مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
کنگره
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
5 - 12
حوزههای تخصصی:
استفاده از عنصر کنگره به صورت تزیینی، در هنر بعد از اسلام مراکش، به اندازه ای وسیع است که همراه با جایگاهی شبیه کاربرد عملی آن ( قرارگیری در ردیف بالایی یک ریتم از تزیینات)، در همه تزیینات کشور مراکش مشاهده می شود. هرچند کنگره در معماری نقاط دیگر جهان نیز به صورت عملکردی و گاه، تزیینی مشاهده می شود اما فراوانی و فراگیر بودن کاربرد کنگره در تزیینات و هنر بعد از اسلام مراکش موضوعی است که اهمیت خاص این نقش را در هنر مراکش نشان می دهد. این مقاله با استناد به بازدیدهای میدانی و مطالعه هنر بعد از اسلام در کشور مراکش، در پی آن است که اثبات کند اولاً کنگره یکی از مؤلفه های تزیینی و پرکاربرد در کشور مراکش است و ثانیاً با بررسی های میدانی و کتابخانه ای در زمینه تاریخ، معماری و شهرسازی اسلام، به فضای حاکم برجامعه مراکش در بعد از اسلام دست یابد و به اثبات برساند که شکوفایی تمدن مراکش و برتری آن بر آندلس به دلیل دستیابی به توانایی دفاع از خود و تامین امنیت شهرها بوده است. به بیانی دیگر توانایی نظامی و دفاعی، یکی از دستاوردهای مهم و مورد توجه جامعه مراکش است که باعث جلب توجه هنرمندان مراکش به عنصر کنگره شده و این امر به صورت کاربرد کنگره در تزیینات تبلور یافته است
رئالیسم نئوکلاسیک و سیاست خارجی آمریکا؛ تحلیلی نظری بر فهم سیاست خارجی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر گروه های ذی نفع در داخل کشورها بر شکل دهی سیاست خارجی، متغیری طلایی برای صاحب نظران واقع گرایی نئوکلاسیک در تحلیل سیاست خارجی متفاوت دولت ها بوده است. تحلیل رئالیسم نئوکلاسیک، به طور معمول تحلیلی چندسطحی است که هم زمان به تحلیل نظام و واحد دولت پرداخته و با ادغام عوامل سیستمیک و داخلی، نظریة منسجم و سازگارتری از سیاست خارجی ارائه می دهد. این نظریه باعث ایجاد سازشی معتبر بین نیاز به دقت نظری و پذیرش جنبه های درهم پیچیدة گزینه های سیاست خارجی-با در نظرداشتن توأمان عوامل ساختاری در کنار عوامل داخلی-می شود. به این دلیل، مدعای مقاله آن است که واقع گرایی نئوکلاسیک چارچوب نظری منسجم تری در فهم سیاست خارجی آمریکا به دست می دهد. نویسندگان در چارچوب واقع گرایی نئوکلاسیک، به بررسی نقش گروه های ذی نفع، از جمله گروه های ذی نفع قومی، در شکل دهی به سیاست خارجی ایالات متحده پرداخته اند؛ به نحوی که مکانیزم عمل این گروه های ذی نفع، با هدف متأثرساختن سیاست خارجی ایالات متحده، به ویژه از طریق لابی با کنگره شکل می گیرد.
نقش کنگرة ایالات متحده در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (2017-2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی تهاجمی ایالات متحده در قبال ایران (۲۰۱۷-۲۰۰۵) را می توان ناشی از بنیان های درونی سیاست خارجی این کشور به حساب آورد. یکی از این بنیان های درونی، کنگرة ایالات متحده است که صرف نظر از ساختار نظام بین المللی، سبب شده تا دولت آمریکا رویکردی تهاجمی علیه ایران در پیش بگیرد. برای تبیین سیاست خارجی آمریکا بر اساس بنیان های درونی اش، می توان از نظریة واقع گرایی نوکلاسیک بهره گرفت. بر همین اساس، نویسندگان این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی هستند که کنگرة ایالات متحده چه تأثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (۲۰۱۷-۲۰۰۵) داشته است؟ هدف این پژوهش، کمک به درک هر چه بیشتر سیاست گذاران ایرانی از میزان تأثیرگذاری سیاست داخلی آمریکا بر سیاست خارجی این کشور در قبال ایران است. هم چنین، این پژوهش درصدد دست یابی به این هدف است که سوءبرداشت میان سیاست گذاران ایرانی در خصوص سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران را به حداقل برساند. روش این پژوهش عمدتاً شامل بهره برداری از سخن رانی ها، صورت مذاکرات کنگره، گزارش های دولتی، کتاب های تخصصی روابط بین الملل و مقالات علمی و پژوهشی است. هم چنین، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در رابطه با ایران، کنگرة آمریکا از طریق اعمال تحریم های اقتصادی و نیز ترغیب کاخ سفید برای اجرای آن تحریم ها، دولت آمریکا را برای پیگیری یک رویکرد خصمانه علیه ایران ترغیب کرده است.
نقش کنگره ایالات متحده در وضع تحریم ها علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۳
76 - 100
حوزههای تخصصی:
سیستم سیاسی حکومتی امریکا مبتنی بر سیستم تفکیک قواست که با تقسیم قدرت در میان قوا و ایجاد سیستم توازن و بررسی، هر قوه بر عملکرد دیگری نظارت می کند. لذا به خاطر همین سیستم توازن و بررسی، دوباره در عرصه تصمیم گیری؛ به خصوص تصمیم گیری های سیاست خارجی، تداخل نقشی میان رئیس جمهور و کنگره وجود دارد. این تداخل نقشی در عرصه سیاست خارجی امریکا در قبال ایران نمود داشته، هر یک سعی می کنند تا سیاست های خود را در قبال ایران تحقق بخشند. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و با مراجعه به متن قوانین تصویب شده در کنگره علیه ایران و همچنین، جلسات استماع برگزار شده در ارتباط با ایران، در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که کنگره چه نقشی در پیشبرد سیاست های امریکا در مقابل ایران داشته و چگونه به دنبال ایفای این نقش است؟ فرضیه این پژوهش، آن است که هر زمان که کنگره وارد تصمیم گیری های سیاست خارجی امریکا علیه ایران شده، با تصویب قوانین باعث شده رفتار امریکا نسبت به ایران تهاجمی تر و با اعمال سیاست های سرسختانه تری همراه گردد. درواقع، کنگره در ارتباط با موضوع ایران کوشش کرده تا دست برتر را در تعیین سیاست خارجی امریکا نسبت به رئیس جمهور داشته باشد.
نقش کنگره در ساختار تصمیم گیری آمریکا در قبال برجام (2021- 2009)(مقاله علمی وزارت علوم)
طبق قانون اساسی آمریکا، کنگره در کنار دولت در مجموعه ساختار نهادی این کشور نقش اساسی در فرایند تصمیم گیری، تدوین و چگونگی نظارت بر پیاده سازی و اجرای سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا بر عهده دارد. فهم دقیق کارکرد این نهاد تقنینی را می توان در بستر مفاهیمی همچون شناخت بنیادها و بنیان های درونی آمریکا، انگاره ها و باورهای حاکم بر این بنیادها، شناخت روندها و دینامیسم سیاسی داخلی در کنگره و ساختار سیاسی و نهایتاً در پیوند میان سیاست داخلی و خارجی این کشور دنبال کرد. مفاهیمی که خود در بستر تحول و دگرگونی در حال معنا شدن هستند. مقاله حاضر به دنبال یافتن پاسخ این سئوال است که بین سال های 2009 تا 2021، نهاد کنگره در سایه شکاف دو حزبی چه رفتارهای همگون یا متمایزی نسبت به خود و دولت در قبال ایران و برجام در پیش گرفته بود. براساس یافته های این تحقیق، نقش عمومی کنگره در قبال ایران و برجام در دوره اوباما همواره نقشی محدودکننده و بازدارنده در حوزه پیشبرد دیپلماسی و تعامل با ایران و بعضاً اخلال گرایانه در مسیر اجرای مؤثر برجام و در دوره ترامپ نیز همراهی با دولت در خصوص خروج از برجام و تعدیل کننده در برنامه های توسل به زور دولت ارزیابی شده است. شدت و ضعف این نقش تا حد بالایی تابع خط مشی حزبی و کیفیت سیاست ایرانی در دولت بوده است. در اجرای تحقیق از روش تحلیلی استفاده شده و تجزیه و تحلیل این داده ها غالباً به شکل کیفی، محتوایی و مقایسه ای بوده است.
واکاوی جایگاه کنگره و اختیارات آن در نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا
منبع:
تمدن حقوقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
5 - 22
حوزههای تخصصی:
کنگره ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از قوای اصلی حکومت در نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا، نقش کلیدی و منحصر به فردی را ایفا می کند. وظیفه اصلی کنگره قانونگذاری بر اساس قانون اساسی است که در متن قانون اساسی به طور گسترده به آن پرداخته شده است. این امر نشان دهنده اهمیت و نقش محوری این نهاد از دیدگاه تدوین کنندگان قانون اساسی است. کنگره دارای ساختار دومجلسی شامل مجلس سنا و مجلس نمایندگان است و برای تصویب قوانین، تایید هر دو مجلس ضروری است. قانونگذاری انحصاراً در اختیار کنگره قرار دارد و حتی رئیس جمهور نمی تواند در این فرایند دخالت کند. نظارت بر عملکرد کنگره از طریق تایید مقامات ارشد دولتی و روند استیضاح انجام می شود. علاوه بر قانونگذاری، کنگره وظایف دیگری نیز دارد؛ از جمله تصویب بودجه دولت، تصویب پیمان های خارجی، تایید وزرا و قضات دیوان عالی فدرال، اعلان جنگ و استیضاح رئیس جمهور. این پژوهش با هدف بررسی جایگاه کنگره و میزان تاثیرگذاری و اختیارات این نهاد در سیاستگذاری های ایالات متحده آمریکا به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.