مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
زندگی روزمره
حوزه های تخصصی:
مردم نگاری شهری به مثابه ی یکی از روش های تحقیق کیفی است که بر آن است که برای مطالعه ی شهر باید از رویکرد انسان گرایانه استفاده کرد، زیرا این انسان ها هستند که شهر را می سازند. در واقع، مردم نگاری به مشاهده ی جهان بر اساس چارچوب مرجع افراد مورد بررسی می پردازد و محقق به گونه ای فعال در زندگی افراد و موقعیت مورد مطالعه مشارکت می کند؛ مشاهده ی وقایع عادی و فعالیت های روزمره به گونه ای که در محیط های طبیعی رخ می دهد. افزون بر آن، وقایع غیرعادی نیز مورد مشاهده قرار می گیرد و محقق به طور مستقیم در زندگی افراد مورد مطالعه مشارکت می ورزد و شخصاً فرایند زندگی اجتماعی روزمره را در محیط و میدان تحقیق تجربه می کند. تاریخچه ی مردم نگاری شهری از شهر شیکاگو آغاز می شود. تامس نخستین چهره ی برجسته و بنیانگذار مکتب شیکاگو بود که تحقیقات اجتماعی خود را در زمینه ی مشکلات شهر شیکاگو بویژه موضوع هایی چون مهاجران، زنان، اقلیت گروه های قومی، انحرافات اجتماعی و غیره پیش از جنگ جهانی اول آغاز کرده بود. در واقع او بر آن بود که برای مبارزه با انحرافات اجتماعی و مشکلات زندگی شهری چاره ای جز شناخت دقیق سازوکارهای آنها و تحلیل این سازوکارها وجود ندارد. آنچه به نظر وی اهمیت داشت این بود که برداشت و نگرش افراد را نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفته اند بشناسیم تا بتوانیم جهت گیری های ذهنی آنها در جامعه را درک کنیم.
استفاده از شبکه های اجتماعی و شکل گیری فرهنگ جوانی در جوانان تهرانی کاربر فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به مطالعه شکل گیری فرهنگ و هویت فرهنگی جوانان با تمرکز بر تجارب و تعاملات آن ها در شبکه های اجتماعی مجازی و استفاده از این شبکه ها در زندگی روزمره شان می پردازد. این مقاله حاصل کار پژوهشی بر روی کاربران جوان تهرانی عضو شبکه اجتماعی فیس بوک از تاریخ یک خرداد 1394 تا اوایل مهرماه 1394 است. در این مقالهاز روش مردم نگاری مجازی برای کشف تجارب زیسته و تعاملات جوانان در ارتباط با شبکه های اجتماعی، معانی و مفاهیم مرتبط با آن ها و همچنین دلایل و انگیزه های حضور جوانان در این شبکه ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش ضمن تشریح تجربه زیسته شبکه های اجتماعی و وضعیت استفاده های جوانان از این شبکه ها نشان می دهد که حضور در شبکه های اجتماعی به مثابه زندگی روزمره امکان و فضایی برای شکل گیری نوع خاصی از هویت فرهنگی جوانی را فراهم می کند. ازاین رو مهم ترین ویژگی های فرهنگ جوانی عبارت اند از؛ واکنشی، فردگرایانه، فراجنسیتی، طبقاتی و مصرف گرا بودن.
مردم نگاری شهری روشی برای واکاوی مسائل اجتماعی و فرهنگی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم نگاری شهری به مثابه ی یکی از روشهای تحقیق کیفی که برآن است که برای مطالعه ی شهر باید از رویکرد انسان گرایانه استفاده کرد زیرا این انسانها هستند که شهر را می سازند؛ در واقع مردم نگاری به مشاهده ی جهان براساس چارچوب مرجع افراد مورد بررسی می پردازد و محقق به گونه ای فعال در زندگی افراد و موقعیت مورد مطالعه مشارکت می کند؛ مشاهده ی وقایع عادی و فعالیت های روزمره به گونه ای که در محیط های طبیعی رخ می دهد. افزون بر آن، وقایع غیرعادی نیز مورد مشاهده قرار می گیرد. محقق به طور مستقیم در زندگی افراد مورد مطالعه مشارکت می ورزد و شخصا فرایند زندگی اجتماعی روزمره را در محیط و میدان تحقیق تجربه می کند. تاریخچه ی مردم نگاری شهری از شهر شیکاگو آغاز می شود. تامس نخستین چهره ی برجسته و بنیانگذار مکتب شیکاگو بود که تحقیقات اجتماعی خود را در زمینه ی مشکلات شهر شیکاگو به ویژه موضوع هایی چون مهاجران، زنان، گروه های اقلیت قومی، انحرافات اجتماعی و غیره پیش از جنگ جهانی اول آغاز کرده بود. در واقع او بر آن بود که برای مبارزه با انحرافات اجتماعی و مشکلات زندگی شهری چاره ای جز شناخت دقیق سازوکارهای آنها و تحلیل این سازوکارها وجود ندارد. آنچه به نظر وی اهمیت داشت این بود که برداشت و نگرش افراد را نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفته اند بشناسیم تا بتوانیم جهت گیری های ذهنی آنها را در جامعه درک کنیم.
زمینه های نهادی بروز نگرانی در تجربه زیسته ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند تحولات در جامعه ایرانینشان از پررنگ شدن «نگرانی» در زیست جهان ایرانیان دارد. ما جامعه شناسان به نگرانی درباره مسائل اجتماعی خو گرفته ایم اما اینک این خود نگرانی است که تبدیل به مسئله شده است. مراحل اصلی چرخه زندگی به ویژه پس از نوجوانی در ایران امروز به گونه ای روزافزون نگران زا گردیده است. کنکور، شغل یابی، ازدواج، خرید مسکن، فرزند زایی، تربیت فرزند، سلامتی، بازنشستگی، مرگ و.... در تجربه معاصر ایرانیان با نگرانی هایی زیادی همراه است که امنیت روانی را سلب نموده و اخلاق فردی و اجتماعی را به مخاطره انداخته است. این مقاله با بهره مندی ازنظریات باربالت، بک، گیدنز و باومن در پی تبیین زمینه های ساختاری ایجاد نگرانی است. روش این مقاله تحلیل ثانویه است و از آمارها و داده های نهادی موجود استفاده می نماید. به نظر می رسد در ایران «تزلزل نهادی» زندگی را پیش بینی ناپذیر و نگران کننده ساخته است. مقاله با مرور شاخص هایی در نهادهای مهم کشور مانند اقتصاد، خانواده
و بوروکراسی نشان می دهد که چگونه این ساختارها زندگی روزمره را پیش بینی ناپذیر ساخته و از این رو سبب ناامنی هستی شناختی گشته اند. ناامنی هستی شناختی نگرانی را در تجربه زیسته ایرانیان تشدید کرده است. این وضعیت نگران زا را فقدان نهادها و سازمان های رفاه اجتماعی کارآمد تشدید کرده است.
فرآیند اهلی سازی تکنولوژی رسانه ای: تجربه زیسته جوانان ایرانی در پذیرش تلفن همراه هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر به دنبال ورود تلفن های همراه هوشمند، عرصه ارتباطات موبایلی شاهد دگرگونی های فراوانی بوده است. ازآنجاکه یکی از قابلیت های تکنولوژی درنوردیدن مرزهای جغرافیایی است، جامعه ما نیز شاهد تغییرات اجتماعی برآمده از این نوآوری رسانه ای بوده است. در این میان، زندگی روزمره جوانان به عنوان گروهی که عموماً در پذیرش تکنولوژی های نوین پیش قدم می شوند، تحت تأثیر این فضای تکنولوژیک تغییر کرده است. در مقاله حاضر به مطالعه فرآیند پذیرش و اهلی سازی تلفن های همراه هوشمند در زندگی روزمره جوانان ایرانی پرداخته ایم. از خلال مصاحبه های نیمه استاندارد با دانشجویان مقطع کارشناسی شهر تهران، شش مقوله اصلی در نحوه مصرف تلفن همراه هوشمند توسط جوانان به دست آمد که در سطوح فردی و اجتماعی زندگی روزمره آن ها تجلی پیداکرده اند. این مقوله های شش گانه عبارت اند از: مصرف اطلاعاتی که شامل چک کردن واقعیت ها، آگاهی از اخبار و دسترسی به اطلاعات در لحظه است. مقوله بعد را مصرف مبتنی بر موقعیت نام نهادیم که نمایش موقعیت، نظارت بر موقعیت و احساس امنیت را شامل می شود. سومین مقوله مصرف ارتباطی است که در کاربری شبکه های اجتماعی، اپلیکیشن ها پیام رسان و گسست از جمع های واقعی تجلی پیدا می کند. مقوله چهارم با عنوان انطباق تکنولوژیک شامل همه جا بودن، سهولت یادگیری کاربری و سیالیت تکنولوژی است. ابزار استقلال فردی نیز عنوان مقوله پنجم بوده که به معنای استقلال از خانواده و شکل دهی به روابط گزینشی است. آخرین مقوله در فرآیند اهلی سازی تلفن همراه هوشمند تسلط بر مصرف تکنولوژی است که کنترل شیوه کاربری و تسلط بر بازنمایی هویت مجازی را شامل می شود.
نقض تمامیت ارضی ایران پس از مشروطه و تحلیل کنش های مقاومت آمیز علیه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی موارد نقض تمامیت ارضی ایران در دوره زمانی 1324-1329ه .ق/1906-1912م. چگونگی، ابعاد و زمینه های آن، کنش های مقاومت آمیز مردمی علیه نقض تمامیت ارضی را بر اساس آرای نظری مطرح در علوم اجتماعی مورد مطالعه قرار داده و ویژگی های آن را بر شمرد.
بر این اساس مقاله حاضر بعنوان پژوهشی نظری تحلیل، واقعیت های تاریخی معتبر را با ارجاع به یافته های احصاء شده سنت مطالعات علوم اجتماعی مقاومت مورد تحلیل قرار داده است. نتیجه آن که تمامیت ارضی ایران در دوره زمانی مذکور توسط دولت های روسیه، بریتانیا و عثمانی بطور کوتاه و میان مدت مورد نقض قرار گرفته و کنش های مقاومت آمیز مردمی را به دنبال داشته است. کنشگران با درک تهدید امنیت ملی و وجود حس تحقیر اجتماعی در برابر قوای متجاوز، نقض تمامیت ارضی را به مثابه نوعی اِعمال قدرت دانسته و در شرایط فقدان نیروی دفاعی قوی، مجلس با ثبات، ضعف ساز و کارهای حکومتی و نابسامانی های سیاسی اقتصادی، کنش های خود را در قالب تحریم کالاهای کشورهای متجاوز، ترک جشن نوروز، تشکیل اجتماعات اعتراضی، تدوین و ارسال اعتراض نامه و ابراز همدردی با ساکنان مناطق مورد تهاجم در تضاد با وضع موجود به منصه ظهور رساندند. استفاده از اشکال روزمره مقاومت، بروز خلاقیت و نیز کنش گری در زمان مقتضی از دیگر ویژگی های این کنش های مقاومت آمیز است.
مطالعه رابطه فرهنگ و زندگی روزمره در شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه موردی: شبکه اجتماعی فیس بوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجازی با توجه به ساختار نوین ارتباطی خود تبدیل به بخشی عمده از زندگی روزمره مردم ایران شده اند. نحوه عمل افراد در زندگی روزمره و روش هایی که از طریق ارتباط با دیگران به کار می برند تا زندگی خود را در شبکه های اجتماعی مجازی معنادار می کنند، موضوع مقاله حاضر است که با هدف فهم مؤلفه های فرهنگ و زندگی روزمره این شبکه ها و ارتباط احتمالی آن با مؤلفه های عضویت کاربران در فیس بوک نوشته شده است. برای رسیدن به این هدف، از روش کیفی مردم نگاری مجازی، در میدان مطالعه ای متشکل از 300 کاربر شبکه اجتماعی فیس بوک استفاده شد و جمع آوری داده های آن از طریق مشارکت، مشاهده آنلاین و مصاحبه های عمیق و نیمه عمیق صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های زندگی روزمره و فرهنگ کاربران عبارت اند از: نمایش و اجرا، کثرت و ترس از گم شدن، روایت معمولی به جاری روایت رسمی، حساسیت زدایی از تابوها و در معرض دید قرار دادن حرفه و هنر. این مؤلفه ها درواقع، نمایی از زندگی روزمره کاربران ایرانی و فرهنگ معمول حاکم بر فضای فیس بوک هستند.
«مصرف اینترنت و اثر آن در روابط همسران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر اینترنت نقش قابل ملاحظه ای در زندگی و روابط انسان ها یافته است. بخشی از این تأثیرات به قلمروی زندگی زناشویی معطوف است. در این پژوهش کوشیده ایم مهم ترین عرصه ها و ابعاد تأثیرگذاری اینترنت بر روابط همسران در تحقیقات پیشین را مورد واکاوی قرار دهیم. حدود چهل پژوهش که از 1995 تاکنون به موضوع اینترنت و روابط همسران مرتبط بودند شناسایی شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، و با اتکا به منطق استقراء، بررسی شدند. در نتیجه، دو عرصه مهم تأثیر اینترنت بر روابط همسران به دست آمد که عبارت اند از: تأثیر در مناسبات زندگی روزمره، و در مرزها و حدود زناشویی. جمع بندی تحقیقات مورد بررسی بیشتر مؤید تأثیر منفی اینترنت بر این دو قلمرو در جوامع غربی است، هرچند پیچیدگی هایی دارد. ارتباط اینترنت با زندگی روزمره همسران به میزان، زمان و مکان مصرف، نوع استفاده و شرایط و برهه ای بستگی دارد که افراد تجربه می کنند. برخی امکانات اینترنتی نظیر محتوای جنسی و امکان برقراری روابط مجازی نیز بر مرزهای زناشویی بیشتر تأثیر منفی داشته است، هرچند مؤلفه هایی چون دلایل مصرف، جنسیت، زمینه های روانی و خانوادگی، و روابط عاطفی یا جنسی برقرار شده، حالات گوناگونی به آن می دهند.
تلویزیون و ورزش در زندگی روزمره (تحلیلی در پیوند رسانه و ورزش در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند بین ورزش و رسانه به عنوان یک رابطه فرهنگی و تجاری برای هر دو صنعت نیازمند مدیریت مناسب است. از بین رسانه های جمعی تلویزیون به واسطه پخش زنده و امکان مشاهده تصاویر، تأثیر بیشتری در پیوند رسانه و ورزش داشته است. خط مشی تلویزیون با توجه به انحصاری بودن این رسانه در ایران و نقش محوری آن در فعال کردن زندگی عامه مردم، نیازمند تحقیق و بررسی در مورد راه هایی است که بتوان از طریق آن، تلویزیون را در خدمت سطوح پایه ورزش (با حفظ جذابیت ها) قرار داد. این امر از اهمیت توجه به سطوح بالا (ورزش حرفه ای و ورزش قهرمانی) نمی کاهد. این پژوهش با در نظر گرفتن نقش فعال مخاطب ورزشی به ارتباط ورزش در زندگی روزمره مخاطبان با برنامه های ورزشی تلویزیون می پردازد. رویکرد پژوهش تحلیلی و ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه با مخاطبان برنامه های ورزشی است. در تحلیل داده ها تفکیک جنسیت در نظر گرفته شده و نقش تلویزیون در زندگی ورزشی زنان و مردان به تفصیل بیان شده است. براساس نتایج پژوهش شرایط موجود تلویزیون نقش چندانی در تعریف و شکل دادن به زندگی افراد در بعد مشارکت و فعالیت بدنی ندارد، اما احتمالاً روی آوردن مخاطبان در شکل دهی و زمان بندی برنامه های ورزشی تلویزیون و پخش موجود نقش دارد.
رابطه میان سبک زندگی و مسکن ایرانی (با تکیه بر نظریة «جامعة کوتاه مدت» و نظریة «راهبرد و سیاست سرزمینی جامعة ایران»)(مقاله علمی وزارت علوم)
مسکن و محل سکونت آدمی کالبدی است که نشانی از خود فردی و جمعی وی را منعکس می سازد. این امر در مورد همه جوامع، از جمله جامعه ایران، صادق است. وقتی از نسبت میان سبک زندگی ایرانی و شکل مسکن سخن می گوییم، بی تردید عناصر و مؤلفه های گوناگونی را دخیل کرده ایم که مطالعه و بررسی آنها نیازمند پژوهشی میان رشته ای است. نسبت میان سبک زندگی و معماری با مقوله هویت ایرانی معاصر و لاجرم بحث از شکل گیری نوع خاصی از فردیت، به تبع تحولات جدید، ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر بتوان اذعان داشت که زندگی روزمره صرفاً قلمرو امور بدیهی، ثابت، و مبتنی بر عادت نیست، می توان به بررسی این امر پرداخت که شیوه سکونت فرد ایرانی و نحوه شکل دهی او به مسکن (در کالبد بیرونی و چیدمان داخلی) در طول زمان منجر به انباشتی پایا می شود که در کنش و واکنش هایی همیشگی، تأثیری مداوم و مستمر از خود بر جای می گذارد. در این مقاله از رهگذر مفاهیمی چون فردیت ایرانی و زندگی روزمره در بستر جامعه پیچیده و در حال حرکت ایران، کوشش خواهیم کرد تا نسبت میان مشخصه های سبک زندگی در ایران و شکل محل سکونت را تبیین کنیم و رابطه میان این دو را مورد بررسی قرار دهیم. هدف اصلی ما در این مقاله بررسی این مسئله خواهد بود که نوع فردیت شکل گرفته در ایرانی معاصر، چه تأثیری بر پاسخ های وی به گزاره های پیش روی او، از حیث زیست اجتماعی، خواهد داشت. این پاسخ ها نهایتاً سبک زندگی او را رقم می زند، و این سبک زندگی بر زیستن در نوع خاصی از کالبد معمارانه تأثیر می گذارد.
زمینه های اجتماعی حسادت در تعاملات روزمره؛ مطالعه کیفی دانشجویان دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسادت به عنوان یکی از هیجانات انسانی، دارای پیامدهای مهمی در زندگی اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی زمینه های اجتماعی حسادت در تعاملات روزمره است. این تحقیق در رویکرد تفسیری- برساختی و با روش کیفی انجام شده و از روش نظریه داده بنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل داده ها استفاده شده است. نمونه گیری در دسترس برای گزینش افراد مورد مصاحبه و نمونه گیری نظری برای تشخیص تعداد افراد پژوهش به کار گرفته شد. به منظور گردآوری داده ها، با 40 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه یزد مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. بعد از انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 8 مقوله اصلی و مدل پارادایمی ارائه شده است. مقوله های اصلی به دست آمده عبارت است از: مخاطره محرومیت، نابرابری، مادی گرایی، محتوای محرک رسانه، مقایسه اجتماعی، حسادت آموخته، ارزیابی عدالت و خصوصیات شخصیتی. مقوله هسته نهایی در این پژوهش، انگیزش اجتماعی حسادت است. این مقوله در قالب یک مدل پارادایمی شامل شرایط، تعاملات و پیامدها ارائه شده است.
تناقض های هویتی جوانان درکنش و واکنش با خانواده و جامعه با رویکرد زمینه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه جامعه کنونی ما درحالِ گذار از هویت سنتی به هویت مدرن است، پژوهش حاضر درصدد است، با اتکا به رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، به بررسی تناقض هایی بپردازد که جوانان به لحاظ هویتی در بافت زندگی روزمره با آن ها مواجه می شوند. این پژوهش کوشیده است ازطریق روش کیفی و مصاحبه عمیق به یک نظریه زمینه ای دست یابد. براساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 28 نفر از جوانان 20 تا 30 ساله شهر اصفهان مصاحبه صورت گرفته است و اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها رمزگذاری (باز، انتخابی و محوری) شده و مفاهیم و مقوله های به دست آمده تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها با استفاده از روش نظریه زمینه محور شامل 21 مقوله است. مقوله محوریِ این بررسی «انتخاب گری عناصر هویتی» است، به طوری که مقولات دیگر را در برمی گیرد. براساس مقوله هسته دو مورد از یافته های پژوهش، تقابل بافتی سنت و تجدد و فردگرایی فزاینده است. براساس نتایج، مهم ترین دستاوردهای تحقیق به نوعی فردگرایی فزاینده به سمت هویت مدرن و نیز تقابل بافت سنتی و تجدد اشاره دارد. عامل سن و ترجیحات و ذائقه های جوانان نیز بسترساز به حساب می آید که نوعی شکاف نسلی را میان آنان و والدینشان به وجود آورده است. سپس، نظریه زمینه محور به دست آمده، در قالب مدل پارادایمی ارائه شده است.
تحلیل پدیدارشناختی تجربه زیسته کاربران شبکه اجتماعی تصویری اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته کاربران ایرانی اینستاگرام است. ویژگی های خاص این شبکه اجتماعی سبب شده است تا نوع خاصی از تعاملات به واسطه آن شکل بگیرد. این ویژگی ها تجربیات نوینی را در روال های هر روزه کاربرانِ فعّال جایگیر کرده است. بنابراین، محققان بر کاربرانی متمرکز شدند که تجربه حضور کافی در اینستاگرام را داشتند. در این مقاله، برای فهم معنای عمیق این تجربیات از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. در مجموع با شانزده نفر مرد و زن مصاحبه شد که مدت میانگین عضویت آنها در اینستاگرام دو سال بوده است. در نهایت، بر اساس تحلیل مصاحبه ها مضامین مختلفی در رابطه با نقش اینستاگرام در زندگی روزمره کاربران شناسایی شد که مهم ترین آنها عبارتند از: لایک به منزله تحسین و نیز ایجاد رابطه اجتماعی؛ کامنت به منزله میدان گفت وگو؛ ارزشمند بودن تعداد زیاد فالوئرها؛ و نیز عدم شکل گیری دوستی واقعی در میان فالوئرها. در کل، باید اشاره کرد که تجربیات زندگی در شبکه های اجتماعی همانند طرد و پذیرش اجتماعی با توجه به محو شدن فزاینده تمایز زندگی واقعی از زندگی مجازی، از نظر پیامدهایی که برای زندگی واقعی دارد نباید مورد غفلت قرار بگیرد. از سوی دیگر، هر نوع اختلال در کردارهای هر روزه کاربران اینستاگرام، می تواند به برخی پیامدهای منفی روان شناختی و اجتماعی منجر شود.
بررسی شیوه های معنا بخشی در حسابداری مالی
حوزه های تخصصی:
توانایی ذاتی حسابداری در ایجاد اثرات و تأثیرگذاری بر ذهن و رفتار مردم، به طور گسترده در مطالعات حسابداری تایید شده است. با این حال، این مقاله استدلال می کند که برای اینکه حسابداری روی مردم تاثیر داشته باشد، ارقام آن باید برای کاربران مورد نظر خود قابل تفسیر باشد. اما چه اتفاقی می افتد که مردم از مطالعه و تفسیر اطلاعات مالی منع می شوند؟ این مقاله به بررسی چگونگی ارائه حساب های مالی به افرادی که باور دارند که توانایی آنها برای ارزیابی ارقام دچار اختلال شده است، می پردازد. این کار از طریق تمرکز تجربی فراتر از حد سازمان حرفه ای و حوزه خصوصی زندگی روزمره، به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه یک برنامه مالی تلویزیونی اطلاعات مالی را با جزئیات کامل نشان می دهد تا شرکت کنندگان خود را به شهروندان مسئول مالی تبدیل کند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی واز نظر نوع روش، تجربی می باشد. یافته های تجربی این مقاله دلیلی برای پروبلماتیزه کردن شرایطی است که در آن حسابداری قادر به تأثیرگذاری بر روی مردم است، همچنین این نتایج نتیجه گیری می کند که بدون در نظر گرفتن توانایی افراد برای تفسیر حساب های مالی، احتمال اینکه حساب ها بر ریسک سقوط کاربران خود تاثیر بگذارد، کم است.
زندگی روزانه در خیابان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
60 - 71
حوزه های تخصصی:
تجربه فضا در خلال زندگی روزمره بر پایه ویژگی های آن مقوله ای است که منجر به نحوه شناخت و ارزیابی کاربران در فضا می شود. به منظور بررسی این تجربه در فضای خیابان و شناخت ویژگی های مشترک بین خیابان های مطلوب که آن ها را برای کاربران جذاب و مطلوب می سازد خیابان آزادی حد فاصل میدان انقلاب تا اکباتان به عنوان فضایی که علی رغم اهمیت کالبدی و موقعیت آن فاقد کیفیت لازم برای حضور پیاده است و خیابان های خیام در قزوین و خیابان مطهری در رشت که بر پایه مصاحبه با شهروندان در تحقیقات قبلی از جذابیت لازم جهت حضور در مکان برخوردار هستند، انتخاب شده اند. هدف این تحقیق مقایسه بین دو فضای اخیر و محور آزادی است تا بتوان به این پرسش پاسخ داد که تفاوت کیفی این فضاها مربوط به کدام یک از متغیرهای تحقیق است. متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق مبتنی بر سه مؤلفه مطالعه «فینشتین» بر عدالت در فضا شامل تنوع، برابری و دموکراسی و مؤلفه های مطالعه «لینچ» درباره عوامل مطلوبیت فضای شهری شامل دوام، معنا، تناسب، دسترسی، اختیار، عدالت و کارایی هستند. نتایج حاکی از آن است که آنچه توانسته خیابان های مطهری و خیام را به فضاهایی مطلوب مبدل سازد، عامل دوام و کارایی فضاست که زمینه ساز حمایت فضا از زندگی روزمره افراد است.
درآمدی بر رابطه سیاست و زندگی روزمره در ایران؛ بررسی موردی جنگ شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه سیاست با زندگی روزمره از پیروزی انقلاب اسلامی غلظت و آمیختگی بیشتری یافت. با شروع جنگ تحمیلی، بویژه جنگ شهرها، زندگی روزمره ایرانیان وارد حالت اضطراب آن دوره شد. از آنجا که نظام سیاسی به طور مستقیم مسئول اداره و پیشبرد جنگ بود وارد زندگی روزمره نیز می شد. این ورود و چگونگی اثرگذاری و توصیف معنای آن برای تجربه زیسته اعضای عادی جامعه ایران مرکز ثقل این نوشتار است. جنگ شهرها با درگیر کردنِ بی واسطه غیرنظامی ها با جنگ، بستر مسائل اجتماعی و سیاسی بوده است. برای فهم این موضوع، با توجه به فاصله زمانی و مکانی کنونی ما از آن، نگرش پدیدارشناختی می تواند مفید باشد؛ بنابراین، به طور کلی تلاش ما معطوف است به اینکه اجازه دهیم تجربه زیسته فرد از پدیده جنگ شهرها، به آشکارگی درآید. در این چارچوب، پرسش محوری ما این است که چگونه جنگ شهرها سبب پدیدار شدنِ زندگی روزمره به مثابه وضعیتی سیاسی در تجربه زیسته ایرانیان شد؟ عمده ترین پاسخ نیز این است که جنگ سبب فرارویِ ارگانیسم اجتماعی، زندگی روزمره، جنگ شهرها و سیاست از حدود مرسوم شان شد و آمیختگی آن ها با یکدیگر، وضعیت بسیج ایدئولوژیک را برای ساخت سیاسی فراهم تر از قبل کرد.
زندگی روزمره در تلگرام: کاربران ایرانی و استفاده از رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
38 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، شناخت و تحلیل زندگی روزمره کاربران ایرانی در تلگرام است. تلگرام در چند سال اخیر به محبوب ترین برنامه پیام رسان در ایران تبدیل شده است و بنابراین تحقیق درباره ابعاد مختلف کاربری در این برنامه ضروری است. در این تحقیق با استفاده از بستر نظری زندگی روزمره و خصوصا نظرات شوتز درباره زیست - جهان امر روزمره به تحلیل زندگی رومزه کاربران در تلگرام پرداخته ایم. برای انجام این تحقیق از تلفیقی از روش های مشاهده مشارکتی و مصاحبه کیفی استفاده شده است. علاوه بر مشاهده مشارکتی که به صورت مستمر انجام می شد، با 8 نفر از کاربران پرمصرف تلگرام مصاحبه انجام گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق، عناصر معرفی شده توسط شوتز برای زیست جهان را برای تلگرام نیز در نظر گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که مفهوم زمان در تلگرام تغییر کرده است و همچنین "تو- جهت" و "ما - رابطه "ها ساده تر شکل می گیرد. همچنین، تلگرام بخشی از جهان بالقوه فرد را به جهان بالفعل تبدیل کرده است و دایره هم قطاران را نیز گسترانیده است. علاوه بر این ها، تلگرام باعث تغییر سطوح مختلف موقعیت ها بر اساس میزان ربط شده و موقعیت ها با میزان ربط کم را به موقعیت های مربوط تبدیل کرده است. این امر خود به پیش روی آرام مردم عادی منجر شده که نوعی از مقاومت است. نوع دیگر مقاومت که در تلگرام شکل می گیرد، استفاده از این بستر برای بروز تکنیک هاست؛ تکنیک های مقاومت که عمدتا در متن ها رخ می دهد.
فلسفه ویتگنشتاین و پیامدهای سیاسی آن: مبنایی برای نقد ایدئولوژی در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان تحلیلی همواره در مظان اتهام بیرون راندن سیاست از فلسفه قرار دارند. در این میان، ویتگنشتاین از زمره فیلسوفان تحلیلی است که فلسفه ی او را هم به دلیل آنچه «فقدان سویه های تئوریک سیاسی» می نامند، مورد غفلت قرار داده اند. پژوهش حاضر به دنبال اثبات خلاف این گزاره است؛ و در همین راستا، درصدد شناسایی بن مایه ی سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین است. بدین ترتیب، سؤال اصلی این پژوهش این است که «آیا می توان از فلسفه ی متأخر ویتگنشتاین، سیاست و نتایج سیاسی استخراج کرد؟ آیا این فلسفه با سیاست نسبتی دارد؟» پاسخ ما در این نوشتار آن است که: «فلسفه ی متأخر ویتگنشتاین می تواند دارای نتایج سیاسی باشد و قابلیت استخراج گزاره ها و آموزه های سیاسی را دارد». برای اثبات این گفته، بعد از اشاره به مقدمات روشی، هستی شناسی و معرفت شناسی ویتگنشتاین، پیامدهای سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین شرح داده می شود. می توان از این پیامدها در دوسطح سخن گفت. سطح اول، سطحی است که با توجه به مباحث ویتگنشتاین در باب زندگی روزمره و فرم زندگی، به نوعی تحلیل از سیاست با توجه به قوام یافتن سوژه در زندگی اجتماعی و توجه به مسائل مربوط به قومیت ها و تنوعات فرهنگی دست می زند. سطح دومی که ما از آن سخن می گوئیم، مربوط می شود به نقد ایدئولوژی ها و آموزه های سیاسی با استفاده از ابزار تحلیلی ای که ویتگنشتاین در اختیار ما قرار می دهد. یعنی با تکیه بر جنبه های نقادانه ی فلسفه ی او می توان به سراغ مکاتب و ایدئولوژی های رایج سیاسی رفت و بنیان دعاوی آن ها را مورد نقد قرار داد. در این مقاله برای اثبات فرضیه و با توجه به محدوده ی بحث، صرفاً به سطح دوم پیامدهای سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین، یعنی نقد ایدئولوژی اشاره می شود.
مقایسه رهیافت زیبایی شناختی به تولید و مصرف در اندیشه های مارکسیستی و پست مدرنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان قرن نوزدهم، همواره بر نقش محوری تولید در آفرینش جهان انسانی تأکید می کنند. در این میان، مارکس با واسازی مفهوم تولید سرمایه داری، آن را از قید سود و انباشت سرمایه جدا می سازد و بدان صورتی زیبایی شناختی می بخشد. مارکس، شرایط زندگی انسانی را تحت نظام تولید تبیین می کند و مقوله مصرف را امری انفعالی و متعلق به جهان حیوانی می داند. در واقع، در گفتمان مارکسیستی، مصرف کنندگان همچون موجوداتی فریب خورده و ازخودبیگانه تصور می شوند که در نمایش اوهام کالاهایی غرق شده اند که ساخته دست خودشان است. از دید مارکسیسم، مصرف، سایه و انعکاسی از تولید است و «شیوه تولید» به نحو پیشینی «شیوه مصرف» را نیز تعیین می کند. اما دوسرتو در سنت پست مدرن، معتقد است اگرچه خانه از آنِ دیگران است، اما کردار سکونت از آنِ ماست؛ بقول دوسرتو، مصرف کننده، با «شیوه های کاربرد متفاوت» در فرآیند تولید کالاها مشارکت می جوید و بدین طریق، مصرف گرایی، ماهیت مستقل خویش را در برابر نظام تولید حفظ می کند و خود را همچون «تولید ثانوی» به نمایش می نهد. اگر مارکس از «تولید به مثابه آفرینش زیبایی شناسانه» سخن می گوید، در گفتمان پست مدرن، کنش زیبایی شناختی، به قلمروی مصرف نیز سرایت می کند و امر روزمره و انسان معمولی، آبستن زیبایی می شود. اعتقاد به مصرف زیبایی شناختی بدین معنا است که توده ها نیز در کنش های روزمره خویش، دارای خلاقیت و قدرت و نیروی مقاومت هستند و سهم برابر با تولیدکنندگان در آفرینش زندگی دارند.
مقایسه رهیافت زیبایی شناختی به تولید و مصرف در اندیشه های مارکسیستی و پست مدرنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان قرن نوزدهم، همواره بر نقش محوری تولید در آفرینش جهان انسانی تأکید می کنند. در این میان، مارکس با واسازی مفهوم تولید سرمایه داری، آن را از قید سود و انباشت سرمایه جدا می سازد و بدان صورتی زیبایی شناختی می بخشد. مارکس، شرایط زندگی انسانی را تحت نظام تولید تبیین می کند و مقوله مصرف را امری انفعالی و متعلق به جهان حیوانی می داند. در واقع، در گفتمان مارکسیستی، مصرف کنندگان همچون موجوداتی فریب خورده و ازخودبیگانه تصور می شوند که در نمایش اوهام کالاهایی غرق شده اند که ساخته دست خودشان است. از دید مارکسیسم، مصرف، سایه و انعکاسی از تولید است و «شیوه تولید» به نحو پیشینی «شیوه مصرف» را نیز تعیین می کند. اما دوسرتو در سنت پست مدرن، معتقد است اگرچه خانه از آنِ دیگران است، اما کردار سکونت از آنِ ماست؛ بقول دوسرتو، مصرف کننده، با «شیوه های کاربرد متفاوت» در فرآیند تولید کالاها مشارکت می جوید و بدین طریق، مصرف گرایی، ماهیت مستقل خویش را در برابر نظام تولید حفظ می کند و خود را همچون «تولید ثانوی» به نمایش می نهد. اگر مارکس از «تولید به مثابه آفرینش زیبایی شناسانه» سخن می گوید، در گفتمان پست مدرن، کنش زیبایی شناختی، به قلمروی مصرف نیز سرایت می کند و امر روزمره و انسان معمولی، آبستن زیبایی می شود. اعتقاد به مصرف زیبایی شناختی بدین معنا است که توده ها نیز در کنش های روزمره خویش، دارای خلاقیت و قدرت و نیروی مقاومت هستند و سهم برابر با تولیدکنندگان در آفرینش زندگی دارند.