مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شاملو
حوزه های تخصصی:
اسطوره یکی از اصطلاحات بسیار مهم در مباحث ادبی امروز است. ادبیات و اسطوره در پیوند تنگاتنگ باهم قرار دارند. شعر و اسطوره نیز می توانند با زبان نمادین با مخاطب خود ارتباط برقرار کنند. در روزگار ما و در عصری که بشر همه چیز را به دیده تعقل می نگرد، دیگر اساطیر مجال پیدایش نمی یابند، ادبیات معاصر دیگر اسطوره ای را خلق نمی کند، بلکه بیشتر به بازآفرینی اسطوره های شناخته شده می پردازد. با شناخت اسطوره، می توان به معنا و کارکرد آن در ادبیات معاصر پی برد. مقاله پیش رو در نظر دارد عناصر اسطوره ای را نزد شاعران معاصر ایرانی و به طور خاص در اشعار مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو و همچنین در کتاب رویای مکزیکی اثر ژان ماری گوستاو لوکله زیو، نویسنده معاصر فرانسوی، باز شناخته و باز اشاره به دیدگاه های مشترک این نویسندگان درباره اسطوره، به بررسی و مقایسه علل بازآفرینی اساطیر در ادبیات معاصر بپردازد.
کارکرد کهن الگو ها در شعر کلاسیک و معاصر فارسی در پرتو رویکرد ساختاری به اشعار شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره، یا از طریق صور خیال یا از طریق تصاویر کهن الگویی در اثر ادبی بروز می یابد. ابتدا، تعاریفی از اسطوره و تصویر کهن الگویی و رابطه میان آن دو ارایه می شود. سپس، در پرتو بررسی نمونه هایی از اشعار کهن و نو، نقش و جایگاه اسطوره در ساختار کلی شعر و در محور افقی و عمودی خیال تبیین می شود. آن گاه در بخش اصلی مقاله، تجلی اسطوره به واسطه تصاویر کهن الگویی بررسی و به این نیز پرداخته می شود که اسطوره راهنمای فهم کهن الگوهاست. خودآگاهی، ناخودآگاهی و ناخودآگاه جمعی و کهن الگو از دیدگاه یونگ نیز بررسی و برخی از این کهن الگوها در اشعار شاملو تبیین می شود. نتیجه این است که کهن الگوها در قالب پیکره، نوعی اسطوره می آفرینند و اسطوره ها از یک سوء، در نقش ماما، اندیشه های نوزاد شاعر را متولد می کنند و از سوی دیگر، جزئی جدایی ناپذیر از کلیت اندام وارِ سازگان شعر نیز به شمار می آیند.
تناسخ و قداست گیاهى در شعر سپهرى و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر مبناى نقد اسطوره اى به تئورى تناسخی گیاهى در شعر شاعران معاصر همچون سهراب سپهرى واحمد شاملو پرداخته ایم و جلوه هاى قداست گیاهان در پرتو استحاله روحانى و معنوى باز نموده شده است. همچنین نگرش اساطیرى و شاعرانه سپهرى و شاملو در این بعد با ارائه شواهد شعرى ایشان تبیین شده است. هدف از این پژوهش آن است که نشان دهیم آموزه هاى عرفانى و معنوى در قالب یک ارتباط تثلیثى متشکل از تئورى چرخه زایش، زنده بینى و آنیمیسم گیاهى و انگاره هاى انسانى، نباتات جهت بیدارى و اگاهى انسان و رسیدن به شناخت واقعى در تفکر برخى از شاعران بزرگ به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه نمودار شده است.
فهرستى از امراى شورشى استاجلو در سال 932ق/1526م
حوزه های تخصصی:
محور این مقاله، بررسى تفصیلى یک سند عثمانى است که هماکنون در موزه توپقاپى سراى استانبول نگهدارى مىشود. این سند راجع به تحولات دو سال نخست پادشاهى طهماسب اول است که طى آن، اختلافات و دشمنىهاى نهفته میان نخبگان قزلباش علنى شد. در مرحله آغازینِ این دوره آشوب داخلى، جناحى از قزلباشان، به رهبرى کپک سلطان، بهواسطه اقدامات دیوسلطان، حامل واقعى قدرت اجرایى در دربار، و متحدان او که با هدف کاستن از نفوذ واهمیت بزرگترین واحد قبیلهاى ایران اوایل عصر صفوى، یعنى استاجلوها صورت مىگرفت، در معرض چالش قرار گرفتند. به این ترتیب، وقوع جنگ اجتنابناپذیر شد. دیوسلطان، علاوه بر روملوها و شاه طهماسب که بازیچهاى بیش در دستان او نبود، توانست حمایت دو اتحادیه بزرگ قبیلهاى، تکلّوها و شاملوها را جلب کند، در حالى که کپک سلطان مجبور شده بود به پشتیبانى متحدان هم قبیله خود بسنده کند. هر چند دیوسلطان پس از چهار نوبت جنگ پیاپى در آذربایجان و گیلان، توانست جان سالم از منازعه بیرون برد، مدت استیلاى او کوتاه بود، زیرا توسط رقباى تکلّوى خود که حکم قتل او را از شاه دریافت کرده بودند، کشته شد. سند مورد مطالعه در این مقاله، گوشههایى از اعترافات یکى از حاضران در مراحل آغازین منازعه است؛ فردى به نام سید محمد بن ناصر کمونه که پس از جنگیدن با کپک سلطان علیه دیوسلطان مجبور شده بود به خاک عثمانى پناه برد. او پس از دستگیرى توسط خسرو پاشا، والى دیاربکر و رهبر و بنیانگذار تشکیلات جاسوسى عثمانیان در مرزهاى ایران، روایت خود را از اتفاقات پیش آمده در قلمرو شاه گزارش کرد. علاوه بر تذکره منسوب به شاه طهماسب که در آن کوشش شده است روایتى کاملاً حساب شده از منازعه توسط یکى از حاضران در آن ارائه شود، این سند تا جایى که مىدانیم، دومین منبع اطلاعاتى مستقیم در مورد هویت و مناصب امراى قزلباشى است که در میدان جنگ حضور داشتند.
بررسی تطبیقی نیمه ناتمام در اشعار فروغ و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرد و زن هر دو بی هم نیمه ناتماماند. این دو بر اساس اسطوره ای که آریستوفانس در مهمانی افلاطون باز می گوید با پیدا کردن هم کامل می شوند. در این نوشتار، نیمه ناتمام آدمی همان جفت اوست. در دنیای ادبیات، اشعار عاشقانه یا لیریک جایگاهی برای توصیف نیمه ناتمام است. در این نوشتار، خط توصیفی نیمه ناتمام در اشعار دو شاعر معاصر – فروغ و شاملو – دنبال شده و با هم تطبیق گردیده است. فروغ به تنهایی خودش ایمان پیدا می کند و شاملو آیدا را در راس آرمانهای خویش قرار می د هد...
زمینه اجتماعی اشعار شاملو و ماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات ناگزیر اجتماعی، عرصه های گوناگون اجتماع از جمله شعر و ادبیات را در بر می گیرد. در آغاز قرن بیستم کشورهای گوناگون دنیا به ویژه کشورهای در حال توسعه نیازهای جدیدی را احساس می کنند. این نیازها در ادبیات منظوم و منثور نیز جلوه گر می گردد. دو کشور ایران و سوریه بعد از جنگ جهانی دوم و تحولات آن دارای مشترکات سیاسی و اجتماعی فراوانی بودند. از این رو دو شاعر، یکی در ایران و دیگری در سوریه از شعر به عنوان سلاحی برای بیان مسایل اجتماعی بهره بردند: شاملو و ماغوط.این هر دو، بهترین قالـب شعری برای بیان مسایل اجتماعی را برگزیدند، یعنی شعر سپید یا قصیده النثر.اشعار شاملو و ماغوط مملو از تصاویر اجتماعی است، حتی بیان احساسات در شعر این دو شاعر بیش از آنکه مبتنی بر عواطف شخصی باشد، برعواطف اجتماعی تکیه دارد. از دیدگاه ادبیات تطبیقی شعر این دو شاعر از ناحیه نگرش فکری، گونه ادبی و سبک نگارش قابل بررسی است .این مقاله ضمن بررسی زمینه های مشترک اجتماعی اشعار این دو شاعر - که خاستگاه اصلی و عمده ادبیات تطبیقی است- به این نتیجه می رسد که عناصر اجتماعی نظیر آزادی، وطن، انسان، مبارزه با استبداد و ظلم ستیزی محور سروده های آنان قرار دارد.
پدیدارشناسی هرمنوتیکی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار، ضمن معرفی روش تاویل پدیدارشناسیِ هرمنوتیکیِ آثار هنری، برتری های آن به روش های موجود و غالبی چون ساختگرایی و پدیدارشناسی نشان داده می شود. در این راستا، شعر «دیوار» احمد شاملو مورد بررسی قرار گرفته و تحلیل شده است. این تحلیل در ساحت های پدیدارشناختی، اسطوره ای، زمانمندی، تاریخمندی، و نهایتاً بیناذهنی انجام می پذیرد و در هربار معناداری اجزاء در پرتو معنای کل و معنای کلی در پرتو اجزاء ،وجهی از معنای شعر را در اینهمانی شعر می نمایاند. نشان داده خواهدشد که دال و مدلول چه بازی های متنوعی می توانند داشته باشند و نماد در این رویکرد ورای یک رابطه یک به یک بین دال و مدلول است.
کارکرد هنری قید و گروه های قیدی در اشعار شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی از طریق ساخت و کارکرد هنری قید و گروه های قیدی یکی از تمهیدات تبدیل زبان روزمره به زبان ادبی در اشعار شاملو است. بسامد گونه های مختلف، ساختهای گوناگون و نقشی که گروه های قیدی در ایجاد موسیقی و صور خیال و توصیف و فضا سازی در اشعار شاملو دارد، حاکی از این است که او به این مقوله زبانی توجه خاصی داشته و از آن به عنوان یکی از عوامل برجسته سازی و آفرینش زیبایی در اشعار خود بهره برده است.
شاملو از دو جنبه صوری و محتوایی گروه های قیدی در برجسته سازی اشعارش بهره برده است. ساختهای چند باره و پیوسته گروه های قیدی که از «هسته + پیرو توضیحی» تشکیل شده است و شیوه جایگزین کردن آنها در محور همنشینی زبان و استفاده از آنها در ایجاد گونه های مختلف موسیقی، مهمترین کارکرد جنبه های صوری و ساخت تصاویر و صورتهای خیالی ابتکاری از قبیل تشخیص، آشنایی زدایی در تشخیصهای مبتذل و عادی شده، تعلیل در تشخیص، تشبیه، نماد سازی و متناقض نمایی و غیره کارکرد جنبه محتوایی گروه های قیدی در برجسته سازی اشعار شاملو به شمار می آید.
صنایع بدیعی در شعر نو
حوزه های تخصصی:
صنایع بدیعی از دیرباز مورد توجه شاعران و نویسندگان بسیاری بوده است. علی رغم تفاوت های آشکاری که شعر نو در عرصه وزن و قافیه و نیز عاطفه و مضامین آن با گذشته دارد، و با وجود اظهارات صریح نیما مبنی بر ناکارآمدی دانش بدیع، حضور آرایه های ادبی را در شعر نو نمی توان نادیده گرفت. بررسی بدیع در اشعار چهار تن از شاعران معاصر ـ نیما، سپهری، اخوان ثالث و شاملو ـ نشان می دهد که فنون بدیعی در شعر نو، جنبه تصنعی خود را از دست داده و به صورت طبیعی و براساس انواع تداعی ظهور یافته است. آنچه در این زمینه در شعر ایشان بیشتر به چشم می خورد، آن دسته از فنون لفظی بدیع است که علاوه بر ایجاد موسیقی، در ایجاد انسجام نیز نقش مؤثری ایفا می کند. فنون معنوی بدیع، در شعر نو چندان ظهور و بروزی ندارد. مواردی که در این بخش دیده می شود، اغلب بر تضاد و تناسب استوارند. در این مقاله، ضمن بیان تفاوت های شعر نو و شعر کلاسیک، فنون بدیعی در نمونه هایی از اشعار شاعران مذکور بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است.
بررسی تطبیقی مسیح (ع) در شعر ادونیس و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان پیامبران، بیان معجزات و سرگذشتِ پر ماجرا و آموزندة آنان از دیر باز به عنوان عناصری مؤثر به صفحات شعر و ادب راه یافته و اسباب زیبایی اثر و توجه خواننده را موجب شده است. یکی از زیباترین، مؤثرترین و مورد توجه ترین این داستان ها، داستان عیسی مسیح (ع) است.
در ادبیات گذشته، بیشتر برداشت های شاعرانه از ایشان، برگرفته از نگرش اسلامی به این شخصیت الهی بوده و نگرش مسیحی که در موارد مهمی با نگرش اسلامی در تضاد و تقابل است کمتر بروز یافته است. اما در ادبیات جدید و به ویژه شعر معاصر عربی و فارسی، این تلقی از مسیح (ع) با چرخشی قابل ملاحظه، سویه ای مسیحی به خود گرفته و مفاهیمی هم چون رنج های مسیح (ع)، مصلوب شدن ایشان، قربانی شدن ایشان برای پرداخت کفارة گناهان بشر و رستاخیز مسیح (ع) پس از مرگ، از انجیل به ابیات شاعران راه یافته است. این مفاهیم که امروزه به مفاهیمی اسطوره ای و نمادین در هنر مسیحی تبدیل شده اند، شاعران را در بیان آنچه از اضطراب های درونی، رنج ملت های ستمدیده، جور حاکمان و حکومت های بیدادگر و... می بینند، بسیار یاری می رسانند.
ادونیس و احمد شاملو از شاعران نوپرداز و متجددی هستند که بخشی از اشعار خود را به ترسیمی نمادین و اسطوره ای از مسیح (ع) اختصاص داده اند.
این پژوهش تطبیقی می کوشد با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی تطبیقی اشعار ادونیس و شاملو، با موضوع مسیح (ع) بپردازد و جلوه های مسیحی یا اسلامی این شخصیت دینی در شعر دو شاعر، نوع اسلوب دو شاعر در این گونه شعرها، نقاط اختلاف و اشتراک میان آن دو در برداشت های نمادین از مسیح (ع) میزان موفقیت یا ناکامی هر یک در استخدام این نماد را به بوته تحلیل و بررسی بسپارد.
جنبه های نمایشی اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد شاملو از معدود شاعرانی است که قابلیت های نمایشی را در اشعار خود به نمایش گذاشته است. مطالعه ی نقاط اشتراک دو حوزه ی نمایش و شعر، به شناخت عناصر نمایشی موجود در آثار احمد شاملو کمک شایانی می کند. اکثر اشعار شاملو، در قالب «شعر سپید» سروده شده که شعر سپید، قالب مورد علاقه ی سرایندگان «شعر نمایشی»، همچون شکسپیر است. دیالوگ، مونولوگ، دستور صحنه، روایت، صوت نمایشی و همچنین توجه به دکلماسیون شعر ، از عناصر نمایشی موجود در اشعار شاملو هستند. مرحله ی اول، خوانش صحیح و درک معنای هر شعر است؛ مرحله ی دوم، تحلیل عناصر نمایشی و زدن اتود تئاتری بر مفهوم هر شعر و مرحله ی نهایی، استخراج طرح نمایشی از آن شعر است. این پژوهش، از حیث ماهیت و هدف، از نوع تحلیلی و تبیینی است و به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، تهیه ی فیش از منابع مکتوب، انجام مصاحبه و مشاهده ی نمایش است.
نقدی بر زیبایی شناسی عیوب کلام با ذکر شواهدی از اشعار احمد شاملو و نیما یوشیج
حوزه های تخصصی:
مقالة پیش رو، تحلیلی است زیباشناسانه از زبان شعر معاصر، با تکیه بر آثار احمد شاملو و نیما یوشیج از دیدگاهی نو و با معیاری متفاوت با معیارهای کلاسیک. منتقدان کلاسیک ادب فارسی بر این باورند که نخستین شرط زبان ادب خالی بودن آن است از عیوب مخل فصاحت کلام که عبارت اند از مخالفت با قیاس، ضعف تألیف، کراهت در سمع، تنافر حروف، غرابت استعمال، تعقید لفظی و معنوی، تکرار، تتابع اضافات.
در پژوهش حاضر، با مطالعة آثار نیما و شاملو نشان داده شده است که گاه موارد یاد شده نه تنها عیب سخن نیست، بلکه خود موجب زیبایی و تأثیرگذاری کلام می شود و شاعر می تواند از این موارد به منزلة شگرد مفید بلاغت سود بجوید؛ برای مثال، مخالف قیاس دستور سخن بگوید و کلامی نو و برجسته بیافریند، یا خشم و رنج و اعتراض را با کلامی ناخوشایند و خشن (کراهت در سمع و تنافر حروف) بیان کند تا تناسب حس و زبان را رعایت کرده باشد، یا تعقید را چنان زیبا به کار گیرد که آن را ابهام هنری بنامند.
بررسی و تأویل چند نماد در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر نمادین یا سمبولیک از جریان های مهم شعر معاصر است. به نظر بسیاری از منتقدان و نظریه پردازان، از عوامل گرایش شاعران معاصر به شعر نمادین و سمبولیک تغییر فضای سیاسی و اجتماعی جامعه و اختناق و خفقان شدید نظام مستبد حاکم بر آن است. افزون بر این دیدگاه، می توان به عوامل دیگری چون آشنایی شاعران با جریان های شعری غرب و مکتب سمبولیسم، تغییر دیدگاه و نگرش شاعران به جهان هستی و جامعه و محیط، آفرینش ابهام هنری، و عمق بخشیدن به شعر اشاره کرد. در واقع، از هدف های کاربرد نماد یا سمبل در شعر شاعران معاصر، مثل نیما، اخوان، و شاملو، خلق بافتی مبهم و شعری عمیق، تأثیر در مخاطب و شرکت دادن او در آفرینش معنای شعر، حرکت شعر از حالت تک معنایی به سوی چندمعنایی، و واداشتن خواننده و مخاطب به درنگ و تأمل در معنا و مفهوم شعر است. ازاین رو، در این مقاله سعی بر آن است که با تأویل و تفسیر چند نماد مشترک بین اشعار نیما، اخوان، و شاملو مثل «پرنده»، «جنگل»، «سپیدار»، «چراغ»، و «پنجره» به عامل مهم نمادین و سمبولیک شدن شعر پرداخته شود.
تحلیلی بر یک فرمان از دوران حکومت شاه صفی (تکاپوهای بی ثمر در حل اختلاف ترکان قزلباش و گرجیان، و پیامدهای تاریخی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش معرفی و بررسی محتوایی و تاریخی یک فرمان رسمی از دوران سلطنت شاه صفی است.
روش/رویکرد پژوهش : پژوهش حاضر با رهیافت تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی با استناد بر وقایع نگاری های رسمی و پژوهش های تاریخی، تلاش شده تا به پرسش اصلی تحقیق پاسخ داده شود.
یافته ها و نتایج : یافته ها نشان می دهد که با مرگ شاه عباس اول سیاست حمایت از غلامان گرجی در برابر ترکان قزلباش دچار نقصان گردید، و جامعه صفوی با چالش جدیدی از اختلاف میان امرای بزرگ ترک و غلامان گرجی مواجه شد. بطوری که شاه صفی در مقام پادشاه جدید صفوی در حرکتی نمادین برای جلوگیری از گسترش یافتن دامنه این نوع کشمکش ها، به روشی مسالمت آمیز در چهارچوب یک فرمان حکومتی، با ایجاد پیوند خانوادگی میان دو چهره نیرومند سیاسی و نظامی، یعنی زینل خان شاملو در مقام نایب السلطنه و سپهسالار صفوی، و دیگری صفی قلی خان گرجی در منصب بیگلربیگی بغداد و عراق عرب تلاش کرد به این نوع دشمنی ها خاتمه دهد. اما ماجرای صدور فرمان آن پادشاه در قتل زینل خان که پس از مدتی کوتاه روی داد، و این مسأله ناشی از اهمال زینل خان در اعزام نیرو های قزلباش به غرب ایران، برای حمایت از صفی قلی خان در برابر محاصره بغداد توسط ترکان عثمانی بود، نشان می دهد که حکم پادشاه برای غلبه بر این نوع اختلاف ها تأثیری نداشته است، و شاید همین حادثه موجب گشت تا شاه صفی در شیوه حکومت داری به خشونت و بی رحمی روی آورد.
بررسی تطبیقی شعر و اندیشة تی. اس. الیوت و احمد شاملو بر اساس مؤلفه های مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از مهم ترین گونه های ادبی است که ما را در یافتن وجوه مشترک اندیشه های بزرگان جهان- که از نظر زمانی و مکانی از یکدیگر فاصله دارند- یاری می رساند و به نقاط وحدت اندیشة بشری پی میبرد که چگونه اندیشهای در نقطهای از جهان توسط اندیشمندی، ادیبی و یا شاعری مطرح می شود و در نقطة دیگر همان اندیشه به گونهای دیگر مجال بروز مییابد.
مقالة حاضر نگاهی است تطبیقی به شعر، اندیشه، زمینه و زمانة دو شاعر بلندآوازه از دو فرهنگ و تمدن متفاوت: تی. اس. الیوت (1888- 1965م) انگلیسی و احمد شاملو (1305-1379ش) ایرانی. زمانة زندگی این دو شاعر از دیدگاه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همسانی هایی داشته که در نهایت، به تولید آثار و اندیشه های مشابهی منجر شده است. شاملو در ایران به عنوان شاعری اجتماعی شناخته شده که مانند الیوت در برهه ای حساس و پرآشوب زیسته است. الیوت تحت تأثیر جنگ جهانی و دوران مدرنیسم بوده و شاعر ایرانی هم کودتای 28 مرداد و جنگ جهانی دوم و دوران گذار از جامعة سنتی به مدرن را تجربه کرده است.
در این مقاله، ابتدا مختصری دربارة واژة مدرن و مدرنیته در اروپا و ایران بحث میشود، سپس با بهرهگیری از شیوة نقد تطبیقی و با تکیه بر مؤلفه های مدرنیته و مدرنیسم ادبی، بین مضامین مشترک در آثار الیوت و شاملو مقایسه ای صورت می گیرد. همانندی های زیادی بین شاملو و الیوت برای مطالعة تطبیقی می توان یافت و با توجه به همسانیهای فراوان ذهنی و زبانی بین دو شاعر و با عنایت به همانندیهای بسیار در تجربههای زیستة مشترک بین ایشان، میتوان نتیجه گرفت شرایط زیستی مشابه همواره میتواند آثار ادبی همگونی پدید آورد.
خوانش شعر «حکایت» اثر احمد شاملو با رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة شعرشناسی شناختی نظریه ای دربارة ادبیات ارائه می دهد که بر زبان متون ادبی و نوع چیدمان واحدهای زبانی مبتنی است و همچنین، بر شگردهای زبان شناسی شناختی ازجمله استدلال قیاسی استوار است. بر اساس چارچوب نظری مارگریت فریمن (2000)، هر متن دارای سه سطح نگاشت ویژگی، نگاشت رابطه ای و نگاشت نظام است. در سطح اول، دریافت شباهت میان اشیاء بررسی می شود. در سطح دوم، روابط میان اشیاء واکاوی می شود و در سطح سوم، تشخیص الگوهای موجود به واسطة روابط میان اشیاء که امکان تعمیم را برای ساختار بسیار انتزاعی تر ایجاد می کند.
در این پژوهش، برای بررسی عملکرد این نظریه، به بررسی شعری از احمد شاملو می پردازیم. این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسش است: نظریة شعرشناسی شناختی چگونه می تواند به مثابة یک نظریة ادبی مناسب برای تحلیل سازمند و خوانش اثر عمل کند؟ فرضیة مقاله این است که هر نظریه ای باید دارای هفت معیار باشد که به مثابة نظریه ای مناسب تلقی شود و شعرشناسی شناختی ابزار قدرتمندی برای ایجاد تمایز میان کارکرد زبانی و کارکرد شعری فراهم می کند و مهارت های عمومی نگاشت که توانایی شناختی را برای تولید و تفسیر استعاره تشکیل می دهند، از پایه های این نظریه هستند که می توانند بینش ها و محدودیت های نقد ادبی سنتی را روشن کنند. همچنین، کاربرد شعرشناسی شناختی می تواند سبک ادبی را مشخص و ارزیابی کند. هدف اصلی پژوهش، نشان دادن چگونگی تفاوت میان زبان و ساختار شعر با زبان روزمره یا دیگر ژانرهاست و اینکه چگونه خوانش نظام مند هر شعری، با توجه به «نگاشت نظام»، رخ می دهد.
اشتراک عینی در برخی اشعار احمد شاملو و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتراک عینی فنی است که در آن، شاعر با انتخاب مجموعه ای از اشیاء، موقعیت ها، موضوعات، حالات یا زنجیره ای از حوادث، به نحوی مؤثر واکنشی عاطفی در خواننده به وجود می آورد. در این حالت، شاعر نیازی به بیان صریح احساسات ندارد؛ بلکه آن ها را در قالب اشیاء، موقعیت ها و غیره در ذهن خواننده تداعی می کند. در اشعار نیما یوشیج و احمد شاملو نمونه های بسیاری از فن اشتراک عینی را می بینیم. به نظر می سد تاکنون تحقیق برجسته و قابل توجهی از اشتراک عینی از این دو شاعر دیده نشده است؛ بنابراین هدف مقاله این است که به مقایسه این فن در برخی اشعار این دو بپردازد. از اشعار نیما می توان به شب پا، بخوان ای همسفر با من، شب همه شب، هست شب و از اشعار شاملو به رانده، گل کو، سخنی نیست، او را صدا بزن، مرثیه، وصل، ابراهیم در آتش اشاره کرد.
کهن گرایی در شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان از مهم ترین عناصر شعر است.در مکتب فرمالیست روس و فرزند آن ساختارگرایی، بررسی زبان بسیار اهمّیّت دارد. پایه ی فکری این مکاتب بیشتر درباره ی برجستگی متون ادبی و غرابت و دوری آن از زبان عادی است. یکی از راه های برجسته سازی متون ادبی، هنجارگریزی است و یکی از راه های هنجارگریزی در اثر ادبی برای ایجاد زیبایی، کهن گرایی است. اگر شاعر یا نویسنده ای در زبان خود رویکردی قدیمی داشته باشد و به شیوه ی کهن بنویسد در زبان، کهن گرا است.در میان شاعران معاصر ایران، احمد شاملو از کسانی است که یکی از اصلی ترین پایه های زبانیِ شعر خود را بر کهن گرایی نهاده است. توجّه به متون گذشته به عنوان منبع بزرگ زبانی برای برجسته سازی و... از مشخّصه های اصلی شعر اوست. در این مقاله سعی بر این است که وجوه کهن گرایی در شعر شاملو با استفاده از آرای فرمالیستی و ساختارگرایی بررسی شود.
گونه ای وزن در شعر سپید شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن سنجانی که درباره موسیقی شعر شاملو به جستجو و پژوهش پرداخته اند، شعر سپید او را یکسره از عناصر عروضی تهی می دانند. نگارنده برای نخستین بار در این جستار کوشیده است تا با زبان دانش عروض، بخشی از ویژگی های موسیقی بیرونی در شعر سپید شاملو را آشکار سازد. البته این به معنی آن نیست که ما شعر او را عروضی می شماریم، زیرا آنچه به عروض سنتی معنی می بخشد، نظم ریاضیوار است و از آنجا که این نظم در زنجیره های هجایی شعر سپید شاملو برهم می خورد، عروضی خواندن آن درست نیست. با این همه در سنجش با آهنگ شعر سنتی، درصدِ دوری و نزدیکی آهنگ سخنان گوناگون یکسان نیست و شعر سپید شاملو، برخلاف شعر پیروانش، دارای تکرارهای به هنجار موسیقایی است و آهنگی نزدیک به وزن عروضی دارد؛ یا دست کم با پشتوانه و پیش زمینة ذهنی عروضی سروده شده است.