نگاهی انتقادی به رویکرد فیض محور در فلسفه اسلامی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، زمینه های تاریخی رویکرد تشکیکی در فلسفه نوافلاطونی و به ویژه آثار افلوطین مورد توجه قرار گرفته و تاثیر آن بر فلسفه صدرالمتالهین تحلیل شده است. رویکرد تشکیکی هم در هستی شناسی و هم در معرفت شناسی تاثیرگذار است. از این رو، استلزام رویکرد تشکیکی در قلمرو هستی و شناخت را می توان در اهداف آموزش و پرورش مورد پی جویی قرار داد. مدارج تشکیکی از حس به خیال و عقل تا احد، به لحاظ آموزش و پرورش، این هدف را مورد توجه قرار می دهد که مشاهدات حسی و فعالیت های خیالی باید به سطح انتزاعی عقلی و درک کلیات ختم شود و بلکه بالاتر از آن به رابطه ای عارفانه با ذات احدیت منجر شود. دلالت این دیدگاه در تعلیم و تربیت آن است که رابطه ای متوالی میان مواد درسی قائل شویم و این دلالتی است که توسط دیدگاه توازی گرا مورد چالش قرار می گیرد. در این پژوهش پیشنهاد شده است که راهی میانه بین توالی گرایی و توازی گرایی اتخاذ شود که می توان آن را توازی گرایی ناهمزمان نامید. بر اساس این پیشنهاد، مواد درسی با هم توازی خواهند داشت اما همگی به صورت همزمان وارد برنامه درسی نمی شوند.