مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رباعیات خیام
حوزه های تخصصی:
خیام نیشابوری از اندیشمندان و سخنسرایان نامدار ایرانی است که با سروده هایی اندک، ولی پرمایه، آوازه جهانگیر یافته و نام خود را در همه زبانهای زنده دنیا در گسترده است. درباره خیام، تاکنون نوشته های فراوان پدید آمده است. اما درنگ اندیشمندانه او در راز و رمز هستی و پرسشهای حیرت آلود او در پیوند با وجود آدمی و آغاز و انجام او، توجه خیام پژوهان را آن قدر به سوی خود در کشیده است که آنها را به یکباره از بررسی زیبایی شناسانه رباعیات خیام بازداشته است. این بی توجهی تا آنجاست که بسیاری با اشتباه می پندارند، سروده های خیام از ارزشهای زیباییشناسی بی بهره یا از آن دید، کم مایه است. در این جستار، کوشش شده تا پیوند هنری واژگان و تصاویر رباعیات خیام برای هماهنگی صورت و معنا در آنها باز نموده، و عناصر زیباییشناسی سروده های او در این قسمت واکاوی شود: الف. پیوند هنری واژگان ب. تصویرسازی ج. تاکید، تکرار
بر بال های سیمرغ تاثیر ادبیات فارسی در ادبیات فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرانسویان از چهار قرن پیش با ادبیات ایران زمین به واسطه ترجمه های جهانگردان و کارگزاران سیاسی فرانسوی آشنا شدند. نگارش سفرنامه شاردن الهام بخش بسیاری از آثار فرانسوی در قرون بعد شد به طوری که آثار ارزشمندی همچون گلستان و بوستان ، دیوان حافظ، شاهنامه و رباعیات خیام دستمایه بسیاری از ادیبان و فرهیختگان فرانسه شد.
نظام فکری خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عمر خیام در شعر و ادب فارسی مظهر و نماینده جهان بینی ویژه و صدای بسیاری از متفکران و شاعران خاموشی است که دم فرو بستند و سخن خویش را به نام او منتشر ساختند. در این مقاله نگارنده در پی آن است که با بررسی نظام مکتب تفکر خیامی، اصول و ویژگیهای این مکتب را نشان دهد و برای این منظور روش تحقیقی را برگزیده که ترکیبی از شیوه های نقد مبتنی بر مواد مکتوب و رویدادهای تاریخی و روشی پدیدارشناختی است و سعی کرده است که به جای تکیه کردن بر مسایل پایان نیافته ای مانند اصالت شعر خیام و هویت خود او، نظر متعادلتری از پیام وی را ارایه کند و با بیان پیشینه تحقیقات خیام پژوهی، تحقق این مقصود را عملی تر سازد.
به همین منظور تفسیرهای گوناگون - و بعضا متضادی - که تاکنون از رباعیات خیام صورت گرفته، معرفی، و میزان تطابق این آرا را با اندیشه ها و گفته های خیام بررسی، و سرانجام برای تعیین چارچوب و اصول مکتب فکری خیام، موفق شده است با توجه به مضمون و پیامهای مشترک میان رباعیات، نظام فکری خیامی را به پنج مقوله اصلی تقسیم کند و اصل پیام خیام را در هر مورد با ذکر شواهدی از رباعیات تحلیل کند.
رباعیّات خیّام از دیدگاه جاویدان خرد
حوزه های تخصصی:
رباعیّات منسوب به خیّام را تا حدود هزار و دویست رباعی ذکر کرده اند. ذکاء الملک فروغی حدود صد و هشتاد رباعی از آن جمله را برگزیده و همراه با توضیحات کوتاهی به چاپ رسانده است. امّا، با مطالعه دقیق آثار فلسفی و ملاحظه برخی معیارهای فیلولوژیک به نظر میرسد که رباعیّات اصیل وی بسی کمتر از این تعداد باشد. در این مقاله، بیست و هشت رباعی که بر حسب ملاکهای صوری و معنوی، به احتمال قوی، از خیّام است انتخاب و بر اساس دیدگاه جاویدان خرد مختصراً شرح داده شده است
تغییر «سپهر گفتمان» در برگردان انگلیسی فیتزجرالد از رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آنکه بیش از یک صد وشصت سال از زمان نخستین برگردان انگلیسی رباعیات خیام به قلم توانای ادوارد فیتزجرالد می گذرد، این متن ادبی زیبا نه تنها همچنان طراوت و حلاوت پیشین خود را حفظ کرده و مورد نقد و بررسی منتقدان و صاحب نظران مطالعات ترجمه قرار گرفته، که تقریبا همه مدعیان بعدی ترجمه انگلیسی رباعیات را هم از عرصه ادبیات به حاشیه رانده است. شاهد این مدعا سخن محقق برجسته ی ایرانی، سعید نفیسی، است که فقط تا سال 1925، ترجمه فیتزجرالد 139 بار به چاپ رسیده است. با همه محاسنی که اثر یاد شده داشته و همواره مورد تمجید و ستایش ادیبان و محققان ترجمه قرار گرفته است، اگر از منظر «وفاداری به اصل» و عناصری که در ادبیات امروز مطالعات ترجمه، در قلمرو «ایدئولو ژی» و «گفتمان»، به کار نقد ترجمه می آیند، به ترجمه وی نگریسته شود، پرسشهای بسیاری را برخواهد انگیخت. بدین معنی که، همچون هر ترجمه دیگری، برگردان فیتزجرالد نیز نتوانسته از چنبره ایدئولوژی و فرهنگ مقصد مصون بماند و از این پدیده بر کنار نمانده است. در این مقاله، با استناد به نوشته ها و اظهار نظرهای خود فیتزجرالد در باره ترجمه اش، نقل بعضی از نقدهایی که از سوی برخی صاحب نظران در باره ترجمه وی انجام گرفته، و نیز تحلیل دو رباعی نمونه از ترجمه وی از دیدگاه تغییر «سپهر گفتمان» (universe/domain of discourse)، متن انگلیسی رباعیات خیام از این منظر بررسی و تحلیل شده است.
ترجمه بین نشانه ای و تحریف فرهنگی : بررسی موردی تصویر گری در ترجمه رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یاکوبسن (1959) در طبقه بندی سه گانه اش، ترجمه بین نشانه ای را یکی از انواع ترجمه ذکر می کند که در آن وسیله ارتباط تغییر پیدا می کند. هدف تحقیق حاضر بیان و اثبات این مطلب است که ترجمه بین نشانه ای، همانند ترجمه بین زبانی، میتواند اثر اصلی را تحریف کند. وقتی که متنی در زبان مقصد ترجمه میشود و به صورت مصور هم در می آید اجزای تصویری و عکس ها گاها متن اصلی را در سطوح مختلف زبانی و فرهنگی تحریف میکنند.در این پژوهش سعی می شود با بررسی رباعیات خیام، ترجمه آن به وسیله فیتزجرالد و تصاویر قرار داده شده در نسخه ترجمه شده به وسیله ادموند سالیوان، دستکاری و تحریف متن و فرهنگ اصلی نشان داده شود. تصویر گر در این اثر به وضوح سعی کرده با ایجاد التقاط تصویری، نمادسازی، و فضا سازی و تلمیح درون متنی و تغییر ماهیت عناصر فیزیکی و غیر فیزیکی همانند اشیا، فضا ها، پوشش ها، ایدئولوژی ها و ...، فرهنگ و هویت اصلی و ایرانی را تغییر داده و آن را با معیارها و کلیشه های غربی همگام سازد. به عبارتی دیگر مصور سازی به عنوان نوعی ترجمه بین نشانه ای ماهیت اصلی و ایرانی شعر خیام را دچار دستکاری و دگرگونی میکند.
تأثیر اندیشه های خیامی در شعر سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه ها و تأمّلات فلسفی خیّام، تأثیری ژرف بر شعر و ادب معاصر عربی گذاشته اند. سایة پرسش های
حیرت آلود او که از طریق ترجمة رباعیات به زبان عربی در جهان عرب نفوذ کرده، در جای جای آثار ادبی و در شعر بسیاری از شاعران معاصر عرب بوضوح مشاهده می گردد. سیّد قطب، ادیب، متفکّر و شاعر نا م آشنای معاصرِ مصری، از جمله شاعرانی است که در آثار ادبی- نقدی خود از خیّام و تأمّلات فلسفی او فراوان سخن گفته است و علاوه بر آن، در شعر نیز، از اندیشه های خیّام عمیقاً متأثّر بوده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی دیدگاه های سیّد قطب دربارة خیّام، شعر او را از منظر تأثیرپذیری از
اندیشه های خیّامی واکاوی نموده است. یافته های این پژوهش گویای آنند که سیّد قطب در یک مرحله از عمرش، دچار یک نوع سرگشتگی بوده است و اشعاری که او در این برهة زمانی سروده است، آمیخته به حیرت و به شدّت متأثّر از اندیشه های خیّام است.
اگزیستانسیالیسم در رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم (فلسفه اصالت وجود) یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مکتب های فلسفی و ادبی جهان در قرن بیستم می باشد که مهد پیدایش و رواج آن کشورهای اروپایی و به ویژه، آلمان و فرانسه بوده است. در این مکتب فلسفی ادبی، فرد انسانی به عنوان فاعلی آگاه شناخته می شود که در تجربه هستی و لمس معنای وجود، به طور بی واسطه با حقیقت زندگانی رویا رو شده و پوچی و بی معنایی زندگی خود را درمی یابد، آنگاه با تکیه بر پاسداشتِ گوهرِ «آزادی» و با استفاده از امکان گزینش و انتخاب، هدفی برای خود برگزیده، به این شکل به سلسله رویدادها و حوادثی که «زندگی» نامیده می شود، معنا و مفهوم می بخشد. حکیم عمر خیام، شاعر و دانشمند اندیشه ورز ایرانی در نیمه دوم سده پنجم و آغاز سده ششم هجری (دوازدهم میلادی) را به واسطه طرح پرسش های بنیادین فلسفی در پیوند با هستی انسان و آغاز و انجام کار جهان و نیز باورمندی تلویحی و تقریبی به نقش آفرینی آدمی در تعیین مسیر خویش، با تأکید بر پیام ها و توصیه های پی در پی مبتنی بر «دم غنیمت شماری» در رباعیات منسوب به او، می توان از پیشگامان اگزیستانسیالیسم در سده های میانه به شمار آورد. این مقاله تلاشی در جهت همسو نشان دادن بن مایه های برجسته اگزیستانسیالیسم و اندیشه های فلسفی مطرح شده خیام در رباعیات است.
تحلیل فرایند شاعرانه ی نظریه ی دگرگون سازی عمرخیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش مبتنی بر نظریه ی دگرگون سازی است. اصولاین نظریه به طرزی گسترده می کوشد تا با بهره جویی از شگردهایی از جمله : زبان غیرتخاطبی وتعریضی، اندیشه های اپیکوری و نوستالژیکی و تمرکز در خوشایند سازیِ زمان حال،مناسبات فکری مرموز ساختارها و گفتمان ها را تبیین کند.از سویی مد نظر دارد تاابعاد دلهره های عمیق اجتماعی انسان اندیش مند را به عنوان وجدانی آگاه نیز آشکار سازد. از این رو، با چنین نگاهی خیام و رباعیاتش مورد تامل و خوانش قرار گرفته است. این جستارکوشیده است تا با استفاده از این رویکرد پاسخ این پرسش ها را با روش مطالعه ی کتابخانه ای به شیوه ی تحلیلی غیر گزینشی داده ها بیابد که: آیا می توان نسبتی معنادار بین رباعیات و اندیشه های اپیکوری و زبان خوش باشانه با دگرگون سازی متصوّر بود؟آیا تمرکز و توجّه خیام به زمان حال می تواند نقطه ی ثقلی برای دگرگون سازی تلقّی شود؟ سرانجام مجموعه ی یافته ها مبین این است که خیام با سرودن رباعیات، ضمن آگاهی بخشی نسبت به اوضاع فکری و فرهنگ سیاسی – دینی، نظام تعامل و روابط پیدا و پنهان سیاست و فقاهت عصرش را یه شیوه یی خلاف ذهنیت حاکم بر جامعه نقد کرده است.
استعاره مفهومی و سرنوشت چهار رباعی منسوب به خیّام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره ی مفهومی (Conceptual metaphor) پنجره ای برای شناختِ نظام فکری نویسنده است. بر اساس این نظریّه تمرکز یک نگاشتِ (mapping) استعاری در ذهن، موجب گسترش ذهنیّت فرد، آفرینش استعاره های مشابه و در نهایت اصالت سبک فردی می شود. از سوی دیگر در انتساب بسیاری از رباعیّات به خیّام، هم چنان ابهام وجود دارد. نگارندگان این پژوهش برآنند تا از این نظریّه در شناخت اصالتِ رباعیّاتی که محمّدعلی فروغی و قاسم غنی در کتابِ رباعیّات خیّام، آن ها را سروده ی خیّام دانسته اند، استفاده کنند. نتایج حاصل از پژوهش گویای آن است که در مجموعِ 178 رباعی این کتاب، 15 نگاشتِ استعاری بنیادین دیده می شود. مقایسه ی استعاره های مفهومی در 66 رباعی اصیل و 112 رباعی منسوب به خیّام نشان می دهد که 6 نگاشتِ استعاریِ سفر، راز، محفظه، فرصت، دگرگونی و ساختار، در هر دو گروهِ رباعیّات، بالاترین بسامد را داراست و می توان رباعیّاتی را که دارای استعاره های مفهومی مرتبط با این نگاشت ها هستند، به مرز اصالت نزدیک تر دانست. 4 رباعی نیز از 112 رباعی منسوب، در هیچ یک از زیر شاخه های این 15 نگاشت قرار نمی گیرند و انتساب آن ها به خیّام درست به نظر نمی رسد. مقایسه ی مضمونِ این 4 رباعی با نظام فکری خیّام و نیز جست وجوی آن ها در دیگر منابعِ مربوط به خیام این نظر را تأیید می کند.
تأثیر ایدئولوژی مترجم در برگردان موتیف باده در رباعیات خیام به زبان عربی (با تکیه بر ترجمة احمد رامی، احمد صافی و ابراهیم عریّض)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باده در ادبیات فارسی، نمادی کهن و نیرومند است که طیف گسترده ای از افکار متناقض را در خود گرد آورده است. این نماد در فرهنگ ایرانی به مخاطب مجال می دهد تا بنا بر ظن و شخصیت خویش، درکی مادی یا معنوی از آن داشته باشد. پژوهش حاضر می کوشد برگردان رباعیات مشترک میان سه مترجم عرب (ابراهیم عریّض، احمد صافی و احمد رامی) را که در آن، سخن از باده و باده گساری است، گزینش نموده، درک و برداشت مترجمان از آن را بررسی و مقایسه نماید. دعوت به باده نوشی از آن لحاظ انتخاب شد که شراب در رباعیات خیام، نماد غنیمت شمردن وقت و تصویری از اندیشه و مضمون اصلی شاعر به شمار می رود. لذا اهمیت می یابد که مترجم نسبت به خوشباشی و دعوت به میخوارگی خیام، چه دید و برداشتی داشته است و این رویکرد، چگونه در زبان عربی بازتاب یافته است و چه ظرافت هایی را در ترجمه های آنان به دنبال داشته است؟ هر مترجم با سازوکارهایی مانند تصریح، حذف، تلطیف اندیشه و... به انتقال معنای دریافتی خویش پرداخته است و شخصیت و عواطف خود را به نوعی در زبان مقصد جای داده است؛ چراکه مترجم نمی تواند حتی در ترجمه های تحت اللّفظی، فارغ از شخصیت خود دست به ترجمه بزند. روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی کیفی با رویکردی لغوی است.
تبیین انگیزه های برجسته سازی، حاشیه رانی و غیریت سازی در رباعیات خیام براساس تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به تبیین انگیزه های «غیریت سازی»، «برجسته سازی» و «به حاشیه رانی» در بعضی از رباعیات خیام، که این ویژگی ها در آنها برجسته است، پرداخته شده است. غیریت سازی یکی از روش های دست یابی به انگیزه های پنهان در ورای متون ادبی است که ازطریق تحلیل گفتمان متن با جامعه شناسی و علوم سیاسی در پیوند مستقیم است. در هر گفتمان براساس «منطق هم ارزی» و «منطق تفاوت» می توان به تبیین روابط غیریت سازانه موجود در متون ادبی پرداخت؛ بدین معنی که در هر گفتمان، یک قطب مثبت باعنوان «ما» و با هویت «خودی» برجسته می شود و دربرابر آن، قطب منفی دیگر، باعنوان «آنها» و با هویت «دیگری» به حاشیه رانده می شود. در این پژوهش از روش های تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی لاکلا و موفه و همچنین روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی است. خیام در تعدادی از رباعیات خود از این شیوه برای ابراز مقاصد خود بهره برده است. با تبیین و توصیف این موارد به این نکته پی خواهیم برد که چرا و بنابر چه دلایلی خیام درپی نوعی قطبیت سازی در رباعیات خود بوده است و نیز درخواهیم یافت که خیام، علاوه بر طرح دیدگاه های فلسفی در رباعیات، چگونه درصدد ابراز انگیزه های سیاسی و انتقادی ورای گفتمان های خود بوده است.
از نمونه های پیوندهای تاریخی ادبیات ایران و اردن (مطالعه موردی؛ عرار و خیام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸۰
6-26
حوزه های تخصصی:
مصطفی وهبی التّل ملقب به «عَرار» (1949 – 1899م) از بزرگترین شعرای اردن است. او را پدر شعر معاصر اردن می دانند. عرار با مطالعه ترجمة منظومی که از رباعیات خیام به دستش رسید، مجذوب و شیفتة خیام و سروده های او شد و اشعاری خیام گونه به رشتة نظم درآورد. به جرأت می توان گفت فهم مضامین شعری عرار بدون در نظر گرفتن فلسفة خیام و درک رباعیات و اشعار وی امری بس دشوار است. این مقاله کوشیده است تا با نگاهی فنی به خمریات عرار، آنها را از حیث تصاویر خیال مورد واکاوی قرار دهد تا مشخص شود شاعر چه اندازه از نظر خلق تصاویر تازه به خود متّکی بوده است. تشبیه، استعاره، اغراق و تشخیص مهمترین ابزارهای ساخت تصاویر خیال هستند که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در موضوع مورد مطالعه هیچ نشانی از تأثیر پذیری عرار از تصاویر خیال خیام یافت نیست و آنچه خوانندگان شعر او را به اندیشه تأثیرپذیری او در این حیطه سوق داده، بازتاب برخی اندیشه های فلسفی خیام در اشعار اوست.
خرمیان و بازتاب باورهای خرمی در رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خُرّمیان تداوم مزدکیان روزگار ساسانی بودند که در دورۀ اسلامی جنبش هایی را برضد خلافت عباسی بنیان نهادند. آیین خُرّمیان ماهیتی اَسرارآمیز، التقاطی و رمزآلود داشت. از مهم ترین باورهای آنان که در منابع اسلامی گزارش شده است، می توان به دعوت به شادی و خُرّمی، تکریم آیینی شراب، بیان رمزآلود و تناسخ اشاره کرد. به گزارش منابع تاریخی، حیات خُرّمیان در ایران تا دورۀ سلجوقی و چند دهه پس از وفات خیام تداوم یافته است. یافته های این پژوهش بیانگر مضامین مشترکی است که حاکی از بازتاب پاره ای از باورهای بنیادین خرمی در مضامین محوری رباعیات خیام است. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استناد به گزارش های معتبر تاریخی و منابع اصیل در زمینۀ رباعیات خیام، در پی آن است تا ضمن بررسی آیین خرمی و تداوم حیات آن، از بازتاب پاره ای از باورهای بنیادین آن در رباعیات خیام سخن گوید.
تحلیل تطبیقی مفاهیم مشترک رباعیات حکیم عمر خیام و مائده های زمینی آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
25 - 43
حوزه های تخصصی:
پژوهش بر اساس نظریه های بنیادی ادبیات تطبیقی- گستر? پژوهش در پیوندها و داد و ستد های ادبی ملل– نشان می دهد که گنجین? فرهنگ و ادبیات فارسی نقش بسزایی در الهام بخشی و آفرینش شاهکارهای متعدد در ادبیات جهان داشته است. آندره ژید، نویسند? مشهور فرانسوی، از کسانی است که تحت تأثیر این میراث غنی به خلق آثار منحصر به فرد دست یافته اند. او کتاب مائده های زمینی خود را به گونه ای در پیوند با ادبیات شرق، به ویژه ادبیات فارسی آفریده است. ژید با ذکر مصراعی از حافظ و آیه ای از قرآن کریم در آغاز کتابش، توجه ویژ? خود را به این آثار نشان داده است. در حالی که ژید نام خیام را تنها یک بار در کتاب مائده های زمینی آورده است، گمان می رود که این کتاب نمایانگر برخی تأثیرپذیری های آندره ژید از خیام نیشابوری نیز باشد و شاید بتوان گفت، تأثیر اندیشه خیام در این اثر بیش از اندیشه حافظ است؛ از این رو در این نوشتار ضمن بررسی شیوه و میزان آشنایی ژید با رباعیات خیام، با تحلیل تطبیقی مفاهیم مشترک رباعیات خیام و مائده های زمینی آندره ژید، نقش رباعیات در آفرینش مائده ها آشکار شده است.
بررسی و مقایسه ترجمه رباعیات خیام از فیتزجرالد با ترجمه پیتر ایوری و جان هیث استابس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
543 - 564
حوزه های تخصصی:
ترجمه ادبی و بویژه ترجمه شعر از حساسیت و دشواری ویژه ای برخوردار است تا آنجا که برخی آن را امکان ناپذیر دانسته اند.در این میان شعر فارسی با برخورداری از ظرایف، صنایع ادبی و وزن ویژه خود، ترجمه پذیری خود را سخت تر کرده است. رباعیات خیام نیز یکی از شاهکارهای ادبی است که به آسانی تن به ترجمه نمی دهد. با این وجود مترجمان زیادی سعی کرده اند تا این اشعار را به زبان خود ترجمه کنند که می توان ترجمه انگلیسی ادوارد فیتزجرالد و پیتر ایوری و جان هیث را نام برد. ترجمه ادوارد فیتزجرالد آزاد و ترجمه ایوری و هیث تحت اللفظی است و حدود صد سال بعد از ترجمه فیتزجرالد صورت گرفته است. در این پژوهش سعی می شود تا به بررسی و مقایسه ترجمه فیتزجرالد با ترجمه ایوری و هیث پرداخته شود و نکات ضعف و قوت هر کدام نشان داده شود و این نکته معلوم گردد که کدام ترجمه در انتقال مفاهیم مورد نظر خیام موفق تر بوده و کدام مترجم مفهوم رباعیات را بهتر فهمیده است.
واکاوی گرایش های ریخت شکنانه در ترجمه عربی محمد نورالدین از رباعیات خیام با تکیه بر دیدگاه آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رباعیات خیام دربرگیرنده پرسش های اساسی درباره انسان و هستی است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و باعث شده تا به زبان های بسیاری ترجمه شود. محمد نورالدین از مترجمانی است که رباعیات خیام را به زبان عربی ترجمه کرده است. وی گاهی متأثر از باورها و اندیشه های موجود در جامعه خود در انتقال مفاهیم رباعیات به عربی به تغییرات ریخت شکنانه روی آورده است. آنتوان برمن تأکید دارد که در ترجمه هر متن بیگانه باید حالت غریبگی اش در زبان مقصد را حفظ کرد و هرگونه حذف، اضافه و یا تغییر در آن، تحریف متن اصلی به شمار می رود. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی گرایش های ریخت شکنانه در ترجمه محمد نورالدین از رباعیات خیام براساس نظریه آنتوان برمن پرداخته است و هفت گرایش ریخت شکن که عبارت اند از: منطقی سازی، واضح سازی، اطناب، تفاخرگرایی، تضعیف کیفی متن، تضعیف کمی متن و تخریب شبکه معنایی زیرمتنی را بررسی کرده تا میزان پایبندی محمد نورالدین به متن مبدأ و موفقیت وی در انتقال مفاهیم و معنای کلمات را مشخص کند. یافته های پژوهش نشان می دهد مترجم با ترجمه نکردن بعضی از کلمات یا انتخاب معادلی که از لحاظ غنای معنایی به سطح واژه مبدأ نمی رسد، باعث تضعیف کمی و کیفی متن شده و با تغییراتی که در ساختار جملات و علائم نگارشی به وجود آورده به منطقی سازی دست زده و با افزودن توضیحاتی به متن و گرایش به زیباسازی متن مقصد به واضح سازی و تفاخرگرایی روی آورده و با تغییراتی که در معنا و مفاهیم ایجاد کرده، اندیشه های عرفانی و اجتماعی خود را در آن جای داده است.
واکاوی دیدگاه های نقدی یوسف حسین بکّار درباره ترجمه های عربی رباعیات خیام براساس نظریّه گرایش های ریخت شکنانه «آنتوان برمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطه آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمه های عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاه های نقدی وی پیرامون این ترجمه ها را براساس 7 مؤلّفه (عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، غنایی زدایی کیفی، غنایی زدایی کمی، تخریب اصطلاحات و تخریب سیستم زبانی) از دیدگاه ریخت شکنانه آنتوان برمن (1991-1942م) نظریه پرداز مبدأ گرای فرانسوی به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این جستار، آرای نقدی بکّار در کتاب الترجمات العربیّه لرباعیات الخیام، مطالعه و سپس از میان دیدگاه های نقدی وی آنچه قابلیت انطباق و همسویی بیشتر را با مؤلفه های نظریه آنتوان برمن داشته، گزینش شد و تحت عنوان مربوط به خود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بکّار در نقد و بررسی های خود با بهره گیری از رویکرد زبان شناختی اغلب دیدگاه هایی ذوقی و به دور از استدلال و برهان ارائه داده است. اتخاذ رویکرد زبان شناختی از سوی بکّار دلیل مطابقت روش نقدی وی با مؤلّفه های نظریه آنتوان برمن در این مقاله بود؛ با این تفاوت که رویکرد زبان شناختی در روش بکّار، فاقد کاربست مباحث نظری بود و او دیدگاه های خود را در قالب و چارچوب نظری با ساختاری علمی، منسجم و استوار ارائه نداده است.
زمان در رباعیات خیام: مطالعه ای از دیدگاه نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است مفهوم زمان در رباعیات خیام را از دیدگاه نظریه استعاره مفهومی بررسی کند. برای کاویدن نگرش خیام به این مفهوم بنیادی، رباعیات مربوط به زمان با شیوه یافت استعاره های زبانی و شناختی گروه پراگلجاز و استین استخراج شدند. سپس استعاره های مفهومی زمان از نظرگاه نظریه استعاره مفهومی بررسی شدند تا پاسخ هایی به پرسش های ذیل بیابیم: با توجه به مفهوم سازی زمان در رباعیات، نگرش(های) عمده خیام به مفهوم زمان چه هستند؟ و آیا بین استعارات مفهومی متعدد زمان در این اشعار ارتباطی مفهومی برقرار است؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که مفهوم زمان در شعر خیام در استعاره های مفهومی متعددی مفهوم پردازی شده اند و با دسته بندی این استعاره های مفهومی تحت گروه های کلّی تر، می-توان نتیجه گرفت که بین مفهوم پردازی زمان در استعاره های متعدد مفهومی نوعی هم گرایی وجود دارد. همچنین می توان گفت که این هم گرایی می تواند ما را به سمت تفکّر، دیدگاه، و فلسفه نسبتاً واحد در شعر خیام هدایت کند.
نگرشی انتقادی به خیامانه ها بر مبنای نظریۀ اضطراب تأثیر هرولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
89 - 105
حوزه های تخصصی:
بیش از یک قرن است که بحث رباعیات منسوب به خیام، به ویژه رباعیات عرفانیِ منسوب به او، مسئلۀ موردتوجه خیام پژوهان است. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چرا تفکر عرفانی، رباعیات خیام را به نفع خود مصادره کرده است؟ خوانش انتقادی متون بر مبنای نظریۀ اضطراب تأثیر هرولد بلوم، می تواند در این زمینه راه گشا باشد. در این نظریه به تأثیر شاعر متقدم و واکنش های شاعران متأخر در برابر او توجه می شود. «بدخوانی خلاق» و «تغییر افق انتظار»، از مباحث مهمِ مطرح در نظریۀ اضطراب تأثیر هستند. این دو مبحث به بررسی واکنش های شاعر متأخر می پردازند که ما در رباعیات الحاقی در مورد آن بحث کرده ایم. بدین ترتیب این نظریه کمک می کند که دریابیم عرفان چرا و چگونه این کار را کرده است. پس از بررسی نمونه هایی از رباعیات اصیل و مقایسۀ آن با رباعیات عارفانه ای که در اصل از عطار و باباافضل کاشانی است، به این نتیجه رسیده ایم که تلفیق عرفان با فلسفۀ خیام که در اصل جمع ضدین تلقی می شود، در فرهنگ ایرانی پذیرفته شده است. با توجه به وجود چالش میان تفکر خیامی و گفتمان عرفانی، گفتمان عرفانی مستقیماً نتوانسته است به انتقاد از اندیشۀ خیامی بپردازد، بلکه از طریقِ تغییر افق انتظارِ مخاطب و با واردکردن رباعیات عرفانی در رباعیات خیام، پس از قرن ها چهرۀ عارفانه ای از خیام معرفی کرده که حتی از خیامِ فیلسوف نیز محبوبیت بیشتری دارد.