مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلج مغزی


۲۱.

بهبود تعادل ایستا از طریق تمرینات واقعیت مجازی در کودکان فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت مجازی ایکس باکس تعادل فلج مغزی همی پلاژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۴۱۸
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات حرکتی با استفاده از تمرینات واقعیت مجازی بر تعادل ایستای کودکان فلج مغزی 7 سال بهصورت در دسترس انتخاب - بود. در این مطالعه نیمهتجربی، 20 دختر فلج مغزی همیپلاژی در دامنه سنی  2 شدند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. آزمون شارپند رومبرگ برای اندازهگیری نمرات تعادل ایستا بهکار گرفته شد. گروه تجربی به مدت 4 هفته به انجام تمرینات در محیط مجازی پرداختند. گروه کنترل برنامههای درمانی معمول و تحلی ل کوواریانس تکمتغیری (MANCOVA) خود را ادامه دادند. آزمونهای تحلیل کوواریانس چندمتغیری بین دو گروه آزمایشی حداقل (P=0/ اجرا شد. نتایج حاکی از تفاوت معنادار ( 001 P < 0/ در سطح 05 (ANCOVA) در یکی از متغیرهای تعادلی (چشم باز/ چشم بسته) بود. همچنین، براساس نتایج با توجه به نمرات بالاتر تعادل ایستا در سبب بهبود تعادل ایستای آنها در مقایسه با گروه کنترل شده Xbox گروه تجربی، تمرینات واقعیت مجازی با استفاده از بود. این مطالعه شواهدی را فراهم میآورد مبنی بر اینکه تعادل ایستا در کودکان فلج مغزی قابل اصلاح است و آنها به دورههای کوتاهمدت تمرینات واقعیت مجازی پاسخ میدهند. بهنظر میرسد تمرینات واقعیت مجازی دارای کاربردهای بالینی برای تراپیستها، خانوادهها و کودکان مبتلا به فلج مغزی باشد.
۲۲.

اثربخشی آموزش مهارت های ارتقادهنده هوش هیجانی بر رشد اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی: یک پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش هیجانی رشد اجتماعی فلج مغزی پژوهش مورد منفرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۹۹
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتقا دهنده هوش هیجانی بر بهبود رشد اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی شهر اصفهان بود. روش: شرکت کنندگان این پژوهش چهار کودک مبتلابه فلج مغزی مشغول به تحصیل در مرکز گوهر دانش آموزش و پرورش شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این کودکان براساس پرونده موجود در مدرسه دارای اختلال فلج مغزی و هوش نرمال بودند. برای سنجش میزان رشد اجتماعی از مقیاس رشد اجتماعی واینلند استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شده است. در این روش پژوهشی پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 10 جلسه مداخله انفرادی، آموزش هوش هیجانی به آزمودنی ها ارائه گردید و هر چهار آزمودنی دو هفته پس از پایان مداخله به مدت دو هفته متوالی تحت موقعیت خط پایه دوم قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش طی تحلیل دیداری نمودار داده ها نشان داد که براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری مداخله مورد نظر در مورد هر چهار آزمودنی اثربخش بوده است (با PND 100 درصد برای هر چهار آزمودنی). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آموزش هوش هیجانی می تواند روابط اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی را بهبود بخشد و استفاده از این آموزش برای افراد دارای کم توانی از جمله فلج مغزی می تواند مفید باشد.
۲۳.

فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی و تنه هنگام راه رفتن با و بدون تکلیف دوگانه شناختی در بیماران مبتلا به فلج مغزی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلج مغزی تکلیف دوگانه شناختی راه رفتن فعالیت الکترومیوگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
اجرای تکلیف دوگانه باعث کاهش تعادل و اختلال در گام برداری فرد می شود. اما اثر این نوع تکلیف بر فعالیت الکتریکی عضلات افراد مبتلا به فلج مغزی ناشناخته است. از این رو هدف از مطالعه حاضر بررسی فعالیت الکترومیوگرافی عضلات اندام تحتانی و تنه بیماران مبتلا به فلج مغزی و افراد سالم هنگام راه رفتن عادی و راه رفتن با تکلیف دوگانه شناختی بود. به این منظور با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی USB2+ EMG و الکترودهای سطحی دوقطبی، شدت فعالیت عضلات راست کننده ستون مهره ای کمری ( ES )، راست رانی ( RF ) و دوسر رانی ( BF )  10 بیمار مبتلا به فلج مغزی و 10 نفر آزمودنی سالم همگن هنگام راه رفتن با و بدون تکلیف دوگانه شناختی ثبت شد . داده های به دست آمده با نرم افزار 22 SPSS و روش های آماری ANOVA ویژه داده های تکراری در سطح معناداری 05/0 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد هنگام راه رفتن با وظیفه شناختی دوگانه، شدت فعالیت عضلات L3 ، BF و RF سمت چپ و عضله L3 و BF سمت راست بیماران فلج مغزی به طور معناداری بیشتر از افراد سالم بود. الگوی تغییر شدت فعالیت الکتریکی همسان سازی شده عضلات L3 ، BF و RF در هنگام راه رفتن عادی و راه رفتن با تکلیف دوگانه شناختی در دو گروه سالم و CP متفاوت بود و بین سه عامل گروه، عضله و وظیفه حرکتی تأثیر متقابل معناداری مشاهده شد . بر اساس نتایج، وظیفه دوگانه شناختی فعالیت عضلات L3 و BF افراد فلج مغزی را بیشتر از افراد سالم افزایش می دهد که این افزایش می تواند به تلاش فرد برای حفظ وضعیت بدن و تعادل پویا در آن ها نسبت داده شود. بنابراین توجه به تکلیف دوگانه در ارزیابی و طراحی برنامه های تمرینی ویژه افراد فلج مغزی توصیه می شود.
۲۴.

اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد رضایت زناشویی خودکارآمدی فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۷۲
زمینه: مادران کودکان با فلج مغزی به دلیل وجود کودک مبتلا به فلج مغزی، مستعد فشارهای اجتماعی، اقتصادی، هیجانی و خانوادگی هستند که به کاهش رضایت زناشویی و ادراک کارآمدی آن ها منجر می شود. تحقیقات نشان داده است که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد روی آوردی حمایتی است که بر رابطه و پذیرش ارزش های فردی و خانوادگی تاکید دارد و آگاهی و پذیرش را همراه با راهبردهای تعهد و تغییر رفتار به منظور افزایش انعطاف پذیری روانشناختی به کار می گیرد که موجب افزایش رضایت زوجین و خودکارآمدی آنان گردیده است اما در زمینه انجام این مداخله بر روی مادران دارای کودک فلج مغزی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، شبه آزمایشی از نوع گروه های نابرابر است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توان بخشی معلولین جسمی حرکتی شهر کرمانشاه در سال 1399 بود. نمونه پژوهش 23 نفر از مادران داوطلب بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 نفر) و گروه گواه (13 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1997) و خودکارآمدی شرر (1982) استفاده شد. گروه آزمایشی 12 جلسه 90 دقیقه ای درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد با توجه به روی آورد هیز (2008) را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مؤثر است (0/001 ≥P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، می توان رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی را با به کارگیری درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بهبود بخشید.
۲۵.

بررسی الگوی ساختاری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری پیشرفت تحصیلی عزت نفس راهبردهای خود تنظیمی فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی الگوی ساختاری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی بود. روش: به این منظور تعداد 151دانش آموز دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی در حال تحصیل در مدارس ویژه این افراد در شهر اصفهان به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند و به مقیاس های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، راهبردهای خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و پرسشنامه جمعیت شناختی پاسخ دادند. داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اموس-23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد. همچنین این نتایج نشان داد که ضرایب تمامی مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم الگو معنادار است و راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس قادر به میانجی گری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی است. نتایج: به طور کلی این نتایج نشان می دهد که تاب آوری در دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از راه تأثیر بر عزت نفس و راهبردهای خودتنظیمی، بر پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر دارد. این نتایج می تواند تلویحات مهمی برای بهبود بخشیدن به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی در بر داشته باشد.
۲۶.

تدوین و اعتباریابی برنامه آموزشی تاب آوری ویژه مادران دارای فرزند با اختلال فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه آموزشی تاب آوری فلج مغزی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی برنامه آموزشی تاب آوری ویژه مادران دارای فرزند با اختلال فلج مغزی انجام شد. روش: پژوهش به روش کیفی از نوع تحلیل کیفی متن صورت گرفت. جامعه پژوهشی شامل کتاب ها و مقالات تخصصی فارسی و انگلیسی در دسترس در حوزه آموزش تاب آوری، مدل ها و الگوهای تاب آوری در 20 سال اخیر، متخصصان تاب آوری و مادران دارای فرزند با اختلال فلج مغزی بود. انتخاب از میان منابع کتابخانه ای شامل تمامی منابع مرتبط بود، انتخاب از میان متخصصان به روش گلوله برفی و انتخاب از میان مادران به روش در دسترس صورت گرفت. در نهایت، 12 متخصص و 8 مادر در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون از نوع شبکه مضامین استفاده شد. اعتبارسنجی مضامین با روش های نظر ممیز بیرونی و محاسبه شاخص CVR صورت گرفت. یافته ها: نشان داد که ضرورت های آموزشی مادران در 6 محور قالب بندی می شود. این 6 محور شامل: 1. ضرورت آشنایی مادران با مفهوم تاب آوری، عوامل مؤثر بر آن و ویژگی های افراد تاب آور، 2. آشنایی با عوامل حمایتی درونی و بیرونی در ارتقاء تاب آوری، 3. نقش افکار منفی و تحریف های شناختی و راهکارهای مقابله با آنها در تاب آوری، 4. لزوم به کارگیری راهبردهای تنظیم هیجان کارامد در مواجهه با مشکلات، 5. نقش معنویت در تاب آوری و معنایابی در رنج و 6. آشنایی مادران با فرایند هدف گذاری و نقش آن در تاب آوری می باشد. برای این 6 محور، 12 جلسه آموزشی تعریف شد.
۲۷.

اثربخشی آموزش برنامه تاب آوری بر استرس فرزندپروری مادران دانش آموزان دختر با اختلال فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلج مغزی مادران تاب آوری استرس فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۲۴۵
فلج مغزی به عنوان یکی از شایع ترین اختلال های حرکتی بوده که عملکرد خانواده را با مشکل مواجه می سازد. یکی از رایج ترین مشکلاتی که والدین این کودکان با آن مواجه هستند، استرس فرزندپروری است. این والدین به ویژه مادران برای کنار آمدن با ناتوانی فرزندان و کاهش استرس های خود، نیازمند حمایت های روانی و اجتماعی هستند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف آموزش برنامه تاب آوری بر استرس فرزندپروری مادران دانش آموزان دختر با اختلال فلج مغزی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی مادران دارای فرزند دختر با اختلال فلج مغزی مشغول به تحصیل در پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی (7 تا 12 سال) مدرسه استثنایی پویش واقع در شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 تشکیل دادند. از این جامعه آماری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر، پس از احراز ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. از هر دو گروه؛ پیش آزمونی برای تعیین وضعیت تاب آوری و استرس فرزندپروری آنان به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی طی 12 جلسه، برنامه آموزشی تاب آوری را  دریافت کردند، پس از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. ابزار پژوهش مقیاس استرس فرزندپروری بری و جونز (1995) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. نتایج نشان داد که در متغیر استرس فرزندپروری، کاهش معناداری در پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش رخ داده است، این تفاوت با در نظر گرفتن سطح 0.01P≤ (سطح معناداری تصحیح شده در آزمون بنفرونی برای سطح معناداری 05/0) معنادار می باشد. بنابراین، تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش استرس فرزندپروری معنادار بوده و اثر آن پس از گذشت دو ماه همچنان پایدار بود. 
۲۸.

مقایسه فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی در مادران کودکان دارای فلج مغزی و مادران کودکان عادی

کلیدواژه‌ها: فلج مغزی کیفیت زندگی سازگاری روانشناختی فشار مراقبتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۴
هدف این پژوهش، مقایسه میزان فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی با مادران عادی بود. روش پژوهش، علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل دو گروه از افراد بود؛ گروه اول مادران کودکان فلج مغزی در مراکز توانبخشی نوید عصر و امید عصر در تهران بود و گروه دوم نیز مادران کودکان عادی در مدرسه ایمان در شهر تهران بودند که از هر گروه 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه فشار مراقبتی نواک و گست 1989؛ پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، 1996 و پرسشنامه سازگاری روانشناختی آندر ری، 1989 استفاده شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش نیز از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی متغییر بالاتری نسبت به مادران کودکان عادی وجود دارد. کلمات کلیدی: فلج مغزی، کیفیت زندگی، سازگاری روانشناختی، فشار مراقبتی
۲۹.

واکاوی درک تجربه های زیسته پدرانِ فرزندان مبتلا به فلج مغزی: مطالعه ای پدیدارشناسانه بر تجربه ها و احساسات پدران این کودکان

کلیدواژه‌ها: فلج مغزی پدر فرزند فلج مغزی پدیدارشناسی والدین فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۶۶
هدف از پژوهش حاضر درک تجربه های زیسته پدران مبتلا به فلج مغزی در مراکز توانبخشی استان تهران بود. به منظور نیل به این هدف از رویکرد کیفی و مطالعه پدیدارشناسی استفاده شد. به این ترتیب، 8 نفر از پدرانی که فرزندان فلج مغزی داشتند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و مصاحبه های ژرفی با آن ها به عمل آمد. مبنای این انتخاب بر اساس اشباع نظری داده ها بود. برای تحلیل داده های پژوهش نیز از روش تحلیل تم استفاده شد. یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان داد که درک پدران فرزندان فلج مغزی مبتنی بر نگاه نان آوری پدر خانواده در یک خانواده سنتی است که به موجب آن پدران خود را مسئول تامین مخارج زندگی و به ویژه تامین هزینه های درمان و نگه داری فرزندان فلج مغزی می دانند. در همین راستا، تلاش می کنند تا رفتاری منطقی پیشه کرده و یا تکیه بر توانایی های فیزیولوژیک خود باری از دوش مادر خانواده بردارند
۳۰.

اثر فعالیت بدنی و واقعیت مجازی بر تعادل کارکردی کودکان فلج مغزی همی پالژی اسپاستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی فلج مغزی همی پالژی اسپاستیک مقیاس تعادل کارکردی کودکان تعادل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
تعادل عنصری حیاتی در کودکان فلج مغزی می باشد و انتخاب راهکارهای تمرینی موثر در نیل به آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. به منظور بررسی تعادل کودکان فلج مغزی از روش مداخله تمرینی فعالیت بدنی و واقعیت مجازی استفاده شد. از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و آزمون تعقیبی بر روی 15 کودک فلج مغزی اسپاستیک (همی پالژی) (12-6 سال) از مدرسه استثنایی گلها در شیراز استفاده شد. نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه تجربی؛ فعالیت بدنی (5 نفر) با برنامه تمرینات ایروبیک، مهارتهای تعادل، مهارتهای توپی و واقعیت مجازی با برنامه باز های واقعیت مجازی با سیستم ایکس باکس کینکت (5 نفر) و گروه کنترل معاف از مداخلات تمرینی (5 نفر) تقسیم شدند. مداخلات تمرینی در گروه های تجربی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته انجام شد. به منظور ارزیابی تعادل از مقیاس تعادل کارکردی کودکان در مراحل پیش آزمون (دو هفته قبل و یک روز قبل از مداخله)، پس آزمون (یک روز پس از اتمام مداخله) و آزمون تعقیبی (4 هفته بعد از پس آزمون) استفاده شد. از آزمون تحلیل کوواریانس یک-طرفه آنکوا (ANCOVA) و آزمون تعقیبی بونفرونی در تحلیل آماری استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. از نظر آماری بهبود معناداری در تعادل کودکان در گروههای تجربی نسبت به کنترل و برتری واقعیت مجازی نسبت به گروه فعالیت بدنی گزارش شد. در نتیجه واقعیت مجازی به عنوان مداخله تمرینی برتر، در بهبود تعادل کودکان فلج مغزی موثر می باشد.
۳۱.

بررسی پردازش معنایی واژه های گفتاری و نوشتاری در نوجوانان مبتلا به فلج مغزی: شواهدی از آزمون انطباق واژه با تصویر پالپا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی پردازش معنایی واژه های گفتاری و نوشتاری در نوجوانان فارسی زبان مبتلا به فلج مغزی و مقایسه آن با نوجوانان سالم بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع کمی و از نظر روش تجربی است. جامعه آماری متشکل از 60 نوجوان مبتلا به فلج مغزی و سالم ساکن شهر تهران بود. گروه آزمایش شامل30 نوجوان مبتلا به فلج مغزی 10-15 ساله (17 دختر و 13 پسر) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. عارضه همه آنها از نوع انقباظی بود. برای گروه کنترل، 30 نوجوانان سالم براساس با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شد. برای ارزیابی توانایی های واژگانی آزمونی های پژوهش از آزمون های (47) و (48) انطباق واژه های گفتاری و نوشتاری با تصویر استفاده شد. آزمون ها با فاصله یک هفته ای روی آزمودنی ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که توانایی نوجوانان مبتلا به فلج مغزی در پردازش معنایی واژه های گفتاری و واژه های نوشتاری به طور معناداری نسبت به نوجوانان سالم ضعیف تر است. همچنین، الگوی رشد درک واژه های گفتاری و نوشتاری نوجوانان مبتلا به فلج مغزی نسبت به نوجوانان سالم دچار تأخیر است. نتیجه گیری: تحلیل یافته های پژوهش مشخص کرد، اختلال در شبکه واژگانی و اختلال ادراکی نوجوانان مبتلا به فلج مغزی عامل ضعف در پردازش معنایی واژه های گفتاری و نوشتاری آنها است. هر چند که اختلال ادراکی آنها به مراتب بیشتر اختلال در شبکه واژگانی است.
۳۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد درمان شناختی رفتاری تحمل پریشانی فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۱۴
زمینه و هدف: محققان علاقه مند به مکانیسم های تسهیلگر در مداخلات درمانی ازجمله سازوکارهای فرهنگی می باشند، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش از نوعِ ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد. طرح پژوهش در قسمت کیفی از نوع روش تحلیل محتوای قیاسی و در قسمت کمی از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 48 نفر از مادران دارای کودک فلج مغزی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به روش تصادفی در 3 گروه آزمایشی (2 گروه) و گواه جای گزاری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) استفاده شد. داده ها با بهره گیری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی و توسط نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت اثر دو شیوه درمان بر مؤلفه های تحمل (020/0=p)، ارزیابی (037/0=p) و به تبع آن نمره کل تحمل پریشانی (016/0=p) معنادار است، به طوری که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا علاوه بر نمره کل تحمل پریشانی میانگین نمرات دو مؤلفه تحمل و ارزیابی آن را بیشتر افزایش داده است. نتیجه گیری: می توان گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا روش مؤثرتری برای افزایش تحمل پریشانی در مادران کودکان فلج مغزی است.
۳۳.

ثأثیر تمرین عصبی- روانی دلاکاتو بر تبحرحرکتی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هماهنگی حرکتی فلج مغزی تمرینات عصب روان-شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۳
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات عصبی- روانی دلاکاتو بر هماهنگی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک بود. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مدرسه گل ها ویژه فلج مغزی بودند. روش: شرکت کنندگان در این پژوهش، 16 نفر دانش آموز فلج مغزی اسپاستیک رده سنی 7 تا 10 سال بودند که بعد از پیش آزمون به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 6 هفته تمرینات دلاکاتو را انجام دادند. روش اعمال متغیر مستقل در گروه تجربی شامل 4 مرحله خزیدن، چهار دست و پا رفتن، چرخش سر، پرتاب و دست کاری توپ بود. پروتکل تمرینی برای گروه تجربی در هر جلسه به صورت انفرادی در نظر گرفته شد در پایان 6 هفته از هردو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوورایانس ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در متغیر هماهنگی چشم-دست (0001/0=p ،47/84=f)، پرتاب کردن (001/0=p ،92/17=f) و دریافت کردن (0001/0=p ،33/63=f) بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد که با توجه به تفاوت میانگین ها، عملکرد گروه تجربی بهتر از گروه کنترل است. بحث: بطورکلی می توان بیان کرد که یک دوره مداخله 6 هفته ای تمرینات عصبی- روانی دلاکاتو بر تبحر حرکتی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک اثربخش است.
۳۴.

اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصاحبه انگیزشی رضایت زناشویی خودکارآمدی فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۳
زمینه: فلج مغزی یک اختلال عصب شناختی و غیر پیش رونده است که معمولاً در ابتدای زندگی و به دلایل مختلف رخ می دهد و به طور مادام العمر وجود خواهدداشت و می تواند از کارآیی فرد و خانواده او بکاهد و مشکلات متعدد روانشناختی را به ویژه برای مادران دارای فرزندان با این عارضه ایجاد کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی معلولین جسمی حرکتی شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند. از بین جامعه آماری موردنظر تعداد 26 نفر از مادران مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی تعیین شده به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گروه گواه به صورت تصادفی گمارش شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت زناشویی اولسون (1989) و خودکارآمدی عمومی شرر (1982) استفاده شد. اعضای حاضر در گروه آزمایشی تحت مشاوره گروهی به شیوه مصاحبه انگیزشی فیلدز (2006) شامل 10 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد مصاحبه انگیزشی بر افزایش نمره کلی رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی به صورت معناداری اثربخش بوده است (0/05p<). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی تأثیر دارد.
۳۵.

تأثیر مداخله تمرینی با استفاده از رویکرد واقعیت مجازی بر عملکرد حس عمقی مفصل آرنج در کودکان همی پلاژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت مجازی ایکس باکس حس وضعیت مفصل فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی مداخلات تمرینی با استفاده از رویکرد واقعیت مجازی بر عملکرد حس عمقی مفصل آرنج در کودکان همی پلاژی بود.روش پژوهش: 20 پسر مبتلا به فلج مغزی با دامنه سنی7-12 سال بر اساس نمونه گیری در دسترس با مراجعه به مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. دستگاه کینکت ایکس باکس 360 (مایکروسافت، نیویورک، ایالت متحده) به عنوان ابزار درمانی جهت مداخلات واقعیت مجازی استفاده شد. برای اندازه گیری حس وضعیت مفصل آرنج از دستگاه ژیروسکوپ استفاده شد. گروه تجربی در برنامه های واقعیت مجازی  شرکت کردند، اما گروه کنترل برنامه های درمانی سنتی خود را ادامه دادند. از آزمون های آماری t مستقل و وابسته در سطح P<0.05 با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 18 استفاده شد.یافته ها: در مرحله پیش آزمون تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و کنترل در حس وضعیت مفصل وجود نداشت (t=0.07, df=18, p=0.944). در مرحله پس آزمون، تمرینات مجازی به نمرات بهتر گروه تجربی منجر شد (t=2.3, df = 18, p=0.03). بر اساس نتایج آزمون t وابسته تمرینات مجازی سبب بهبود معناداری در حس وضعیت مفصل آزمودنی ها در گروه تجربی شد (t=4.061, df = 9, p=0.003).نتیجه گیری: از واقعیت مجازی می توان به عنوان روش درمانی مناسب در بهبود حس عمقی کودکان فلج مغزی همی پلاژی استفاده کرد. این نوع درمان بهبود معناداری در حس وضعیت مفصل کودکان فلج مغزی همی پلاژی به دنبال داشت، زیرا به آنها اجازه می داد تا در معرض تجاربی قرار بگیرند که در شرایط معمول برای آنها دشوار یا خطرناک بود.
۳۶.

پردازش معناشناختی واژه های گفتاری در نوجوانان مبتلا به فلج مغزی: شواهدی از آزمون انطباق واژه با تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلج مغزی واژه گفتاری پردازش معناشناختی آزمون انطباق واژه گفتاری با تصویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف پژوهش حاضر ارزیابی پردازش معناشناختی واژه های گفتاری (اسم ها) در نوجوانان مبتلا به فلج مغزی و مقایسه آن با نوجوانان سالم بوده است. بدین منظور، 30 نوجوان مبتلا به فلج مغزی 10 تا 15 ساله به روش نمونه گیری در دسترس برای پژوهش انتخاب شدند که عارضه همه آن ها از نوع اسپاستیک بود. برای گروه کنترل، 30 نوجوانان سالم مطابق با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شدند. در این پژوهش متغیرهای مستقل و وابسته به ترتیب عارضه فلج مغزی و نمرات کسب شده آزمودنی ها در آزمون واژه های گفتاری بود. متغیرهای کنترل نیز جنسیت، سن و تحصیلات را دربرمی گرفت. برای گروه کنترل، 30 نوجوانان سالم مطابق با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شدند. جهت ارزیابی آزمودنی ها، از آزمون (47) انطباق واژه گفتاری با تصویر (پالپا) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک در واژه های گفتاری به طور معناداری نسبت به همتایان سالم ضعیف تر است. همچنین، الگوی رشد واژه های گفتاری نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک نسبت به همتایان سالم دچار تأخیر است. علاوه براین، تحلیل داده ها مشخص کرد نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک در پردازش واژه های گفتاری دچار اختلال در شبکه واژگانی و اختلال ادراکی هستند، اما اختلال ادراکی آن ها به مراتب بیشتر است.
۳۷.

بررسی هم بستگی بین وضوح گفتار و سنجش های آکوستیکی واکه ها در کودکان فارسی زبان دارای دیزآتری ناشی از فلج مغزی اسپاستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیزآرتری شاخص آکوستیک فضای واکه ای فلج مغزی وضوح گفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
یکی از ویژگی های گفتار فلجی (دیزآرتری)، تولید غیردقیق واکه ها و همخوان هاست که عامل اصلی وضوح پایین گفتار است. با این حال هنوز مشخص نیست کدام شاخص های آکوستیکی با وضوح گفتار در این اختلال ارتباط قوی تری دارد. از طرف دیگر تعداد واکه ها، ویژگی های تولیدی و آکوستیکی آن ها در زبان های مختلف متفاوت است. تاآنجاکه می دانیم مطالعه ای روی تولید واکه ها در دیزآرتری دوران رشد در فارسی وجود ندارد، بنابراین درمورد جزئیات حرکتی که باعث بی دقتی در تلفظ آن ها می شود اطلاعات کافی موجود نیست. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف بررسی برخی شاخص های آکوستیکی شامل فرمنت واکه ها، شاخص آکوستیکی فضای واکه ای (VSA)، نسبت مرکزی شدن فرمنت ها (FCR) و شاخص تولید واکه (VAI) و نیز رابطه آن ها با وضوح گفتار در کودکان فارسی زبان مبتلا به دیزآرتری ناشی از فلج مغزی اسپاستیک انجام شد. در این مطالعه مقطعی، 11 کودک تک زبانه دارای دیزآرتری ناشی از فلج مغزی سفت 9 3 ساله و همتایان سالم به روش در دسترس انتخاب شدند. برای هر یک از 6 واکه زبان فارسی 2 کلمه تک هجایی از طریق نرم افزار PRAAT مورد تحلیل آکوستیکی قرار گیرد. وضوح کلمه و واکه نیز به صورت میانگین درصد موارد قابل تشخیص محاسبه شد. نتایج آزمون نشان داد تفاوت معنادار بین دو گروه در فرمنت سوم واکه های /a/ و /u/ و فرمنت دوم واکه /o/ وجود داشت. فضای واکه ای و وضوح گفتار در کودکان دیزآرتری به طور معناداری کاهش داشت. VAS بیشترین هم بستگی را با وضوح داشت و شاخص آکوستیکی مناسبی برای بررسی وضوح گفتار در دیزآرتری است. با این حال هر سه شاخص آکوستیکی مورد مطالعه رابطه معنادار متوسطی با وضوح داشت.