مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
هویت جنسی
حوزه های تخصصی:
تربیت دوجنسیتی، شیوه ای تربیتی است که در آن پیشنهاد می شود هر دو جنس بدون توجه به ویژگی های زیستی، به یک صورت پرورش یابند و دارای مجموعه ای از ویژگی ها و رفتارهای زنانه و مردانه باشند تا متناسب با موقعیت، زنانه یا مردانه رفتار کنند. پرسش اساسی این است که این رویکرد با چه چالش هایی روبه روست؟ در پاسخ، با رجوع به منابع مرتبط به موضوع، از جمله کتاب هایی در زمینه مطالعات زنان و روان شناسی و منابع روایی، مطالب با روش توصیفی تحلیلی جمع آوری شده است. با بررسی های انجام شده این نتیجه به دست آمد که این رویکرد در سه زمینه زیستی و روان شناختی و دینی با چالش روبه روست. در زمینه زیستی، تفاوت های ظاهری و عملکردهای هورمونی متفاوت زن و مرد، رفتارهای متفاوتی را به دنبال دارد. در زمینه روان شناختی، تفاوت در حرمت خود و یادگیری و علایق و احساسات، موجب بروز رفتارها و عکس العمل های متفاوت می گردد. مغایرت رویکرد تربیت دوجنسیتی با آموزه های دینی نیز از دیگر چالش های این رویکرد است.
بررسی نقش جنسیت در شکل گیری هویت جنسی از دیدگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
206 - 219
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر ضمن ارائه تعریفی از مفهوم هویت جنسی، قبول و تحسین جنسیت کودکان از سوی اطرافیان، آموزش نقش جنسی به کودکان از همان اوایل کودکی و نیز نفی تبعیض جنسیتی بین کودکان را از ارکان اصلی تربیتی در شکل گیری هویت مناسب جنسی می داند. این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی و با هدف تبیین نگاه آیات و روایات در بررسی نقش متغیر جنسیت در تربیت، عمده ترین الزامات تربیتی را در شکل گیری هویت جنسی دختران و پسران بررسی نموده است. داده پردازی مقاله کتابخانه ای همراه با استناد به آیات و روایات است و نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که جهت حصول تربیتی سالم و کارآمد باید جنسیت کودکان را فارغ از نگاه های فرهنگی و سوگیری های جنسیتی به عنوان رکن مهم تربیتی مورد دقت قرار داد. بر اساس یافته های این پژوهش نگاه تساوی طلبانه به جنسیت و نیز توقع یکسان در ارائه نقش جنسیتی، نگاهی ناصحیح و به دور از واقعیات تکوینی کودکان و مخلّ امر تربیت است.
شاخص هایی روان سنجی پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان، در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال در شهر یزد است. این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال مدارس دولتی شهر یزد بودند.۳00 نفر دختر و پسر سنین ۱۸-۱۲ سال از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار های مورد مطالعه، شامل پرسشنامه های آزار جنسی کودکان (QCSA) و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان (GIDYQ–AA) بود. نتایج نشان داد که کلیه ضرایب همبستگی سوالات پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان با نمره کل و خرده مقیاس ها برای هر دو گروه معنادار است (01/0 p < ). ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای نمره کل مقیاس هویت جنسی برای نوجوانان کم توان ذهنی،۹۱/۰، با بهره هوش نرمال، ۹۳/۰ و ضریب آلفای کرانباخ در ارتباط با نمره کل مقیاس بررسی آزار جنسی، برای نوجوانان کم توان ذهنی،۹۴/۰، با بهره هوش نرمال، ۸۵/۰ و همچنین نمره های بدست آمده برای مولفه های آن به طور جداگانه، نشان دهنده همسانی درونی هر دو پرسشنامه است. در مجموع نتایج نشان داد که پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان از روایی و پایایی مطلوب و مناسب برخوردار است و برای نوجوانان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال قابل کاربرد می باشد.
کارآمدی برنامه آموزش تربیت جنسی بر دانش جنسی و هویت جنسی دانش آموزان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
93 - 106
هدف پژوهش حاضر تعیین کارآمدی برنامه آموزش تربیت جنسی بر دانش جنسی و هویت جنسی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اندیمشک بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 60 دانش آموز دختر انتخاب (دو کلاس) و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (30نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه هویت نقش جنسیتی در فرهنگ های مختلف شرتزر و همکاران(2008)، مقیاس دانش و نگرش جنسی فرج نیا و همکاران (1393) بود. آزمودنی های گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای، برنامه آموزشی تربیت جنسی را دریافت کردند و گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرارنگرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره و یک راهه انجام گرفت. نتایج حاکی از افزایش معنی دار میانگین آگاهی جنسی و هویت جنسی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون بود (p≤0.001). براین اساس برنامه آموزش تربیت جنسی بر دانش جنسی و هویت جنسی دانش آموزان دختر کارآمد بوده است.
رویکرد بزه دیده شناختی به افراد دارای خصلت و منش جنسی- جنسیتی خاص (کوئییرها) از منظر تقنینی و اسلامی
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۸)
127 - 138
حوزه های تخصصی:
افراد دارای خصلت و منش جنسی - جنسیتی خاص (کوئییرها) در شمار افراد دارای اختلال جنسیتی محسوب می شوند که چندان به آنها پرداخته نشده است. در این مقاله تلاش شده رویکرد بزه دیده شناسی نسبت به این افراد از منظر حقوق بررسی شود. مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای سازمان دهی شده است. یافته های مقاله نشان می دهند که از منظر بزه دیده شناسی نخستین، این افراد به دلایلی چون افسردگی، اختلال در شخصیت و اختلال در هویت جنسی در معرض بزه دیدگی قرار دارند. این افراد هم در مرحله کشف جرم و تحقیقات مقدماتی (شامل مشارکت در حفظ صحنه و معاینه محل و ضبط آلات و ادوات جرم)، و هم در مرحله دادرسی کیفری (در مواردی از قبیل ضرورت حضور وکیل، علنی بودن و تسریع دادرسی و احضار بزه دیده و مطلعین واقعه و جبران خسارت) نیازمند تدابیر حمایتی قانونی و حقوقی هستند. اگرچه نمی توان این اقدامات حمایتی را خاص کوئییرها دانست. مقاله نتیجه می گیرد که با توجه به آسیب پذیری این گروه از افراد، اتخاذ یک رویکرد افتراقی در سطح سیاست گذاری جنایی ضروری است.
رابطه گرایش های فمنیستی با خودشیءانگاری، درونی سازی لاغری ایدئال و هویت جنسی (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
469 - 486
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه گرایش های فمنیستی با خودشیء انگاری، درونی سازی لاغری ایدئال و هویت جنسی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 1856 نفر دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار در سال تحصیلی 1396 1397 بود که با استفاده از جدول مورگان 318 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های گرایش های فمنیستی برگاد و هاید (1991)، خودشیءانگاری نل و فردریکسون (1997)، درونی سازی لاغری استیک و گراس (1998) و هویت نقش جنسیتی شرتزر، لوفر، سیلورا و مک براید (2008) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 20 و روش های آمار توصیفی، همبستگی و رگرسیون تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین گرایش های فمنیستی با خودشیءانگاری رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما با درونی سازی لاغری ایدئال همبستگی منفی و معنادار و با هویت جنسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که گرایش های فمنیستی توانست حدود 4 / 5 درصد واریانس درونی سازی لاغری ایدئال و 6 / 5 درصد واریانس هویت جنسی را تبیین کند. بنابراین، افزایش گرایش های فمنیستی می تواند سبب کاهش درونی سازی لاغری ایدئال و افزایش هویت جنسی دانشجویان دختر شود.
زن به مثابه شخص آندروژن در دو فیلم از سینمای ایران: بررسی فیلم های روسری آبی و کافه ترانزیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
311 - 331
حوزه های تخصصی:
هویت جنسی که در فرهنگ هر جامعه ای تبلور می یابد سرچشمه بسیاری از نابرابری های جنسیتی اجتماعی است. زن یا مرد ناچار است، با حفظ حدی از ارزش ها و عرف جامعه، برای تطابق خود با محیط و انجام شدن کارهایش، برخی از خصلت های جنس مخالفش را وام گیرد و همچون نقاب بر چهره خود زند و چه بسا تحمیل های جامعه خصلت های جنس مخالف را در او درونی کند و روند سنخ یابی جنسی (sex typing) فرد را تغییر دهد. آنجا که نقاب ها به بیان هم زمان روان مردانه و روان زنانه کمک می کند، تمهید آندروژنی شکل می گیرد. مسئله این پژوهش آن است که شخصیت های فیلم در چه موقعیت هایی و به چه دلایلی از تمهید آندروژنی به مثابه یک نقاب بهره می گیرند یا اینکه اصلاً چگونه به شخصیت های آندروژنس تبدیل می شوند. به این منظور، با بهره گیری از نظریات ساندرا بم (psychological androgyny)، دو فیلم روسری آبی (1373) و کافه ترانزیت (1383)، به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند؛ تا نقش جامعه در ایجاد آندروژنی روان شناختی در جنسیت زن تبیین شود. یافته ها نشان می دهد که زنان برای احقاق حقوق پایمال شده یا گذران زندگی شان به استفاده از نقاب آندروژنی مجبور و رفته رفته در روند جامعه پذیری به انسان های آندروژنس تبدیل می شوند؛ در حالی که زن پوشی یا برگرفتن خصلت های زنانه برای مردان یا از سوی دیگران برای تحقیر و اهانت مردان به کار گرفته شده است یا از سوی خودشان برای فرار از موقعیت های دشوار.
رابطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با هویت جنسی و روابط عاطفی ( مورد مطالعه: مردان 18 تا 30 ساله شهر اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
33 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با هویت جنسی و روابط عاطفی (مردان 18 تا 30 ساله شهر اردبیل) می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی و همبستگی می باشد و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات روش پژوهش مورد نظر پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شهروندان 18 تا 30 سال شهر اردبیل که تعداد آنها برابر 161600 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هویت جنسی مک براید و همکاران (2008) و پرسشنامه های محقق ساخته اعتیاد به شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی استفاده شده است. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد و برای تحلیل فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه شامل تلگرام، اینستاگرام و واتس آپ با هویت جنسی رابطه مستقیم معنادار و بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با روابط عاطفی رابطه معکوس معنی داری وجود دارد. با توجه به یافته های تحقیق، می توان چنین نتیجه گیری کرد که اعتیاد به شبکه های اجتماعی باعث افزایش هویت جنسی و کاهش روابط عاطفی می شود.
رابطه اختلال هویت جنسیتی با کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۴
۱۴۲-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اکثریت مردم از اوایل دوران کودکی هویت جنسی می یابند، اما در این بین افرادی هستند که از دوران کودکی رفتار جنس مقابل را از خود نشان می دهند و مسایل و مشکلات زیادی را در طول زندگی تجربه می کنند. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین میزان اختلال هویت جنسی و کیفیت زندگی تراجنسی ها است. روش: چارچوب نظری پژوهش نظریه سلسله مراتب مزلو می باشد. جامعه آماری شامل کلیه تراجنسی های ایران بوده که با توجه به مشکلات دسترسی، تعداد 168 نفر از آنان حجم نمونه را تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه پژوهشگر ساخته است. یافته ها: یافته های پژوهش تفاوت معنادار میانگین اختلال هویت جنسی و کیفیت زندگی را در بین افراد عمل کرده و عمل نکرده نشان می دهد. در بین افراد عمل نکرده، اختلال هویت جنسی تنها با آسایش روانی و شاخص کل کیفیت زندگی رابطه معنادار دارد. اما در بین پاسخ گویان تغییر جنسیت داده، اختلال هویت جنسی با ابعاد کیفیت زندگی به غیر از «کیفیت محیطی» و شاخص کل کیفیت زندگی رابطه معناداری دارد. بحث: بررسی یافته ها نشان می دهد تراجنسی هایی که نیازهای اولیه خود را تأمین کرده و به دنبال رفع نیازهای بالاتر هستند، از اختلال هویت جنسی شان به شدت کاسته شده و کیفیت زندگی شان به مراتب افزایش می یابد. این مسئله بیان گر متفاوت بودن سطوح کیفیت زندگی مبتلایان به اختلال هویت جنسی با توجه به تفاوت سطح نیازهای آنان متفاوت می باشد.
واکاوی فرایندهای روانی- اجتماعی دانشجویان تراجنسی دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۳۳۷-۳۰۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ممکن است فرد از نظر زیستی ویژگی های یک جنس را دارا باشد اما از جنبه روانی خود را به آن جنس متعلق نداند. این پدیده در اصطلاح ترنس سکشوالیتی نامیده می شود این افراد در مسیر نارضایتی از جنسیت خود و نقش های آن، مجموعه تنش ها و فشارهایی را در ابعاد مختلف تجربه می کنند. دوران دانشجویی، به سبب حساسیت های دوره انتقالی وگذار دانشجویان از مرزهای بلوغ و استقلال شخصی، همواره دوره ای، مملو از تنش ها و استرس هایی است که دانشجویان آنها را تجربه می کنند در این میان پیچیدگی وضعیت دانشجویان ترنس سکشوال دوچندان است. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع متد نظریه زمینه ای است. داده های پژوهش حاضر با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته، جمع آوری شده است. نمونه ی مورد مطالعه در این پژوهش را 8 نفر از ترنس های دانشجوی (MtF) مرد به زن تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با استفاده از نمونه گیری هدفمند صورت گرفته که مبنای مصاحبه ها اشباع نظری می باشد. یافته ها: آگاهی از امکان تغییر و قرار گرفتن در مسیر درمان، کیفیت و امید به زندگی را در ترنس ها بهبود می بخشد و منجر به بهبود روابط اجتماعی آنها می گردد. در مسیر این تغییر و تحولات، نوع تعاملات اطرافیان و حمایت ها ی خانوادگی_اجتماعی از مهمترین چالش های مربوط به این افراد است. بحث: ضرورت دارد که موسسات آموزش عالی، در سیاست گذاری ها و مدیریت های آموزشی، به طور ویژه حساسیت های این دانشجویان را در ابعاد مختلف لحاظ نمایند.