مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۰۱.
۷۰۲.
۷۰۳.
۷۰۴.
۷۰۵.
۷۰۶.
۷۰۷.
۷۰۸.
۷۰۹.
۷۱۰.
۷۱۱.
۷۱۲.
۷۱۳.
۷۱۴.
۷۱۵.
۷۱۶.
۷۱۷.
۷۱۸.
۷۱۹.
۷۲۰.
برنامه درسی
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
80-105
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار در سازمان بنادرو دریانوردی انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پژوهش نظریه ای بود. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان رشته برنامه درسی که همگی دارای مدرک دکتری برنامه ریزی درسی هستند و همچنین کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی در سطوح مدیریتی، کارشناسی که حداقل 5 سال تجربه کار در آموزش و توسعه منابع انسانی سازمان بنادر و دریانوردی را دارا بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، می توان دریافت که ساختار برنامه درسی شامل مولفه های هدف( نیازسنجی، سازگاری فرهنگی و تفاوت های فردی و انعطاف پذیری)، محتوا ( چالش برانگیزی، متناسب و سهولت در دسترس) و ارزشیابی ( تناسب سنجش و ارزشیابی با اهداف، محتوا و منابع یادگیری، وضوح و شفافیت معیارهای سنجش، استفاده از روشهای سنجش و ارزشیابی و سنجش انعطاف پذیر) می باشد. در مورد عوامل موثر بر بر طراحی وتدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی برمدیریت یادگیری در سازمان بنادر و دریانوردی، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل آموزشی از عوامل موثر می باشند.همچنین پارادایم مدیریت یادگیری در مقایسه با مدیریت اموزشی شامل مولفه های یادگیری موثر، دانش مداری، نگرش، عوامل سازمانی، می باشند. اصول و مفروضات الگوی برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های محورهای برنامه درسی، عوامل توسعه ای، ارزش و ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های ویژگی ماهیتی، ویژگی یادگیری و ویژگی محیطی شناسایی شدند
واکاوی رابطه میان انسان و طبیعت در برنامه درسی خوشه دروس انسان و سلامت در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی رابطه میان انسان و طبیعت در برنامه درسی خوشه انسان و سلامت دوره دوم متوسطه بوده است. با توجه به اهمیت نقش محوری آموزش وپرورش در راستای تحقق اهداف سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی، خوشه انسان و سلامت در دامنه محتوایی دروس دوره دوم متوسطه، موردتوجه برنامه ریزان درسی قرار گرفته بود. چنانچه محتوای این دروس متناسب با نیازهای تربیتی دانش آموزان تدوین گردد، می تواند نقش مؤثری در بهبود رابطه انسان با طبیعت داشته باشد. بدین منظور، در پژوهش حاضر پرسش اساسی از این قرار است: رابطه میان انسان و طبیعت در برنامه درسی خوشه انسان و سلامت در دوره دوم متوسطه چه ویژگی های دارد؟ جهت پاسخ به این پرسش از روش توصیفی-تحلیلی با به کارگیری روش آنتروپی شانون استفاده شده است، جامعه آماری این پژوهش محتوای خوشه دروس انسان و سلامت و راهنمای معلم موجود برای هر کتاب در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. در این پژوهش از دروس مذکور 7162 کد اولیه به دست آمد و در مراحل بعدی تجزیه وتحلیل، 15 مؤلفه اصلی و 161 مؤلفه فرعی استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد بیشترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت (wj) شاخص اقتدار (163/0(، اکوتوریسم (127/0)، آب (108/0)، امداد و نجات (107/0)، تنوع زیستی (1/0)، هوا (093/0)، پسماند (091/0)، انرژی (079/0)، خاک (051/0)، ارزش های ملی-دینی (027/0)، جنگ نرم (025/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به شاخص امنیت پایدار (006/0)، تأمین و رفاه اجتماعی (003/0)، تغذیه و سلامت (012/0)، سبک زندگی (01/0) می باشد. با عنایت به این مهم و بر اساس یافته های پژوهش حاضر، بازنگری در برنامه درسی خوشه دروس انسان و سلامت، ضرورتی غیرقابل انکار است.
واکاوی چالش های عناصر برنامه درسی دوره پزشکی عمومی با رویکرد اخلاق پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اخلاق پزشکی یکی از ارکان برنامه درسی رشته پزشکی بوده و هدف آن کسب مهارت تحلیل، استدلال، تصمیم گیری و حل معضلات اخلاقی در دانشجویان است، لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های عناصر برنامه درسی با رویکرد اخلاق پزشکی انجام شده است. روش کار: تحقیق از نوع ترکیبی اکتشافی، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی-استنتاجی است. برای آگاهی از وضعیت آموزش اخلاق پزشکی در سال 1398، ابتدا دروس متناسب با موضوع با تحلیل محتوای کمی از برنامه رسمی استخراج و سپس به شیوه نمونه گیری هدفمند با 14 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و پردیس رامسر مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد و داده های مصاحبه به روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل محتوای کمی نشان داد برنامه رسمی در اهداف کلی یا اختصاصی 43 عنوان از دروس تخصصی به آموزش اصول اخلاق و رفتار حرفه ای پرداخته است. در بخش کیفی 10 درون مایه اصلی و 35 طبقه شامل اصلاح اهداف براساس نیازسنجی، بازبینی محتوا و منابع، زمان و مکان مناسب، اصلاح شیوه اجرا، توجه به استاد، اصلاح فرایند یاددهی-یادگیری، ارزشیابی چندوجهی، تکنولوژی به عنوان فرصت، توجه به فراگیر و مدیریت برنامه پنهان شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به جایگاه و ضرورت اخلاق در حرفه پزشکی، می توان با بازنگری برنامه و ترمیم چالش های موجود و ارتقاء مستمر آن، به برنامه درسی نهادینه شده و تربیت دانشجویان پزشکی اخلاق مدار دست یافت.
مروری بر برنامه های درسی مراقبت تسکینی دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارایه مراقبت تسکینی به بیماران مبتلا به بیماری های صعب العلاج یک چالش کنونی و آینده می باشد. پرستاران اولین گروه فراهم کننده مراقبت تسکینی می باشند که بررسی و شناسایی درد و رنج بیماران اولین مراقبت حرفه ای آنان است. از این رو آموزش مراقبت تسکینی به دانشجویان پرستاری می تواند کمک زیادی به مراقبت بهتر از این بیماران کند. مطالعه حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مراقبت تسکینی برای دانشجویان پرستاری می باشد. روش ها: در این مطالعه مروری پایگاه های Magiran، SID، Pubmed، Science direct و Springer جستجو شد. مقالات از سال 2000 تا 2017 با استفاده از کلید واژه های آموزش، برنامه درسی، مراقبت تسکینی، پرستاری جستجو شد. نتایج: از بین 1024 مقاله، 53 مقاله مورد بررسی اولیه قرار گرفت که در نهایت 9 مقاله جهت تحلیل انتخاب شد. چهار عنصر برنامه درسی شامل هدف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی برنامه درسی مراقبت تسکینی مورد بررسی قرار گرفت. در این برنامه درسی هدف آموزش ارتقاء آموزش دانشجویان پرستاری در ارتباط با مراقبت های تسکینی و از جمله مراقبت از بیمار در انتهای زندگی است. محتوای آموزشی تاکید بر 5 طبقه شامل اصول مراقبت تسکینی، مراقبت فیزیکی، ارتباطات، اخلاق و مسائل روانی- اجتماعی- معنوی- فرهنگی دارد. که در این برنامه درسی از روش های مختلفی برای تدریس و ارزشیابی دانشجویان استفاده شد. نتیجه گیری: این برنامه درسی ابعاد مختلف مراقبت تسکینی برای رشته پرستاری را با مروری بر متون مورد توجه قرار داده است. با توجه به نیاز جامعه به ارایه خدمات تسکینی پرستاران چنین برنامه های آموزشی ضرورت دارد.
بررسی تطبیقی برنامه درسی دوره دکتری پرستاری ایران و دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش و تربیت دانشجویان دکترای پرستاری از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا از آنها انتظار می رود به عنوان عاملی جهت پیشرفت علم پرستاری، مشاوران حرفه ای و محققان آینده پرستاری عمل نمایند. برای موفقیت هر چه بیشتر دوره دکتری پرستاری در ایران و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن، پرداختن به مطالعات تطبیقی و بهره برداری از تجارب دانشگاههای موفق، امری ضروری است. در این پژوهش مقایسه تطبیقی برنامه آموزشی دوره دکتری پرستاری دانشگاه پنسیلوانیا و ایران انجام شد. روش کار: مطالعه توصیفی- تطبیقی حاضر در سال 1398 انجام شد. در این مطالعه تطبیق نظام آموزش پرستاری ایران در مقطع دکتری با دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا با استفاده از الگوی بردی در چهار مرحله توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسه، صورت گرفت. یافته ها: برنامه هر دو دانشگاه بر اساس اصول برنامه ریزی استراتژیک دارای ارزش ها، رسالت و چشم انداز است. فلسفه دانشکده پرستاری پنسیلوانیا تفاوت های فرهنگی و قومیتی را لحاظ کرده است درحالی که در ایران به ارائه مراقبت های پرستاری با توجه به فرهنگ و قومیت های مختلف توجه نشده است. ارائه دروس در دانشگاه پنسیلوانیا به صورت حضوری و مجازی است. برنامه های آموزشی متنوع تر و تعدادی از واحدها اختیاری بوده و به تناسب نیاز دانشجو و عنوان رساله و توصیه استاد راهنما انتخاب می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، پیشنهاد می گردد با در نظر گرفتن نقش و وظایف فارغ التحصیلان دوره دکترای پرستاری و نیازهای پیچیده و در حال تغییر جامعه، در محتوا، شیوه ارائه و ارزشیابی برنامه درسی این دوره، بازنگری صورت گیرد.
بررسی تطبیقی برنامه درسی کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه ایران و سیدنی استرالیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مقطع کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه، تربیت دانش آموختگان متخصص و حرفه ای را برعهده دارد. از آنجا که مقایسه برنامه های درسی مختلف، محتوا و کیفیت برنامه آموزشی را ارتقا می بخشد، هدف این مطالعه مقایسه برنامه درسی پرستاری مراقبت های ویژه در مقطع کارشناسی ارشد ایران و دانشگاه سیدنی استرالیا بود. روش کار: در این پژوهش توصیفی- تطبیقی برنامه درسی کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه ایران با دانشگاه سیدنی در سال 1400 مورد مقایسه قرار گرفت. اطلاعات موردنیاز با جستجوی اینترنتی در پایگاه های معتبر داده انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از الگوی بردی در چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام شد. یافته ها: رسالت، اهداف تحصیلی و محتوای دورس در دو برنامه درسی تا حدودی مشابه بودند. اما در زمینه فلسفه، چشم انداز، شرایط پذیرش دانشجو، راهبردهای آموزشی و هزینه تحصیل با هم متفاوت بودند. فلسفه در دانشگاه سیدنی بر مراقبت با رویکردی منسجم و خانواده محور استوار بوده و در ایران بیش تر بر پایه ارزش های جامعه تدوین شده است. داشتن مدرک RN و تسلط به زبان انگلیسی از شرایط اصلی پذیرش دانشجو در این رشته می باشد، در حالی که در ایران نیاز به مدرک زبان و یا گواهی صلاحیت حرفه ای نمی باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه تغییر در برنامه درسی کارشناسی ارشد مراقبت های ویژه بر پایه مراقبت خانواده محور و ایجاد تنوع در راهبردهای آموزشی با تاکید بیش تر بر مهارت زبان انگلیسی و ارائه برخی واحدها به صورت آنلاین پیشنهاد می شود .
طراحی الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مبتنی بر آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تغییرات عمیق فرهنگی و شیوه های زندگی، افراد را در مواجهه با مسائل، فاقد توانایی های لازم ساخته و انسان ها، نیازمند راهکارهایی هستند. راهکارهایی که از طریق معارف بشری بدست آمده، جوابگوی نیازهای واقعی آنان نیستند، ولی اسلام توامان به نیازهای مادی و معنوی توجه دارد. در مورد این مهارتها در قرآن و کلام معصومین(ع) به تفضیل پرداخته شده است. با توجه به آن، طراحی الگوی برنامه درسی مهارتهای زندگی برای دانش آموزان ششم ابتدایی مبتنی بر آموزه های اسلامی ضرورت پیدا کرده است. روش کار: در این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و هدف اصلی آن از نوع توصیفی و استنادی – تحلیلی می باشد و در ضمن نتایج اعتبارسنجی الگوی طرح شده از نظر متخصصان برنامه درسی و صاحب نظران مربوطه در سطح بالایی تایید شد. یافته : ضمن تجزیه و تحلیل مفاهیم اصلی و معانی ضمنی اسناد، موارد و آیاتی که به عنوان مهارتهای زندگی پرداخته شده، شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفته و درپایان الگویی از مهارت های زندگی اسلامی، براساس دیدگاه ارتباطی، که در اسناد اسلامی به کرات بدان اشاره شده است، تحت چهارمهارت اصلی خودشناسی، همدلی با دیگران، شناخت طبیعت و خداشناسی و 10مولفه و45 ویژگی، با 212 استناد اسلامی استخراج گردید. نتیجه گیری: با بررسی متون اسلامی منجمله، قرآن و دیگر متون اسلامی، در خصوص سعادت دنیوی و اخروی انسان به تفضیل مهارتهایی بدست آمد که با شناخت و جاری و ساری ساختن شان در همه شئونات زندگی، می توان آن را بکار بندد و از مشکلاتی که نظام آموزشی بواسطه تفکر تک بعدی و مادی می باشد، از آن خلاصی یابد.
مقایسه تطبیقی برنامه آموزشی دکتری پرستاری ایران با سه دانشکده پرستاری برتر جهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تضمین کیفیت آموزش عالی به ویژه آموزش دکتری یکی از نگرانی ها و اولویتهای آموزش عالی به ویژه آموزش دکتری میباشد. مقایسه نظام های آموزشی می تواند به بهبود کیفیت آموزش کمک کند، لذا این مطالعه با هدف مقایسه برنامه آموزش دکتری تخصصی پرستاری در ایران با برنامه دکتری پرستاری در دانشکده های پنسیلوانیا، جان هاپکینز و دوک انجام شد. روش کار: این مطالعه به روش توصیفی-تطبیقی در سال 1400 انجام شد. از الگوی چهار مرحله بردی جهت توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه نظام آموزشی در مقطع دکتری با سه دانشکده پرستاری برتر جهان در سال 2020 استفاده شد. جستجوی اینترنتی در سایتهای دانشگاههای مذکور صورت پذیرفت. سپس، داده های استخراج شده بر اساس هدف پژوهش، طبقه بندی و مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: دکتری پرستاری ایران با سه دانشکده پرستاری برتر جهان در ساختار تقریبا مشابه است. ولی تفاوتهایی در رسالت، هدف کلی، محتوی دروس و تناسب انها با نیازهای جامعه، تخصیص واحدها به دروس پژوهشی و نظری، رویکردهای آموزشی و توجه به دکتری پرستاری بالینی وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به مقایسه و مزایای برنامه درسی سه دانشگاه برتر ، مناسب است که برنامه ریزان آموزش پرستاری ایران تغییرات اساسی در برنامه درسی این بخش از نظر مأموریت ، اهداف ، دوره ها و توجه به تفکر انتقادی دانشجو ، نیازهای آموزشی و صلاحیت های اصلی فارغ التحصیلان ایجاد کنند.
ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه نگرش به آموزش فراگیر کودکان با نیازهای ویژه TAIS-IR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۸)
۱۴۲-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف هنجاریابی و اعتباریابی فرم کوتاه نگرش به آموزش فراگیر کودکان با نیازهای ویژه انجام شد. روش: در یک طرح توصیفی-پیمایشی، 354 دانشجوی کارشناسی تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان یزد و خراسان رضوی از 4 پردیس در این مطالعه شرکت کردند. یافته ها: شاخص های برازندگی بیانگر این بود که الگوی تأییدی از برازش خوبی برخوردار است x2/df = 2.87; GFI =0.98; RFI =0.96; SRMR =0.04; CFI =0.98; RMSEA =0.05).). نتایج بارهای عاملی تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد که توزیع سؤالات در یک عامل با آزمون اصلی مطابقت دارد. جهت احراز روایی همگرا و واگرای مقیاس TAIS-IR از پرسشنامه سبک تدریس ترجیحی استفاده و ضرایب همبستگی بین نمره مقیاس نگرش به فراگیر سازی کودکان با نیازهای ویژه با سبک تدریس دانش آموز محور مثبت و معنادار بود (001/0,p<49/0r=) که بیانگر روایی همگرای این مقیاس است. همچنین نمره مقیاس نگرش به فراگیر سازی کودکان با نیازهای ویژه با سبک تدریس معلم محور رابطه منفی و معنادار داشت (001/0,p<55/0-r=) که بیانگر روایی واگرای این مقیاس است. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که مقیاس TAIS-IR از همسانی درونی رضایت بخشی برخوردار است. در انتها به منظور مقایسه نتایج پژوهش های آتی با گروه هنجار در فرهنگ ایرانی، میانگین و انحراف معیار نمرات مقیاس برای کل نمونه و به تفکیک جنسیت ارائه شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که نسخه اقتباسی نهایی مقیاس (TAIS- IR) خصوصیات روان سنجی مناسبی داشته و قابل کاربرد در جامعه ایرانی است.
ارائه مدل مفهومی اهداف برنامه درسی از منظر آموزش عملگرا در دوره کارشناسی معماری بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
۱۱۰-۹۱
حوزه های تخصصی:
برنامه های درسی در دوره کارشناسی معماری در کشور ما به دلیل عدم توجه کافی به حوزه فعالیت های عملی و مغفول ماندن تربیت حرفه ای، مورد انتقاد قرار گرفته اند. برنامه درسی را ستون مرکزی فرآیند آموزش و وسیله ای برای تحقق اهداف آموزش عالی دانسته اند. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر، ارتقای برنامه درسی بر مبنای آموزش مبتنی بر عمل به عنوان رویکردی نوین و پیوند میان آموزش معماری با مقتضیات جامعه و دنیای کار است. این تحقیق در پی پاسخ گویی به دو پرسش است؛ 1. الگوی برنامه درسی در دوره کارشناسی معماری بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر چگونه است؟ 2. مدل مفهومی اهداف برنامه درسی از منظر آموزش عملگرا منطبق بر الگوی پیشنهادی چگونه است؟ پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و از روش های فراترکیب و تحلیل محتوا به صورت متوالی استفاده شده است. تحلیل و کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار Nvivo انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. ابتدا با روش فراترکیب، 18 الگوی برنامه درسی بررسی و بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر، ویژگی های الگوی پیشنهادی بیان شدند، این الگو شامل نه عنصر با مرکزیت اهداف برنامه درسی است؛ به طوری که سایر عناصر همانند تار عنکبوت به یکدیگر وابسته هستند. سپس با تحلیل محتوای اسناد منتخب و فرم های مصاحبه، کدگذاری داده ها انجام شد. پس از تحلیل داده های کیفی، 2437 ارجاع حاصل شد و از تلخیص و طبقه بندی داده ها در نهایت 83 کد باز، 23 کد محوری (19 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی) و 5 کد گزینشی ارائه شد. پس از کشف روابط علی- معلولی مدل مفهومی اسپیرال مشتمل بر 4 هدف، 5 بُعد و 19 شاخصه آموزش عملگرا ارائه شد که در این مدل بُعد مش اهده به عنوان هسته مرکزی و به ترتیب 4 بُعدِ تجرب ه عینی، آزمای شگری، کارآموزی و سودمندی در سطوحی بالاتر، ابعاد آموزش عملگرا را تشکیل می دهند؛ به طوری که سودمندی به عنوان بُعد همه شمول در بالاترین سطحِ ابعاد آموزش عملگرا در بازنگری برنامه درسی و ارتقای آموزش معماری در راستای تربیت حرفه ای ایفای نقش می کند.
تبیین نظریه پردازی شخصی اعضای هیأت علمی از نظر متخصصان و تعیین دیدگاه های مدرسان نمونه دانشگاه اصفهان پیرامون نقش آفرینی آن در عرصه تعالی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه متخصصان در ارتباط با جایگاه نظریه پردازی شخصی و نقش آن در تعالی تدریس بود. بر این اساس از اساتیدی که دارای تجارب و سوابق علمی بودند، مصاحبه به عمل آمد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها به صورت حضوری و مجازی انجام گرفت. اطلاعات جمع آوری شده بعد از کدگذاری، با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از دیدگاه اکثر اساتید داشتن تجربه، دانش و آگاهی علمی ازجمله پیش بایست های نظریه پردازی شخصی به شمار می رود. همچنین، اساتید معتقد بودند که ربط و نسبت نظریه های عام و نظریه پردازی شخصی به سه شکل کل به جزء، تلفیقی و فنی- هنری می باشد. مطابق دیدگاه اساتید، افزایش دانش و بهبود عملکرد اساتید مهم ترین فرصت ها، و کم تجربه بودن اساتید، مهم ترین چالش فراروی نظریه پردازی شخصی عنوان شد.
واکاوی برنامه درسی متناسب با ویژگی های نسل z(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضرواکاوی برنامه درسی متناسب با ویژگی های نسل zبوده است.این مطالعه با رویکرد کیفی،ازنظر هدف کاربردی وﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮیه ﺳﯿﻮﻓﺎﻧﮓوﺷاتﻮن دارای تحلیل محتوای استقرایی بوده است.این پژوهش،با مصاحبه نیمه . ساختاریافته و نمونه . گیری هدفمند و مشارکت 23 نفر،از خبرگان علمی، اجرایی و20 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه با گروه های کانونی انجام شد.پس از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻫﺎیﻧﯿﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎریافته،ضمنﻣﺮاﺣﻞﮐﺪﮔﺬاری،تحلیل داده ها انجام شده است.برای تامین اعتبار یافته ها از روش مذاکره با ﻫﻤﮑﺎران ونظر ممیز بیرونی و ﺑ ﺮای پایایی از روش ﻟﯿﻨﮑﻠﻦ و ﮔﻮﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده شده است.یافته ها: علاوه برتأکیدبر اهمیت شناخت نسلی وویژگی ها،ترجیحات و نیازهای نسل z نشان می دهند که برنامه درسی متناسب با ویژگی های نسلz ناظر بر200 شاخص و 30مؤلفه و 10 اصل هستند که این 10 اصل عبارتنداز:(منطق،اهداف،محتوی،راهبردهاییادگیری،ویژگی های معلمان نسل z، موقعیت های یادگیری سنجش وارزشیابی، عوامل زمینه ای، پدیده های نوظهور، چرخش های نوگرا ) که منتج به استخراج چارچوب مفهومی برنامه درسی متناسب با ویژگی های نسل z گردید.
واکاوی ویژگی های الگوی برنامه درسی جهانی– محلّی مطالعات اجتماعی برپایه گزاره های نظریّه رابرتسون (الگوی اکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های الگوی برنامه درسی جهانی – محلّی مطالعات اجتماعی بر پایه گزاره های نظریّه رابرتسون با الگوی اکر(Akker) است. رویکرد پژوهش، کیفی و ازنظر هدف کاربردی است. منابع گردآوری داده ها شامل تمامی متون و اسناد نظریّه جهانی شدن رابرتسون در بازه زمانی 1968 -2022 بوده است. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. در این پژوهش، محتوای منابع با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند و برای اعتباریابی داده ها از روش های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اهداف دارای ویژگی هایی مانند آشنایی با مفاهیم پایه و مهم جهانی شدن، توجّه به تنوّع و کثرت گرایی، پرورش مهارت های تفکّر خلاق و انتقادی است. محتوا منعطف پذیر و منطبق بر اهداف است. همچنین رویکردهای فعال تدریس، مناسب هستند. معلّم نقش راهنما و تسهیلگر دارد و می توان از منابع متنوّع استفاده کرد. زمان و مکان انعطاف پذیر و فعالیت ها باید در قالب گروه بندی های متفاوت و متنوّع انجام پذیرد. انواع روش های ارزشیابی کیفی، اهمّیّت دارند. درنهایت، نتیجه یافته های پژوهشی نظریّه جهانی شدن رابرتسون به شناسایی ویژگی های الگوی برنامه درسی جهانی- محلّی مطالعات اجتماعی با الگوی اکر(Akker) منجر گردید. براین اساس، پیشنهاد می گردد برنامه درسی قصد شده مطالعات اجتماعی دوره های ابتدایی و متوسّطه با استفاده از این الگو مورد ارزیابی قرار گیرد.
ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 101
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه های درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو انجام شد. از حیث روش، پژوهش ارزیابانه با رویکرد آمیخته کمی- کیفی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه مدارس پذیرا، مدیران پشتیبان، مدیران پذیرا و والدین فراگیر در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم کل کشور بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای پنج استان خوزستان، کرمان، تهران، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی و از هر استان مرکز استان و چهار شهرستان انتخاب شدند. سپس در هر استان با پیشنهاد مدیران استانی سه مدرسه پشتیبان و برای هر مدرسه پشتیبان پنج مدرسه پذیرای تحت پوشش از هر سه دوره آموزشی به عنوان خوشه انتخاب گردید. حجم نمونه با مقیاس مدرسه ای در مجموع پنج استان معرف، 75 مدرسه پذیرا بود. ابزار اندازه گیری نیز شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و سیاهه مشاهده بر اساس استانداردهای سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور شامل 170 گویه با 17 مؤلفه بود. نتایج نشان داد به طورکلی، وضعیت درون داد فیزیکی مدارس در کلیه استان های مورد بررسی از درجه مطلوبیت دور است. همچنین، به جز موارد «نور» و «تجهیزات ایمنی» که در تمام مقاطع مورد تایید قرار گرفت، وضعیت در سایر مؤلفه ها نامطلوب بود. درحالی که تحلیل داده های حاصل از مصاحبه حاکی از آن بود که کیفیت ایمن سازی فضا و مناسب سازی محیط فیزیکی و تسهیل دسترسی های مدارس فراگیر از وضعیت مطلوبی برخوردار است که این نتیجه می تواند از یک سو حاکی از آرمانی بودن استانداردهای مدرسه الگو آموزشی از طرفی ناظر بر نیاز به حمایت های مالی از سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در فرایند مناسب سازی فضاهای آموزشی در فراگیر سازی باشد.
توسعه مهارت های مورد نیاز دانشجویان مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0: رهنمودهایی برای طراحی و اجرای برنامه های درسی جدید دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
101 - 135
حوزه های تخصصی:
امروزه این نگاه نهادینه شده است که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، می توانند رویکردهای آموزشی و یادگیری خود را از طریق برنامه درسی ارتقا دهند. مطالعات اخیر نشان داده است که بسیاری از دانشگاه های جهان در حال انطباق برنامه های درسی و رویکردهای آموزشی خود با نیازهای صنعت 4.0 هستند. هدف از مطالعه کنونی، شناسایی مهارت های دیجیتالی قابل تامل در تدوین برنامه درسی دانشجویان مهندسی و ارائه سازوکارهایی جهت انطباق شایستگی های دانشجویان مهندسی با صنعت 4.0 می باشد. روش مطالعه، فراترکیب یا سنتز پژوهی با استفاده از گام های شش گانه سندلوسکی و باروسو (2006) بوده است. با جستجو در پایگاه های معتبر تعداد 61 مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و مضمون سازی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های موردنیاز دانشجویان مهندسی در برنامه های درسی شامل: 1. مهارت های فناورانه و دیجیتالی؛ 2. مهارت مهندسی و 3. مهارت های پایه می باشد. همچنین یافته های پژوهش 21 سازوکار ازجمله 1. طراحی برنامه درسی منطبق با الزامات صنعت 4.0؛ 2. استفاده و کاربرد عملی فناوری های دیجیتال در برنامه های درسی موسسات آموزش عالی 3. تدوین برنامه درسی همگرا براساس فناوری های نوین و تغییرات بنیادین در ساختار آموزش، محتوای دروس و تدریس 4. آموزش آزمایشگاه محور و عملی در برنامه های درسی آموزش مهندسی؛ 5. آموزش دانشجویان بر اساس یک بستر فناورانه را جهت توسعه مهارت های دیجیتالی در برنامه های درسی مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0 الزامی می داند. در پایان این مقاله، رهنمودهای عملیاتی برای به روزرسانی برنامه های درسی دانشگاهی ارائه می نماید.
ارائه الگوی جاری برنامه درسی با نشاط در دوره ابتدایی: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
184 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری نشاط در برنامه های درسی مقطع ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در نشاط در برنامه های درسی دوره آموزش ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته چهارده نفر از معلمان، پنج نفر از مدیران مدارس، هشت نفر از اولیا دانش آموزان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی بیست و یک مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل غفلت از نشاط در برنامه های درسی و تربیتی مدارس به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علّی (ضعف مدیریتی مدارس، ضعف در فرهنگ آموزشی مدارس، ضعف در روابط اجتماعی دانش آموزان)، عوامل زمینه ای (عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل آموزشی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(عوامل شخصیتی و فردی، جذابیت محتوایی کتب درسی، توجه به تفاوت های فردی و ارزشیابی کیفی)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های فردی، چالش های فرهنگی و چالش های مدرسه ای)، راهبردها (تعاملات و ارتباطات دانش آموزان، صمیمی سازی فضای کلاسی توسط معلمان، توجه به روش های فعال تدریس، پویاسازی فضای فیزیکی) و پیامد (افزایش افسردگی و سرخوردگی تحصیلی) سازمان یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به زمینه های فرهنگی- اجتماعی، سازمانی و آموزشی در تلفیق نشاط در برنامه های درسی مورد نیاز است.
بررسی برنامه درسی (اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) نظام یادگیری الکترونیکی بر پایه دیدگاه سازا گرایی و ارائه الگوی مناسب در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی بر پایه دیدگاه سازا گرایی و ارائه الگوی مناسب در دانشگاه پیام نور انجام گردید. طرح پژوهش از نوع تحقیق با مدل آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است. جامعه آماری شامل کارشناسان، اساتید و دانشجویان قطبهای الکترونیکی دانشگاه پیام نور می باشد. در راستای انجام نمونه گیری ابتدا سه قطب تهران، اصفهان و اراک به صورت تصادفی انتخاب و پس از آن 863 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل یک پرسشنامه محقق ساخته است. جهت تحلیل فرضیات پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس تک راهه در نرم افزار SPSS-22 و مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS_22 استفاده گردید. نتایج نشان داد که از نظر افراد شرکت کننده در پژوهش مولفه ها ی برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی دانشگاه پیام نور با اصول پیشنهادی دیدگاه سازاگرایی انطباق ندارد در حالی که نتایج در تک تک مولفه ها به تفکیک گروه ها نشان داد که از نظر کارشناسان اهداف، راهبردهای یاددهی-یادگیری، نقش دانشجو و نقش استاد، از نظر اساتید راهبردهای یاددهی-یادگیری و نقش استاد و از نظر دانشجویان اهداف و راهبردهای یاددهی-یادگیری برنامه درسی نظام جاری با دیدگاه سازا گرایی انطباق دارد. درحالی که هر چهار گروه شرکت کننده در عدم انطباق محتوا و نظام ارزشیابی با دیدگاه سازا گرایی توافق نظر دارند. بر طبق نتایج مدل پژوهش به صورت قابل قبولی با داده ها برازش دارد و در ارتقای کیفی برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی موثر است.
بررسی مولفه های هوش هیجانی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی با تاکید بر رویکرد مساله محوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصه های هوش هیجانی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی با تاکید بر رویکرد مساله محوری انجام شد. رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا،کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی بود. جامعه پژوهش شامل کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(پایه سوم تا ششم) در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به ماهیت موضوع کتب همه پایه ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خودبازبینی محقق و توصیف غنی داده ها و برای پایایی داده ها از بررسی همزمان استفاده شد. هم چنین برای جمع آوری و تحلیل داده ها از فهرست وارسی تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شد. یافته های این تحقیق 5 مقوله اصلی، 20 مقوله فرعی و 209 کد اولیه را در بر گرفت که مقوله های اصلی مهارت های اجتماعی(نوع دوستی، مشارکت پذیری، حقوق شهروندی، دوست شناسی، کنش گرایی)، خودآگاهی(معنویت گرایی، ماهیت شناسی، خلاقیت پروری)، خودتنظیمی(تصمیم گیری، مدیریت گری، مهارت پروری، تفکرگرایی، رهبری)، همدلی(ارزش مداری، ادراک پذیری، اصیل سازی رفتاری، الگوپذیری) و انگیزه بخشی(هدفمندی، معناگرایی، دانش افزایی)در آن شناسایی گردید. نتایج نشان داد که کاربرد مفاهیم و فعالیت های مربوط به هوش هیجانی در راستای نهادینه سازی عملکردهای مطلوب در زندگی شخصی دانش آموزان و گسترش آن به فعالیت هایی باشد که افراد جامعه از پیامدهای آن ذینفع هستند.
ارزشیابی محتوای زیست شناسی برنامه درسی علوم تجربی مقطع متوسطه اول بر اساس برنامه درسی اجرا شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی بخش زیست شناسی برنامه درسی علوم تجربی متوسطه اول براساس برنامه درسی اجرا شده انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی ساده شامل 55 نفر از معلمان علوم تجربی شهرستان بروجن در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. پایایی ابزار پژوهش (پرسشنامه محقق ساخته 32 گویه ای) با مقدار آلفای کرونباخ %85 مورد تأیید قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون های تی مستقل و فریدمن بوسیله نرم افزار 20spss تحلیل شد. بر اساس یافته ها، میزان آشنایی معلمان با فلسفه و اهداف برنامه درسی زیست شناسی، قابلیت اجرای آزمایش ها و فعالیت های پیش بینی شده، روش های ارزشیابی معلمان از یادگیری، میزان تحقق اهداف حیطه دانشی و حیطه نگرشی با اختلاف میانگین بدست آمده در حد مطلوب است. همچنین روش های ارزشیابی معلمان از یادگیری با میانگین رتبه 52/3 از بالاترین اهمیت بر خوردار است. بنابراین تا رسیدن به حد بسیار مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. از آنجا که زیست شناسی از بخش های مهم علوم تجربی می باشد، انتظار می رود تولید برنامه درسی بروز، کارآمد و متناسب با نیازهای جامعه، تدوین راهکارهای آموزشی و ایجاد فرصت های ارتقای شغلی معلمان از دغدغه های نظام آموزشی کشور باشد.
بررسی پژوهش های مرتبط باسواد مالی در برنامه درسی مدارس ایران با رویکرد فرا تحلیل کیفی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
63 - 72
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی پژوهش های مرتبط باسواد مالی در برنامه درسی مدارس ایران انجام شده است. روش پژوهشْ کیفی و فراتحلیل و جامعه آماری شامل 1650 کار منبع بوده است که ابتدا تعداد 80 منبع بر اساس چکیده انتخاب، سپس 25 منبع بر اساس محتوا گزینش و درنهایت 18 منبع به عنوان منابع مرتبط به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است . مطالعات و پژوهش های انجام شده در شهرهای مختلف ایران انجام شده اند که بیشترین فراوانی در سطح ملی و استان تهران بوده است ملاک رشته پژوهشگران نویسنده مسئول هستند که 55.6 درصد رشته تحصیلی آن ها علوم تربیتی است پس از بررسی و مرور نظام مند پژوهش ها مؤلفه های مرتبط باسواد مالی در برنامه درسی مدارس شامل توانمندسازی مالی، ارتباط مالی، دانش مالی، نظارت مالی، اعتماد مالی، آموزش رفتار مالی، طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی، سنجش سواد مالی دانش آموزان، درآمد و هزینه، اولویت بندی مؤلفه های سواد مالی، مدیریت اعتبار و بدهی، مدیریت ریسک، نیازسنجی برنامه درسی سواد مالی دانش آموزان، بررسی وضعیت سواد مالی دانش آموزان، راهکارهای مناسب ارتقا سواد مالی دانش آموزان، تحلیل مؤلفه های سواد مالی در کتب درسی، تصمیم گیری سواد مالی از طریق برنامه درسی، رابطه سواد مالی و ویژگی های جمعیت شناختی دانش آموزان می باشند