مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
نجات
حوزه های تخصصی:
با توجه به کثرت ادیان در زمان حاضر و ادعاى پیروان آن مبنى بر حقانیت دین خود و آخرین بودنِ آن، این دو سؤال در طول سالیان متمادى، فیلسوفان دین و الهى دانان را به خود مشغول نموده که اولاً، کدام دین از حقانیت برخوردار است؟ و ثانیا، پیروى از کدام یک از ادیان، نجات و سعادت را به ارمغان خواهد آورد؟ پاسخ به این دو سؤال مهم معمولاً در قالب سه رویکرد مطرح مى شود: انحصارگرایى، پلورالیزم (کثرت گرایى دینى) و شمول گرایى. اما علامه طباطبائى در رویکردى نوین، با مطرح نمودن حقیقت مشترک ادیان آسمانى و وحدت ذاتى ادیان، صورت مسئله و نزاع را تغییر داده و وجود کثرت و تنوع در میان ادیان الهى را از اساس باطل مى داند. در واقع، ایشان پس از تخریب مبناى بحث، به طراحى بناى نوینى پرداخته که در آن فقط یک دین مطرح است که حقیقت نیز همواره با هموست. ایشان همچنین با طرح عنوان «مستضعف» درباره برخى از پیروان ادیان، فضاى جدیدى در مسئله نجات ایجاد مى نماید. این نوشتار به تبیین دیدگاه علامه طباطبائى در خصوص حقانیت ادیان و مسئله نجات پرداخته و با بررسى نظرات ایشان، رویکرد نوین و متفاوتى را در این موضوع ارائه مى نماید.
شعر، رضا داوری و مارتین هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مترصد است وجوه توجه استاد برجسته ی فلسفه در ایران، رضا داوری را نسبت به شعر به عنوان عاملی برای رهایی از تنگنای مهلک اصالت سوژه ی دوره ی مدرن شرح دهد. توجه ویژه ی شاعر به زبان که آن را ورای ابزار تلقی و-بر وفق نظر هیدگر- «بنیان گذار متعهد به کلمات» می داند، شرایطی به دست می دهد که با استمداد از آن می توان به تحول روزگار عسرت زده و گرفتارآمده در قهر فناوری مدرن امید داشت. رضا داوری زبان شعر را وجه ظهور وجود می داند که نقش عمده ی آن به سبب حال و احوال شاعرانه، احاطه بر دیگر شئون انسان و شرط اساسی هرگونه نسبت تأثیر گذار در این جهان است.
مستضعفان و مسئله نجات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۹
129 - 121
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث های مهم در پلورالیزم مسیله نجات است. این مسیله محل بحث و گفت وگوی بسیاری میان متفکران اسلامی بوده است. برای آنکه کثرت گرایی یا انحصارگرایی در نجات از منظر اسلام مشخص شود، باید به آیات و روایات نگاهی دقیق افکنده شود. از جمله موضوعات مؤثر در این بحث، موضوع استضعاف است. بررسی معانی استضعاف، حدود و ثغور آن و تأثیر آن در مسیله نجات، نیازمند ژرف کاوی مجدد ادله نقلی است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و با شیوه تحلیلی توصیفی به نگاهی نو در این مسیله دست یافته است. این نوشتار نشان خواهد داد استضعاف یک معنای خاص و یک معنای عام دارد که هر یک از این دو معنا آثار کلامی و فقهی خاصی را به دنبال دارند. معنای عام استضعاف کمتر مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است و آثار کلامی آن از آثار معنای خاص استضعاف تفکیک نشده است. مستضعف به معنای عام حتی برخی از افرادی که درجاتی از تقصیر را در نرسیدن به حقیقت دارند، شامل می شود. عدم توجه به تنوع کاربرد استضعاف می تواند باعث برداشت نادرست از ادله نقلی شود. هر کدام از دو معنای مستضعف با توجه به شرایط حاکم بر فرد و باورهای او قابل تعریف هستند و طبقات مختلفی از انسان ها را در بر می گیرند. هر یک از این دو معنا ارتباطی ویژه با مسیله نجات دارند و نوع خاصی از نجات را در پی دارند و نشان دهنده وسعت دایره نجات نسبت به دایره حقانیت هستند.
اسلام و ایمان در کشف الاسرار و عُدَّهالابرار ابوالفضل رشیدالدّین میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۸
1 - 26
حوزه های تخصصی:
ایمان و مشتقات آن به کرّات در قرآن کریم به کار رفته و در آن از انسان ها درخواست شده است که به خدا ایمان بیاورند. این مفهوم از لحاظ تاریخی نخستین و مهم ترین مفهوم کلامی در اسلام بود. باتوجه به اهمیّت ایمان در قرآن کریم و به دنبال آن در کلام اسلامی، بدیهی است که در تفاسیر قرآن کریم نیز مورد توجه قرار گیرد. یکی از تفاسیری که این موضوع را به تفصیل و از نگاه تفسیری و عرفانی مورد بررسی قرار داده، تفسیر <em>کشف الاسرار و عُدّ</em><em><sub>ه</sub></em><em> الابرار</em>، اثرِ رشیدالدّین ابوالفضل میبدی است. این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به تبیین معانی لغوی و اصطلاحی اسلام و ایمان، رابطه ی بین آن دو، نقش اجزای ایمان در نجات و... در این تفسیر می پردازد. در <em>کشف الاسرار</em>، اسلام و ایمان، به ترتیب، دارای سه و دو معنا هستند. آن دو در معنای دوم، به یک معنا هستند و آن عبارت است از اقرار به زبان، تصدیق به قلب، عمل به ارکان و پیروی از سنّت. تصدیق قلبی، گرچه برای نجات آن جهانی ضروری است، ولی نجات انسان نه به آن، بلکه به مغفرت خدا بستگی دارد.
کارل بارت و مسئله نجات امت های غیرمسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
45 - 64
حوزه های تخصصی:
کارل بارت متأله نوارتدوکسی مسیحی، یکی از تأثیرگذارترین الهی دانان مسیحی سده بیستم میلادی است. رهیافت الهیاتی بارت یکی از سه سنت حوزه الهیات جدید مسیحی و معیاری برای آن به شمار می آید. وی را در مسیحیت انحصارگرا دانسته اند و الهیات او را میانه سنت پلورالیستی جان هیک و شمول گرایی کارل رانر قرار داده اند. از مباحث الهیات مسیحی، در بحث نجات شناسی بر انحصارگرایی بارت تأکید شده است. مقاله حاضر با روش تحلیل محتوا به بررسی دیدگاه بارت در باب نجات شناسی پرداخته و نشان داده است که وی گرچه به دلیل تأکید بر مسیح به مثابه راه نجات و تأکید آشکار به نجات باورمندان مسیحی انحصارگرا شمرده شده است، اما او در بخش هایی از آثارش به طور قاطع نجات را از آن تمامی نوع بشر دانسته و در نجات شناسی دیدگاهی شمول گرا را به نمایش می گذارد. او معتقد است که تمامی انسان ها بنا بر امکان وجودی شان و بر مبنای وجود عیسی مسیح مشمول رحمت و نجات الهی اند.
نظریه مسلمانان گمنام با تطبیق اندیشه استاد مطهری با نظریه مسیحیان گمنام کارل رانر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸۴
139 - 165
حوزه های تخصصی:
نجات پیروان سایر ادیان، از جمله پرسش های بسیار مهم فلسفه دین و کلام جدید است که کارل رانر و استاد مطهری به طور جدی به آن پرداخته اند. مقاله حاضر با تطبیق آرای این دو متفکر بزرگ به عنوان ابزار پژوهش، نشان داده است که مشابه با الگوی کلی نظریه مسیحیان گمنام رانر می توان از وجود نظریه مسلمانان گمنام نزد استاد مطهری سخن گفت. درحقیقت استاد مطهری با طرح اسلام فطری و واقعی در برابر اسلام منطقه ای و ظاهری، آن دسته از پیروان سایر ادیان را که به علت قصور و دست نیافتن به حقانیت شریعت محمدی، به صورت رسمی و اسمی مسلمان نامیده نمی شوند، اما دارای اسلام فطری و تسلیم قلبی هستند، به صورت گمنام و غیررسمی مسلمان دانسته، آنها را به دلیل بهره بردن از اسلام فطری، مشمول نجات محسوب کرده است و شمولی همچون شمول نظریه مسیحیان گمنام برای آنها قایل می گردد.
انسان شناسی پولس: بررسی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تحلیلی و انتقادی انسان شناسی پولس می پردازد. درک الهیات پولس، در گرو درک انسان شناسی اوست. قلب الهیات او تأثیر مکاشفه و فیض خدا در انسان است. پولس وجود انسان را دارای ساحتی سه گانه جسم، نفس و روح می داند که هر ساحت، خود دو جزء دارد: 1. بدن و تن، 2. عقل یا ذهن و قلب 3. روح و نفس. انسان دو شیوة زیست دارد: در موافقت با خدا و در موافقت با دوره پیش از مسیح. دیدگاه او درباره انسان عبارت از: توضیح ذات او در سه وضع آفرینش، هبوط و نجات است. در باب وضع آفرینش باید گفت: انسان به صورت خدا و برای ارتباط با خدا آفریده شد. آدم قبل از هبوط، با اراده آزاد خود مرتکب گناه شد و وضعیتی نامطلوب یافت. گناه او به فرزندانش انتقال یافت. نتیجه گناه مرگ شد. اراده انسان متمایل به گناه است. انجام عمل نیک و نجات، تنها با فیض خدا ممکن است. نجات هدیه رایگان خداوند است که به وسیله فیض و از طریق ایمان حاصل می شود.
معرفت نجات بخش با نظر بر احوال نفس مطمئنه و جیون موکتی در مکتب ودانته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های نجات شناسانه در متون مقدس اسلام و هندو، بیانگر ویژگی ها و احوال وارستگان است. توصیف احوال نفس مطمئنه در قرآن، دلالت بر امکان نجات پیش از مرگ دارد. مفهوم «اوپه نیشدی» زنده آزاد (جیون موکتی) نیز بر فرزانه ای اطلاق می شود که نجات رهایی از رنج هستی را درحال زنده بودن تجربه می کند. منابع معتبر هر دو سنت، حکایت از برخورداری وارستگان از تجارب و احوال مشابه و نقش محوری معرفت در نیل به رهایی دارند. این مقاله، با هدف شناسایی موضوع معرفت نجات یافتگان، به مقایسة ویژگی ها و احوال «زنده آزاد» و «نفس مطمئنه» می پردازد. بنابراین، پژوهش، سرور و آگاهی زنده آزاد، سرور و آگاهی محض بوده، واقعیتی متمایز از نفس او محسوب نمی شود. اما معرفت و بهجت نفس مطمئنه، واقعیتی متمایز و چون دیگر تجارب و احوال او، محصول تجلی صفات جمالیه و جلالیه حق در آینه نفس است.
بررسی مسأله «نجات» در اندیشه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت «نجات»، نحوه حصول و مراتب آن، و تعیین قلمرو اهل نجات از جمله مباحث اساسی است که عالمان و متکلمان ادیان در مقام پاسخگویی بدان برآمده اند. غزالی دیدگاه خود درباره نجات را بر یک سری مبانی کلامی اشاعره، مبنای خود در باب تأویل و اندیشه عرفانی اش استوار می سازد. بر اساس مبانی اشاعره نمی توان به رابطه ای ذاتی و ضروری میان عمل و جزای عمل معتقد بود و نجات و هلاک اخروی را معلول اندیشه و عمل فرد دانست. در عین حال، به گفته غزالی، در این جا سببی پنهان وجود دارد که تنها به مدد نور استبصار قابل کشف است. وی آخرت را باطن دنیا می داند و می کوشد از نعمات و عذاب های اخروی تبیینی عارفانه نیز ارائه دهد. همچنین، او قائل است که به استناد ظواهر اخبار، ایمان شرط ضروری نجات است، و نجات نهایتاً نصیب تمامی مؤمنان خواهد شد. اما آنچه شمول اهل نجات را توسعه می دهد این است که در حصول ایمان به مثابه تصدیق قلبی، به هیچ وجه، نحوه تحقق آن موضوعیتی ندارد. به علاوه، تعیین قلمرو ایمان فِرَق مختلف مسلمان بر مبنای تأویل ناظر به مراتب پنجگانه وجود، از سعی غزالی بر بسط قلمرو نجات حکایت دارد. هرچند او در معرفی فرقه ناجیه و تعیین مصداق زندیق امت اسلام از تعصبات عقیدتی خود متأثر است.
میثاق در قرآن و عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
203 - 227
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم بنیادی مشترک در مسیحیت و اسلام مفهوم "میثاق" است. اهمیت و جایگاه این مفهوم در این دو دین موجب طرح این پرسش می شود که آموزه میثاق چیست و ناظر بر چه نوع رابطه ای میان خدا و انسان در این دو دین است. در پاسخ به سؤال مذکور و با بررسی تطبیقی و تحلیلی این فرضیه مورد ارزیابی قرار می گیرد که در هر دوی آن ها میثاق به معنی رابطه ایی دو جانبه میان خدا و انسان است و مفاد اصلی آن عبارت از این است که خداوند به انسان حیات می دهد و وظیفه انسان در قبال آن اطاعت از اوست. در مسیحیت انواع میثاق مطرح است اما در اسلام تنها یک نوع میثاق وجود دارد. این پژوهش به این نتیجه می رسد که منظور از میثاق در مسیحیت خود حضرت مسیح (ع) است اما در اسلام بیشتر توجه به نوع انسان است و پیامبر تنها مذکِر است.
نجات در اسلام و مسیحیت (با تأکید بر قرآن کریم و کتاب مقدس)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
116 - 134
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث عمده ادیان، پاسخ گویی به مسئله نجات است و این مسئله از مهم ترین دغدغه های دو دین ابراهیمی اسلام و مسیحیت، به شمار می رود. نجات در اسلام به معنای رهایی از گناه و ناخشنودی خداوند و نیل به قرب و رضای الاهی است که در پرتو ایمان به خداوند و انجام اعمال نیکو تحقق می یابد، اما در مسیحیت «نجات» به معنای رهایی از گناه نخستین و پیامدهای آن است که تنها به مدد فیض الاهی و قربانی شدن حضرت عیسی مسیح میسّر می شود. این مقاله مهمترین مسائل مربوط به آموزه نجات را - بر اساس قرآن کریم و کتاب مقدس- بررسی می کند.
تحلیل کیفیت ابتناء نجات بر فطرت از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
107-120
حوزه های تخصصی:
نجات بشر، یکی از دغدغه های مهم ادیان الهی است، با این وصف آیا نجات اخروی انسان، صرفاً وجه برون ذاتی دارد یا علاوه بر آن و حتی مقدم بر آن، دارای وجه درون ذاتی (فطری) هم می باشد؟ این مقاله در صدد است به روش توصیفی تحلیلی، ربط وثیق میان فطرت و نجات از نگاه ملاصدرا را تبیین کند. برای این منظور پس از بیان مختصر مفهوم فطرت و چیستی نجات، با ارائه چهار دلیل: 1. همپوشانی امور فطری سرنوشت ساز با مؤلفه های نجات، 2. اصل تطابق و تفاهم عقل و شرع، 3. فطری بودن توحید و تقوی و عرضی بودن کفر و فسق در موجود انسانی، 4. خاستگاه مشترک نجات جویی و کمال طلبی انسان، به توجیه نحوه ابتناء آموزه نجات بر فطرت در اندیشه صدرا پرداخته شده است. ماحصل تحقیق حاضر این است که اگر نسل بشر به فطرت مستقیم و اصیل خود بازگشت نموده و از تشخیص عقل سلیم و گرایش قلب سلیم تبعیت کند، همین حدّاقل آموزه های فطرت می تواند دستمایه نجات او شود. چه، فطرت در ادبیات شیعه، به مثابه برنامه درون ذاتی نجات انسان (پیامبر باطنی) تلقی شده است.
مؤلّفه های انحصارگرایی در سنّت مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انحصارگرایی دینی از صفات ذاتی و مشخصه های تاریخی سنّت مسیحی است. در این دیدگاه بر دو ویژگی حقّانیت و نجات بخشی انحصاری دین مسیحیت، تأکید اساسی می شود. این نگرش، مؤلفه های مهم تاریخی و الهیاتی دارد که عبارتند از: 1) قابلیت استناد به کتاب مقدّس ؛ 2) ابتنا بر واقعیت های تاریخی زندگی عیسیٰ مسیح ؛ 3) لزوم دخالت مستقیم الهی ؛ 4) محوریت آموزه های الهیاتی خاص ؛ 5) محوریت شخص عیسیٰ مسیح ؛ 6) جایگاه مهم کلیسا و پاپ ؛ 7) نقش فرعی شریعت و محوریت فیض و ایمان ؛ 8) بی توجهی به آموزه های درست ادیان دیگر. انحصارگرایی مسیحی، به بروز پیامدهای مهمی در طول تاریخ این دین منجر شده است که برخی از آنها عبارتند از: 1) غفلت از ارزش های ادیان دیگر و استغنا از آموختن از آنها ؛ 2) تقدس گرایی افراطی و دوری از عقلانیت ؛ 3) اثبات هویت خودی و نفی هویت دیگری ؛ 4) رسالت ایدئولوژیک ، تهدید صلح و گسترش جنگ ها. راه برون رفت از این بحران ، عدول از انحصارگرایی مسیحی و گشودگی نسبت به حقایقی است که ادیان دیگر حاوی و حامل آن هستند؛ حقایقی که با گفت و گو و احساس نیاز به شنیدن صدای دیگری قابل حصول اند.
نجات و توبه از دیدگاه آبای کلیسا: با تکیه بر آرای یوحنای دمشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر سنت های دینی، از جمله ادیان ابراهیمی، بحث نجات اهمیت خاصی دارد. در آموزه نجات شناسی، یکی از راه ها را توبه می دانند. در الهیات و شعایر مسیحی، با توجه به جایگاه عیسی مسیح علیه السلام در مقام منجی و خدای پسر، مباحث نجات شناسی به صورت مبسوط مطرح شده است. در کلیسای ارتدوکس، شعایر مسیحی، از جمله آیین اعتراف و نیز شمایل ها، در نیل به نجات و رستگاری و تعریف ایمان مسیحی بسیار اهمیت دارند. در این مقاله با دقت در کاربرد نجات و توبه در عهدین و معنای اصطلاحی آنها به واکاوی این دو مفهوم بنیادین می پردازیم. همچنین با توجه به آبای برجسته کلیسا، از جمله ایرنائوس، اوریگن و آنسلم، نجاتِ روحی و جسمیِ انسان گناهکار به واسطه هبوط و ارتباط آن با مسیح شناسی بررسی شده است. یوحنا دمشقی، متأله برجسته قرن هشتم میلادی و آخرین فرد از آبای یونانی کلیسا، دیدگاه هایی خاص و تأثیرگذار درباره جایگاه شمایل ها دارد که ارتباط این مسئله با نجات و رستگاری و نیز نقش توبه، با دقت در منابع برجای مانده از این متأله، بررسی شده است.
واکاوی نقش گناه و توبه در تأخیر و تعجیل ظهور منجی یهود
منبع:
پژوهشنامه موعود سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
95-116
حوزه های تخصصی:
یکی از اسبابی که در طول تاریخ، انسان ها را به ورطه نابودی کشانده، گناه است، در کتاب مقدس یهودیان به این سنت الهی اذعان شده که سبب بی بهره شدن از انواع نعمت ها، مخصوصاً نجات به علت گناه بوده است. در آنجا بر این حقیقت اذعان می کند تا بنی اسرائیل و یهود خدا را پرستش می کردند خدا هم به عنوان تنها منجی قوم در کنار آن ها بوده است اما وقتی عصیان کردند و توبه نکردند خدا آن ها را تنها گذاشت و آن ها را مبتلا به انواع بلاها کرد. این پژوهش کوشیده است با رویکرد توصیفی- تحلیلی و باهدف تبیین جایگاه یکی از موانع ظهور ماشیح که گناه باشد این حقیقت را اثبات کند که همان طور که گناه سبب بلا و رنج بنی اسرائیل و یهود شده توبه هم می تواند این گرفتاری ها را از این قوم رفع کرده و مقدمات نجات را فراهم کرده و ظهور ماشیح را به جلو بیندازد.
بررسی تطبیقی حقیقت نجات از منظر حکمت متعالیه، ودانته و ماهایانه
منبع:
کلام حکمت سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
71 - 90
حوزه های تخصصی:
مسئله نجات و رستگاری، حکایتگر بزرگترین آرمان حیاط بشری است. اهمیت این مسئله سبب شده که ادیان و مکاتب فکری مختلف، هر یک نگاهی متفاوت و دیدگاهی خاص در این خصوص ارائه دهند. در این مقاله با نگاهی توصیفی-تحلیلی، مسئله نجات، از منظر سه مکتب فکری حکمت متعالیه در اسلام، ودانته در هندو و ماهایانه در بودا، بررسی میشود. نجات از منظر حکمت متعالیه، امری وجودی و تشکیکی است که به واسطه حرکت جوهری انسان آغاز شده و مساوق با ادراک است. بالاترین درجه آن یعنی تعقل، عبارت است از اتحاد نفس با حقایق وجودی. نجات از منظر مکتب ودانته، معرفت انسان به اتحاد نفس خویش با برهمن است؛ زیرا فنای محض در وجود مطلق است که مقصد و مقصود اصلی نجات و موکشه در این مکتب است. نجات از منظر مکتب ماهایانه، نائل شده به نیروانه است که از طریق فرونشاندن عطش تمایلات و خارجشدن از چرخه سمساره و رنج، و به واسطه طریق هشتگانه بودا تحقق مییابد.
تحلیل مسأله ی حقانیت و نجات براساس رویکرد تشکیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۵
87 - 108
حوزه های تخصصی:
درباب چگونگی حقانیت و نجات از منظر ادیان، عمدتاً سه رویکرد انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی مطرح هستند که هریک مزایا و معایب خودش را دارد. رویکرد تشکیکی بدیل جدیدی است که مطرح می شود و تلاش دارد تا ضمن عاری بودن از مشکلات نظریات مزبور، مزایای آن ها را هم داشته باشد. البته بین این رویکرد و شمول گرایی دینی، به ویژه در سنت اسلامی، شباهت بسیاری وجود دارد، ولی لزوماً یکی نیستند. در این رویکرد، شناخت حقیقت مطلق الهی و کلیت آموزه های ادیان و نیز گشودگی راه سعادت و نجات، به طریق تشکیکی تبیین می شود، به این صورت که همه ی ادیان الهی و گاه برخی ادیان غیرالهی، از حقیقت مطلق و طریق نجات، به طور تشکیکی و سلسله وار بهره مند ند، با این تفاوت که هر دین متأخر الهی، مانند اسلام، کمالات ادیان پیشین را دارد و حاوی برخی آموزه های جدیدی است که ممکن است در ادیان قبلی وجود نداشته باشند؛ علاوه بر اینکه همه ی ادیان الهی، به ویژه در سطح باورهای بنیادی، بیشترین اشتراک تشکیکی را دارند. پس به تناسب بهره مندی تشکیکی پیروان ادیان از حقیقت، راه نجات هم برای آنان گشوده است. در این زمینه، با استناد به قرآن، مؤلفه هایی چون وحدت تشکیکی در وحی، صراط مستقیم، حقیقت تشکیکی اسلام، تنوع باورهای دینی و نیز اهمیت صفات جمال و رحمانیت الهی می توانند تبیین کننده ی ویژگی منطقی رویکرد تشکیکی به مسأله ی حقانیت و نجات باشند. در این مقاله، ضمن اینکه یافتن رویکردی کارآمد برای پاسخ گویی منطقی به پرسش حقانیت و نجات از منظر ادیان، مهم شمرده شده است، تلاش شده تا رویکرد تشکیکی به محک آزمون گذاشته شود.
قبض و بسط حقّانیّت و نجات در کلام عرفانی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
7 - 36
حوزه های تخصصی:
در باب حقّانیّت و نجات بخشی پیروان ادیان، پیوسته سه رویکرد کلی کانون توجه بوده است: انحصارگرایی، کثرت گرایی و شمول گرایی. کثرت گرایی دینی به عنوان یک دیدگاه در قرن بیستم متولد شد، اما ریشه های آن را می توان در برخی سخنان پیشینیان از جمله عرفای مسلمان پیدا کرد. یکی از این افراد، جلال الدین محمدمولوی است که مواضع مبهمی به او نسبت داده می شود. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی با محوریّت سخنان مولانا و بهره گیری از دیدگاه های مولوی پژوهان به داوری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که با وجود قرائن متعدد بر انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی در کلام ایشان، حکم کلی و مطلق به انحصارگرا یا کثرت گرا بودن وی در نجات بخشی پیروان ادیان ناموجّه است. وی حقیقت را یکی می داند چون از زوایای گوناگون نگریسته شود، متفاوت می نماید. محجوب بودن چهره واقعی حقیقت، محدودیت های قوای ادراکی از جمله علل بروز اختلاف دیدگاه ها است. مولانا دیانات الهی را نوری واحد می داند که از چراغ های مختلف پرتوافشانی می کنند و فرق واقعی ندارند و همه نجات بخش هستند، اما در مقام حقّانیّت، اسلام را واجد حقّانیّت برتر و در مواردی حق مطلق می بیند.
تنوع ادیان و مساله دیگری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
337 - 353
حوزه های تخصصی:
اهمیت تنوع ادیان، بعنوان واقعیتی عینی و انکارناپذیر مورد توجه است. لازمه چنین زیستی دستیابی به فهمی همدلانه از خودی و دیگری است. چنین فهمی بر بازشناسی متغیرهای مهمی چون اشتراکات و اختلافات انسانی، اخلاقی، فرهنگی و دینیِ خودی و دیگری مبتنی است. به لحاظ نظری، از پرسش های پیش روی بازشناسی زیست ما در جهان متنوع دینی، پرسش از حقانیت و نجات و تفاوت های آن در سنت های مختلف دینی است. یعنی عطف توجه به دیگری دینی، مساله حقانیت نگاه دینی خودی و دیگری را مطرح می سازد و اینکه راه نجات و رستگاریِ کدامیک معتبر و اصیل است. لذا ادعای تحقیق آن است که پذیرش واقعیت تنوع ادیان، به لحاظ عملی، ضرورت عینی همزیستی مسالت آمیز، تکیه بر اخلاق جهانی و توسل به منطق گفتگو را پیش روی ما قرار می دهد. نتیجه نظری و عملی توجه به مساله تنوع ادیان، به رسمیت شناختن وجودی دیگری دینی و پایبندی به لوازم عملی و واقعی آن، یعنی اقبال به صلح، مدارا و مشارکت متقابل، و التزام به لوازم نظری آن یعنی دوری از نگرش انحصاری به سنت دینی خود و پذیرش حقانیت و امکان نجات برای دیگری دینی به درجات متفاوت تشکیکی است. نتیجه نظری، منطقی و الهیاتی مربوط به سنت دینی خود نیز می تواند یافتن افق های تازه برای بازشناسی نکات ارزشمند نگرش دینی خود و بازیابی روحیه اصلاح در آن دسته از باروهای دینی سنت خودی است که نیازمند بازسازی اند.
رابطه صلح و عدالت در منظومه فکری سید قطب
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
۵۴-۱۹
حوزه های تخصصی:
سید قطب یکی از اندیشمندان مهم جهان اسلام است که در آثار خود به صورت ویژه ای از عدالت و صلح سخن گفته است اما در مطالعات صورت گرفته در مورد اندیشه وی، کمتر به نسبت میان این مفاهیم پرداخته شده است. بنابراین یکی از مسائل اساسی در رابطه با اندیشه های سید قطب، بررسی نسبتی است که او میان این دو مفهوم برقرار ساخته است. در مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای این نسبت مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که سید قطب به چهار سطح پیاپی در مورد صلح باور دارد که عبارتند از: آرامش درون، آرامش در محیط خانه، تعاون و صلح در اجتماع و صلح جهانی. او مبنای اساسی صلح را وجود عدالت یعنی هماهنگ شدن با نظم الهی حاکم بر هستی و تشریع شده در دین خاتم پیامبران (ص) می داند.