مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
هدف از هم راستایی استراتژیک و زنجیره ارزش مدیریت دانش، ایجاد و توسعه استراتژی برای مدیریت دانش در سازمان می باشد، به نحوی که با استراتژی های کلان سازمان هم پوشانی داشته و نیز کلیه منابع اطلاعاتی سازمان در راستای ایجاد ارزش افزوده دانش و دستیابی به مزیت رقابتی سازمان؛ استفاده و آن را هدایت کند.
بر این اساس در مقاله حاضر نخست سعی شده است تا با تبیین مفهوم زنجیره ارزش در ساختار فرایند استراتژی مدیریت دانش سازمان هم چنین تشریح هر یک از اجزای این فرایند، الگوی استراتژیک از این فرایند ارائه شده و سپس ارتباط این فرایند (استراتژی مدیریت دانش) با استراتژی کلان سازمان در قالب یک الگوی فرایندی بررسی شود.
تحلیل فرآیند فراموشی فعال دانش های کهنه و قدیمی: مطالعه ی موردی بیمارستان شهید هاشمی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از پرداختی به اهمیت مطالعه ی فراموشی فعال دانش در سازمان، تعاریف مختلف ارائه شده در ادبیات موضوع درخصوص فراموشی سازمانی و فراموشی فعال دانش مورد بررسی قرار گرفته و مفاهیم و ویژگی های مهم و کلیدی که باید در تعریف فراموشی فعال دانش مدنظر قرار داده شود، استخراج شده است. بر این اساس، فراموشی فعال دانش به عنوان یک فعالیت ارادی و سیستماتیک و با توجه به ارزش دانش های سازمان به مدیریت دانش های کهنه و قدیمی می پردازد. سپس به منظور بررسی عمیق ارتباط بین فرآیند فراموشی فعال دانش با میزان چسبندگی دانش به افراد و زمینه ی سازمان به گردآوری اطلاعات کیفی منسجم از طریق موردکاوی به عنوان یکی از روش های تحقیق کیفی پرداخته شده است. براساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده می توان بیان کرد که با افزایش چسبندگی دانش به افراد و شرایط سازمان، فرآیند فراموشی فعال دانش با مقاومت های بیشتری مواجه شده و سازمان باید زمان و تلاش بیشتری را برای فراموشی دانش کهنه تخصیص دهد. نتایج این پژوهش می تواند کمک بسزایی به مدیران سازمان ها درخصوص نحوه مدیریت دانش های کهنه و قدیمی خود براساس میزان چسبندگی دانش به افراد و زمینه ی سازمان، ارائه دهد.
رابطه بین شیوه های آموزش کارکنان - با فرایندهای مدیریت دانش سازمانی: مطالعه موردی در صنعت هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت رابطه شیوه های آموزش کارکنان(شیوه گروهی و اجتماعات یادگیری، شیوه عملی فعال، شیوه خود اقدامی و شیوه رسمی) با فرایندهای مدیریت دانش (فرایند شناسایی و کسب دانش، فرایند تولید دانش، و فرایند اشتراک دانش) در سازمان انرژی اتمی ایران انجام شد. نمونه پژوهش 328 نفر از کارشناسان سازمان و واحدهای تابعه بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخت برای گردآوری داده ها استفاد شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفا کرانباخ محاسبه و مقدار آلفای استاندارد شده برای شیوه های آموزش 86 درصد و برای فرایندهای مدیریت دانش 89 درصد تثبیت شد. به منظور اطمینان از روایی ابزار پژوهش از روش کیفی استفاده شد. با جمع آوری داده ها و تحلیل آنها، یافته ها بین شیوه های آموزشی گروهی و اجتماعات یادگیری، عملی فعال، خوداقدامی و شیوه رسمی با فرایندهای کسب و شناسایی، تولید و اشتراک دانش رابطه معنادار نشان داد. بر اساس نتایج این تحقیق می توان گفت شیوه آموزشی عملی فعال بیشترین تاثیر رگرسیونی بر روی فرایند تولید دانش دارد.
مطالعه میزان تاثیر پذیری مدیریت دانش از فرهنگ سازمانی و رابطه آن با پرورش کارکنان دانشی در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطاله حاضر به بررسی تاثیر پذیری مدیریت دانش از فرهنگ سازمانی و رابطه آن با پرورش کارکنان دانشی در سازمان های دولتی می پردازد. در این مطالعه برای بررسی مدیریت دانش از مدل عمومی دانش در سازمان و همچنین از مدل هالس استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی بوده و برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی مدل دنیسون(٢٠٠٦) و مدیریت دانش (١٣٨٨) استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان های دولتی و ادارات کل استان آذربایجان غربی می باشد که چهار سازمان بازرگانی٬ دارایی٬ مسکن و شهرسازی و صنایع انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد، فرهنگ سازمانی بر ابعاد مدیریت دانش تاثیر می گذارد که بیشترین تاثیر را بر بعد بکارگیری دانش خواهد داشت. این مطالعه پیشنهاد می نماید برای پرورش کارکنان دانشی در سازمان، لازم است، ذخیره سازی دانش و توزیع آن در حد بالایی مورد توجه قرار گیرد.
نگاهی به وب سایت های 4 شرکت اصلی صنعت نفت (مطالعه موردی: یکی از زیرساخت های ارایه خدمات و مدیریت دانش در صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفحات الکترونیکی یا وب سایت شرکت ها، امروزه مهم ترین درگاه و عرصه بروز و ارایه عملیات، خدمات و محصولات شرکت ها به مردم کشورشان و بلکه سراسر جهان هستند و صورت و محتوای دانش و اطلاعات قرار گرفته در آن ها، تاثیر زیادی در رشد، توسعه و موفقیت شرکت ها دارد. در این بررسی، سایت های چهار شرکت اصلی صنعت نفت (ملی نفت، پالایش و پخش، گاز و پتروشیمی)، مورد مطالعه قرار گرفته اند تا با توجه به نقش تعیین کننده این چهار شرکت در اقتصاد و اجتماع کشور، نقاط قوت و ضعف هر یک از سایت ها مشخص شود. یکی از مهم ترین نتیجه های اصلی این بررسی، فقدان ارتباط و پیوند منسجم و مشخص، میان راهبرد و هدف های شرکت ها، و رسالت و اهدافی است که باید مبنای طراحی و پیاده سازی این سایت ها قرار گیرد
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش (مطالعه موردی: شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران (ستاد مرکزی) می پردازد. شکل گیری این تحقیق بر اساس این سوال بود که با توجه به اهمیت مدیریت دانش، وضعیت موجود شرکت در این خصوص به چه صورت است؟ به این منظور، برای بررسی این سوال به بررسی مولفه های فرهنگی مرتبط با این سیستم بر اساس مدل فرهنگی دانیل دنیسون پرداخته شد. همچنین برای بررسی وضعیت موجود مدیریت دانش از مدل پایه های ساختمان مدیریت دانش پروست و همکاران استفاده شده است. پرسشنامه استاندارد این دو متغیر، مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته شامل 21 سوال و فرهنگ سازمانی و ابعاد آن شامل 29 سوال می باشد. ضریب پایایی پرسشنامه فرهنگ سازمانی 0.92 و ضریب پایایی پرسشنامه مدیریت دانش 0.86 به دست آمد و چون آلفای کرونباخ هر دو پرسشنامه بیش از 0.7 می باشند، بنابراین هر دو پرسشنامه ها از پایایی لازم برخوردار بودند. حجم جامعه آماری مورد نظر 150 نفر می باشد. لذا بر اساس روش نمونه گیری تصادفی از بین آنها نمونه آماری انتخاب گردید و در نهایت 80 پرسشنامه جمع آوری گردید. جهت تعیین نرمال بودن داده های به دست آمده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف استفاده شد و نتایج آزمون نرمال بودن داده ها را تایید کرد. فرضیات تحقیق با انجام آزمون همبستگی اسپیرمن، مورد تایید قرار گرفتند و تاثیر معنی دار و مثبت آنها به اثبات رسید
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش (مطالعه موردی: شرکت ملی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فرهنگ سازمانی به عنوان یک زیرساخت، نقشی بسیار کلیدی در پیاده سازی نظام مدیریت دانش در هر سازمان دارد، و در همین راستا تحقیق حاضر جهت بررسی رابطه فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر مستقل و مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته در شرکت ملی نفت ایران انجام گرفته است. به این منظور، بعد از مرور ادبیات تحقیق و بررسی مدل های مطرح، برای بررسی ابعاد فرهنگ سازمانی، مدل دنیسون و برای بررسی ابعاد مدیریت دانش مدل کنراد و نیومن انتخاب شد و پس از شناسایی مولفه های این دو مفهوم و صحه گذاری آن توسط خبرگان سازمان، برای بررسی رابطه بین آنها پنج فرضیه بر مبنای این مولفه های تدوین گردید. برای آزمون فرضیه ها نمونه ای با حجم 70 نفر از بین مدیران و کارشناسان شرکت ملی نفت ایران بصورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و پس از بررسی وضعیت تقارن داده ها با استفاده از آزمون کولموگوروف – اسمیرنوف و آزمون همبستگی اسپیرمن، فرضیه های تحقیق و میزان همبستگی بین متغیرها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از تایید کلیه فرضیات تحقیق و وجود رابطه معنی دار بین فرهنگ سازمانی و فرآیندها و ابعاد مدیریت دانش در این سازمان می باشد. در ادامه مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش با استفاده از آزمون فریدمن مورد رتبه بندی قرار گرفت و اولویت عوامل بر حسب وضعیت موجود در سازمان مشخص گردید
دانش مدیریت برای مدیریت ریسک (موضوع جدید، احساس راحتی در برابر تغییرات)
حوزه های تخصصی:
ما باید یک سیستم مدیریت دانش -که با سطح ملی، بین المللی و اتحادیه اروپا سازگار است- را به عنوان زبانی مشترک به منظور تقسیم و به اشتراکگذاشتن بهترین روش ها و تجارب مفید و شیوه های جدید در سیستم مدیریت بحران توسعه دهیم. گرایش های دانش مدیریت ریسک، مکانیزم ها و تکنیک های انتقال ریسک میتواند با استفاده از تکنولوژی های آموزش مجازی در دسترس قرار گیرد. مراحل این عملیات عبارت اند از: انتخاب ساختارهای دانشی مناسب، توسعه مفاد درست و استفاده از همکاری شرکا، مؤسسات و متخصصان برای شرکت در کار. این مقاله تجربیات مجارستانی ها را در مدیریت ریسک و تحصیلات بیمه ارائه می دهد. آنها از طریق یک سیستم جامع مدیریت ریسک بحران و با ابزار آموزشی، داده ها و اطلاعات بیمه گر را به اطلاعات مورد نیاز دولت های محلی متصل میسازند.
ارزش آفرینی در شرکت های بیمه بر مبنای مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش، روش شناسی استنباط و استفاده از دانش در سازمان است که از طریق همین دانش و سرمایه فکری، ثروت و ارزش به وجودمیآید. محصولات و فرآیندها در صنعت بیمه به شدت دانش محورند و پیچیدگی اطلاعاتی زیادی میان منابع اطلاعاتی درونی و بیرونی شرکت های بیمه ای وجود دارد. باتوجه به تأکید برنامه تحول صنعت بیمه بر نقش آفرینی بیشتر این صنعت در اقتصاد کشور و لزوم همگامی این صنعت با دیگر حوزه های مالی مانند بانکها و بورس در زمینه سرمایه گذاری در مدیریت دانش، این مقاله، با مورد بررسی قراردادن مدیریت دانش از دو منظر منابع انسانی و فناوری، یک الگوی مدیریت دانش برای شرکت های بیمه ای ارائه داده است. در بعد منابع انسانی، الزامات ساختاری و فرهنگی سازمان و در بعد تکنولوژی، ابزارهای پیاده سازی مدیریت دانش مانند دادهکاوی بررسی می شوند.
مدیریت دانش و خلاقیت در اداره کل تربیت بدنی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، سنجش میزان خلاقیت و مدیریت دانش در اداره کل تربیت بدنی تهران و همچنین سنجش ارتباط این دو متغیر است. جامعه آماری شامل کارکنان اداره کل مزبور به تعداد 252 نفر است که 155 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه خلاقیت رندسیپ و پرسشنامه مدیریت دانش بود. روایی پرسشنامه ها به تایید متخصصان رسید و پایایی آنها نیز به وسیله آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که عدد 81/0 برای پرسشنامه خلاقیت و 88/0 برای پرسشنامه مدیریت دانش به دست آمد. برای آنالیز داده ها از آزمون های کلموگروف – اسمیرنوف، پیرسون، رگرسیون گام به گام و همبستگی تفکیکی استفاده شد. نتایج نشان داد مدیریت دانش و خلاقیت در اداره کل در حد متوسط است و ارتباط مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و خلاقیت وجود دارد و از بین ابعاد چهارگانه مدیریت دانش، برونی سازی و اجتماعی سازی ارتباط معناداری با خلاقیت دارند.
بررسی میزان دسترس پذیری و خلق و اشاعه دانش در پرتال های وزارتخانه های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ارائه خدمات دولتی به صورت الکترونیک یا همان دولت الکترونیک، یکی از مباحث مهم مطرح در جامعه محسوب می گردد. ازآنجاکه در محیط دولت الکترونیک راهکار مدیریت دانش نقش مرکزی را ایفا می نماید، در پژوهش حاضر سعی شده است تا به بررسی میزان دسترسی و خلق و اشاعه دانش در پرتال های وزارتخانه های جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی پرتال های وزارتخانه های ایران تشکیل می دهد. به منظور گردآوری اطلاعات از سیاهه وارسی استاندارد K-ACT استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی میزان رعایت معیارهای مورد بررسی در این پرتال ها، در بخش دسترس پذیری دانش 4/26% و در بخش خلق دانش 30% و در بخش اشاعه دانش 22% است. همچنین، رتبه بندی جامعه مورد بررسی از نظر میزان رعایت معیارهای مورد بررسی نشان داد که در زمینه دسترس پذیر نمودن دانش، وزارتخانه های ارتباطات و صنایع و معادن؛ در زمینه خلق دانش، وزارتخانه های اقتصاد، بهداشت و درمان، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، و صنایع و معادن؛ و در زمینه اشاعه دانش، وزارت اقتصاد با بیشترین میزان رعایت معیارهای مورد بررسی (41%) رتبه نخست را به خود اختصاص داده اند. به طور کلی، پرتال وزارتخانه های اقتصاد و صنایع و معادن با 42% و پرتال وزارت ارتباطات با 34% بیشترین میزان رعایت معیارهای مورد بررسی را در زمینه مدیریت دانش داشته اند. نتایج پژوهش نیز بیانگر این مطلب بود که ضعف های بسیاری در استفاده از فنّاوری های نوین، به ویژه پرتال ها، در ایران وجود دارد که باید با برنامه ریزی و کار علمی و استفاده از نظرات کارشناسان مختلف مورد بررسی قرار گیرد و رفع گردد.
ویکی ها به عنوان ابزارهای مدیریت دانش در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت ها و سازمان ها در تلاش برای ارتقا و حفظ دانش و خرد کارکنان، در روش های مختلف طبقه بندی غرق شده اند. توجه به جنبه هایی از یک برنامه موفقیت آمیز مدیریت دانش می تواند منجر به خلق مزیت های رقابتی بسیاری گردد. از این رو، راه حل های متعددی برای مدیریت دانش، خلق و به کارگرفته شده است. ناخرسندانه، بسیاری از این راه حل های کاربردی به دلیل آنکه بیشتر بر فنّاوری تأکید داشته اند تا ایجاد یک فضای مساعد برای دریافت و به اشتراک گذاری دانش، با شکست مواجه شده اند. طرح های نوآورانه مدیریت دانش وسیله ای برای گردآوری و سازماندهی و دسترسی به اساسی ترین سرمایه یک شرکت یا سازمان، یعنی دانش، فراهم می کنند. نرم افزارهای اجتماعی و ابزارهای ارتباطی برای همکاری و تعامل با به کارگیری فنون اجتماعی به جای اجزای نرم افزاری، باعث به دست آوردن دانش از طریق روش های متعدد شده اند. ظهور و گسترش فنّاوری های اطلاعاتی، به ویژه اینترنت، امکانات بسیار زیادی را برای توسعه دانش در بین همه اعضای جوامع انسانی فراهم نموده است. یکی از پیامدهای بسیار مفید این فنّاوری، تولّد نوع خاصی از ابزارهای تولید دانش توسط عموم مردم و به صورت مشارکتی به نام ویکی1 است که امکان مشارکت و سهیم شدن تمامی افراد جامعه را در تولید و خلق و نیز مدیریت دانش فراهم نموده است. ویکی، نوعی نرم افزار سرور یا خدمتگر است و از یک یا مجموعه ای از صفحات وبی تشکیل شده و با این هدف طراحی شده است تا هر فردی که به آن دسترسی داشته باشد بتواند محتوای آن را با استفاده از یک زبان نشانه گذاری2 ساده شده، نوشته یا اصلاح نماید. در این مقاله، یکی از راه حل های نرم افزار اجتماعی، یعنی روش ویکی، در تولید و مدیریت دانش مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی شاخص های مؤثر بر تسهیم دانش در میان دانشجویان دوره های آموزش الکترونیکی (مطالعه موردی: مرکز آموزش های الکترونیکی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه حاضر روند رو به رشد فنّاوری اطلاعات و ارتباطات روز به روز سرعت بیشتری می گیرد و دانش و اطلاعات با شدت بیشتری نسبت به گذشته تولید و مبادله می گردند. سازمان ها ی زیادی از جمله دانشگاه ها ، در این زمان مدیریت دانش را به عنوان وسیله ای برای موفقیت خود به کار گرفته اند. در این پژوهش، شاخص ها ی مؤثر بر تسهیم دانش در میان دانشجویان دوره ها ی آموزش الکترونیکی دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش از نظر هدف،کاربردی بوده و از پرسشنامه مبتنی بر وب جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردیده است. تعداد 10 عامل مورد بررسی قرار گرفته که براساس مدل معادلات ساختاری، شاخص ها ی گشودگی و بازبودن ارتباطات،کانال ها ی ارتباطی مبتنی بر فنّاوری اطلاعات، و مشارکت و همکاری نقش مؤثری در این تسهیم داشته اند
مدلی بر مبنای نظام خبره فازی جهت اندازه گیری مدیریت دانش سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مدلی بر مبنای نظریه مجموعه فازی برای تعیین نمره مدیریت دانش در سازمان ارائه می کند؛ این مدل پنج مرحله دارد. در اولین مرحله، متغیرهای ورودی و خروجی مدل براساس نظریه های موجود به دست می آیند. ورودی های این مدل عبارتند از: کسب دانش، ثبت دانش، خلق دانش، تسهیم دانش، و کاربرد دانش و خروجی آن عبارت است از نمره مدیریت دانش سازمان. در مرحله دوم، ورودی ها و خروجی ها پس از افرازبندی، به اعداد فازی تبدیل می شوند. در مرحله سوم، قوانین استنتاج که به صورت قوانین اگر- آنگاه هستند براساس ادبیات موضوع و نظرات افراد خبره تدوین می-گردد. در مرحله چهارم، فازی زدائی انجام می گیرد و در مرحله پنجم، مدل طراحی شده آزمون می شود. نتیجه آزمون مدل نشان می دهد که مدل ارائه شده از اعتبار بالایی برخوردار است. در نهایت، با استفاده از مدل طراحی شده، نمره مدیریت دانش برای صنایع تبریز کار محاسبه شده است. جامعه آماری این تحقیق را 50 نفر از کارکنان این سازمان تشکیل می دهد. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، کل جامعه مورد پیمایش قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از اعضای جامعه آماری نیز از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی آن مورد سنجش و تأیید قرار گرفته است. نتایج حاصل شده نشان داد که نمره مدیریت دانش در صنایع تبریز کار با درجه عضویت 924/0 در حد متوسط و با 076/0 در حد زیاد است.
ارائه چارچوب مدیریت بحران مبتنی بر مکاتب فکری مدیریت دانش ایرل در بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق نشان می دهد چگونه سازمان ها می توانند از مدیریت دانش در زمان رویارویی با بحران ها و کاهش آسیب پذیری استفاده کنند. از این رو، مدل مدیریت جامع بحران و چارچوب مدیریت دانش ایرل2 را بررسی کرده و چارچوبی ترکیبی ارائه نموده است که نقش مدیریت دانش را در توسعه فازهای چهارگانه مدیریت جامع بحران نشان می دهد و تدابیر لازم را قبل و حین و بعد از زلزله ارائه می کند. جهت تأیید صحت چارچوب و اثبات فرضیه ها، پرسشنامه ای توزیع و توسط خبرگان امر در زمینه مدیریت دانش و مدیریت بحران تکمیل گردید. براساس نتایج تحقیق، راهکارهای مدیریت دانش به مدیریت بحران، جهت کنترل بحران کمک می کند. در ادامه، راهکارهای مکاتب فکری هفت گانه مدیریت دانش ایرل در کمک به مدیریت بحران مقایسه و بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان داد که راهکارهای مکتب سیستمی، بیشترین تأثیر را در کمک به مدیریت بحران در زمان وقوع زلزله و راهکارهای مکاتب مهندسی و سازمانی نیز به ترتیب دارای اولویت های بعدی هستند. سایر مکاتب نیز، به میزان تقریبی مساوی بر عامل بیان شده تأثیر داشته اند.
کاربرد مدل مطالعه زیرساخت های مدیریت دانش در سازمان ها در مراکز اطلاع رسانی: مطالعه موردی مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فنّاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراکز اطلاع رسانی سازمان هایی هستند که در راستای اهداف و مأموریت های سازمان مادر به تولید دانش می پردازند. در عصر تحول و در دوره انقلاب اطلاعات و ارتباطات و اقتصاد دانش محور، سازمان ها و مؤسساتی که به تولید و خلق دانش می پردازند، جایگاهی مهم در توزیع عنصر دانایی یافته اند، به طوری که کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی از مخزن و عملکرد واسپاری صرف به مکان های دانشی تبدیل شده اند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت موجود مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فنّاوری از نظر دارا بودن مشخصه های یک سازمان دانش محور است. راهبرد پژوهش، موردی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل 87 نفر از کارکنان سازمان مورد نظر است که کل جامعه پژوهش را تشکیل می دهد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و مشاهده و مصاحبه استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به طور کلی، وضعیت زیرساخت های مدیریت دانش در جامعه مورد پژوهش در وضعیت مناسبی قرار دارد و از این میان، بودجه سازمانی در وضعیت بهتری بوده است. بررسی ها نشان داد از میان فرآیندهای مدیریت دانش، واحد فنّاوری اطلاعات و ارتباطات و شبکه دانش بیشتر مورد توجه مرکز قرار گرفته است. فرهنگ سازمانی در این سازمان در جایگاه پایین تری نسبت به دیگر زیرساخت ها قرار دارد.
ارزیابی تأثیر راهبرد مدیریت دانش بر کارکردهای مدیریت منابع انسانی در کتابخانه های دانشگاهی و مؤسسات آموزش عالی با استفاده از رویکرد BSC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به ارائه الگویی جهت ارزیابی عملکرد راهبرد4 مدیریت دانش بر کارکردهای مدیریت منابع انسانی در کتابخانه های دانشگا هی و مؤسسات آموزش عالی می پردازد. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و روش جمع آوری داده ها، کتابخانه ای- میدانی است. در راستای اهداف تحقیق، با توجه به ادبیات پژوهش و نظرات کارشناسان خبره، 38 شاخص جهت ارزیابی مدیریت دانش در سطح منابع انسانی استخراج و سپس، این شاخص ها در 10 عامل کلی در قالب رویکرد کارت امتیازی متوازن (BSC)4 طبقه بندی گردیدند. نتایج حاصل از ارزیابی راهبرد مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی شهر یزد به عنوان مورد مطالعه حاکی از آن است که این راهبرد در منظرهای مشتری، فرایندهای داخلی، دیدگاه رشد، و یادگیری، عملکرد مطلوب داشته است، اما در منظر مالی و شاخص های بهره وری کارکنان و برنامه های آموزشی نتوانسته پیامد موفقیت آمیز و قابل توجهی برای کتابخانه های دانشگاهی شهر یزد داشته باشد.
بررسی قابلیت های اینترانت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و نقش آن در مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت های اینترانت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و نقش آن در مدیریت دانش از دیدگاه کاربران انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. جامعه پژوهش، یک نمونه طبقه ای به تعداد 252 نفر از کارکنان و اعضای هیئت علمی را شامل می شود. تحلیل یافته ها نشان داد که اعضای هیئت علمی بیشتر از کارکنان در طول روز به اینترانت سازمان مراجعه می کنند و از دیدگاه بیشترین درصد کاربران، محتوای اطلاعاتی ارائه شده در آن تاحدودی مفید است و بین میانگین مطابقت قابلیت های اینترانت سازمان با نیازهای کارکنان و مطابقت آن با نیازهای اعضای هیئت علمی، تفاوت معنی دار وجود ندارد. به علاوه، کاربران در زمینه اشتراک دانش در حد کمی نقش داشته اند و بررسی ها نشان داد بین میزان مشارکت کارکنان و اعضای هیئت علمی نیز تفاوت معنی داری وجود نداشته است. همچنین براساس سایر یافته ها، مهمترین مشکل کاربران، وجود سانسور و عدم ارائه اطلاعات مناسب و کاربردی در محتوای اینترانت سازمان بوده است.
کاربرد مدیریت دانش در سنجش درجه ی بلوغ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: بلوغ سازمان، توانایی حفظ یا توسعه عملکرد در بلندمدت و نتیجه تداوم رضایت ذی نفعان سازمان در طول زمان است. بلوغ سازمانی میسر نخواهد شد، مگر آنکه سازمان بتواند تغییرات محیطی خود را شناسایی نماید و از آن تغییرات در جهت به روزآوری برنامه های راهبردی و چشم انداز خود استفاده کند. برای دستیابی به بلوغ، سازمان باید به طور مداوم تغییرات عوامل محیطی را مورد پایش قرار دهد. از طرفی، امروزه دانش تنها منبع مطمئن برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار در سازمان ها به شمار می آید. در این پژوهش، ضمن معرفی مدل های مدیریت بلوغ سازمان و مدیریت دانش، مدلی جهت سنجش و اندازه گیری درجه بلوغ سازمان ارائه گردیده است. رویکرد اصلی این پژوهش، استفاده از فعالیت های مدیریت دانش برای مدیریت دانش تغییرات محیطی سازمان جهت ایجاد بلوغ سازمانی بوده است. برای اثبات مدل ارائه شده، درجه بلوغ 112 قطعه سازی خودرو مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان از اثبات فرضیه های پژوهشگران و در نتیجه، همبستگی بالای بین فعالیت های مدیریت دانش و بلوغ سازمان داشت. برای آزمون فرضیه ها و به منظور سنجش اعتبار پرسشنامه ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
ارزیابی سطح مدیریت دانش در دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با اهمیت یافتن دانش در عصر حاضر و اشتیاق سازمان ها برای پیاده سازی مدیریت آن به عنوان ابزاری برای بقا و بالندگی، لزوم به کارگیری مکانیسمی برای هدایت این تلاش ها در مسیری درست، احساس می شود و ارزیابی سطح مدیریت دانش، چنین امکانی را فراهم می کند. این موضوع به خصوص برای سازمان های دانشی نظیر دانشگاه ها، دارای اهمیت حیاتی است. هدف این پژوهش ارزیابی سطح مدیریت دانش در دانشگاه علوم انتظامی است.
روش: این پژوهش به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام و به کمک ابزارهای فیش برداری و پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات آن جمع آوری گردید؛ برای روایی ابزار تحقیق از نقطه نظرات اساتید مجرب و صاحبنظر در مدیریت دانش استفاده گردید؛ پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (92/0=α) مورد تایید قرار گرفت. داده های به دست آمده از طریق آماره های توصیفی و استنباطی (آزمون t استیودنت و فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: دانشگاه علوم انتظامی در هیچ کدام از ابعاد تشخیص، تحصیل، به کارگیری، اشتراک، توسعه و نگهداری دانش دارای وضعیت ایده آل نیست. بین ابعاد مدیریت دانش در این دانشگاه با سایر دانشگاه ها نیز تفاوت هایی وجود دارد.
نتایج: سطح مدیریت دانش در ابعاد شش گانه آن در دانشگاه علوم انتظامی با وضعیت مطلوب فاصله به نسبت زیادی دارد؛ همچنین این دانشگاه در شرایط فعلی و به طور نسبی در بین ابعاد مدیریت دانش، بهترین وضعیت را در تشخیص دانش و ضعیف ترین وضعیت را در تحصیل دانش مورد نیاز خود دارد. با توجه به نتایج این تحقیق، دانشگاه علوم انتظامی باید با برنامه ریزی مناسب و تعامل با مراکز علمی معتبر به دنبال تقویت این ابعاد باشد.