مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
صنعت پتروشیمی
حوزه های تخصصی:
در راهبردهای توسعه محصولات و سیستم های پیچیده، همپایی فناورانه از مهم ترین راهبردهای کاهش شکاف فناورانه بین کشورهای متأخر با رهبران فناوری است، که در این فرآیند کشورهای متأخر با تقلید، جهش و سرمایه گذاری می توانند فاصله خود را با رهبران کاهش دهند. در دهه اخیر این راهبرد موردتوجه بسیاری از پژوهشگران بوده است، ولی بررسی ها نشان می دهد به دلیل عدم توجه به تمامی مؤلفه های مؤثر در زیست بوم فناوری بسیاری از این تجربیات ناموفق بوده اند. با توجه به پیچیدگی محیط اقتصادی، عدم قطعیت ها و تغییرات محیطی، کنش های عوامل مؤثر در زیست بوم متغیر بوده که لازم است اثر این عوامل بر فرآیند همپایی مدنظر قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، وقوع همپایی فناورانه موفق در محصولات و سیستم های پیچیده، نیازمند ارتقاء قابلیت های فناورانه، متناسب سازی سیاست های حکمرانی در مقیاس ملی و بهره مندی مناسب از مزیت های نسبی کشوراست. در این پژوهش با تمرکز بر قابلیت های فناورانه و بررسی ادبیات موضوع و تحقیقات میدانی، با استفاده روش پژوهش ترکیبی عوامل مؤثر بر همپایی فناورانه، شناسایی، تحلیل و اولویت بندی شده اند. یافته ها نشان می دهد عوامل اساسی شامل قابلیت های تکنیکی و زیرساختی، ادغام در زنجیره ارزش جهانی، حکمرانی، رژیم های فناورانه، سرمایه های اجتماعی، انباشت ثروت و منابع مالی، منابع فیزیکی و جغرافیا، تحریم های اقتصادی، عوامل و مؤلفه های بازار و نهادسازی بر وقوع همپایی فناورانه در صنعت پتروشیمی ایران مؤثر می باشند.
شناسایی شایستگی های استراتژیک مدیران ارشد صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به سیاستهای کلان کشور در خصوص کاهش وابستگی ها به فروش نفت خام به منظور توسعه هرچه بیشتر صنعت پتروشیمی و با عنایت به ویژگیهای خاص این صنعت از جمله تکنولوژی- محور بودن، مواجهه با تغییرات سریع و رقابت شدید در منطقه، ضروری است که شرکتهای فعال در صنعت پتروشیمی با هوشمندی و چابکی بیشتر برنامه ریزی کرده و گام های پیش رو را محکم تر و هدفمند بردارند. اما امروزه در حوزه مدیریت اعتقاد برا ین است که شایستگی های مدیریت عالی سازمان نقش مهمی در موفقیت شرکتها می تواند داشته باشد. هدف از این پژوهش شناسایی شایستگی های مدیران ارشد صنعت پتروشیمی است که در هر چه بهتر انجام دادن فرآیند مدیریت استراتژیک کمک نموده و موجب عملکرد بهتر و تحقق اهداف استراتژیک سازمان آنها می شود. در این پژوهش پس از بررسی مطالعات پیشین، چارچوب اولیه ای جهت شناسایی شایستگی های مدیریتی استخراج شد. پس از آن سعی گردید تا با انجام مصاحبه های عمیق با مدیران عامل شرکتهای برتر صنعت پتروشیمی که طی 4 سال متوالی بر اساس فرآیند جایزه تعالی صنعت پتروشیمی و گزارشات شرکتهای برتر ایرانی در imi-100 انتخاب شده بودند، شایستگی های لازم شناسایی و با استفاده از تحلیل مضمون تحلیل گردیدند. به منظور اعتبار یابی یافته های حاصل از مصاحبه ها نتایح بصورت پرسشنامه تدوین و در بین خبرگان دانشگاه و صنعت پتروشیمی توزیع گردید ودر نهایت شایستگی های شناسایی شده در پنج بعددانش، مهارت، تجربه،نگرش وویژگیهای فردی در 10 مولفه اصلی دانش راهبردی ،دانش تخصصی، دانش عمومی،مهارت های ادراکی،مهارت های انسانی و ارتباطی،مهارت های اجرایی،ویژگی های اخلاقی،ویژگی های شخصیتی ،تجربه و نگرش وهمچنین، 54 مولفه فرعی دسته بندی شدند
شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در اشتراک دانش بین سازمان های همکار و رتبه بندی آنها (مورد مطالعه: صنعت پتروشیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان اصلی مدیریت دانش، به اشتراک گذاری دانش در سطوح داخلی سازمان و با سایر سازمان ها به ویژه سازمان-های همکار است که دارای مزایایی از جمله دسترسی به دانش رقابتی، افزایش مزیت رقابتی، کسب ارزش و هم افزایی است و عدم بهره گیری از آن در صنایع، به ویژه صنعت پتروشیمی که شرکت های فعال در آن نیازمند حجم وسیعی از دانش برای اجرای پروژه های مختلف هستند، منجر به هدررفت سرمایه ها، تحمیل هزینه های سربار و کاهش بهره وری خواهد گشت. لذا هدف پژوهش، شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در اشتراک دانش و رتبه بندی آنها در صنعت پتروشیمی در نظر گرفته شد که از این منظر، پژوهش کاربردی محسوب می شود. به منظور تحقق هدف پژوهش، مطالعات کتابخانه ای انجام گرفت و عوامل مرتبط با دارنده و گیرنده دانش، محتوایی، بستر همکاری و زیرساخت های فناوری شناسایی شد. برای تبیین مؤثر بودن و رتبه بندی عوامل، مطالعات میدانی نیز صورت گرفت و گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای 25 سؤالی که روایی محتوای آن توسط اساتید تأیید شده بود، انجام شد. پس از توزیع و گردآوری پرسشنامه ها، روایی عاملی و پایایی آن هم با نرم افزار SPSS محاسبه و با آلفا کرونباخ 1/88 تأیید گردید. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کلیه عوامل مذکور، مؤثر هستند؛ همچنین نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن بود که فضای فرهنگی و جوّ مناسب سازمان گیرنده دانش در رتبه اول و میزان ابهام در دانش رتبه آخر عوامل مؤثر، قرار دارند.
چالش ها و الزامات توسعه مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی (افق ایران 1404)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای رقابت شدید حاکم بر کسب و کار و تغییرات جدی آن، مدیریت دانش را به ناجی سرمایه دانشی سازمان ها مبدل ساخته که ضمن اهمیت ذاتی، نیازمند تکامل، توسعه و بلوغ آینده نگرانه است. هدف از این تحقیق، جریان شناسی آینده مدیریت دانش و استخراج چالش ها و موانع کامیابی شرکت ملی صنایع پتروشیمی در جهت نیل به آینده مطلوب مدیریت دانش بوده است که با مطالعه میدانی محقق شده است. در این مسیر از ابزارهایی نظیر مصاحبه و پرسشنامه و همچنین مطالعات کتابخانه ای بهره برده شده است. این آسیب شناسی از طریق سنجش سازگاریِ فعلی شرکت و تحلیل شکاف آن با وضعیت اولیه ی سازگار با توسعه "مدیریت دانش بر مدار ارزش " حاصل شده است که در انتها، راهکارهای پیشنهادی آن در دو حوزه فرهنگ و ساختار سازمانی ارائه می شوند. این راهکارها بر تقویت هوشیاری اجتماعی سازمان و همچنین ارتقای توانمندی های منابع انسانی در جهت ثبت و ترویج دانش ارزش آفرین (در دو مقوله صنعتی و سازمانی) تأکید کرده است.
تبیین شاخص ها و ارائه الگوی عملیاتی مدیریت بحران در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوادث و بحران های طبیعی و صنعتی از جمله تهدیدهای جدی بخش صنعت به شمار می آیند. در صورت بروز حادثه ای در صنعت پتروشیمی، علاوه بر این که قسمت عمده ای از اقتصاد کشور دچار زیان می شود، آلودگی شدید محیطی نیز به دلیل خطر بالای عملیات پتروشیمی ایجاد می گردد. بنابراین مدیریت بحران امری بسیار مهم و ضروری به شمار می رود . هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شاخص ها و ارائه الگوی عملیاتی مدیریت بحران با مطالعه ای در صنعت پتروشیمی استان مرکزی بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات توسعه ای-کاربردی بوده و از لحاظ جمع آوری اطلاعات نیز می توان آن را توصیفی از نوع پیمایشی-تحلیلی قلمداد کرد. جامعه مورد پژوهش در این تحقیق، مدیران و کارشناسان صنعت پتروشیمی استان مرکزی بودند و نمونه گیری به شیوه تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که اعتبار و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. پس از شناسایی شاخص های مدیریت بحران در صنعت پتروشیمی و استخراج شاخص های موثر با تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی و ارائه الگوی مفهومی با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مناسب بودن این الگو مورد آزمون قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. از نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای ابعاد پیشگیری، آمادگی، واکنش و پسا واکنش به ترتیب دو، هشت، چهار و یازده عامل استخراج گردید. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز وجود رابطه معنی دار بین متغیرهای آشکار و سازه های نهفته را تایید نمود و نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار است.
مدلی برای روابط ریسک های زنجیره تأمین صنعت پتروشیمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
405 - 424
حوزه های تخصصی:
در محیط پیچیده و پیش بینی ناپذیر زنجیره تأمین، تلاش برای کاهش ریسک ممکن است به کاهش یا افزایش دیگر ریسک ها بینجامد؛ ازاین رو شناسایی ریسک های زنجیره تأمین و روابط بین آنها ضروری است و به راهبرد مؤثرتر و جامع تر کاهش ریسک منجر می شود. هدف این تحقیق شناسایی و استخراج ساختار روابط ریسک های بالقوه زنجیره تأمین است. در این مقاله، با مرور پیشینه پژوهش و براساس نظرخواهی از خبرگان، دوازده ریسک اصلی زنجیره تأمین صنعت پتروشیمی شناسایی شد، سپس با استفاده از فرایند مدل سازی تفسیری- ساختاری روابط بین ریسک ها استخراج و در نهایت اعتبار مدل از طریق مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. نوآوری این پژوهش ترکیب رویکرد مدل سازی تفسیری- ساختاری و معادلات ساختاری است. نتایج نشان داد که ریسک های محیط خارجی زنجیره تأمین (ریسک های طبیعی، سیاسی- اجتماعی، خط مشی و اقتصاد کلان) در سطوح پایین مدل قرار می گیرند و بیشترین اثر را بر دیگر ریسک ها دارند و عامل ظهور و تشدید ریسک های محیط صنعت (بازار محصول و رقابت، بازار نهاده ها و ارتباطات و همکاری) و محیط سازمانی (ریسک های عملیاتی، مالی، راهبردی، تعهد و فرهنگ سازمانی و کارکنان) به شمار می روند.
ارزیابی و مقایسه شاخص های کلیدی عملکرد توسعه پایدار در صنعت پتروشیمی با استفاده ازSMAA و SMAA-S(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
273 - 302
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد توسعه پایدار صنعت پتروشیمی ایران و همچنین رتبه بندی و مقایسه زوجی شرکت های زیرمجموعه یکی از شرکت های مادر تخصصی این صنعت و شناسایی قوت ها و ضعف های راهبردی آنها با توجه به تمامی شاخص ها و همچنین رتبه هایی است که می توانند به خویش اختصاص دهند. تعیین مهم ترین شاخص کلیدی عملکرد در ارتباط با بنچ مارک متوسط عملکرد پنج ساله توسعه پایدار از سایر اهداف مهم این پژوهش است. روش: در این پژوهش از روش تحلیل مقبولیت تصمیم گیری های تصادفی چند متغیره SMAA از اعضای جدید خانواده تصمیم گیری چندمتغیره استفاده شده و روش نمونه گیری، غیرتصادفی نیز سهمیه ای است. یافته ها: نتایج نشان داد که برای نگاه جدید به حاکمیت شرکتی، شاخص های کلیدی عملکرد عبارت اند از: از جنبه بعد اقتصادی شامل: رشد درآمد، درصد بازگشت دارایی و نسبت سود به درآمد؛ از جنبه بعد زیست محیطی شامل: مصرف آب سالم، تولید گازهای گلخانه ای، مشعل سوزی، لکه های نفتی و کاهش زباله؛ از جنبه بعد اجتماعی شامل: جلوگیری از فساد، مقدار صدمات و جراحات وارده و میزان توسعه و آموزش نیروها است. همچنین رتبه بندی شرکت ها و مقایسه زوجی آنها و شناسایی قوت ها و ضعف های هر یک از شرکت ها به دقت انجام شد. مشعل سوزی نیز به عنوان مهم ترین شاخص در ارتباط با توسعه پایدار شناسایی شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شرکت های فعال در حوزه صنعت پتروشیمی، ضمن توجه به نگاه چندبعدی حاکمیتی و ایجاد ارزش آفرینی برای تمامی ذی نفعان، می بایست به شاخص کلیدی مشعل سوزی نگاهی ویژه داشته باشند.
بررسی عوامل مداخله گر زندگی نامه ای در خود ارزیابی (مورد مطالعه: مدل تعالی پایدار (H3SE) در صنایع پتروشیمی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
561 - 574
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی عملکرد از جمله فعالیت های کلیدی در ارزیابی و بهبود سیستم های مدیریتی محسوب می شود. خودارزیابی یکی از رویکرد های بسیار مهم ارزیابی عملکرد است. نقطه قوت این روش در قیاس با سایر روش ها، تمرکز بر مقوله یادگیری است. با وجود این به نظر می رسد خودارزیابی نیز همچون هر روش ارزیابی عملکرد، دارای ضعف ها و کاستی هایی است که از آن جمله می توان به خطاهای انسانی در روند ارزیابی اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی برخی از عامل های انسانی در روند خود ارزیابی انجام شده است. روش: بدین منظور، پرسش نامه مدل تعالی پایدار (H3SE) بین 121 کارشناس در 42 شرکت مرتبط با صنایع پتروشیمی به آزمون گذارده شده است. از این طریق، تأثیر متغیر های مداخله گر در انجام خودارزیابی (همانند سن، جنسیت، مقطع تحصیلی و تجربه) بررسی شده است. یافته ها: نتایج تحقیق گویای این امر است که متغیر های پیش گفته تأثیر معناداری در خودارزیابی نداشته اند. همچنین اعتبار بیرونی نتایج پژوهش قابل تأمل است. نتیجه گیری: از آنجا که در فرضیه های این پژوهش، صنعت پتروشیمی ارزیابی شده است، در تعمیم نتایج به سایر صنایع باید احتیاط کرد.
واکنش شرکت های فعال بورسی به تغییرات پولی و ارزی (مطالعه موردی صنعت پتروشیمی)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۵
171 - 198
حوزه های تخصصی:
شناسایی میزان اثرگذاری عوامل اقتصادی بر بازدهی شرکت های بورسی در ثبات بخشیدن به روند بازارهای مالی اهمیت ویژه ای دارد. در پژوهش حاضر آثار متغیرهای کلان اقتصادی در قالب حجم نقدینگی، تورم، نرخ ارز و قیمت حامل های انرژی و شاخص های خرد درون بنگاهی شامل بدهی شرکت ها، وضعیت دارایی و سرمایه آن ها بر نرخ رشد بازدهی سهام در صنعت پتروشیمی با استفاده از الگوی داده های تلفیقی پنل طی سال های 2002 الی 2012آزمون شده است. یافته ها نشان می دهد اثرگذاری متغیرهای کلان در صنعت پتروشیمی معنادار است. اثر پذیری بازدهی شرکت ها از عوامل درون بنگاهی و عوامل بیرونی ناشی از کشش محصولات در این صنعت است. بر اساس یافته ها، تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازدهی سهام شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی تاثیری به مراتب بیشتر از عوامل درون بنگاهی دارد. این امر گویای اثر پذیری شدید شرکت های پتروشیمی فعال در بازار بورس از فضای کسب و کار موجود و شرایط متغیرهای کلان اقتصادی است. بازدهی این شرکت ها از متغیر تحریم، افزایش نرخ ارز، نهاده های وارداتی ، محدودیت های صادراتی و هزینه تولید بالاتر پتروشیمی در مقایسه با کشورهای رقیب، تنوع کم محصولات و صادرات آن ها به شکل خام فروشی اثر پذیرفته است.
شناسایی و ارزیابی راهکارهای کاهش بهای تمام شده محصولات پتروشیمی با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی به علت عملکرد نامتوازن و ناموفق در پیش بینی و کنترل پیچیدگی های محیطی در توسعه و حتی حفظ سهم بازار با مشکلات گوناگونی مواجه شده اند و به دنبال استفاده از سیستم های بهای تمام شده ارتقایافته برای کنترل و برنامه ریزی هزینه هستند. پژوهش حاضر به مدل سازی و شبیه سازی پویایی هایی سیستم تولید و بهای تمام شده محصولات پتروشیمی در یکی از شرکت های تولیدی نوپا (شرکت صنایع پتروشیمی تخت جمشید) با هدف ارائه راهکارهایی برای کاهش بهای تمام شده توجه کرده است. براساس شبیه سازی رفتار مدل و نتایج تحلیل حساسیت با مشارکت برنامه ریزان، پنج راهکار شامل 1- افزایش بودجه تولید مواد اولیه و کاهش بودجه افزایش ظرفیت تولید؛ 2- افزایش بودجه تحقیق و توسعه؛ 3- افزایش درصد تخصیص سود به پاداش کارکنان از محل سود انباشته شرکت؛ 4- افزایش بودجه خرید قطعات و تجهیزات و 5- افزایش سرمایه سهامداران برای راه اندازی طرح های توسعه شناسایی و رفتار متغیرهای بهای تمام شده و سود با توجه به هر یک از راهکارها و نیز راهکارهای ترکیبی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد تأثیر راهکارهای ترکیبی از راهکارهای انفرادی، بیشتر است و درنهایت، اجرای ترکیبی چهار راهکار به طور هم زمان، اثر بسزایی هم در کاهش بهای تمام شده و هم در افزایش سود شرکت در افق زمانی شبیه سازی دارد.
طراحی مدل راهبردی نظام مدیریت استعداد در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدل راهبردی نظام مدیریت استعداد در صنعت پتروشیمی و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. پژوهش حاضر جزء طرح های پژوهشی اکتشافی است. محقق با رویکرد کیفی و ﺑﺎ ﻣﺮور دﻗﯿﻖ ادﺑﯿﺎت و ﺗﺎریخچه ﻣﺪیریت اﺳﺘﻌﺪاد، پژوهش ها، ﻣﻘﺎﻻت و ﮐﺘﺐ ﻣﺘﻌﺪد داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ و همچنین، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مصاحبه به روش میدانی و هدفمند با 18 نفر از اساتید دانشگاه و متخصصان صنعت پتروشیمی، به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. سپس، محقق با استفاده از نظریه داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی)، به تحلیل داده های کیفی اقدام کرده و شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد اولیه مؤثر بر مدل راهبردی نظام مدیریت استعداد در صنعت پتروشیمی را استخراج کرده است. نتایج پژوهش انجام شده با نتایج پژوهش های عابدین، اکبری و عباس نژاد در سال 1399 و روشن، برزگر و یعقوبی در سال 1399 انطباق دارد.
رابطه بین فرهنگ سازمانی و استراتژی های سازمان با مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت های پتروشیمی ایران
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون توجه به محیط زیست و حقوق اجتماعی ذینفعان و شهروندان توسط صنایع بزرگی مانند پتروشیمی و از این قبیل و با توجه به هزینه های هنگفت خسارات وارده از نقطه نظر مادی و معنوی، این مسئله و دغدغه به عنوان یک مشکل در حوزه صنعت وجود داشته که نیازمند بررسی دقیق و رسیدگی بیشتر می باشد. بنابراین دغدغه محقق بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استراتژی های سازمان با مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت های صنعت پتروشیمی ایران بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی و مقطعی می باشد. جامعه مورد بررسی، شرکت های داخلی صنایع پتروشیمی ایران می باشند و تعداد 60 شرکت از صنایع پتروشیمی عسلویه و ماهشهر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی از هر شرکت یک عضو مشارکت گردید. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه استاندارد استراتژی سازمانی پورتر، فرهنگ سازمانی دنیتون و مسئولیت اجتماعی کارول مورد استفاده قرار گرفت روایی صوری مورد تأیید پنج خبره دانشگاهی قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ به ترتیب پرسشنامه 928/0، 964/0 و 972/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در صنعت پتروشیمی ایران مسئولیت پذیری اجتماعی در دو بعد اقتصادی و اخلاقی از روابط مستقیم و تعیین کننده ای با مؤلفه های فرهنگ سازمانی و استراتژی سازمان برخوردار می باشد. همچنین استراتژی تمرکز به طور غیرمستقیم بر بعد مسئولیت اخلاقی تأثیر می گذارد و فرهنگ سازگاری از طریق فرهنگ درگیر شدن در کار بر روی بعد مسئولیت اقتصادی تأثیر گذار می باشد.
ارزیابی وضعیت اقیانوس آبی نظام برنامه ریزی راهبردی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
269 - 285
حوزه های تخصصی:
با توجه به پویایی محیط کسب وکار، برنامه ریزی راهبردی سازمانی مقوله مهم و اثرگذار شناخته شده است. در محیط متغیر عصر حاضر، رویکردهای سنتی به برنامه ریزی راهبردی کارایی خود را از دست داده اند، از این رو، توجه به رویکردهای نوین افزایش یافته است. یکی از این رویکردها، رویکرد اقیانوس آبی است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان تطابق و هم راستایی نظام برنامه ریزی راهبردی شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران با رویکرد اقیانوس آبی تدوین شده است. در این پژوهش ابتدا، بر اساس مبانی نظری حوزه مدیریت راهبردی، ابعاد و شاخص های الگوی برنامه ریزی راهبردی بر مبنای رویکرد اقیانوس آبی استخراج شد و سپس در اختیار 30 نفر از متخصصان حوزه مدیریت راهبردی قرار داده شد. نتایج مراحل سه گانه ارزیابی ابعاد و شاخص ها نشان داد که الگوی پیشنهادی روایی کافی برای ارزیابی نظام برنامه ریزی راهبردی شرکت ها را دارد. سپس با استفاده از روش مطالعه موردی، اسناد، آئین نامه ها و دیدگاه متخصصان درگیر در فرایند برنامه ریزی راهبردی شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفت. یافته های پژوهش، نشان می دهد که برای ارزیابی نظام برنامه ریزی راهبردی شرکت ها، باید سه بعد بینش اقیانوس آبی، انسانیت محوری و به کارگیری ابزارهای تدوین راهبرد موردتوجه قرار گیرد. همچنین تحلیل برنامه راهبردی شرکت موردمطالعه بر اساس الگوی تائیدشده نشان می دهد که برنامه راهبردی این شرکت، حدود 55 درصد با رویکرد اقیانوس آبی هم خوانی دارد. همچنین در بین ابعاد مدل تأییدشده، بینش اقیانوس آبی در تدوین راهبرد های این شرکت از وضعیت بهتری نسبت به دو بعد دیگر برخوردار است.
شناسایی و اولویت بندی توانمندسازهای مدیریت زنجیره تامین پایدار در صنعت پتروشیمی با رویکرد ترکیبی «فراترکیب» و «نظریه گراف ها و رویکرد ماتریسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
1 - 34
حوزه های تخصصی:
صنعت پتروشیمی یکی از صنایع پیشرو در حوزه نفت و گاز کشور است که نقش به سزایی در تکمیل زنجیره های خلق ارزش در این حوزه دارد. امروزه با توجه به این که توسعه پایدار و به تبع آن انطباق پایداری در مدیریت زنجیره تامین به یک مطالبه اجتماعی تبدیل شده، توسعه صنعت پتروشیمی در کشور و رسوخ در بازارهای جهانی مستلزم انطباق رویکردهای توسعه پایدار در این صنعت است. هدف تحقیق حاضر شناسایی، ارزیابی و تحلیل توانمندسازهایی است که دستیابی به اهداف توسعه پایدار در زنجیره تامین پتروشیمی را تسهیل می کند. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، ابتدا مبتنی بر روش فراترکیب مطالعات پیشین در حوزه مدیریت زنجیره تامین پایدار بررسی و عوامل و مولفه های اصلی توانمندساز مدیریت زنجیره تامین پایدار شناسایی شد. سپس با استفاده از روش تئوری گراف و رویکرد ماتریس (GTMA) توانمندسازهای مدیریت زنجیره تامین تحلیل و اولویت بندی شد. بر اساس نتایج تحقیق توانمندسازهای مدیریت زنجیره تامین پایدار در صنعت پتروشیمی به مولفه های مربوط به مدیریت شرکت ها، مدیریت زنجیره تامین، استمرار و تداوم زنجیره تامین، ویژگی های زنجیره تامین، شراکت در زنجیره تامین و کارکنان دسته بندی شد که مولفه های مربوط به استمرار و تداوم زنجیره تامین در اولویت های اول برنامه ریزی در صنعت پتروشیمی به منظور دستیابی به پایداری قرار گرفت.
مدل سازی و سیاست گذاری نظام نوآوری فنی-بخشی در صنعت پتروشیمی با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
29 - 62
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری علم و فناوری، به سیاست هایی اتلاق می گردد که رسیدن فناوری به بازار، رسیدن ایده به ثروت و بهره برداری از فناوری را تسهیل می نمایند. اجرای سیاست های توسعه علم و فناوری در هر کشور از طریق تقویت شرکت های دانش بنیان و مؤسسات پژوهشی، نقش مؤثری در افزایش کارآفرینی و رشد تولید ناخالص داخلی خواهد داشت. پژوهش حاضر، بر رویکردهای نظام نوآوری صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از ارکان مهم سیاست گذاری علم و فناوری، متمرکز است. پویایی شناسی سیستم ها برای مدل سازی نظام نوآوری فنی-بخشی در صنعت پتروشیمی استفاده شده است تا بتوان با نمودارهای علی این رویکرد پویایی شناسی سیستم، حرکت موتورهای پیشران پتروشیمی را براساس موتورهای فناوری های پتروشیمی تحلیل کرد و همچنین مدلی برای سیاست گذاری علم و فناوری ارائه نمود. نتایج بدست آمده از اعتبارسنجی مدل ارائه شده، نشان دهنده عملکرد قابل قبول کلیه کارکردهای نظام نوآوری (بیش از 85%) می باشد. با توجه به نتایج، 4 سناریو برای اعطای پاداش توسط صنعت به هریک از فناوری ها پیشنهاد و تحلیل شده اند. تحلیل سناریوها برای اعطای پاداش توسط صنعت به واحدهای فناورانه، نشان داد که صنعت باید پاداش های خود را به صورت موزون و براساس عملکرد هر فناوری به آنها اختصاص دهد تا در نتیجه آن سود صنعت افزایش یابد.
ترسیم ره نگاشتی برای تسهیل و تسریع وقوع همپایی فناورانه در صنعت پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه میزان بازده اقتصادی متأثر از سطوح قابلیت های فناورانه، تعیین کننده جایگاه، سطح رقابت پذیری و تمایز اقتصاد کشورها و یا دو بخش صنعتی رقیب از یکدیگر است که آثار آن در میزان تنیدگی آن ها در زنجیره های ارزش جهانی و سهم بازار قابل لمس است. در این پژوهش ابتدا نحوه انباشت توانمندی های فناورانه بنگاه ها در جوامع پیشرو و متأخر، موردبررسی قرارگرفته و سپس مطالعات حول تبیین و تحلیل شکاف فناورانه صنعت پتروشیمی ایران و ارائه یک چارچوب سیاستی جهت پر کردن این شکاف برای وقوع همپایی فناورانه متمرکزشده است. بررسی پیشینه پژوهش نشان می دهد، چارچوب جامع و یکپارچه ای برای شناسایی قابلیت های فناورانه وجود نداشته و بنگاه ها در فرآیند همپایی، متناسب با زیست بوم فناورانه خود از مدل های گوناگونی بهره برده اند. سهم دانش افزایی این پژوهش شناسایی قابلیت های فناورانه و مؤلفه های مؤثر در مراحل همپایی صنعت پتروشیمی است که در این راستا با بررسی، مقایسه و ترکیب یافته ها، منتج از پیشینه پژوهش و با استفاده از روش پژوهش موردی و تحلیل تم، تلاش شده است تا توانمندی های فناورانه موردنیاز در گام های همپایی فناورانه صنعت شناسایی گردد. تعیین میزان شکاف فناورانه صنعت، گونه شناسی توانمندی ها، مقایسه فرآیند همپایی شرکت های شیمیایی متأخر با پیشرو، شناسایی ابعاد توانمندی های فناورانه موردنیاز و عوامل و الزامات سیاستی مؤثر بر همپایی، و ارائه چارچوب سیاستی پر کردن شکاف فناورانه، از دستاوردهای این پژوهش است که می تواند جهت سیاست گذاری در برنامه های توسعه صنعت پتروشیمی استفاده گردد.
کاهش سودآوری صنعت متانول ایران؛ علل، عوامل و پیامدهای امنیت انرژی آن
حوزه های تخصصی:
متانول یکی از محصولات اصلی صنعت پتروشیمی کشور شمرده می شود که افزون بر مصارف داخلی، بخش مهمی از صادرات محصولات پتروشیمیایی را نیز شامل می شود. هم زمان با افزایش جهانی قیمت نفت و گاز به دلیل تغییر و تحولات اخیر در جهان (ازجمله حمله روسیه به اوکراین و افزایش تقاضای جهانی انرژی) و به تبع آن، افزایش قیمت خوراک واحدهای پتروشیمی (متانول سازان)، قیمت محصول تولیدی این واحدها (متانول) به تناسب قیمت خوراک رشد نکرده و این موضوع به همراه تغییرات شدید قیمت یوتیلیتی، موجب شده است که حاشیه سود متانول سازان به شدت کاهش یابد تا جایی که برخی از آن ها در ماه های اخیر اقدام به تعطیلی فعالیت کرده اند. این موضوع، موجب بیکاری افراد فعال در این مجتمع ها شده و در کنار آن، توجیه اقتصادی واحدهای در حال ساخت متانول و نیز تأمین خوراک واحدهای پایین دست صنعت پتروشیمی را که از متانول به عنوان خوراک استفاده می کنند، با چالش جدی مواجه ساخته است. با توجه به پیامدهای امنیت انرژی مترتب بر تداوم وضعیت موجود، راهبردهایی از قبیل 1 اصلاح قیمت گذاری خوراک شرکت های متانولی بر اساس قیمت فروش محصول آن ها، 2 قیمت گذاری یوتیلیتی متناسب با سهم آن در هزینه های شرکت های متانولی و 3 سرمایه گذاری شرکت های متانولی در زنجیره پایین دست صنعت متانول باید در دستور کار قرار گیرد.
طراحی نقشه استراتژیک شناختی فازی برای عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسب و کار (مورد مطالعه: صنعت پتروشیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
شناخت عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسب و کار و تعیین روابط بین این عوامل مهم ترین مسأله برای موفقیت یا شکست شرکت ها است. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی نقشه استراتژیک شناختی فازی برای عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسب و کار در صنعت پتروشیمی است. این پژوهش به لحاظ هدف، یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل 10 شرکت پتروشیمی است که مدیران ستاد مرکز فرماندهی تداوم کسب و کار این شرکت ها به عنوان خبرگان تحقیق انتخاب شدند. عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسب و کار با استفاده از بررسی نظام مند ادبیات و تحلیل محتوای کیفی شناسایی شدند و به منظور طراحی نقشه استراتژیک فازی از نقشه شناختی فازی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 9 عامل اصلی موفقیت «استراتژی تداوم کسب و کار»، «برنامه ریزی اقتضایی»، «مدیریت بحران»، «مدیریت اضطراری»، «مدیریت ریسک سازمانی»، «بازیابی فاجعه»، «فرهنگ تداوم کسب و کار»، «تعهد و پشتیبانی مدیریت ارشد» و «تحلیل تأثیر کسب و کار» شناسایی شدند. این تحقیق یک مدل ارتباطات از عوامل مورد بررسی را نشان می دهد که در آن روابط بین عوامل اصلی و فرعی با یکدیگر مشخص شده است. استراتژی تداوم کسب و کار کلیدی ترین عامل اصلی موفقیت برای مدیریت تداوم کسب و کار است که بالاترین شاخص محوریت را به خود اختصاص داده است. این تحقیق می تواند ادبیات نظری درباره عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسب و کار را توسعه دهد و بینشی مفید و اثربخش برای مدیران ارشد شرکت های پتروشیمی به طور خاص و سایر سازمان ها به طور عام جهت اجرای مدیریت تداوم کسب و کار ایجاد نماید.
ارائۀ الگوی بهینۀ فروش مبتنی بر برنامه ریزی منابع سازمانی در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مبتنی بر فلسفه تجربه گرایانه و با رویکرد استقرایی انجام شده است. از منظر هدف نیز یک پژوهش اکتشافی و با روش تحقیق آمیخته صورت گرفته است. جامعه آماری مدیران صنعت پتروشیمی است. نمونه گیری به روش غیر احتمالی و هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش داده بنیاد و شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار مکس کیو دی آ و در فاز کمّی با نرم افزار متلب انجام شده است. نتایج نشان داده است صنعت پتروشیمی می تواند از طریق برنامه ریزی استراتژیک و رهبری سازمانی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را در جهت تحقق اهداف مدیریت تحول سازمانی سوق دهد. این تحولات بنیادین در صنعت موجب همگامی با تغییرات محیط و از طرفی به مشتری گرایی و کسب مزیت رقابتی منجر و درنهایت دستیابی به الگوی بهینه فروش در صنعت پتروشیمی میسر خواهد شد.
بررسی سیاست های قیمت گذاری خوراک صنعت پتروشیمی در ایران
حوزه های تخصصی:
نفت و گاز هم به عنوان انرژی و هم به عنوان مواد اولیه در صنعت پتروشیمی مورد استفاده قرار گرفته و محصولاتی با ارزش افزوده بالایی را از آن تولید می شود و از طرفی نفت و گاز استفاده شده به عنوان مواد اولیه و انرژی جزو انفال بوده و باید در راستای مصالح جامعه اسلامی استفاده گردد به همین دلیل امر قیمت گذاری در این صنعت به یک مسئله پیچیده ای تبدیل شده که عوامل متعددی از جمله منافع شرکت های تولیدکننده و مصرف کننده خوراک مایع و گازی و نوع سیاست گذاری ناشی از انفال بر آن تاثیرگذار می باشد.لذا در این پژوهش قوانین مرتبط با قیمت گذاری خوراک را بررسی کرده، مشکلات قیمت گذاری فعلی خوراک را بیان کرده و با بررسی الگوهای قیمت گذاری کشورهای پیشرو متناسب با شرایط اقتصادی و سیاسی کشور، پیشنهاداتی در جهت بهبود کارآمدی مدل قیمت گذاری این صنعت در اقتصاد کشور داده شود.در بخش ابتدایی این پژوهش به بررسی سیری از برنامه های تحولی در صنعت پتروشیمی کشور بعد از انقلاب اسلامی پرداخته و بعد مصوبات نهادهای تصمیم گیر در حوزه نفت و انرژی را با نگاهی جزئی مورد کنکاش قرار خواهیم داد، در بخش بعدی نیز سیاست ها و مدل های قیمت گذاری خوراک در کشورهای پیشرو را بررسی کرده و با مدل قیمت گذاری خوراک در کشور مقایسه کرده و نهایتا به راهکارهایی در جهت بهبود کارایی و نحوه سیاست گذاری در تعیین نرخ خوراک تحویلی به پتروشیمی ها مفصل شرح داده خواهد شد.