نگرشی انتقادی به خیامانه ها بر مبنای نظریۀ اضطراب تأثیر هرولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
89 - 105
حوزه های تخصصی:
بیش از یک قرن است که بحث رباعیات منسوب به خیام، به ویژه رباعیات عرفانیِ منسوب به او، مسئلۀ موردتوجه خیام پژوهان است. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چرا تفکر عرفانی، رباعیات خیام را به نفع خود مصادره کرده است؟ خوانش انتقادی متون بر مبنای نظریۀ اضطراب تأثیر هرولد بلوم، می تواند در این زمینه راه گشا باشد. در این نظریه به تأثیر شاعر متقدم و واکنش های شاعران متأخر در برابر او توجه می شود. «بدخوانی خلاق» و «تغییر افق انتظار»، از مباحث مهمِ مطرح در نظریۀ اضطراب تأثیر هستند. این دو مبحث به بررسی واکنش های شاعر متأخر می پردازند که ما در رباعیات الحاقی در مورد آن بحث کرده ایم. بدین ترتیب این نظریه کمک می کند که دریابیم عرفان چرا و چگونه این کار را کرده است. پس از بررسی نمونه هایی از رباعیات اصیل و مقایسۀ آن با رباعیات عارفانه ای که در اصل از عطار و باباافضل کاشانی است، به این نتیجه رسیده ایم که تلفیق عرفان با فلسفۀ خیام که در اصل جمع ضدین تلقی می شود، در فرهنگ ایرانی پذیرفته شده است. با توجه به وجود چالش میان تفکر خیامی و گفتمان عرفانی، گفتمان عرفانی مستقیماً نتوانسته است به انتقاد از اندیشۀ خیامی بپردازد، بلکه از طریقِ تغییر افق انتظارِ مخاطب و با واردکردن رباعیات عرفانی در رباعیات خیام، پس از قرن ها چهرۀ عارفانه ای از خیام معرفی کرده که حتی از خیامِ فیلسوف نیز محبوبیت بیشتری دارد.