مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
شاملو
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
108 - 129
حوزه های تخصصی:
شاملو سردمدار شعرسپید، نویسنده و مترجم ایرانی ست. شعر شاملو از ابعاد گوناگون به ویژه مکتب های ادبی قابل تحلیل و بررسی ا ست. هرچند در زمینه ی مولفه های مکتب رمانتیسم در شعر شاملو بررسی های زیادی انجام شده اما مکتب رمانتیسم اجتماعی در شعر شاملو تحلیل و بررسی نشده است.در این جستار به شیوه ی توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی مهم ترین مشخصه های مکتب رمانتیسم اجتماعی، همچون: اومانیسم، ذهنیت غنایی و پرداختن به مسائل اجتماعی، ناسیونالیسم، طبیعت نمادین در مفهوم سیاسی و اجتماعی پرداخته شده است. بسامد ذهنیت غنایی و پرداختن به مسائل اجتماعی و طبیعت نمادین در شعر شاملو نمود زیادی دارد. اومانیسم نیز در شاملو قابل توجه است. ناسیونالیسم در شعر او جایگاه چندانی ندارد، زیرا که شاملو خود را به سرزمین مادری محدود نکرده بود او به همه دنیا تعلق داشت. به طورکلی از میان اشعار رمانتیسم شاملو، ۱۷۴ شعر(86/40 درصد) رمانتیسم اجتماعی و در این میان، ۵۹ مورد(۹۰/۳۳ درصد) نگرش اومانیستی و۱۱ مورد (۳۲/۶ درصد) نیز نگرش ناسیونالیستی مشاهده شد.
«معشوق» آینه ای با بازتاب درونمایه های عاشقانه آراگون در «آیدا در آینه» شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
351 - 377
حوزه های تخصصی:
بررسی وجوه مشترک اندیشه های بشری در آثار جوامع مختلف به مدد ادبیات تطبیقی به عنوان یکی از گونه های مهم نقد ادبی امروزه بیش از قبل شناخته شده است. در پژوهش پیش رو به بررسی تطبیقی دورنمایه ی عاشقانه های دو اثر «آیدا در آینه» از احمد شاملو و «چشم های الزا» مجموعه ای از اشعار عاشقانه لویی آراگون از آثار مختلف او ، همراه با شواهد شعری خواهیم پرداخت. قرابت میان برخی درونمایه های عاشقانه دو شاعر نشان دهنده ی دغدغه ها، عواطف و احساساتی مشابه شاعران است؛ آشنایی شاملو با آثار آراگون نیز سبب شده است تا زبانی مشابه در بیان احساسات شاعران نسبت به معشوق مشاهده گردد که منجر به تجلی درونمایه هایی مشابه از قبیل: امیدواری عاشق، سرآمدن انتظار دیرپای عاشق، معشوق دلیل سرایش شعر از سوی شاعر و ... ، شده است. شباهت ها، از سویی حاکی از وحدت موجود در میان اندیشه های بشری و از سویی دیگر بیانگر تأثیر و تأثر شاعران ملل مختلف بر اندیشه ی یکدیگر است که گاه به سبب اقتباس در معنای صحیح آن «نظیره سازی» و گاه توارد می باشد.
سوژه بی آشیانه ویژگی سبکی شعر سیاسی- انتقادی معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت گونه ها و زیرگونه های شعر فارسی مسئله ای اساسی است؛ پژوهش حاضر با هدف کمک به گونه شناسی شعر معاصر فارسی، «سوژه بی آشیانه» را به عنوان خصیصه سبکی بخشی از شعر نو و سپید که شعر سیاسی- انتقادی نامیده می-شود، معرفی می کند و بر همین مبنا به مطالعه و گونه شناسی شعر سیاسی- انتقادی چهار شاعر برجسته معاصر- نیما یوشیج، اخوان ثالث، شاملو و شفیعی کدکنی- می پردازد. با طرح این پرسش ها که طردشدگی در قالب چه ابژه های هراس آوری در شعر واقعیت پیدا کرده و سوژه طردشده از طریق چه گفتمان هایی به طرد و رد قدرت به عنوان امر آلوده پرداخته است و در نهایت چگونه در درون شبکه پیچیده قدرت اتخاذ جایگاه نموده و نقطه های مقاومت ایجاد کرده است. با مطالعه شعر معاصر برمبنای نظری مذکور، نتایج پژوهش چهار زیرگونه شعری را نشان می دهد: زیرگونه شعر سیاسی- انتقادی نیما یوشیج امیدوارانه، سازش پذیر و مصالحه جو است. شعر مهدی اخوان ثالث مقاومتی ضروری، تنها و سازش ناپذیر را نشان می دهد که طرد هویتی در گفتمان سیاسی آن آشکار است؛ از این رو شعر اخوان را در زیرگونه مبارزه و خشم طبقه بندی می کنیم. در شعر شاملو، سوژه در جدال دائم بین مرگ و زندگی به سر می برد و مرگ وجه غالب شعر سیاسی- انتقادی او است، سوژه برای نجات از نابودی به دامن معشوق پناه می برد و دو گفتمان عشق و مبارزه درهم می آمیزد؛ از این رو عنوان شعر انتقادی- تغزلی را برای آن مناسب می دانیم و سرانجام در شعر انتقادی شفیعی کدکنی مویه و درد از دست دادن شکوه و شکوت دیرین برجسته است، لذا شعر انتقادی او را شکوه های دردآمیز می نامیم.
هستی شناسی شعر احمد شاملو با تأکید بر سه مفهوم «انسان»، «زندگی» و «مرگ»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مواجهه با اثر ادبی، مستلزم کنش های متعدد آگاهی است. آثار ادبی، به ویژه شعر، معمولا دارای ساختار پیچیده و چند لایه می باشد و این امر، موجب می شود برای درک یک متن ادبی، سطوح مختلف ادراکی با یکدیگر وارد تعامل شوند. یکی از این جنبه ها، بررسی مفاهیم برجسته در آثار ادبی است. در این مطالعه به بررسی مفاهیم «انسان»، «زندگی» و «مرگ» در شعر شاملو از منظر «هستی شناسی» پرداخته شده است. بر اساس یافته های مطالعه حاضر، می توان چنین ادعا کرد که «انسان» پایه و اساس شعر شاملو است و سایر مفاهیم شعری در سروده های وی، حول مفهوم «انسان» می چرخند. شاملو خود را در برابر «انسان» مسئول می داند و نمی تواند رنج او را نادیده بگیرد. همچنین بر اساس یافته های حاضر، «زندگی» در شعر شاملو سرشار از امید است. وی معتقد است که «زندگی» در همه جا جریان دارد و در همه شرایط باید امید و دلخوشی «انسان» حفظ شود. در این پژوهش، «مرگ» به عنوان آخرین مفهوم، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، «مرگ» در شعر شاملو، تنها به معنای پایان یافتن زندگی مادی نیست، بلکه ناامیدی و تن دادن به ظلم و بسیاری موارد دیگر می توانند مصداق مرگ باشند.در نهایت چنین نتیجه گیری می شود که «انسان» در شعر شاملو نقش محوری دارد و از آنجا که «زندگی» در نزد وی بسیار بااهمیت تر و لذت بخش تر از «مرگ» است معتقد است که برای دست یافتن به یک «زندگی» شرافتمندانه و آرمانی باید تلاش کرد.
مؤلفه های جامعه آرمان شهر در شعر شاملو: با نگاهی تطبیقی به برخی از آرای فارابی و تاس مور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر انسانی با آرمان ها و آرزوهایش زندگی می کند و در واقع همین نکته است که امید را زنده نگه می دارد و زندگی را تداوم می بخشد. از آنجا که دنیای معاصر پر است از دغدغه هایی که روح انسان را به پوچی و افسردگی سوق می دهد؛ لذا تفکر درباره آرمان شهر، می تواند التیامی بر دردها و نومیدی ها باشد. شاعران همواره جزء کسانی بوده اند که این تفکر را در شعرشان به خوبی ارائه کرده اند. شاملو، شاعر معاصر ایران، شاعری مبارز که درد اجتماعی، رؤیای جامعه آرمانی را در سر می پرورانده و شعرش نمایانگر رؤیای اوست. او برای توصیف جامع دل خواهش و به دست دادن ساختاری جهانی، به نظریه پردازان آرمان شهری شرق و غرب؛ چون فارابی توجه داشته است. بنابر مطالعه این پژوهش، مهم ترین شاخصه های ایدئولوژیکی شاملو، سعادت خواهی برای بشر، امید به نجات اجتماع و بهبود روابط انسانی با طبیعت، انسان و خداست. همچنین ساختار جامعه آرمان شهری او متشکل از شهروندانی است که عقلانیت دارند و به اخلاق و امنیت اجتماعی اهمیت می دهند. مالکیت در آن جنبه عمومی و همگانی دارد و جامعه ، بستری سالم برای تحقق عدالت و آزادی است.
تحلیل فرایند نظام گفتمانی طرح واره های تنشی- عاطفی در شعر ادونیس و شاملو با رویکرد نشانه معناشناسی (مطالعه موردی شعر «مرثیه الحلّاج» و «مرگ ناصری»)(مقاله علمی وزارت علوم)
نشانه معناشناسی ابزاری دقیق در خدمت مطالعه مکانیسم شکل گیری و تولید معناست. دو گونه مهم شناختی و عاطفی در جریان سیال گفتمان ادبی باعث تولید معنا می شوند. از آنجا که گفتمان حاکم بر دو شعر «مرثیه الحلّاج» ادونیس و «مرگ ناصری» شاملو، برپایه ارتباط گستره ای و فشاره ای بنا نهاده شده است، این مقاله در صدد آن است تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و به شیوه تطبیقی به بررسی نظام تنشی عاطفی موجود در این دو شعر بپردازد و ضمن تطبیق اشعار، سازوکارهای شکل گیری، تولید، تداوم معنای عاطفی و تعامل آن با سایر معانی را تبیین کند و چگونگی شراکت نشانه معناها در تولید معنا را توضیح دهد. هدف از ارئه این مقاله بررسی ویژگی های حسّی ادراکی این دو شعر است تا نشان داده شود که چگونه «موضع گفتمانی»، «اتّصال و انفصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنماسازی»، «ریتم و آهنگ» و «تنش و بر خلاف جریان حرکت کردن» به تعالی و جاودانگی منجر می شود و عناصر سازنده گفتمانِ دو گفته پرداز در جهت جاودانه کردن نام و خاطره دو شَوِشگر است. به عبارت دیگر این مقاله درپی آن است تا نشان دهد که چگونه حلّاج و ناصری از طریق رابطه احساسی و تنشی از منِ شخصی عبور کرده و سپس در فرایندی ایثارگرایانه، برخلاف جهت معمول حرکت کننده و استعلایی به جاودانگان می پیوندند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عناصر دخیل در سازوکارهای تولید گفتمان عاطفی، درنهایت امر در جهت تثبیت معنای موردنظر دو گفته پرداز عمل کرده اند.
بررسی تطبیقی صفت در شعر احمد شاملو و شعر شاعران نهضت مقاومت فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
15 - 42
یکی از شیوه های بررسی متن، سبک شناسی لایه ای است. با بررسی سبک شناسی لایه ای متن، پژوهشگران متن را به لایه های کوچکتر و مجزا تقسیم می کنند و بر اساس پربسامدترین ویژگی ها به مطالعه سبک می پردازند؛ در جستار حاضر پژوهندگان برآنند با بررسی لایه واژگانی متن و بویژه بررسی صفات در مجموعه «هوای تازه» از احمد شاملو و بررسی تطبیقی لایه مذکور در مجموعه اشعار لویی آراگون (چشم های الزا) و مجموعه اشعار پل الوار (با نیروی عشق) دو شاعر فرانسوی میزان تأثیرپذیری شاملو را در این لایه از سبک شناسی بررسی کرده و به نحوه تأثیرپذیری، اقتباس و تعمیم صفت ها و به تبع نشان دار ساختن واژگان شعری شاعر بپردازند. بر اساس یافته های این پژوهش، کاربرد تکراری صفت هایی مشابه در شعر شاملو و شیوه مشابه او در به کارگیری این صفت ها با صفت های موجود در شعر شاعران فرانسوی بیانگر تأثیر پذیری بسیار شاملو از دو شاعر مذکور فرانسوی و بویژه پل الوار در این بخش از لایه واژگانی است؛ از جمله این صفت ها می توان به روشن، تیره، زمینی، گنگ، دوردست و ... اشاره کرد. اقتباس در این بخش از لایه واژگانی، سبک شعری شاملو را به سمت و سوی حسی و انتزاعی شدن کشانده و درک مخاطب را از شعر او ملموس تر ساخته است. اقتباس شاملو و تعمیم صفت ها در تصاویر مختلف، ایدئولوژی و جهان بینی شعری شاملو را گاه به موازات و گاه منطبق بر ایدئولوژی این دو شاعر فرانسوی پیش برده است.
واکاوی گفتمان ادبی شعر نو فارسی و کُردی در دو شعر از شاملو و شیرکو بیکس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۶
156 - 180
جدال بین شاعران نوگرا و طرفداران شعر سنتی مسأله ای است که در بررسی تاریخی و فرهنگیِ جریان شکل گیری شعر نو همواره مورد توجّه محققان بوده است. بحث هایی که هر کدام از این دو جناح درباره شعر و ملازمات آن مطرح می کردند، بر اساس نقد گفتارها و دیدگاه های طرف مقابل شکل می گرفت؛ بنابراین با تحلیل گفتارهای هریک از این دو گروه می توان مفاهیم و دیدگاه های گروه مقابل را درک کرد. مسأله جدال نوگرایان و سنّت گرایان در باب شعر نه تنها در محافل ادبی و نشریات مطرح بود، بلکه موضوع شعر شاعران نوپرداز نیز قرار گرفت. طرح ذهنی شاعر در این گونه شعرها بر پایه تقابل ماهیّت شعر نو با شعر کلاسیک بنیان نهاده شده است که با تحلیل آنها می توان هم به گفتمان شعری نوگرایان پی برد و هم به طور ضمنی دیدگاه سنّت گرایان را دریافت. موضوعِ «شعری که زندگی است» از شاملو و شعرِ «هۆنراوه کانم» از شیرکو بیکس، شاعر نوگرای کُرد، برگرفته از همین مباحثات مربوط به ماهیّت شعر نو و تفاوت آن با شعر کلاسیک است که در این جستار به روش تحلیلی و بر اساس گفتمان ادبی واکاوی می شوند تا مفاهیم و بنیان های مشترک گفتمان شعر نو در هر دو ادبیات فارسی و کُردی نشان داده شود. برآیند پژوهش نشان می دهد که گفتمان ادبی موجود در این دو شعر موضوع محور و کارکردمحور است و هر دو شاعر بیشتر از منظر کارکرد انگیزشی و آگاهی بخشی، به تبیین ماهیّت شعر نو و نقد شعر کلاسیک پرداخته اند.
قصیده النثر عند محمد الماغوط وأحمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۰
77 - 95
حوزه های تخصصی:
بعد أن فقد الشعر الکلاسیکی سیطرته علی الذائقه الشعریه فی الأدبین العربی والفارسی، أصبحت قصیده النثر دعوه حقیقیه للواقع الشعری، واقتحمت الساحه الشعریه وفرضت هیمنتها فی أواخر السبعینات وأوائل الثمانینات من القرن المنصرم، وفتحت آفاقا جدیده أمام الکلمه برمتها، وأثارت جدلا واسعا فی الأوساط الأدبیه عند العرب والإیرانیین.فالأدبان العربی والفارسی شهدا تحولاً فی بنیه أدبهما، وفتحت أبواب کبری أمام الأجیال الشعریه العربیه والفارسیه أدَّت إلی إثراء تجاربهما وتطویر تراثهما.
یحاول هذا المقال ولوج أبواب التشابه والتقارب والاختلاف ما بین الشاعرین الرائدین، محمد الماغوط من سوریا وأحمد شاملو من إیران، وأهمیه هذا المقال تتجلی فی کشف الدور الذی لعبه کل من الشاعرین فی حمل قصیده النثر إلی برّ الإبداع والتمیز، بالسعی المتواصل فی الخروج بها من أسلوبها التقلیدی الجامد الذی جاء به المعاصرون لهما.
تأملی در زمینه های عاطفی شعر شاملو و ماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
111 - 134
حوزه های تخصصی:
عصر ما، عصر سیطره ی دغذغه های ذهنی بر روان انسان است که منجر به ایجاد انفعال و بروز حالات عاطفی گوناگونی از قبیل یأس و امید، مهر و کین، شادی و اندوه و شگفتی شده است. به همان اندازه که شخصیت انسان ها با یکدیگر تفاوت دارد، کیفیت بروز این عواطف نیز متفاوت است. این حالات که بیانگر ویژگی های درونی و روانی شخص است در شعر و ادبیات به طرز نمایان تری انعکاس یافته است.از این رو شعر شاملو و ماغوط، که یکی در ایران و دیگری در سوریه به عنوان سرآمدان شعر سپید یا منثور شناخته شده اند مملو از فضاهایی است که زمینه های عاطفی و روان شناختی آثار این دو را تشکیل داده است. شعر این دو شاعر را می توان به جهت نگرش فکری، گونه ی ادبی و سبک نگارش مورد بررسی و تطبیق قرار داد.این مقاله ضمن بررسی زمینه های عاطفی مشترک اشعار این دو شاعر، به این نتیجه نایل شده است که موضوعاتی نظیر عشق و زن، تنهایی و غربت، یأس و امید، مرگ و اندوه محور تفکرات و سروده های عاطفی آنان بوده است.
صفات ظاهری و اخلاقی عروس عنتره و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
65 - 88
حوزه های تخصصی:
این مقاله چنان که از عنوان آن بر می آید تطبیق و مقایسه ایست بین شاعر عرب جاهلی عنتره و شاعر معاصر ایران شاملو که در این تطبیق، صفات ظاهری و اخلاقی معشوقه شان (عبله و آیدا) با هم مقایسه شده است. در این مختصر قصد بر این است که ضمن بررسی، تفاوتها و دیدگاه های دو عاشق – عنتره و شاملو – و با تفحصّی اندک به بررسی جایگاه زن در مقام معشوق و صفات ظاهری و اخلاقی عروس ویژگی های این دو عاشق با نمونه هایی از شعرشان ضمن تطبیق اجمالی آن، بررسی شود، البته باید اذعان کرد که با این مختصر، حق مطالب ادا نگشته و تنها شمه ای از آن ذکر می شود. در بخش نخست مقاله حاضر به تفاوت های عمده تغزل و غزل در زبان عربی و فارسی اشاره شده هدف از این نوشتار ذکر می شود و سرانجام به شرح حال این دو عاشق پرداخته می شود.
زندگی و مرگ در اشعار فوزی معلوف و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
7 - 35
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر ایرانی و عرب، به ویژه شاعران مکتب مهجر در ادب عربی ، زندگی ، مرگ و سرنوشت انسان بعد از مرگ را به گونه های مختلف، دست مایه تأملات شاعرانه خویش قرار داده اند؛ چنانکه اندیشه در این موضوعات جریانی مداوم در شعر معاصر بوده است. فوزی معلوف و احمد شاملو دیدگاههای درخور توجه، و در بیشتر موارد مشابهی در این زمینه دارند. هر دو شاعر نسبت به زندگی بدبین هستند و آن را صحنه نبرد بین خیر و شر میبینند، هر چند شاملو در مواقعی که اوضاع اجتماعی بر وفق مراد اوست نسبت به زندگی خوشبین می شود. این دو مرگ را تنها راه نجات از دردها و سختی های زندگی می دانند. از دیدگاه آنان مرگ واقعیتی محتوم است که باید در مقابل آن سر تعظیم فرود آورد. این دو از دست مرگ به دامان عشق پناه می برند، در عین حال مرگ را پایان زندگی انسان نمی دانند.
معشوق متعالی در شعر شاملو و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۶
27 - 50
حوزه های تخصصی:
بلقیس معشوق نزار قبانی به مانند آیدا معشوق شاملو ، معشوقی متعالی است که به خاطر برتری های فکری و اخلاقی مورد توجه قبانی قرار گرفته است. به نظر می رسد که در طی بروز تحولات جدید در شعر و توجه به مضامین نوین، تغییری در نگرش شعرا به معشوق به وجود آمده است که بارزترین حالت آن را می توان در ترسیم سیمای معشوق در شعر شاملو و قبانی ملاحظه کرد؛ از این رو است که شاهد توجه به معشوق متعالی در شعر این دو شاعر نامدار به جای معشوق سنتی شعر می باشیم.
مطالعه تطبیقی ساختارشکنی اشعار شاملو و کمینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
491 - 511
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به عنوان علمی جدید پایه گذار دیدگاهی نوین در عصر مطالعات ادبیات جهانی می باشد و در تلاش است تا با ارائه زمینه های مشترک بین ملل و ادبیات آن ها به یک هم گرایی جهانی بهتری دست یابد. بررسی نوابغ ادبی از کشورهای دارای سبک ادبی برجسته و ممتاز که ممکن است دارای مشترکات زبانی، ساختاری، فرهنگی و حتی دینی مشترکی باشند می تواند به شکوفایی این حوزه کمک کند و در این راستا این مقاله در صدد است تا با بررسی دو شاعر صاحب سبک، صاحب نام، بزرگ و معاصر آمریکایی و ایرانی- ایی کمینگز و احمد شاملو - بر اساس اصول و تئوری پست مدرن ساختارشکنی و شالوده شکنی به اشتراکات زبانی، ادبی و سبک نوشتاری آن ها دست یابد. بررسی تطبیقی دو نویسنده بزرگ از دو کشور و فرهنگ مختلف بر اساس رویکردی نوین و پست مدرن نیازمند امکانات، منابع و همکاری های چند جانبه از سوی تمامی عوامل می باشد. با این حال این مقاله تلاش دارد با این رویکرد و با انتخابی که انجام داده روزنه ای جدید را در زمینه مطالعات تطبیقی آن هم در زمینه ادبیات معاصر از دوکشور با زمینه ادبی عظیم و در عین حال کاملاً متفاوت را از دو شاعر صاحب سبک، شناخته شده و در عین حال با مقبولیتی ادبی، اجتماعی بررسی و ارائه کند.
تأثیر برون متن بر تصاویر شعر «قصیده برای انسان ماه بهمن» از احمد شاملو بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نورمن فرکلاف گفتمان را در 3 سطح «توصیف، تفسیر و تبیین» مطالعه می کند. در این مقاله تأثیر برون متن بر تصاویر شعر «قصیده برای انسان ماه بهمن» از احمد شاملو بر اساس نظریّه فرکلاف بررسی شده است. شکل یابی تصاویر بر محوریّت تشبیه و سپس پارادوکس، استعاره، اغراق، تلمیح و کنایه استوار است. تصاویر شعر با زمینه تجربی تناسب دارند و تصویر مرکزی شعر یعنی انسان مبارز را تقویت می کنند. بافت موقعیتی تصاویر شامل برخی حوادث سیاسی – اجتماعی نزدیک یا هم زمان با سرایش شعر است. تلمیح ها کارکرد بینامتنی دارند و نظریّه شاعر را اثبات و تقویت می کنند. در فرایند جابجایی ایدئولوژیک، شاملو از گفتمان رسمی و مسلّط مشروعیت زدایی می کند و در مقام یک روشنفکر، که از عاملیّت گفتمانی برخوردار است، ایدئولوژی جایگزین خود را در قالب تفکّر چپ و در مخالفت با حکومت ارائه می کند. در این شعر، پرکتیس گفتمانی از همزیستی و هماهنگی تصاویر منفرد (رخداد گفتمانی) با یکدیگر و با بافت موقعیتی شعر حاصل شده و با پرکتیس اجتماعی شعر (اوضاع سیاسی-اجتماعی) در ارتباط است.
الدراسه المقارنه لوجهات النظر الوجودیه فی شعر شاملو و سهراب سبهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
1 - 12
حوزه های تخصصی:
در میان مکاتب فکری-فلسفی، فلسفه اگزیستانسیالیسم،بی گمان یکی از پرنفوذترین این مکاتب بوده که بر آراء افکار کسانی چون هدایت،آل احمد،فروید و...تاثیری عمیق گذاشت.احمد شاملو و سهراب سپهری از جمله کسانی بودند که در بخشی از دوران آفرینش ادبی شان از این اندیشه تاثیر پذیرفتند.تاثیر پذیری شاملو از فلسفه اگزیستانسیالیسم را می توان در اشکال زیر دانست:در حوزه فلسفی –محتوایی که شاملو بیشتر به اندیشه های سارتر چشم دارد،در حوزه سیاسی ،اندیشه های کامو کانون توجه اوست و در حوزه ادبی،نیز به علت نزدیکی آراءسارتر و کامو به یکدیگر شاملو اگر نه تاثیر پذیر،اما موافق با آراء آنان است. سهراب سپهری شاعری با تفکرات اگزیستانسیالیستی به معنای واقعی امروزی نبوده اما نظام هستی شناسی در آثار او بویژه در سراسر منظومه «صدای پای آب» در یافتنی است و تفکر او در این منظومه جنبه هستی شناسیک دارد،باور های مکاشفه ای سهراب باعث شده تا شالوده این منظومه او در دو قابلیت ،یعنی ، سطح بیرونی که توصیف طبیعت و عناصر آن است و سطح درونی و نهفته که بیان مفاهیم فلسفی و معرفت شناختی عناصر است،پدید آید. نگارنده در این پژوهش ، با مقایسه اشعاری فلسفی از شاملو و سهراب به این نتیجه رسیده که درون مایه های فلسفه اگزیستانسیالیستی با شدت و ضعف در شعر این دو شاعر دیده می شود.
شگردهای شاملو در کاربرد تشبیه مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
تشبیه مرکب از فاخرترین گونه های تشبیه است که تصویر کاملی از هیأت دو یا چند چیز را ارائه می کند. تشبیه مرکب از دوره های اول شعر فارسی همواره موردتوجه بوده و در شعر معاصر نیز جلوه ی خاصی یافته است. شاملو یکی از برجسته ترین شاعران معاصر است که شعر منثور (شعر سپید) با نام او رقم خورده و در موارد متعدد و با هنرنمایی از تشبیه مرکب بهره ی بسیار برده است. در این تحقیق که کتابخانه ای است و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، تشبیهات مرکب در اشعار شاملو بررسی می شود تا شگردهای هنری اش در ساختار تشبیه مرکب، نقش آرایه های بدیعی در کنار تشبیه مرکب و اغراض تشبیه مرکب معلوم شود. نتیجه ی تحقیق نشان داد که تعدّد مشبه و مشبه به، مقدّم آوردن مشبه به و مقیّد کردن تشبیه مرکب از ویژگی های ساختاری تشبیه مرکب در شعر شاملو است که از هریک از این ویژگی ها برای تقویت موسیقی شعر و نیز روشن کردن مفهوم و محتوای شعر استفاده شده است. اغراض تشبیه نیز در شعر شاملو قابل توجه است. با توجه به اینکه شعر شاملو شعری اجتماعی- انتقادی است و شاعر در بیشتر اشعارش لحنی اندرزگویانه و منتقدانه دارد، «تقبیح و زشت جلوه دادن مشبه» و «استدلال برای بیان امکان مشبّه» از اغراضی است که در تشبیهات مرکب او دیده می شود.
تقابل ایدئولوژیک شاملو با گفتمان غالب در شعر «با چشم ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
193 - 219
حوزه های تخصصی:
موضوع این مطالعه بررسی شعر «با چشم ها» براساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف و هدف آن تحلیل ابعاد ایدئولوژیک شعر و ایدئولوژی شاملو در رابطه با ساختارهاست. مسئله تحقیق، مختصات درون متنی و برون متنی تصاویر، متغیرهای خرد و کلان تأثیرگذار بر تصاویر و رابطه متن و تولیدکننده آن با جامعه است. روش تحقیق با استناد به نظریه فرکلاف طراحی شد و با توجه به ایدئولوژی، ابعاد بلاغی- زبانی تصاویر در سطح «توصیف»، بافت موقعیتی تصاویر در سطح «تفسیر» و رابطه ساختار با تصاویر در سطح «تبیین» تحلیل شد. براساس نتایج، با تحلیل بلاغی، عناصر تصویرساز شعر و ارزش بلاغی تصاویر و با تحلیل زبانی، ارزش های زبانی متن آشکار شد. بافت موقعیتی تصاویر شامل بافت متنی، مشارکان فرایند، کنش های گفتمانی و بینامتنیت است. مهمترین عامل ساختاری تصاویر، اوضاع سیاسی-اجتماعی و اقتصادی جامعه است. کارکرد ایدئولوژیک تصاویر، «غیرطبیعی سازی وضعیت جامعه و مشروعیت زدایی از گفتمان انقلاب سفید» و «طبیعی سازی و مشروع سازی گفتمان جایگزین» است. شعر صحنه تقابل ایدئولوژی روشن فکری مخالف با ایدئولوژی رسمی غالب است. کنش ایدئولوژیک شاملو نوعی خلّاقیت ایدئولوژیک مبنی بر استفاده از گفتمان رسمی برای نقد و تخریب ایدئولوژی آن و هدف او جایگزین سازی و هژمون سازی ایدئولوژی خود است، ولی به دلیل هژمونی گفتمان غالب و فراوانی مشارکان آن موفق نمی شود.
نقد و بررسی «فرزند زمان خود بودن» در سه قله شعر معاصر (سهراب سپهری، احمد شاملو و اخوان ثالث)
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
77 - 100
حوزه های تخصصی:
با توجه به دیگرگون بودن فضای شعر و شاعری قرن معاصر و دانایی و توانایی مردم زمانه، حرف از جنس زمان زدن و ... بخصوص برای شاعران با توجه به ترس و یأسی که بنا به خفقان و ... بر جامعه سایه افکنده بود، سخت بود اما چگونه گفتن با بی تفاوتی و نگفتن فاصله دارد.با نقدهای عالمانه یا مغرضانه ای که درباره ی سهراب سپهری و شاملو شده است و با فرض اینکه یکی با دهان آتشین و دیگری محو در سبزی و طراوت طبیعت در این پژوهش برانیم که مسأله اومانیسم و فرزند زمان خود بودن را با توجه به زیر مؤلفه های شاعر زمانه بررسی نماییم و از آنجایی که دو ضلع این پژوهش یکی افراط و دیگری تفریط می نمود در صدد پلی بینابین بودم که این ناهمگونی را کمی همگون نماید و ترجیح دادم ضلع سوم این پژوهش اخوان ثالث باشد.بنابراین در این پژوهش نقد و بررسی مؤلفه های زمان خود بودن ؛ سهراب،شاملو و اخوان را در سروده هایشان پی گرفته ایم و به نتیجه ای قیاسی در این باره رسیده ایم.
تحلیل تأثیر تصاویرشعری شاعران کهن پارسی در تصویر سازی شاملوبا رویکرد تحلیلی بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
227 - 269
حوزه های تخصصی:
احمد شاملو از چهره های نامبردار شعر نو محسوب می شود، قضاوت های متفاوتی درباره ی شعرش صورت گرفته است، برخی وی را بسیار متأثر از شاعران فرنگی دانسته اند. از آنجا که تصویرغالباً از ارکان مهم شعر است و با توجه به نظریه بینامتنیت که هر متنی را متأثر از متون پیشین یا معاصر خود می داند با بررسی تصاویر شعری می توان به میزان ارتباط یا عدم ارتباط شعر شاملو با میراث شعری کهن پی برد.برای این منظور تصویرهایی که در قالب تشبیه ، استعاره ، تشخیص ،کنایه و صفت هنری در شعر وی بیان شده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با نگاهی به نظریه بینامتنیت و رویکرد سنت گرایی ادبی انجام شده است. بررسیوتحلیل داده های تحقیق نشان داده برغم نظر مخالفین شاملو، تصاویرشعری شاعران کهن پارسی در شعر وی به صورت صریح (عین تصویر در بافت نو) و ضمنی( قسمتی از تصویر ، تصویر با مفهومی تازه در بافت نو) بازتاب یافته است. در این میان بیشترین بازتاب مستقیم یا صریح به ترتیب در تصاویر شعری کنایه و تشبیه و بازتاب غیرمستقیم یا ضمنی در تصاویرشعری تشخیص ، استعاره و صفت هنری صورت گرفته است.