مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سبک هندی
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۹
158 - 127
حوزه های تخصصی:
ظهوری ترشیزی یکی از پیشگامان سبک هندی است که در روزگار شکوفایی این سبک می زیست و در کنار شاعرانی چون عرفی، نظیری، طالب آملی، صائب تبریزی و بیدل دهلوی از استادان بزرگ سبک هندی به شمار می آید. آثار وی در نظم و نثر جایگاه بلندی دارد و تا روزگار ما، به ویژه در هند و پاکستان ارزش و اعتبار خود را حفظ کرده است. «سه نثر» یکی از آن آثار است که در غالب تذکره ها از آن یاد، و به اندازه «ساقی نامه» مقبول و مورد پسند واقع شده است، اما گرد خمول و گمنامی بر آن نشسته، مقامی چون ساقی نامه نیافته است و امروزه کمتر کسی آن را می شناسد. مقاله حاضر گزارش تحقیق و پژوهش درباره متن «سه نثر» است که بر اساس پنج نسخه خطی و یک نسخه چاپ سنگی حاصل آمده ، کیفیت صور خیال در آن بررسی شده است. هدف این مقاله، تعیین جایگاه و ارزش سه نثر از طریق معیارهای هنری همان دوره و دوران پیش از آن است. «سه نثر» ظهوری ترشیزی به عنوان یکی از شاهکارهای سبک هندی و مقبول طبع سخت پسند شاعران و ادیبان آن دوره، تمام موازین و معیارهای سبک هندی را در خود جمع کرده است. علاوه بر آن، اسلوب های زیبای سخن را که به ویژه در گلستان سعدی به کار رفته، در نظر داشته است. این مختصات علاوه بر تعیین ارزش «سه نثر»، ضرورت بررسی گسترده تر در آثار سبک هندی را آشکار می سازد.
متناقض نمایی در شعر حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲ (پیاپی ۸۷)
227-255
حوزه های تخصصی:
متناقض نمایی یکی از شگردهای ادبی پرکاربرد در شعر شاعران عصر صفوی است. حزین لاهیجی، همچون بسیاری از شاعران این دوره، در جست وجو و عرضه «معنی بیگانه» از این ترفند هنری بهره می برد. در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی و رویکردی فرمالیستی، متناقض نمایی را در دیوان حزین لاهیجی کاویده و نشان داده ایم شاعر به قصد آشنایی زدایی و آفریدن مضامین تازه و نکته سنجی های دقیق و باریک اندیشانه و نیز برای بیان مفاهیم عارفانه، عاشقانه، اندیشه های قلندرانه و مباحث اخلاقی اجتماعی، از این صنعت ادبی استفاده می کند. همین طور، مضامین متناقض نما و انواع متناقض نما را اعم از لفظی و معنوی، ترکیبات وصفی و اضافی، ویژگی های متناقض نما و کارکردهای آن را در دیوان کاویدیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که «حس آمیزی» به مثابه گونه ای متناقض نما در شعر حزین درخور توجه است.
بررسی مفاهیم اخلاقی در دیوان سید علی جبل عاملی(مهری عرب)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی انعکاس مولفه های اخلاقی در شعر یکی از شاعران دوره صفوی پرداخته می شود. مهری عرب از شمار مهاجرانی است که در سده یازدهم هجری از جبل عامل لبنان به اصفهان آمده اند. نسخه خطی ای از دیوان مهری به شماره3217 در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است. یکی از زمینه های قابل مطالعه در دیوان مهری، بررسی میزان توجه او به اخلاقیات است. مطالب در دو بخش اصلی فضایل اخلاقی(شامل: احسان، تواضع، حُسن خُلق، خاموشی و سکوت، خلوت نشینی، توبه، سخاوت و بخشش، قناعت) و رذایل اخلاقی(شامل بخل، بدخلقی، بدزبانی، حرص و طمع، کینه ورزی، ریا و منت) ارائه می گردد. در هر بخش تحلیلی از آن ویژگی اخلاقی با استناد به آموزه های دینی و اخلاقی و عرفانی و نیز شواهد شعری از شاعر مورد نظر، آورده می شود.
مقایسه شیوه شاعران سبک اصفهانی و سبک هندی در میزان رویکرد به شعر سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای مطرح در گستره سبک شناسی، مقایسه آثار ادبی مشابه با هم در دوره های گوناگون تاریخی است که نتیجه این شباهت ها و تفاوت ها، رمز و راز برتری شاعری بر دیگری و نیز میزان تأثیرگذاری های زبانی و تاریخی و فرهنگی بر متن ادبی، نشان خواهد داد. با نگاهی گذرا به اشعار سبک هندی و اصفهانی، به وضوح می توان گرایش فزاینده سرایندگان آن ها را در به کارگیریِ شگردها و فنون شاعری نسبت به پیشینیان دریافت. فنون و ابزاری که در جنبه های مختلف (فرمی و محتوایی) سبب فاصله گیری گفتار سراینده بر روی زنجیره زبان، از هنجار و زبان معیار و نزدیکی آن به زبان ادب و شعر می شود. در این راستا، تعیین سبک یک شاعر نیز، تشخیص و شناسایی همین ابزارها و شگردها در بسامد است که از شاعری به شاعر دیگر متفاوت هست و این چنین است که سبک های فردی به وجود می آید . بر این اساس، باید گفت که تفاوت اصلی شیوه شاعران سبک اصفهانی و هندی در میزان رویکرد شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمون های مرسوم ادبی ( motiv ) در سبک عراقی رایج در ایران است. بیدل به عنوان سرآمد سبک هندی می کوشد که تحت تأثیر سبک اصفهانی نباشد (نظریه اضطراب تأثیر)؛ به گونه ای که این رویکرد در برابر شاعران سبک عراقی با شدّت کمتر و در برابر امثالِ صائب با شدّت بیشتر، صورت گرفته است.
جمال شناسی اغراق در سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله این مقاله فرانمایی (صنعتِ اغراق) به عنوان یکی از ارکان اصلی شعر سبک هندی است. مقاله شیوه های فرانمایی و نقش هنری اغراق در شعر فارسی قرن یازدهم از خلال موضوعات اغراق، شگردهای فرانمایی و کارکرد هنری این اسلوب را بررسی می کند. و به همسویی اسلوب اغراق شاعران پارسی زبان با زیبایی شناسی اغراق در بلاغت هندی اشاره می کند. گرچه اغراق نقطه پیوند جمال شناسی شعر فارسی با ذوق و بلاغت هندی بود اما در ایران نقطه کانونی مخالفت با سبک هندی شد؛ ادیبان ایرانی اغراقها و ابیاتِ مستحیل شاعران خیال بند را عامل اصلی انحطاط شعر فارسی در قرن یازدهم و دوازهم دانسته اند. مقاله ضمن اشاره مبانی نظری اغراق ستیزی تأکید دارد که اسلوبِ اغراق با نگرش زیباشناختی و سیاقِ باریک اندیشی مطابقت دارد و سبک هندی بدون عنصر اغراق از ماهیت خود ساقط می شود.
رستاخیز معنا در غزل «عُرفی شیرازی» بر پایه هنجارگریزی معنایی «لیچ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراهنجاری یا هنجارگریزی از وجوه «رستاخیز واژگان» بر مبنای زبان شناسی و از نظریّه های نقد ادبی جدید است که در چارچوب مکتب فرمالیسم روسی بیان شده است. عُرفی شیرازی، سراینده سبک هندی، زبان غزل آغازین این سبک را فراتر از نُرم زمان پدید آورده و گاه سبکی فردی و نُرمی تازه در زبان غزل آفریده است. بنابراین واژگان، رستاخیزی پُرنوسان در تصویرسازی و معناآفرینی غزل آغازین سبک هندی دارند و عُرفی شیرازی به عنوان یکی از غزل سرایان آغازین سبک هندی، پدیده ها را در پهنۀ تخیّل به گونه ای دیگرگون آفریده و ذهن مخاطب را در رویارویی با فراز و فرودهای تصویری غزل به چالش کشیده است. این پژوهش با هدف تبیین شگردهای نوین تصویرسازی و معناپردازی در غزل عُرفی شیرازی با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر هنجارگریزی معنایی «لیچ» انجام شده و نشان داده است که عُرفی شیرازی، شگردهای هنجارگریزی معنایی را با تصویرهای بلاغی و معناساز در غزل آفریده است. بر این اساس تبیین هنجارگریزی معنایی بر گسترۀ تصویرپردازی عرفی در غزل و تبیین چگونگی کاربرد واژگان در ساختار تصویرهای تازه، دستاورد اصلی پژوهش است.
«موی چینی» بیدل دهلوی گره گشایی بیت هایی از بیدل با مضمون «موی چینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیدل دهلوی از شاعران نامدار سبک هندی است که شیوه متفاوت سخن سرایی اش او را در میدان داوری های گوناگون قرار داده است. کمتر کسی است که هنگام داوری درباره شعر بیدل به پیچیدگی سخن او و دیرآشنایی اش اشاره نکرده باشد. همچنین از کسانی که با شعر بیدل آشتی کرده و با آن مأنوس شده اند کمتر کسی است که بر دلربایی شگفت انگیز شعر او پای نفشرده باشد. برای ورود به ساختمان مرتفع و تودرتوی شعر بیدل، کلیدهایی لازم است که بیشتر آن کلیدها را در همان دیوان بیدل می توان به دست آورد. یکی از ویژگی های آشکار بیدل نونگری اوست. قدرت بیدل در ایجاد رابطه های تازه میان پدیده ها و خروج پی درپی او از هنجارهای متداول ادبی، دریافت بخش مهمی از شعرهای او را دچار اختلال می کند. در این جستار یکی از ترکیب های شعر بیدل (موی چینی) که در برخی ابیات او ایجاد پیچیدگی کرده، بررسی و بازنمایی شده است. با درنگ همه جانبه در مضمون «موی چینی» در دیوان غزلیات بیدل و پیوند آن با عناصر دیگر، یازده رابطه پایه ای در این مقاله، بازشناسی شد و با توضیح و تبیین این روابط یازده گانه (صدا و سرمه، شب، سایه، جوانی، تراشیدن، شکست دل، فغفور، شانه، عجز و توانگری، سفال، پرچم و علم) گره تعدادی از بیت های بیدل گشوده شد.
بررسی ساختار ترکیب های اشتقاقی شعر طالب آملی از دیدگاه سبک شناسی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طالب آمُلی یکی از از بزرگ ترین گویندگان سده یازدهم هجری است که در جریان تحول و تغییر سبک هندی نقش قابل توجّهی داشته است. بیشترین توجه پژوهش گران بر روی جنبه ی خیال بندی و مضمون آفرینی شعر اوست. در این میان عنایت کمتری به روساخت و جنبه های زبانی شعر او، به ویژه هنر ترکیب سازیش شده است. در این جُستار به این وجه زبانی او پرداخته می شود. یکی از مهم ترین عناصری که در سبک شناسی شعر مطرح است، ساختار زبانی شعر است. از جمله تمهیداتی که طالب در ساختار زبانی شعر خود بهره برده است برجسته سازی است. طالب در جهت ترکیب سازی از این اصل بیش ترین استفاده را کرده است و غالب ترکیب های او به پیروی از این اصل بر مخاطب عرضه می شود. ترکیب های اشتقاقی موجود در دیوان طالب آمُلی ذیل عنوان هایی چون: ترکیب های ونددار، ترکیب شبه ونددار، صفت های فاعلی و مفعولی مرکّب، ترکیب های وصفی و ترکیبات مصدری بررسی و تحلیل شده اند. بسیاری از این ترکیب ها، چشم نواز و دلکش می باشند و جدا از این که موجب درنگ مخاطب می شوند، جلوه ای تازه به زبان شعر او بخشیده اند. هنرنمایی طالب سبب شده است تا این ترکیبات اشتقاقی در موضعی مناسب قرار گیرند که هم ارزش صوری کلام را والا کنند و هم بار معنایی کلامش را غنی سازند. بنابراین می توان گفت که وجه غالب زبانی طالب آملی، ترکیب سازی و لزوم عنایت ویژه به این ترکیبات امری ضروری است.
وطنیات و هنرهای سنتی در اشعار صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
141 - 159
حوزه های تخصصی:
شعر به عنوان منظومه فکری شاعر در ارتباط مستقیم با جامعه و تحولات آن شکل می گیرد. بنابراین واکاوی اشعار یک شاعر می تواند تصویری کامل از جامعه ای که در آن زیسته و تحولات آن ارائه دهد. صائب تبریزی به عنوان یکی از شاعران دوره صفویه است که به عنوان یک نماینده برجسته سبک هندی شناخته می شود. دوره حکومت صفویه (907-1135ق)، دوره پر فراز و نشیبی در حیات فکری و هنری جامعه ایران بود. مسئله ای که در این میان می توان مطرح کرد این است که تحولات این دوره چه بازتابی در شعر صائب تبریزی داشته است. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این مسئله است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شاعران سبک هندی دو دوره متفاوت را در زندگانی خویش تجربه کردند؛ در دوره نخست، با بی بضاعتی و ناتوانی مالی، اشعاری را در وطن سرودند و در دوره دوم، با ثروتی اندوخته از حمایت درباریان سرزمین هند به بیان خیالات شاعرانه به طرز تازه و معنی بیگانه پرداختند. صائب از جمله شاعران سبک هندی است که با غربت گزینی، مدتی از عمرِ شاعری خود را در هند گذرانده است؛ لذا «وطن» و مفاهیم مرتبط با آن در شعر او می تواند نمایانگر چگونگی نگرش او نسبت به فضای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی عصر خویش باشد و از لابلای این اشعار، به دلایل مهاجرت وی به سرزمین هند پی برد. از سوی دیگر اشعار وی سرشار از مفاهیم هنرهای سنتی است که می تواند جلوه ای از رونق هنری عصر صفوی باشد. اهداف تحقیق 1.بررسی نقش فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه در جایگاهِ مفهوم وطنیات و هنر سنتی در شعر صائب تبریزی 2.ترسیم ابعاد مختلف مفهوم وطن در شعر صائب تبریزی سؤالات تحقیق 1.فضای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی چه تأثیری بر فضای شعری صائب تبریزی داشته است؟ 2. نگرش صائب تبریزی صائب در مورد وطن و غربت چگونه است؟
دیوان و ویژگی های سبکی ملاقاسم مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
249-274
حوزه های تخصصی:
ملاّمحمّدقاسم مشهدی، معروف به دیوانه، شاعر اوایل سدۀ یازدهم، حلقۀ واسطۀ مفقود، میان صائب تبریزی، استاد مستقیم او، و بیدل دهلوی، شاگرد مکتب اوست. دیوان ملاّقاسم که اخیراً تصحیح و منتشر شده، حاوی سه هزار بیت، شامل پنج دفتر است: خانۀ سخن(غزلیّات)؛ سلسلۀ شعله(غزل واره ها)؛ بال نگاه(رباعیّات)؛ شاگرد خاموشی(دوبیتی ها)؛ ناوک آه(مفردات). مسألۀ اصلی این پژوهش، تعیین ویژگی های سبکی قاسم مشهدی، مبتنی بر نظریّات سبک شناسی مدرن، بویژه، آرای کارل فوسلر، محقّق و زبان شناس معاصر آلمانی است. نزد فوسلر بررسی کاربرد زبان در ادبیّات باید با در نظر داشتن همۀ خصوصیّات زبان صورت بپذیرد. از این رو دامنۀ بررسی ها در سبک شناسی بسیار گسترده تر از آن چیزی خواهد بود که شکل گرایان معرفی می کردند. مطالعۀ سبک قاسم از منظر آرای فوسلر علاوه بر آن که جزئیّات دقیق تری از سبک دورۀ او را نشان می دهد، موجب معرّفی شاعری است که پیونددهندۀ دو نسل از شاعران سبک هندی است. قاسم از جمله شاعرانی است که ظرفیّت های بالقوّۀ سبک هندی را بخوبی درک کرده و از ابزارهایی که این سبک در اختیار شاعر قرار می دهد، به نیکی استفاده کرده است. او بدون آن که در دام صنعت زدگی بیفتد، از موسیقی لفظی و معنوی بهرۀ فراوان برده و تصویرسازی های او بدیع و استوار است. عشق در شعر قاسم بیشتر جنبۀ زمینی دارد و در اثنای سرایش شعر، به نقد خویشتن از مناظر روحی و جسمی علاقه نشان داده است.
پژوهشی در احوال و آثار یک شاعر ناشناخته از منطقه شیروان آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
213-235
حوزه های تخصصی:
حلیمی شیروانی از شعرای ناشناخته اوایل قرن دهم هجری است. درباره احوال حلیمی جز اطلاعاتی پراکنده که از تذکره های مختلف و به ویژه شعر او به دست می آید، آگاهی چندانی در دست نیست. همین اطّلاعات پراکنده و اندک موجب شده است صاحبان تراجم در شرح حال او و حلیمی فرهنگ نویس، صاحب بحرالغرایب، دچار اشتباه شوند. حلیمی شیروانی در اوایل سده دهم در شیروان آذربایجان متولّد شد، به گیلان و قزوین مسافرت رفت، سپس در میانه عمر به شام مهاجرت کرد. کلّیات حلیمی مشتمل بر بیش از شش هزار و پانصد و پنجاه بیت است که تاکنون تصحیح و تحقیقی بر آن صورت نگرفته است. تنها نسخه کلیات حلیمی در کتابخانه لالااسماعیل ترکیه نگهداری می شود. این کلیات مشتمل بر قصیده، غزل، رباعی، قطعه و همچنین حاوی شش رساله و سه منظومه است. حلیمی در سرودن شعر مصنوع، قصاید بی نقطه، معماگویی و ماده تاریخ مهارت بسیار داشته است. وی شاعری سنّت شکن و هنجارگریز است؛ چنان که در چندین جای، خود را مخترع نوعی از قصیده و طرزی خاص از شعر می داند.مقاله حاضر ضمن معرّفی این شاعرِ ناشناخته، امّا پُرکار، پژوهشی در ویژگی های سبک شناختی و مضامین شعری اوست.
مقیاس های شاعرانه در شعر معاصر
حوزه های تخصصی:
بررسی ایهام و بعضی از انواع آن در نسخه ی خطی «پادشاهنامه»کلیم کاشانی
حوزه های تخصصی:
ایهام ( (Equivoqueیکی از شگردها، ترفندها و امکانات زبانی است. این صنعت بدیعی را از انواع هنجار گریزی های معنایی می دانند که در محور همنشینی و مجاورت که مبتنی بر ترکیب است، به وجود می آید و کلام را با «ابهام» (Ambiguity= ) که از عناصر زبانی و ادبی است، پیوند می دهد.«ایهام» نوعی شگفت کاری با زبان است زیرا وقتی مخاطب با کمی چالش و دقّت چند معنا - حتی گاه متضاد - را از لفظ و عبارت در می یابد، لذت و میلش به متن بیشتر می شود. اگر چه «ایهام» بیشتر در سبک عراقی ظهور می کند و در شعر خاقانی، سعدی و بالاخره حافظ به اوج می رسد. برخلاف بعضی کسانی که معتقدند شاعران در سبک هندی از صنایع بدیعی و بیانی استفاده نکرده اند، باید گفت که توجه به رعایت تناسب ها و روابط معنایی میان کلمات و اجزاء بیت یکی از گرایشهای ذوقی عصر صفوی است و شاعرانی چون کلیم، صائب و بیدل به صنایع بدیعی و بیانی به ویژه ایهام توجه کامل داشته اند. این مقاله کوششی در جهت شناختن «ایهام» و بعضی از انواع آن همراه با صنایع بدیعی و بیانی در نسخه خطی «پادشاهنامه» کلیم کاشانی (960- 1061ه.ق) است
بررسی و تحلیل علل ابهام و دیریابی مفهوم در اشعار صائب
حوزه های تخصصی:
صائب تبریزی به عنوان نماینده ی سبکی که به تازه گویی و طرز نو و ابتکار شهرت دارد، یکی از برجسته ترین شاعران غزل گوی ایران است که در میانه ی دو جریان اصلیِ سبک هندی قرار دارد : شاعران عامی وکم سواد و سبکِ ساده و روان و شاعران هندی و زبان دشوار...از اواخر قرنِ دهم، شعر فارسی به سوی یک دشواریِ معما گونه پیش می رود که غالب ابهامات شعری، حاصل دستکاری های زبانی و هنجارگریزی های معنایی است که از رهگذرِ تلاش در کشفِ روابط تازه و ایجادِ تصاویرِ پارادوکسی حاصل می شود. ابهام در شعرِ صائب تبریزی از نوعِ ابهاماتِ شعریِ شاعرانی مانند حافظ و مولانا نیست ،زیرا ابهام در شعر این شاعران بیشتر به دلیل وسعت معناست ، همچنین با ابهاماتِ شعریِ شاعرانی چون انوری و خاقانی متفاوت است،چرا که دشواریِ شعر آنان بر اثر ورود اطلاعات علمی ،فلسفی،تاریخی،دینی و غیره می باشد و فهمِ آن مستلزمِ دانستن مقدمات است.مقاله ی حاضر به بررسی عوامل ابهام آفرینِ شعر صائب با تأکید بر عوامل هنری می پردازد. تعمّدِ صائب در ایجاد بعضی از ابهامات و در عین حال زیبایی های شعری به همراه تحلیلِ علت های ابهامِ شعر صائب، از یافته های این مقاله است .
«مطرب آتش»(بررسی مضمون اسپند در شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران پارسی سرا از ابتدای پیدایش شعر، از ظرفیّت های گوناگون زبان و الفاظ برای کشف مضامین تازه و بکر بهره برده اند. با وجود پژوهش های متعدّدی که در این باره انجام شده است، واژه هایی وجود دارند که علیرغم داشتن بسامد بالا و نقش قابل تأمّل آن ها در پهنه ی ادب فارسی، تاکنون تحقیق و پژوهشی درباره ی آن واژه ها صورت نگرفته است. واژ ه ی «اسپند» از جمله ی آن واژه هاست. پژوهش حاضر سیر تحوّل و تطوّر معنایی این مضمون را از ابتدای پیدایش شعر فارسی، (قرن سوم) تا سده ی حاضر مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که در شعرِ سبک خراسانی و عراقی، مضمون های ابداع شده تنوّع چندانی ندارد و می شود آن ها را در چند مؤلّفه ی کلّی دسته بندی کرد: مثل دفع چشم زخم، تشبیه به خال، تشبیه به مردمکِ چشم و...؛ امّا با ظهور سبک هندی و ظهور شاعران نازک خیال این سبک، این واژه چنان مورد توجّه قرار می گیرد که از آثار این سبک، می توان صدها بیت درباره ی اسپند به دست آورد. به گونه ای که گاه، این کلمه در قالب ردیف اسمی نیز به کار برده شده است. با وجود آن که این واژه در شعر معاصر نیز ظهور و بروز دارد، امّا از نظر مضمون، تنوّع چندانی ندارد و بیش تر همان مضامینی است که در دو سبک خراسانی و عراقی کاربرد داشته است.
مخالف خوانی و ترک ادب شرعی، خصیصه بارز سبکی تقی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقی دانش از فضلا و ارباب قلم و از شعرای گمنامِ صاحب سبکِ سنت گرای اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی است که تحت تأثیر اشعار و افکار شعرای سبک های: خراسانی، آذربایجانی، عراقی، مکتب واسوخت و بخصوص سبک هندی قرار گرفته است. در اشعار و غزلیات تقی دانش، با تأسی از شعرای نامدار سبک هندی، دو نوع اندیشه و نگرش متضاد از هم (موافق خوانی و مخالف خوانی(آشنایی زادیی و هنجارشکنی) به چشم می خورد، یعنی: زمانی نگرشش به عناصر و پدیده های شعری و شخصیت های مشهور داستانی و تاریخی و قرآنی و اسطوره ای، همان نگرش کلیشه ای و تک بُعدی و تکرار شونده در سنت دیرینه ادبی( سبک های شعری خراسانی، آذربایجانی، عراقی) است، زمانی نیز با تأسی از شعرای سبک هندی نسبت به همان عناصر و پدیده های شعری و شخصیت های مشهور نگاه متفاوتی ابراز داشته به هنجارشکنی و مخالف خوانی پرداخته است. منظور از مخالف خوانی(آشنایی زادیی) در شعر تقی دانش، که از خصایص بارز سبکی وی بشمار می آید، آن است که با تأسی از شعرای سبک هندی، به جهت دستیابی به «معنی بیگانه» و فرار از سنت دیرینه ادبی، در خصوص معانی و مضامین کلیشه ای و تک بُعدی و تکرار شونده در عرف و هنجار ادبی و شخصیت ها و عناصر مشهور داستانی و قرآنی و اسطوره ای از زوایه ای غیر عرفی نگریسته و به خلاف آمد عادت در خصوص آنها به قضاوت می نشیند و در خصوص عناصر و شخصیت های مذهبی و قرآنی، با تأسی از شعرای سبک هندی، ترک ادب شرعی می کند. نگارنده در این پژوهش موارد مخالف خوانی( آشنایی زادیی) و ترک ادب شرعی را از اشعار تقی دانش استخراج کرده و به ترتیب حروف الفبایی مورد بحث و بررسی قرار داده است. هدف از این تحقیق تعیین موارد مخالف خوانی( هنجار شکنی) و ترک ادب شرعی در محدوده شعر تقی دانش است. نتیجه تحقیق اینکه مخالف خوانی و ترک ادب شرعی در شعر دانش با تأسی از شعرای سبک هندی در حد قابل توجهی بکار رفته است.
سفالینه ها عناصری برای اجتماعی کردن عرفان صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
5-18
حوزه های تخصصی:
عرفان در شعر سبک هندی نمودهای متفاوتی دارد؛ از طرفی عرفان بیدل دهلوی را داریم که عمیق و رازآمیز است و از طرفی عرفان صائب را که به درک و دریافت عامه مردم نزدیک شده است و جنبه اجتماعی دارد. صائب نیز همانند دیگر شاعران این سبک از مشهودات و محسوسات پدیده های عالم هستی برای بیان اندیشه های خود سود می برد و از هر عنصر مضمون سازی که به تقویت ساختار ادبی و بلاغی شعرش کمک کند، مدد می جوید. سفالینه ها از محسوسات قابل دسترس زندگی عامه مردم عصر صائب است. صائب با دست مایه قرار دادن انواع سفالینه ها و به یاری مشاهدات اجتماعی و تجربیات شخصی، آموزه های عرفانی را به مردم عادی کوچه و بازار ارائه و از این رهگذر به اجتماعی کردن عرفان در جامعه کمک کرده است. یافته های این تحقیق که از شیوه ساختارگرایی کمک گرفته است، نشان می دهد صائب با ایجاد ساختاری قابل معنی میان ظروف سفالی و مایعات و اصطلاحات عرفانی به اجتماعی کردن و در نتیجه فهم و درک عامه از عرفان کمک کرده است.
مضمون آفرینی در غزلیات کلیم کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مضمون آفرینی فرایندی است که در آن نکته باریک، خیال دقیق، نازک بینی و صورت تازه از معنی آفریده شده باشد که مهمترین ویژگی شعر فارسی از قرن نهم به بعد تا سبک معروف به هندی است. مضمون مقوله ایست ساختاری و مربوط به فرم و ظرفیت های زبانی و عامل شکل گیری مضمون، قدرت تداعی شاعراز رهگذر شباهت ها، مجاورت و تضادهاست. کلیم کاشانی شاعر مضمون آفرین سبک هندی، با برخورداری از نگاهی ژرف و باریک بینانه به دنیای پیرامون خویش اشیا را با روشی متفاوت به کار می گیرد و با توجّه به عینیّت ها، اصول کلی و تصاویر خیالی و نیز کاربرد یک یا چند شگرد مضمون ساز به آفرینش مضامین تازه دست می زند و به شکل غیر مستقیم به بیان حالات نفسانی ناب خود می پردازد. در این پژوهش برای دستیابی به شگردهای مضمون سازی با اشیا و بررسی زاویه دید شاعر، شمع به عنوان یکی از عناصر مضمون ساز در غزلیات کلیم مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که در میان شگردهای مختلف مضمون آفرینی «اسلوب معادله» پربسامدترین روش به کار رفته است که شاید بتوان دلیل وجود این بسامد چشمگیر را به آمیختگی میان شاعران و عوام نسبت داد عاملی که انگیزه همه فهم بودن را در شاعران صفویّه تقویت کرده است.
آشنایی زدایی از عناصر دیوانی در غزل شاعران سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
1 - 30
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی از مهم ترین فنون گریز از ابتذال، در هر دو حوزه ی ساختار و محتوای هنرِ شعر است که ابزارِ خیال شاعران برای دریافتی متمایز و مهیّج از زبان و انتقال آن به مخاطب واقع شده است. این مبحث مهم نقد ادبی، نخستین بار به وسیله ی فرمالیست های روسی مطرح شد. به عقیده ی آنان تکرار واژگان و ترکیبات کهن، زیبایی متن و به تبعِ آن رغبت مخاطب را تهدید کرده و لزوم بیگانه سازی را نمایان می سازد. جلوه های این هنر شاعری را بیش و کم در تمام ادوار شعر فارسی می توان دید؛ اما در عصر رواج سبک هندی، به دلایلی همچون گذرِ شعر، به ویژه قالب غزل، از ادوار پرشکوه و به تبع آن تکرار و ابتذال عناصر آن و تغییر پایگاه و مخاطبِ هنرِ شعر، این تجلّی نمایان تر است. عناصر دیوانی نیز به دلایلی همچون تعلقشان به دربار، به عنوانِ عظیم ترین مهد پرورش شعر و سنخیّت با ادبیات فاخر و کهن ، به قدری استفاده شده اند که در زمان ظهور سبک هندی، غبار تکرار و کهنگی دامانشان را گرفته است؛ بنابراین، شاعر سبک هندی با انواع فنونِ آشنایی زدایی همچون توجه خیالی به حواشی عناصر، مخالف خوانی، مضمون تراشی، کاربرد تناقض آمیز و کاریکاتوری عناصر و همچنین بهره جستن از آن ها در بیگانه سازی کنایات مبتذل، درصدد نوسازی و نمایاندن دگرگونه ی آن ها در شعر خود برآمده است. در این مقاله، ذیلِ شش عنوان، به تحلیل کاربرد این شگردها در غزل سبک هندی پرداخته ایم.
آموزه های ملی و مذهبی در مطابقت و درون مایه های آیینه خیال صائب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
16 - 34
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی از مهم ترین ارکان دستگاه بلاغت است که موجب بسط حوزه تخیل شاعر و گستردگی و پویایی عالم شعر می شود. بررسی دقیق تصویر می تواند علاوه بر نشان دادن گستره دایره خیال شاعر و آشکارسازی برخی از تمایلات و انگیزه های درونی او، معیاری برای تعیین ارزش هنری اثر و نوآوری های شاعر در عرصه خیال باشد. تصویر از مهم ترین ویژگی های سبکی سبک هندی است. سبک هندی در میان سبک های شعر فارسی، بیش ترین ارتباط را با بسترهای اجتماعی دارد. صائب تبریزی برجسته ترین شاعر این سبک است که دیوانش مملو از صور خیالی است که از زمینه های اجتماعی نشأت گرفته است. وی توجّه خاصی به زبان و فرهنگ عامه داشته است و کنایات و اصطلاحات رایج در عصر خود را به استخدام تصویرسازی شعر درآورده است. آموزه های ملی و مذهبی انعکاس پر رنگی در دیوان صائب دارد. در شعر او و هم عصرانش به عناصر جدیدی در ایجاد تصویر شعری برمی خوریم که در آثار متقدّمین وجود ندارد یا به ندرت قابل مشاهده است. صائب با تکیه بر گنجینه فولکوریک جامعه زمان خود، مضمون سازترین شاعر در بین همه شعرای فارسی زبان است. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا، به بررسی قلمرو خیال از منظر آموزه های ملی و مذهبی که صائب در ساختمان تصاویر شعری استخدام کرده، پرداخته است.