مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدلی برای تسهیم دانش در طرح ها بر مبنای ویژگی های آن ها است. روش پژوهش مورد استفاده، روش آمیخته اکتشافی است. ابتدا، در بخش کیفی پژوهش، با انجام مطالعهای موردی، مدل تسهیم دانش طرح جامع مالیاتی کشور بر مبنای ویژگی های این طرح ارائه شدهاست. در این مدل، هشت متغیر پیش بین (ویژگی های طرح) و پنج متغیر ملاک (ابعاد تسهیم دانش) شناسایی شده و در مجموع، 22 رابطه (قضیه) میان این ابعاد کشف گردید. سپس، در بخش کمی پژوهش، میزان تعمیم پذیری مدل طراحی شده در بخش کیفی پژوهش، در قالب آزمون فرضیه های صورت بندی شده، بررسی گردید. سرانجام، 19 رابطه از مجموع 22 رابطه شناسایی شده، در سطح طرح های کشور مورد تایید قرار گرفته و قدرت متغیرهای پیش بین، برای تجویز و پیش بینی متغیرهای ملاک، از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه اندازه گیری شد. بر اساس اطلاعات در دسترس پژوهشگر، این پژوهش، نخستین پژوهشی است که مدلی را برای معرفی روابط میان ویژگی های طرح ها با ابعاد تسهیم دانش در آن ها، طراحی و ارائه کردهاست.
ارائه روشی تلفیقی برای اندازه گیری و پیش بینی بهره وری دانش کاران مبتنی بر تکنیک سری های زمانی، مورد کاوی شرکت پارس خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش بر ارائه روشی مبتنی بر چهارچوب الگوریتم سه مرحله ای حل مسئله است تا بتواند، ابتدا اندازه-گیری بهره وری دانش کاران را در سطوح گوناگون سازمان براساس مدل کلاسیک خروجی به ورودی و مدل ویژه «دابلیو.سی.اِم.» (خواستن، توانستن و امکان داشتن) نمایش دهد(تعیین وضع موجود)، دوم این که علت های ایجاد وضع موجود را براساس مدل ویژه ارائه شده شناسایی نموده و بر اساس روش های تصمیم گیری مناسب اولویت بندی شوند. و بااستفاده از تحلیل های دینامیکی میزان تاثیرشان بر بهره وری دانش کاران مشخص شود (تعیین علت ها)، در پایان بهره وری دانش کاران را در دوره زمانی یک ساله مبتنی بر تکنیک های سری های زمانی پیش بینی نموده و با توجه به شرایط، از میان گزینه های گوناگون بهترین گزینه را به عنوان راه کار برای بهبود بهره وری دانش کاران ارائه دهد (ارائه راه کار). روش یاد شده در شرکت ایرانی آزمون شده است و مبتنی بر رویکرد اعتبارسنجی ساختاری اعتبارسنجی می شود.
بررسی میزان آمادگی اجرای مدیریت دانش در سازمان ها با توجه به عوامل مؤثر در موفقیت مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت دانش به صورت یک ضرورت رقابتی در سازمان ها درآمده است و بسیاری از مدیران نقش اساسی دانش را در کسب مزیت رقابتی و دنبال نمودن اهداف راهبردی سازمان درک نموده اند. با وجود این، اگر زیرساخت ها و چینش فرایندهای سازمان برای مدیریت دانش مناسب نباشد، حاصلی جز اتلاف منابع انسانی و مالی در پی نخواهد داشت. بنابراین، ضروری است که سازمان ها قبل از هر اقدامی آمادگی خود را در این زمینه ارزیابی نمایند. در واقع، ارزیابی آمادگی مدیریت دانش سازمان نشانگر وضعیت کنونی مدیریت دانش در سازمان و تغییرات مورد نیاز برای بهبود قابلیت های مدیریت دانش در سازمان است. این ارزیابی می تواند با استفاده از عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش و یا استفاده از چارچوب ها و الگوهای بلوغ مدیریت دانش میسر شود. در این مقاله، با تمرکز بر روش اول، عوامل موفقیت مدیریت دانش با مرور مقالات مرتبط با این حوزه در 14 سال اخیر استخراج شده است. سپس، این عوامل با نظرسنجی از متخصصان با روش دلفی اولویت بندی شده-اند. نتایج با تشکیل هیات متخصصان بررسی و جمع بندی شده و با استخراج عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش، چارچوبی برای ارزیابی آمادگی سازمان در این حوزه ارائه شده است. در نهایت، میزان کاربردی بودن چارچوب، از طریق پرسشنامه ای در یک سازمان تحقیقاتی مورد آزمون قرار گرفته است و وضعیت آمادگی آن سازمان در ابعاد مختلف تشریح و پیشنهاداتی برای ارتقاء وضعیت آن ارائه شده است
تاثیر عوامل فرهنگ سازمانی بر استقرار فرآیندهای مدیریت دانش در معاونت فناوری و برنامه ریزی سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه موردی است که به روش پیمایشی و به منظور بررسی تاثیر عوامل فرهنگ سازمانی بر استقرار فرآیندهای مدیریت دانش در معاونت فناوری و برنامه ریزی سازمان امور مالیاتی کشور انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان معاونت فناوری و برنامه ریزی این سازمان بوده است. ابزار پژوهش از دو پرسشنامه نیمرخ فرهنگ سازمانی و استقرار فرآیندهای مدیریت دانش تشکیل شده است. پرسشنامه اول، به بررسی هفت مؤلفه فرهنگ سازمانی شامل رقابت پذیری، مسئولیت اجتماعی، حمایت گری، نوآوری، تاکید بر پاداش، جهت گیری عملکرد، و ثبات پرداخته است. پرسشنامه دوم نیز شش فرآیند ایجاد، جذب، سازماندهی، ذخیره، انتشار، و کاربرد دانش را بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت مؤلفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش از نظر کارشناسان در سطح متوسط بود. میان فرهنگ سازمانی با استقرار فرآیندهای مدیریت دانش، رابطه مثبت و معنی دار 70/. وجود داشت. همچنین، میان هر یک از مؤلفه های هفتگانه فرهنگ سازمانی با فرآیندهای مدیریت دانش رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. تحلیل رگرسیون همزمان نیز چنین نتیجه داد که فقط دو مؤلفه جهت گیری عملکرد و مسئولیت اجتماعی در پیش بینی متغیر استقرار فرآیندهای مدیریت دانش نقش مؤثر داشته اند.
مدیریت دانش، عاملی راهبردی برای توسعة سازمانی
حوزه های تخصصی:
دانش منبعی ارزشمند برای توانمندساختن سازمان ها در جهت نوآوری و رقابت است. این دانش در میان کارکنان و همچنین از طریق حس همجوشی میان آنان به وجود میآید. فرایند مدیریت دانش شامل خلق دانش، ارزشیابی دانش، ارائة دانش، توزیع دانش، و کاربرد دانش است. برای تبدیل دانش به یک کالای سرمایه ای، سازمان ها باید در جهت ایجاد تعادل میان فعالیت های مدیریت دانش بکوشند. ولی موانع متعددی برسرراه خلق و بهکارگیری دانش در سازمان ها وجود دارد. وظیفة مدیریت دانش آن است که این موانع را شناسایی، و برای برطرفکردن آن ها چاره اندیشی کند.
استفاده از اینترانت به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینترانت، به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای نوین مدیریت دانش ظهور کرده است. مقاله حاضر، میزان استفاده 3 کتابخانه دانشگاهی آفریقای جنوبی از اینترانت را به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش گزارش میدهد. این کتابخانه ها با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده و بر اساس یافته های متون پژوهشی، به طور مختصر، مدیریت دانش و اینترانت تعریف میشوند. مزایای اینترانت به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش و محتوای آن مورد بحث قرار می گیرد. عقاید این 3 کتابخانه درباره مدیریت دانش و استفاده از اینترانت با یافته های متون، مقایسه میشود. از شواهد چنین بر می آید که اهمیت مدیریت دانش و ارزش اینترانت به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش بر این کتابخانه های دانشگاهی پوشیده نیست. در عین حال، از اینترانت به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش آنطور که باید، استفاده نشده است.
نقش عامل انسانی در مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تشریح توسعه رویکردی عملی درفراهم سازی تسهیل دانش در یک سازمان پژوهشی بزرگ میپردازد. مقاله از نوع مطالعه موردی است که با بررسی آزمایشگاه علوم و فناوری و صنایع نظامی انگلیس (آفصا) و رویکرد بخش خدمات دانشی آن، به تسهیل سازی دانش پرداخته است. از یافته ها میتوان به در دسترس بودن آسان متخصصان موضوعی/اطلاعاتی سازمان، همچنین شکل گیری غیر رسمی شبکه های دانشی موازی با شبکه های رسمی درون سازمان اشاره کرد که باعث میشود جمع آوری و استفاده از اطلاعات به نحو مؤثرتری انجام گیرد. در این پژوهش خدمات مؤثر، فلسفه و ابزار بهبود استفاده مؤثر و مجدد از اطلاعات و دانش واحد معرفی میشود. علاوه بر این، حرکتی ثابت از تدارک خدمات استاندارد به سوی یک فضای کارشناسی اطلاعاتی وجود دارد. از مفاهیم نو ارائه شده در این مقاله، ارائة تعریفی مجدد از نقش خدمات کتابخانه و اطلاع رسانی است که با نیازهای قرن بیست و یکم تطابق بیشتری دارد
بررسی و ارزیابی کارآیی کتابخانه ها در به کار گیری مدیریت دانش و نوآوری به منظور بهبود کیفیت خدمات با استفاده از مدل DEA دو مرحله ای مطالعه موردی: کتابخانه های عمومی و دانشگاهی شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاریازاندیشمنداندانشمدیریت،عصر حاضر را عصردانایی و عصر تغییر و تحول سریع دانش میدانند. بدونتردید،داناییسرمایةمهمیبرایملتهابه شمار میآید، به طوریکه هرملتو جامعه ایکهازاینموهبت بیشتربرخوردارباشد،درمواجههبا چالشهایجهانیموفق ترخواهدبود. در این میان، در اقتصاد دانش محور امروزی، کتابخانه ها به عنوان یکی از مراکز مهم و راهبردی برای مدیریت دانش در هر کشور به شمار میروند و نقش کلیدی را در گردآوری دانش و مدیریت آن ایفا کرده، محل تولید و ذخیره دانش قلمداد میگردند. بنابراین، مدیریت دانش را میتوان جزئی از وظایف کلیدی کتابخانه ها و پیش نیازی برای ایجاد نوآوری در این مراکز بر شمرد که این امر بر بهبود کیفیت خدمات آنها اثرگذار است. در این مقاله، به منظور ارزیابی و بررسی کارایی کتابخانه ها، در بهکارگیری مدیریت دانش و نوآوری و تأثیر این دو بر بهبود کیفیت خدمات آنها، از تکنیک تحلیل پوششی داده های دو مرحله ای استفاده شده است که در مرحلة اول آن مدیریت دانش به عنوان ورودی و نوآوری به عنوان خروجی در نظر گرفته شده است. ورودی و خروجی مرحلة دوم تجزیه و تحلیل این پژوهش را نیز نوآوری و کیفیت خدمات تشکیل میدهد. جامعة آماری این پژوهش را کتابخانه های عمومی و دانشگاهی شهرستان یزد تشکیل میدهد. بر اساس نتایج حاصل از کارایی به دست آمده در دو مرحلة قبل، رتبه بندی نهایی این کتابخانه ها، با استفاده از تکنیک کُپ لند انجام و نتایج آن در مقاله آورده شده است
فناوری اطلاعات و بهینه سازی مدیریت دانش: ابزارها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش روزافزون کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانها، استفاده از آن برای مدیریت دانش نیز رو به افزایش است. فناوریهایی مانند شبکه های سطح محلی (LAN)، اینترانت، اینترنت، ایمیل، پایگاه های اطلاعاتی سازمان و ... همگی نقش مؤثری در مدیریت دانش ایفا کرده اند. از سوی دیگر، قابلیت دسترسی بیشتر، ارائه نرم افزارهای پیشرفته تر و کاهش هزینه ها و استقرار تجهیزات رایانه، نقش پشتیبان فناوری اطلاعات برای مدیریت دانش را بیش از پیش نموده و پیشرفتهای قابل توجهی در رفتار هوشمندانه و مبتنی بر دانش سازمانها و افراد آنها به وجود خواهد آورد. آنچه در فناوری اطلاعات مهم است «تفکر اطلاعات گرا» یا تفکری است که از مجموعه ای از اطلاعات مفید و موثّق تشکیل شده است. به عبارت دیگر، آنچه اطلاعات تولید میکند، فکر انسان خردمند است نه ابزار. فناوری اطلاعات بیشترین سهم را در مدیریت دانش داشته است، به طوری که پشت همه فعالیتهای مدیریت دانش، فناوری اطلاعات نهفته است. اما فناوری اطلاعات تنها مؤلفه مدیریت دانش نیست، بلکه مؤلفه هایی نظیر تحول ساختار سازمانی و فرایند تصمیم گیری و ... نیز از دیگر اجزای مدیریت دانش به شمار میروند (فرهادی، 1383، نقل شده در آخشیک، 1386).بیشتر تجزیه و تحلیل ها بر این است که پیدایش فناوریهایی مانند اینترنت و سیستمهای مبتنی بر دانش، توزیع دانش و اجرای مدیریت دانش را تسهیل میکنند، اما این نگرش نیز وجود دارد که فناوریهای مزبور در واقع ضد دانش و مدیریت دانش هستند و فقط موجب انباشت اطلاعات میشوند نه دانش (شائمی برزکی، 1384:ص39) بنابراین، مدیریت دانش با مشکلات مبهم و غیر روشمند روبه روست که تعریف و محدوده مشخصی ندارد. هدف از مقاله حاضر، بیان نقش و کاربرد ابزارهای فناورانه نوین برای بهینه سازی مدیریت دانش از قبیل اینترانت، پایگاه های اطلاعاتی سازمان و ... ، ادامه نمونه هایی از به کارگیری فناوری اطلاعات در پیشبرد مدیریت دانش در ایران و کشورهای دیگر و بیان تأثیرهای مطلوب و احتمالاً ناکارآمد این ابزارها در مدیریت دانش میباشد.
بررسی و مقایسه ی ابعاد مدیریت دانش بین سازمان های دولتی و خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به ادبیات مدیریت دانش می توان دریافت که نگاه های متفاوتی به مدیریت دانش و کارکردهای آن در بخش های دولتی و خصوصی وجود دارد که این امر ناشی از تفاوت ساختاری این دو بخش اقتصادی است. برای این که بتوانیم از قابلیت های مدیریت دانش در بخش دولتی به خوبی استفاده نماییم، لازم است که از تجربه های برتر موجود بهترین بهره برداری را نماییم. یکی از راه های نیل به این هدف، شناخت تفاوت های مدیریت دانش در بخش های دولتی و خصوصی و الگوبرداری از نقاط قوت بخش خصوصی در بخش دولتی است. در این پژوهش از روش مطالعه ی پیمایشی و ابزار پرسش نامه برای شناسایی این تفاوت ها در بانک ها استفاده شده است. مطالعه ها نشان داد که از پنج بعد شناسایی شده، تنها در دو بعد فناوری اطلاعات و فرآیند های مدیریت دانش تفاوت معناداری بین بانک های دولتی و خصوصی وجود دارد.
رابطه ادراک فرهنگ تسهیم دانش کارکنان با عوامل سازمانی در دستگاه های دولتی
حوزه های تخصصی:
امروزه تسهیم دانش به عنوان یکی از اجزای فرایند مدیریت دانش در بالندگی سازمانهای دولتی نقش تعیین کننده ای دارد. این مقاله به دنبال سنجش ادراک فرهنگ تسهیم دانش در سازمان های دولتی و بررسی رابطه آن با عوامل سازمانی در دستگاههای دولتی است. در این راستا با استفاده از ادبیات موضوعی، عوامل سازمانی مرتبط با ادراک فرهنگ تسهیم دانش احصا و از طریق پرسشنامه به روش میدانی اطلاعات مورد نظر در سازمانهای دولتی دارای بودجه جاری استانی استان قزوین را جمع آوری و ارتباط آنها را با ادراک فرهنگ تسهیم دانش از طریق تحلیل همبستگی مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش تعهد مدیریت به تسهیم دانش، وجود تکنولوژی مناسب برای تسهیم دانش، اعتماد، اندازه سازمان، فضای تعامل اجتماعی، ساختار پاداش و تفاوت در موقعیت ارتباط رابطه معناداری با ادراک فرهنگ تسهیم دانش در دستگاههای دولتی دارای بودجه جاری استانی در استان قزوین دارند.
بررسی تحلیلی عوامل زمینه ای موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش در واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مدیریت دانش به موضوعی مهم و حیاتی برای موفقیت سازمان ها تبدیل شده است. به گونه ای که اثربخشی آنها در گرو ایجاد، ذخیره سازی، انتقال و بکار گیری به هنگام دانش می باشد. با این وجود بسیاری از سازمان ها از آمادگی لازم برای بهره گیری موفقیت آمیز مدیریت دانش را ندارند.عوامل زمینه ای، نقشی کلیدی در استقرار موفقیت آمیز مدیریت دانش در سازمان ها دارد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ای مدیریت دانش شامل ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات در واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران به رشته تحریر در آمده است که در این راستا 56 شاخص با مراجعه به آرای خبرگان به عنوان مولفه های عوامل زمینه ای مدیریت دانش، تدوین گردید. نمونه آماری این پژوهش شامل 240 از کارکنان واحدهای ستاذی می باشند که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی نسبت به فناوری اطلاعات در واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران از آمادگی کمتری برای بکارگیری مدیریت دانش برخوردار می باشند.
بررسی میزان بکارگیری فرایند مدیریت دانش در یک سازمان خدماتی (مطالعه موردی)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی میزان بکارگیری فرآیند مدیریت دانش و پنج مرحله اصلی ان یعنی کسب دانش، ثبت دانش، انتقال دانش، خلق دانش و کاربرد دانش در سازمان با استفاده از تیوری مجموعه های فازی می باشد. جامعه اماری این تحقیق را 75 نفر از پرسنل یک سازمان خدماتی تشکیل می دهد. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، هیچ گونه نمونه گیری انجام نشده و کل جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از اعضای جامعه آماری نیز از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی ان مورد سنجش و تایید قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد که در سازمان مورد بررسی میزان بکارگیری پنج مرحله اصلی (ابعاد فرآیند) مدیریت دانش در حد متوسطی می باشد. همچنین بین وضع موجود و مطلوب پنج مرحله اصلی مدیریت دانش در سازمان مورد بررسی فاصله قابل توجهی وجود دارد.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
حوزه های تخصصی:
دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها تلقی شده و به عنوان یک سرمایه مطرح است. انتقال، خلق و بکارگیری دانش مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است و دانشگاهها به عنوان سازمان های تولیدکننده دانش می بایستی از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بوده که تعداد آنها در زمان انجام تحقیق 310 نفر می باشد. نمونه گیری روش طبقه ای منظم و از میان اساتید گروه ها و رشته های مختلف بوده و تعداد 70 نفر مطابق با جدول مورگان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های فرهنگ سازی و مدیریت دانش استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکوئر و ضریب همبستگی) استفاده شده است. نتایج این تحقیق توصیفی که به روش پیمایشی انجام شده است نشان می دهد که بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رسالت سازمانی دارای بالاترین ضریب همبستگی و تولید دانش کمترین ضریب همبستگی را داشته اند.
بررسی جایگاه مدیریت دانش بر اساس نظریه نوناکا و رابطه آن با فرهنگ سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نظر به مؤلفه های اصلی نظریه نوناکا: اجتماعی شدن، برونی سازی، ترکیب و درونیسازی، جایگاه مدیریت دانش در سازمان الف مورد بررسی قرار گرفته و به دنبال آن هستیم که بدانیم مدیریت دانش و مؤلفه های آن در سازمان الف از چه جایگاهی برخوردار است و رابطه آن با فرهنگ سازمانی به چه شکل است.
جامعه آماری این پژوهش را مدیران، میانی سازمان الف در سال 87-86 تشکیل میدهند که نمونه ای با حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده از این جامعه انتخاب گردید.
این اقدام با نظر به گستره حجم جامعه آماری مدیران که مشتمل بر 55 نفر میباشند انجام شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مدیریت دانش 26 سؤال و فرهنگ سازمانی 46 سؤال استفاده شده است. برای یقین روایی پرسشنامه مدیریت دانش در نتیجه محاسبه آلفای کرونباخ 9039/0 و فرهنگ سازمانی 9262/0 میباشد.
تحلیل داده ها نشان داده است که برونی سازی در قلمرو مدیریت دانش در سازمان الف از بالاترین جایگاه برخوردار است. سپس به ترتیب ترکیب، درونیسازی و اجتماعی شدن در مراتب بعدی قرار گرفته اند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده میان فرهنگ سازمانی و اجتماعی شدن، ترکیب و درونیسازی رابطه معناداری وجود دارد ولی میان فرهنگ سازمانی و برونیسازی رابطه معناداری وجود ندارد. پس میتوان گفت که مدیران در سازمان الف بیش از آن که تمایل به درونی کردن دانش و رقابت با یکدیگر داشته باشند تمایل به تشریک و تبادل دانش و تجارب خود با یکدیگر دارند که خرده فرهنگهای سازمانی در سازمان الف بر این مورد بیتأثیر است.
بررسی و مقایسه مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در مدارس هوشمند و مدارس عادی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه مهم ترین سرمایه های یک سازمان، کارکنان هوشمند و با دانش آن هستند که با خلق فرآیندهای سازمانی نوین، فنآوریهای جدید و توسعه خدمات جدید، سازمان را به مزیت رقابتی پایدار رهنمون مینمایند. تلاش نوآورانه در سازمان نتیجه سرمایه گذاری در فرآیند یادگیری و ارتقاء مدیریت منابع انسانی و مدیریت دانش است. سازمان میتواند با مدیریت خلاقانه دانش و به کارگیری نوآورانه فنآوری اطلاعات، این امکان را برای کارکنان به وجود آورد تا در مسائل سازمانی که نیاز به راه حل جدید دارند به تجربیات خود تکیه کنند و با رشد در مسیر یادگیری، سازمان را یاری رسانند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در مدارس هوشمند و عادی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و معلمان مدارس هوشمند و مدارس عادی دخترانه و پسرانه شهر تهران تشکیل میدهند و نمونه آماری از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد، که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 127 مدیر و معلم از مدارس هوشمند و 221 مدیر و معلم از مدارس عادی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بوده و هر متغیر دارای یک پرسشنامه مستقل میباشد، پس از این که روایی هر دو پرسشنامه توسط اساتید مجرب تأیید شد بین گروهی شامل 35 نفر از مدیران و معلمان توزیع شد و پایایی آنها از طریق فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت دانش 87/0 و پرسشنامه یادگیری سازمانی 79/0 بدست آمد، یافته های حاصل از اجرای آزمون t نیز نشان داد که بین یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در مدارس هوشمند و مدارس عادی تفاوت وجود دارد و میانگین نمرات مدیران و معلمان مدارس هوشمند از مدارس عادی بالاتراست.
بررسی جایگاه مدیریت دانش بر اساس نظریه نوناکا و رابطه آن با فرهنگ سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نظر به مؤلفه های اصلی نظریه نوناکا: اجتماعی شدن، برونی سازی، ترکیب و درونیسازی، جایگاه مدیریت دانش در سازمان الف مورد بررسی قرار گرفته و به دنبال آن هستیم که بدانیم مدیریت دانش و مؤلفه های آن در سازمان الف از چه جایگاهی برخوردار است و رابطه آن با فرهنگ سازمانی به چه شکل است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران، میانی سازمان الف در سال 87-86 تشکیل میدهند که نمونه ای با حجم 23 نفر به روش تصادفی ساده از این جامعه انتخاب گردید. این اقدام با نظر به گستره حجم جامعه آماری مدیران که مشتمل بر 50 نفر میباشند انجام شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مدیریت دانش 26 سؤال و فرهنگ سازمانی 46 سؤال استفاده شده است. برای یقین روایی پرسشنامه مدیریت دانش در نتیجه محاسبه آلفای کرونباخ 9039/0 و فرهنگ سازمانی 9262/0 میباشد. تحلیل داده ها نشان داده است که ترکیب در قلمرو مدیریت دانش در سازمان الف از بالاترین جایگاه برخوردار است. سپس به ترتیب ترکیب، برونیسازی و درونیسازی در مراتب بعدی قرار گرفته اند.
مدیریت دانش و راهبرد نوآوری در سازمان های دفاعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری وفناوری های نوین در ایجاد مزیت های راهبردی واهمیت یافتن ارزش منابع دانشی در اداره سازمان های پیشرو موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب خطوط راهبردی سازمان ها جای گیرد. در عین حال موضوعیت مدیریت دانش برای سازمان های دفاعی به دلیل ماهیت دانشی، فناورانه و نوآورانه جنگ های امروزی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد تا ضمن پرداختن به چیستی و ابعاد کمتر شناخته شده مدیریت دانش، مولفه های کلیدی تاثیرگذار براین رشته نوظهور علمی را احصا نموده و در فرجام یافته های خود، تاثیر گذار براین رشته نوظهور علمی را احصا نموده و در فرجام یافته های خود، تاثیر حوزه جدید مدیریت دانش را بر نوآوری در سازمان های دفاعی به طور عام و نوآوری های دفاعی به طور اخص ارایه نماید.
سنجش آمادگی دانشگاه علوم پزشکی ایران برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری سازمانی و به تبع آن ایجاد سازمان یادگیرنده، پدیده ای نو و جدید باعث تحولات عمده در هر سازمان می شود که در سه دهه اخیر مطرح شده است. از عوامل عمده موفقیت در سازمان های امروزی استقرار ویژگی های یادگیری در سازمان های یادگیرنده است. هدف این پژوهش، سنجش وضعیت آمادگی دانشگاه علوم پزشکی ایران برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده بر اساس عوامل پنج گانه مدل سیستمی مارکوارت است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و ابزار گردآوری داده های آن، پرسشنامه مارکوارت است. با توجه به وسیع بودن جامعه آماری (1428 نفر)، 137 نفر از کارکنان بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. پرسشنامه میان مدیران، اعضای هیات علمی و کارشناسان دانشگاه توزیع شد. برای تحلیل داده های جمعیت شناختی پژوهش از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان آمادگی بر پایه سه مولفه پویایی یادگیری (با میانگین 2.64)، فناوری (با میانگین 2.80) و توانمندسازی افراد (با میانگین 2.72) است و دو مولفه مدیریت دانش با میانگین (3.01) و تحول سازمانی (با میانگین 2.72) است؛ بنابراین، فرضیه های پنج گانه تحقیق در سطح معناداری پنج درصد پذیرفته نشد؛ از این رو، دانشگاه علوم پزشکی ایران که مسوولیت آموزشی و یاددهندگی دارد، در حال حاضر، از لحاظ سازمانی، ویژگی های سازمان یادگیرنده را ندارد و میزان آمادگی آن برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده ضعیف است.