مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
ارزشیابی
حوزه های تخصصی:
برای یادگیری زبان تسلط بر چهار مهارت اصلی زبانی مهم است. پایه و اساس این مهارت ها یاددهی و یادگیری واژه است. زیرا واژگان مهم ترین بخش زبان آموزی است. آنچه در دنیای امروز بسیار اهمیت دارد، انتقال معناست که نیازمند بهره مندی از دانش واژگانی است. یکی از دلایل آموزش واژه، گسترش مفهومی دایره واژگان و همچنین جهانی شدن و گسترش ارتباطات جهانی است. در دوره های آموزشی می کوشند بخش واژگان به نحو کارآمدی طراحی بشود و شامل ارزشیابی دانش واژگانی زبان آموزان نیز باشد. در آموزش واژگان، انتخاب لغاتی که باید آموزش داده شوند، شیوه تدریس آنها و ارزشیابی دانش واژگانی و روند رشد یادگیری واژه مهم اند. پیشرفت مهارت های زبانی بر اساس نتایج آزمون ها مورد سنجش قرار می گیرد. ارزشیابی صحیح واژگان نقاط قوت و ضعف موجود در آموزش مهارت های زبانی و میزان آمادگی زبان آموزان را برای کسب آموزش های بعدی روشن می سازد. در این مقاله با روش تحقیق کتابخانه ای و موردی با تکیه بر تجربه کار در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، اهمیت آموزش واژه برای کسب مهارت های زبانی نشان داده شده و همچنین به اهمیت ارزشیابی و سنجشِ میزان یادگیری زبان آموزان، به عنوان نمایانگر موفقیت یا عدم موفقیت برنامه ی آموزشی، پرداخته می شود. در پایان به این نتیجه می رسیم که یکی از مهم ترین حوزه های آموزش، آموزش واژگان و بالا بردن دایره لغات زبان آموز است که باید با استفاده از هر چهار مهارت زبانی به آن دست یافت.
ارزیابی چگونگی ارتقاء سطح یادگیری دانشجویان مهندسی معماری در فراگیری مفاهیم سازه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان رشد یادگیری دانشجویان مهندسی معماری در فراگیری مفاهیم پایه در سازه از طریق روش های متداول و مقایسه آن با یک روش پیشنهادی می پردازد. بر این اساس پاسخ سؤال های زیر در انجام این پژوهش مد نظر است: 1- آیا همسانی یا سطوح معناداری بین میزان رشد یادگیری دانشجویان از طریق شیوه های مورد مطالعه مشاهده می شود؟ 2- آیا ساخت ماکت از پروژه های اجرایی اختلاف معناداری در رشد یادگیری مفاهیم سازه توسط دانشجویان نسبت به کلاس های تئوری ایجاد می نماید؟ 3- نگرش اساتید و دانشجویان نسبت به موثرترین شیوه آموزش مفاهیم سازه به دانشجویان معماری چیست؟ و آیا این نگرش منطبق بر یافته های پژوهش میباشد؟ روش تحقیق در این پژوهش به صورت مطالعه میدانی (Field Trial) بوده که برای تحلیل یافته ها از شاخصهای آماری میانگین و انحراف معیار با فاصله اطمینان 95% و خطای مطالعه (P<0.05) استفاده شده است. همچنین برای مقایسه میانگین کمیت های جوامع مورد بررسی به تفکیک از آزمونهای (Paired TTEST, TTest و Anova) استفاده شده است و نهایتاً نمودارها به کمک نرم افزار Excel استخراج گردید. نتایج حاصل نشان دهنده آن است که میانگین میزان پاسخگویی دانشجویان به سؤالات در روش بهره گیری از طبیعت بیشتر از روش های دیگر بوده است. حال آنکه کاربرد روش های تئوری و ساخت ماکت، اختلاف قابل توجهی را در ایجاد رشد یادگیری دانشجویان نشان نداده است.
مفهوم «ارزش» و مبانی سنجش آن در بافت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
71 - 84
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: سرزمین ایران دارای بافت های با ارزش روستایی فراوانی است. پرداختن به موضوع «ارزش» در خصوص بافت های روستایی امروزه بسیار دارای اهمیت است. تنوع این بافت ها و پراکندگی آنها بر مبنای تنوع زیستی، موقعیت طبیعی و خصوصیات فرهنگی، اذهان را بر آن داشته است تا با استمداد از آموزه های محیطی، نسبت به شناسایی ارزش های آنها همت بگمارند. با توجه به محدودیت های ناشی از کمبود اعتبارات و ضرورت ایجاد فرصت های برابر در خصوص بهسازی روستاها، متولیان ناگزیر از تدوین معیارها و شاخص های مناسب تعیین ارزش و ارزیابی نمونه ها برمبنای آنها هستند تا به نمونه های مناسبی دست یابند که به صورت الگویی شایسته و فراگیر نسبت به همتایان خود، مطرح باشند. اصلی ترین پرسش تحقیق، سؤال از چیستی مفهوم «ارزش» و تعبیر شایسته از انواع آن در مواجهه با موضوع بافت های با ارزش روستایی است و اینکه چگونه می توان به نظامی از ارزش ها و سازوکار ارزیابی آنها در بافت های روستایی دست یافت که هم زمینه حفاظت و هم زمینه توسعه فراهم آید؟ هدف پژوهش: هدف مقاله در مرتبه نخست دستیابی به نظام دسته بندی ارزش ها متناسب با زمینه بافت های روستایی و سپس بازبینی در معیار ها و شاخص های ارزش مؤثر بر انتخاب آنها با ارائه تلقی تازه ای از مفهوم ارزش در رویکرد حفاظت مبتنی بر توسعه در امر بهسازی است که پژوهش حاضر به چگونگی سازوکار سنجش نمونه ها برمبنای آن نیز پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش به لحاظ روش، به پشتوانه مطالعات کتابخانه ای از ابزار منطقی چون تحلیل مقایسه ای میان انواع ارزش های معرفی شده در ادبیات موضوع استفاده کرده و با استدلال چگونگی تعریف، توصیف و تقسیم ارزش ها را مورد واکاوی قرار داده است. نتیجه گیری: در ترسیم سازوکار سنجش ارزش ها، گام نخست تعیین نمونه های واجد ارزش براساس شناسایی ارزش های ذاتی موجود در تک تک بافت های روستایی با هدف حفاظت بوده، آنگاه دستیابی به اولویت هایی است که با دخالت ارزش های منتسب مبتنی بر اهداف بهسازی به عنوان برنامه توسعه به دست خواهند آمد.
ارزشیابی برنامه های تلویزیونی تدریس درس فارسی شبکه آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به همه گیری بیماری کویید-19 آموزش غیرحضوری برای مدتی جایگزین آموزش حضوری شد. با این حال دسترسی به آموزش آنلاین برای همه امکان پذیر نبود. در اینجا تلویزیون آموزشی در رفع این نابرابری ها نقش آفرینی کرد. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزشیابی برنامه های تلویزیونی شبکه آموزش بوده تا مشخص کند که این برنامه ها از لحاظ طراحی آموزشی در چه وضعیتی قرار دارند. جامعه آماری پژوهش، برنامه های آموزشی شبکه آموزش تلویزیون برای پایه سوم ابتدایی در درس فارسی در نیم سال دوم 1399-1400 می باشد که شامل 16 ساعت است. در این پژوهش جامعه به صورت تمام شمار ارزشیابی شد. ابزار مورد استفاده چک لیست محقق ساخته می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تی تک نمونه ای استفاده شد و برای تعیین رتبه بندی میزان رعایت اصول طراحی آموزشی در برنامه های تلویزیونی شبکه آموزش در درس فارسی از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج به دست آمده عبارتند از: اصول طراحی آموزشی(مطلوب)، محتوا(مطلوب)، بعد فنی(مطلوب)، طرح تدریس(مطلوب). از بین مولفه های طرح تدریس، مولفه های جلب و حفظ توجه، بیان هدف، ارائه دیداری-شنیداری وتامل / تفکردر وضعیت متوسط و مولفه جمع بندی مطالب ارائه شده در وضعیت نامطلوب قرار داشتند. همچنین نتایج حاصل از رتبه بندی فریدمن نشان داد که بترتیب بعد فنی، بعد محتوا و بعد طرح تدریس در برنامه های تلویزیونی در درس فارسی بیشتر رعایت شده اند. از بعد طرح تدریس، مولفه های جلب و حفظ توجه، بیان هدف، ارائه دیداری-شنیداری، تامل/تفکر و جمع بندی مطالب نیاز به توجه بیشتری داشتند.
رفتار اخلاقی معلمان درفرایند ارزشیابی ازآموخته های دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی به شیوه الکترونیکی
هدف مقاله حاضر بررسی رفتاراخلاقی معلمان در ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی به شیوه الکترونیکی بود. بدین منظور از روش تحقیق کیفی (پژوهش قوم نگاری مجازی)، و به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده از مشاهدات بر خط و مصاحبه از شیوه مقوله بندی و کدگذاری استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش را «معلمان» تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 20 نفر از معلمین به عنوان نمونه برای انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب شدند، نتایج نشان داد که بسنده کردن به یک روش ارزشیابی، اعتبار ارزشیابی را کاهش می دهد و منجر به عدم رعایت معیارهای اخلاق ارزشیابی می شود، لذا لازم است متناسب با محتوا و اهداف از روش های چندگانه (تلفیقی) برای ارزشیابی مجازی از آموخته های فراگیران استفاده شود
مروری بر شیوه های نوین ارزشیابی در آموزش علوم تجربی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
44 - 60
ارزشیابی یک فرایند نظام دار برای جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات است که به منظور دستیابی به اهداف آموزش و پرورش و برای تشخیص میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به کار می رود. از آنجایی که علوم تجربی درسی بسیار کاربردی و حائز اهمیت است، لذا پژوهش حاضر درصدد است تا به تحلیل و بررسی مفهوم ارزشیابی و ضرورت آن، شیوه های نوین ارزشیابی در آموزش علوم تجربی در ایران و سایر کشورهای جهان و موانع اجرایی شدن این شیوه ها بپردازد. این پژوهش به روش کتابخانه ای (مروری) انجام گرفته است و روش جمع آوری اطلاعات آن به صورت مطالعات کتابخانه ای، متن کاوی، مراجعه به مقالات معتبر و جستجوی اینترنتی در پایگاه های معتبر از بازه زمانی 1384 تا 1400 برای کلید واژگان فارسی و از سال 2003 تا 2020 برای کلید واژگان انگلیسی می باشد. یافته ها نشان می دهد که استفاده از نقشه های مفهومی، واقعه نگاری، پوشه کار، مشاهده رفتار، خود ارزیابی، ارزشیابی توصیفی و توجه به جنبه های عاطفی دانش آموز می تواند در راستای تحقق اهداف آموزشی در زمینه ارزشیابی، موثر واقع گردد. لازمه دستیابی به چنین هدفی، همت و انگیزه بالای مسئولین، معلمان و متولیان موثر در نظام آموزش و پروش را می طلبد تا با نظارت دقیق، همکاری و هماهنگی، زمینه پیاده سازی شیوه های نوین و خلاقانه در امر ارزشیابی را فراهم آورند.
ارزشیابی الگوهای استقرار اخلاق حرفه ای در سازمان بر اساس تعالیم اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
آنچه در سازمان های امروزی با عناوین «رقابت»، «رشد» و «سودآوری» اتفاق می افتد، به شدت نگران کننده است. این نگرانی ناشی از عبور سازمان ها از خط قرمز اخلاق است. کاهش اعتماد مردم نسبت به رعایت جنبه های قانونی و اصول اخلاقی توسط مدیران و سازمان ها، اهمیت ورود اخلاق در عرصه سازمان ها را دوچندان می کند که این خود مستلزم شناسایی ابعاد و مؤلفه های اخلاق حرفه ای در گام نخست و همچنین ارائه الگوی استقرار اخلاق حرفه ای در سازمان ها در گام بعدی است. این در حالی است که تلاش های علمی چند دهه اخیر نیز نتوانسته است به صورت واضح و مشخص الگویی را در این زمینه ارائه نماید. نکته مهم دیگر اینکه الگوهای ارائه شده در غرب، لزوماً هم سنخ با مفاهیم، ارزش ها، آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی اسلامی نیست و شاید در برخی جهات نیز دارای تضاد باشد. همچنین معیارهای مشخصی در خصوص ارزیابی این الگوها به صورت منسجم وجود ندارد که بتوان جنبه های گوناگون آن را سنجید، به ویژه که الگوها در فرهنگ غرب طراحی و تبیین شده باشد. در این پژوهش، پس از بررسی و مطالعه کتابخانه ای، پنج الگوی استقرار اخلاق حرفه ای در سازمان شناسایی، و همچنین مجموعه معیارهایی که نشان دهنده جامعیت الگوهاست، احصا گردید. در ادامه با استفاده از نظر خبرگان حوزه اخلاق سازمانی و فن «تحلیل سلسله مراتبی فازی»، به میزان اهمیت معیارها و در نهایت، الگوهای شناسایی شده پرداخته شد. با توجه به نزدیکی نظرات کارشناسان و خبرگان در اولویت بندی معیارها و در نتیجه گزینه ها، می توان الگوی حسینی و عباسی را با انجام تغییرات و ایجاد بهبود، به مثابه الگوی مطلوب سازمان های کشور در نظر گرفت.
ارزیابی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش برخط به طریق TOPSIS (مطالعه موردی: وبینارهای تخصصی گروه های آموزشی در آموزش و پرورش خراسان شمالی)
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی اثربخشی دوره های برخط در وبینارهای تخصصی گروه های آموزشی در آموزش و پرورش خراسان شمالی است. روش پژوهش: راین پژوهش به روش پیمایشی ان جام ش ده است و جامعه آماری این تحقیق، 180 معلم فراگیر دوره برخط است. نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و م ورگان 118 نفر انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح (آمار توصیفی و آمار استنباطی) آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که عناصر محتوا، طراحی صفحات، سازماندهی مواد آموزشی، انعطاف پذیری، حجم کاری و روش های ارزشیابی، بر اثربخشی آموزش برخط در وبینارهای تخصصی گروه های آموزشی در آموزش و پرورش خراسان شمالی تأثیر معنادار دارد؛ همچنین در عناصر فعالیت های یاددهی-یادگیری، بازخورد ارائه شده، ک مک رسانی ب ه شرکت کنندگان و توانایی ایجاد انگیزه در شرکت کنندگان معنادار نیست می توان چنین استنباط کرد که این عناصر در حد متوسطی از اثربخشی قرار دارند. نتیجه گیری: اولویت بندی با TOPSIS نشان داد که به ترتیب محتوای آموزشی، سازماندهی مواد آموزشی، کمک رسانی، انعطاف پذیری، انگیزه، حجم مناسب، روش های ارزشیابی، فعالیت های یاددهی-یادگیری، طراحی مناسب صفحات و بازخورد عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش برخط می باشند.
ارزشیابی برنامه درسی ریاضی آمیخته با هنر در دوره ابتدایی مدارس استان آذربایجان شرقی (یک مطالعه کیفی)
زمینه و هدف: پژوهش طراحی اجرا و ارزشیابی از مولفه های بهبود کیفیت در فعالیت ها و محتوای برنامه های درسی است که راز اثر بخشی برنامه درسی اهمیت دادن به آن هاست؛ هدف پژوهش حاضر ارزشیابی و اعتبارسنجی برنامه درسی ریاضی آمیخته با هنر در دوره ابتدایی بوده است . روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی بوده است که مضامین با کدگذاری متون مصاحبه با خبرگان به دست آمده است جامعه آماری، خبرگان برنامه درسی و معلمان مجرب دوره ابتدایی استان آذربایجان شرقی بودند. نمونه آماری به تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون انجام گرفت . یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که عنصر ارزشیابی در برنامه درسی آمیخه با هنر، از ویژگی هایی همچون میزان رضایت دانش آموز از محیط آموزش و روش آموزش برخوردار است و برای بهبود یادگیری بازخورد فوری ارایه شود. در ضمن، کارپوشه، آزمون عملکردی، مشاهده، گفتمان، باز پاسخ، پروژه ای، ابزارهای ارزشیابی می باشند. ارزشیابی آغازین، تکوینی و پایانی، هدف آزاد، خودارزیابی و ارزشیابی گروهی انواع مناسب ارزشیابی در برنامه درسی تلفیقی ریاضی با هنر هستند. در نهایت، برای اعتبارسنجی مضامین حاصل از روش برآورد روایی محتوایی بر اساس جدول لاوشه و نیز والتز و باسل استفاده شد و همه کدهای تشکیل دهنده مضامین تایید گردید . نتیجه گیری : می توان با مد نظر قرار دادن ویژگی های هنر در ارزشیابی درس ریاضی، اضطراب امتحان را در دانش آموزان به حداقل رساند.
ارائه مدل برای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی دوره ابتدایی شهر تهران
زمینه و هدف: برنامه درسی دوره ابتدایی از جمله عناصری است، که در جهت تحقق بخشیدن به اهداف دوره ابتدایی نقش مهمی دارند. از این رو، برنامه های درسی قلب مراکز آموزشی محسوب می شود و آیینه نقش ها و اهداف آموزش و پرورش هستند، که شایسته توجه دقیق اند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی برای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شد . روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی متوالی(کیفی کمی) بود، که در بخش کیفی بر اساس مدل گرانداد و در بخش کمی، به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. در بخش کیفی حوزه پژوهش تعدادی از صاحبنظران آموزش و پرورش و متخصصان ارزشیابی و در بخش کمی ، کلیه معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران که تعداد آنها 23593 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بودند.در بخش کیفی 12 نفر به روش نظری و در بخش کمی تعداد 377 نفر طبق جدول کرجسی و مورگان ، به روش تصادفی و خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته شامل 108 گویه بود ، که در بعد کمی از روایی ظاهری، محتوایی و سازه استفاده شد. همچنین CVR با ضریب 832/0 تأیید و در بعد کیفی از نظرسنجی از افراد خبره استفاده و مورد تأیید قرار گرفت و آلفای کرونباخ با ضریب 855/0 محاسبه و پایایی نیز تایید شد و داده های جمع آوری شده تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل سوالات نشان داد که مدل مفهومی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی دوره ابتدایی شهر تهران شامل: شرایط علی شامل: (تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف) شرایط محوری شامل: (ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، کاربردی و آموزشی) شرایط زمینه ای شامل: (امکانات فرهنگی و ورزشی،امکانات آموزشی، امکانات رفاهی) شرایط مداخله گر شامل: (کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، عدم انضباط کاری) استراتژیها شامل: (انعطاف پذیری،توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی) و پیامدها شامل: (بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی،ترسیم چشم انداز، رشد هویت ملی مذهبی) است . نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که مدل ارزشیابی کیفیت برنامه های درسی مدارس ابتدایی دارای ساختار مناسبی بود .
بررسی رضایت دانشجویان در رویکرد یادگیری وارونه از منظر انعطاف پداگوژیکی (رسانه، روش تدریس، ارزشیابی) در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
203 - 220
این پژوهش در راستای بررسی رضایت دانشجویان در رویکرد یادگیری وارونه از منظر انعطاف پداگوژیکی آن از لحاظ رسانه، روش تدریس آنلاین-آفلاین و ارزشیابی در آموزش الکترونیکی صورت گرفت. روش انجام پژوهش از نوع آمیخته با طرح همسوسازی داده های کمی و کیفی بود که در بخش کمی با روش پیمایشی و در بخش کیفی با مطالعه ی موردی انجام شد. جامعه ی آماری در پیمایش شامل 30 دانشجوی علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 1399 بود که حجم نمونه برابر با جامعه و در مطالعه ی موردی شامل 15 مشارکت کننده بود که با این رویکرد آموزش دیده بودند. از راهبرد مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده گردید که روایی آن از نظر متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (89/0) تایید شد. یافته های حاصل از پژوهش بیانگر رضایت دانشجویان از لحاظ انعطاف ادغام رسانه با محتوا، انعطاف رویکرد یادگیری وارونه در تدریس های آفلاین و آنلاین و همچنین شیوه ی ارزشیابی در آموزش الکترونیکی بود. بر مبنای نتایج حاصل از یافته های این پژوهش، می توان گفت رویکرد یادگیری وارونه به دلیل انعطاف پذیری آن از منظر ادغام رسانه با محتوا، روش تدریس، و ارزشیابی موجب رضایت یادگیرندگان از آموزش های از راه دور می شود و با تلفیق ابعاد مختلف پداگوژی در رویکرد یادگیری وارونه می توان رضایت دانشجویان از آموزش های راه دور را افزایش داد.
توسعه الگوی ارتقای اثربخشی کلاس های علمی-نظامی با درنظر گرفتن نقش میانجی و دوسویه ویژگی های بینشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۱
137 - 159
هدف این مقاله، توسعه الگوی ارتقای اثربخشی کلاس های علمی-نظامی با در نظر گرفتن نقش میانجی و دوسویه ویژگی های بینشی دانشجویان یک مرکز آموزش عالی نظامی است. برای این منظور یک فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی طراحی شدند. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی و مقطعی است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه استادان مرکز آموزش عالی موردمطالعه در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399، است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته ای است، که روایی آن به روش محتوا و پایایی آن نیز با محاسبه آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی نوع اول مورد تأیید قرار گرفت. تعداد 435 پرسشنامه تکمیل گردید. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که فرضیه اصلی (بر اساس شاخص شمول واریانس) و همه فرضیه های فرعی تحقیق (بر اساس t-Value) مورد تأیید قرار گرفتند. به بیانی دیگر وجود کانال های ارتباطی کارآمد بین استادان و فرماندهان و نیز ویژگی های تربیتی، فردی، انضباطی و بینشی دانشجویان بطور مثبت و معناداری بر ارتقای اثربخشی کلاس های علمی-نظامی دانشجویان دانشگاه نظامی موردمطالعه تأثیر می گذارند. البته از میان این پنج بُعد، بُعد ویژگی های بینشی دانشجویان با ضریب مسیر 0.99، بیشترین تأثیر را در مدل دارد، زیرا تغییری به اندازه یک انحراف معیار در بُعد ویژگی های بینشی دانشجویان موجب ایجاد تغییری به اندازه 0.99 انحراف معیار در الگوی ارتقای اثربخشی کلاس های علمی-نظامی خواهد شد. همچنین ویژگی های بینشی دانشجویان، علاوه بر اثرگذاری مستقیم قوی (با مقدار ضریب مسیر 99%) نقش میانجیگری کامل بین ویژگی های تربیتی دانشجویان و ویژگی های فردی آنها با ارتقای اثربخشی کلاس های علمی-نظامی دانشجویان را ایفا می کند.
طراحی الگوی ارزشیابی برنامه درسی دوره ابتدایی با محوریت تصویرسازی کتاب ها مطابق با معیارهای هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
59 - 69
نظام آموزش وپرورش در دوره ابتدایی از گسترده ترین نظام های کلان در جامعه است که سرنوشت جامعه را در بلندمدت تعیین می کند؛ به عبارت دیگر، مجموعه پژوهش ها و تجربه های دانشمندان و کشورهای جهان، نشان می دهد که توسعه جوامع، رابطه بسیار زیادی با نظام آموزش وپرورش ابتدایی آن ها دارد. با بهره گیری از الگوی مناسب ارزشیابی برنامه درسی در دوره ابتدایی، می توان اطلاعات ارزنده ای جهت تصمیم گیری درخصوص کیفیت برنامه های درسی فراهم آورد تا به واسطه آن اصلاح و بازنگری برخی ناکارآمدی ها انجام پذیرد و اثربخشی و کارایی برنامه های درسی بیش از پیش، افزون گردد. در این پژوهش، تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز انجام گرفت. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. براساس اطلاعات جمع آوری شده الگوی مطلوب ارزشیابی برنامه درسی طراحی و تدوین شده و سپس اعتبار الگوی ارزشیابی برنامه درسی طراحی شده از طریق پرسشنامه محقق ساخته، اعتبارسنجی الگوی ارزشیابی برنامه درسی دوره ابتدایی از طریق تحلیل عاملی و معادلات ساختاری از طریق نرم افزارLISREL 8.8 انجام گرفت. اهداف پژوهش: ارائه الگو برنامه درسی دوره ابتدایی با محوریت تصویرسازی کتاب ها. بررسی برنامه درسی دوره ابتدایی با محوریت تصویرسازی کتاب ها مطابق با معیارهای هنر اسلامی. سؤالات پژوهش: اجرایی ارزشیابی برنامه درسی دوره ابتدایی با محوریت تصویرسازی کتاب ها به چه صورت است؟ چگونه می توان از معیارهای هنر اسلامی در برنامه درسی دوره ابتدایی با محوریت تصویرسازی کتاب ها استفاده کرد؟
پژوهشی پیرامون ترفندهای تقلب از زبان دانش آموزان
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال چهارم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۳۷
148 - 157
در این پژوهش ترفندهای تقلب و علل و عوامل تقلب و راهکارهایی برای جلوگیری از تقلب بررسی شده است. در فعالیت های آموزشی بعد از تدریس ، ارزشیابی از میزان یادگیری آموخته های دانش آموزان انجام می گیرد. یادگیری تغییر در رفتار شاگرد بر اثر تجربه های آموزشی است که با امتحان از اندازه گیری میزان تغییرات ایجاد شده دررفتار شاگردان، بر اساس هدف های تعیین شده در فعالیت های آموزشی آگاه می شویم. برای اندازه گیری میزان تغییر رفتار در دانش آموزان آزمون گرفته می شود. اما بیشتر مواقع دانش آموزان تقلب می کنند و ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان با مشکل مواجه می شود. در پژوهش میدانی انجام شده با ابزار مصاحبه و نظرسنجی از 1500 نفر دانش آموز دختر و پسر متوسطه اول و دوم که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند نشان می دهدکه ترفندهای تقلب کردن در دانش آموزان زیاد است و اکثر دانش آموزان تجربه ای از تقلب دارند. از نظر دانش آموزان بیشترین علت گرایش به تقلب داشتن ضعف درسی، فشار والدین، تقلب کردن دوستان و همکلاسی ها، تحقیر نشدن پیش دوستان و نمره کم نگرفتن، بالابودن سطح امتحان، ملاک بودن نمره از نظر دانش آموز، تأثیر جو کلاس و همکلاسی ها، سخت بودن تکالیف و درس ها بود. تقلب های دانش آموزان بر اساس روش انجام به دو دسته خودمحور و دو نفره، چند نفره و گروهی تقسیم می شود و تقلب های دانش آموزی هم در آزمون های مجازی و آنلاین هم در آزمون های حضوری و آن هم با روش های مختلف انجام می شود.
ارزشیابی برنامه درسی انقلاب اسلامی: گذر از رویکرد منفعلانه ناکام موجود به رویکرد گفتمان سازانه(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از برنامه درسی درس انقلاب اسلامی صورت گرفت. روش مطالعه توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های پیام نور، آزاد اسلامی و علمی-کاربردی واحد بافق بودند که درس انقلاب اسلامی را انتخاب واحد نموده و در کلاس این درس حضور داشته اند (مجموعاً 151 نفر). تمامی دانشجویان مذکور به صورت سرشماری در پژوهش شرکت و پرسش نامه مربوطه را قبل از برگزاری جلسه امتحان پایان ترم تکمیل نمودند. به منظور ارزیابی دانشجویان از برنامه درسی انقلاب اسلامی، پرسش نامه محقق ساخته با 5 مؤلفه تدوین شد. روایی با استفاده از نظر متخصصان احراز و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ برای مولفه ها و کل پرسش نامه بین 73/0 تا 88/0 محاسبه گردید. یافته ها نشان داد برنامه درسی انقلاب اسلامی از منظر دانشجویان در هیچ یک از مؤلفه های هدف، محتوای کتاب درسی، تدریس و فعالیت های یادگیری، منبع و شیوه ارزشیابی در حد مورد انتظاری قرار ندارد (05/0p>). به علاوه بین نظرات دانشجویان به تفکیک دانشگاه (231/0p=) و جنسیت (247/0p=) در خصوص برنامه درسی انقلاب اسلامی تفاوت معناداری وجود نداشت. با توجه به نقش غیرقابل انکار برنامه درسی انقلاب اسلامی به عنوان انتقال دهنده ارزش ها و آرمان های انقلاب و فراهم کننده زمینه ای در راستای آگاه سازی دانشجویان با مشکلات پیش روی نظام جمهوری اسلامی ایران، توسل جستن به رویکرد گفتمان سازانه به جهت گذر از وضع ناکام فعلی توصیه می گردد.
آیا برنامه های درسی آموزش عالی توانسته است مهارت تفکر انتقادی دانشجویان را رشد دهد؟ (مطالعه موردی: دوره های کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۳ و ۴
77 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر برنامه درسی آموزش عالی بر رشد مهارت تفکر انتقادی دانشجویان بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه یی، 500 دانشجوی کارشناسی (100 نفر از ورودی بهمن 87، 100 نفر از ورودی مهر 87، 100 نفر از ورودی سال 86، 100 نفر از ورودی سال 85 و 100 نفر از ورودی سال 84) از دو دانشکده ی اقتصاد و علوم اجتماعی و علوم پایه دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند و با تکمیل آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTST) اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش، بین میزان رشد مهارت تفکر انتقادی دانشجویانی که سال آخر تحصیل خود را می گذرانند، با دانشجویان سال اول، تفاوت معنی داری وجود دارد و این تفاوت به نفع دانشجویان سال آخر است. همچنین این تفاوت معنادار، در مورد سه خرده مقیاس آزمون مهارت های تفکر انتقادی، یعنی ارزشیابی، تحلیل و استنباط نیز، صادق است. اما نکته ی قابل ذکر، این است که میانگین نمره های تفکر انتقادی دانشجویانی که سال آخر تحصیل خود را سپری می کنند، کمتر از حد متوسط است. بنابراین، از مجموع یافته ها می توان دریافت که تحصیل در دانشگاه توانسته است مهارت تفکر انتقادی دانشجویان را رشد دهد، به گونه یی که میانگین تفکر انتقادی دانشجویان سال آخر، نسبت به دانشجویان سال اول از رشد نسبتاً قابل قبولی برخوردار بوده است؛ اما زمانی که نمره های تفکر انتقادی دانشجویان با نمره ی استاندارد آزمون مورد مقایسه قرار می گیرد، نمره ها ضعیف و پایین تر از حد متوسط بوده که این خود مسئله یی نگران کننده برای آموزش عالی خواهد بود و ضرورت بازنگری در هدف ها، روش های آموزشی رایج و بصورت کلی، ضرورت بازنگری در برنامه های درسی را آشکار می سازد.
بررسی مقایسه ای آزمون های مهارتی مبتنی بر فناوری و آزمون های مبتنی بر کاغذ (مورد مطالعه: اداره کل آموزش فنی و حرفه ای البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
165 - 184
حوزه های تخصصی:
رشد سریع فناوری ارتباطات و اطلاعات در تدریس و یادگیری، رویکرد اصلی را از سیستم آزمون مبتنی بر قلم و کاغذ به آزمون مبتنی بر فناوری تغییر داده است. رایانه ها و فنّاوری های مرتبط ابزارهای قدرتمندی برای رفع چالش های ارزشیابی ارائه می دهند و ثبت مجموعه ی گسترده تری از مهارت های شناختی را آسان می کنند. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای آزمون های مهارتی مبتنی بر فناوری و آزمون های مبتنی بر کاغذ از دیدگاه متقاضیان آزمون اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان البرز انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق تعداد 420 نفر از آزمون دهندگان سازمان آموزش فنی و حرفه ای بودند که تعداد 201 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای با استفاده از فرمول کوکران، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، آزمایشی است. گردآوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته با طیف پنج درجه ای لیکرت و با پایایی 0.89 می باشد. پرسشنامه در سه بعد عوامل فنی، محیطی و مدیریتی تهیه شد. روایی پرسشنامه از طریق نرم افزار AMOS و تحلیل عاملی بر اساس معادلات ساختاری، مطلوب بوده است. بررسی معناداری بارهای عاملی نشان از معنادار بودن همه بارهای عاملی در سطح 001/0 بوده است. آزمون شاخص های برازش نشان داد که مدل از برازش نسبتاً مطلوبی برخوردار است. پرسشنامه بر روی دو گروه آزمودنی مستقل، شامل گروه آزمودنی مبتنی بر رایانه و گروه آزمودنی مبتنی بر کاغذ اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت و تحلیل یافته ها از طریق تحلیل واریانس و t نمونه های مستقل انجام شد، نتایج آزمون نرمالیتی نشان داد که توزیع داده ها به صورت نرمال بوده است. نتایج آزمون t نمونه های مستقل برای تمامی ابعاد در سطوح فنی، محیطی و مدیریتی نشان داد که اختلاف معناداری میان میانگین های کسب شده در دو گروه آزمودنی ها (کاغذی و الکترونیکی) وجود داشته است. همچنین نتایج تحقیق، نشان دهنده بالاتر بودن سطح میانگین نظرات آزمون شوندگان الکترونیکی و اختلاف معنادار میانگین ارزشیابی از طریق آزمون های مبتنی بر فناوری در مقایسه با آزمون های سنتی یا کاغذی بوده است. به توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد بایستی برنامه ریزی برای پیاده سازی الگوهای نوین ارزشیابی و اجرای انواع آزمون های مبتنی بر فنّاوری برای انواع آزمون ها صورت پذیرد.
ارزیابی اثرات اجرای ابرپروژه بین الحرمین شیراز بر اجتماع محلی پیرامونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۹۰-۷۷
حوزه های تخصصی:
ابرپروژه ها به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت شهری برای ایجاد فرصت های رشد اقتصادی، کارآفرینی و جذب سرمایه های ملی و بین المللی در بسیاری از کشورهای بیشتر و کم تر توسعه یافته مطرح شده اند. این دست پروژه ها دامنه اثر وسیعی دارند و گروه های اجتماعی زیادی را تحت تأثیر قرار می دهند: جابه جایی های جمعیتی به دلیل خروج برخی از ساکنان و استقرار گروه های جدید، تغییر هویت محله ها و ایجاد محیط کالبدی بیگانه برای ساکنان، اثرگذاری بر نوع و کیفیت اشتغال محدوده و یا وعده های تحقق نیافته حل بحران های اجتماعی و از دست رفتن اعتماد به بخش عمومی. پروژه بین الحرمین شیراز نیز با انگیزه متوازن نمودن خدمات شهری و ایجاد فضاهای با کیفیت شهری در هماهنگی با بناهای تاریخی، مذهبی مجاور، یعنی دو حرم مطهر حضرت احمدبن موسی (ع) و حرم مطهر سید علاءالدین در دستور کار شهرداری شیراز قرار گرفت. این مقاله اثرهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیط زیستی اجرای این پروژه بر ساکنان دو محله مسکونی پیرامونی، اسحاق بیگ و لب آب را بر پایه پرسش از ساکنان این محلات ارزیابی می کند. این پرسش ها برای گردآوری داده های مورد نیاز بر پایه نظریه اثر برنامه و نیز پژوهش های پیشین تعیین شدند و 375 نفر از ساکنان به آن ها پاسخ دادند. پاسخ ها با انتخاب مدل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتیجه تحلیل بیانگر این است که تمام 25 شاخص به کاررفته در مدل تحلیل پژوهش دارای رابطه معنادار با معیارهای سطح بالاتر هستند و کفایت لازم در پوشش معیارهای مورد نظر را دارند. بیشترین اثر در بعد کالبدی و در معیار دسترسی به امکانات و تسهیلات بوده است، اما این پروژه در شاخص هایی چون افزایش ساخت وساز و بهبود کیفیت بناها- که جزئی از اهداف ساخت این پروژه نیز بوده اند- کم ترین اثر را داشته است. این پروژه در بعد اجتماعی و در مواردی چون افزایش اعتماد به شهرداری و نهادهای دولتی و سازمان های مردمی و تمایل به همکاری با آن ها، وجود مکان یا واقعه خاطره انگیز، تمایل به ماندگاری، رابطه با همسایگان و هم محلی ها و استفاده از فضاهای عمومی کم ترین اثر مثبت را داشته است.
شاخص های طراحی و ارزیابی کتابخانه های دیجیتالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت ۱۳۸۸ شماره ۳۸
۴۸-۳۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: همواره درباره مفهوم و چارچو بهای کتابخانههای دیجیتالی ابهام وجود داشته چون کتابخانه ی الکترونیکی، مجازی، بدون دیوار، هیبرید و راه دور و دیجیتالی، اغلب با هم یا به جای هم به کار رفته اند. حتی تعریف جامع و استانداردی از کتابخانه های دیجیتالی که همگان در مورد آن توافق داشته باشند، وجود ندارد ولی تعریف فدراسیون کتابخانه های دیجیتالی یکی از پذیرفته شده ترین و پٌر استنادترین تعاریف است. هدف این پژوهش بررسی مهمترین شاخص ها برای طراحی و ارزیابی کتابخانه های دیجیتالی و ارائه ی معیارهای نسبی برای آن بود. روش بررسی: در این پژوهش پیمایشی - توصیفی، با روش کتابخانه ای، متون و منابع موجود درباره کتابخانه های دیجیتالی مطالعه و عناصر مهم در طراحی این کتابخانه ها و شش کتابخانه ی دیجیتالی موفق و استاندارد خارجی شناسایی شد. اطلاعات به دست آمده تحلیل و شاخ صهای کلی برای طراحی کتابخان ههای دیجیتالی تعیین شد. یافته ها: چهارده شاخص اصلی برای طراحی کتابخانه های دیجیتالی عبارت اند از: منابع تمام متن، کاربران ویژه، دسترسی مطمئن و پایدار به منابع، قالب منابع، جستجو و بازیابی، مجموعه سازی، توسعه زیرساخت ها و تجهیزات، نیروی ا نسانی متخصص، سازماندهی، قابلیت همکاری با دیگر کتابخانه ها، خدمات، منابع چاپی در کنار منابع دیجیتالی، استاندارد و استانداردسازی و رعایت مالکیت معنوی. هر شاخص دارای زیربخش های مختلفی برای حوزه های متفاوت کتابخانه دیجیتالی است. نتیجه گیری: مطالعه های با این رویکرد به بررسی شاخص های دخیل در امر طراحی و ارزیابی کتابخانه های دیجیتالی یافت نشد. می توان از یافته های این مطالعه در آینده به عنوان معیار طراحی و ارزیابی کتابخانه های دیجیتالی بهره گرفت.
مقایسه ی دو روش آموزش «سمینار تحقیق» کارشناسی ارشد رشته «آموزش مدارک پزشکی»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۵۷-۴۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از عناصر مهم در چرخه آموزش، پایش و ارزشیابی محتوای دروس به منظور اطمینان از طراحی آن ها بر مبنای نیازهای به روز و واقعی دانشجویان است. نتایج این ارزشیابی می تواند تعیین کننده نوع اقدامات اصلاحی مورد نیاز باشد. بنابراین این مطالعه با هدف مقایسه ی دو روش قدیمی و جدید آموزش درس ‹‹ سمینار تحقیق›› کارشناسی ارشد رشته آموزش مدارک پزشکی انجام شد. روش کار: این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات مداخله ای-آموزشی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته آموزش مدارک پزشکی دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی اصفهان در سال های 1389-1388بود ابزار جمع آوری داده فرم های ماتریسی ارزش دهی مقایسات زوجی به معیارها و روش جمع آوری اطلاعات از طریق شرکت در جلساتی بود که هر دو گروه در آن شرکت داشتند. که داد ه ها پس از اجرای مداخله، بعد از 6 ماه جمع آوری شد. در این فرم های ماتریسی با توجه به میزان برتری هر مورد نسبت به مورد دیگر مقایسات زوجی انجام شد و امتیازی از 1تا 9 ( 1 کاملاً یکسان، 2 برتری ضعیف، 5 برتری متوسط، 7 برتری قوی، 9 برتری کاملاً قوی) به آن ها داده شد. سپس میانگین نمره بدست آمده از فرم های ماتریسی وارد ماتریس های مقایسات زوجی شدند. برای وزن دهی به فاکتورها ماتریس های به دست آمده از مقایسات زوجی وارد نرم افزار شد و وزن نسبی و درجه اهمیت آن ها به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار Expert Choice ویرایش نهم ) این نرم افزار یک نرم افزار تصمیم گیری چند معیاره است و برای تحلیل داد ه های فرآیند سلسله مراتبی به کار می رود.) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که محتوا و روش تدریس جدید، هم از جنبه کاربرد برای دانشجو در طول تحصیل و هم تولید دانش نسبت به محتوا و روش تدریس قدیمی، دارای رتبه بالاتری است. نتیجه گیری: آموزش با هدف ایجاد تغییر به منظور رفع نیاز انجام می شود و با توجه به اینکه در شرایط زندگی امروز، نیازهای جامعه در حال تغییر دائمی هستند چنین توصیه شده که دانشگاه ها نیز باید بطور منظم محتوای دروس آموزشی خود را اصلاح نمایند.