مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سند تحول بنیادین
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائة تبیینی از محدودیت فلسفة تربیت در جمهوری اسلامی ایران در رویارویی با مسئلة ربط است. نخست از طریق تحلیل فلسفة وجودی سند تحول بنیادین و قرار گرفتن درون یک موقعیت مسئله دار، مسئلة ربط و محدودیت الگوهای نظری برای هدایت عمل عاملان تربیت برجسته می شود؛ سپس از دیدگاه های عملی برای صورتبندی دوباره و روشن کردن ابعاد نااندیشیدة این مسئله کمک می گیرد تا نشان دهد یکی از گونه های ممکن و مغفول ناسازگاری در کمین سند است. یافته ها نشان می دهد ایجاد «تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت» مستلزم تحول نگرش ما به تکالیف و مأموریتهای فلسفة تربیت در جمهوری اسلامی ایران است. در نتیجه گیری به خلأ های ناشی از نبودن رویکرد عملی برای غلبه بر مسئلة ربط و ایجاد «تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت» اشاره، و بر ضرورت در پیش گرفتن رویکرد عملی با نظر به محدودیت و نابسندگی رویکرد نظری کنونی تأکید می شود.
تحلیل و نقد نظری و روش شناختی اسناد تحول بنیادین آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، تحلیل و شناسایی رویکردهای روش شناختی، مفهوم شناختی و ساختاری حاکم بر اسناد تحول بنیادین سیستم آموزش وپرورش ایران می باشد. به منظور دستیابی به این هدف، از روش تحلیل مضمون با رویکرد کیفی بهره گرفته شد. به منظور گردآوری داده ها و شناسایی مضامین، مبانی نظری سند تحول، سند بنیادین و برنامه درسی ملی موردبررسی قرار گرفتند و مفاهیم و مضامین آن شناسایی و کدگذاری شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، اسناد سه گانه تحول بنیادین شامل سه مفهوم سازمان دهنده: مفهوم شناختی، روش شناختی و ساختاری برنامه درسی ملی با سی وسه مضمون پایه می باشند. یافته ها نشان داد که اسناد تحول بنیادین (یعنی مبانی نظری سند تحول، سند تحول و برنامه درسی ملی)، از نظر انسجام مفهوم شناختی، روش شناختی و ساختاری فاقد ارتباط و سنخیت مضامینی هستند.
مطالعه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اسلامی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اسلامی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. پژوهش از نوع ترکیبی اکتشافی طبقه ای و تهیه شده با هر دو روش کمی و کیفی است. جامعه آماری پژوهش نیز مجموعه آیات و روایات و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. مؤلفه های سرمایه اجتماعی در بخش کیفی، با روش تحلیل متن قیاسی استقرایی و در قالب مدل سه بعدی شناختی، رابطه ای و ساختاری از پژوهش های پیشین و منابع اسلامی (آیات و روایات)، احصاء و زیر مؤلفه های هر یک استخراج شده است. در بخش کمی نیز از چارچوب تحلیل محتوای کرایپندروف (2004)، برای تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از نظر میزان توجه سند به مؤلفه های سرمایه اجتماعی اسلامی استفاده شده است؛ بدین منظور با تخصیص کد به هر مقوله استخراج شده در بخش کیفی و تحلیل محتوا، فراوانی های هر مقوله در هفت فصل سند به صورت تمام شماری، ثبت شده است. بر اساس یافته های پژوهش، وجود رهبری اسلامی در رأس امور و رابطه داشتن اعضای جامعه و سازمان بر مبنای اخوت برای تقویت بعد ساختاری سرمایه اجتماعی اسلامی در سازمان و جامعه، ضروری به نظر می رسد. عنصر محوری در بعد شناختی، مسئله اعتماد است که هم باید میان رهبر و اعضاء و هم میان اعضای جامعه تعمیق داده شود. همچنین برای تحکیم بعد رابطه ای، بر تقویت هنجارهای دینی و حذف ناهنجاری ها که در اصطلاح دینی «معروف» و «منکر» نامیده می شود، تأکید شده است. یافته های مطالعه در بخش کمی نیز حاکی از آن است که در سند تحول، 49% به بعد ساختاری، 22% به بعد شناختی و 29% به بعد رابطه ای پرداخته شده است.
مشکلات اجرایی سند تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش (یک مطالعه فرا تحلیلی)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر باهدف بررسی مشکلات اجرایی شدن، سند تحول بنیادین در نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران و شناخت چالش های آن انجام شده است. در این پژوهش از طریق روش فرا تحلیلی کیفی، به جمع آوری مقالات و پژوهش های مرتبط با سند آموزش و پرورش، تحلیل پژوهش های استخراج شده، استخراج داده های مورد نظر، طبقه بندی اطلاعات و داده های استخراجی و تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط پرداخته شد. محقق در گام اول به توصیف سند ملی آموزش و پرورش پرداخت و در ادامه تحلیل مشخصات و مؤلفه های آن و در نتایج کمی و کیفی تحقیقات مرتبط با سند به صورت طبقه بندی شده در کنار هم ذکر گردید و در نهایت یافته های پژوهش از درون آن استخراج گردید. بر اساس نتایج پژوهش، سند ملی آموزش و پرورش با چالش های درونی و بیرونی درگیرد و می توان به برخی از این چالش هم چون عدم رعایت ضعف در تحلیل محیطی و تبیین وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب، عدم توجه کامل تفاوت های فرهنگی، ضعف در نگاه عدم تصدی گری و تمرکززدایی در نظام تعلیم و تربیت و تأثیر دوسویه آن بر نظام تعلیم و تربیت کشور، مشارکت عموم، تأثیر تحولات سیاسی و دولتی بر تحول بنیادین آموزش و پرورش، تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر مسیر تحول بنیادین آموزش و پرورش و تأثیر تحولات اقتصادی بر تحول آموزش و پرورش نام برد. نتایج نشان داده است آموزش و پرورش که متکی صرف به درآمدهای دولتی باشد، تحولات و بحران های اقتصادی بر چشم انداز و مسیر توسعه آن تاثیر گذار خواهدبود. در بررسی صورت گرفته، مشخص شده است علاوه بر آنکه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، به این موضوع به طور کامل نپرداخته، در خصوص آن جهت گیری و سیاست راهبردی گویایی را در پیش نگرفته است
تبیین سیره ی تربیتی امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین سیره تربیتی امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه است. برای تبیین بهتر این سیره، باید آن را در ابعاد مختلف تربیتی مورد بررسی قرار داد و از آنجا که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان سندی بالادستی در نظام تعلیم و تربیت کشور، تقسیم بندی جامعی از ابعاد تربیت آدمی نموده است، لذا سیره تربیتی امام سجاد(ع) بر اساس ابعاد این سند مورد تبیین قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی و به صورت تحلیل محتوای کیفی بوده، بدین صورت که ابتدا مؤلفه های سند تحول بنیادین در هریک از ساحت های شش گانه تربیتی مورد استخراج قرار گرفته و پس از اعتباربخشی توسط تعدادی از صاحب نظران، متن کامل صحیفه سجادیه با توجه به مؤلفه های ساحت های شش گانه تربیتی مورد تحلیل قرار گرفته و با استخراج مصادیق مرتبط با آنها، سیره تربیتی امام سجاد(ع) تبیین گردید. یافته ها حاکی از آن است که امام سجاد(ع) به تمام ساحت های تربیت آدمی(اعتقادی، عبادی و اخلاقی- اجتماعی و سیاسی- زیستی و بدنی- اقتصادی و حرفه ای- زیبایی شناختی و هنری- علمی و فناورانه) توجه داشته اند و از همین رو می توان سیره ی تربیتی ایشان را به عنوان اسوه ای حسنه، نه تنها در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور بلکه در هویت بخشی به سبک زندگی افراد جامعه، به شمار آورد.
بررسی جایگاه حیات طیبه در سند تحول بنیادین و تبیین راهکارهای تحقق آن در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی جایگاه حیات طیبه در سند تحول بنیادین تعلیم وتربیت ایران و تبیین راهکارهای تحقق آن در آموزش وپرورش است. سؤالات پژوهش عبارتند از: ۱. جایگاه حیات طیبه به عنوان وسیله تحقق هدف های تربیتی در مبانی نظری سند تحول بنیادین تعلیم وتربیت ایران چیست؟ ۲.راهکارهای تحقق حیات طیبه درآموزش وپرورش ایران باتوجه به نقش عناصر مختلف نظام آموزشی چیست؟ ۳. اهمیت نقش های مختلف عناصر نظام تعلیم وتربیت در تحقق حیات طیبه باتوجه به نظر متخصصان چیست؟ برای پاسخگویی به سؤالات فوق از روش تحلیل محتوا و اسنادی استفاده شده است. یافته های سؤال اول پژوهش بیانگر آن است که فراوانی واژه حیات طیبه و جامعه صالح در فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران (۲۰۸ مرتبه )، فراوانی واژه حیات طیبه در فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران (۷۵ مرتبه) و فراوانی واژه حیات طیبه در رهنامه نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران (۵۱ مرتبه) است که دلالت بر اهمیت جایگاه حیات طیبه در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش ایران دارد. در پاسخ به سؤال دوم پژوهش، راهکارهایی نظیر توجه به انتخاب و تربیت معلمان شایسته، ایجاد فضای تعاملی میان مربیان و متربیان، ایجاد هماهنگی بین عوامل مختلف نظام تربیتی برای دستیابی به اهداف و..... در ارتباط با نقش عناصر مختلف نظام تعلیم وتربیت در تحقق حیات طیبه ذکر شد. نتایج سؤال سوم پژوهش نیز نشان داد باتوجه به نظرات متخصصان؛ معلم، نهاد خانواده، محتوای برنامه های درسی، فعالیت های پرورشی و مدیران آموزشی به ترتیب به عنوان عناصر نظام تعلیم وتربیت در فراهم آوردن تحقق حیات طیبه نقش دارند. باتوجه به نتایج حاصله می توان اذعان نمود انتخاب حیات طیبه و ایجاد آمادگی در متربیان برای تحقق آن به عنوان هدف غایی فعالیت های تربیتی، مفهومی جامع است که دستیابی به این هدف غایی و کلی در گرو هماهنگی و نقش آفرینی همه نهادهای جامعه و عناصر مختلف نظام تعلیم وتربیت است.
بررسی باورهای هستی شناختی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی و کتاب های درسی هدیه های آسمان براساس مؤلفه های مبانی هستی شناسی در سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
231 - 258
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه دانش آموزان پایه چهارم در باب شناخت خداوند و عالم هستی بر اساس مبانی هستی شناسی مندرج در مبانی نظری سند تحول بنیادین (ملهم از نظریه ملاصدرا) و همچنین بررسی کتاب هدیه های آسمان پایه دوم تا چهارم از نظر همسویی با این مبانی است. جامعه آماری شامل کتاب مبانی نظری تحول بنیادین، چاپ 2018 ، کتاب های هدیه های آسمان پایه دوم تا چهارم و نیز از بین دانش آموزان پایه چهارم دختر در منطقه 20 تهران، 25 نفر به صورت تصادفی خوشه ای از بین مدارس غیر انتفاعی و دولتی انتخاب شدند. روش پژوهش، کیفی است که با استفاده از پدیدارشناسی و تحلیل مضمون انجام شده است. در تحلیل محتوا برای استخراج مؤلفه ها و کدگذاری از تحلیل مضمون (تم) و برای تحلیل داده های حاصل از تحلیل محتوا از روش آنتروپی شانون استفاده شد. نتایج نشان داد؛ همسویی در باور دانش آموزان در باب هستی شناسی و مؤلفه های این بخش از سند تحول بنیادین وجود دارد. همچنین ضریب اهمیت روش آنتروپی شانون نشان داد آشنایی با صفات خداوند با 55 صدم ، نحوه ارتباط با خداوند 24 صدم و اشاره به نعمت های خداوند با 20 صدم به ترتیب بیشترین و کمترین میزان اهمیت را در کتاب های هدیه های آسمان داشته است که نیازمند بررسی بیشتر برای ارتباط مستحکم بین صفات بی شمار خداوند و ذکر نعمت های همسو با این صفات از نگاه عینی گراییِ همراه با تفکر و تعقل محوری است تا زمینه پرورش خلاقیت از کودکی فراهم شود.
طراحی و روان سنجی پرسشنامه مدرسه اثربخش با معیارهای فرهنگی جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ای متناسب با معیارهای فرهنگی جامعه ایرانی، سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی برای مدارس اثر بخش انجام شده است. این مطالعه یک پژوهش روش شناختی است که جامعه آماری آن شامل استادان گروه علوم تربیتی شمال غرب کشور از چهار استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و زنجان است. در مرحله اول این پژوهش با استفاده از مبانی نظری و تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور ابعاد و مولفه های مدارس اثربخش استخراج شده و در مرحله دوم گویه های پرسشنامه با توجه به مولفه های مستخرج تدوین گردید. در مرحله سوم ویژگی های روان سنجی پرسشنامه با بهره گیری از روایی صوری، روایی محتوا، همسانی درونی و ثبات، مورد بررسی قرارگرفت. بر اساس نتایج حاصل از مرحله اول و دوم ، پرسشنامه اولیه در اختیار اعضا گروه پانل قرار داده شده و روایی صوری و محتوایی به صورت کمی و کیفی بررسی شد که مقادیر CVR و CVI ، 65/0 و 84/0 به دست آمد و بعد از اصلاحات این مقادیر به 75/0 و91/0 افزایش یافت. همسانی درونی سوالات (آلفای کرونباخ 982/0) و ثبات آزمون با استفاده از ضریب همبستگی درون طبقه ای به روش آزمون-بازآزمون از طریق پاسخگویی 60 نفر از گروه هدف به پرسشنامه 931/0 به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد که پرسشنامه طراحی شده از روایی وپایایی لازم برخوردار بوده و می تواند ابزار مناسبی برای سنجش اثربخشی مدارس یا تدوین الگو برا ی مدارس اثربخش باشد.
بررسی تطبیقی رویکرد سند ۲۰۳۰ و سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایران به عدالت آموزشی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۵
171 - 198
حوزه های تخصصی:
در قرن اخیر، یکی از مهم ترین آرمان های جوامع در بحث آموزش، نیل به عدالت آموزشی می باشد. با توسعه نقش زنان در فعالیت های اجتماعی، جنس و جنسیت به چالش برانگیزترین زمینه عدالت آموزشی بدل شده است. در نظام حقوقی ایران، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایران و در عرصه بین المللی سند 2030، اسناد شاخص در بحث عدالت آموزشی می باشند. در تحقیق پیش رو، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی است و منابع گردآوری شده به روش فیش برداری دسته بندی می شود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، روش تحلیلی می باشد. دو سند موضوع تحقیق، دارای نقاط اشتراک و افتراق می باشند. نقطه اشتراک اسناد مربوط به شأن و منزلت انسان هاست. در این خصوص هر دو سند، منزلتی یکسان برای جنس زن و مرد قایل می باشند. نقطه افتراق اسناد مربوط به معنایی است که هر یک از این اسناد از عدالت و آموزش در نظر دارند. سند 2030 از عدالت معنایی مرادف با برابری برداشت می نماید و عدالت جنسیتی را در برابری جنسیتی در امر آموزش تعریف می کند. سند تحول بنیادین معتقد به توزیع آموزش متناسب با نیازها و نقش های هر یک از دو جنس است. ابهام سند بنیادین در تبیین نیازها و نقش های هر جنس بزرگترین نقطه ضعف این سند به حساب می آید.
آموزش و پرورش فراگیر مبتنی بر تنظیم استعدادهای برتر و خوب و متوسط(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از نگاه اسلام، حکمت آموزی و تزکیه روان، دو سربرگ حیاتی و فراگیر اهداف آموزشی-تربیتی به شمار می رود؛ به گونه ای که بدون نیل به این مهم، رسالت اصلی تعلیم و تربیت انجام نخواهد پذیرفت. رویکرد عادلانه و حکمت آمیز به این دو وظیفه برجسته ایجاب می کند که تفکیک استعدادها و برتری دادن برخی بر برخی دیگر در بهره وری از دانش و تزکیه روان، مسیر طبیعی خود را به تدریج طی کند؛ نه اینکه از ابتدا بر نظام آموزش و پرورش تحمیل گردد. طرح حاضر، ضمن بازنگری در نظام چندالگویی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، درصدد ارائه الگویی از آموزش و پرورش با تنظیم استعدادهای برتر، خوب و متوسط می باشد. در این طرح، چیستی و چرایی و چگونگی تنظیم و هم افزایی استعداد فراگیران، اعم از متوسط، خوب و برتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. هدف اساسی از بیان چنین مطالبی این است که با رویکرد نقد و بررسی وضعیت موجود آموزش و پرورش بتوان زمینه را برای ایجاد تحولی مقتضی در محتوا و روش و ساختار آموزش و پرورش به منظور رسیدن به وضع مطلوب آن گونه که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انعکاس یافته است فراهم آورد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است که ضمن توصیف و تجزیه و تحلیل وضعیت جاری الگوهای چندگانه آموزش و پرورش، بر طراحی الگوی آموزش و پرورش فراگیر به مثابه الگوی برتر در مقایسه با سایر الگوهای آموزش و پرورش تأکید می ورزد.
بررسی جایگاه هویت دینی و انقلابی در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل جایگاه مؤلفه های هویت دینی و انقلابی در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه پژوهشی شامل متن سند تحول بنیادین آموزش وپرورش است که باتوجه به ماهیت پژوهش و محدودیت جامعه پژوهشی از نمونه گیری صرف نظر و کل جامعه پژوهشی بررسی شده است. ابزار اندازه گیری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و شیوه پردازش داده ها براساس روش آنتروپی شانون بوده است. عمده ترین یافته های پژوهش بیانگر این است که در سند تحول درمجموع 292 مرتبه به مؤلفه های هویت دینی و 140 مرتبه به مؤلفه های هویت انقلابی توجه شده است. در حوزه هویت دینی، به مؤلفه های «سیاسی» و «اعتقادی توحید» به ترتیب با ضریب اهمیت 201/ و 162/، بیشترین توجه شده و به مؤلفه های «تاریخی»و «اعتقادی عدل» هیچ توجهی نشده است. در حوزه هویت انقلابی، به مؤلفه های «تعهد به حفظ نظام جمهوری اسلامی» و«مبارزه با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم» و «مبارزه با تحجر و التقاط» به ترتیب با ضریب اهمیت 155/،125/ و 125/ بیشترین توجه و به مؤلفه های «بسیج» با ضریب اهمیت 05/ و «آگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی» (بدون مورد)، کم ترین توجه شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش توجه متعادل و متوازنی به مؤلفه های هویت دینی و انقلابی نشده است.
واکاوی معیارهای شایستگی مدیران ستادی آموزش و پرورش در تراز زیر نظام راهبری و مدیریت: گزارش یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیران ستادی آموزش و پرورش نقش کلیدی در سیاستگذاری، خطمشی گذاری، برنامهریزی کلان، و نظارت بر عملکرد دستگاه آموزش و پرورش ایفا می نمایند به همین دلیل انتخاب این دسته از مدیران از حساسیت ویژهای برخوردار است. با عنایت به تأکید سند تحول بنیادین مبنی گزینش مدیران در سطوح مختلف بر اساس شایستهسالاری در راهکار 22- 6 "زیرنظام راهبری و مدیریت"، این مقاله به شناسایی معیارهای شایستگی مدیران ستادی آموزش و پرورش در تراز این زیرنظام و از دیدگاه تدوین کنندگان سند تحول بنیادین و متخصصان این حوزه می پردازد. با توجه به ماهیت پرسش و هدف این پژوهش، رویکرد آن کیفی و با روش نظریه برخاسته از داده ها و طرح ساختارگرای چارمرز انجام شده است. داده های موردنیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبههای نیمه ساخت یافته و به روش نمونه گیری هدفمند با 22 نفر متخصص شامل نه نفر از تدوینکنندگان سند تحول بنیادین، هفت نفر از کارشناسان و مجریان زیرنظام راهبری و مدیریت و شش نفر از اعضای هیئتعلمی رشته مدیریت آموزشی گردآوری گردید. متن مصاحبهها که شامل 35 ساعت مصاحبه عمیق و انفرادی با جامعه پژوهش بودند، پیادهسازی و با روش تحلیل مضمون (تم) تحلیل شدند. در مجموع 63 شایستگی به عنوان شایستگیهای موردنیاز برای مدیران ستادی آموزش و پرورش شناسایی، که در قالب 17 زیر مقوله و شش مقوله اصلی یعنی ارزشها و نگرشها، مهارتها و توانمندیهای مدیریتی، ویژگیهای شخصیتی، دانش و مهارت شخصی، دانش و مهارت سازمانی، نظارت و کنترل و نهایتاً در دو بعد تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
راهکارهای اجرایی مناسب نظام تامین، تربیت و توسعه حرفه ای معلمان مبتنی بر سند تحول بنیادین از نظر معلمان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای اجرایی مناسب نظام تامین، تربیت و توسعه حرفه ای معلمان مبتنی بر سند تحول بنیادین از نظر معلمان و به روش توصیفی – تحلیلی انجام شد. کلیه معلمان مقطع ابتدایی منطقه 1 شهر کرج (مدارس دولتی) به تعداد 780 جامعه آماری تحقیق را تشکیل دادند از جامعه مورد نظر با بهره گیری از فرمول کوکران حجم نمونه 257 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته 20 گویه ای استفاده شد که روایی آن بصورت صوری و محتوایی توسط اساتید متخصص تایید شده و ضریب آلفای کرونباخ جهت تایید پایایی 81/0 بدست آمد. نتایج بررسی و آزمون های انجام شده با نرم افزار spss و تی تک نمونه ای نشان داد که راهکارهای اجرایی مناسب نظام تامین، تربیت و توسعه حرفه ای مبتنی بر سند تحول بنیادین از نظر معلمان شرکت کننده در آزمون درحد قابل قبول و مطلوبی است. همچنین در مورد زیر مقیاس های آزمون نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد میزان راهکارهای اجرایی مناسب نظام تامین حرفه ای معلمان شرکت کننده در آزمون در حد قابل قبول و مطلوبی است.
تحلیل محتوای کیفی کتاب های فارسی دوره ابتدایی از منظر ارزش های اجتماعی سند تحول آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۲۷۴
75-86
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی کتاب های فارسی دوره ابتدایی از منظر ارزش های اجتماعی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می باشد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی، و به صورت توصیفی تحلیلی است و از میان روش های کیفی، این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی صورت می پذیرد. پس از بررسی و تهیه سیاهه ارزش های اجتماعی از سند تحول با پایی 11/94 درصد، اهداف، متن، تصاویر، پرسش و تمارین کتاب های فارسی اول و ششم ابتدایی که به صورت هدفمند از میان کتاب های فارسی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت شناسایی و توصیف ارزش های اجتماعی و مفاهیم مرتبط با آنها کتاب های فوق الذکر مورد تحلیل محتوا قرار گرفت؛ تا علاوه بر توصیف برخی از مزایا و کاستی ها در رابطه با ارزش های اجتماعی سند تحول، پیشنهاداتی جهت بهبود این کتاب ها ارائه کنیم. با بررسی کتاب های فارسی، این نتیجه به دست آمد که در این متون درسی به ارزش ایثار و وطن دوستی، توجه شایسته ای شده است و ارزش هایی مانند امانت داری، انصاف در روابط با دیگران، تولی و تبری، خدمت به محرومین، عدالت و کارآمدی اجتماعی به هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفته اند و برخلاف انتظار پرداختن به ارزش ها در پایه اول بیش از پایه ششم بوده است.
شناسایی عوامل اثرگذار بر شایسته گزینی مدیران مدارس در تراز زیرنظام راهبری و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
245 - 218
حوزه های تخصصی:
در راهکار 6-22 زیرنظام راهبری و مدیریتِ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بر گزینش مدیران در سطوح مختلف بر اساس شایسته سالاری تأکید گردیده است، به همین منظور، در پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی- گرندد تئوری ساختارگرا، به شناسایی و تعریف شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد شایستگی مدیران (صف) مدارس پرداخته شده است. در این راستا، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با تعداد 22 نفر از خبرگان شامل سه گروه؛ تدوین کنندگان سند تحول بنیادین، کارشناسان اجرای زیرنظام راهبری و مدیریت و اعضای هیئت علمی رشته مدیریت آموزشی در دانشگاه ها صورت پذیرفت. سپس برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. روایی یافته های پژوهش با استفاده از سه روشِ بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع داده ها و نیز تحلیل موارد منفی/ مخالف تأیید گردید. همچنین، به منظور سنجش پایایی کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و توافق درون موضوعی استفاده شد. پس از مرور و سازماندهی متون مصاحبه ها، با رویکردی استقرایی، کدها یا مفاهیم اولیه شناسایی و در ادامه کدهای مشابه در طبقه هایی خاص قرار گرفتند. به نحوی که با شناسایی 80 شاخص و دسته بندی آنها ذیل 17 زیرمؤلفه و سپس 6 مؤلفه اصلی شاملِ: ارزش ها و نگرش ها؛ مهارت ها و توانمندی های مدیریتی؛ ویژگی های شخصیتی؛ دانش و مهارت شخصی؛ دانش و مهارت سازمانی؛ نظارت و کنترل، نهایتاً با طبقه بندی کلی کدهای به دست آمده، شایستگی های موردنیاز مدیران مدارس در دو بُعد تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
برنامه درسی تربیت معلم دوره ابتدایی: ارائه الگویی همسو با سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
47 - 74
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت معلم دوره ابتدایی، همسو با سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش، با روش پژوهش هنجاری و از طریق تحلیل محتوای کیفی داده ها انجام یافته است. بدین منظور، پیشینه نظری و پژوهشی مبانی برنامه درسی تربیت معلم، با توجه به هدف اصلی پژوهش، متون سند و مبانی نظری تحول بنیادین، مطالعه و مفاهیم مرتبط با تربیت استخراج و مقوله بندی شد. مرحله نخست، به تنظیم اصول برنامه درسی تربیت معلم اختصاص داشت. سپس جهت تبیین این اصول برای تربیت معلم دوره ابتدایی با 6 نفر از نویسندگان مبانی نظری تحول بنیادین و سند، و 14 نفر از صاحب نظران تعلیم و تربیت مصاحبه شد. دستاورد این مطالعه و مصاحبه، معرفی 5 اصل است: اصل آزادی خردمندانه، تدریج و تعالی مرتبتی، سندیت و مرجعیت مربیان، کسب شایستگی ها و رویارویی و تجربه. در نهایت، مؤلفه های برنامه درسی تربیت معلم دوره ابتدایی- شامل غایت اصلی، اهداف، محتوا، روش، نقش استاد، ارزشیابی، جو، زمان، مکان و حفظ، ارتقا و بازنگری برنامه- تعیین گردید، سپس بر اساس رویکرد تربیت معلم شایسته، شایستگی های مورد نظر برای تربیت معلم دوره ابتدایی در قالب یک الگو طراحی شد.
تحلیل محتوای شاخص های سند تحول بنیادین در کتب درسی (بررسی موردی درس پنجم کتاب عربی پایه نهم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با تصویب سند تحوّل بنیادین و برنامه درسی ملّی و راهنمای برنامه درسی عربی که نقشه راه برای تالیف کتب درسی عربی است، شاهد تغییرات گسترده در محتوای کتاب های درسی عربی جدید التالیف هستیم. مهم ترین هدف این تحقیق این است که نشان دهد شاخص های سند تحول بنیادین به چه شکل خود را در درس پنجم کتاب عربی پایه نهم نشان داده است. این پژوهش با اتخاذ یک هدف توصیفی با استفاده از روش شناسی کمّی و استفاده از روش تحلیل محتوا با انتخاب کتاب عربی پایه نهم به عنوان نمونه انجام شده است. با بررسی که از درس پنجم کتاب عربی پایه نهم صورت گرفت نتایج نشان داد که از منظر سند تحول بنیادین، بیشترین توجه، معطوف به ساحت عبادی و اخلاقی بوده است همچنین نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که این درس تا حد زیادی در اجرای رویکرد متن محور موفق بوده است.
دیدگاه معلمان و مدیران درباره امکان عملیاتی سازی سند تحول بنیادین در کلاس درس و مدرسه ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، امکان سنجی عملیاتی سازی سند تحول بنیادین در کلاس درس و مدرسه از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر یزد است. برای تحقق این هدف به روش توصیفی پیمایشی، دیدگاه معلمان در پنج بعد رسانه، محتوا، تدریس، زمان و انگیزه و دیدگاه کلی مدیران بررسی شد. جامعه آماری شامل دو گروه معلمان و مدیران است که 459 معلم و 186مدیر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس جدول مورگان - کرجسی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، دو پرسشنامه محقق ساخته است که پایایی پرسشنامه معلمان و مدیران، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب، 0/976 و 0/953 و در سطح مطلوب است. برای بررسی روایی ابزارها از روش روایی محتوایی با بهره گیری از سند تحول بنیادین و نظرسنجی از متخصصان و اساتید دانشگاه (روایی صوری) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t برای یک نمونه، آزمون t دو نمونه مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از نظر هر دو گروه معلمان و مدیران، ابعاد محتوا، تدریس و زمان سند تحول بنیادین در کلاس های درس و مدارس ابتدایی یزد، قابل عملیاتی شدن است؛ اما ابعاد رسانه و انگیزه سند قابل عملیاتی شدن نیست. در نگرش معلمان، تفاوت معناداری از نظر جنسیت، دوره تدریس و تحصیلات وجود ندارد؛ ولی در نوع محل کار معلمان (دولتی، غیردولتی و بسته حمایتی) تفاوت معنادار بود. مدیران زن به طور معناداری بیش از مدیران مرد، موافق عملیاتی شدن سند تحول هستند.
ساختار وجودی انسان در قرآن و کاربرد آن در ساحات تربیتی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش فعلی با هدف کاربردی کردن ساحات تربیتی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش با تطبیق بر "نقشه انسان در قرآن" انجام گرفت تا بتوان متربیان را به اهداف نهایی ساحات تربیتی سوق داد. پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی قرآن و ساحات تربیتی در سند تحول بنیادین انجام گرفت. جامعه آماری، قرآن، تفاسیر و مجموعه پژوهش های مرتبط و سند تحول بنیادین و نمونه آماری 2470 آیه (واحد تحلیل) توصیف کننده وجود انسان از قرآن بود که با نمونه گیری هدف مند استخراج شد و با همین روش واحدهای تحلیلی توصیف گر اهداف ساحات تربیتی از سند تحول استخراج و داده های هردو به روش استقرایی تحلیل شدند. براین اساس، چهارچوب نظری از نقشه انسان در قرآن به محوریت قلب ارائه شد که واحدهای تحلیل ساحات تربیتی بر آن تطبیق یافت. نتایج نشان داد که دستیابی به اهداف هریک از ساحات تربیتی، وابسته به درنظرگرفتن تعالی، توسعه و رشد متربیان در ساختارهای وجودی مرتبط با آن در نقشه انسان در قرآن است که درقالب الگوهای مجزا ارائه شد و آن نظام معیاری کاربردی را درجهت تحقق حیات طیبه در اختیار مربیان و متربیان قرار می دهد.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی آموزش وپرورش متناسب با سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک تعاملات پیچیده نهادی، نقش حیاتی در متناسب سازی شیوه های منابع انسانی با نیازهای جامعه و رسالت فرهنگی و اجتماعی آن دارد. دراین راستا، هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل مدیریت منابع انسانی در آموزش وپرورش متناسب با سند تحول بنیادین در چهارچوب نظریه نهادگرایی جدید است. روش پژوهش ازنظر ماهیت داده ها به صورت آمیخته و شامل تحلیل محتوا، پیمایش و نظام خبره فازی و ازنظر هدف کاربردی است. نمونه آماری در بخش پیمایش شامل219 نفر از مدیران ارشد، سیاست گذاران و صاحب نظران وزارت آموزش وپرورش و در روش الگوسازی ریاضی10 نفر از خبرگان سازمانی می باشد. برای تعیین اعتبار مقیاس از تحلیل عاملی تأییدی و برای اعتبار همگرا از محاسبه همبستگی و پرسشنامه تأییدشده توسط خبرگان استفاده می شود. تأیید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های استخراجی مدل تحقیق، بیانگر آن است که برای متناسب سازی شیوه های منابع انسانی با اهداف سند تحول بنیادین، نیاز است به ترکیبات متفاوتی از مؤلفه های عقلانیت، بوم و هم شکلی در پیکربندی هریک از ابعاد مدیریت منابع انسانی آموزش وپرورش توجه شود. یافتن این ترکیبات بهینه می تواند پیاده سازی شیوه های منابع انسانی را درجهت کسب اهداف سندتحول بنیادین تسهیل نماید.