مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق تجاری شدن آموزش عالی توسط سازمان تجارت جهانی بررسی شده است. بر این اساس دلایل گسترش تجارت در نظام های آموزشی، انتقادات کنونی به سازمان جهانی در تجاری کردن نظام آموزشی، موانع عمده ی تجاری شدن نظام های آموزشی ودر نهایت مزیت های نسبی آموزش عالی ایران در تجارت جهانی بررسی شده است. بر اساس نتایج این تحقیق ایران در کنارقوت ها، ضعف ها ، فرصت ها و تهدیدهای در تقابل با سازمان تجارت جهانی در هر چهار زمینهی اصلی ارائه ی آموزش اعلام شده توسط سازمان تجارت جهانی دارای مزیت های نسبی است
رابطهی مهارتهای ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعه ی دو متغیر مهم مدیریتی یعنی مهارتهای ارتباطی مدیران و سلامت سازمانی در یک سازمان آموزش (دانشگاه فردوسی) می پردازد . هدف اصلی علاوه بر شناسایی وضع مهارت های ارتباطی و اندازه سلامت سازمانی دانشکده ها ، بررسی رابطه بین این دو متغیر است . با روش پیمایشی برای پاسخ به چهار فرضیه ی پژوهش 73 تن از مدیران انتخاب شدند و به کمک دو پرسشنامه اطلاعات مورد نظر جمع آوری گردید .
آموزش عالی و نیازهای اجتماعی شرایط جامعه شناختی یک تغییر
حوزه های تخصصی:
اینکه جایگاه کنونی آموزش عالی و انتظارات توده ها از آن، نسبت به دهه های گذشته دستخوش تغییراتی بزرگ شده، یک واقعیت است. این مطلب می تواند تا حدی مربوط به این واقعیت باشد که امروزه بسته به اولویت ها، سیاست ها و منابع موجود و دیگر عوامل تاثیر گذار در کشورهای مختلف، آموزش عالی هم زمینه ساز فرصت ها و هم به وجود آورنده چالش هاست. اگر مساله را از دیدی انتقادی بنگریم، مهم ترین چالش های آموزش عالی، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه، به تضمین کیفیت، امکان دسترسی برابر به آموزش عالی، اثبات آنکه برنامه های تعیین شده برای آموزش عالی پاسخگوی نیازهای جامعه (نیازهای اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و غیره) هستند یا خیر، حفظ هویت و فرهنگ ملی و تضمین اینکه دولت ها آموزش عالی را به عنوان یکی از اهداف خود در تعیین سیاست های ملی در نظر داشته باشند، مربوط است.
تحلیل الگوی توسعه ی دانش و شیوه ی به کارگیری آن در آموزش عالی و دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه میزان بهره وری خدمات مدیران مراکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
"
هدف اساسی این پژوهش، مقایسه میزان بهره وری خدمات مدیران مراکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران دبیرستان های شهر تهران و مدیران اداری بخش های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8 است که از بین آنان، 245 نفر از مدیران دبیرستان ها و 200 نفر از مدیران دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند. ابزار سنجش...
"
ارائه چارچوب نظری جهت تدوین برنامه های بلند مدت آموزش عالی ایران در افق 1400
حوزه های تخصصی:
نهادهای متولی نظام آموزش عالی کشور با عنایت به حوزه تخصصی آموزش عالی فاقد چارچوب مشخصی برای طراحی و برنامه ریزی بلند مدت می باشند و این امر موجب ابهام در حرکت آموزش عالی به سمت آینده ای روشن و شفاف گردیده است. حرکت فعلی آموزش عالی عمدتاً مشتمل بر برنامه ریزی ها، تصمیم گیری های آنی و برنامه ریزی های مقطعی است. در این راستا خلاء برنامه های راهبردی و درازمدت کاملاً محسوس و مشهود است . از نتایج خلاء مذکور اینکه نمی توان تصویری از وضعیت حال و آینده آموزش عالی بطور شفاف ترسیم نمود. بنابراین لزوم و اهمیت تدوین چارچوب نظری برای تدوین برنامه های بلند مدت آموزش عالی کاملاً احساس می گردد. در زمینه تدوین چارچوب نظری برای طراحی و برنامه ریزی برنامه های بلند مدت آموزش عالی تحقیقی صورت گرفته که نتایج آن در دو بخش ؛ مبانی نظری تدوین برنامه های بلند مدت آموزش عالی در افق 1400 در چهار محور اساسی شامل معیارها ، چشم اندازها، پیش نیازها و چالش ها و در نهایت چارچوب نظری تعاملی در خصوص چگونگی طراحی و برنامه ریزی ، برنامه های بلند مدت آموزش عالی کشور ارائه می شود که می تواند مبنای کار متولیان و مسئوولان نظام آموزش عالی کشور قرار گیرد تا به مدد آن برنامه های بلند مدت آموزش عالی را طراحی و اجرا و ارزیابی نمایند.
رهبری و مدیریت در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
نظام های آموزشی و بخصوص نظام آموزش عالی، به مرور پی می برند که شرایط پیچیده امروز، بدون مدیریت و رهبری مؤثر قادر نخواهد بود که پاسخگوی مسئولیت های فزاینده خویش باشند.زیرا با آشکارشدن اهمیت آموزش عالی در جامعه، مردم روزبروز نسبت به مسایل مرتبط با آموزش عالی حساسیت بیشتری پیدا می کنند و شیوه های سنتی مورد تردید واقع می شوند. در این مقاله سعی شده است که به طور خلاصه فضای حاکم بر دانشگاه ها و شیوه رهبری و هدایت آنها ترسیم گردد.لذا پس از اشاره ای کوتاه به ماهیت و نقش آموزش عالی،ابعاد مدیریت و رهبری دانشگاهی مورد اشاره قرار گرفته و ضمن مطرح کردن آثار منفی اعمال قدرت در دانشگاه ها و اداره کردن آنها به عنوان سازمان های بوروکراتیک و اینکه استادان و اهل علم در فضای بوروکراتیک نمی توانند خلاق و نوآور باشند، به مزایای مشارکت و توسعه فرهنگ مشارکتی در دانشگاه ها پرداخته شده است. روش تحقیق حاکم بر این پژوهش توصیفی و روش گردآوری اطلاعات میدانی و مصاحبه بوده است. یافته ها مبین این نکته می باشند که در حال حاضر بیشتر ساختار حاک بر دانشگاه ها بوروکراتیک بوده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. در حالی که روشی که می تواند به نیازها به گونه ای بهتر پاسخ دهد مشارکتی است. برای استقرار این نظام می باید عامل و یا عنصر حاکم سیاسی بر سازمان دانشگاه ها، به سوی اعتماد بیشتر به اعضاء هیأت علمی کشیده شود و اصطلاحات لازم در آن انجام پذیرد.
رهبری مدیریت کیفیت جامع در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ضرورت ایجاد تغییر در آموزش عالی مطرح می گردد. تغییر نگرش و استفاده از منابع سرشار و با ارزش انسانی در دانشگاه ها در طی چند سال اخیر ، بر اثر عنایت خاص به رهبری نتایج بسیار سود مندی را در کشورهای مختلف به وجود آورده است. در این مطالعه اهمیت رهبری دانشگاهی و چالش های مربوط به اجرای مدیریت کیفیت جامع در سیستم دانشگاهی بر ساس تجربیات اندوخته شده تشریح خواهد شد.
مدیریت کیفی در مراکز آموزش عالی ایران
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی که ، دانشگاه ها و مؤسسه های آموزشی و پژوهشی کشور با آن مواجه هستند فقدان سیستم های منسجم ارزشیابی عملکرد است. در حقیقت فقدان روش های استراتژیکی(راهبردی) ارزشیابی دانشگاه ها موجد ابهام عملکردی آنها گردیده است. نتایج این ابهام موجب ابهام کیفیت، عدم رقابت علمی بین دانشگاه ها، عدم رتبه بندی علمی در دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش الی بر اسا شاخص ها گردیده است. پژوهشگر در صدد است به منظور رفع ابهام عملکردی، شاخص های عملکردی را به عنوان ابزاری جامع جهت ارزشیابی عملکرد دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی تبیین و تحلیل نموده و سرانجام چارچوب نظری در خصوص شاخص های عملکردی جهت ارزیابی ارائه نماید. شاخص های عملکردی حوزه تخصصی آموزش عالی با استفاده از نظریه های جهانی و مطالعات کشوری استخراج و مجموع یافته ها به صورت یک پرسشنامه 248 سؤالی به مدد گروهی از متخصصان آموزش عالی، رؤسای گروه های آموزشی، دانشکده ها و دانشگاه ها که به گونه تصادفی از میان دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی کشور انتخاب شد و اجرا گردید. بدین ترتیب ، یک گروه نمونه با حجم 500 نفر بر پایه یک نمونه برداری تصادفی از بخش آموزش عالی کشور انتخاب و یک پرسشنامه 248 ماده ای شاخص های عملکردی به مدد گروه نمونه اجرا شد. داده های حاصل با استفاده از روش آماری موسوم به تحلیل عاملی از نوع تجزیه به مؤلفه های اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که 222 شاخص استخراج گردید. در خصوص نظریه ها در ارتباط با شاخص های کیفی در ادبیات سازمان یافته آموزش عالی مجموعاً 8 نظریه: کیفیت تعالی مدار، قیمت مدار، مصرف مدار، استاندارد مدار، تولید مدار، شایسته گرایی،جامعه گرایی و فردگرایی استخراج گردید. آنگاه پژوهشگران این هشت نظریه را در چهار خانواده تئوری فردگرایی، شایسته گرایی،جامعه گرایی و تلفیقی تدوین نمود. در واقع این چهار تئوری، الگوی جامعی را برای ارتقای کیفیت آموزش عالی مشخص می نمایند، که می تواند رهگشایی برای ارتقای کیفیت در ابعاد متفاوت به حساب آید. به بیان دیگر کاربست نظریه های فوق الذکر، آموزش عالی کشور را قادر می نماید تا تب علمی خود را بسنجند و به عنوان قطب نمای علمی، حرکت خود را از برنامه روزی به برنامه ریزی تغییر و به رفع ابهام عملکردی پرداخته و ابزار رقابت علمی و رتبه بندی دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی را فراهم آورد.
مدیریت کیفی در مراکز آموزش عالی ایران
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی که ، دانشگاه ها و مؤسسه های آموزشی و پژوهشی کشور با آن مواجه هستند فقدان سیستم های منسجم ارزشیابی عملکرد است. در حقیقت فقدان روش های استراتژیکی(راهبردی) ارزشیابی دانشگاه ها موجد ابهام عملکردی آنها گردیده است. نتایج این ابهام موجب ابهام کیفیت، عدم رقابت علمی بین دانشگاه ها، عدم رتبه بندی علمی در دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش الی بر اسا شاخص ها گردیده است. پژوهشگر در صدد است به منظور رفع ابهام عملکردی، شاخص های عملکردی را به عنوان ابزاری جامع جهت ارزشیابی عملکرد دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی تبیین و تحلیل نموده و سرانجام چارچوب نظری در خصوص شاخص های عملکردی جهت ارزیابی ارائه نماید. شاخص های عملکردی حوزه تخصصی آموزش عالی با استفاده از نظریه های جهانی و مطالعات کشوری استخراج و مجموع یافته ها به صورت یک پرسشنامه 248 سؤالی به مدد گروهی از متخصصان آموزش عالی، رؤسای گروه های آموزشی، دانشکده ها و دانشگاه ها که به گونه تصادفی از میان دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی کشور انتخاب شد و اجرا گردید. بدین ترتیب ، یک گروه نمونه با حجم 500 نفر بر پایه یک نمونه برداری تصادفی از بخش آموزش عالی کشور انتخاب و یک پرسشنامه 248 ماده ای شاخص های عملکردی به مدد گروه نمونه اجرا شد. داده های حاصل با استفاده از روش آماری موسوم به تحلیل عاملی از نوع تجزیه به مؤلفه های اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که 222 شاخص استخراج گردید. در خصوص نظریه ها در ارتباط با شاخص های کیفی در ادبیات سازمان یافته آموزش عالی مجموعاً 8 نظریه: کیفیت تعالی مدار، قیمت مدار، مصرف مدار، استاندارد مدار، تولید مدار، شایسته گرایی،جامعه گرایی و فردگرایی استخراج گردید. آنگاه پژوهشگران این هشت نظریه را در چهار خانواده تئوری فردگرایی، شایسته گرایی،جامعه گرایی و تلفیقی تدوین نمود. در واقع این چهار تئوری، الگوی جامعی را برای ارتقای کیفیت آموزش عالی مشخص می نمایند، که می تواند رهگشایی برای ارتقای کیفیت در ابعاد متفاوت به حساب آید. به بیان دیگر کاربست نظریه های فوق الذکر، آموزش عالی کشور را قادر می نماید تا تب علمی خود را بسنجند و به عنوان قطب نمای علمی، حرکت خود را از برنامه روزی به برنامه ریزی تغییر و به رفع ابهام عملکردی پرداخته و ابزار رقابت علمی و رتبه بندی دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی را فراهم آورد.
مطالعه ویژگی های سازمان یادگیرنده در یک سازمان یاددهنده
حوزه های تخصصی:
یکی از مدل هایی که به طور عملیاتی به شناسایی و تعریف ویژگی های سازمان یادگیرنده پرداخته است و مدل و یک ولئون است این دو با مطالعه گسترده در بین شرکت های موفق به ویژگی هایی از قبیل رهبر فرابین و برنامه / ارزیابی و اطلاعات ونوآوری و اتبکار و اجرا بعنوان ویژگی های سازمان یادگیرنده اشاره کرده اند پژوهش حاضر به مطالعه ویژگی های یاد شده در یک سازمان آموزشی پرداخته است روش پژوهش توصیفی از نوع زمین ه یابی و ابزار پژوهش پرسش نامه ای بود که در بین مدیران سازمان اجرا شده است با توجه به محدود بودن جامعه آماری سعی شده کل مدیران بعنوان نمونه در نظر گرفته شوند برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است یافته های پژوهش نشان داد سازمان یاد شده که از لحاظ آموزشی داعیه یاد دهندگی دارد در حال حاضر از لحاظ سازمانی به میزان خیلی کمی از ویژگی های سازمان یادگیرنده برخوردار است و با وضعیت مطلوب خود فاصله زیادی دارد در پایان بر مبنای نتایج پژوهش پیشنهادهایی به منظور تحول به یک سازمان یادگیری ارائه شده است
روند تحولات مدیریت نظام آموزش عالی در جهان امروز همراه با راهکارها
حوزه های تخصصی:
رسالت مراکز آموزش عالی در هر کشور برخاسته از تعامل منابع انسانی فرهیخته با منابع در حال رشد در فضایی آکادمیک است . با پایان قرن بیستم این سیر تاریخی متحول تر و سریع تر شده است . پدیده هایی مانند جهانی شدن ،دنیای مجازی،ساختارهای جدید،توسعه فن آوری،ارتباطات،تغییرات جهانی،همه و همه ضرورت بازنگری در برنامه ها،محتواها،سیاستها و ساختارهای نظام های آموزش عالی را ضروری کرده است . در برخی کشورها این حرکت از دهه 80/م آغاز شده است و کشورهایی مانند استرالیا،چین،ژاپن و مالزی که در این مقاله به تحولات آموزش عالی آنها اشاره شده است از جمله کشورهای پیشتاز در این عرصه می باشند. در این مقاله علاوه بر ارائه چشم اندازی از وضعیت دنیای کنونی و تحولات 15 سال اخیر بایسته های لازم جهت تحول در ابعاد مدیریت نظام آموزش عالی را بررسی نموده و در نهایت به ارائه ده راهکار که با استفاده از تجارب و آثار محققین این مباحث است بدست آمده است ، خواهیم پرداخت.
رواسازی نسخه ایرانی پرسش نامه ارزیابی دانشجویان از کیفیت تدریس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: هدف این مطالعه رواسازی نسخه ایرانی پرسشنامه ارزیابی دانشجویان از کیفیت تدریس و آزمون مقدماتی الگوی مارش در ارزشیابی کیفیت تدریس بود.
روش: در کل 339 دانشجوی دانشگاه سمنان در این مطالعه شرکت داشتند. شرکتکنندگان پرسشنامه ارزیابی دانشجویان از کیفیت تدریس را تکمیل نمودند و نمرات امتحان پایانترم آنها جمعآوری شد. تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی سئوال- نمرهی کل و تحلیل اعتبار برای بررسی ویژگیهای روانسنجی ابزار اجرا شد. تحلیل عاملی تاییدی، بهمنظور فراهم آوردن شواهد روایی اجرا شد.
یافتهها: تحلیل عاملی اکتشافی، مدلی 6عاملی را آشکار کرد. درحالیکه مدل 6عاملی با روش تحلیل عاملی تاییدی برازنده نبود. هماهنگی درونی پرسشنامه ارزیابی دانشجویان از کیفیت تدریس بالا بود (936/0= α ). نمرات ارزیابی از کیفیت تدریس با پیشرفت تحصیلی دانشجویان بهطور معنیدار مرتبط بود (05/0= r ).
نتیجهگیری: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، ساختار 9عاملی مارش را تایید نمیکند، اما با این دیدگاه مارش که کیفیت تدریس سازهای چندبُعدی است، همسو است. بر پایه نتایج، استفاده از این ابزار برای ارزیابی کیفیت تدریس اساتید و تفسیر آن باید با احتیاط همراه باشد. "
بررسی نقش عوامل موثر بر مشارکت اعضای هیات علمی در برنامه ریزی درسی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی نقش عوامل موثر بر مشارکت اعضای هیات علمی دانشگاه های شهید بهشتی و علوم پزشکی شهید بهشتی در برنامه ریزی درسی دانشگاهی انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است. گروه نمونه 282 عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می باشند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی، میانگین واریانس، انحراف معیار و ...) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه) صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل علمی، حرفه ای درون سازمانی، برون سازمانی، انگیزشی بیرونی، انگیزشی درونی بر مشارکت اعضای هیات علمی دو دانشگاه در برنامه ریزی درسی دانشگاهی تاثیر دارند. این عوامل به ترتیب اولویت عبارتند از:دانشگاه شهید بهشتی: 1- عوامل انگیزشی بیرونی. 2- عوامل انگیزشی درونی. 3- عوامل حرفه ای. 4- عوامل درون سازمانی. 5- عوامل برون سازمانی. 6- عوامل علمی
بررسی چالش ها و نارسایی های تحصیلات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی تاملی بر نظرات دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولات آموزش عالی و تحلیل رشد و توسعه کمی و کیفی موسسات دانشگاهی کشور در چند دهه اخیر مبین وجود چالش ها و نارسایی های متعددی است که ریشه در سیاست ها، خط مشی ها و رویکردهای حاکم بر نظام آموزش عالی کشور و واقع بینانه نبودن برنامه ها و عدم توجه به اصول بنیادین برنامه ریزی در برنامه ریزی دوره ها و رشته های دانشگاهی در مراکز آموزش عالی کشور دارد. آسیب شناسی تحصیلات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی، نشان می دهد که چنین وضعیتی در این حوزه علمی به مراتب، نگران کننده تر است. این در حالی است که توسعه مواج و خیره کننده فناوری اطلاعات و ارتباطات و هم چنین پدیده هایی چون جهانی شدن و به هم ریختن و حذف پاره ای از مرزهای فکری و فلسفی و شکل گیری پارادایم های نوین، زمینه توجه به الگوهای نوینی از دانشگاه ها در هزاره سوم مطرح و بستر ظهور نسل های جدیدی از موسسات آموزش عالی را فراهم نموده است. از این رو، ما در کنار مسایل و تنگناهای جاری نظام آموزش عالی خود با مجموعه جدیدی از چالش ها و رسالت های جدیدی مواجه هستیم که جز با مهندسی مجدد نظام آموزش عالی نمی توان با موفقیت آن ها را مدیرت نمود. در این ارتباط، انجام تغییرات و اصلاحاتی در علوم انسانی و انطباق آن با شرایط مذکور از اهمیت بالایی برخوردار و مستلزم تلاش و جدیت بیشتری از جانب مدیران و متولیان مراکز دانشگاهی است. این مقاله در صدد است تا با بررس دیدگاه دانشجویان علوم انسانی درباره جایگاه این علوم در آموزش عالی کشور، مشکلات و نارسایی های اثر گذار بر کیفیت آموزشی و پژوهشی آن را تحلیل و راهکارهایی را نیز در جهت بهبود فعالیت های علمی و پژوهشی در این علوم، پیشنهاد نماید.
بررسی عوامل موثر بر انتخاب رشته داوطلبان مجاز به انتخاب رشته کنکور سراسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر عوامل موثر بر انتخاب رشته را در میان داوطلبان مجاز به انتخاب رشته کنکور سراسری بررسی می کند. بدین منظور پرسش نامه ای 12 ایتمی بر اساس نتایج یک تحقیق مقدماتی با سوالات باز پاسخ درباره عوامل موثر بر انتخاب رشته تهیه شد. پس از بررسی و تایید روایی صوری پرسش نامه، پایایی آن با اجرای اولیه پرسش نامه بر روی 120 نفر از داوطلبان مجاز به انتخاب رشته، بررسی و ضریب آلفای 0.82 دست آمد. پرسش نامه نهایی بر روی 1700 نفر (920 دختر و 780 نفر پسر) از داوطلبان مقیم شهر تهران اجرا گردید. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده است. بر طبق نتایج آزمون تحلیل عاملی، پرسش نامه محقق ساخته از سه عامل شغلی، خانوادگی دوستان و فردی تشکیل شده بود. تجزیه و تحلیل های آماری انجام شده نشان داد که حدود دامنه میانگین نمره های داوطلبان با تبدیل دامنه اطمینان میانگین به نقطه درصدی به ترتیب عامل فردی با %77.45 در عامل شغلی با %76.8 و عامل خانوادگی دوستان با %50، مهم ترین عوامل موثر بر انتخاب رشته می باشند. در مقایسه بین دو جنس، انجام آزمون های t گروه های مستقل، تفاوت معنی داری بین دختران و پسران داوطلب مجاز به انتخاب رشته در عامل شغلی و نیز خانوادگی دوستان در انتخاب رشته وجود داشت؛ اما تفاوتی بین دختران و پسران در عامل فردی به دست نیامد. همچنین نتیجه آزمون تحلیل واریانس، نشان دهنده تفاوت بین عوامل شغلی و نیز خانوادگی دوستان در میان داوطلبان گروه های آزمایشی بود؛ اما تفاوت معنی داری بین داوطلبان گروه های آزمایشی در عامل فردی وجود نداشت.
بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان با توجه به معیار نتایج مشتری مدل EFQM (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه ها به منظور به انجام رساندن وظایف، پویایی و ارتقای کیفیت خود، نیازمند الگو و ابزار مناسب برای ارزیابی و اطمینان کیفی از روند برنامه ها و فرآیندهای مربوط به کارایی و اثر بخشی دانش آموختگان خود و مهم تر از همه، میزان رضایت مندی آنان است. در همین رابطه، یکی از معیارهای عمده در زمینه کیفیت و بهبود مستمر، ایجاد و حفظ مشتری است که در سازمان های آموزشی به عنوان مخاطبان اصلی فرآیند آموزشی تلقی می شوند.هدف این تحقیق سنجش میزان رضایت مندی دانشجویان به عنوان مشتریان دانشگاه از خدمات آموزشی و فعالیت های پیگیرانه پس از آموزش بود. در این تحقیق، کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران به عنوان جامعه آماری تحقیق بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 348 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.روش مورد استفاده این پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته ای بود که بر اساس مولفه مشتری محوری مدل FEQM (تصورات کلی از گروه آموزشی یا تصویر از گروه آموزشی، محصولات و خدمات، ارایه آموزش و پیگیری پس از ارایه خدمات آموزش و وفاداری به دانشگاه) ساخته شده است.
تحلیلی بر سیاست کاهش تمرکز از برنامه ریزی درسی در آموزش عالی ایران: ضرورت ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نویسنده ابتدا به مهجوریت تاریخی مباحث مربوط به آموزش عالی در رشته برنامه درسی می پردازد و از این رهگذر، نیاز به جبران این کاستی را که اختصاص به محیط ایران ندارد و بیش و کم، وجهه جهانی دارد، گوشزد می نماید. سپس، بحث کوتاهی درباره ماهیت و ماموریت رشته برنامه درسی ارایه می کند تا خواننده قرایتی از ماموریت رشته را که بحث تولید برنامه های درسی به وسیله دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، در چارچوب آن قرایت، معنا می یابد، دریابد. مباحث اصلی مقاله در دو بخش ضرورت ها و فرصت های معطوف به سیاست تمرکز زدایی از فرآیند برنامه ریزی درسی آموزش عالی، قابل پی گیری است. در بخش ضرورت ها، نگارنده تلویحا به اصولی می پردازد که ضرورتا در برنامه ریزی درسی به وسیله دانشگاه ها باید مطمح نظر باشد و غفلت از آن ها، این سیاست را از خیز انتفاع ساقط خواهد کرد. در بخش فرصت ها، به این پرسش پاسخ داده می شود که از منظر دانش برنامه درسی، توجه به کدام اصول متضمن دستیابی به قابلیت حداکثری در اجرای سیاست کاهش تمرکز در برنامه ریزی درسی آموزش عالی خواهد بود. به دیگر سخن، در بخش ضرورت ها، شرایط حد اقلی التزام به عهده دار شدن ماموریت برنامه ریزی درسی در سطح دانشگاه ها و در بخش فرصت ها، شرایط حداکثری مورد توجه قرار می گیرند. در بخش پایانی این نوشتار و در قالب یک جمع بندی کوتاه، این معنا مورد تاکید قرار می گیرد که وضع سیاست های مترقی برای دستیابی به تعالی و ترقی لازم است؛ ولیکن هرگز کافی نیست.
جنبش کیفیت گرایی در آموزش عالی به سوی الگویی جامع از مدیریت کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، مطالعه پارادایم های اصلی مدیریت کیفیت در سازمان است تا میزان تناسب آن ها را در زمینه موسسات آموزش عالی و محیط اقتصادی و اجتماعی آنان تعیین و بتوان بر اساس آن الگوی جامعی پیشنهاد داد. با بهره گیری از روش شناسی متا ارزیابی (ارزیابی ارزیابی) و تاکید بر دیدگاه نظری «کنش ارتباطی» هابرماس (1994، 1996)، پژوهش های بیکت و بروکس (2005) و برینبام (1991) و هم چنین الگوهای نظیر الگوی استقلال و آزادی علمی دانشگاه، الگوهای سیاسی و اجتماعی، الگوهای تربیتی، الگوهای سازمانی و مدیریتی و الگوی تجاری برگرفته شده از دنیای صنعت و تجارت چارچوب نظری این مقاله مشخص گردیده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که معنی «کیفیت» با غلبه الگوهای تجاری در آموزش عالی تغییر ماهیت داده است. ثانیا، الگوهای کنونی کیفیت مبتنی بر دنیای صنعت ارزش های اساسی و بنیادی آموزش عالی را نادیده گرفته است.
زمینه یابی افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی (مطالعه موردی دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" طی سال های اخیر، شمار زنان علاقه مند به تحصیلات دانشگاهی افزایش یافته است. این علاقه مندی به گونه ای است که در حال حاضر 60 درصد متقاضیان ورود به دانشگاه ها را زنان تشکیل می دهند. بر این اساس، این تحقیق بر آن است تا بررسی دلایل افزایش مشارکت زنان در بخش آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهد. برای انجام دادن این تحقیق دانشجویان دختردانشگاه مازندران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که بر اساس طیف لیکرت تنظیم یافته بود. نتایج به دست آمده نشان داده است که افزایش مشارکت دلایل گوناگونی داشته است. از میان پاسخ دهندگان 77 درصد نیل به شغل و حرفه مناسب در بازار کار، 84 درصد کسب درآمد اقتصادی و منافع بیشتر در آینده، 74 درصد تحت تاثیر فرایند جهانی شدن، 74 درصد رقابت برای کسب پایگاه اجتماعی، 79 درصد دستیابی به فرصت های برابر آموزشی را از جمله دلایل اشتیاق خود به برخورداری از تحصیلات دا نشگاهی اعلام نموده اند. این نتایج حاکی از آن است که زنان می کوشند تا از فرصت های به دست آمده برای بهبود وضعیت خود استفاد
"