مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
ارزشیابی
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
23 - 1
حوزه های تخصصی:
اولین مدرسه طبیعت ایران، با نام «کاوی کنج» در سال1393در مشهد آغاز به کار نمود. با توجه به آمار ارائه شده در اسفند 1397تعداد61 مدرسه طبیعت در کشور ما مشغول فعالیت هستند. در این پژوهش سعی بر آن است که منابع یادگیری، ویژگی های یاددهی– یادگیری، شیوه های ارزشیابی و نقش کودکان و تسهیلگران در این مدارس موردبررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شده است. به منظور انجام پژوهش از بین تسهیلگران مدارس طبیعت که در سال تحصیلی 98 -97 مشغول به کار بودند 12 تسهیلگر به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردید و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت؛ همچنین به غیراز جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با تسهیلگران، از مشاهده و بازدید از مدارس طبیعت عضو نمونه و مطالعه پژوهش های پیشین و منابع مرتبط موجود مرتبط با مدارس طبیعت هم استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از استفاده از منابع طبیعی موجود در طبیعت، حیوانات، گیاهان در این مدارس است. از مهم ترین ویژگی های در این مدارس بهره گیری از تجربه، بازی و حواس چندگانه در فرآیند یادگیری است. نقش کودکان در مدارس طبیعت محوریت دارند و معلمان نقش تسهیلگری را ایفا می نمایند. در این مدارس برخلاف مدارس سنتی بر شیوه های ارزشیابی رایج تأکید نمی شود.
سنجش اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان ابتدایی بر مبنای الگوی کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
399 - 371
حوزه های تخصصی:
آموزش و پروش با هدف افزایش کارایی و اثربخشی معلمان، روزآمدکردن معلومات و توانمندی های معلمان متناسب با توسعه ی دانش و فناوری و همچنین رشد فضایل اخلاقی، فرهنگ سازمانی و بهبود روابط انسانی، همه ساله هزینه های قابل توجهی را برای آموزش نیروی انسانی خود تخصیص می دهد. نکته ای که در اینجا بیش از هرچیز حائز اهمیت است این است که آیا برگزاری این دوره ها از اثربخشی لازم برخوردار است. این پژوهش با هدف ارزشیابی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان مقطع ابتدایی منطقه 9 آموزش و پرورش شهر تهران بر اساس الگوی کرک پاتریک انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی منطقه 9 که تعداد آن ها 815 نفر بود، که از بین آنها 261 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 98/0 برآورد شد. با توجه به نرمال نبودن داده های پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون نسبت دو جمله ای، آزمون یومن-ویتنی، کروسکال و الیس استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که واکنش معلمان با میانگین 247/3 در سطح نسبتاًمطلوب بوده است. همچنین اثربخشی دوره ها بر یادگیری معلمان با میانگین 17/3 و بهبود قابلیت معلمان 11/3، موثر بوده است، ولی بر تحقق اهداف منطقه 9 با میانگین 97/2 اثربخش نبوده است. در مجموع آموزش های ضمن خدمت منطقه 9 با میانگین 121/3 اثربخش ارزیابی شد.
تأثیر ارزشیابی پویا بر عملکرد زبان آموزان در فعالیتهای انتخابی و تولیدی درک مطلب خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر ارزشیابی پویا بر عملکرد زبان آموزان در دو نوع فعالیت انتخابی و تولیدی درک مطلب خواندن بود. ۶۰ زبان آموز از میان ۷۸ نفر براساس عملکردشان در آزمون نلسون سطح مبتدی، انتخاب و به دو گروه ۳۰ نفره کنترل و تجربی تقسیم شدند. در هر دو گروه، از بخش درک مطلب خواندن آزمون KET که شامل ۲۸ سوال انتخابی و ۲۷ سوال تولیدی می شد، به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. زبان آموزان گروه تجربی از ارزشیابی پویا مدل "آزمون-میانجی-آزمون مجدد" بهره بردند. در پایان، برای بررسی عملکرد دو گروه و پاسخ به سوالات، از تحلیل واریانس دوسویه سنجش مکرر و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. مهمترین یافتهء این تحقیق این است که ارزشیابی پویا تأثیر قابل توجهی در بهبود عملکرد زبان آموزان در هر دو نوع فعالیت انتخابی و تولیدی درک مطلب خواندن دارد. نتایج بیشتر و جنبه های کاربردی آن توضیح داده می شود.
ارزشیابی یادگیری-محور در مهارت خوانش: مطالعه ای ترکیبی از عملکردها و دیدگاه های اساتید رشته آموزش زبان انگلیسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی عملکردها و دیدگاه های ارزشیابی یادگیری-محور مهارت خوانش از منظر اساتید رشته آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه های ایران می پردازد. در این مطالعه ترکیبی متوالی-تبیینی ، رهیافت های کمی از طریق پیمایش 180 استاد که به صورت طبقه ای هدفمند انتخاب شده بودند حاصل شد. سپس، جهت تبیین دادهای کمی، نویسندگان با 15 استاد که به صورت نمونه گیری حداکثر اختلاف انتخاب شده بودند، مصاحبه هایی انجام دادند. نتایج کمی نشان می دهد که اساتید در ارزشیابی مهارت خوانش از هر دو دسته کلی ارزشیابی- ارزشیابی سنتی و جایگزین - اما با فراوانی متفاوت استفاده می کنند. همچنین، تقریباً نیمی از اساتید از مشارکت دانشجویان از طریق فعالیت خود ارزیابی و ارزیابی همکلاسی بهره می برند. افزون بر این، پاسخ دهندگان بازخوردی را مناسب می انگارند که در فراگیران ایجاد انگیزه کند. همچنین، نتایج کیفی به تبیین یافته های کمی در مورد ارزشیابی یادگیری-محور از منظر اساتید پرداخته است.
ارائه چارچوب بهینه برای ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه (پژوهش مروری نظامندبه همراه تحقیق کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
150 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه چارچوب بهینه برای ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه است. روش : پژوهش دارای رویکردی کیفی و از روش سنتزپژوهی و گراندد تئوری به عنوان روش های تحقیق استفاده شده است. پژوهش براساس هدف، توصیفی و از نوع کیفی - کاربردی است. از این رو حوزه پژوهش شامل کلیه مقالات علمی پژوهشی دهه اخیر در زمینه ارزشیابی برنامه های درسی آموزش عالی می باشد که براساس روند بررسی مقالات 46 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. از سوی دیگر در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 16 نفر از نخبگان آگاه نیز استفاده شد. روش نمونه گیری از موارد مطلوب بوده یعنی افرادی که تجربه مستقیم از ارزشیابی برنامه های درسی دانشگاهی داشتند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان و بازبینی متخصصان استفاده شده است. به این منظور کدگذاری تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار گرفت که ضریب توافق 88/0 برآورد شد. یافته ها: نتیجه نهایی تحلیل سنتزپژوهی و گراندد تئوری به صورت ترکیبی چارچوب دایره ای شکل را که بیانگر مؤلفه های مهم و اساسی برای ارزشیابی از نظام برنامه های درسی در دانشگاه جامع علمی کاربردی می باشد را تشکیل داده اند. این چارچوب شامل مؤلفه هایی در ابعاد : الف) بافت ( با مؤلفه های 1- ویژگی برنامه های درسی و 2- طراحی، تدوین و تصویب برنامه های درسی). ب) فرایند ( با مؤلفه های 1- نظام پذیرش و اجرای برنامه های درسی و 2- مدرسین). ج) مداخله گر ( با مؤلفه چالش ها و ضعف ها) د) پیامد (با مؤلفه های 1- ساختار 2- تعامل و 3- پیامدها ) می باشد. در ضلع دیگری از این دایره هر یک از مؤلفه ها خود چندین ریز مؤلفه را شامل می شود که این ریز مولفه ها در حقیقت آن مواردی است که در نتیجه مصاحبه های نیمه ساختاریافته با صاحب نظران و متخصصین کسب شده است. در ضلع بیرونی چارچوب دایره ای شکل ذیل ریز مؤلفه هایی متناظر با ریز مؤلفه های حاصل از مصاحبه آورده شده است که در حقیقت محصول انجام و پیاده سازی روش تلفیق (سنتز پژوهی) در این پژوهش می باشد.
ارزشیابی کتاب زبان آموزی، جمله سازی و نگارش پایه سوم ابتدایی گروه آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله نقاط قوت و ضعف ظاهری و محتوایی کتاب زبان آموزی، جمله سازی و نگارش پایه سوم ابتدایی تحلیل می شود. پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و از دو رویکرد کیفی (گروه کانونی و تحلیل محتوا) و کمی استفاده شده است. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. برخی از نقاط قوت محتوایی کتاب عبارتند از: عنوان مناسب کتاب، عدم سوگیری قومی و جنسیتی، توجه به فعالیت های مورد علاقه دانش آموزان. برخی از نقاط ضعف محتوایی عبارتند از: نامناسب بودن فهرست مطالب، سنگین بودن حجم مطالب، عدم توجه به توانایی زبانی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی. در بخش کمی، نمونه آماری شامل معلمان پایه سوم کودکان آسیب دیده شنوایی استان اصفهان (35 نفر) بوده که از شیوه سرشماری استفاده شده است. نتایج پژوهش در بخش کمی نشان می دهد همبستگی میان نمره های دو ویژگی یاد شده برابر با 85/0 بوده که با احتمال خطای کمتر از 01/0 معنی دار است. مقدار t به دست آمده برای دو گروه همبسته از نمره ها برابر با 103/0 با درجه آزادی 33 در سطح 05/0 معنی دار نیست و به عبارت دیگر میانگین نمره ارزیابی معلمان از ویژگی های ظاهری و محتوایی کتاب زبان آموزی، جمله سازی و نگارش با یکدیگر تفاوتی ندارد.
ارزشیابی برون دادهای نظام متوسطه کشور از منظر مهارت های زبانی و ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای تحلیل وضعیت مهارت های زبانی و ادبی برون دادهای نظام متوسطه کشور، شامل دانش آموختگان پایه دوازدهم انجام شده است. براساس پرسش های پژوهش مهارت های خواندن، نوشتن، شنیدن و سخن گفتن دانش آموختگان و تأثیر متغیر جنس و رشته از طریق نمونه گیری هدفمند در هفت مرکز استان شامل آذربایجان شرقی، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران، فارس، یزد و مرکزی، در سال تحصیلی 1396 1397، با نمونه آماری 282 پسر و 327 دختر در سه رشته تحصیلی انسانی، تجربی، ریاضی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دانش آموختگان در هیچ یک از مهارت ها به امتیاز سطح تسلط در مهارت های زبانی دست نیافته اند. با این حال، دستِ کم در سه مهارت نوشتن، شنیدن و سخن گفتن موفق به دریافت امتیاز کمینه و عبور از سطح ناتوانی شده اند. همچنین، دختران در تمامی مهارت های چهارگانه امتیاز بالاتری کسب کرده اند و تفاوت امتیاز آن ها با گروه پسران معنادار بوده است. از نظر رشته های تحصیلی، در رشته انسانی بیشترین امتیاز مربوط به مهارت سخن گفتن و با فاصله ای اندک، مهارت نوشتن بوده است. در رشته های تجربی و ریاضی بیشترین امتیاز به مهارت نوشتن تعلق یافته است. اختلاف نتایج در مهارت های خواندن و نوشتن برای رشته های انسانی در مقایسه با رشته های تجربی و ریاضی معنادار بوده است، در حالی که بیشترین توجه ساختار آموزشی بر مهارت خواندن است، نتایج حاصل نشان می دهد که در تمامی رشته های تحصیلی پایین ترین امتیاز مربوط به مهارت خواندن بوده است. واکاوی نتایج ارزشیابی بیانگر آن است که دستیابی، حتی به کم ترین سطح تسلط در مهارت های زبانی و ادبی برای دانش آموختگان ممکن نشده و سیاست های آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس با موفقیت همراه نبوده است.
ارزشیابی مهارت و خرده مهارتهای نوشتن در آزمون اَمزا در مقایسه با نظامها ی آموزشی متوسطه امریکا و بریتانیا و بررسی دست نوشته های دانش آموختگان نظام متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۹
35-61
حوزه های تخصصی:
بررسی خرده مهارتها ی نوشتن در آزمون اَمزا در مقایسه با دو آزمون ارزیابی برنامه درسی ملی بریتانیا NCA و ارزشیابی تحصیلی ملی امریکا NAEP و تحلیل ارزشیابی مهارت نوشتن و ارائه الگویی برای ارزشیابی این مهارت باتوجه به خرده مهارتهای آن، هدف این مطالعه است. مقایسه خرده مهارتها در این سه آزمون نشان داد ارزشیابی تحصیلی ملی امریکا NAEP به خرده مهارت های بیشتری نسبت به دو آزمون دیگر در بریتانیا و ایران توجه کرده است. نمونه آماری موردمطالعه، 270 نفر از دانش آموختگان دوره متوسطه تهران هستند و تصحیح و تحلیل نوشته های آنان براساس جدول ارزشیابی محقق ساخته شامل شش خرده مهارت و هفده شاخص مبتنی بر برجسته سازی خرده مهارتهای نوشتاری انجام شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که متغیر جنسیت در تمام خرده مهارتهای ششگانه مهارت نوشتن معنادار است و مهارت نوشتن دختران از پسران و دانش آموختگان تجربی از دو رشته دیگر بهتر بوده است. برتری نسبی دانش آموختگان رشته انسانی در بخش «محتوا»، رشته تجربی در «انسجام» و رشته ریاضی در «دستور زبان» بوده است. هم چنین ضعف «دستور زبان» در رشته علوم انسانی، و «محتوا» و «شکل» در علوم ریاضی و تجربی قابل توجه است. این نتایج تأکیدی بر این ضرورت است که برای آموزش صحیح نوشتن و ایجاد مهارتهای لازم، نیاز است هرساله ارزشیابیهای استاندارد در تمامی مقاطع سنی و تحصیلی انجام، و از نتایج برای اصلاح و تکمیل برنامه درسی آموزشیِ «نوشتن» استفاده شود.
بررسی پاسخگویی دولت براساس ارزشیابی عملکرد
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله لزوم پاسخگویی سازمانها و مدیران دولتی به شهروندان ورابطه بین دولت وشهروندان، سیستم پاسخگویی را شکل می دهد. طراحی و روشها: از طریق مقالات، اساتید داخلی وخارجی و رهنمود های رهبری که در متن و پایان مقاله در مورد هریک از آنان توضیحاتی ارائه می گردد. روش این پژوهش مطالعه کیفی در دو مرحله ای است: اول، یک مرحله نظری توسعه یافته است که منجر به ارائه پیشنهادات و سئولات مردم که آیا وجوه دولتی درست و براساس قوانین ومقررات خرج شده است یا خیر؟ آیا سازمانهای دولتی در حصول اهداف خود موفق بوده اند یا خیر؟ و آیا اجرای برنامه ها و ارائه خدمات در این سازمانها از نظر اقتصادی مقرون به صرفه و کارائی بوده است یا خیر؟ دوم: یک مرحله تجارب که شامل مطالعات موردی برکشورهای آمریکا و انگلستان، ولز، نیوزلند و مقایسه نظام پاسخگوئی دولت ایران و انگلستان و آمریکا می باشد.
تحلیل کیفی تجارب زیست شده معلمان دوره ابتدایی از عناصر اصلی یادگیری در کلاس های چندپایه
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف توصیف تجارب زیست شده معلمان دوره ابتدایی از عناصر اصلی یادگیری کلاس های چندپایه در منطقه آموزش و پرورش انزل انجام شد. تحقیق از نوع کیفی بوده و از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دارای تجربه تدریس و یا در حال تدریس به تعداد 130 نفر بود که از این تعداد 48 نفر معلم چندپایه می باشد. روش نمونه گیری گلوله برفی و حجم نمونه با توجه به اشباع داده ها 30 نفر(19 مرد و 11 زن) محاسبه شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مقایسه ای مداوم استفاده گردید. حاصل این مصاحبه ها مجموعه ای از مضامین، مفاهیم و مقوله ها بود که طی فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند. نتایج بیانگر دو تجربه زیسته بود. تجربه زیسته معلمانی که شیوه های مدیریتی، تدریس، ارزشیابی و فرایند یاددهی- یادگیری را به گونه ای سازمان می دادند که مشارکت و تعامل دانش آموزان را در کلاس افزایش دهند و به عبارت دیگر شیوه آنها دانش آموز محوری بود که مسئولیت را به کل کلاس تعمیم داده و تقسیم می کردند. تجربه زیسته دیگر نشان می داد که معلمان بیشتر مسئولیت کلاس را خود بر دوش می کشند و از شیوه هایی استفاده می کنند که حداقل مشارکت دانش آموزان را در پی دارد. شیوه این گروه از معلمان به صورت معلم محور بوده که معلم بیشترین مسئولیت را دارد.
اولویت بندی اعضای هی أت علمی دانشگاه فرهنگیان از مسئولیت های شغلی شان و ارزشیابی دانشجومعلمان از کیفیت عملکرد آنان
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵)
91 - 107
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اولویت بندی اعضای هی أت علمی دانشگاه فرهنگیان از مسئولیت های شغلی شان و ارزشیابی دانشجومعلمان از کیفیت عملکرد آنان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هی أت علمی و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان چهار استان(مازندران، گلستان، سمنان و گیلان) و نمونه مشتمل بر 50 عضو هی أت علمی دانشگاه فرهنگیان و 514 دانشجومعلم بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های محقق ساخته 1- اولویت بندی اعضای هی أت علمی از مسئولیت های شغلی شان و 2- پرسش نامه ارزشیابی دانشجومعلمان از کیفیت عملکرد اساتید، که روایی محتوایی پرسش نامه ها توسط اساتید متخصص تائید و پایایی آنها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 72/0 و 95/0 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر اعضای هی أت علمی مرد، تفاوتی بین ابعاد مختلف مسئولیت های شغلی آنان وجود ندارد. امّا از دیدگاه اعضای هی أت علمی زن، بین ابعاد مختلف مسئولیت های شغلی آنان تفاوت وجود دارد. ارزشیابی عملکرد اعضای هیات علمی توسط دانشجومعلمان نشان داد که از نظر آنها، کیفیت عملکرد اساتید در مؤلفه های تدریس و آموزش، تحقیق و پژوهش، نظارت و راهنمایی و اخلاق یادگیری در سطح مطلوبی قرار دارد و بین اولویت بندی مسئولیت های شغلی توسط اعضای هی أت علمی و کیفیت عملکرد آنان در مولفه های ارزشیابی شده توسط دانشجومعلمان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی و مقایسه سوالات امتحان شیمی دبیرستان های شهر بوکان و سوالات کنکور دانشگاه سراسری مطابق با سطوح شناختی بلوم
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر سوالات امتحانی پایان ترم شیمی دبیرستان های شهر بوکان طی سالهای 92-1390 و سوالات آزمون ورودی کنکور دانشگاه سراسری در بازه زمانی سال های 85 الی92 مطابق با سطوح شناختی بلوم بررسی شدند. از تعداد کل 1248 سوال جمع آوری شده، 969 سوال پایان ترم دبیرستان و 279 سوال کنکور سراسری می باشند. نوع تحقیق و روش بررسی فرضیه ها توصیفی بوده و از آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. ابتدا سوالات مطابق روش بلوم طبقه بندی شده و از روش آزمون خی دو برای تجزیه و تحلیل فرضیات و مقایسه آنها استفاده گردید. نتایج بیانگر اختصاص سوالات پایان ترم دبیرستان عمدتا به پایین ترین سطوح شناختی با فراوانی 5/31 درصد سطح دانش و 5/68 درصد سطح درک و فهم بودند. درحالیکه 9/78 درصد سوالات کنکور سراسری به سطوح درک و فهم تعلق دارد. تحلیل سؤال های امتحان داخلی، هماهنگ و نهایی، بیانگر توجه بسیار به سطح دانش و بی توجهی به سطوح بالاتر یادگیری می باشد. با این حال سؤال های کنکور سراسری از این نظر نسبت به امتحان های داخلی کیفیت بهتری دارند. نتیجه نهایی به دست آمده بیانگر این مطلب است که تقریبا امتحان نهایی و هماهنگ از نظر اصول آزمون سازی نسبت به امتحان داخلی کیفیت بهتری دارا است.
استخراج استلزامات تربیتی از آرای افلاطون در آموزش و پرورش ابتدایی ایران
هدف از پژوهش حاضر استخراج استلزامات تربیتی از آرای افلاطون در آموزش و پرورش ابتدایی ایران است روش پژوهش حاضر، روش تحلیل محتوای کیفی است. روش تحلیل محتوای کیفی به کار گرفته شده در این پژوهش پس از مطالعه و بررسی روش های تحلیل محتوا، به ویژه تحلیل محتوای کیفی مایرینگ و فلیک ، استخراج و اجرا شده است. حوزه پژوهش شامل کلیه کتب و منابع نوشته شده پیرامون اندیشه ها و آرای تربیتی افلاطون بود. جهت نمونه گیری به علت کثرت منابع در این حوزه از کلیه مکتوبات چاپی و دیجیتالی در دسترس استفاده گردید.هدف افلاطون از طرح نظام تعلیم و تربیتی خود، تحقق غایتی بود که بنیان ارمان شهر خود را بر اساس آن پایه ریزی کرده بود، یعنی عدالت، که بنابر اعتقاد وی تحقق آن زمانی صورت می گرفت که هر فردی در همان مقام خاص در جامعه باشد که به آن تعلق دارد و همان کاری را انجام دهد که بر حسب گرایش و آموزش برای آن مناسب است. افلاطون بر این عقیده بود که برای 10 سال اول ، عمدتا باید تربیت بدنی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر ، هر مدرسه باید یک سالن ورزشی و یک زمین بازی داشته باشد تا بتواند قوای بدنی و سلامتی کودکان را توسعه دهد و آنها را در برابر هر بیماری مقاوم کند. علاوه بر تربیت بدنی ، افلاطون موسیقی را نیز توصیه می کند تا در شخصیت آنها اصلاح خاصی ایجاد کند و به روح و جسم لطف و سلامتی عطا کند. افلاطون همچنین دروسی مانند ریاضیات، تاریخ و علوم را تجویز می کرد. از نظر افلاطون، دانش حاصل از اجبار ذهن را درگیر نمی کند. بنابراین ، او معتقد بود که آموزش نباید اجباری باشد، بلکه باید نوعی سرگرمی باشد زیرا این امر باعث می شود معلم بتواند ذهنیت طبیعی کودک را درک کند. افلاطون همچنین بر تربیت اخلاقی تأکید داشت. در این پژوهش مولفه های برنامه درسی یعنی هدف، محتوا، روش، ارزشیابی از دیدگاه افلاطون و در ایران در دوره ابتدایی مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیل نقش خداباوری در کارکردهای علوم انسانی دستوری از منظر آیت الله مصباح یزدی (رحمه الله علیه)(مقاله پژوهشی حوزه)
علوم انسانی، که ابعاد انسانی پدیده ها و کنش های انسان را می کاوند، دارای دو بُعد توصیفی و دستوری هستند که هر کدام کارکردهایی دارند. علوم انسانی در بُعد توصیفی به تعریف، توصیف، تفسیر، تبیین و پیش بینی کنش های انسانی می پردازند و در بُعد دستوری خود نیز ارزشیابی و جهت دهی کنش های انسانی را به عهده دارند. نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، در مقام پاسخ دادن به این سؤال است که ازنظر آیت الله مصباح یزدی، خداباوری چه تأثیری بر ابعاد دستوری علوم انسانی دارد و این تأثیرگذاری چگونه اتفاق می افتد؟ نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که خداباوری با تأثیر در هدف نهایی شخص خداباور، در فرایند کشف ارزش و نیز در جهت دهی کنش های اختیاری انسان ها مؤثر است؛ چراکه از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی، ارزش کارها با هدف نهایی سنجیده می شود و جهت دهی عالمان علوم انسانی نیز با توجه به هدف نهایی صورت می گیرد. عالمان علوم انسانی اسلامی کنش های اختیاری آحاد جامعه را در جهت رسیدن به قرب الهی هدایت و جهت دهی می کنند و از توصیه به افعالی که در تضاد با این هدف باشد، به شدت پرهیز می کنند.
فهمِ چالش های عنصر ارزشیابی برنامه درسی دانشجویان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان: جستاری پدیدارشناسانه
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۷)
47 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی چالش های عنصر ارزشیابی برنامه درسی دانشجویان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان به صورت کیفی، از دیدگاه دانشجویان و مدرسان بوده است. نمونه مورد مطالعه پژوهش از بین مدرسان و دانشجویان گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری(14 مدرس و 19 دانشجو) انتخاب شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه با هدایت کلیات استفاده شد. برای بررسی روایی از روایی سازه، درونی و بیرونی و برای پایایی از روش بررسی اعضا، بررسی همکار، ناظر بیرونی و چندسوسازی استفاده شد. داده های پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی است که توجه افراطی به ارزشیابی از مهارت های نظری و محفوظات دانشجویان باعث شد که ارزشیابی مهارت های عملی آنان مورد توجه قرار نگیرد، اغلب ارزشیابی ها به صورت هدف-محور انجام شده و کمتر به ارزشیابی فرآیند-محور توجه شده است، بین روش ارزشیابی و نوع محتوای ارائه شده تناسب چندانی وجود نداشته است و کمبود زمان و امکانات بر کیفیت ارزشیابی ها تأثیر منفی داشته است.
ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت ملی گاز ایران بر اساس سه الگوی پاتریک، فیلیپس و سیپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر «ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت ملی گاز ایران بر اساس سه الگوی پاتریک، فیلیپس و سیپ» بوده است. جامعه آماری ما عبارتست از کلیه کارکنان شرکت ملی گاز ایران که در 6 ماهه نخست سال 90 در دوره های آموزشی کوتاه مدت ضمن خدمت این سازمان، شرکت نموده اند. با توجه به اطلاعات بدست آمده در کل کشور حدود 10350 نفر جزو جامعه قرار می گرفتند که طبق نمونه گیری خوشه ای شرکت گاز استان تهران با جامعه 1195 نفری انتخاب شد و از این شرکت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر طبق جدول مورگان تعداد 291 نفر بعنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از نمونه مورد نظر از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از این است که دوره های آموزشی شرکت ملی گاز ایران در عامل های واکنش، یادگیری، رفتار، نتایج، زمینه، فرایند و برونداد فاقد اثربخشی لازم بوده و فقط در دو عامل درونداد و سودآوری اثربخشی لازم را دارا بوده است.
ارائه الگوی ارزشیابی مبتنی بر شایستگی مدیران مدارس مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
181 - 160
حوزه های تخصصی:
ایجاد نظام ارزشیابی با هدف استاندارد کردن بومی سازی و نظام مند ساختن انتخاب مدیران، به عدالت محوری و شایسته سالاری نظام آموزش و پرورش کمک می کند. نوآوری این پژوهش بدان جهت است که فقدان یک مدل ارزشیابی مدون در سیستم آموزشی کشور برای ارزیابی شایستگی مدیران مدارس ابتدایی کاملاً احساس می شود. هدف از انجام پژوهش دستیابی به الگوی بومی ارزشیابی شایستگی مدیران آموزشی بود تا میزان مطلوبیت هدف های آموزشی، طرح ها، برون دادها و در نهایت پیامدهای برنامه های اجرا شده سنجیده شود. این پژوهش شامل دو بخش عمده طراحی الگو و تعیین مطلوبیت الگو است. در بخش طراحی الگو اطلاعات مورد نظر از روش تفسیری استفاده شد و در بخش دوم مطلوبیت الگوی پیشنهادی از طریق مطالعات میدانی (زمینه ای- پیمایشی) و فن دلفی بررسی شد. روش پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) بود. مشارکت کنندگان شامل دو گروه از جمله: مدیران مدارس مقطع ابتدایی استان سمنان و متخصصان تعلیم و تربیت کشور در زمینه مدیریت آموزشی بودند که در مجموع تعداد 273 نفر شرکت داشتند. بر اساس نظرات دو گروه، معیار اخلاقی نسبت به سایر معیارها، اهمیت بالاتری در نقش آفرینی یک مدیر در مقطع ابتدایی داشته است. معیار شخصیتی در رتبه دوم، مؤلفه وظایف در رتبه سوم و در نهایت نیز، معیار مهارت قرار دارد.
چگونگی اجرای ارزشیابی متن محور به جای ارزشیابی شناخت محور در درس مطالعات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی از دانش آموزان همواره یکی از دغدغه های معلمین بوده است. ارزشیابی نباید فقط مطالب شناختی و حفظیات باشد لذا، هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر ارزشیابی در درس مطالعات اجتماعی پایه هشتم در سال تحصیلی 1395 بود که بر اساس مطالب و موضوعات درسی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دوره متوسطه اول بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای تأثیر دو نوع ارزشیابی، از دو کلاس پایه هشتم استفاده گردید و از آزمون T مستقل برای تحلیل نمرات استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش آموزان هر دو کلاس در بدو امر در آزمون شناختی، میانگین 12.77 صدم برای کلاس(الف) و 11.57 صدم برای کلاس(ب) اخذ نمودند. اما در آزمون بَعدی که غیرشناختی برای کلاس(الف) و شناختی برای(ب) بود؛ اختلاف میانگین 4 نمره به دست آمد. جهت تأیید این نتیجه، یک آزمون که متشکل از یک امتحان کاملاً غیرشناختی برای کلاس(الف) و یک آزمون نیم شناختی و بخش دیگر غیرشناختی بود برای کلاس(ب) اجرا گردید. نمرات کلاس(ب) در بخش غیرشناختی با کلاس(الف) مساوی ولی در بخش شناختی دارای اختلاف نمره گردید. همچنین در مقایسه خود کلاس (ب) در سوالات نیمه شناختی میانگین نمره 10.44 صدم ولی در بخش سوالات غیرشناختی میانگین نمره 16.44 حاصل شد. می توان گفت دانش آموزانی که میانگین نمرات پایینی در آزمون شناختی داشتند؛ در آزمون غیرشناختی تا حدود 4-5 نمره میانگین نمرات بهتری کسب نمودند. پس سوالات دروس مطالعات اجتماعی باید حتی الامکان از تعریفی- شناختی خارج و به سوی درک و فهم و در موقعیت قرار دادن، سوق داده شود.
نقش رهبری تحول آفرین مدیران دانشگاهی در توانمندی اعضای هیأت علمی دانشگاه ها (مورد: دانشگاه تهران)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش رهبری تحول آفرین مدیران و توانمندی اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران صورت گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پژوهش های رگرسیونی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی پردیس علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران می باشد، که تعداد آن ها برابر با 315 نفر می باشد و از این تعداد 152 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که پرسشنامه توانمندی روان شناختی (اسپریتزر و میشرا، 1997) و پرسشنامه رهبری تحول آفرین (باس و آولیو، 1997) برای این منظور استفاده شد. روایی ابزارها از نوع روایی محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (برای هر پرسشنامه به ترتیب؛ 77/0 و 79/0) بدست آمد. نتایج نشان داد رهبری تحول آفرین مدیران و توانمندی روان شناختی اعضای هیأت علمی بالاتر از متوسط بوده و از نظر آماری نیز معنی دار است. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین رهبری تحول آفرین و توانمندی اعضای هیئت دانشگاه تهران وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مؤلفه های رهبری تحول آفرین شامل؛ ویژگی های آرمانی، رفتار آرمانی، انگیزش الهام بخش، ترغیب ذهنی و ملاحظات فردی قابلیت پیش بینی توانمندی اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران را دارا می باشند.
طراحی الگوی اعتبارسنجی استانداردهای بین المللی نظام ارزشیابی دانشگاه فرهنگیان
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
325 - 354
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی اعتبارسنجی استانداردهای بین المللی نظام ارزشیابی دانشگاه فرهنگیان است که با رویکرد آمیخته (کیفی، کمی) و طرح اکتشافی انجام گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی، استادان و خبرگان حوزه اعتبارسنجی نظام ارزشیابی و در بخش کمی همه اعضای هیئت علمی و استادان مدعو، دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی، شمالی و جنوبی به تعداد 741 نفر بودند. در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان علمی با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیار اشباع نظری داده ها، و در بخش کمی تعداد 256 نفر نمونه، بر اساس جدول مورگان به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته به کار گرفته شد. برای تحلیل داده های کیفی از نظریه داده بنیاد و برای تحلیل در بخش کمی از تحلیل واریانس و کوواریانس و برای آزمون کفایت نمونه و همبسته بودن از آزمون KMO و بارتلت، همچنین، طراحی الگو با روش تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. نتایج بخش کمی نشان داد همه شاخص های برازش بسیار مطلوب و در حد مورد قبول هستند. «تعیین اهداف در قیاس با الگوی بهینه در جهت دستیابی به مجموعه ی مطلوبی از نتایج»، «کسب اطمینان از برخورداری کارکنان از محیط کار سالم و متعالی و هم راستا با مسئولیت های اجتماعی» و «میزان ﺗﺼﺮیﺢ رﺳﺎﻟﺖ و اهداف در دانشگاه» از مهم ترین عوامل در اعتبارسنجی استانداردهای بین المللی نظام ارزشیابی دانشگاه فرهنگیان مشخص شدند.