مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خودانتقادی
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
25 - 42
حوزه های تخصصی:
افسردگی از شایع ترین اختلالات خلقی است که عوامل گوناگون هیجانی، شناختی، رفتاری و فیزیولوژیک در بروز آن نقش دارند. از جمله عوامل شناختی مؤثر در بروز آن می توان به خودانتقادی ، کمال گرایی ناسازگار، خودمجذوبی خصوصی و عمومی اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر آزمایش برازندگی الگوی پیشنهادی رابطه علّی انواع خودمجذوبی و کمال گرایی ناسازگار با افسردگی از طریق میانجی گری خودانتقادی در دانشجویان بود. به این منظور نمونه ای شامل 236 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند در این پژوهش شرکت کردند. از دانشجویان خواسته شد به مقیاس خودمجذوبی، خرده مقیاس کمال گرایی ناسازگار، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس سطوح خودانتقادی پاسخ دهند. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیر بین متغیرها از لحاظ آماری معنی دار بودند. از سوی دیگر، طبق نتایج پژوهش، رابطه غیر مستقیم کمال گرایی ناسازگار، خودمجذوبی عمومی و خودمجذوبی خصوصی با افسردگی از طریق میانجی گری خودانتقادی معنی دار به دست آمد. بر این اساس چنین به نظر می رسد که رابطه ی علّی انواع خودمجذوبی و کمال گرایی ناسازگار با افسردگی از طریق نقش میانجی گری خودانتقادی در دانشجویان قابل تبیین است و انواع خودمجذوبی، کمال گرایی ناسازگار و خودانتقادی را می توان به عنوان پیش بین های افسردگی در نظر گرفت.
نقش خودکارآمدی و شادکامی در پیش بینی خودانتقادگری و اعتماد به خود معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۳۸)
153-162
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف: هدف پژوهش حاضر نقش خودکارآمدی و شادکامی در پیش بینی خودانتقادگری و اعتماد به خود در معلمان زن و مرد بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 444 معلم بود که از میان معلمان دوره دوم مقطع متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 95-1394 با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های خودانتقادی/ اعتماد به خود گیلبرگ و همکاران، خودکارآمدی شرر و جورسلم و شادکامی آرگیل و لو را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام به کمک نرم افزار SPSS V19 استفاده شد. یافته ها: و 359/0= r (396/0-= r ) <span lang="FA" style="font-family:;" lotus";="" b="" major-bidi;="" new="" 12pt;="" roman";"="" "times="" roman";=""> به ترتیب با خودانتقادی و اعتماد به خود رابطه معنی داری در سطح 01/0> P داشتند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شادکامی و خودکارآمدی پیش بینی کننده خودانتقادی و اعتماد به خود بوده و مقداری از واریانس آن را تبیین می کنند. نتیجه گیری: در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد دو متغیر خودکارآمدی و شادکامی در تبیین واریانس خودانتقادی و اعتماد به خود نقش داشته و می توان جهت پیش بینی این متغیرها در معلمان مدارس از آن ها بهره برد.
مداخله ای در تحریف های شناختی و خودانتقادی دختران بازمانده از ازدواج: اثربخشی و کارآمدی آموزش مهارت های ذهن مشفق
حوزه های تخصصی:
آموزش ذهن مشفق مطابق با ساختار درمان های شناختی- رفتاری طراحی شد و سیر تاریخی این مدل درمانی در عدم بهبود هیجان های منفی در درمان شناختی رفتاری ریشه دارد؛ بنابراین این پژوهش با هدف مداخله ای در تحریف های شناختی و خودانتقادی دختران بازمانده از ازدواج: اثربخشی و کارآمدی آموزش مهارت های ذهن مشفق انجام گرفت. در این مطالعه از روش پژوهشی شبه آزمایشی استفاده شد. طرح شبه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را همه دختران بازمانده از ازدواج شهرستان خرم آباد که پس از سن 35 سالگی به دلایل خودخواسته موفق به ازدواج نشده اند تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دختران 35 ساله شهرستان خرم آباد بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آموزش مهارت های شفقت ورزی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های تحریف های شناختی میان فردی حمام چی و همکاران (2004) و مقیاس سطوح خودانتقادی تامسون و زروف (2004) پاسخ دادند. گروه آزمایش 10 جلسه آموزش مهارت های ذهن مشفق را به صورت هفته ای یک بار به مدت 5/1 ساعت دریافت کردند. نتایج برآمده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مهارت های ذهن مشفق بر کاهش تحریف های شناختی میان فردی و خودانتقادی دختران بازمانده از ازدواج مؤثر است (001/0 ≥ P ). بر پایه یافته ها، آموزش گروهی متمرکز بر ذهن مشفق می تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش مشکلات هیجانی دختران بازمانده از ازدواج به کار رود.
واکاوی«تأثیرات سراسربینی» و «خودسانسوری» در پرتو نقد هنر خویشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
262 - 290
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ادبیات ملل جهان شواهد متعددی را می توان یافت که نشان می دهد گاهی پدیدآوران، به ناچار، از بیان مطلب و یا تصریح بر آن، پرهیز کرده اند و حتی اصول زیباشناختی را برای رعایت احتیاط و پوشیده گویی به کار گرفته اند. بر خلاف سانسور که معمولاً به دلایل مختلف مستقیماً توسط عوامل قدرت بر ادیب و آثار او تحمیل می شود، خودسانسوری به علت ملاحظات فردی، اجتماعی، اعتقادی و سیاسی، از جمله تأثیرات سراسربینی، توسط خود ادیب صورت می پذیرد. گاهی شاعران و نویسندگان، به صورتهای درون متنی و برون متنی، خود به اصل وقوع و نیز چگونگی رخداد خودسانسوری بر آثار و یا شخصیت ادبی خویش پرداخته اند. در این تحقیق پس از اشارتی به مفهوم دقیق خودسانسوری ادبی؛ زمینه ها و علل وقوع آن؛ مخالفت و موافقتها و خودانگیختگی یا دگرانگیختگی خودسانسوری؛ چگونگی تأثیر سرابینی بر متن ادبی و روش انتقادی پان اپتیکونیسم؛ تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که نظریات و شیوه های خودانتقادی ادبی به بررسی خودسانسوری در ادبیات چه کمکهایی می کند. تشخیص رابطه خودسانسوری با نام مستعار؛ عنوان اثر؛ تاریخ اثر؛ گزینش اشعار؛ ساختار اثر؛ زبان شعر و داستان؛ سامیزدات یا انتشار زیرزمینی؛ مسأله امید؛ و نهایتاً؛ رابطه خودسانسوری با سرنوشت اثر از جمله یافته هاست.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر خود شفقت ورزی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
237-254
حوزه های تخصصی:
هدف : اختلال مصرف مواد یکی از اختلال های مزمن و ناتوان کننده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر خودشفقت ورزی و خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی انجام شد. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد گرانمهر و گام نو شهر مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند، اما شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. شرکت کنندگان به مقیاس خودشفقت ورزی و خودانتقادی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای خودشفقت ورزی و خودانتقادی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان پذیرش و تعهد در افزایش خودشفقت ورزی و کاهش خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی مؤثر بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که درمانگران و سایر متخصصان بهداشت روان می توانند از درمان پذیرش و تعهد برای بهبود خودشفقت ورزی و خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی استفاده کنند.
تدوین برنامه درمانی آموزشی گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل و روش پذیرش و تعهد و بررسی اثربخشی آن بر مؤلفه های خودانتقادی دختران دچار شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1389-1400
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعددی به تأثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل و پذیرش و تعهد بر خودانتقادی پرداخته اند، اما پژوهشی که به تدوین برنامه درمانی آموزشی گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل و روش پذیرش و تعهد و بررسی اثربخشی آن بر مؤلفه های خودانتقادی دختران دچار شکست عاطفی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه درمانی آموزشی گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل و روش پذیرش و تعهد و بررسی اثربخشی آن بر مؤلفه های خودانتقادی دختران دچار شکست عاطفی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع ترکیبی (کیفی و کمّی) بخش کیفی تدوین برنامه درمانی و بخش کمّی از نوع نیمه آزمایشی بود . جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دچار شکست عاطفی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی تهران در سال 1399-1398 بودند، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004) و خلاصه جلسات تحلیل رفتار متقابل و روش پذیرش و تعهد ( تلفیقی از جلسات آموزشی تحلیل رفتار متقابل برن، 1950 و جلسات درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد هیز و همکاران، 2012). تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: برنامه تدوین شده گروه درمانی تحلیل روابط متقابل و پذیرش و تعهد بر خودانتقادی دختران دچار شکست عاطفی تأثیر معنادار داشت (0/01 > p ). نتیجه گیری: دخترانی که در جلسات درمانی آموزشی گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل و روش پذیرش و تعهد شرکت کردند خودانتقادی کمتری داشتند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس چندبُعدی نفرت از خود (MSDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفدمه: نفرت از خود به عنوان یک طرحواره هیجانی خودآگاه منفی با آسیب شناسی روانی همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس چند بُعدی نفرت از خود انجام شد. روش: جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 324 دانشجو (201 زن، 123 مرد) به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و به مقیاس های چند بُعدی نفرت از خود، سطوح خودانتقادی، عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزارهای Spss و Amos تحلیل شد. یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣلی اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ مقیاس نفرت از خود، 4 ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﻣﻘﺎدﯾﺮ وﯾﮋه ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﯾﮏ را آﺷﮑﺎر ﮐﺮد که 35/50 درصد از واریانس را تبیین کردند. شاخص های تحلیل عاملی تأییدی نیز دلالت بر برازش مطلوب مدل 4 عاملی این مقیاس داشت. پایایی کُل مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن به ترتیب 91/0 و 87/0 بدست آمد. روایی همگرا و واگرا نیز از طریق محاسبه ی همبستگی مقیاس به ترتیب با پرسشنامه های سطوح خود انتقادی و عزت نفس روزنبرگ تأیید شد (01/0>p). همچنین، این مقیاس همبستگی مثبت و معناداری با روان رنجورخویی و همبستگی منفی و معناداری با گشودگی به تجربه داشت (05/0>p). نتیجه گیری: مقیاس چند بُعدی نفرت از خود از روایی و پایایی نسبتاً خوبی جهت استفاده در نمونه های ایرانی برخوردار است و می تواند ابزاری مناسب جهت استفاده در پژوهش های این حوزه باشد.
تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردرد های تنشی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
621-634
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحمّل پریشانی نقش بسزایی در سلامت روانی و جسمانی دارد؛ با این وجود، تاکنون توسعه مداخلات مختص افزایش تحمل پریشانی کمتر مورد توجه بوده است. همچنین تأثیر مداخلات مبتنی بر شفقت نیز بر ویژگی های روانشناختی افراد مبتلا به بیماری های روان تنی (مانند سردردهای تنشی) کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردرد های تنشی مزمن بود. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردردهای تنشی مراجعه کننده به کلینیک های مغز و اعصاب شهر اصفهان در بازه زمانی سه ماهه در تابستان سال 1398 تشکیل می دادند. تعداد 48 زن مبتلا به سردرد های تنشی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی بسته ارتقای تحمل پریشانی (16 نفر) و درمان مبتنی بر شفقت (16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) به طور تصادفی گمارده شدند. افراد در دو گروه بسته جدید ارتقای تحمل پریشانی که توسط نویسندگان این مقاله طراحی شده و درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2010) به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) مداخلات مربوطه را دریافت کردند، ولی افراد در گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس های خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004)، ترس از ارزیابی منفی (لیری، 1983) و اضطراب (بک و همکاران، 1998) در مراحل پیش و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بسته ارتقای تحمل پریشانی و درمان مبتنی بر شفقت نسبت به گروه گواه موجب بهبود معنادار در میزان خودانتقادی (0/001 > p ، 0/67 = η ، 42/37 = F )، ترس از ارزیابی منفی (0/001 > p ، 0/52 = η ، 23/04 = F ) و اضطراب (0/001 > p ، 0/61= η ، 33/51 = F ) زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن شدند. همچنین یافته ها نشان داد که بسته ارتقای تحمل پریشانی نسبت به درمان مبتنی بر شفقت به میزان بالاتری منجر به کاهش خودانتقادی در زنان مبتلا به سردردهای تنشی می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، اثربخشی بسته جدید طراحی شده به منظور ارتقای تحمل پریشانی و همچنین درمان متمرکز بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن مورد تأیید قرار گرفتند .
نقش الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان مواد مخدر صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
184-175
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان موادمخدر صنعتی بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مصرف کننده موادمخدر صنعتی مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب ( DIC ) منطقه 12 شهر تهران در 6 ماهه دوم سال 1399 بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب به خود (سانسون و همکاران، 1998)، مقیاس الکسی تایمی (باگبی و همکاران، 1994)، پرسشنامه نشخوار فکری (قربانی و همکاران، 2008) و پرسشنامه خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی با رفتارهای آسیب به خود رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی توانستند 45/0 رفتارهای آسیب به خود را در مصرف کنندگان موادمخدر صنعتی پیش بینی کنند (05/0 P< ). با توجه به اینکه رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان مواد مخدر از الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی تأثیر می پذیرد، برگزاری کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در این دسته از افراد ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله تحت سرپرستی سازمان بهزیستی شهر کرمان بود که با نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در گروههای مداخله و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر شفقت را دریافت کرد (8 جلسه 90 دقیقه ای)؛ در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 2 ماه بعد از آن، پیگیری اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان کنلی، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و سطوح خودانتقادی تامسون و زاروف استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر شفقت تأثیر معناداری بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی داشته است؛ این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. با توجه به یافته ها آموزش مبتنی بر شفقت یک گزینه مناسب برای بهبود خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و کاهش خودانتقادی است.
پیش بینی هراس کرونایی براساس استحکام روانی دختران: با نقش واسطه ای خودانتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
176 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی هراس کرونایی براساس استحکام روانی بواسطه خودانتقادی در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد واحد تنکابن بود که از میان آن ها، بر طبق فرمول کوکران تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهشی شامل مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، پرسشنامه استحکام روانی کلا، ارله و سویل (2002) و مقیاس سطوح خودانتقادی تامسون و ظروف (2004) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی همزمان بوسیله نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد استحکام روانی پیش بینی کننده معنا دار اضطراب کرونا است، همچنین خودانتقادی پیش بینی کننده معنادار اضطراب کرونا است و وقتی در رابطه بین استحکام روانی و اضطراب کرونا، خودانتقادی به عنوان متغیر واسطه ای وارد شود، این رابطه کاهش می یابد (01/0=P). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصله، توجه به استحکام روانی بواسطه خودانتقادی در میزان تجربه هراس کرونایی در دانشجویان دختر نقش بسزایی دارد.
مروری بر خودانتقادی و خودشفقت ورزی در سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودانتقادی به عنوان هسته اصلی آسیب شناسی بسیاری از اختلالات روانی و یکی از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان معرفی شده است. مطالعات متعددی بر اهمیت خودانتقادی به عنوان سازه ای فراتشخیصی صحه گذاشته اند. درگذشته خودانتقادی با شرم و کمال گرایی یکسان در نظر گرفته می شد، اما خودانتقادی در مقایسه با کمال گرایی تعریف محدودتری دارد. همچنین، خودانتقادی با شرم درونی نیز مرتبط است. یکی از عوامل مرتبط برای بهبود خودانتقادی خودشفقت ورزی است که به عنوان پادزهر اصلی خودانتقادی منجر به کاهش آثار منفی آن بر سلامت روان می شود. این پژوهش به شکل توصیفی تحلیلی با هدف تبیین آسیب های خودانتقادی بر سلامت روان و راهبردهای مبتنی بر شفقت در بهبود خودانتقادی انجام شده است. امید است با توجه بیشتر به مفهوم خودشفقت ورزی زمینه پژوهش های بیشتر در حوزه درمان خودانتقادی فراهم آید
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پیشرفت روان درمانی در زمینه اختلال اضطراب منتشر، بستگی به شناخت عمیق علائم و عوامل مرتبط با آن دارد. با توجه به تازگی مفهوم درمان متمرکز بر هیجان، پیشینه مطالعات نشان دهنده اهمیت نقش هیجان و اثربخشی درمان در اختلالات روانشناختی است. اما آیا درمان متمرکز بر هیجان می تواند بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر مؤثر باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود. جامعه آماری پژوهش، شامل افراد مراجعه کننده به یکی از کلینیک های روانشناسی تهران در سال 1399 بود. 4 شرکت کننده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و طی 20-16 جلسه درمان متمرکز بر هیجان (تیمولاک و مک الوانی، 2018)، به پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا (میر، میلر، متزگر و بورکوک، 1990) و خودانتقادی (گیلبرت، کالرک، همپل، مایلز و آیرونز، 2004) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد داده های ناهمپوش، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی انجام شد. یافته ها: درمان متمرکز بر هیجان باعث کاهش متغیر نگرانی (درصد بهبودی 61/08%) گردید و اثر آن تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (درصد بهبودی 57/91%). هم چنین درمان موجب کاهش متغیر خودانتقادی (درصد بهبودی 83/19%) شده که اثر آن تا پایان دوره پیگیری ماندگار بود (درصد بهبودی 79/72%). شاخص پایا در این متغیرها نیز، حاکی از معناداربودن این تغییرات بود (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر در مورد اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش نگرانی و خودانتقادی، این موضوع مطرح می شود که درمان با تغییر هیجان و بازسازی تجارب هیجانی نامطلوب، موجب کاهش علائم و مشکلات روانشناختی احتمالی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر می شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر فشار مراقبتی و خودانتقادی مادران دارای کودک کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
۱۴۰-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درصد قابل توجهی از خانواده های ایرانی دارای کودک کم توان ذهنی با مشکلات متعددی مانند اختلالات خواب، بی قراری، اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، پرخاشگری، خودجرحی، و اختلالات شخصیت مواجه هستند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر فشار مراقبتی و خودانتقادی مادران دارای کودک کم توان ذهنی خفیف انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1398-1397 بودند که از بین آنها 30 مادر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر یک 15 نفر) جای دهی شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش تحت روان درمانی مثبت گرا در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها شامل سیاهه فشار مراقبتی چندبعدی (نواک و گاست، 1989) و مقیاس سطوح خودانتقادی (تامسون و زاروف، 2004) بود. داده ها توسط نسخه 22 نرم افزار SPSS و با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر آمیخته تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد روان درمانی مثبت گرا بر کاهش ابعاد فشار مراقبتی (0/001>P، (25/791=F2,24) و کاهش ابعاد خودانتقادی (0/001>P، (29/465=F2,27) در مادران دارای کودک کم توان ذهنی مؤثر است. در مرحله پیگیری در همه متغیرها غیر از خودانتقادی مقایسه ای، ثبات درمان وجود داشت. نتیجه گیری: مداخله مثبت گرا با گسترش دیدگاه فردی مادران دارای کودک کم توان ذهنی نسبت به موضوعات مختلف مانند عواطف منفی، هیجانات ناخوشایند و خود مختاری، به تغییر نگرش آنها و در نتیجه تقویت هیجانات مثبت در آنها کمک کرد که در نتیجه موجب کاهش فشار مراقبتی و خودانتقادی در آنها شد.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر خودانتقادی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر خودانتقادی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان مقطع متوسطه دوم در شهر نوشهر بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 به مراکز و کلینیکهای این شهر مراجعه کرده اند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) از دانش آموزان دارای اضطراب امتحان خواهند بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم میشوند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان شفقت به خود قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس مقیاس اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980)، مقیاس خودانتقادی لویز و پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی کنلی (1989) موردسنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 23 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که شفقت به خود بر خودانتقادی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان اثربخش است، بدین معنا که شفقت به خود منجر به بهبود خودانتقادی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان میگردد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر سبک های مقابله با استرس، خودانتقادی و تنظیم هیجان معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه در زمان همه گیری کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر سبک های مقابله با استرس، خودانتقادی و تنظیم هیجان معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه در زمان همه گیری کرونا بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، جز تحقیقات تجربی با طرح تک آزمودنی بود.جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه معلمان کودکان با نیازهای ویژه شهرستان بافق در سال 1400 سال به تعداد 14 نفر تشکیل داد که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 4 نفر انتخاب شد که در دو گروه آزمایش (2 نفر) و کنترل (2 نفر) قرار گرفتند، افراد گروه آزمایش به صورت مجازی (با استفاده از برنامه وات ساپ) 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان متمرکز بر شفقت را دریافت کردند. همه این چهار نفر در زمان خط پایه، جلسه سوم، ششم و هشتم (جلسه آخر مداخله)پرسشنامه سبک های مقابله با موقعیت های استرس زا اندلر و پارکر (1991)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان گروس و جان(2003) و پرسشنامه خودانتقادی گیلبرت و همکاران(2004) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از شاخص درصد بهبودی و بازبینی گرافیکی شکل ها انجام شد. نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه آزمایش از مرحله خط پایه تا آخر درمان درصد بهبود بالای 50 و افزایش نمره معنی داری در سبک مساله مدار و ارزیابی مجدد شناختی تجربه کردند. همچنین افراد گروه آزمایش درصد بهبود بالای 50 و کاهش نمره معنی داری در سبک هیجان مدار، سبک اجتنابی، خود انتقادی و فرونشناسی تجربه کردند. در حالی که آزمودنی های گروه کنترل طی این مدت افزایش یا کاهش نمره قابل ملاحظطه ای نداشتند
تاثیر آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودانتقادی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری فنیل کتونوری (PKU)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
229 - 237
حوزه های تخصصی:
وجود کودک با نیازهای ویژه در یک خانواده نوعی بحران به شمار می آید و والدین آنها تنش و فشار روانی فراوانی متحمل می شوند. هدف پژوهش حاضرتعیین اثر بخشی آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر خودانتقادی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری فنیل کتونوری است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. 24 نفر از مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری PKU شهر قزوین در سال 1399 با توجه به معیار ورودی و به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 9 جلسه آموزش دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها ازپرسشنامه خودانتقادی (2004) و پرسشنامه اضطراب بک (1998) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودانتقادی و اضطراب مادران تاثیر معنادار داشته (p<0/01) و منجر به کاهش خودانتقادی و اضطراب مادران گردید. نتایج پژوهش دارای تلویحات کاربردی بوده و می تواند به عنوان یک شیوه درمانی در کاهش اضطراب و خودانتقادگری مادران کودکان PKU استفاده گردد.
رابطه خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر: نقش واسطه ای خودخاموشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش واسطه ای خودخاموشی در رابطه میان دو متغیر خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر انجام گرفته است. این مطالعه به لحاظ روش در زمره پژوهش های همبستگی قرار دارد و نمونه پژوهشی آن شامل 381 دانشجوی دختر از دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که به صورت مجازی و از طریق پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در مطالعه شرکت نمودند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به چهار پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004)، حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996)، خودخاموشی (جک و دیل، 1992) و مقیاس افسردگی، اضطراب و فشارروانی (لاوبوند و لاوبوند، 1995) تشکیل شده است. نتایج تحلیل به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 نشان داد سطوح خودانتقادی و حساسیت به طرد، علاوه بر تأثیر مستقیم بر جنبه های مختلف آشفتگی روان شناختی دانشجویان، به طور غیرمستقیم و به واسطه دو مؤلفه خودخاموشی یعنی ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده نیز بر میزان آشفتگی های روان شناختی آنها تأثیر داشته است. یافته های پژوهش به ویژه بر نقش واسطه دو مؤلفه از خودخاموشی (ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده در تأثیر متغیرهای حساسیت به طرد و خودانتقادی بر آشفتگی روان شناختی دختران جوان تأکید می کند. مؤلفه ادراک بیرونی از خود به گرایش زنان برای ارزیابی منفی خود براساس استانداردهای بیرونی اشاره دارد و مؤلفه خویشتن تقسیم شده نیز به تمایل زنان برای نمایش یک خویشتن بیرونی بازمی گردد که به طور معمول با مقتضیات نقش زنانه هماهنگ، در عین حال با خویشتن درونی آنها که مملو از خشم و کینه است، تفاوت بسیار دارد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
187 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین بود. طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و و از نظر هدف، کاربردی و از نظر زمان، مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر نوجوانان 14-16 سال دختر از خانواده های طلاق ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس ملاک های مورد نظر 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندارد تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، سیاهه سوگ هوگان و همکاران (2001) و سطوح خودانتقادی تامپسون وزوروف (2004) استفاده شده است. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجانی و خود انتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین اثربخش است. در واقع درمان هیجان مدار باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی در نوجوانان می شود. بنابراین درمان هیجان مدار نقش مهمی در افزایش تنظیم شناختی هیجان و کاهش خودانتقادی در نوجوانان دارد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
219 - 227
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی زنان افسرده بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان افسرده در سال 1399 در شهر تهران بودند که به یکی از سه مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی در زمستان مراجعه کرده بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر با توجه به مصاحبه ساختار یافته بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و نمره های بالای 11 در آزمون افسردگی بک به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی بک (2001)، مقیاس خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی بوفارد (1998) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSS.21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی در زنان دارای اختلال افسرده تأثیر دارد و خودانتقادی را به طور معناداری کاهش داده و خودتنظیمی هیجانی را افزایش می دهد. بنابراین توجه به طرحواره درمانی نقش مهمی در کاهش خودانتقادی و بهبود خودتنظیمی هیجانی زنان دارای اختلال افسرده دارد.