مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
دانش بنیان
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
113 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیرگذاری سیستم شیوه های مدیریت منابع انسانی دانش بنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه (مطالعه موردی: اداره های برق غرب استان مازندران) می باشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان اداره های برق غرب استان مازندران به تعداد 187 نفر تشکیل داده اند که از این تعداد، 124 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های شیوه های مدیریت منابع انسانی دانش بنیان لپاک و اسنل (2002)، سرمایه اجتماعی پوتنام (1999) و عملکرد شغلی نوآورانه اسکات و براس (1994) می باشد. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شیوه های مدیریت منابع انسانی دانش بنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارند و مؤلفه سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر را بر عملکرد شغلی نوآورانه داشته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در تأثیرگذاری سیستم شیوه های مدیریت منابع انسانی دانش بنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه بطور فزاینده ای نقش میانجی داشته است.
تأثیر حمایت از حقوق مالکیت صنعتی در تحقق اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
321 - 343
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت حمایت از حقوق مالکیت صنعتی در شکوفایی، پیشرفت و توسعه کشور و تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی و نظر به جنگ اقتصادی دشمن و تشدید فشارها و تحریم های دشمنان علیه ایران طی سال های متمادی، بررسی راهکارهای تحقق این سیاست ها در حوزه های مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله تلاش می کند با روش تحلیلی توصیفی و به صورت کتابخانه ای و مطالعه قوانین مربوط، به بررسی نقش حمایت از حقوق مالکیت صنعتی در تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخته و درنهایت به این نتیجه رسیده است که در هر یک از مصادیق حقوق مالکیت صنعتی باتوجه به اوضاع داخلی کشور به نوعی می توان به تحقق اقتصاد مقاومتی کمک کرد. نقایصی هم در این خصوص وجود دارد که عدم ِپیش بینی حمایت از نمونه اشیاء مفید مثال بارز آن است. ضمن اینکه حمایت از نمونه اشیاء مفید و عضویت ایران در موافقت نامه تریپس درصورت فراهم شدن سایر شرایط عضویت در سازمان جهانی تجارت و رفع عملی تحریم ها به عنوان یک راهکار پیشنهاد شده است.
ارائه الگوی عملکرد نوآوری شرکت های دانش بنیان: رهیافت فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۵
125 - 154
حوزه های تخصصی:
اتکاء به اقتصاد دانش بنیان یکی از استراتژی های کشورهای در حال توسعه بوه و در این میان چشم امید به نوآوری شرکت های دانش بنیان بعنوان یکی از مهم ترین بازیگران این عرصه دوخته شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تعیین کننده عملکرد نوآوری شرکت های دانش بنیان با استفاده از روش فراترکیب است. در راستای این روش پس از پالایش مقالات، در نهایت تعداد 140 مقاله علمی که بطور مستقیم به موضوع عملکرد نوآوری شرکت ها پرداخته بودند وارد مرحله تحلیل در نرم افزار MAXQDA شدند. پس از مرحله تلفیق تعداد 110 کد متمایز شناسایی، و از بین کدهای شناسایی شده کدهای ظرفیت جذب با 10 ارجاع؛ مدیریت دانش با 9 ارجاع، شبکه های سازمانی با 8 ارجاع و یادگیری سازمانی با 7 ارجاع به ترتیب بالاترین تعداد ارجاعات را در متون پژوهشی داشتند. در سطوح انتزاع بالاتر کدها در قالب 13 مفهوم و در نهایت در قالب 7 موضوع زمینه نوآوری، دولت، شبکه سازی، راهبری دانش سرمایه های فکری، دوسوتوانی سازمانی، راهبرد هم رقابتی و نظام علم، فناوری و نوآوری بنگاه (STI) تقسیم بندی و در چارچوب مدل سه شاخگی ارائه شدند.
سازمان ارزش بنیان و خلق ارزش شرکت: تحلیل نقش میانجی اخلاق کاری(مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان پارک های علم و فناوری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ارزش بنیان برای خلق ارزش، بر ارزش ها متکی است، ارزش هایی که ترجمان انتظارات ذینفعان سازمان است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر سازمان ارزش بنیان بر خلق ارزش در شرکت های دانش بنیان با نقش میانجی اخلاق کاری است. جامعه آماری پژوهش شامل 530 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان پارک های علم و فناوری شهر تهران بوده که از میان آنها 222 نفر با استفاده از فرمول کوکران بعنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استاندارد محقق ساخته استفاده گردید و پایایی پرسشنامه به وسیله آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار پی ال اس مشخص گردید که سازمان ارزش بنیان هم بصورت مستقیم و هم از طریق اخلاق کاری و مولفه های آن موجب خلق ارزش و بهبود روابط سازمان با ذینفعان مرتبط با شبکه ارتباطات می گردد. رعایت مسائل اخلاقی و ارزش های سازمانی موجب بهبود تصویر سازمان در نگاه ذینفعان مستقیم و غیر مستقیم و تقویت آتیه سازمان می گردد. همچنین از سازمان های بالادستی انتظار می رود که در راستای حل تعارض منافع و رعایت مسائل اخلاقی در شبکه کسب و کار راه را برای خلق روز افزون ارزش شرکت های دانش بنیان فراهم گردانند.
ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی شرکت های دانش بنیان و نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات نوظهور سرمایه انسانی نقش کارکنان دانشی را به عنوان یک منبع کلیدی نوآوری در شرکت های دانش بنیان و نوآور برجسته می کند و بروز قابلیت های نوآورانه کارکنان را نیازمند برنامه های مداخله گرایانه مدیریتی می داند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی در شرکت های دانش بنیان و نوآور با رویکرد ترکیبی (کیفی- کمی) انجام شده است. بخش کیفی با بهره گیری از روش فراترکیب صورت گرفت و در نتیجه ی طی یک فرایند هفت مرحله ای در مجموع 32 سند به عنوان نمونه بخش کیفی انتخاب و تحلیل شد. بخش کمی پژوهش نیز به روش توصیفی و بهره گیری از شیوه پیمایش صورت گرفت. نمونه گیری به شیوه در دسترس انجام شد و 102 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان و نوآور در پژوهش مشارکت کردند. داده های حاصل از طی فرایند فراترکیب به شیوه کدگذاری اولیه و ثانویه و داده های گردآوری شده بخش کمی به کمک نرم افزار SPSS و Smart PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. یافته های بخش کیفی در قالب 8 کارکرد کلیدی و 51 وظیفه مدیران منابع انسانی شرکت های دانش بنیان و نوآور احصاء و ارائه گردید و نتایج حاصل از پیمایش نیز ضمن تائید برازش الگو، حاکی از آن بود که جبران خدمات و انگیزش؛ آموزش، توسعه و ایجاد محیط یادگیری؛ تیم سازی و مشارکت؛ مدیریت ارزیابی عملکرد؛ مدیریت استعداد و صلاحیت؛ حفظ و ارتقاء کارکنان دانشی؛ شناسایی، جذب و استخدام و سیاست منابع انسانی به ترتیب در زمره مهم ترین کارکردهای مدیران منابع انسانی شرکت های دانش بنیان و نوآور قرار دارند.
طراحی و اعتبارسنجی مدل رهبری دانشی در شرکت های دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
27 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی مدل رهبری دانشی در شرکت های دانش بنیان ایران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی و از نظر نوع داده ها آمیخته (کمی و کیفی با رویکرد پدیدارشناسی) است. جامعه آماری در بخش کیفی (بخش مصاحبه) 12 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان با روش نمونه گیری گلوله برفی و پس از اشباع نظری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش 7 مرحله ای کلایزی استفاده گردید. نتایج این بخش حاکی از استخراج 209 کد در ابتدا بود که با توجه به تحلیل های صورت گرفته تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی شامل: 4 بعد اصلی (شامل: هدفگذاری، سیاستگذاری های آموزشی، سیاستگذاری های حمایتی، سیاستگذاری های عملکردی)، 8 مولفه ( تعالی فردی، فرابالندگی سازمانی، , ...) با توجه به مفاهیم صورت بندی شده استخراج گردید. در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی استفاده گردید.جامعه آماری شامل کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان بودند که با استفاده از جدول مورگان360 نفر حجم نمونه تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه حاصل از بخش کیفی استفاده گردید که پایایی بر پایه ضریب آلفای کرونباخ 91/0 بدست آمد. همچنین به منظور بررسی مناسبت مدل از روش تحلیل عاملی تاییدی (CAF) با رویکرد کوواریانس محور از نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد تمام مدل رهبری دانشی از برازش و اعتبار مناسبی برخوردار است و تما می متغیر های بدست آمده می توانند در طراحی مدل نهایی مورد توجه باشند.
ادراک از نقش حمایتی سرپرست و همکاران در پیدایی رفتارهای پیشگامانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
31 - 64
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ، یک مطالعه آمیخته – اکتشافی واز بعد هدف ، کاربردی - توسعه ای است و هدف آن شناسایی مولفه ها، شاخص ها، سنجه هاجهت ارزیابی سرمایه فکری درشرکت های دانش بنیان می باشد. در بخش کیفی با کمک مصاحبه های نیمه ساختار یافته به ارزیابی عمیق تر ادراک و نگرش جامعه هدف پرداخته شد. علاوه بر آن از طریق بررسی ادبیات تحقیق (مطالعه زمینه ای) اطلاعات لازم در رابطه با اهداف پژوهش کسب شد و از طریق روش دلفی و پرسشنامه خبرگی توسط ۱۲ نفر از اساتید و صاحب نظران و مدیران شرکت های دانش بنیان مدل مفهومی تایید و پرسشنامه جهت آزمون، نهایی گردید. در بخش کمی پژوهش، داده های حاصل از بخش کیفی در قالب یک پرسشنامه تدوین و توسط 153 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری پردیس تهران تکمیل گردید ونهایتاً 4 مولفه سرمایه انسانی -سرمایه ساختاری -سرمایه ارتباطی سرمایه نوآوری و ۱۷ شاخص و ۷۸ سنجه های مرتبط با آن شناسایی و طبقه بندی شدند و با استفاده از الگوی معادلات ساختاری روابط بین مولفه ها مورد سنجش و تایید نهایی قرار گرفت.
شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کارآفرینی دانش بنیان از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کارآفرینی دانش بنیان از دیدگاه متخصصان و بررسی وضعیت موجود از دیدگاه ذینفعان انجام شده است. رویکرد این پژوهش، آمیخته (کیفی- کمی) است. جامعه آماری این پژوهش در مرحله کیفی خبرگان دانشگاه صنعتی ارومیه بوده که داده های مصاحبه در نفر نوزدهم به اشباع رسیده و در مرحله کمی شامل اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه صنعتی ارومیه به تعداد 646 نفر بود که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای تعداد 298 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات درروش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق استفاده و درروش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در رویکرد کیفی از فن کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در رویکرد کمی از آزمون های t و تحلیل عاملی با نرم افزارهای spss و Lisrel صورت گرفت. نتایج پژوهش در مرحله کیفی نشان داد که عوامل مؤثر بر کارآفرینی دانش بنیان، می توانند در قالب 7 مقوله عوامل حمایتی، انگیزشی، شغلی، محیطی، آموزشی، ساختاری و زمینه ای قرار بگیرند. یافته های مرحله کمی نشان داد که در بین عوامل گرایش به کارآفرینی دانش بنیان بیشترین اثر توسط عوامل انگیزشی ایجاد گردیده و عوامل زمینه ای و عوامل محیطی دارای وضعیت مطلوب، عوامل آموزشی و ساختاری دارای وضعیت متوسط و نهایتاً عوامل حمایتی، انگیزشی و شغلی دارای وضعیت نامطلوبی بودند.
طراحی الگوی فرایندی جمع سپاری مالی در شرکت های دانش بنیان با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
263 - 289
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی فرایندی جمع سپاری مالی در شرکت های دانش بنیان انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. خبرگان کلیدی موردمطالعه، مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان در سه استان همدان، کردستان و کرمانشاه به همراه مدیران دارای تخصص و تجربه از نهادهای دولتی و خصوصی بودند. معیار انتخاب خبرگان، دارا بودن حداقل 5 سال تجربه شغلی یا سابقه پژوهش در رابطه با موضوع پژوهش و معیارهای موافقت، کلیدی بودن و مشارکت بود. خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شدند و گردآوری داده ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه پیدا کرد (40 نفر). ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش شش مرحله ای کلارک و بران استفاده گردید. به اختصار نتایج نشان داد، الگوی فرایندی جمع سپاری مالی در شرکت های دانش بنیان از 623 کد، 66 مضمون پایه، 21 مضمون سازمان دهنده فرعی و 5 مضمون سازمان دهنده اصلی تشکیل شده است. بر این اساس، پیشران های محیطی و داخلی شرکت دانش بنیان، به همراه اقدامات راهبردی مناسب، پیامدهای موردانتظار در سطح کلان و پیامدهای موردانتظار در سطح بنگاه، عناصر الگوی فرایندی پژوهش را شکل می دهند. به نحوی که پیشران ها موجب شکل گیری پدیده «جمع سپاری مالی» شده و در پی آن، اقدامات راهبردی، پیامدها را شکل می دهند.
طراحی مدل کیفی عوامل موثر بر توسعه شرکت های دانش بنیان ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷۳
53 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل کیفی عوامل موثر بر توسعه شرکت های دانش بنیان ورزشی بود. روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی، دانشجویان دکتری مدیریت ورزشی، مدیران شرکت های دانش بنیان، پارک های علم و فناوری، مراکز رشد ورزشی و غیر ورزشی بود. روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند و در ادامه به صورت گلوله برفی بود. 14 مصاحبه اکتشافی عمیق و نیمه ساختاریافته اجرا شد و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین(1998) صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز، 205 مفهوم اولیه تعئین شد. با دسته بندی این مفاهیم، 86 مقوله فرعی شکل گرفت. در مرحله کدگذاری محوری، 28 مقوله نهایی در قالب مدل پارادایمی داده بنیاد یکپارچه شد. در قالب مدل پارادایمی، شرایط علّی(نیروی کار آموزش دیده، فرصت کارآفرینانه ورزشی، ویژگی های فردی، منابع مالی، ارتباطات محیطی)، عوامل زمینه ای(فرهنگ عمومی، نظام اداری کشور، شرایط اقتصادی، سیاسی، دانشگاه ها)، عوامل مداخله گر(ماهیت صنعت ورزش، نابسامانی ورزش کشور، وضعیت بازار هدف، فضای کسب و کار، توانمندی تولیدی و فنی)، راهبردها(جهانی سازی، واگذاری باشگاه ها به بخش خصوصی، اصلاح قوانین، توانمندسازی پارک های علم و فناوری، ارتقای توانمندی بازاریابی و برندسازی)، پیامدها(توسعه پایدار، توسعه صنعت ورزش کشور، رشد اقتصادی) شناسایی شدند. پیشنهاد می شود از طریق آشناسازی و هدایت فارغ التحصیلان تربیت بدنی و مربیان ورزشی به مراکز رشد و پارک های علم و فناوری و جلب حمایت دولت، موجبات توسعه شرکت های دانش بینان ورزشی فراهم گردد، تا از این رهگذر با توسعه صنعت ورزش رشد اقتصادی کشور نیز ارتقاء یابد.
ارائه مدل استفاده از اینترنت اشیا در شرکت های دانش بنیان ایران (رویکردی جهت ارتقای بهره وری در این شرکت ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
217 - 243
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای استفاده از اینترنت اشیا در شرکت های دانش بنیان ایران به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و رویکرد پژوهش های آمیخته را دنبال کرد، روش اصلی جهت دستیابی به مدل مورد نظر در آن، نظریه داده بنیان است. در بخش کیفی با 25 نفر از مدیران و شاغلان شرکت های دانش بنیان که به نوعی در مباحث اینترنت اشیا دارای تجربه و تخصص بودند، مصاحبه شد. در بخش کمی کلیه مدیران و کارشناسان فناوری شاغل در شرکت های دانش بنیان، جزو جامعه پژوهش هستند. برای انتخاب نمونه ها از فرمول کوکران برای جوامع محدود استفاده شد. بر اساس این فرمول تعداد نمونه ها برابر 400 نفر تعیین گردید که افراد نمونه بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، بعد از استخراج نتایج شیوه داده بنیان، پرسش نامه ای برای تحلیل عاملی تأییدی و تهیه مدل نهایی آماده شد و پس از احراز روایی محتوا و بررسی شاخص بارتلت و KMO، پرسش نامه با روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تحلیل عاملی قرار گرفت. برای استفاده از اینترنت اشیا در شرکت های دانش بنیان ایران مدلی شامل 5 مقوله اصلی، 13 زیرمؤلفه و 59 مفهوم ارائه شد. الزامات مدیریتی، الزامات مشتری و اقتصاد مقاومتی سبب پیدایش اینترنت اشیا در شرکت های دانش بنیان می شود. ویژگی های حاکم بر شرکت، ویژگی های نیروی انسانی و ویژگی های مدیران می توانند زمینه مناسبی را برای استفاده از اینترنت اشیا فراهم سازند. شرایط حاکم بر کشور، فشارهای بین المللی و همکاری های بین المللی می توانند جزو عوامل واسطه ای تأثیرگذار بر استفاده از اینترنت اشیا باشند. همچنین مواد اولیه و زیرساخت ها می توانند به عنوان راهبردی اثربخش در استفاده از اینترنت اشیا باشند. می توان با استفاده از بهره مندی از اینترنت اشیا، عوامل مرتبط با مشتری، همکاری های بین المللی و نتایج مورد انتظار را در شرکت های دانش بنیان متصور شد.
پیش بینی عملکرد شغلی نوآورانه در دانشگاه پیام نور استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه حاضر با هدف تعیین پیش بینی عملکرد شغلی نوآورانه با تاکید بر شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان، سرمایه اجتماعی و اشتراکگذاری دانش بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری (187 نفر) کارکنان دانشگاه پیام نور استان یزد در سال 1401 بوده که با روش تصادفی ساده و از طریق کوکران (124 نفر) انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای استانداردی بودند که در این زمینه وجود داشتند که از روایی و پایایی خوبی نیز برخوردار بودند. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها توسط نرمافزار Lisrel، نشان دهنده شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر سرمایه اجتماعی، عملکرد شغلی نوآورانه و اشتراکگذاری دانش تاثیر مثبت و معناداری دارند. سرمایه اجتماعی بر اشتراکگذاری دانش و عملکرد شغلی نوآورانه تاثیر مثبت و معناداری دارد. اشتراکگذاری دانش بر عملکرد شغلی نوآورانه تاثیر مثبت و معناداری دارد، همچنین نقش میانجی سرمایه اجتماعی و اشتراکگذاری دانش به تایید رسید.
«فرهنگ علم و فناوری» و خلقیات ایرانی: تحلیلی راهبردی از گونه شناسی مشکلات و راهکارها برمبنای نظر نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۳
253 - 286
پیش نیاز سیاست گذاری و برنامه ریزی در عرصه علم و فناوری بهره مندی از رویکرد اجتماعی در شناخت فرهنگِ علم و فناوری است. این مهم به دلیل سلطه رویکرد و مدیریت فنی و حضور مهندسان و کارشناسانی خارج از علوم انسانی-اجتماعی در ساختار علم و فناوری ایران مغفول و مهجور مانده است. پاره ای از مشکلات علم و فناوری در ایران معلول بستر فرهنگی و خلقیات کنشگران علمی است. بر همین مبنا، هدف این مقاله گونه شناسی مشکلات فرهنگِ علم و فناوری و ارائه راهکارها بر اساس نظرات و تجربیات نخبگان جوان است. رویکرد نظری مشتمل بر نظریات درباره اتصال میان فرهنگ، شخصیت و خلقیات با علم و فناوری است. این پژوهش از تلفیق دو الگوی تحلیل راهبردی یعنی SWOT و SOAR به عنوان روش استفاده کرده است. نمونه ها شامل 38 نفر از نخبگان و متخصصان در رشته های مختلف است که در دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، شرکت های دانش -بنیان و صنایع مشغول به کار هستند. یافته ها در دو محور تحلیل و تفسیر شده اند: 1- ضعف ها و تهدیدها در فرهنگِ علم و فناوریِ موجود 2- فرصت ها و آرمان ها برای «فرهنگ علم و فناوریِ» مطلوب. نتایج نشان می دهند که با اصلاح برخی از ذهنیت ها و خلقیات موجود میان کنشگران علمی و همچنین، ترمیم رویه های حکمرانی بعضی از مشکلات علم و فناوری تعدیل یا حل خواهند شد.
نقش مراکز رشد صادراتی در تسهیل ورود شرکت های دانش بنیان به بازارهای خارجی؛ مطالعه موردی مرکز نانوفناوری ایران در چین(مقاله علمی وزارت علوم)
کارآفرینی بین المللی به جستجوی فرصت های توسعه کسب و کار در ورای مرزها می پردازد. مراکز رشد خارجی می توانند نقش مهمی در تسهیل ورود شرکت ها به بازارهای خارجی داشته باشند، اما تاکنون تحقیقات کمی به نقش مراکز رشد خارجی در بین المللی شدن شرکت های فناور در کشورهای درحال توسعه پرداخته اند. هدف این مقاله، ارزیابی نقش مراکز رشد خارجی در ورود شرکت های فناور به بازارهای خارجی است و برای این منظور، با رویکرد مطالعه موردی، خدمات ارائه شده توسط یک مرکز رشد مستقر در بازار چین به شرکت های نانویی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا با بررسی پیشینه تحقیق و سپس تحلیل مضمون مصاحبه با مدیران شرکت های استفاده کننده از مرکز رشد، خدمات مراکز رشد برای تسهیل ورود به بازارهای خارجی شناسایی و سپس اثر خدمات مرکز رشد در بهبود ریسک و کنترل شرکت ها در بازار هدف به صورت شماتیک تصویر شده و در انتها با روش تحلیل اهمیت-عملکرد، شکاف های موجود در خدمات مرکز رشد بررسی شده است. براساس نتایج تحلیل مضمون، 4 مضمون اصلی شامل انباشت دانش و یادگیری، دسترسی به شبکه ها، کاهش ریسک و افزایش کنترل و تعهدات نسبت به بازار کشور هدف است. همچنین نتایج اولویت بندی 24 خدمت مورد انتظار از مرکز رشد نشان می دهد همتایابی و بازاریابی مهمترین اولویت خدمات این مرکز رشد خارجی است. عملکرد کلی مرکز رشد حاکی از بهبود شیب نمودار ریسک-کنترل برای شرکت های مخاطب است. نوآوری مقاله در تمرکز بر ورود شرکت های فناوری محور برخاسته از کشورهای نوظهور به بازارهای خارجی با تسهیلگری مرکز رشد خارجی است.
اقتصاد دانش بنیان در منظومه فکری مقام معظم رهبری (با تأکید بر الزامات اقتصاد مقاومتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال آن است که منظومه فکری مقام معظم رهبری را به عنوان نظریه ای بومی در حوزه اقتصاد دانش بنیان، مورد بررسی قرار دهد. بازخوانی این اندیشه ها سبب می شود که تصویر بهتری از این حوزه در اختیار داشته باشیم و با مسیر اصلی و خطوط حرکت اقتصاد دانش بنیان آشنا شویم. تأکید بر اقتصاد مقاومتی در این مقاله به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای کلان کشور مورد تأکید قرار گرفته است. تعریف اقتصاد دانش بنیان از منظر مقام معظم رهبری و تمایزات آن و همچنین اثر این رویکرد در رشد و توسعه اقتصادی، چشم انداز کشور در این حوزه و نیز لزوم حمایت از این شرکت ها و همچنین الزامات و باید و نبایدها در این حوزه مهم ترین موضوعاتی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. لزوم بومی سازی، داشتن غایت مبتنی انسانیت و مبتنی بر پیشرفت و همچنین تسری اقتصاد دانش بنیان به همه بخش های اقتصادی از مهم ترین کلیدواژه های این منظومه فکری است. در این زمینه تعداد 15 راهبرد برای افق اقتصاد دانش بنیان استخراج شده است.
رویکرد تحولات سیاسی حقوقی در تبدیل تهدید سیاسی تحریم های نفتی به فرصت خود کفایی در دپیلماسی نگاه به شرق در حوزه مدیریت دولتی
منبع:
رویکردهای حقوق سیاسی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
79 - 109
حوزه های تخصصی:
امروزه تحولات سیاسی و حقوقی ناشی از تحریم های نفتی در حوزه مدیریت به خصوص بخش دولتی یکی از دغدغه های اصلی در ایران است به طوریکه بالاترین مقام اجرائی دولت وجود افسران تخصصی برای دور زدن سیاسی و حقوقی تحریم های بین المللی در ایران را تأیید کرد. علی ایحال قدرت های بزرگ همیشه براساس واقعیات موجود در جهان نظم حاکم بر نظام بین الملل را براساس آنچه منافع آنان ایجاب می کند و می تواند به تثبیت قدرت آنها بینجامد تعریف می کند، در نتیجه هر بازیگری در نظام بین الملل از چنین نظمی تبعیت نکند باید تنبیه شده و هزینه آنرا پرداخت نماید. ایران در چنین وضعیتی در زمنیه انتقال فناورهای بالادستی و پایان دستی حوزه نفت در تحریم یکجانبه بین المللی از سوی آمریکا قرار داد. سؤال اصلی که پی آن هستیم این مسئله است چطور دولت ایران می تواند تهدید که در عین تحریم های همه جانبه در حوزه فناوریهای نفتی متوجه آن شده را به فرصت تبدیل کنند. در پاسخ باید گفت: با رویکردهایی همچون تاکید برشکوفایی شرکت های دانش بنیان فناورانه در حوزه نفتی، همکاری در آموزش و انتقال فناوری های بالا از طریق کشورهای همسو در نظام بین الملل مبتنی بر نگاه به شرق می تواند موقعیت تحریم را به فرصت طلایی جهت توسعه تبدیل کند. با رویکرد توصیفی و تحلیلی با ارائه راهکارهای عملیاتی از طریق مطالعات منابع روش کتابخانه ای ارائه شده است.
راهبردهای حمایت مالیاتی موثر از تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی شناسایی موانع مالیاتی بر سر راه تولیدکنندگان و آسیب شناسی نحوه پشتیبانی از تولید در نظام مالیاتی و معرفی اولویت های مانع زدایی و راه های مناسب حمایت از تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین از جنبه مالیاتی است. بررسی های این گزارش نشان می دهد بیشترین موانع مالیاتی و مشکلاتی که برای تولید کنندگان ایجاد می شود، مربوط به رویه های اجرایی سازمان امور مالیاتی است. قوانین نیز خالی از اشکال نیستند، اما چنانچه سازمان امور مالیاتی، قوانین مالیاتی به خصوص قانون پایانه های فروشگاهی و سامانه مؤدیان ، ماده 97 و ماده 169 مکرر قانون مالیات های مستقیم (طرح جامع مالیاتی) و قانون دائمی ارزش افزوده را به درستی اجرا کند، بسیاری از موانع موجود از پیش پای تولیدکنندگان مختلف برداشته می شود. عمده مشکلات اجرایی عبارت از ممیزمحوری و فرایند نامناسب دادرسی است. افزون بر موارد یادشده، در قوانین مالیاتی نیز اشکالاتی وجود دارد که اهم آن ها عبارت از «جذابیت مالیاتی سوداگری و فعالیت های غیرمولد»، «پیچیدگی، بی ثباتی و تشتت قوانین» و «اثر نامطلوب معافیت های ماده 145 بر بانک محور شدن واحدهای تولیدی» است. با توجه به آسیب شناسی انجام شده به طور خلاصه می توان گفت در راستای مانع زدایی برای ارتقای تولید در بخش مالیاتی باید این محورها به ترتیب اولویت در دستور کار قرار بگیرد. «تصویب و اجرای مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر مجموع درآمد»، «کاهش نرخ مالیاتی سود شرکت های تولیدی»، «اجرای کامل طرح جامع مالیاتی»، «اجرای دقیق قوانین (به خصوص قانون سامانه مؤدیان و پایانه های فروشگاهی)»، «الکترونیکی شدن حسابرسی مالیاتی دفاتر واحدهای اقتصادی و قطع ارتباط مؤدی و ممیز مالیاتی» و «تسریع در هوشمندسازی فرایندها».
فرصت ها و چالش های دانش بنیان شدن در بخش صنعت و معدن
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۰)
59 - 72
حوزه های تخصصی:
توسعه صنایع دانش بنیان یکی از مسیرهای رسیدن به توسعه اقتصادی است که امروزه اغلب کشورها با افزایش سرمایه گذار های مادی و معنوی و حمایت های دولتی و خصوصی در پی بسط و گسترش آن در کشور خود هستند. این صنایع به دلیل کاربردی کردن دانش در روند تولید موجب کاهش هزینه های تولید و درنهایت، بهبود بهره وری می شوند و از مجرای کاهش قیمت تمام شده محصولات، قدرت رقابت پذیری کشورها در عرصه مبادلات بین المللی را افزایش می دهند. بنابراین، اهمیت رشد و توسعه این صنایع بر کسی پوشیده نیست. نگاهی به روند تشکیل و عملکرد شرکت های دانش بنیان در کشور به رغم افزایش تعداد آن ها در چند سال اخیر متأسفانه بیان کننده نتایج مثبت عمده ای نیست. برخی فرصت ها ازجمله نیروی کار جوان و تحصیل کرده، حساسیت سیاست گذاران نسبت به تشکیل این شرکت ها و نیز قابلیت های بالقوه در بخش صنعت و معدن و... در این مسیر می توانست به بهبود نتایج کمک کند، اما چالش هایی مانند فقدان نگاه استراتژیک، ناکارآمدی نظام آموزشی، نبود ثبات در متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله نرخ ارز، صیانت نکردن از بازار داخلی، کافی نبودن تأمین مالی دولت، ناکارآمدی در ثبت و صدور مجوزهای کسب وکار، به رسمیت نشناختن حقوق مالکیت و... مانع از کارکرد درست این شرکت ها در اقتصاد کشور شده است. ازاین رو برخی راهکارها مانند ایجاد زیرساخت های رصد، پایش و ارزیابی عملکرد شرکت های دانش بنیان، ایجاد بازار و تقاضا برای محصولات دانش بنیان، تسریع در تدوین قوانین حمایتی با ضمانت اجرای مؤثر و... برای روند مطلوب این صنایع ارائه می شود.
آسیب شناسی چالش های دانش بنیان شدن بخش انرژی کشور
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۰)
89 - 98
حوزه های تخصصی:
به رغم برخورداری بخش انرژی کشور از ظرفیت های لازم برای ارتقای سطح دانش و فناوری و بهره مندی از مزایای فراوان آن، این صنعت در سال های گذشته به دلیل چالش های زیادی ازجمله شکاف در زمینه توسعه و به کارگیری فناوری، محدود شدن به کارگیری فناوری به سطح بهره برداری، فقدان زیرساخت مناسب برای اثربخشی انتقال فناوری و نبود توجه کافی به مؤلفه جذب فناوری در طرح های انتقال، موفقیت چندانی در جذب فناوری و بومی سازی آن نداشته است. چالش های عمده ای ساخت قطعات و دستگاه های فناورانه در بخش انرژی را متأثر کرده است که مشکلات بوروکراتیک ثبت شرکت ها، نبود سازوکار و متولی نظارت بر اجرای قوانین و مقررات حمایت از ساخت داخل، مسائل ناشی از تحریم ها، نوسانات متغیرهای اقتصادی کلان و مسائل استاندارد قطعات و تجهیزات کلیدی از آن جمله اند. در این راستا، اتخاذ راهکارهایی ازقبیل نظام فناوری ملی با تأکید بر ایجاد انگیزه در صنعت نفت در راستای توسعه تحولات نوآورانه، کنترل و پایش خریدهای خارجی دارای مشابه تولید داخل، ارتقای کیفیت تجهیزات تولید داخل و ایجاد نهاد سنجش کیفیت و استانداردسازی، مشارکت با سازندگان خارجی معتبر در ساخت تجهیزات مورد نیاز، حمایت واقعی و پایدار از سازندگان داخلی تجهیزات و قطعات کلیدی، ایجاد نهاد صدور استانداردهای لازم برای ارزیابی تجهیزات و قطعات تولیدی، تسهیل در امور گمرکی و گشایش اعتبارات اسنادی، پرداخت ها و تضامین، اتخاذ تدابیری برای پرداخت به موقع مطالبات تولیدکنندگان، اتخاذ استراتژی های کارآمد در راستای ارائه تسهیلات و حمایت ها و حمایت مؤثر از طرح های نوسازی و ارتقای فناوری در بخش های تولید و مصرف انرژی پیشنهاد می شود.
تحلیل ساختار ارتباطی حامیان و سرمایه گذاران و بنگاههای اقتصادی خطر پذیر با شرکتهای دانش بنیان با رویکرد روابط مالی و منابع سرمایه ای
حوزه های تخصصی:
دانش و نوآوری های حاصل از آن به عنوان یکی از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است که درقالب بنگاه های دانش بنیان با مدیریت وهمت کارافرینان فناورجامعه نمود پیدا می کند، از طرفی ایجاد بنگاه های دانش بنیان علاوه بر وجود زیرساختهای مناسب ، نیازمند دانش و تجربه مدیریتی و منابع مالی است. که در این مسیر تامین مالی این فعالیت ها، به گونه ای که در زمان مناسب و به اندازه کافی و به شیوه درست در اختیار بنگاهها قرارداده شود از اهمیت زیادی برخوردار است ؛ تنظیم ساز و کار درست در نظام مالی برای تامین مالی نوآوری نیازمند چارچوب مناسب برای سیاست گذاری در این حوزه است بنابراین علاوه بر حل مسائل نظام مالی کشور نیازمند طراحی نظام مالی خاص فعالیت های نوآورانه در کشور هستیم ،در این پژوهش با تأکید بر نظریه تامین مالی مرحله ای و منابع سرمایه ای (با ذکرآمار مروری در ایران) و بررسی چارچوب مناسب تامین مالی نوآوری مبتنی بر این ادبیات ارائه شده است سپس با استفاده از روش مطالعه موردی مبتنی بر گزارش های سازمان ها و مرور و مطالعات و مراجعه به خبرگان نظام مالی ایران و همچنین مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده که به صورت فیش برداری ا ز مجموعه مجلات داخلی ایرانی وخارجی واقع در سایت های معتبرعلمی و نشریات مورد تأیید وزارت علوم برداشت واستفاده شده است و چارچوب مد نظر برای تحلیل تامین مالی توسعه نوآوری بنگاهها مورد بررسی قرار گرفته است نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد نظام مالی نوآوری در ایران به درستی شکل نگرفته است که این موضوع از یک طرف اشاره به عدم نهادسازی مناسب مانند سرمایه گذاری ریسک پذیر و نبود شرکتهای خدمات فناوری و از طرف دیگر فرآیندهای شکل گرفته داخلی نیز با مسائل جدی مثل عدم تمکن مالی شرکت های دانش بنیان در هر مرحله از چرخه حیات، نبود حوزه اعتبارسنجی،نبود بازارداخلی،عدم دسترسی به بازارهای جهانی محصولات دانش بنیان روبه رواست که الزامات طرحها و بنگاههای نوآورانه به درستی پاسخگو نیستند. به همین دلیل نیازمند بازنگری در سیاستها، نهادها و فرآیندهای تامین مالی طرحها و بنگاههای نوآورانه هستیم.