مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
توسعه محصول جدید
حوزه های تخصصی:
در مقاله "مدلسازی زنجیره ارزش در صنعت خودرو ایران به منظور دستیابی به استراتژی رهبری هزینه " تلاش میشود تا مدلی به منظور طراحی و تبیین استراتژی رهبری هزینه در صنعت خودرو ایران توسعه داده شود. تاکید این مقاله دستیابی به مزیت رهبری هزینه از طریق تمرکر بر منابع درون سازمانی است. بنابراین از ادبیات مربوط به دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت استفاده شده است. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل ساختار هزینه شرکتها و کمک به تصمیمات استراتژیک و نیز بررسی درون سازمانی، از مدل زنجیره ارزش مایکل پورتر استفاده شده است. سهم اصلی این مقاله در توسعه دانش، بررسی مدل زنجیره ارزش و توسعه این مدل براساس ادبیات موجود است. بررسیها نشان میدهد که اگر فعالیت مدیریت زنجیره تامین و نیز فعالیت طراحی و توسعه محصول جدید در مدل زنجیره ارزش لحاظ شود، تصویر واقع بینانهتری از فعالیتهای سازمان و ابزار جامع تری برای بررسی و تجزیه و تحلیل ساختار هزینه و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار است. به منظور آزمون مدل پیشنهادی، ابتدا یک مدل برنامهریزی ریاضی تصمیم گیری چند هدفه بر اساس مدل پیشنهادی توسعه داده شد. سپس، به منظور سنجش اعتبار مدل ریاضی از دادههای مربوط به یک شرکت خودروساز استفاده شده است. نتایج حل مدل نشان میدهد که استفاده از مدل پیشنهادی موجب بهبود در هزینه استفاده از منابع، هزینه نگهداری، تخصیص بهینه بودجه، هزینه تامین مواد اولیه و هزینه حمل و نقل میشود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل کلیدی موثر در توسعه محصول جدید (NPD)، در گروه خودرو سازی سایپا با رویکرد AHP(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توسعه محصول جدید (New Product Development)، و اهمیت آن برای شرکتها به عنوان رویکردی نو، هر چند با ریسکهایی همراه است، اما شناخت عوامل کلیدی این رویکرد، میتواند در کاهش ریسکهای تصمیم گیری برای مدیران مفید باشد. در این تحقیق سعی شده با مطالعات کتابخانه ای و مشاوره با اساتید، مدیران و صاحب نظران در بخشهای مرتبط با توسعه محصول در گروه خودرو سازی سایپا، تا حد امکان عوامل کلیدی و شاخصهای آن شناسایی شوند. لذا با پیش آزمون از 12 خبره، 4 عامل کلیدی تکنولوژی، بازاریابی، تجارتی کردن و مدیریت تیم توسعه محصول، معین و اهمیت شاخصها مشخص شد و 5 شاخص با اهمیت برای هر عامل انتخاب گردید، سپس با رویکرد آزمون مقایسات سلسله مراتبی زوجی AHP (Analytical Hierarchy Process)، از 23 مدیر و صاحب نظر در قسمتهای مربوط (بخشهای استراتژی توسعه محصول، فنی و تامین قطعات و بازاریابی)، 21 پرسشنامه قابل اتکا جمع آوری شد. بعد از تست نسبت سازگاری، نظرات ادغام شدند و اهمیت عاملها و شاخصها با مقایسات زوجی به ترتیب عوامل بازاریابی، مدیریت تیم توسعه محصول، تکنولوژی و تجارتی کردن به عنوان عوامل مهم در این فرایند شناخته شدند که شناخت و تعیین اولویت این عوامل در تدوین و اجرای استراتژی توسعه محصول، روند موفقیت را تسریع و تسهیل نموده و ریسک تصمیم گیری را کاهش خواهد داد.
تحلیلی بر عوامل موثر بر موفقیت توسعه محصول جدید در بنگاه های کوچک و متوسط (صنایع غذایی و آشامیدنی منتخب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع موفقیت در ارائه محصول جدید، مقوله ای پراهمیت برای مدیران و مالکان بنگاه ها می باشد. همچنین، موضوع مزبور علاوه بر پراهمیت بودن، پیچیدگی خاصی را نیز در خود دارد چراکه پیشینه تحقیق نشان می دهد تعیین عوامل موثر بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید در مطالعات مختلف، نتایج متفاوتی داشته است. یکی از دلایل متفاوت بودن این نتایج مربوط به ویژگی هایی مانند تکنولوژی، ساختار، اندازه و غیره در صنایعی است که تحقیق در آنها انجام شده است. در مطالعه پیش رو برای بررسی دقیق تر، صرفاً با توجه به مقوله ی اندازه شرکت، تمرکز تحقیق بر روی شرکت های کوچک و متوسط خواهد بود. تحقیق پیش رو نوعا تحقیقی کمی بشمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبات ساخت یافته با مدیران شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. بررسی نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل 5گانه بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند. از طرف دیگر با عنایت به شکاف مکشوفه مابین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل این شرکت ها، عوامل مساله ساز در بروز چنین شکافی شناسایی و ارایه راهکارها بر مبنای این شکاف ها مطرح شده است. در مطالعه پیش رو برای بررسی دقیق تر، صرفاً با توجه به مقوله ی اندازه شرکت، تمرکز تحقیق بر روی شرکت های کوچک و متوسط خواهد بود. تحقیق پیش رو نوعا تحقیقی کمی بشمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبه های ساخت یافته با مدیران شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. بررسی نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل پنج گانه بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند. علاوه براین، با عنایت به شکاف شناخته شده مابین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل این شرکت ها، عوامل مساله ساز در بروز چنین شکافی شناسایی و برای رفع آنها راهکارهایی ارائه شده است.
بررسی و رتبه بندی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر فرآیند توسعه محصول جدید (مطالعه دیدگاه مدیران SMEs واقع در صنایع غذایی و آشامیدنی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موفقیت در پروژه های توسعه محصول جدید، چالشی مهم برای مدیران گذشته بوده و این چالش ها بدبختانه مدیران امروزی را نیز فرا گرفته است. در واقع پیدایی پاسخی برای این سوال که چرا هنوز نرخ شکست در پروژه های توسعه محصول بالاست، ذهن اکثر محققان این حوزه را به خود مشغول کرده است. موضوع مزبور علاوه بر پراهمیت بودن، پیچیدگی خاصی را نیز در خود دارد؛ به گونه ای که تعیین عوامل موثر بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید در مطالعات مختلف، نتایج متفاوتی را به خود دیده است. برای نمونه، شکست این پروژه ها در شرکت های کوچک و متوسط(SMEs) که در اقتصاد به عنوان منبع کارآفرینی محسوب می شوند، مساله ی حادتری در مقام قیاس با شرکت های بزرگ دارد، به گونه ای که برخی از این شکست ها عملا امکان حیات شرکت های مزبور را سلب می کند. این تحقیق یک پژوهش کمی به شمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبات ساخت یافته با مدیران SMEs شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل حیاتی پنج گانه بر موفقیت توسعه محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند که شامل عوامل تکنولوژیک، حمایتی، بازاریابی، درون سازمانی، تجاری سازی. همچنین نتایج رتبه بندی مولفه های موثر برموفقیت توسعه محصول جدید گویای آن است که تشویق به تولید ایده های مناسب و کاربردی و جذابیت محصول مورد معرفی به بازار از با اهمیت ترین مولفه ها هستند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اساسی موفقیت در توسعه محصول جدید در کسب وکارهای کوچک و متوسط مستقر در پارک های علم و فناوری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل اساسی موفقیت در توسعه محصول جدید در قالب راهبردهای کسب وکار محققان را بر آن داشته است تا در این زمینه تحقیقات گسترده ای را انجام دهند، علی رغم این موضوع، مطالعات کمی درباره توسعه محصول جدید صورت گرفته است. هدف این پژوهش پرکردن شکاف موجود در این زمینه می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، آمیخته بوده است بدین صورت که در مرحله کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مصاحبه باز و بررسی اسناد و مدارک مرتبط و در مرحله کمی از ابزار پرسشنامه، جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. جهت پردازش تحلیل داده ها از تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل اساسی موفقیت در توسعه محصول جدید در کسب وکارهای کوچک و متوسط مستقر در پارک های علم و فناوری سطح شهر تهران در قالب 4 موضوع مدیریتی، تجاری، بازاریابی و فنی طبقه بندی می شوند.
شناسایی عوامل مدیریتی کلیدی در موفقیت پروژه های توسعه محصول جدید در کسب وکارهای کوچک و متوسط کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی عوامل مدیریتی در موفقیت پروژه های توسعه محصول جدید در کسب وکارهای کوچک و متوسط است. پژوهش حاضر با مصاحبه های عمیق به سنجش نگرش تعدادی از مدیران سازمان های موفق کارآفرین و تکمیل عوامل موفقیت اقدام نموده است. عوامل دیگری نیز با توجه به مطالعات قبلی محققان به لیست عوامل افزوده شده اند. سپس برای هر عامل تعدادی شاخص کلیدی عملکرد استخراج شده تا از طریق آنها بتوان به صورت غیرمستقیم نظر پاسخ دهندگان را سنجید. در مرحله بعدی با استفاده از پرسشنامه نظر مدیران عامل، مدیران تحقیق و توسعه، بازاریابی و فروش در رابطه با این موارد سنجیده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که عوامل تأیید شده شامل تعهد مدیریت ارشد به توسعه محصول جدید، راهبرد کارآفرینانه، گرایش بین المللی، مدیریت سبد دارایی و گرایش به آینده پژوهی هستند.
بررسی مهمترین عوامل درون و برون سازمانی موثر بر عملکرد محصول جدید در صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محصولات جدید جزء عوامل حیاتی انکار ناپذیر موفقیت، برای شرکتهایی هستند که در یک محیط رقابتی و در حال تغییر فعالیت می-کنند. محققان بسیاری در پی شناسایی عوامل موثر بر موفقیت محصولات جدید هستند. تحقیق حاضر در پی شناسایی و دسته بندی مهمترین عوامل موثر بر عملکرد محصول جدید در صنایع غذایی می باشد. پس از مطالعه تحقیقات مختلف، این عوامل در دو دسته عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی دسته بندی شدند. مهمترین عوامل درون سازمانی که در این تحقیق به آن ها پرداخته می-شود شامل گرایش کارآفرینانه، یادگیری سازمانی و فرایند توسعه محصول جدید و مهمترین عوامل برون سازمانی شامل پیش بینی پذیری تقاضای مشتری، پویایی تکنولوژیکی، پویایی بازار و شدت رقابت می باشد. جامعه آماری این پژوهش 66 شرکت صنایع غذایی استان مازندران می باشد که حداقل 2 سال سابقه کار داشته و طی یک سال گذشته حداقل یک محصول جدید به بازار ارائه داده اند. فرضیه های این تحقیق از طریق آزمون های معادلات ساختاری، همبستگی، رگرسیون های چندگانه و مرحله ای مورد آزمون قرار گرفته و به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS16و Visual PLS استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گرایش کارآفرینانه، فرایند توسعه محصول جدید و پیش بینی پذیری تقاضای مشتری تاثیر مستقیم معنادار و پویایی تکنولوژیکی، پویایی بازار و شدت رقابت تاثیر تعدیل کننده معناداری بر عملکرد محصول جدید در صنایع غذایی دارند. اما معناداری تاثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد محصول جدید به اثبات نرسید. بررسی تاثیر غیرمستقیم یادگیری سازمانی بر عملکرد محصول جدید نشان داد که در صنایع غذایی یادگیری سازمانی زمانی منجر به افزایش عملکرد محصول جدید می شود که فرایند توسعه محصول جدید به عنوان متغیر واسطه ای عمل کند. تعیین برازندگی مدل با استفاد از شاخص GOF نشان داد که مدل اصلاحی که در آن فرایند توسعه محصول جدید به عنوان متغیر واسطه ای بین یادگیری سازمانی و عملکرد محصول جدید قرار دارد از برازندگی مناسبی برخوردار است.
سرمایه فکری ، قابلیت یادگیری سازمانی و کارایی عملکرد توسعه محصول جدید در صنعت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال آن است تا رابطه سرمایه انسانی و کارایی عملکرد توسعه محصول جدید را با در نظر گرفتن نقش میانجی گری قابلیت یادگیری سازمانی بررسی و مدل سازی کند. در این راستا مدیران، کارشناسان و کارشناسان ارشد صنعت خودرو در ایران به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند. در این مطالعه نتایج با استفاده از مدل مسیر به دست آمده است. همچنین جهت تشریح بهتر نتایج از آزمون های استنباطی دیگری چون آزمون دوجمله ای و آزمون کولموگوروف- اسمیرنوف نیز استفاده شد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که سرمایه انسانی عملاً می تواند از طریق قابلیت یادگیری سازمانی منجر به بهبود کارایی عملکرد توسعه محصول جدید شود. همچنین مدل ارائه شده در تحقیق از طرف داده ها مورد حمایت قرار گرفت.
بررسی توسعه محصول جدید و رابطه آن با مزیت رقابتی (مطالعه موردی: صنایع غذایی منتخب استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیشتر سازمان ها در جستجوی یافتن عوامل ایجاد مزیت رقابتی هستند. توانمندی در توسعه محصول جدید، در زمره قابلیت های مزیت آفرین و نقطه کانونی رقابت پذیری بسیاری از صنایع است و در حقیقت محصولات جدیدتر رشد و سودآوری را افزایش داده و مزیت رقابتی برای شرکت ها فراهم می نماید. مقاله حاضر درصدد بررسی رابطه توسعه محصول جدید و مزیت رقابتی در صنایع غذایی منتخب استان آذربایجان شرقی می باشد. مدل مفهومی تحقیق (روابط انواع توسعه محصول و ابعاد مزیت رقابتی) براساس مطالعات نظری و تجربی تدوین یافته است و پرسش نامه ای مناسب برای سنجش و اندازه گیری متغیرهای تحقیق طراحی گردیده است، بعد از تأیید روایی و پایایی، پرسش نامه ها در میان نمونه آماری (منتخب مدیران صنایع غذایی استان) توزیع گردیده و اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار spss و lisrel گردیده است و روی این داده ها تحلیل عاملی انجام گرفته، یافته های آماری نشان می دهد که توسعه محصول (تدریجی و بنیادی) هر دو نوع، تأثیر محسوسی بر مزیت رقابتی دارد. نوآوری در محصول با بهبود کیفیت، افزایش کارایی، پاسخگویی به مشتریان و انعطاف پذیری، قدرت رقابت پذیری شرکت را تقویت نموده و موقعیت برتری برای آن در بازار ایجاد می نماید.
عوامل حیاتی موفقیت توسعه محصول جدید در صنعت پوشاک (ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دردنیایامروزبقایبلندمدتیککسب وکاربهقدرتوتواناییآنبنگاهبرایمعرفیموفقمحصولات جدیدش به بازاروابستهاست. وجودبعضیازعواملپیشبرندهتوسعهمحصولجدیددرصنعت پوشاک ورزشی باعث اهمیت یافتن توسعهمحصولجدیددراینصنعتشدهاست. هدف این مقاله شناسایی و رتبه بندی عوامل حیاتی موفقیت پروژه های توسعه محصول جدید در صنعت پوشاک ورزشی است. در مرحله اول، عوامل مهم درپژوهش هایپیشینموردبررسی قرار گرفت، سپس با خبرگان صنعت باتجربه بالاتر از ۱۵ سال از روش گلوله برفی، مصاحبه به عمل آمد، در ادامه شاخص ها و عوامل اصلی کدگذاری و شناسایی شده و درنهایت با تهیه پرسش نامه بسته، در بین جامعه موردنظر با ۸۰ نمونه، نظر مدیران باتجربه کمتر از ۱۵ سال با استفاده از روش تصادفی ساده، در رابطه با این موارد سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شش عامل، به ترتیب اولویت، بازاریابی و فروش، تیم توسعه محصول، تکنولوژی، طراحی و تولید، توانایی سازمانی و تجاری سازی شناسایی و شاخص های کلیدی هریک از عوامل را بررسی و رتبه بندی نموده و از طریق نرم افزار اس پی اس اس مطلوبیت هریک با استفاده از آزمون تی-تست تک نمونه ای سنجیده و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی شده اند، درنهایت از طریق لیزرل برازش مدل مفهومی در حد مطلوب ارزیابی شد و عامل تکنولوژی با بار عاملی۲۵/۰ مورد تائید قرار نگرفت که حاکی تأثیر کم این عامل در این صنعت می باشد.
طراحی الگوی جامع فرآیندی عوامل موثر بر توسعه محصول جدید (NPD) در صنایع تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل شدت رقابت، سرعت منسوخ شدن فناوری ها و تغییر سریع خواسته های مشتریان، توسعه محصول جدید برای موفقیت صنایع تولیدی بسیار حائز اهمیت شده است. از این رو، شناسایی عوامل موثر بر موفقیت توسعه محصول جدید کانون توجه پژوهشگران زیادی شده است که هر یک از زاویه ای خاص و محدود به این موضوع نگریسته اند و از ارتباط عوامل مختلف غافل بوده اند. بر این اساس هدف این پژوهش طراحی الگوی جامع فرآیندی عوامل موثر بر توسعه محصول جدید است. به این منظور با مطالعه پژوهش های صورت گرفته در این زمینه با استفاده از روش فراترکیب عوامل مختلف شناسایی شده و الگوی فرآیندی بر اساس روش الگو سازی ساختاری تفسیری طراحی شده است. یافته های حاصل از فراترکیب پژوهش ها نشان می دهد 29 عامل بر توسعه محصول جدید تاثیرگذار است. همچنین الگوی فرآیندی روشن کننده آن است که عوامل مختلف در 12سطح جای دارند که در این میان عوامل محیطی، فرهنگی و مدیریتی به عنوان عوامل کلیدی و زیربنایی بسیار حائز اهمیت است.
ارائه یک روش جدید برای ارزیابی و انتخاب سبد پروژه های توسعه محصول جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایز از طریق توسعه محصول جدید یکی از موثرترین راه ها برای کسب موفقیت است اما با توجه نرخ شکست این پروژه ها نمیتوان تنها با اتکا به یک پروژه توسعه محصول به موفقیت شرکت امید داشت. بنابراین باید سبدی از پروژه های توسعه محصول جدید را انتخاب نمود. در این تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظر سنجی از خبرگان نخست 3۲ معیار برای ارزیابی پروژه های توسعه محصول جدید در حوزه محصولات یکبار مصرف بهداشتی استخراج گردید. سپس با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای مبتنی بر DEMATEL ، میزان تاثیرگذاری، تأثیرپذیری و وزن معیار ها بر اساس همبستگی میان آنها محاسبه و با ارزیابی پروژه های مختلف توسعه محصول جدید توسط روش VIKOR سبد مناسب تشکیل گردید. مدل ترکیبی پیشنهادی قادر است تعاملات پیچیده و وابستگیهای متقابل میان ابعاد و معیارها را لحاظ نماید تا علاوه بر انتخاب دقیقتر پروژه ها، با تعیین شدت تاثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل، راهکارهای مناسب برای بهبود عملکرد سبد انتخابی نیز به مدیران ارائه دهد. نتایج اجرای این مدل نشان داد مهمترین معیارها در انتخاب سبد پروژه های توسعه محصول، معیارهای بستری برای رشد شرکت و انطباق با استراتژی سازمان می باشد
سیاستگذاری کلان برای معماری محصول در صنعت خودروسازی ابزاری برای طراحی یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
137 - 162
حوزه های تخصصی:
صنعت خودروسازی و دو خودروساز بزرگ کشور یعنی سایپا و ایران خودرو همیشه مورد توجه خاص دولت و مجلس بوده اند. در این بین مدیریت تکنولوژی در سطح کلان بسیار موثر بوده و یکی از موضوعات مهم معماری محصول است. معماری محصول دارای نقش کلیدی در جذب و انتقال حداکثری تکنولوژی ها و نیز میزان ساخت پذیری واحدهای تکنولوژی محصول در شبکه زنجیره تامین دارد. در این مقاله به نقش معماری محصول در طراحی و ساخت واحدهای تکنولوژی محصول در شبکه زنجیره تامین پرداخته شده است. نوع پیکره بندی محصول دارای تاثیر بسزایی در ایجاد همسویی و هماهنگی انواع تکنولوژی های محصول در شبکه زنجیره تامین دارد. در این پژوهش با استفاده از یک رویکرد کیفی، مدلی جهت یکپارچه نمودن انواع تصمیمات یک بنگاه مادر در حین طراحی واحدهای تکنولوژی محصول در شبکه زنجیره تامین طراحی گردیده است. داده های اولیه تحقیق با انجام مصاحبه های عمیق اکتشافی با کارشناسان بنگاه های خودروسازی و نیز تامین کنندگان آنها جمع آوری شده است. سپس داده های جمع آوری شده از طریق تم کاوی مورد تحلیل قرار گرفته و ضمن کشف ارتباطات بین آنها، یک مدل مفهومی طراحی شده است. اعتبار مدل طراحی شده با استفاده از روش بررسی روایی محتوا تصدیق و در یک تجربه صنعتی صحه گذاری شده است. این مقاله مدعی است که بینش جدیدی بر مهندسی یکپارچه گروه های تکنولوژی هموسته در شبکه زنجیره تامین ارائه می نماید.
شناسایی و تحلیل مورفولوژیک از ابعاد حیاتی توسعه محصول جدید در صنعت خودرو سواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه محصول جدید رویکردی نوین برای مواجهه با تغییرات محیطی و مقدمه ای برای ورود به فضای رقابتی در شرایط چالشی است. شرکت ها می توانند با شناخت ابعاد حیاتی موفقیت توسعه محصول جدید و انتخاب مدلی سازگار از متغیرها در این ابعاد بستر منحصر به فردی برای توسعه محصول ایجاد نمایند، اما پیچیدگی های دنیای حاضر چه از نظر تعدد گزینه های تصمیم گیری و چه از نظر تعارض های ذاتی متغیرهای فضای پاسخ سبب ایجاد اختلال و کاهش اثربخشی در حوزه انتخاب و تصمیم گیری بهینه شده است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد حیاتی توسعه محصول جدید است. در این راستا با به کارگیری روش تحلیل جامع مورفولوژی به ارزیابی و جستجوی سازگارترین متغیرهای تصمیم برای یافتن راه حل های کاملاً سازگار و بهینه می پردازد. تحلیل مرفولوژیک از جمله ابزارهای نوین تحقیق در عملیات نرم در موقعیت مسئله پیچیده و کثرت گرا برای ساخت دهی به معضلات و ارائه راه حل است. نتایج پژوهش نشان از این امر دارد که تیم های شبدری، مدیریت مشاوره ای و متقاعدکننده و رویکرد توسعه محصول ناب بیشترین سازگاری را با دیگر ابعاد توسعه محصول دارند. این پژوهش سه پیکره بندی سازگار را به عنوان راه حل در استراتژی توسعه محصول ناب و یک پیکره بندی سازگار در توسعه محصول چابک ارائه می کند.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه محصول سبز در صنعت کاشی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
امروزه تنوع نیازهای بشری و افزایش رقابت، باعث روی آوردن سازمان ها به توسعه محصولات جدید شده است؛ هم چنین به دلیل اهمیت مباحث زیست محیطی، تمرکز بر توسعه محصول سبز از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف از نگارش مقاله پیش رو، در درجه نخست شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه محصول سبز در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد است. شناسایی معیارهای رتبه بندی و امتیازدهی به آنها از دیگر اهداف این پژوهش است و در نهایت مدل توسعه محصول سبز طراحی شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل خبرگان حوزه صنعت کاشی و سرامیک استان یزد است. در این تحقیق، ضمن مطالعه و بررسی مقالات معتبر فارسی و انگلیسی مرتبط با موضوع (روش کتابخانه ای)، از نظرات خبرگان و کارشناسان نیز به روش پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به پیشینه تحقیق و هم چنین نظرسنجی از خبرگان این صنعت، 40 عامل، عوامل مؤثر و 7 معیار ازجمله معیارهای رتبه بندی شناسایی شده است؛ سپس با استفاده از آزمون آماری و تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه آنتروپی و تاکسونومی، 10 عامل با بیشترین رتبه انتخاب شدند. در نهایت نیز با استفاده از روش مدل سازی ساختار تفسیری، مدلی برای توسعه محصول سبز طراحی شد که مواردی همچون ارزیابی تأمین کنندگان از منظر مباحث زیست محیطی، امکان استفاده دوباره و بازیافت پسماندها، بسته بندی سبز و تمایز با تولید محصولات جدید، در سطوح بالای این مدل قرار گرفتند.
شناسایی و خوشه بندی شاخص های اولویت بندی پروژه های توسعه محصول جدید دفاعی با روش سنجش مؤلفه های اصلی مبتنی بر داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۰
28 - 52
حوزه های تخصصی:
در مراکز تحقیق و توسعه دفاعی با توجه به محدودیت منابع، امکان انجام همه پروژه های توسعه محصول جدید دفاعی وجود ندارد، لذا اولویت بندی این پروژه ها ضروری است. از روش هایی که می توان در این خصوص بکار گرفت، تصمیم گیری چند شاخصه است. یکی از پیش نیازهای اساسی برای استفاده از این روش، شناسایی شاخص های مناسب با در نظر گرفتن رویکرد دفاعی، دسته بندی آن ها و درنهایت وزن دهی به آن شاخص ها می باشد که در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. روش پژوهش حاضر ازنظر گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف با توجه به آنکه از نتایج یافته ها برای حل مسئله موجود در سازمان استفاده می شود کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، صنایع دفاعی، و خبرگان مورداستفاده در این تحقیق مدیران و کارشناسان مراکز تحقیق و توسعه و مدیران پروژه های طراحی محصول هستند. در این مقاله پس از مصاحبه میدانی گسترده با متخصصان مراکز تحقیق، شاخص های موردبررسی جهت اولویت بندی پروژه های توسعه محصول جدید دفاعی در 5 حوزه دفاعی، سازمانی و استراتژی، دانشی و فنی، ریسک و بازار استخراج گردید؛ چون تعداد شاخص های شناسایی شده گسترده بودند، این امر درنهایت خطای انتخاب پروژه را افزایش می داد؛ بنابراین به منظور کاهش شاخص ها از تکنیک داده کاوی شاخص ها با روش تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده گردید. این روش بر روی 42 شاخص شناسایی شده، با کمک امتیاز های داده شده بر روی 21 پروژه، انجام گرفت و درنهایت تعداد شاخص ها به 25 شاخص در 5 حوزه بیان شده کاهش یافت و با توجه به خوشه بندی شاخص ها عناوین مرتبط با هر خوشه تعیین گردید. همچنین پس از وزن دهی با روند برآورد نسبت، حوزه دفاعی با وزن 0.29، بیشترین اهمیت و حوزه بازار با وزن 0.09 ، پایین ترین اولویت را کسب نمودند.
طراحی الگوی فرآیندی توسعه محصولات نرم افزاری با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات موجود درزمینه توسعه محصول جدید بسیار به محصولات فیزیکی توجه کرده است و این در حالی است که محصولات نرم افزاری ویژگی های منحصربه فردی دارند که باید به آن ها در فرآیند توسعه محصول توجه شود. هدف این مقاله شناسایی مراحل توسعه محصولات نرم افزاری و تحلیل تعاملات میان این مراحل، با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری است. با مرور ادبیات و تحلیل عاملی اکتشافی، هشت مرحله توسعه محصولات نرم افزاری، شامل تحلیل فرصت های بازار، ایده پردازی، ایجاد مفهوم، توسعه طراحی، مهندسی نمونه ای، بازبینی تولید، تولید انبوه و توسعه نسخه های اصلاحی شناسایی شدند. سپس این مراحل براساس قدرت وابستگی و قدرت نفوذ طبقه بندی شده است. مدل پیشنهادی این تحقیق به شناخت روابط و وابستگی مراحل توسعه محصول کمک می کند و نقشه راهی ارائه می دهد که می تواند احتمال موفقیت توسعه محصولات نرم افزاری را افزایش دهد.
مدل سازی پویایی در زنجیره تأمین یک محصول جدید مبتنی بر رویکرد پویایی های سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنجیره های تأمین، شامل شبکه ای از سازمان ها و افراد درگیر در برآورده کردن نیاز مشتری هستند. افزایش پژوهش ها و علایق پژوهشگران و مدیران صنعتی در حوزه زنجیره تأمین، بررسی رفتار سیستم های شبکه زنجیره تأمین را ضروری کرده است. در این پژوهش سعی شده است، تأثیر متغیرهای مربوط به مقدار و عدم قطعیت تقاضا و همچنین عدم اطمینان شرکای زنجیره تأمین بر عملکرد زنجیره تأمین در یک زنجیره تأمین تولید تجهیزات پزشکی دوسطحی بررسی شود. شاخص میزان برآورده سازی تقاضای مشتری و اثر شلاق چرمی به عنوان دو شاخص عملکردی زنجیره تأمین بررسی شدند. برای تحلیل رفتار سیستم نسبت به تغییر متغیرهای عدم قطعیت، از پویایی های سیستم استفاده شده است که یکی از ابزارهای نیرومند برای تحلیل و درک رفتار عملیات در زنجیره های تأمین است. نتایج پژوهش نشان می دهد که افزایش مقدار تقاضا، عدم قطعیت تقاضا، عدم اطمینان سیستم تولیدی و توان تأمین کننده اثر زیادی بر تشدید اثر شلاق چرمی و کاهش میزان برآورده سازی تقاضای مشتری در طول زنجیره تأمین دارد.
مدل توسعه محصول جدید در صنعت خودروسازی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریسک بالای شکست در پروژه های طراحی و ضعف در تحقق فرآیند بهینه توسعه محصولات جدید در صنعت خودروسازی از یک سو و ناکارآمدی این حوزه در شناسایی و الگوسازی نظام طراحی محصولات جدید از سوی دیگر، در زمره مهم ترین مسائل پیش روی حوزه صنعت خودرو قرار دارد. این در حالی است که امکان بومی سازی و ترازسنجی الگوهای برتر موجود در این خصوص، با چالش ها و مسائل متعددی روبه رو است. ازاین رو هدف از ارائه این پژوهش طراحی و تبیین الگوی توسعه محصول جدید در صنایع خودروسازی کشور است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد توسعه ای-کاربردی، راهبرد داده بنیاد را دنبال کرده و با بهره گیری از الگوی دلفی، مدل پیشنهادی توسط خبرگان اعتبارسنجی شده است. نتایج پژوهش حاکی از وجود یک الگوی چهار مرحله ای مشتمل بر ایده پردازی، ارزیابی فنی و بازار، غربالگری و انتخاب طرح در طراحی محصولات جدید است.
تأثیر مشارکت ذی نفعان در فرآیند توسعه محصول جدید بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های پیشین در زمینه توسعه محصول جدید، به نقش مشارکت ذی نفعان اشاره کرده اند؛ اما تلاش های اندکی برای ارائه یک مدل تجربی که تأثیر جداگانه ابعاد مختلف مشارکت ذی نفعان و تأثیرآن ها بر عملکرد را بررسی کرده باشد، صورت گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مشارکت مشتریان، تأمین کنندگان و گروه های میان وظیفه ای در توسعه محصول جدید بر عملکرد سازمان و تشریح نقش میانجی عملکرد توسعه محصول جدید است. این مطالعه بر اساس روش پژوهش توصیفی و با بررسی شرکت های تولیدکننده سخت افزار در صنعت فناوری اطلاعات انجام شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شده اند. نتایج نشان دهنده ی تأثیر مثبت مشارکت گروه های میان وظیفه ای و تأمین کنندگان در توسعه محصول جدید بر عملکرد سازمانی است؛ همچنین مطالعه حاضر نمایانگر تأیید نقش میانجی عملکرد توسعه محصول جدید در رابطه مشارکت ذی نفعان و عملکرد کلی شرکت است.