. سبک شعری فطرت هندی است که در بین اشعار او با ابراز احساسات عاشقانه، مضمون آفرینی های بدیع و خیال پردازی های تازه، تجربیات روزمره زندگی و صور خیال مربوط به این دوره ادبی نمود می کند. غزلیاتش سراسر حکمت و اندرز است و تخیل کم نظیرش صور خیال را به زیبایی و با الفاظی جذاب در لابه لای اشعارش به تصویر کشیده که حاکی از جهان آرمانی آکنده از نیکی، پاکی، ایمان و صفای اوست. از قصاید مدحی اش علی الخصوص مدح حضرت علی (ع)، بر می آید که وی شیعه بوده و به اهل بیت ارادت داشته است.
نگاهی به شیوه های مضمون بندی در غزلیات کلیم کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوههای سبکی و منحصر به فرد در شعر سبک هندی که باعث خلق معانی و مضامین بکر شعری (معنی بیگانه) گردیده است بکار بردن شگردهایی است که با استفاده از آن به کشف رابطه و پیوندی تازه میان امری ذهنی با عینی پرداخته که در ظاهر هیچ پیوندی میان آنها نبوده و این جزئی نگری و باریک بینی و دقّت در جزئیات عاملی است که شاعر حتّی اشیاء پیرامون خود را به عنوان یکی از عناصر مضمونساز انتخاب مینماید. کلیم را میتوان تواناترین شاعر در تجسّم بخشیدن به معانی دقیق و مصوّر ساختن افکار رقیق در قالب الفاظ خواند که غزلیّاتش مُزیّن به تشخیص، باریکاندیشی، مضمونهای بکر و بدیع، خیالپردازی، معانی رنگین و استعارههای متعالی و دور از ذهن است. در این پژوهش شگردهای مضمونبندی در غزلیات کلیم مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که وی برای بستن مضمون و مضمون بندی در غزلیّاتش از عناصر مختلفی بهره میگیرد که این عناصر در شبکه تصاویر و تداعی معانی در شعر او نقش مهمّی داشته چون نگاه ژرفبین و خلاّق او مدام از یک شیء یا پدیده، متوجّه امر دیگری شده که از طریق ارتباط میان الفاظِ یک بیت و پیوند بین آنها و رابطه سه گانه شباهت، مجاورت و تضاد از رهگذر نگرشی دقیق و جزئی به اشیاء پیرامون خود مضمونی تازه خلق میکند.
کارکردهای هنری و تعلیمی تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
323 - 352
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارهای مهمی که نویسنده ادب تعلیمی در جهت توضیح و تفسیر ایده های اخلاقی و عرفانی و القای مطلب خود به مخاطب از آن یاری می گیرد تمثیل است. در تمثیل نویسنده و شاعر ابتدا مفاهیم کلی و انتزاعی را که غالباً عقلی و از نوع خبری هستند، بیان می کند و بعد برای ملموس و عینی کردن آن ها و اثبات ادعای خود، مثال و دلیلی ادبی می آورد و از این نظر که سخنان مستدل آن ها ساده و قابل فهم است و با صراحت به نتیجه گیری می پردازد، تأثیر عمیقی بر خواننده می گذارد. انواع تمثیل از ابزارهای قوی تصویرگری و آشنایی زدایی و منشأ خلق مضامین بدیعی هستند و ازآنجاکه در این شگردهای ادبی، تصاویر اثباتی در خدمت اقناع مخاطب است، شیوه بیان استدلالی بر بیان هنری برتری دارد. در این جستار کارکردهای هنری و تعلیمی و تربیتی انواع گوناگون تمثیل، موردنقد و بررسی قرار گرفته است. پژوهش، بر اساس نحوه کاربرد مصداق های این آرایه ادبی در آثار مهم تعلیمی و سبک هندی و ملاحظه دیدگاه های صاحب نظران و دریافت شخصی نگارنده از این هنر بلاغی صورت گرفته است. نتیجه کلی مقاله این است که به کار بردن فراوان شکل های مختلف تمثیل، یکی از رازهای زیبایی و ذوق پسندی و تأثیر زبان آثار ادبی تعلیمی و سبک هندی بر خواننده است و همین امر سبب شده مفردات نغز آن ها بر سر زبان ها بیفتد و خوانندگان معانی و مفاهیمی را که در این بیت ها ذکر شده اند از جان ودل و بدون چون وچرا بپذیرند.
تصویر سازی های بدیع در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
نازک خیالی ها، مضمون سازی ها و تصویر سازی های بدیع در غزلیات عبدالقادر بیدل دهلوی خواننده را با نوعی شگفتی، ابهام و پیچیدگیِ بیان روبه رو می کند. وی به عنوان نماینده سبک هندی، در ایجاد تصاویر پیچیده بدیع و درهم تنیده و مبهم، مهارت بسیاری دارد. بیشتر تصاویر اشعار او، بازتاب یک صحنه و موقعیت است؛ به گونه ای حسّی و ملموس یا ذهنی و معقول که با بهره گیری خاص شاعر از کلمات شکل می گیرند. چگونگی تصویرسازی و نحوه انعکاس تصاویر در شعر بیدل دهلوی، پرسش اصلی این پژوهش است. این مقاله که به روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسیده است، نشان می دهد سه شیوه متفاوت در کاربرد تصاویر شعری بیدل به لحاظ الگوبرداری از استادان برجسته پیشین و همچنین ابهام و ازدحام تصاویر، به چشم می خورد: الف) تصاویر سعدی و حافظ گونه؛ تصاویر ساده و خوش ساختی که در خدمت تجسّم بخشیدن به مفهوم و تداعی معنی شکل می گیرند. ب) تصاویر نظامی و خاقانی وار؛ که در این گونه اشعار، علاوه بر تصویر مرکزی و اصلی که بار معنایی بیت را به دوش می کشد، شاعر چند تصویر پیچیده و درهم تنیده را نیز برای ابهام هنری در شعر خلق می کند. ج) تصاویر خاص بیدل؛ تصاویر بسیار پیچیده و لایه لایه که گاه شعر را تا مرز بی معنی بودن می کشاند. این گونه تصاویر که به عنوان هویّت شعری بیدل محسوب می شوند، معمولاً کاربرد کمتری در غزلیات وی دارند.
تحلیل و بررسی بن مایه ها و شبکه های تداعی در اشعار درکی قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
81 - 106
حوزه های تخصصی:
ملا محمدامین قمی متخلّص به «درکی»، ازجمله شعرای کمترشناخته شده قرن یازدهم هجری است. وی چند سال در حیدرآباد دکن زندگی کرد و بقیه زندگی خویش را در شهرهای قم، اصفهان و هرات سپری کرد. بررسی شعر درکی قمی به خصوص غزلیات او نشان می دهد که این شاعر پیرو سبک هندی با زبانی روان و معتدل است؛ اما اغماض و کلام معماگونه شاعران طرز خیال در اشعارش راه ندارد و بسیاری از خصایص رایج سبک هندی در شعرش دیده می شود. از عناصر سبکی درخور توجه در شعر درکی قمی، افزونی بسامد بن مایه ها و خلق شبکه تداعی درباره آن هاست. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای؛ کاربرد ده بن مایه را در شعر این شاعر بررسی و تحلیل کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد درکی قمی بر کاربرد بن مایه های رایج سبک هندی و ساختن شبکه تداعی درباره آن ها تأکید و تکیه دارد. وی اغلب این بن مایه ها را از محیط اطراف خود یا از باورهای عامیانه برگزیده و برای خلق مضامین تازه استفاده کرده است.
معیارهای زیباشناختی آزاد بلگرامی در نقد بلاغی شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۰
75 - 104
حوزه های تخصصی:
یکی از پربارترین دوره های نقد ادبی در تاریخ ادبیات فارسی، دوره رواج شعر سبک هندی است. در این دوره به صورت مستقل رساله هایی در نقد ادبی نوشته شد. در بعضی از تذکره ها و رساله های بلاغت نیز نقد و نظرهای دقیق و علمی دیده می شود که هم از لحاظ کمیّت و هم کیفیّت نشان از اوج گیری نقد ادبی دارد. به خصوص در شبه قارّه هندوستان منتقدان عالم و صاحب نظری چون خان آرزو و آزاد بلگرامی آثار ارزشمندی در حوزه بلاغت و نقد ادبی خلق کردند. خان آرزو رساله های مستقلی در نقد ادبی نوشته است امّا نقدهای آزاد بلگرامی را باید در خلال تذکره هایش (به خصوص تذکره خزانه عامره ) و همچنین رساله بلاغتش ( غزلان الهند ) جست وجو کرد. آزاد بلگرامی از دریچه های مختلفی چون زبانشناسی، بلاغت، عروض و سبک شناسی به اشعار فارسی نگریسته و نظرات راهگشایی در این حوزه ها بیان کرده است. یکی از مهم ترین نظرگاه ها در نقدهای آزاد، نظرگاه بلاغت است. آزاد را باید به اعتبار رساله های اصیلش در حوزه بلاغت، غزلان الهند و سبحه المرجان ، یکی از مهم ترین بلاغیون قرن دوازده دانست. از این روی دقت های بلاغی او در نقد ادبی حائز اهمیّت ویژه ای است. در این مقاله نقدهای بلاغی آزاد جمع آوری و تشریح شده است سپس دیدگاه زیباشناسانه او از خلال نقدها استخراج و تحلیل و دسته بندی شده است. اکثر دقت های بلاغی آزاد معطوف به ایجاد تناسبات معنایی و گسترش شبکه تداعی و افزایش ارتباط میان واژه هاست. همچنین گریز از قید معهودات دنیای واقع و فاصله گرفتنِ تخیل ها و تصاویرِ شعر از محدوده قوانین طبیعت و معهودات ذهن از زمره معیارهای او در خلق زیبایی ادبی است. آزاد ملاک «کاربرد اهل زبان» را از مهم ترین معیارهای صحّت و سقم ساخت های زبانی ناآشنا و استعاره ها و تشبیه های غریب می داند و افزایش و گسترش وجوه شباهت را از ملاک های برتری تشبیه می شناسد. معیار زیبایی شعر در ذهن آزاد بر سه پایه اعجاب، تناسب و عینی گرایی استوار است.
ویژگی های بارز شخصیت صائب تبریزی از منظر روان شناسان انسان گرا، با تکیه بر غزلیات شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
شناخت ویژگی ها و مؤلفه های شخصیتی افراد خاص همچون نوابغ، مشاهیر، علما و ادبا، یکی از نیازهای اساسی فرهنگ هر ملّت است و این مهم، در حوزه روان شناسی بر عهده روان شناسان شخصیت است. هدف نهایی در این مقاله، کشف و شناسایی مؤلّفه های بارز شخصیت صائب تبریزی -شاعر سبک هندی- از دیدگاه روان شناسان انسان گراست. برای دست یابی به این مقصود، از سخنان و اشعاری که شاعر با توجه به دو خصیصه مهم سبک هندی یعنی بسیارگویی و کشف مضمون های تازه، در دیوان غزلیاتش به طور مستقیم یا غیرمستقیم به خود پرداخته، استفاده شده است. در این روش، 364 غزل از دیوان مذکور براساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین 6995 غزل، انتخاب و بررسی شده است. بر همین اساس، بعد از بیان معنا و مفهوم شخصیت و ذکر رویکرد انسان گرایان در این زمینه، مفهوم خودشکوفایی توضیح داده شده و پس از آن، دوازده ویژگی بارز شخصیت صائب به عنوان فردی خودشکوفا از غزل های منتخب او استخراج و تحلیل شده است. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد، ضمن تبیین ویژگی های بارز شخصیت شاعر، سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که آیا صائب تبریزی انسانی خودشکوفاست؟
عجز، مضمونی انسجام بخش در غزل بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
173 - 188
بحث انسجام و اثبات و نفی آن به ویژه در قالب غزل فارسی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. این موضوع درباره غزل شعبه هندی سبک هندی و غزلیات بیدل بحث ها برانگیخته و سرانجام به عدم انسجام و پاشان بودن غزل این شعبه و غزل بیدل حکم شده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از شیوه ای توصیفی-تحلیلی و به کارگیری راه های بررسی انسجام متون و نظریه انسجام هلیدی و حسن به بررسی انسجام در غزل بیدل در آیینه غزل اول دیوان او پرداخته و کوشیده است به این پرسش پاسخ گوید که حکم پاشان بودن غزل بیدل چرا و چگونه صادر شده است؟ نتیجه این بررسی آن است که از نظر محتوایی، مفهوم عجز یکی از مفاهیم انسجام بخش غزلیات اوست؛ اما انسجام غزل بیدل در هاله ای از صورخیال بکر، زبان خاص و ابهام و پیچیدگی غزل او پنهان است؛ ازاین رو برای اثبات انسجام آن درنگ در ویژگی های دستوری به ویژه مرجع ضمایر، دقت در روابط واژگانی و ترکیب های شعری، توجه به تکرار، هم معنایی، تضاد و پیوند جز و کلی که بین اجزای شعر به ویژه کلمات و ترکیب های آن برقرار است؛ ضروری است. با چنین نگاهی می توان هریک از غزلیات او را در حداقل جمله ها خلاصه کرد و با کشف یک دستی فکری و معنایی غزل، لذت هنری نابی را تجربه کرد.
ترکیب بندی در طرز نازک خیال اصفهانی و دورخیال هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب مشخّصه مهم شعر سبک هندی است و این نوشتار می کوشد روال و الگوی ترکیب سازی های ویژه دو طرز نازک خیال اصفهانی و دورخیال هندی را تشریح کند. به این منظور، ترکیبات بر اساس رابطه معنایی و قرینه صارفه لفظی و معنوی در دو گروه ترکیبات درون مرکز و برون مرکز دسته بندی شده اند. منظور از ترکیب، سازواره نسبت دادن عبارات به یکدیگر برای ساخت مفاهیم است. این مفهوم می تواند یک واژه، یک جمله واره یا یک جمله کامل باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ در محور درون مرکز که قرینه لفظی وجود دارد، ترکیبات واژگانی در طرز نازک خیال به سبک خراسانی و در دورخیال به سبک آذربایجانی نزدیک هستند. ترکیبات دومعنا و به هم ریخته در طرز نازک خیال عامل خیال انگیزی و توأم با انسجام اند؛ امّا به نظر می رسد شعرای طرز دورخیال مهارت زبانی استفاده از این ابزار هنری را نداشته اند. شاعران هر دو طرز در ترکیبات وصفی با فشرده سازی و حذف روابط، صفاتی گسترده، اغراق آمیز، متناقض گونه و متتابع می سازند؛ البته در طرز دورخیال، این صفات به جمله واره هایی انتزاعی نزدیک می شوند که گاهی انسجام لازم را ندارند و تصویری پراکنده می سازند. ترکیبات اسنادی مجازی درون مرکز در طرز نازک خیال ساده و در طرز دورخیال با آرایه های بلاغی ترکیب می شوند. در محور برون مرکز، ترکیبات اضافی در طرز دورخیال چندگانه تر و گسترده تر هستند. ترکیبات فعلی در هر دو طرز عامل مهم تصویر سازی هستند و روالی رو به پیچیدگی انتزاعی دارند. التزام های خشک و ضعف ارتباط استنتاجی کلام و شبکه پیچیده تصویری و بلاغی، در طرز دورخیال منجر به ظهور اسنادهای اسمی بی معنا و نامعمولی می شود که بر پیچیدگی شعر این طرز می افزاید.
جلوه های ادب غنایی در تک بیت های سبک هندی (بر اساس اشعار صائب تبریزی، بیدل دهلوی، کلیم کاشانی و فیضی دکنی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مضمون آفرینی های بدیع و تخیل گسترده شاعران سبک هندی، خالق زمینه های موضوعی فراوانی در آثار آن هاست. ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی مذهبی در دوره سبک هندی سبب بروز احساسات، عواطف شخصی و هیجانات درونی شاعران با خیالات دل انگیز در موضوعات مختلف در اشعار این دوره شد که مجموعه ای از انواع ادب غنایی را در آثار آنها بازتاب داده است. تک بیت یکی از اشکال بیان این مضامین است. دیوان شاعران این دوره شامل گسترده ترین مجموعه هایی است که در آن مسائل اخلاقی، عرفانی، عشق ورزی، مذهبی، تعلیمی و اجتماعی با مضمون های بدیع و تازه در قالب کوتاه تک بیت جلوه گری می کند و به طور کلی بسامد ادبیات غنایی نسبت به دیگر انواع ادبی در این قالب چشمگیرتر است. در این مقاله به غنایی بودن تک بیت های سبک هندی و تنوع مضامین غنایی پرداخته شده و موضوعاتی همچون: عشق، عرفان، بث الشکوی، مرثیه، طنز، وطنیات و... در اشعار شاعران این دوره مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و نتیجه پژوهش نشان می دهد که عشق مجازی، مصطلحات عرفانی، خودستایی شاعران و وطنیات بیشترین بسامد را در میان موضوعات موجود به خود اختصاص داده است.
تجلی تمثیل در آموزه های تربیتی و اخلاقی اشعار نعمت خان عالی
یکی از گونه های پرکاربرد در تعلیم آموزه های تربیتی و اخلاقی استفاده از شگرد تمثیل است. شعرا و نویسندگان همواره سعی کرده اند به کمک تمثیل، مفاهیم عقلی، ذهنی و انتزاعی را به شکلی مؤثر و کارآمد به خوانندگان و مخاطبان خود منتقل سازند. شاعران سبک هندی در آثار خود از انواع تمثیل بهره برده اند. از سوی دیگر آنچه در ادبیات تعلیمی تأثیرگذاری شگرفی داشته، بهره گیری از تمثیل برای آموزش اخلاق و بیان پند و اندرز است. نعمت خان عالی شیرازی، یکی از شاعران نامبردار دربار هند در قرن یازدهم و آغاز قرن دوازدهم هجری است. از آنجا که بررسی کاربرد تمثیل و کارکردهای مختلف آن در یک اثر ادبی ضرورت دارد، هدف این پژوهش بررسی کاربرد انواع تمثیل برای بیان مفاهیم اخلاقی در اشعار نعمت خان عالی است. در این پژوهش در پی آنیم که به این پرسشها پاسخ دهیم که: کارکرد تمثیل در اشعار نعمت خان عالی به چه اندازه است؟ و وی برای بیان مفاهیم اخلاقی از کدام یک از انواع تمثیل بیشتر بهره برده است؟ و تا چه اندازه در این راه موفق بوده است؟ هر چند کتابها و مقالات متعددی درباره تمثیل و کاربرد آن در دیوان شعرا نوشته شده است اما تاکنون درباره کاربرد تمثیل در اشعار نعمت خان مقاله ای منتشر نشده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و مطالعه موردی انجام شده است و رویکردی توصیفی – تحلیلی دارد. بر اساس یافته های پژوهش وی از بین انواع تمثیل کوتاه(توصیفی)، بیشتر به ارسال المثل و اسلوب معادله توجه داشته است.