مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
طریقت
منبع:
حکمت و فلسفه سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
181 - 206
حوزههای تخصصی:
سلوک به عنوان یکی از پربسامدترین مفاهیم درعرفان، برگرفته از یک دامنه مفهومی است که حول معنای راه رفتن یا رفتن شکل گرفته و به دامنه مفهومی دیگری الصاق شده است که همانا اندیشه عرفانی است؛ به طوری که گویی واقعا این فرایند را به مثابه راهی تصور کرده اند که در آن مقاماتی وجود دارد. همچنین مفهوم (Camino de Perfeccíon) در ادب عرفانی اسپانیا به معنای راه کمال و برخاسته از کلمه Camino)) به معنایی فیزیکی راه و مسیر است به جهت برداشت استعاری از آن، قابل تطبیق با مفهوم سیر و سلوک عارفانه و اصطلاح طریقت در عرفان اسلامی است. وجود سه مرحله تحت این عنوان در عرفان اسپانیا و شباهت آن به بحث طریقت در عرفان اسلامی آغاز بررسی شباهت در مفاهیم و فراتر از آن، مضامین و معانی موجود در این دو قلمروست؛ یعنی بررسی اشتراکات، اولاً در حیطه معانی و اصطلاحاتی چون طریقت و ثانیاً در باب مفاهیم و روش. بررسی این شباهت ها با استشهاد از آثار و زندگی نامه دو عارف نامی ایران و اسپانیا، سانتاترسا و ابوسعید ابوالخیر انجام شده است. اشتراکاتی که علاوه بر معانی در زندگی، ریاضت ها، سلوک، آمیختن مفاهیم عاشقانه و زهدآمیز و آموزه های دینی و معرفتی این عارفان وجود دارد، می تواند نمودی از اشتراک در دو نحله عرفانی مذکور باشد.
تطور تاریخی و عقیدتی سلسلۀ علاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۱۹۴-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
علاویه عنوان یکی از سلاسل صوفیه شمال آفریقاست که شیخ احمد العلاوی (۱۲۸۶ ۱۳۵۳ق / 1869 1934م ) آن را پس از مرگ استادش بوزیدی بنا نهاد. این سلسله یکی از معروف ترین انشعابات طریقت درقاویه شاذلیه است و با تلاش مشایخ و بزرگان خود همچون احمد العلاوی (مؤسس طریقت) شیخ عده بن تونس، شیخ محمد المهدی بن تونس، خالد بن تونس و نیز انتشار ده ها جلد کتاب و مجله، توانسته است در مناطق مختلفی از جهان رواج پیدا کند. احمد العلاوی طریقت خویش را بر اموری چون تبعیت از کتاب و سنت، سیره خلفای راشدین، تهذیب نفس، آزادی از قیودات شیطان و نیز توجه به عشق، محبت و صداقت در سلوک عرفانی پایه گذاری کرد. از مهم ترین انشعابات علاویه می توان به طریقت مریمیه اشاره کرد که با وفات شیخ احمد العلاوی در سال 1353ق/ 1934م توسط فریتیوف شوآن پایه گذاری شد. همچنین باید طریقت علاویه و مریمیه را دو جریان جدایی طلب از اصل سلسله شاذلیه دانست؛ چراکه به رغم وجود ایرادات موجود در وصایت و اجازه ارشاد از ناحیه مشایخ ایشان، دست به تأسیس طریقتی جدید زده و از اصول قطعی سلسله عبور کرده اند، که در این میان دو مسئله وصایت معنوی و عدم پایبندی به شریعت بیشترین سهم را دراین باره به خود اختصاص داده است.
شناخت مکاتب فکری، مذهبی و سیاسی در سراوان قرون معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
244 - 266
حوزههای تخصصی:
هم جواری شهرستان سراوان با شبه قاره هند و تأثیرپذیری از سرزمین های شرق ایران موجب شده است تا سراوان منشأ تحولات فرهنگی متکی بر تصوف به شمار آید. همچنین نقش علما اهل سنت حنفی در تحولات سیاسی مناطق سرحدی شرق ایران و شبه قاره هند امری انکارناپذیر است. بیشترین سهم این نقش آفرینی بر عهده مکتب دیوبند است. پس از فراگیر شدن این مکتب در میان جامعه اهل سنت، مسلمانان حنفی مذهب بیشترین تأثیر را از آن گرفتند. از طرفی وجود مدارس دینی و مذهبی متأثر از افغانستان و هندوستان، سراوان را به عنوان پایگاه مهم تصوف در اعصار گذشته معرفی کرده است. نضج مکتب دیوبند در سراوان از هشتاد سال پیش تاکنون منشأ تحولات فرهنگی گسترده ای در شرق ایران شده است. ظهور مکاتب مختلفی چون بریلوی، جماعت تبلیغ، مودودی، اخوان المسلمین و سلفی در این شهرستان مؤید رشد فعالیت مذهبی در این منطقه است. نظر به تنوع فرق و مذاهب اسلامی در سراوان آنچه مقرر است در این مقاله بدان پرداخته شود؛ بررسی وضعیت تحولات فرهنگی مذهبی سراوان را در دویست سال گذشته است و نیز بیان عوامل مؤثر بر این تحولات سیاسی فرهنگی و واکاوی نقش علمای مسلمان در رشد و تنوع فرق فرهنگی مذهبی سراوان، مؤثرترین روش مطالعه این سؤالات و تصویب یافته ها و نتایج تحقیق، روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع، اسناد و داده های شفاهی از طریق مصاحبه است.
گونه شناسی دین ورزی از دیدگاه سیدحیدر آملی و عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
گونه شناسی دین ورزی یکی از مباحثی است که الهی دانان به آن توجه داشته اند. سید حیدر آملی و عبدالکریم سروش ازجمله اندیشمندانی هستند که به این امر همت گماشته اند. هدف ما در این مقاله، مقایسه و تطبیق دیدگاه های ایشان درباره این موضوع است. سید حیدر برای دین ورزی، مراتب سه گانه «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» را بر می شمرد. سروش نیز نوعی گونه شناسی دین ورزی را عرضه می کند که با تقسیمات یادشده، تمایزها و تداخل هایی دارد. این سه گونه دین ورزی عبارت اند از: «مصلحت اندیش»، «معرفت اندیش» و «تجربت اندیش». سیدحیدر و سروش با آنکه در بسیاری از خصوصیات دینی، فکری و فرهنگی خط مشی واحدی دارند، فضای فکری و زمانه آنان باعث شده است تا مبانی و رویکردشان متفاوت شود. سید حیدر به مقتضای رویکرد سنتی و عرفانی به گونه شناسی دین ورزی می پردازد؛ در حالی که سروش رویکرد اجتماعی مبتنی بر دنیای مدرن را محور قرار می دهد. مهم ترین نتیجه ای که این دو رویکرد را از هم متمایز می کند، توجه سروش به شناخت شناسی به عنوان یکی از مؤلفه های تفکر مدرن، و التفات سید حیدر به وجودشناسی سنتی است. روش تحقیق در این مقاله، از این نظر که به موضوعی اندیشه ای و معرفتی می پردازد و به روش استدلال و تحلیل عقلانی مبادرت می ورزد، بنیادین و نظری است و از این نظر که آرای دو متفکر را مقایسه می کند و تطبیق می دهد، مقایسه ای و تطبیقی است.
بررسی مشرب عرفانی علامه طباطبایی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
71 - 87
علّامه طباطبایی دارای شخصیّتی چند وجهی در زمینه علوم تفسیر، فقه، فلسفه و عرفان است، امّا شأن عرفانی ایشان نسبت به ابعاد دیگر علمی ایشان، کمتر مورد توجّه قرار گرفته است؛ با توجّه به این که علّامه از چهره های عرفانی شیعه در دوران معاصر هستند؛ بنابراین بررسی مشرب عرفانی ایشان حائز اهمّیت است. علّامه در آثار مختلف خود نظرات مهمی را درباب عرفان مطرح کرده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی و کتابخانه ای تلاش شده است که مشرب عرفانی علامه و دیدگاههای ایشان درباره عرفان بررسی و تبیین شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که علّامه طباطبایی عرفان راستین را به عنوان یکی از راه های کشف حقیقت می داند که با دین اسلام، هم جهت است. بنا بر نظر ایشان، عرفان یک جریان معنوی برخواسته از دین اسلام است که در واقع همان اخلاق قرآنی محسوب می شود. ایشان طلب عرفان را امری فطری می دانند و معتقدند که انسان ها همواره در پی کسب معرفت نسبت به مبدأ هستی هستند و این فطری بودن، همه انسان ها را دربرمی گیرد و فقط شامل عدّه خاصّی نیست.
«سیمای پیر در سلوک عارفانه عطار و مولوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مکتب عرفان و تصوّف، هدف سالک الی الله، شناخت حقیقت و اتصال به ذات لایزال الهی است، سلوک اهل معرفت بدون ارشاد پیر و مرشد راه دان و آگاه، به سرانجام نمی رسد.
در اندیشه عارفانه عطّار و مولوی، نقش پیر در هدایت سالک خداجو، مهمترین عنصر وصول به حقیقت محسوب می شود. از دیدگاه آن ها، مصاحبت با شیخ و مرشد راز دان، داروی شفا بخش بیماری های جسمانی و روحانی، و اکسیر تحوّل وجود سالک محسوب می گردد. او، مرید را در سلوک نفسانی، یاری می دهد. تا مسیر طریقت را از مرحله انقطاع از هستی، تا فناء فی الله ، که غایت سیر الی الله است، بپیماید.
از منظر عطّار و مولانا، پیر، کلید باب نجات، سایه حق، تجلی گاه اسماء و صفات الهی، آیینه حقیقت، آگاه از اسرار و رموز هستی، نایب حق، جاسوس دلها، و قادر بر تصرّف در عالم بشمار می آید. او، با عنایت حق، به فنای اوصاف و افعال و ذات خود پرداخته است، و آینه صاف وجودش، منعکس کننده انوار الهی، و روشن کننده مسیر سلوک سالکان الی الله است.
«التزام مولانا جلال الدین به شریعت، طریقت و حقیقت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالباً صوفیه، سه مقوله شریعت، طریقت و حقیقت را مقوله ای واحد، تفکیک ناپذیرو به منزله چراغ راه تلقی کرده ومدعی بودند که طریقت، جز مجاهده در تزکیه نفس و مانع آمدن آن از تعلق خاطر به «ماسوی الله» نیست. ایشان سرآغاز ورود به مرحله حقیقت را شریعت می دانند و طریقت و حقیقت را بدون شریعت از باب زندقه و الحاد می شمارند. مولانا جلال الدین محمد بلخی عارف قرن هفتم، شریعت را بسان شمعی می داند که بی نور آن، سلوک در طریقت و رسیدن به حقیقت امکان پذیر نمی تواند بود. وی در آثار خود درباره ی عدم مغایرت این سه مقوله و وجوب انجام و رعایت آداب و معتقدات و معاملات شریعت و طریقت و حقیقت تأکید دارد. نگارندگان در این مقاله کوشیده اند پس از تفکیک نظرات وی در زمینه باورداشت های او درباره آداب شریعت و لبّ و معنای آن ها در مقوله طریقت و حقیقت بررسی اجمالی داشته باشند
فرایند شکل گیری دانش عرفان از متون دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
173 - 214
حوزههای تخصصی:
چگونه عرفان اسلامی از کتاب و سنت برخاسته و در یک ساختار علمی به دانش نظری و عملی تبدیل شده است؟ این پرسشی است که برای پاسخش باید دین را از نگاه عرفانی تحلیل نمود. چه این که از این نگاه دین دارای سه ساحت شریعت، طریقت و حقیقت است که تفاسیر متعددی دارد که در این بین مشهورترینشان تفسیر سعیدالدین فرغانی و تابعان اوست. در این تفسیر شریعت به احکام تکلیفی، طریقت به دقایق سلوکی و حقیقت به حقایق توحیدی تعلق دارند و هم چنان که برای دستیابی به مقاصد شریعت به فقه الاحکام نیاز هست، برای دستیابی به مقاصد طریقت نیز به فقه القلوب و السلوک و مقاصد حقیقت به فقه المعارف نیاز هست. به دیده آن بزرگان هم چنان که فقه الاحکام به فهم و اجتهاد تکلیفی نیاز دارد، فقه السلوک نیز به فهم و اجتهاد سلوکی و فقه المعارف به فهم و اجتهاد شهودی نیاز دارد. اهل عرفان بر پایه برداشت های سلوکی از ساحت طریقت که نتیجه اجتهاد سلوکی است، به تجربه سلوکی دست زدند؛ چنان که اهل عرفان بر اساس برداشت های شهودی از ساحت حقیقت که نتیجه اجتهاد شهودی است، به تجربه عرفانی دست زدند. آنان پس از این اقدام، با عقل به توصیف، تبیین، تفسیر و تنسیق آن تجربه ها پرداختند که نتیجه تنسیق گزاره های سلوکی دانش عرفان عملی، و نتیجه تنسیق گزاره های شهودی دانش عرفان نظری است. هر یک از دو دانش دارای موضوع و نظام مسایل خاص به خود هستند. بر این پایه فرایند شکل گیری علوم عرفانی از متون دینی شکل میگیرد.
کمال و طریقت از منظر امام محمد غزالی و انعکاس ان بر عناصر بصری نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
449 - 466
حوزههای تخصصی:
انسان در مقام اشرف مخلوقات از آفرینشی هدفمند برخوردار است و در مسیر زندگی به کمال باید نائل شود تا برای مقام اصلی اش شایسته شود. این امر مهم، اندیشمندان را به این فکر واداشته تا راه رسیدن انسان به کمال را به شیوه هایی متعدد ابراز کنند. ابوحامد محمد غزالی، شخصیتی متفکر و اندیشمند، با نگارش آثار متعدد در این رابطه نظرات ارزشمندی را بیان کرده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر یافتن نظر غزالی درباره عوامل بنیادین نیل به کمال و طریقت اکمل به روش تحلیلی-توصیفی است. یافته های پژوهش حاکی از این است که غزالی کمال انسان را کمال اکتسابی و در صورتی که او را به قرب الهی برساند، کمال حقیقی می داند. از نظر او راه رسیدن به کمال با یافتن راهنمای این مسیر شروع می شود، سپس با پیروی از شرع ادامه می یابد و با کسب علم و معرفت تقویت شده و با تهذیب نفس کامل می شود تا در نهایت از قوس نزولی تا قوس صعودی مسیری تکاملی را طی کند. غزالی وجود طریقت های مختلف را برای رسیدن نفس به کمال امری ممکن می داند ولی در زندگی شخصی اش، طریقت عرفان را برترین طریقت ممکن برای رساندن نفس خویش به کمال یافت. بررسی نگاره های اسلامی حاکی از این است که در این آثار نیز شیوه های مختلف هدایت انسان و مسیر کمال ترسیم شده است.اهداف پژوهش:بررسی عوامل مؤثر برای رسیدن به کمال از دیدگاه غزالی.بررسی سیر کمال انسان در نگاره های اسلامی.سؤالات پژوهش:از نظر غزالی کمال انسان چگونه مسیر می شود؟سیر کمال انسان در نگاره های اسلانی به چه شکلی ترسیم شده است؟
دین و توسعه در ترکیه: برآیند عقلانیت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیه در مقایسه با دیگر کشورهای اسلامی توانسته با سهولت بیشتری با مدرنیسم غرب کنارآید. نخستین تلاشهای فکری برای آشتی میان سنن اسلامی با مدرنیته و توسعه به سبک غربی ، ابتدا در قرن نوزدهم در ترکیه بوجود آمد .ترکیه به عبارتی موفق ترین کشور اسلامی در ترکیب کردن جامعه مسلمان با دولت مدرن و توسعه گرا از قرن هجدهم تا کنون بوده است . واکاوی ریشه های این موفقیت ترکیه البته می تواند معلول عوامل مختلفی باشد ولی بطور ویژه واکاوی آن بخش از این موضوع که به ویژگی های خاص نهاد مذهب در ترکیه مربوط میشود ، موضوع اصلی این پژوهش است. این مقاله از نوع پژوهش های بنیادی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی ، تلاش نموده که فرضیه مناسب در به این سوال مهم را در سه حوزه جستجو نماید : نزدیکی جفرافیایی ترکیه به حوزه تمدنی اروپا ، گستردگی طریقت ها در ترکیه ، و برخی ویژگی های خاص مذهب حنفی در ترکیه ، یافته های این پژوهش ، در مقام پاسخ به سوال اصلی می باشند.
مراتب دین و دین ورزی بر اساس آرای سیدحیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
151 - 170
حوزههای تخصصی:
سیدحیدر آملی به عنوان یکی از پیشگامان عرفان شیعی، از دین حنیف یا اسلام سخن می گوید که حقیقت واحد تمام ادیان است. وی برای این دین واحد الهی، در وهله اول و برای اهل آن، در مرتبه ثانی مراتبی قایل است؛ لذا به اعتباری دین را به دو بخش «ظاهر» و «باطن» و به اعتباری دیگر به سه بخش «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» تقسیم می کند. این مقاله در نقد و بررسی اِعمال این تقسیم بندی در تمامی حوزه های مرتبط با دین مانند مراتب دین ورزی، مراتب دین ورزان، مقامات علمای دینی و منابع معرفت دینی برآمده است. دغدغه سید حیدر این است که با ذومراتب نشان دادن دین و دین ورزی، میان اندیشه های شرعی یا فقهی و عرفانی و همچنین میان شیعیان دوازده امامی و عرفای راستین، هماهنگی و آشتی برقرار کند. بر این اساس در این مقاله به این نکته می رسیم که حقیقت دین، حقیقتی واحد است با مراتب تشکیکی و طولی که غیر قابل انفکاک از یکدیگرند و هر مرتبه، مکمل مرتبه دیگر است. روش تحقیق در این مقاله از این جهت که به موضوعی اندیشه ای و معرفتی می پردازد و به روش استدلال و تحلیل عقلانی مبادرت می ورزد، بنیادین و نظری است.واژگان کلیدی: سیدحیدر آملی، دین، دین ورزی، شریعت، طریقت، حقیقت.
ظهور یک طریقت: بهاءالدین نقشبند و سنت خواجگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
156 - 178
حوزههای تخصصی:
ظهور طریقت ها، مرحله جدیدی را در تاریخ تصوف رقم زد و تغییراتی قابل توجه را در حوزه عمل و نظر در پی داشت. بررسی پیشینه تاریخی پیدایش طریقت نقشبندیه، نمونه ای آشکار را از کم و کیف این تغییرات نمایان می سازد. اینکه چگونه بهاءالدین نقشبند به عنوان عضوی از سنت صوفیانه خواجگان، زمینه ساز پیدایی طریقتی جدید بر بستر این جریان صوفیانه شد، مساله پژوهش حاضر را به خود اختصاص داده است. بنا بر یافته های این پژوهش، بهاءالدین نقشبند با شناختی که از سنت منزوی خواجگان، شکاف های داخلی آن و نیز وضعیت متغیر سیاسی ماوراءالنهر قرن هشتم داشت، تلاشی را برای ارتباط فعال این جریان با بدنه جامعه صورت داد. نتیجه اقدامات نظری و عملی او شکل گیری طریقتی جدید با ویژگی های متفاوت از سنت خواجگان بود که ضمن حضور فعالانه در جامعه، خاصه در حوزه های سیاسی و اقتصادی، بعدها توسط اخلاف معنوی اشعنوان نقشبندیه گرفت و همچنان به عنوان طریقتی جهانی و عملگرا به حیات خود ادامه می دهد.
بررسی نسبت فلسفه همچون «ذات اندیشه» با «کنش های زیستی» از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۹)
19 - 35
این مقاله پیرامون کیفیتِ اتصالِ فلسفه با اراده عمل گرایانه برای اتخاذ تصمیمات عینی در زندگی است و پرسش اینکه فلسفه که همچون ذات اندیشه انتزاعی ملاحظه می شود چگونه با عملکرد ما در فرایند زیستن پیوند خورده و ذیل آن، چه چشم انداز و عملکردهایی را در پروژه «فلسفی زیستن» اولویت می بخشد؟ فرضیه مقاله بر امکان این نسبت استوار است؛ از آن رو که از نگاه ملاصدرا، التزام به عمل در اعتلای فلسفه ورزی ضروری است؛ این ضرورت در انجام هر اقدامی در پرتو عنایت به حق تعالی و برای تشبه به الوهیت صورت می گیرد. کنش ها مبتنی بر بینش های فلسفی توسعه می یابند و به رهیافتی واحد ختم می شوند. بدین سان، تمایز آدمی از دیگر موجود در نسبتی است که با وجود برقرار کرده و این نسبت نیز در چگونگی رهیافتی که برای زیستن خویش برمی گزیند، قوام می یابد. برآیند ادغام «اندیشه» و «کنش» نیز به شکوفایی اندیشه در متن التزام به کنش ها آشکار می شود.
بررسی و تحلیل نحوۀ رویارویی شریعت و طریقت در زبان غزل های حکیم الهی قمشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم الهی قمشه ای، با توجه به آثارش، یکی از استادان فلسفه و عرفان و شعر و از شاعران پرکار به شمار می آید. از میان سروده های بسیارش بی تردید غزل هایش مناسب ترین عرضه گاه خلاقیت و نمایش بی پرده حال های عرفانی یک صوفی شیعی مقیّد به شریعت است. او شریعت را نه تنها مقدمه وصول به طریقت می داند؛ بلکه معتقد است در هیچ شرایطی از پای بندی به آن، گریزی وجود ندارد. زیرا او این دو را مثل دو روی یک سکه و جدایی ناپذیر و دارای سرچشمه یی واحد می داند. این مقاله که بر پایه نشانه های بسیار دو مقوله شریعت و طریقت در غزل های حکیم الهی، پدید آمده نشان می دهد که زبان او با اندیشه اش رابطه یی مستقیم دارد و تمام شیفتگی های مشهود او، به ویژه در دوره دوم زندگی اش، در زبان شاعرانه او انعکاس یافته است. اطلاعات مربوط به این پژوهش از رهگذر مطالعات کتاب خانه یی به دست آمده و سپس با بهره گیری از روش تحلیلی توصیف شده است. نبود تحلیلی از غزل های او در پیوند با روحیات عاطفی اش، ضرورت انجام پژوهش را توجیه می کند. در کنار نتایج متعددی که از این پژوهش به دست آمده، مهم ترین دستاورد آن، هم سویی شگرف آشفتگی های عارفانه او با زبانی است که به خوبی از عهده وصف این حا ل های عارفانه، برآمده است.
بررسی تاریخی معتقدات، احیای طریقت قادریه و رابطه شیوخ شاخه ی برزنجی-سوله ای آن با حکومت در کردستان عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
123 - 136
حوزههای تخصصی:
خاندان سوله ای یا دولت آبادی از شعب طریقت قادریه برزنجی در سراسر منطقه کردستان محبوب و معروفند. بررسی منابع نشان می دهد بزرگان و مشایخ این طریقت با دربار قاجاریه ارتباط حسنه ای داشتند. علاوه بر آن، شیوخ این طریقت با تکیه بر عقاید صوفیانه و دیدگاه های عرفانی و تشکیلات منظم درویشی در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در میان مردم نفوذ-داشته اند. پرسش اساسی مقاله این است که چرا طریقت قادریه که در ایران عصر صفوی و افشاری از ایران طرد شده بودند، یکی از شعبه های آن معروف به برزنجی با شاخه های متعددش از جمله سوله ای به ایران بازگشته و قلمرو ارشاد خود را در سراسر کردستان پراکندند؟ این پژوهش بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و با روش توصیفی_ تحلیلی نشان داده که طریقت قادریه برزنجی و شاخه سوله ای برخلاف اسلافشان با حکومت مرکزی ایران روابط حسنه داشته اند و زمینه را برای پذیرش کردها در مذهب تشیع هموار کرده اند.
سیاست های احداث خانقاه برای طریقت های چشتیه، کازرونیه، سهروردیه و کبرویه در ایران و شبه قاره هند (سده های هفتم تا نهم ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
249 - 274
حوزههای تخصصی:
خانقاه به عنوان یکی از مکان های استقرار صوفیان در تاریخ تصوف، نقش مهمی ایفا کرده است. در بسیاری از حکایات مرتبط با صوفیان به این مکان ها پرداخته شده است. طریقت های صوفیانه چشتیه، کازرونیه، سهروردیه و کبرویه در قرون هفتم تا نهم هجری در ایران و شبه قاره هند به خانقاه بسیار وابسته بودند. درواقع، ایجاد طریقت و بنای خانقاه از قرن ششم به بعد، رابطه تنگاتگی با یکدیگر دارند. بنابراین، بهره برداری از خانقاه ایجاب می کرد که چنین مکان هایی در خلال چندین قرن، اندک اندک احداث شوند. پژهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هاست که خانقاه های صوفیان طریقت های یادشده در ایران و شبه قاره هند را چه کسانی می ساختند و نقش صوفیان، سلاطین، درباریان و بازرگانان در احداث خانقاه به چه صورت بوده است؟ رویکرد این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان داده است که ساخت خانقاه از سوی صوفیان در این طریقت ها از نظم و نسق مشخص و خاصی پیروی نمی کرده و تابع سیاست معینی نبوده است. سیاست سلاطین و درباریان درباره احداث خانقاه نیز یا به منظور بهره بردن از حمایت طریقت ها یا برای مهار نفوذ اجتماعی آنها بوده است. از جانب بازرگانان نیز، تقریباً به صورت یکسانی با این پدیده برخورد می شد که برآمده از ماهیت تصوف در ایران و شبه قاره هند در قرون هفتم تا نهم هجری و جایگاه اجتماعی آن بوده است.
راهبرد تجارت طریقت مرشدیه در کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طریقت مرشدیه در سده چهارم هجری در کازرون توسط شیخ ابو اسحاق (د. 426 ه .ق) بنیان گذاشته شد. این طریقه حسب آموزه ها، نگرش حاکم بر مراکز خانقاهی و موقعیت راهبردی و جغرافیایی زیست-بوم خویش، به تجارت اهتمام ویژه ای داشتند. نوشتار حاضر با هدف تبیین ماهیت و راهبرد فعالیت های تجاری مرشدیه در دوره تیموریان، زمینه ها و پیامدهای حیات تجاری پیروان این طریقه را با در نظر داشتن مناسبات ایشان با دستگاه سیاسی حاکم، بررسی می کند و تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که شبکه خانقاهی و خدمات بخشی مریدان، موقعیت راهبردی و رونق تجاری در مناطق زیست مرشدیه به علاوه تقویت باورهای تجاری در میان پیروان این طریقت، در اهتمام به تجارت و رونق فعالیت های تجاری چه تأثیری داشت؟ دستاورد تحقیق که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که به سبب موقعیت تجاری کازرون، تلاقی راه های تجاری و دسترسی منطقه به خلیج فارس، قداست شیخ ابو اسحاق، وجود آموزه های تجاری در تعالیم مرشدیه، دادن خدمات بین راهی به بازرگانان و مسافران و نیازمندان و همین طور توجه حاکمیت به طریقت ها در این عصر، از عوامل مهم رونق تجارت در میان پیروان این فرقه و به تبع آن عصر تیموریان بوده است.