مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سبک هندی
حوزه های تخصصی:
تفکر درباره ی مهلت چند روزه ی حیات، از دیرگاه دغدغه ی آدمی بوده است. اندیشمندان ایرانی نیز در قرون متمادی، درباره ی راز عمر، سخن ها گفته اند. صائب تبریزی، شاعر مضمون گرای قرن یازدهم هجری، نیز از این مضمون ناب، غافل نبوده و از زوایای گوناگون، چند و چون عمر آدمی را کاویده است. در این مقاله، نخست عواملی را که از دیدگاه صائب، سبب ساز عمر دراز تواند بود، در ده بند برشمرده ایم. سپس آن چه را که از نظرگاه او می تواند موجب کوتاهی عمر بشر باشد، در دوازده بند خلاصه کرده ایم. این که در غزلیات صائب و صور خیال او، عمر آدمی به چه چیزهایی تشبیه شده است و شاعر از هر مشبه به چه بهره هایی گرفته است، بخش دیگر این مقاله را شکل می دهد. هم چنین نگاه منتقدانه و طعنه خیز صائب به آرزوی عمر طولانی- که در حضرت خضر(ع) تمثل می یابد- او را به واکاوی عواقب طول عمر می کشاند و به خواننده، این آگاهی را می بخشد که باید به عرض حیات، بیش تر توجه کند و نه طول آن.
سبک هندی و پنج گنج نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دوگانگی سبکی درسبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
سبک هندی از معدود سبک های شعر فارسی است که نام های متعددی دارد. نام هایی که مشاجرات فراوانی برانگیخته و موجب گفتگوهای بسیاری شده است. آنچه موجب آشفتگی در نامگذاری این شیوه شده، بی توجهی به علایق و سلایق دو گروه از شاعران این شیوه است که با توجه به تفاوت های زمانی، زبانی و مکانی، جلوه ی خاصی از زبان فارسی را به نمایش در آورده و بخشی از ظرفیت های این زبان فاخر را آشکارساختند. از این رو در این مقاله کوشش شده است با مقایسه ی شعر دو شاعر برتر این شیوه ،صائب و بیدل ، وجوه اشتراک و افتراق آن ها تبیین شود و جلوه های گوناگون زبان فارسی در دو قلمرو جغرافیایی ایران و هند باز نموده آید .
معرفی ناصر علی سرهندی(مقاله علمی وزارت علوم)
شیخ ناصر علی سرهندی ملقب به «صائبای ثانی»و متخلص به علی از شاعران معروف پارسی گوی هند در سده یازدهم هجری است که ولادت او در سال 1048 هـ.ق در سرهند اتاق افتاده است . وی در میان شاعران پارسی گوی هند از جمله سرآمدان است . ویژگی شعری او داشتن خیالات باریک و بسیار دقیق و دقت در یافتن مضمونهای تازه دیریاب و داشتن زبان ساده متمایل به محاوره است . ناصر علی در قالب قصیده ، غزل و مثنوی و رباعی طبع آزمایی کرده است .در قصاید به مدح حاکمان پرداخته و غزلیات او بیانگر احوال عاطفی اوست. ویژگی بارز شعر ناصر علی آن است که او در شعرش بیشتر بر ذوق تکیه داشت تا بر دانش و اطلاع خویش . او پیوسته به ایران و زبان فارسی عشق می ورزید و نسبت به حافظ اظهار ارادت می کرد. در این مقاله سعی شده است که به شرح احوال و ویژگیهای سبکی شعر ناصر علی پرداخته شود .
طغرا، نسخه ی خطی او و شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
چکیده هند در عهد سلطنت خاندان تیموری، مهد پرورش شاعران فارسی بوده است. گروهی از شاعران، در همان روزگار از ایران به آن دیار رفته و همان جا مانده و در گذشته اند. شهرت برخی فراگیر است، امّا جمعی نیز کمتر شناخته شده اند. طغرای مشهدی یکی از این شاعرانِ سخنور است که متأسفانه تقریباً گمنام مانده است. او از شعرای توانای سبک هندی در قرن یازدهم هجری است که در عهد شاه جهان (جل.1037ﻫ . ق- عزل 1068 ﻫ .ق) در هند زیسته و در ملازمت شاهزاده مراد بخش بوده است. اواخر عمر را در کشمیر گذرانده و در همان جا فوت کرده و به خاک سپرده شده است. او در شعر و نثر، چیره دست بوده و در آثار خود، واژه های هندی را بسیار به کار گرفته است. طغرا شاعری مضمون آفرین بوده؛ ولی با این همه بلندپروازی، به آوازه ای درخور، نرسیده است. در تحقیق حاضر، به معرفی او و آثار وی بویژه نسخه ی خطی دیوانش می پردازیم. در این مقاله به معرفی دو نسخه ی خطی طغرا و همچنین ارتباط وی با شبه قاره ی هندوستان التفات شده است. روش تحقیق در این مقاله به شیوه ی موضوعی است و ضرورت این پژوهش، کمک به شناخت بیشترسبک هندی و برهه ای از تاریخ و فرهنگ شبه قاره ی هندوستان است.
دیوان اشعار حسرت مشهدی به خطّ خود شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
چکیده آنچه از گذشتگان به صورت نسخه های خطی برای ما باقی مانده، هر کدام گنجینه ای است که باید در حفظ، احیا و شناسایی آن کوشید. با وجود آن که در سال های اخیر، سعی فراوانی در شناسایی و معرفی این گنجینه های نفیس صورت پذیرفته؛ ولیکن هنوز راه نرفته بسیار است؛ چراکه هنوز دواوین شعری و متون منثور فراوانی در گوشه و کنار کتابخانه ها، در زیر غبار نسیان و فراموشی است. یکی از این آثار مجهول القدر و ارزنده، دیوان شاعری ناآشناست با عنوان سید محمد فرزند میرزا صدرا، متخلص به حسرت مشهدی، شاعر فارسی گوی شبه قاره در نیمه ی دوم سده ی یازدهم هجری که نسخه ی اصلی دیوان این شاعر به خطّ خود شاعر است و در سال 1144 هجری قمری کتابت گردیده و در کتابخانه ی مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود. این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به معرفی این شاعر و مضامین شعری دیوان وی، بر اساس نسخه ی مذکور بپردازد.
بررسی تطبیقی مکتب باروک با سبک هندی (مطالعه موردی: بیدل دهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت باروک از ایتالیا آغاز شد و تمام اروپا را فراگرفت. مکتب باروک پس از عصر باشکوه رنسانس و سبک هندی پس از دوره عراقی شکل گرفت. این دو رابطه ای استوار با هم دارند. برای مثال، قالب رایج در هر دو مکتب، غزل است و مضامینی چون حرکت و استحاله، تاکید بر صورت های عینی و تجسمی، تکیه بر زیبایی های جسمی، چگونگی وصف طبیعت، تسلط دکور، آشنایی زدایی و... در هر دو مشترک است. در ادبیات باروک عدم تقلید از قدما، ناپایداری جهان، استعاره های حرکت، مرگ، نمایش، اغتنام فرصت لحظه های زودگذر، عصیان هنرمند، پیچیدگی فلسفی، پارادوکس، مطلق نبودن علم بشری، آزادی بیان و... به وضوح مشاهده می شود؛ این عناصر در شعر بیدل دهلوی هم نمود یافته است. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط مکتب باروک و سبک شعری در هند و ایران با تکیه بر اشعاری از بیدل دهلوی است.
بررسی چند شگرد نحوی در غزلیات بیدل دهلوی
حوزه های تخصصی:
بیدل دهلوی از شاعرانی است که شگرد سبکی و زبانی خاص خود را دارد. وی در مواردی با شکستن معیارهای مرسوم و با دور شدن از اصول حاکم شعر، زبانی متفاوت عرضه می دارد. هنجارگریزی های صرفی و نحوی او در غزلیاتش جالب توجه، بررسی هر یک آنها بیانگر خلاقیت زبانی و ادبی او است و این شگردها در کنار دیگر تصاویر شاعرانه شعر او را تخیلی تر نهاده است. در این مقاله سعی شده است به ساختارهای جدید نحوی در اشعار بیدل اشاره شود؛ ساختارهایی که زبان پژوهان، کمتر به آنها توجه کرده اند و علی رغم نظر برخی که هنجارگریزی را در محتوا بی تأثیر می دانند، با ارائة نمونه هایی، تأثیر این نوع هنجارگریزی در ادبی کردن زبان اثبات و مزان دخالت آن نشان داده شود.
تأثیرپذیری سبکی نظیری از حافظ
حوزه های تخصصی:
نظیری نیشابوری از شاعران پیش گام سبک هندی است. شعر نظیری نشانه هایی از سبک های پیشین به ویژه عراقی را در خود دارد. او در میان شاعران سبک عراقی، به شعر سعدی و حافظ، بیشتر از دیگر شاعران توجه داشته است. البته میزان تأثیر پذیری شعر نظیری از غزل های حافظ با هیچ شاعر دیگر قابل مقایسه نیست، زیرا نظیری سعی داشته در تمام وجوه شعر خود را به شعر حافظ نزدیک کند، ازجمله واژگان و ترکیبات، موسیقی بیرونی و کناری، صُوَر خیال و زیبایی های ادبی، مفاهیم، اندیشه ها، و عواطف شعری. در این پژوهش سعی شده تأثیرپذیری غزل نظیری نیشابوری از غزل حافظ، در تمام محورهای مذکور، دقیقاً بررسی و آشکار شود تا اثبات گردد که تقلید و پیروی از شیوه غزل سرایی حافظ، بعد از حیات وی، پیوسته ادامه داشته و در سبک بازگشت ادبی به اوج رسیده است.
«جست و جوی نهادهای اجتماعی» در شعر کلیم کاشانی
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی در ادبیات، دانشی است که مطالعات خود را روی محتوای هر اثر ادبی و جوهر اجتماعی آن و روابط متقابل ادبیات و جامعه متمرکز می سازد و به معرفی نقش جامعه در شکل گیری اثر هنری و ادبی می پردازد.
هدف نگارنده در این مقاله عبارت است از:
1- بررسی اجمالی تأثیر جامعه شناسی در ادبیات فارسی 2- نگاهی به اوضاع اجتماعی، سیاسی و ادبی عصر صفوی 3- معرفی کلیم کاشانی و شعر او به کوتاهی
4- بررسی نهادهای اجتماعی از دیدگاه جامعه شناسان 5- سنجش عناصر اجتماعی شعر کلیم با نهادهای اجتماعی و تصویر نقش آن عناصر در معرفی گوشه هایی از جامعه عصر او.
بررسی مختصات سبکی و موتیف پردازی در غزلیات کلیم کاشانی (990-1061 ه. ق)
حوزه های تخصصی:
کلیم کاشانی، شاعری خلاق، معتدل و پرسخن است که در همة انواع شعر، طبع آزمایی کرده، ولی شهرت اصلی وی در غزل سرایی است. غزلیات کلیم به جز ویژگیهای مشترک سبک هندی، به دلیل نیروی آفرینندگی شعری، تصرفات واژگانی و معنایی و گرایش های غنایی و حکمی از مختصات زبانی، ادبی و فکری برخوردار است.
هنر کلیم در تصویرآفرینی، نازک خیالی و مضمون پردازی است و از تمام امکانات بیانی و بدیعی به صورت معتدل، ساده و روشن استفاده میکند و تصاویر شعری وی با وجود فشردگی، از ابهام و پیچیدگی بدور است. تشبیهات غزلیات کلیم را به سه دسته تقسیم کرده اند: گسترده، دور از ذهن و آفریدة ذوق شاعر.
کلیم در غزلیات خود، بیش تر از استعاره های تشخیص حسی بهره میبرد و گاهی با قدرت ابداع و تصرّف در عناصر طبیعی حتّی از موضوعات غیرشاعرانه، تصاویر بدیع خلق میکند. هرچند اسلوب معادله، از اصلیترین صورت های شعری صائب است، اما وی را آغازگر این شیوه میدانند و یکی از شاخص های شعر وی هم بشمار میرود.
غزلیات کلیم به لحاظ فکری ـ انفسی بیان گر اندیشه های غنایی و فلسفی اوست. بسامد واژه ها و موتیف های خاص وی، نیز در بسیاری از موارد نشان گر اندیشه های مأیوسانه و شک آلود فلسفی است. یکی از مختصات اصلی غزلیات کلیم، همین کاربرد موتیف های خاص است، که مرکز ثقل تخیّل است و نحوة نگرش وی را بیان میکند. موارد یاد شده، در این جستار با تجزیه و تحلیل غزلیات کلیم و بهره جستن از پیشینة تحقیق و با ذکر نمونه هایی بررسی شده است.
صائب، هم دم دارالامان خاموشی
حوزه های تخصصی:
از جمله مضامین و موضوعاتی که از دیرباز در ادبیات گسترده و پربار تعلیمی ـ عرفانی توجه کافی و وافی بدان ابراز گردیده است، مضمون خاموشی و سخن به مقتضای حال گفتن است. اهمیت و جای گاه خاموشی در پهنة ادب فارسی از گذشته تا حال، به اندازه ای بوده است که زندگی و مرگ افراد بشر را تعیین کرده، سعادت و شقاوت ابدی را در پی داشته است. شاعر و ادیب پرآوازه سبک هندی (اصفهانی)، صائب تبریزی با تکیه بر افکار و اندیشه های عرفانی مولانا در باب خاموشی و انوع سه گانه آن (زبان خاموش و ضمیر گویا ـ زبان و ضمیر خاموش ـ ضمیر خاموش و زبان گویا) و با بهره گیری از عناصر خیال شعری از جمله تشبیه تمثیل (اسلوب معادله) و تلمیح در دیوان خود، که بحق اطلاق نام «خاموشی نامه» بر آن بجا و شایسته می نماید، توانسته است رسالت خود را به عنوان ادیب و معلّمی که هم دم دارالامان خاموشی است، نسبت به مردم زمانه خویش و آیندگان، بخوبی و با استادی هر چه تمام تر ادا کرده باشد. نگارنده در این نوشتار به تفحّص در این زمینه هم راه با ذکر شواهدی از شاعران دیگر پرداخته است.
خاقانی و ساخت «ترکیبات خاص» در سبک هندی
حوزه های تخصصی:
سبک هندی چه در فرم و چه در محتوا مختصاتی چشم گیرتر نسبت به دیگر سبک های شعر فارسی دارد. در سطح فرم چندین عناصر زبانی وجود دارد که باعث غموض و پیچیدگی زبان شده است. از جمله عوامل ابهام زبان شعر سبک هندی، وجود «ترکیبات خاص» است. این نوع ترکیبات، کلماتیاست که در محور هم نشینی زبان در کنار یک دیگر قرار گرفته، باعث تعقید زبان و آشنایی زدایی می شود. محققان و پژوهش گران، وجود «ترکیبات خاص» را به صورت انحصاری متعلق به سبک هندی دانسته و ساخت این نوع ترکیبات را نتیجة ابتکار و پویایی ذهن و تخیل شاعران سبک هندی می دانند. در این مقاله ترکیبات خاقانی و ترکیبات (ترکیبات خاص) بیدل دهلوی شاعر بزرگ سبک هندی در سطح زبان بررسی شده و زیرساخت این نوع ترکیبات با ابعاد گستردة ساختاری آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است.
بازتاب سیمای پیامبران در آینه ی غزل کلیم همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر کدام از سبک های شعر فارسی در زمان و مکان ویژه ی خود، بروز و ظهور یافته و سپس بالیده و به اوج رسیده اند. واضح است که سبک هندی یا اصفهانی در قرنهای یازدهم و دوازدهم در هند و ایران از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است. شعر شاعران این دوره علاوه بر نزدیکی به زبان محاوره و برخورداری از اندیشه های حکمی و عرفانی سرشار از خیال پردازی، نازک خیالی، تشخیص، اسلوب معادله، ارسال المثل، متناقض نما و مضامین باریک و بدیع می باشد به گونه ای که خلق استعارات و تشبیهات تازه در شیوه ی هندی به همراه دیگر فنون بلاغی و بدیعی اعجاب آور است. کلیم همدانی یکی از شاعران موفّق سبک هندی است که شعر و کلام او از جهات گوناگون در خور توجّه و بررسی است. احاطه و تسلّط کلیم به فنون ادبی و زوایای پیدا و پنهان شعر و توان وی در آفرینش صور خیال و اشراف به تلمیحات و اشارات قرآنی و وحیانی و قصص انبیا بی نظیر است از این روی، نشانه های بسیاری از تجلّی این قصص به زبانی شیوا و ساختاری هنری، در سروده های او دیده می شود. این پژوهش به باز کاوی جلوه ها و جنبه های مختلف داستان پیامبران در غزلیّات کلیم همدانی پرداخته است.
بررسی تمایز و قیاس ناپذیری سبک هندی با سبک های قبل از آن از چشم انداز نظریه ی تامس کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک هندی یکی از سبک هایی است که با سبک های قبل از خود، یعنی خراسانی و عراقی، تفاوت های آشکاری دارد و اغلب متخصصان و منتقدان، این سبک را به منزله ی نوعی گسست ادبی می دانند که به سبب آن شعر فارسی یک دوره ی متمایز و قیاس ناپذیر از دوره های قبل را تجربه کرده است.
نویسندگان این مقاله بر این باورند که این موضوع، یعنی تمایز و قیاس ناپذیری این سبک، را می توان از
چشم انداز نظریه ی تامس کوهن، فیلسوف برجسته ی علم، تبیین کرد و به چگونگی و چرایی این تمایز پاسخ داد. با این رویکرد، سبک هندی را نمی توان ادامه و دنباله ی سبک عراقی دانست؛ بلکه این سبک، دارای پارادایم خاص خود است و شاعران این سبک به مجموعه ای از اصول و موازین مشترک پایبندند که با موازین دوره های قبل قابل مقایسه نیست و بر این اساس، مفاهیم، روش ها و مشاهدات شاعران این دوره، با دیگران متفاوت است و بدین سبب این سبک، با سبک های دیگر قابل قیاس نیست.
بازخوانی سه گانه کورش صفوی در سبک هندی پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرده گیری بر سنّت گونه بندی سبک های شعر پارسی و تقسیم آن به خراسانی، عراقی، هندی و بازگشت، پیشنهاد مدل نوینی در این باره و بحث بر سر سبک هندی و کیفیّت تکوین آن، موضوع سه مقاله از دکتر کورش صفوی است: «پیشنهادی در سبک شناسی ادب فارسی»، «نگاهی تازه به نظام سبک شناسی زبان و هنر»، و «نگاهی به چگونگی پیدایش سبک هندی در شعر منظوم فارسی». نگاه صفوی در این مقالات، نگاهی زبانشناسیک و معطوف به نظریّه های هاورانک، یاکوبسن و لیچ است. با وجود ستایش برانگیز بودن کوشش صفوی در این باب، می نماید که انتقاداتی به نظریّه وی وارد باشد. چنانکه برخی از ایرادات صفوی بر سنّت گونه بندی سبک های شعر پارسی، از الگوی پیشنهادی وی نیز برطرف نشده. همچنین به واسطه برخی پارادکس ها و نیز امکان استنباط های خلاف واقع بر مبنای برخی گزاره ها و مواردی دیگر، نظریّه صفوی از جهاتی آسیب مند شده است. در این جستار، پس از گزارشی اجمالی از نظریّات صفوی در سه گانه مذکور، کاستی های کار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
بنمایة حباب و شبکة تصویرهای آن در غزلیّات عبدالقادر بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک هندی از حیث بنمایه های شاعرانه، اهمیّت فراوانی دارد، چراکه شاعران این سبک با بهره گیری از خلاّقیّت و نیروی آفرینشی خود، نوآوری هایی در بنمایه های شعری انجام دادند یا شبکة تداعی های آن را گسترده تر ساختند. در این میان، عبدالقادر بیدل را می توان نقطة اوج تصویرسازی با این بنمایه ها دانست. این مقاله بر آن است تا با نگاهی به بنمایة حباب در شعر بیدل، شبکة تصویرهای آن را در سه قالب کلّی تشبیهی، توصیفی و فراتوصیفی مشخّص سازد. روش تحقیق به صورت اسنادی و با استفاده از امکانات کتابخانه ای و شیوة تحلیل محتوا و طبقه بندی داده هاست. جایگاه بیدل در شعر فارسی، بایستگی مطالعه درخصوص او و نیز نبودنِ پژوهشی در باب این موضوع، اهمیّت و ضرورت تحقیق را نمایان می سازد و نتیجة پژوهش، برجسته سازی بنمایة حباب در شعر بیدل از طریق کشف و طبقه بندی شبکة تصویرهای آن است.
تحلیل روایی عنصر زمان در حکایتی از مثنوی «محیط اعظم» بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر یکی از حکایت های حالت محور مثنوی «محیط اعظم» سروده ی بیدل دهلوی تحلیل و واکاوی شده است. در جریان این بررسی با تمرکز بر عنصر زمان جنبه هایی همچون کانون سازی، ترتیب کارکردها، نشانه های حضور راوی ، سرعت روایت،نقاط تحیرروایی و... بر مبنای آموزه های روایت شناسان ساختگرا از جملهژرار ژنت،رولان بارت و جرالد پرینس، بررسی شده است. با توجه به اینکه مثنوی های بیدل تاکنون حوزه ای تقریباً نامکشوف برای پژوهش های روایی بوده است، یکی از اهداف اولیه ی این پژوهش معرفی و شناسایی ارزش های ویژه ی روایت پردازی بیدل در مثنوی های اوست. پرسش اساسی این پژوهش آن است که روایتگری بیدل تا چه میزان دقیق، هدفمند و در خدمت اندیشه ی اوست؟ و وی چه تمهیداتی برای پاسخ به پرسش های احتمالی مخاطب درجهت رسیدن به خوانش حداکثری اندیشیده است؟ نتایج این بررسی در چشم اندازی کلینشانگر این واقعیت است که بیدل در مثنوی هایش سبکی دیگرگونه و شگردهای روایت گری قابل تأملی اختیار کرده است و به ویژه در حکایت مزبور گرانیگاه روایت وی عنصر زمان است که در انطباق آشکاری با مفاهیم عرفانی و فلسفی وی است.
هندی وارگی در اشعار فاضل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک هندی شیوه و مسیر جدیدی را برای برون رفت از تکرار و تقلیدی برگزید که از مدت ها پیش گریبان گیر شعر فارسی شده بود و در این مسیر جدید تا آنجا ادامه داد که باعث شد بعدها این سبک، سبکی منحط تلقی شود و جامعة ادبی نظر مثبتی به آن نداشته باشد. درحالی که آثاری که در این سبک پدید آمدند، ظرفیت ها و زیبایی های خاص خود را دارند. فاضل نظری شاعر جوانی است که در سالیان اخیر اشعارش با استقبال خوبی از طرف مخاطبین مواجه شده است. او به خوبی توانسته است ظرفیت های موجود در شعر سبک هندی را شناسایی کند و در شعر خود به کار بگیرد. این مقاله به نشان دادن و بررسی ویژگی های سبک هندی در اشعار فاضل نظری می پردازد. ویژگی هایی نظیر پیچیدگی و دیریابی، مضمون سازی، نبود محور عمودی در غزل، استفادة فراوان از تلمیح، اسلوب معادله، به کارگیری زبان ساده و عامیانه، استفاده از مسائل روزمره، اشیا و محیط در شعر، تشخیص و... . همچنین دربارة ارزش هنری و زیبایی شناسانة ویژگی ها نکاتی بیان شده است.
قافیه و مضمون آفرینی با تکرار قافیه در غزلیات صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قافیه یکی از مزایای عمده کلام موزون است که هم در موسیقی شعر نقش اساسی دارد و هم مرکز ثقل بیت و مایه توجه مخاطب است. از مهم ترین ویژگی های قافیه این است که عواطف شاعر را سامان می دهد و مخاطب را مجبور می کند که دوباره بازگردد و درباره بیت بیندیشد.
در ادب کهن فارسی تکرار قافیه به عنوان عیوب شعر شناخته شده است، اما شاعران سبک هندی مانند طالب آملی و صائب تبریزی، قافیه را به کرات در غزل هایشان تکرار کرده اند و در اندیشه آنان، این کار نه تنها از زیبایی شعرشان نکاسته است، بلکه نشانگر ظرافت و نازکی خیال آنان است. زیرا شاعر سبک هندی، شاعر خیال و مضمون است. از این رو هرچه شاعر در مضمون پردازی خبره باشد، در این سبک استادتر است.
می توان گفت در 60 الی 65 درصد از غزلیات صائب، تکرار قافیه وجود دارد. اما وی با تکرار قافیه، ذهن نازک اندیش خویش را به مخاطب نشان می دهد، زیرا او هر قافیه را به عنوان عنصری جدید با مضامین و واژگان جدید پیوند می دهد، تا آن جا که همان واژه ی تکراری در بیتی دیگر زمینه ساز مضامین دیگر می شود. او از این تکرار تداعی معانی جالبی می آفریند و گاه نیز واژگان تکراری را با معناهای متفاوت یا دلالت های ضمنی آن ها به کار می گیرد.
در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، به بررسی سازوکار صائب با تکرار قافیه در غزل می پردازیم.