مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
سند تحول بنیادین
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
116 - 87
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف اﺻﻠﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و رﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪی ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ اﻧﮕﯿﺰش دﺑﯿﺮان در ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﺳﺎزی ﺳﻨﺪ ﺗﺤﻮل ﺑﻨﯿﺎدﯾﻦ ﮐﺎرﺑﺮدی و ﺷﯿﻮه ، ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻫﺪف، ﺑﻮده اﺳﺖ؛روش ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ آن AHPآﻣﻮزش و ﭘﺮورش ﺑﺎ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﮐﻤﯽ اﺳﺖ؛ ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﺷﺎﻣﻞ دﺑﯿﺮان ﻣﻘﻄﻊ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ دوم ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻣﺮودﺷﺖ در ﺳﺎل ، اﻧﺠﺎم آن، ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ و ﻣﺒﻨﺎی ﻧﻮع داده ﻫﺎ ﻃﺒﻘﻪ ای اﺳﺘﻔﺎده و ﻧﻤﻮﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب – ﻧﻔﺮ(؛ ﺟﻬﺖ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎری از روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓﯽ 1850) ﺑﻮد1401-1402ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ (ﺑﻮد؛ رواﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ Saaty, 1980) ﻃﯿﻒ ﻧﻪ ﮔﺰﯾﻨﻪ ای اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﺷﺪه ، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻫﺎی زوﺟﯽ ، ﻧﻔﺮ(؛ اﺑﺰار ﭘﮋوﻫﺶ 98) ﺷﺪ 8 )آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ (ﻣﻮرد ﺗﺎﯾﯿﺪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ؛ ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺮم اﻓﺰار 0/ 8 (AHP) و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ Choice Expert رﺗﺒﻪ دوم و ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺤﯿﻄﯽ 0/34 ﻋﺎﻣﻞ ﻓﺮدی ، در رﺗﺒﻪ اول0/44 ﺑﺎ وزن ﻧﺴﺒﯽ ، ﺑﻮد؛ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ :ﻋﺎﻣﻞ ﺷﻐﻠﯽ اﻧﮕﯿﺰش دﺑﯿﺮان ﺑﻮد ﮐﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه 0/06 <0/1 و ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺷﻐﻠﯽ 0/05 < 0/1 رﺗﺒﻪ ﺳﻮم اﻫﻤﯿﺖ ﻗﺮار دارﻧﺪ؛ ﻧﺮخ ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری ﻣﺎﺗﺮﯾﺲ ﺑﺮاﺑﺮ 0/21 ،0/122 ﺳﺎزﮔﺎری در ﻗﻀﺎوﺗﻬﺎی ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن و دﺑﯿﺮان ﺑﻮد؛ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎی رﺗﺒﻪ اول ﺗﺎ ﭘﻨﺠﻢ ﻋﺎﻣﻞ ﺷﻐﻠﯽ: ﺣﻘﻮق و ﭘﺎداش ﺑﺎ وزن ﻧﺴﺒﯽ ؛ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎی رﺗﺒﻪ اول ﺗﺎ 0/067 ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ و ﻧﻈﺎرت،0/072 اﻣﻨﯿﺖ ﺷﻐﻠﯽ،0/075 ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺷﻐﻠﯽ، 0/102 ﻣﺎﻫﯿﺖ و ﺷﺮاﯾﻂ ﮐﺎر ،0/036 ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ از ﻣﻌﻠﻢ، 0/052 ارﺗﺒﺎط ﻣﺪرﺳﻪ و اﺟﺘﻤﺎع ،0/063 ﺷﺸﻢ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺤﯿﻄﯽ: اﻣﮑﺎﻧﺎت و ﺑﻮدﺟﻪ ﺑﺎ وزن ﻧﺴﺒﯽ ؛ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎی رﺗﺒﻪ اول ﺗﺎ ﭼﻬﺎرم ﻋﺎﻣﻞ 0/008 ﺗﻐﯿﯿﺮ
مدرسه تراز ازمنظر اسناد تحولی نظام تعلیم وتربیت: در جست وجوی الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدرسه مطلوب (تراز) براساس اسناد تحولی (سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی) در دوره ابتدایی است. روش انجام پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها، کیفی است که به منظور استخراج مؤلفه های مدرسه مطلوب با کاربست روش تحلیل محتوا، مؤلفه های اساسی مدرسه شناسایی شدند. همچنین پایایی کدگذاری ها با روش بازکدگذاری توسط پژوهشگر (با ضریب توافق 0.94) و مرورگر دوم (با ضریب توافق 0.85) مورد تأیید قرار گرفته است. با کاربست روش تحلیل محتوای متنی، گزاره های مرتبط با شاخص های هر یک از مؤلفه ها براساس سند برنامه درسی ملی، زیرنظام برنامه درسی سند تحول بنیادین و اسناد مرتبط دیگر شناسایی و استنباط شده و پس از استخراج شاخص ها، الگوی به دست آمده با روش گروه کانونی ازطریق ذی نفعان و ذی ربطان اعتباربخشی شد. به این ترتیب 5 بُعد برنامه تربیت (با 5 مؤلفه)، محیط تربیت (شامل فضای کالبدی و تجهیزات با 3 مؤلفه و جو و فرهنگ با 5 مؤلفه)، رهبری و مدیریت تربیت (با 9 مؤلفه)، خانواده (با 2 مؤلفه)، جامعه محلی و سایر عوامل محیطی (با 2 مؤلفه)، مربیان و هم یاران (با 7 مؤلفه)، دانش آموز و تشکل های دانش آموزی (با 2 مؤلفه)، ارزشیابی (با 3 مؤلفه) و نتایج (با 11 مؤلفه در 3 دسته فردی، خانوادگی و اجتماعی و سازمانی) استنباط شد. درنهایت نیز براساس الگوی به دست آمده، تصویری روشن از مدرسه تراز برای سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و سایر افراد ذی ربط و ذی نفع ارائه شد.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی شایستگی اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
98 - 115
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان بوده است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع روش تحقیق آمیخته و به صورت کیفی و کمی انجام یافته است. میدان مطالعه پژوهش در بخش کیفی شامل سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و آیین نامه ارتقاء دانشگاه فرهنگیان بوده است که به صورت سرشماری به عنوان نمونه مورد تحلیل قرارگرفته است. در بخش کمی جامعه آماری را اساتید پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی به تعداد 260 نفر تشکیل داده است که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه 152 نفر برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای در طیف 10 درجه ای مبتنی بر اسناد بالادستی است. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل داده های کمی از آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار AMOS به منظور مدل سازی ساختاری و شاخص های برازش استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان دارای 2 مضمون فراگیر شایستگی های حرفه ای و پایه در قالب 6 بعد آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی، نگرشی، جهادی و انقلابی، اخلاقی و معنوی، شخصیتی و 78 مضمون پایه است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد تغییرات مطلوب در سنجش و ارتقاء شایستگی ها، برنامه های خود توسعه ای ، برنامه های توسعه حرفه ای و توسعه تعهد حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد که منجر به تعالی نظام تربیت معلم کشور شود.
واکاوی ساحت های تربیت اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری در کتاب «عربی» پایه هشتم
حوزه های تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، به عنوان نقشه راه، عرصه های مهم توسعه از جمله اقتصادی، علمی، اجتماعی و فرهنگی را در تعلیم و تربیت در برمی گیرد. این سند برای تحقق حیات طیبه، ساحت-های ششگانه تربیتی اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ اجتماعی و سیاسی؛ زیستی و بدنی؛ زیبایی شناختی و هنری؛ اقتصادی و حرفه ای؛ و علمی و فناوری را تعریف کرده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با هدف گام نهادن در مسیر شکل گیری تربیت صحیح، میزان توجه به ساحت های تربیتی اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری را در کتاب عربی پایه هشتم بررسی می کند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که مؤلفان کم و بیش، به این دو ساحت توجه داشته اند. در ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای، مطالبی پیرامون مشاغل و تأثیرگذاری و اهمیت آنها در قالب گفتگو در متن و تمرین و در 6 مؤلفه آمده است که متربی را برای آینده و انتخاب حرفه مناسب با توانایی آماده می کند. در ساحت تربیت علمی و فناوری هم، مصداق هایی در قالب 9 مؤلفه مطرح شده که بیشتر عبارات، کارگاه ترجمه است و توجه و اهتمام بیشتر مؤلفان را در رسیدن به هدف این ساحت و پرورش تفکر و خلاقیت متربیان می طلبد.
تحلیل ساحت علمی فناوری کتاب علوم تجربی ؛ چشم اندازی نو به سند تحول
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش تحلیل بعد علمی-تکنولوژیکی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی است. اهداف تحقیق شامل توسعه تفکر انتقادی، مهارت های حل مسئله و خلاقیت در بین دانش آموزان است. این تحقیق در پی یافتن پاسخ به این سوال است که آیا کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی به نحوی طراحی شده است که بتواند با استفاده از فناوری های نوین و ابزارهای مختلف، دانش علمی را ترویج کند و دانش آموزان را به انجام تحقیق و آزمایش علمی تشویق کند؟ روش ها : در این پژوهش، برای ارزیابی ساحت علمی-فناوری در ابعاد «عملی» و «نظری-عملی»، از روش تحلیل کیفی بهره گرفته شد. شاخص های تحلیل موردنظر عبارتند از: توسعه مهارت های تفکر انتقادی، مهارت های حل مسئله، خلاقیت و نوآوری، استفاده از فناوری های نوین و فرصت تحقیق و آزمایش. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که کتاب مورد نظر بر پیشبرد دانش علمی و تقویت مهارت های تفکر نقادانه، با بهره گیری از فناوری های نوین و ابزارهای متنوع تمرکز دارد. علاوه بر این، فرصت هایی را برای دانش آموزان به منظور مشارکت فعال در پژوهش ها و آزمایش های علمی مهیا می سازد که به تعمیق درک آن ها از مفاهیم علمی کمک شایانی می کند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی با استفاده از ابزارهای متنوع، به طور مؤثری مهارت های تفکر انتقادی، حل مسئله و خلاقیت دانش آموزان را تقویت می کند. یافته های این مطالعه می تواند به بهبود محتوای آموزشی و ارتقای کیفیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی کمک کند.
دلالت های قرآنی تربیت مهدوی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
منبع:
قرآن و عترت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
49 - 85
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مشخص کردن مبانی قرآنی تربیت مهدوی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تدوین و با روش کتابخانه ای به صورت تحلیل محتوا انجام شده است. در این نوشتار، ضمن تبیین مفهوم هویت اخلاقی فرد منتظر، راهکارهای تسهیل کننده پرورش هویت اخلاقی نوجوانان در خانواده، محیط آموزشی و رسانه، مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت شکل گیری هویت اخلاقی نسل منتظر و مهدی یاور در زمینه سازی ظهور و توجه به پرورش هماهنگ سه بعد؛ شناختی، عاطفی و رفتاری در آن؛ راهکارهای تسهیل کننده شکل گیری هویت اخلاقیِ منتظر، در سطح محیطی ارائه می شود. به سبب اهمیت و نقش اساسی نظام خانواده، آموزش و پرورش و رسانه، برای به کارگیری هریک از نهاد های یادشده، برای پرورش هویت اخلاقی نسل منتظر، براساس دیدگاه روان شناسی راهکارهایی ارائه می دهد. در این پژوهش گزاره های ارزشی مربوط به تربیت مهدوی با مبنا قراردادن آیات قرآن کریم، در راستای شکل گیری جامعه اسلامی تبیین شده است.
تحلیل محتوا درس فارسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس ساحت های ششگانه تعلیم و تربیت
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
96 - 113
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب درس فارسی پنجم ابتدایی بر اساس ساحت های ششگانه تعلیم و تربیت انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود که در این پژوهش از روش تحلیل محتوای مبتنی بر سرشماری استفاده شده است. جامعه تحلیلی- پژوهشی و نمونه حاضر، کتاب درسی فارسی دوره پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1402 را شامل شد و کل جامعه آماری به شکل سرشماری واحدها (مشتمل بر جمله ها و شبه جمله ها) به عنوان نمونه تحلیل گردید. روش گردآوری داده های پژوهش کتابخانه ای بود. داده های حاصل از پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا و با کمک شاخص های توصیفی آنتروپی شانون (داده های جدول فراوانی، محاسبه بار اطلاعاتی مقوله ها و به دست آوردن ضریب اهمیت آنها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد در کتاب فارسی پایه پنجم ابتدایی در مجموع 248 مرتبه به ساحت های ششگانه تربیتی (58 مورد ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ 11 مورد از ساحت اجتماعی سیاسی؛ 79 مورد ساحت زیستی و بدنی؛ 45 مورد ساحت زیبایی-شناختی و هنری و 11 مورد ساحت علمی و فناوری) توجه شده است که از بین بیشترین میزان توجه مربوط به ساحت زیستی و بدنی و کمترین میزان مربوط به ساحت علمی و فناورانه و اجتماعی و سیاسی بوده است. همچنین ضریب اهمیت و توجه به ساحت ششگانه در این پژوهش دارای مقدار بار اطلاعاتی 88/3 و ضریب اهمیت 28/0 است؛ بنابراین در کل می توان گفت در محتوای کتاب فارسی پایه پنجم توجه به ساحت ششگانه تعلیم و تربیت در سطح ضعیف ارزیابی می شود.
تبیین تحلیلی مؤلفه های تربیت دینی از منظر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، بررسی و تبیین تحلیلی مؤلفه های تربیت دینی از منظر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود. روش: روش مورد استفاده، کیفی تحلیلی و روش تحلیل محتوا بود. تعریف و تبیین تربیت دینی و حدود و ثغور آن و تبیین مؤلفه های تربیت دینی در سند مذکور معرفی و مؤلفه ها در 10 مقوله ارائه شد. یافته ها: مؤلفه های معرفت و دانایی، اعتقادی و فکری، انگیزه درونی، احساس دینی، تجربه درونی، گرایش فطری، التزام درونی، عمل، توانمندی دینی و اراده و اختیار، از دیدگاه نویسندگان و منابع معتبر دینی و مقالات مرتبط و در مرحله دوم از منظر سند و مبانی نظری تحول بنیادین، مطرح و جایگاه و نقش تربیت دینی از منظر زیرنظامهای اصلی در سند بررسی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد در سند تحول به مقوله تربیت دینی به صورت ویژه پرداخته شده و ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، به عنوان زیربنای سایر ساحتها مطرح شده و نسبت به هر 10 مؤلفه، در سند تحول بنیادین و مبانی نظری آن توجه ویژه صورت گرفته است. همچنین در بررسی زیرنظامهای اصلی، جنبه های قابل توجهی از تربیت دینی نمایان شد
طراحی چارچوب مفهومی ساده سازی در مدرسه صالح (مدرسه مورد انتظار در گام دوم انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۳)
1005 - 1024
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین ساده سازی در مدرسه صالح انجام شد . روش: در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد و 11 نفر از متخصصان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیم ساختاریافته بود. برای اطمینان از اعتبار داده ها از روش هایی مانند بررسی مداوم داده ها، تحلیل هم زمان، بازخورد به مصاحبه شوندگان و بازنگری ناظری استفاده گردید. یافته ها: بعد از رفت وبرگشت هایی که میان داده ها، مفاهیم و مقوله ها صورت گرفت، مشخص شد که 2 مقوله ی ارتباط تجربیات مدرسه با تجربیات واقعی حیات طیبه و پرهیز از آموزش تصنعی و غیر واقعی به عنوان ابعاد، 3 مقوله ی پرهیز از آموزش یک طرفه، پرهیز از حافظه محوری و انتقال اطلاعات، پرهیز از عدم توجه به تفکرات معنادار و عمیق به عنوان ملاک های بعد پرهیز از آموزش تصنعی و غیر واقعی و 4 مقوله ی اولیه تناسب تجربیات مدرسه با زندگی واقعی، یادگیری موقعیتی و مساله محور، همراهی کار و دانش و پرورش مهارت های زندگی واقعی به عنوان ملاک های بعد ارتباط تجربیات مدرسه با تجربیات واقعی حیات طیبه خود را در داده ها نمایان می سازد. نتیجه گیری: متصدیان آموزش و پرورش می توانند برای تحقق ساده سازی در مدارس، نتایج این تحقیق را مبنای کار خود قرار دهند.
بررسی پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
289 - 298
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین بود.روش شناسی: پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه بخش کیفی مدیران، مسئولان و خبرگان آموزش وپرورش و مدارس پیشرو مانند صالح، پژوهش و سبز شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 20 از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. جامعه بخش کمی مدیران و معاونان مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 291 از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 بدست آمد. همچنین، ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 97/0 بدست آمد. داده ها با روش های کدگذاری در نرم افزار MAXQDA و تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج کدگذاری نشان داد که پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین دارای 31 شاخص در دو بعد مدرسه توانمندساز (با سه مولفه آموزش موثر، فرهنگ کارآمد و نظام پایش) و یادگیری خودراهبر (با دو مولفه آگاهی و راهبردهای یادگیری) بود. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نیز حاکی از بار عاملی بالاتر از 40/0 برای همه گویه ها و وجود دو بعد و پنج مولفه مذکور بود. علاوه بر آن، مدل برازش مناسبی داشت و همه گویه ها بر مولفه های مربوطه اثر معناداری داشتند (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده، برای بهبود وضعیت مدارس و ارتقای مدارس تراز می توان از طریق بهبود مدرسه توانمندساز و یادگیری خودراهبر با توجه به مولفه های شناسایی شده برای آنها اقدام کرد.
تدوین الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس سند تحول بنیادین آموزش وپرورش وبرنامه درسی ملی در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
166 - 177
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت سندهای تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در برنامه های آموزش وپرورش، پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی در آموزش وپرورش ایران انجام شد.روش شناسی: این مطالعه کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش دو سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در آموزش وپرورش ایران بودند که تمام جمله ها و پاراگراف ها آنها به روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مرور کامل هر دو سند مذکور و ثبت جمله ها و پاراگراف های مرتبط با رهبری مبتنی بر ارزش استفاده شد که روایی محتوایی با نظر 15 نفر از خبرگان و متخصصان تایید و پایایی آنها از طریق ضریب توافق بین دو کدگذار 77/0 بدست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که سند تحول بنیادین دارای 227 شاخص در دو مقوله فرایندها و رسالت ها بود؛ به طوری که مقوله فرایندها شامل دو زیرمقوله فرایندهای ساختاری رهبری (با سه مفهوم راهبردهای سازمان محور، راهبردهای خانواده محور و راهبردهای مدرسه محور) و فرایندهای محتوایی رهبری (با یک مفهوم راهبردهای تربیت محور) و مقوله رسالت ها شامل چهار زیرمقوله رسالت هایی درباره معلمان، دانش آموزان و فرهنگیان، فضاهای تربیتی، ساحت های ارزشی- تربیتی و ساحت های فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی بودند. دیگر یافته ها نشان داد که سند برنامه درسی ملی دارای 322 شاخص در چهار مقوله اصول، راهبردها، عناصر و شاخص ها بود؛ به طوری که مقوله اصول شامل سه زیرمقوله ارزش های حاکم بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و تربیتی، ارزش های حاکم بر انتخاب راهبردهای یاددهی و یادگیری و ارزش های ناظر بر برنامه های درسی و تربیتی، مقوله راهبردها شامل دو زیرمقوله راهبردهای تولید و اجرای برنامه ها و راهبرد مرکزی فطرت گرایی توحیدی، مقوله عناصر شامل پنج زیرمقوله تعقل، ایمان، علم، عمل و اخلاق و مقوله شاخص ها شامل شش زیرمقوله ارزش های دینی و ملی تربیت نسل، ارزش های اخلاقی تربیت نسل، برنامه های ارزشی تربیت نسل، الگوی هدف گذاری در تربیت نسل، اهداف کلی برنامه های درسی و تربیتی در تربیت نسل ارزشی و تحقق اهداف برنامه درسی و تربیتی در تربیت نسل ارزشی بودند. در نهایت، الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس هر دو سند سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به دو الگوی رهبری مبتنی بر ارزش طبق سندهای تحول بنیادین و برنامه درسی ملی، متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش می توانند از آنها بهره برداری کنند که برای این منظور بهبود مقوله ها و زیرمقوله ها ضروری است.
طراحی الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
218 - 229
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت جامعه پذیری دانش آموزان در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش سند تحول بنیادین نظام تعلیم وتربیت و خبرگان نظام تعلیم وتربیت و مدیریت آموزشی استان بوشهر در سال 1399 بودند. علاوه بر سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت، نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 16 نفر بدست آمد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با کمک مرور اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین سه کدگذار 88/0 بدست آمد و با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که برای جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی 48 شاخص، 9 مولفه و 2 بعد استخراج شد. بعد درون فردی شامل چهار مولفه ارتباطات و تعامل، خلاقیت و مهارت، نگرش و خانواده و بعد محیطی شامل پنج مولفه مدرسه، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارزشی و فرهنگی بود. در نهایت، با توجه به ابعاد و مولفه ها، نظام بازخورد و اصلاح، فلسفه و اهداف، مراحل اجرایی الگو و سازوکار اجرایی الگو، الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزی جهت بهبود جامعه پذیری دانش آموزان از طریق الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ضروری می باشد.