مطالب مرتبط با کلیدواژه

نوجوانان دختر


۲۱.

اثربخشی آموزش اختصاصی سازی خاطرات سرگذشتی بر علائم افسردگی و رفتار کم تحرک در نوجوانان دختر دارای اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی آموزش اختصاصی سازی خاطرات سرگذشتی رفتار کم تحرک نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۱۷۷
کاهش خاص بودن حافظه به عنوان یکی از فرایند های شناختی اصلی در افسردگی مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر کاهش علائم افسردگی و رفتار کم تحرک در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال افسردگی از طریق آموزش اختصاصی سازی خاطرات می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان4 مدرسه دولتی و غیر دولتی شهر کرمانشاه در سال1400 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس بر روی 350 دانش آموز این 4 مدرسه آزمون افسردگی(رایندولز، 1989) و رفتار کم تحرک (فیشر و همکاران،2012) اجرا شد. از بین 67 دانش آموزی که دارای افسردگی بالاتر از 60 و رفتار کم تحرک بالاتر از 11 ساعت و 40 دقیقه در هفته بودند، بر اساس ملاک های شمول و به صورت در دسترس 30 نفر انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) وکنترل (15نفر) گمارده شدند. سپس گروه آزمایش تحت آموزش اختصاصی سازی خاطرات (رایز،2009) قرار گرفت، که این آموزش به صورت 6 جلسه گروهی 90 دقیقه ای در هر هفته انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش اختصاص سازی خاطرات سرگذشتی می تواند باعث کاهش رفتار کم تحرک وعلائم افسردگی با معنی داری در سطح (P=0/001) در نوجوانان دختر دارای افسردگی شود. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی روش مؤثری برای کاهش افسردگی و رفتار کم تحرک است و با توجه به سهولت و تعداد کم جلسات این آموزش می توان از آن درکنار سایر درمان ها برای کاهش آسیب پذیری به افسردگی سود جست.
۲۲.

ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین اضطراب تحصیلی دانش آموزان دختر بر اساس نظریه ذهن با نقش واسطه ای سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ذهن اضطراب تحصیلی سازگاری نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۷۷
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که در تبیین اضطراب تحصیلی نوجوانان متغیرهای مختلفی تأثیر می گذارد، اما نقش نظریه ذهن و سازگاری به عنوان یک مدل یکپارچه مغفول مانده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر بر اساس نظریه ذهن با نقش واسطه ای سازگاری بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی نوجوانان دختر پایه نهم مدارس دولتی متوسطه اول شهر قائم شهر در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل می دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993)، پرسشنامه اضطراب پیشرفت تحصیلی آلبرت و هابر (1960) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ نظریه ذهن استیرمن (1994) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSSV18 و AMOSV23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای نظریه ذهن و سازگاری بر اضطراب تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری دارند (0/01 >P). همچنین اثر غیرمستقیم نظریه ذهن با اضطراب تحصیلی از طریق میانجی گری سازگاری مورد تأیید واقع شد. به طور کلی مدل پژوهش تأیید شد و متغیرهای پژوهش توان پیش بینی 67 درصدی از متغیر اضطراب تحصیلی را داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، متغیر نظریه ذهن به واسطه سازگاری بر اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر اثر غیر مستقیم داشته و ازاین رو آگاهی معلمان، مدیران، والدین، دانش آموزان و سایر متخصصان حوزه تعلیم و تربیت از این متغیرها می تواند در جهت کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر کمک کننده باشد.
۲۳.

اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر مهارت حل مساله و مهارت ارتباطی در نوجوانان دختر

کلیدواژه‌ها: هیپنوتراپی شناختی رفتاری مهارت ارتباطی مهارت حل مساله نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۴۸
هدف از پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر مهارت حل مساله و مهارت ارتباطی در نوجوانان دختر بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. جامعه آماری این مطالعه کلیه دانش آموزان دختر مدارس متوسطه اول شهرستان ورامین در سال تحصیلی 1400-1399تشکیل دادند .وحجم نمونه شامل 32 دانش آموز دخترمتوسطه اول که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (16 نفر) و کنترل (16 نفر) جایگزین شدند.در این پژوهش از پرسشنامه های مهارت های ارتباطی کوئین دام(2004) و حل مسئله هپنر PSI (1988)استفاده گردید و مداخله هیپنوتراپی شناختی درمانی به مدت 8 جلسه 2 ساعته در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با استفاده آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری(مآنکوا ) و یک متغیری (آنکوا)و مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که هیپنوتراپی شناختی درمانی در سطح (01/0> P ، 82/153F=) در مهارت حل مساله و مهارت ارتباطی در نوجوانان دختر در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است . بنابراین با عنایت به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، اثربخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری توانسته است مهارت حل مساله و مهارت ارتباطی در نوجوانان دختر شهرستان ورامین را افزایش دهد.
۲۴.

اثربخشی آموزش گروهی مثبت نگر بر تحمل پریشانی و راهبردهای مقابله ای در دختران نوجوان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل پریشانی راهبرد مقابله ای آموزش گروهی مثبت نگر نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۹۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مثبت نگر بر تحمل پریشانی و راهبردهای مقابله ای در دختران نوجوان بی سرپرست شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه و پیگیری بود. از میان 85 نفر از دختران در مرکز نگهداری، تعداد 30 دختر بین 17-12 سال به روش دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروهآزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). در این پژوهش از مقیاس تحمل پریشانی، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای و بسته آموزش مثبت نگر استفاده شد. در ابتدا از کل افراد نمونه، پیش آزمون گرفته شد و سپس افراد گروه آزمایش در طی 8 جلسه 2 ساعته، آموزش گروهی مثبت نگر را آغاز کردند؛ اما بر گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. پس از پایان مداخله هر دو گروه به وسیله پس آزمون مقایسه شدند. همچنین، به منظور پیگیری، هر دو گروه پس از 2 ماه به پرسشنامه های مذکور پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج حاکی از تأثیر معنا دار آموزش مثبت نگر بر افزایش تحمل پریشانی و راهبردهای مقابله ای در مقایسه با گروه کنترل در نوجوانان دختر بی سرپرست بود. همچنین، در مرحله پیگیری بین دو گروه نتایج پایداری مشاهده شد.  
۲۵.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر دلبستگی به والدین و همسالان در نوجوانان دختر

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۳۲
زمینه و هدف: این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر دلبستگی به والدین و همسالان در نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش: در این پژوهش از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دو ماهه استفاده شد. جامعه آماری، کل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهرستان ساوه (استان مرکزی) که در سال تحصیلی ۱۳۹۶- ۱۳۹۵ مشغول به تحصیل بودند، بود. از بین این دانش آموزان، تعداد ۳۰ نفر (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، ۱۹۸۷) بود. دانش آموزان گروه آزمایش هشت جلسه آموزش ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه کنترل آزمایشی دریافت نکرد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی بردلبستگی به والدین و همسالان در نوجوانان دختر موثر است و این تاثیر در آزمون پیگیری پایدار بوده است. نتایج پژوهش نشان داد؛ آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش مولفه های ارتباط، اعتماد به والدین و همسالان و کاهش بیگانگی از والدین و همسالان در نوجوانان دختر شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد این شیوه مداخله را می توان به عنوان شیوه مستقل یا در کنار سایر مداخلات برای دلسبتگی به والدین و همسالان به کار برد.
۲۶.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر دلبستگی به والدین و همسالان در نوجوانان دختر

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۰
زمینه و هدف: این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر دلبستگی به والدین و همسالان در نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش: در این پژوهش از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دو ماهه استفاده شد. جامعه آماری، کل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهرستان ساوه (استان مرکزی) که در سال تحصیلی ۱۳۹۶- ۱۳۹۵ مشغول به تحصیل بودند، بود. از بین این دانش آموزان، تعداد ۳ ۰ نفر ( ۱ ۵ نفر گروه آزمایش و ۱ ۵ نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، ۱۹۸۷) بود. دانش آموزان گروه آزمایش هشت جلسه آموزش ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه کنترل آزمایشی دریافت نکرد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی بردلبستگی به والدین و همسالان در نوجوانان دختر موثر است و این تاثیر در آزمون پیگیری پایدار بوده است. نتایج پژوهش نشان داد؛ آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش مولفه های ارتباط، اعتماد به والدین و همسالان و کاهش بیگانگی از والدین و همسالان در نوجوانان دختر شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد این شیوه مداخله را می توان به عنوان شیوه مستقل یا در کنار سایر مداخلات برای دلسبتگی به والدین و همسالان به کار برد.
۲۷.

مقایسه اثربخشی درمان کیفیت زندگی مبتنی بر تجارب زیسته دختران نوجوان دارای مشکل بی خوابی با درمان گوش کردن عمیق کامل بر شدت بی خوابی و کیفیت خواب آنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی مبتنی بر تجارب زیسته گوش کردن عمیق کامل شدت بی خوابی کیفیت خواب نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۷
ااین پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان کیفیت زندگی مبتنی بر تجارب زیسته دختران نوجوان دارای مشکل بی خوابی ودرمان گوش کردن عمیق کامل برشدت بی خوابی و کیفیت خواب نوجوانان دختر با مشکل بی خوابی انجام شد. روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری دوماهه بود. نمونه آماری پژوهش از بین دختران دارای مشکل بی خوابی دوره متوسطه دوم شهر اصفهان 45 نفر که دارای معیارهای ورود و خروج مطالعه بودند به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). آزمودنی ها در سه مرحله به پرسشنامه های شدت بی خوابی (مو رین،2006) و کیفیت خواب (پیتزبورگ، 1989) پاسخ دادند. درمان کیفیت زندگی در 10 جلسه ودرمان گوش کردن عمیق کامل در 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. نتایج تحلیل اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این دو مداخله در بهبود شدت بی خوابی و کیفیت خواب در دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تأثیر معنی داری داشته و این تأثیر در مرحله پی گیری باقی مانده است (05/0p<). در مقایسه این دو مداخله درمان مبتنی بر گوش کردن عمیق کامل در بهبود شدت بی خوابی اثربخش تر از درمان کیفیت زندگی مبتنی بر تجارب زیسته بوده است (05/0>p) و در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت اثربخشی بر کیفیت خواب در مقایسه ی گروه درمان کیفیت زندگی با درمان مبتنی بر گوش کردن عمیق کامل تفاوت معنادار نبود (05/0<p).
۲۸.

ارائه مدل رفتار منحرفانه جنسی نوجوانان دختر: تأملی بر رویکرد زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی جنسی رفتار انحرافی جنسی نوجوانان دختر هویت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
نوجوانی از مراحل مهم رشد و تکامل انسان است که ویژگی های رشدی آن می تواند زمینه ساز بروز انواع انحرافات و اختلالات شود. دختران به دلیل ویژگی های جسمی و روانی خاص خود زودتر از پسران وارد مرحله رشد جسمی و جنسی می شوند و مشکلات آن ها در ابعاد بهداشتی، روانی و اجتماعی به دلایل تفاوت های فیزیولوژیک، نقش های اجتماعی و سنت های حاکم در جامعه بیش از پسران است. با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی در جهت کشف و تبیین چگونگی رفتارهای انحرافی نوجوانان دختر انجام نگرفته است، پژوهش حاضر در نظر دارد با روش کیفی استقرایی به تحلیل رفتارهای منحرفانه جنسی نوجوانان دختر بپردازد. این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری نظری و مشارکت 17 نوجوان دختر بین 12 15 سال به صورت هدفمند انجام شد. در این تحقیق، تکنیک استفاده شده برای جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود و از روش گراندد (سیستماتیک: استراوس و کوربین) برای تحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل درنهایت به 9 مقوله اصلی کنش جنسی شده فناوری محور، فراغت خطر ساز، خود تحریکی انفعالی، اختلالات هیجانی، سیستم نامطلوب حمایتی والد والدینی، فقدان آموزش جنسی مطلوب، فقدان مهارت های خودتنظیمی انگیزشی، بی هویتی دینی و محرک های محیطی خود تحریکی و مقوله هسته «جامعه پذیری جنسی نابهنجار» انجامید.
۲۹.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی درمان عقلانی هیجانی رفتاری شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۵۴
زمینه: شایستگی اجتماعی یکی از پیش بینی کننده های موفقیت تحصیلی، روانی و اجتماعی در نوجوانان است. پژوهش های پیشین نشان داده است واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری روش های مناسبی برای بهبود سازگاری اجتماعی می باشند، اما تاکنون میزان اثربخشی این دو رویکرد درمانی بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر مورد مطالعه و مقایسه قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر بوشهر در سال تحصیلی 96-1395 بود. نمونه آماری شامل 60 نفر از دختران نوجوان بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. در جلسات واقعیت درمانی از پروتکل ترکیبی (گلاسر، 2010؛ وبولدینگ، 2011) و جلسات درمان عقلانی هیجانی رفتاری از بسته آموزشی ترکیبی (الیس، 2004؛ درایدن و نینان، 2010؛ نینان و درایدن، 2009) و برای جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (اسمارت و سانسون، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری شایستگی اجتماعی را افزایش دادند. همچنین آموزش واقعیت درمانی در مقایسه با درمان عقلانی هیجانی رفتاری موجب افزایش بیشتر شایستگی اجتماعی شد (0/05 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری موجب افزایش شایستگی اجتماعی در نوجوانان دختر می شود. بنابراین، مشاوران مدارس می توانند از این روش های درمانی در جهت بهبود مؤلفه های پنچ گانه شایستگی اجتماعی (جرأت ورزی، همکاری، همدلی، مسئولیت پذیری و خودکنترلی) استفاده کنند.
۳۰.

بررسی نقش ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر شهرستان کلیبر

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی حمایت اجتماعی ادراک شده بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۴
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ناگویی هیجانی، حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر شهرستان کلیبر انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم (پایه های دهم تا سال دوازدهم) مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان کلیبر بودند. نمونه ای شامل 278 نفر بر اساس فرمول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه پژوهش انتخاب و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(RSPWB) ، پرسشنامه ناگویی هیجانی، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده را تکمیل نمودند. به منظور بررسی فرضیه ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی، حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دختر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده به میزان 260/0، بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر را پیش بینی می کنند.
۳۱.

اثربخشی تنظیم هیجان بر تقویت پایگاه هویت نوجوانی و روابط خانوادگی

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان پایگاه هویت نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۱
زمینه و هدف: نوجوانی دوره تغییرات عمیقی است که کودک را از بزرگسال جدا می کند و تغییرات قابل ملاحظه ای در مفهوم خود صورت می گیرد. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان بر تقویت پایگاه هویت نوجوانی و افزایش روابط خانوادگی بر روی نوجوانان دختر شهر اصفهان بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری کلیه دختران 15 تا 18 سال، مشغول به تحصیل در مدارس متوسطه دوم بودند که با روش نمونه گیری در دسترس حدود 40 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هویت بنیون و آدامز (1986) و روابط خانوادگی(ریچی و فیتز پاتریک،1990) بود که در سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزشی تنظیم هیجان بارلو (پروتکل آموزشی درمانی آلن، مک هاگ و بارلو، 2009). در 12 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین میانگین نمرات ابعاد رفتارهای هویت (هویت به تعویق افتاده، هویت آشفته، هویت زود شکل گرفته و هویت پیشرفته) و روابط خانوادگی (جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر تنظیم هیجان تاثیر معنادار و مثبت در افزایش نمره پایگاه هویت و روابط خانوادگی داشته و این تاثیر تا مرحله ی پیگیری نیز پایدار ماند.
۳۲.

اثربخشی تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر ابعاد حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سایکودراما درمان شناختی رفتاری گروهی حساسیت بین فردی اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی با فراوانی 13 درصدی و شیوع بالاتر در نوجوانان دختر به عنوان سومین اختلال شایع روانی مطرح شده است؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر ابعاد حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر شهرستان سیرجان بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان سیرجان در سال تحصیلی 401-1400 بودند که پس از غربالگری و تشخیص اولیه، تعداد 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان تلفیقی سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی را به مدت 9 جلسه 120 دقیقه ای و به صورت هفتگی دریافت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان (SAS-A) و حساسیت بین فردی (IPSM) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری بیانگر تأثیر معنی دار درمان تلفیقی سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی، در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود (p≤0.01). نتیجه گیری: بطور کلی نتایج حاکی از آن بود که تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بدلیل استفاده از ایفای نقش و عینی ساختن تخیلات و گرایش های درونی و همچنین تأکید بر بازسازی شناختی، بر بهبود اضطراب اجتماعی و کاهش حساسیت بین فردی در نوجوانان مؤثر بود.
۳۳.

سازگاری اجتماعی در نوجوانان دختر: نقش پیش بین بهزیستی روانشناختی و کفایت اجتماعی

کلیدواژه‌ها: سازگاری اجتماعی بهزیستی روانشناختی کفایت اجتماعی نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۲
سازگاری اجتماعی در نوجوانان به عنوان عاملی کلیدی و مؤثر در سلامت روان، در سال های اخیر موردتوجه بسیاری از کارشناسان قرارگرفته است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد در سال 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و جدول کرجسی و مورگان 300 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت شرایط ویژه جامعه آماری در زمان کرونا و محدودیت های اعمال شده، پرسشنامه ها از طریق هماهنگی با مدارس به صورت آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی (واتساپ و تلگرام) توزیع شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961)، بهزیستی روان شناختی ریف (1995) و کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی با سازگاری اجتماعی وجود داشت. 22/7 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط بهزیستی روان شناختی و درمجموع 31/4 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی تبیین شد. بر اساس یافته های این پژوهش بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی می توانند پیش بین مناسبی برای سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر باشد.
۳۴.

پیش بینی وابستگی به تلفن همراه بر اساس کمرویی با واسطه نیازهای اساسی روان شناختی در نوجوانان دختر: بررسی نقش تعدیل کننده انسجام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کمرویی وابستگی به تلفن همراه نیازهای اساسی روان شناختی انسجام خانواده نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری تعدیل شده نیازهای اساسی روان شناختی توسط انسجام خانواده در رابطه کمرویی با وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان دختر انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر 13 تا 18 ساله مشغول به تحصیل شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 283 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس بازنگری شده کمرویی چیک و باس (چیک، 1983)، شاخص اعتیاد به تلفن همراه (لئونگ، 2008)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی (دسی و رایان، 2000) و مقیاس انسجام سازمان یافته خانواده فیشر (فیشر و همکاران، 1992) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نصب برنامه الحاقی پردازشگر هایس (مدل 4 و 59) در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روان شناختی رابطه بین کمرویی و وابستگی به تلفن همراه را میانجی گری می کنند و رابطه بین کمرویی با وابستگی به تلفن همراه و نیازهای اساسی روان شناختی و نیز رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و وابستگی به تلفن همراه توسط انسجام خانواده تعدیل می شود. بر این اساس، با افزایش ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و ارتقای انسجام خانواده، کمرویی و در نتیجه وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان کاهش می یابد. یافته های این پژوهش برای درک سازوکار پیچیده تأثیر کمرویی بر وابستگی به تلفن همراه مفید است و پیامدهایی عملی برای پیشگیری و کاهش وابستگی نوجوانان به تلفن همراه دارد.
۳۵.

نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه تاب آوری و مقابله فعال با بازارزیابی شناختی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی بازارزیابی شناختی تاب آوری مقابله فعال نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه تاب آوری و مقابله فعال با بازارزیابی شناختی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 486 نوجوان که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند به مقیاس تاب آوری نوجوان (Oshio, Nakaya, Kaneko & Nagamine, 2002)، مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگ سال (Droutman, Golub, Oganesyan & Read, 2018)، مقیاس بازارزیابی شناختی (Gross & John, 2003) و فهرست مقابله فعال (Greenglass, Schwarzer, Jakubiec, Fiksenbaum & Taubert, 1999) پاسخ دادند. به منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروض، از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در نمونه دانش آموزان دختر، مدل مفروض واسطه مندی کاملِ ذهن آگاهی در رابطه تاب آوری و مقابله فعال با بازارزیابی شناختی با داده ها برازش مطلوبی داشت. همچنین، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و 48 درصد از پراکندگی نمرات ذهن آگاهی از طریق تاب آوری و مقابله فعال و همچنین، 28 درصد از پراکندگی نمرات بازارزیابی شناختی از طریق متغیرهای تاب آوری، مقابله فعال و ذهن آگاهی تبیین شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر همسو با مواضع مفهومی نظریه فرایندی مقابله نشان می دهد که پیش بینی شیوه ارجح مواجهه شناختی با مطالبات پیرامونی از طریق مشخصه های کارکردی متغیرهای تاب آوری و مقابله فعال در بستر اطلاعاتی مفاهیم دیگری مانند ذهن آگاهی معنا می یابد.
۳۶.

اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری بر مدیریت زمان و هدف گذاری نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت پذیری مدیریت زمان هدف گذاری نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری بر مدیریت زمان و هدف گذاری نوجوانان دختر انجام شد. روش شناسی: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول منطقه نه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان اعضای جامعه 30 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) تحت آموزش مسئولیت پذیری قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با پرسشنامه های مدیریت زمان (کویین و همکاران،1990) و هدف گذاری (بوفارد و همکاران، 1998) جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون از نظر متغیرهای مدیریت زمان و هدف گذاری تفاوت معناداری داشت. به عبارت دیگر، آموزش مسئولیت پذیری باعث بهبود مدیریت زمان و هدف گذاری (تسلطی، عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی) نوجوانان دختر شد (05/0P < /span><). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه آموزش مسئولیت پذیری یکی از روش های موثر برای بهبود مدیریت زمان و هدف گذاری نوجوانان دختر می باشد و مشاوران و روانشناسان می توانند از این روش برای مداخلات خود استفاده نمایند.