مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سبک
حوزه های تخصصی:
«تاریخ ایلچی نظام شاه» یکی از معتبر ترین کتب تاریخی عهد صفویه است که بدلیل پاره ای از اطلاعات دسته اول در میان کتب تاریخی این دوره جایگاه ویژه ای دارد. سبک نثر آن دارای ویژگی های خاصی است. در این مقالهسبک نثر این کتاب در دو بخش «صوری» و «محتوایی» تحلیل شده است.در «بخش صوری» خصیصه های دستوری(صرف) آن در سه بخش اسامی خاص و عام، ترکیبات اسمی و وصفی، ساختمان فعل های مرکب و خصیصه های ادبی در دو بخشآرایه های بیانی و اشعار از نظر سبک شناسی تحلیل شده است. در «بخش محتوایی» به خصیصه هایی چون صداقت و بی پروایی، ذکر جزییات و ثبت دقایق، اعتدال در توصیف و استناد علمی پرداخته شده است. به دلیل این که تاریخ ایلچی نظام شاه در زمانی تألیف شده که کتاب های تاریخی بسیاری نوشته شده است جهت روشن شدن بهتر موضوع و ارزیابی های منطقی سبک شناسانه، سبک این کتاب با کتب تاریخی قبل و بعد و همعصر، در زمینه مورد بحث مقایسه شده است.این پژوهش به شیوه ی توصیفی-تحلیلیانجام گرفته است.
زیباشناسی نام ها در سبک زندگی اهل بیت علیها السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نام ها در هر فرهنگی معنای نمادین و ریشه شناختی دارد و حکایتگر ارزش های متفاوت و متنوع جامعه و نیز احساسات، نیازها، بینش ها و منش های نام گذار است. نام ها به اعتبار منبع انتخاب، در تربیت فرد و جامعه، محترم یا نامحترم جلوه دادن آنها مؤثرند و به طورکلی در زندگی فردی و اجتماعی بشر سهم بسزایی ایفا می کنند. دیدگاه های فرهنگی پشتوانة توصیفی نام ها و مبنای انتخاب و کاربرد آنهاست، چه نام گذار به هنگام نامیدن فرزندش، توجه به معنا و مفهوم نامی که فرزندش را به آن می خواند داشته باشد، یا نداشته باشد. برخی دیدگاه های فرهنگی از نازیبایی ها استقبال کرده، آن را سرشت طبیعت گرای بشر می خوانند و خود را ملزم به تقلید مو به مو از آن می دانند. ازاین رو، زیبایی در بینش ها و منش های متفاوت مفهومی متنوع می یابد و باید در بستر فرهنگی خاص خود تعریف شود.
این نوشتار بر اساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود، با شیوه ای تاریخی، زیبایی را در سبک زندگی اهل بیت علیها السلام و در قلمرو نامگذاری فرزندان آنان، در سه محور ارتباط با خداوند، ارتباط با اجتماع و ارتباط با طبیعت با رویکرد معنویت و نشاط اجتماعی و فردی بررسی می کند. پس با مقایسة آماری محورها، شاخصه های نام گذاری را بیان کرده و با نقد نظریة «طبیعت باوری»، فراوانی زیبایی طبیعی را نیز در نام ها نشان داده است.
تحلیل سبک شناختی چند حکایت گلستان در پرتو دستور نقشگرای نظام مند هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با به کاربستن رویکرد نقشگرای نظام مندی هالیدی بر داده های زبانی چند حکایت از گلستان سعدی سعی شده است که به این پرسش ها پاسخ داده شود: در سبک شناسی حکایات مورد نظر (که به طور اتفاقی انتخاب شده اند) چه عناصر زبانی برجسته شده اند و از چه فرایند تجربی در هر حکایت بیشتر استفاده شده است؟ دلیل کاربرد آن فرانقش در آن داستان چیست و آیا نوع فرانقش تجربی مضمون مطرح را برجسته سازی می کند؟ فرضیه این پژوهش نیز این بوده است که مضامین مطرح در این حکایت ارتباط نزدیک با صورت زبانی به کار گرفته شده در آن ها دارد. به بیان دیگر، مضامین مورد نظر نویسنده در صورت زبانی برجسته سازی شده اند. پس از تحلیل آماری داده ها این نتیجه حاصل شد که مضمون مورد نظر نویسنده در حکایتها با نوع فرآیند تجربی و فرانقش ارتباطی متبلور در افعال جملات از نظر بسامدی ارتباط دارد، اما تفاوت معنی دار میان فرایندهایی که مستقیماً به مضمون مرتبطند و دیگر انواع فرایندها تنها در نمونه های بزرگی که تعداد افعال در آن ها بیشتر است قابل مشاهده است.
مکث در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانِ گفتار، هم پدیده های زنجیری دارد و هم پدیده های زبرزنجیری. این پدیده ها هریک به نوبه خود بخشی از زبان را می سازد. بدونِ پدیده های زبرزنجیری (تکیه، آهنگ، زیروبمی، درنگ[1]، مکث[2] و...)، گفتار، مصنوعی و ماشینی به نظر می رسد. درمیانِ این پدیده ها به پدیده مکث توجه اندکی شده است. این پژوهش با استفاده از روش آواشناسیِ صوت شناختی و با توجه به متغیر های جامعه شناسیِ زبان، درپی یافتن ویژگیِ آواییِ مکث، بسامد و محل وقوعِ آن، با توجه به دو متغیر سبک و جنسیت، است. داده های این پژوهش از دو سبکِ محاوره ای (مکالمه تلفنی) و رسمیِ (اخبار و سخنرانی) انتخاب شدند و با استفاده از نرم افزار پرت[3] مورد تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از نرم افزار پرت، میزانِ دیرش (کوتاه، بلند و گسترده)، و نوعِ مکث ها (ساکت، پرشده و تنفسی) تعیین شد. با توجه به متغیرِ سبک می توان گفت که مکث در گونه سخنرانیِ سبک رسمی بیشتر از مکالمه تلفنیِ 2 (گویشور زن با زن یا گویشور مرد با مرد)، و 1 (گویشور زن با مرد) سبکِ محاوره ای، و در گونه اخبارِ سبکِ رسمی کمتر از مکالمه 2 و 1 سبکِ محاوره ای است. با درنظرگرفتنِ متغیرِ جنسیت، مشهود است که زنان به طورکلی در هر سه گونه گفتاری، مکث های کمتری نسبت به مردان انجام می دهند. البته لازم به ذکر است که مکثِ زنان در گونه مکالمه 1 سبکِ محاوره ای از مردان بیشتر است ولی در گونه مکالمه 2 مجدداً کاهش پیدا می کند[4].
بررسی تحلیلی «تشبیهات سیاه» در سروده های مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودتای 28 مرداد 1332 یکی از رویدادهای بسیار تأثیرگذار جامعه ی ایران است. پیامدهای آن در روشن فکران متعهّد سرخوردگی، نومیدی، پناه بردن به افیون و باده و مواردی از این دست بود که موجب پدید آمدن گونه ای شعر به نام شعر سیاه شد و نمود آن را در برخی از جریان های شعری چون رئالیسم، رمانتیسم سیاه و سمبولیسم اجتماعی می توان دید. بارزترین چهره ی جریان اخیر، مهدی اخوان ثالث است. پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی «تشبیهات سیاه» اخوان به عنوان یکی از پربسامدترین عناصر صور خیال او می پردازد و می کوشد بین محیط برخاستن خیال شاعرانه و ذهن و زبان شاعر و دید شعری او ارتباط برقرار کند. نتیجه نشان می دهد شاعر می خواهد با آفرینش این گونه تشبیهات بکر، به گونه ای پنهان، تصاویری تلخ و گزنده از شرایط اجتماعی جامعه ی ایران آن روز بنمایاند و با استفاده از این شگرد ادبی ضمن بیان اعتراض خود از وضعیت موجود آن زمان، بتواند از زیر ذرّه بین سانسور حکومت پهلوی عبور کند.
بینش بخشى به ارزش ها در قرآن کریم رویکردى نو در بررسى سبک هاى تربیتى قصص قرآنى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
شیوه قصه گویى را مى توان یکى از رایج ترین شیوه هاى قرآن کریم دانست. کثرت کاربرد این شیوه، ناشى از ویژگى هایى همچون ملموس بودن، القاى غیرمستقیم ارزش ها و نیز ایجاد ارتباط عمیق این شیوه با مخاطب مى باشد که باعث افزایش میزان تأثیر این شیوه در مخاطب مى شود. قصه هاى قرآن داراى ویژگى ها و اهداف مشخصى هستند که در پژوهش حاضر مورد بررسى قرار گرفته است. از محورهاى مهمى که در قصص قرآنى مورد توجه قرار گرفته، بینش بخشى به ارزش هاست. این نوشتار درصدد بررسى «چگونگى بهره گیرى قرآن از این شیوه، در جهت بینش دهى به ارزش ها» مى باشد؛ یعنى قرآن براى ایجاد آگاهى روشن نسبت به مطلوبیت امرى و جلب توجه افراد نسبت به ارزشمندى آن، چگونه از قصه بهره برده است؟
مقایسه عیار دانش با انوار سهیلی و کلیله و دمنه بر اساس تصحیحی نو با تکیه بر پنج نسخه موجود در ایران و چاپ سنگی تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عیار دانش ابوالفضل ابن مبارک دکنی دومین اثر بازنویسی شده از مجموعه داستان های کلیله و دمنه است که مؤلف بر اساس انوار سهیلی کاشفی و کلیله و دمنه نصرالله منشی گردآوردی کرده است . این اثر در هندوستان به وسیله شخصی غیر ایرانی نوشته شده است اما یکی از نمونه های پیشتاز ساده نویسی در قرن یازدهم به شمار می رود. عیار دانش تا کنون به شکل انتقادی در ایران تصحیح و چاپ نشده است تنها یک چاپ بازاری از آن موجود بود، این مقاله که در حین تصحیح این اثر فراهم آمده است علاوه بر معرفی نسخه های موجود در ایران به مقایسه آن با دو اثر پیشین می پردازد و تغییرات را در مقایسه با انوار و کلیله ودمنه با ذکر نمونه شرح می دهد. در ادامه نیز به بعضی از ویژگی های سبکی، زبانی و واژگانی اثر می پردازد .
سبک زندگی فاطمی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مناسبترین سبک برای زندگی کردن چیست؟ سبکزندگی ریخت وشکل بیرونی زندگی افراد است که بر پایه باورها ، ارزشها، عرفیات، آئین های رفتاری مورد پذیرش شکل می گیرد. در نهایت سبکزندگی برونداد همه این پیش زمینه ها در ریخت و تیپ زندگی افراد در ساحت های فردی ، اجتماعی ، اقتصادی، اخلاقی و غیر آن است. پیدا کردن مناسب ترین سبکزندگی به پیدا کردن کامل ترین نوع زندگی برپایه بیشترین پیش زمینه های گفته شده دارد. فاطمه زهرا یکی از مناسب ترین سبک های زندگی را برای الگو شدن دارد. عمر کوتاه وی مانع از آن نشد تا ظرفیت های انبوه زندگی دینی در پرتو قران و سنت و درون مایه های شخصیتی خود را نمایان کند. آن حضرت در ابعاد و ساحت های مختلف اعم از فردی ، خانوادگی ، اجتماعی و سیاسی سبک مبتنی بر اصیل ترین باورهاو ارزشها را از خود بروز داده اند.
زیباشناسی عناصر داستانی، سبک و پیرنگ در آثار داستانی منیرو روانی پور
حوزه های تخصصی:
هنرمند و خلاقیت داستان نویس در فرایند تبدیل طرح به داستان نمود و ظهور می یابد. داستان نویس با برگرفتن عناصر داستان و تزریق آنها در ساختمان طرح دست در کار آفرینش داستان می زند. کاربست درست عناصر داستانی در جریان انتقال طرح به داستان میان نویسنده متوسط و خلّاق فاصله می افکند. نوآوری و ظهور سبک های گوناگون داستان نویسی در این مرحله پدید می آید. طرحی واحد در دست نویسندگان مختلف به داستان هایی به شدت متفاوت تبدیل می شود که نگاهی است به کمک ابزاری به نام عناصر داستان، هویت و تشخیص خود را به مجموعه داستان تحمیل می کند و به هر داستان رنگ نویسنده را می زند. خانم روانی پور از این دسته از نویسندگان است که آثار خود را با نثری روان و درخور موضوع، و استفاده از عناصر زیبای داستان، سبک و پی رنگ (طرح)، گنجانده است. خانم روانی پور، نویسنده ی جنوبی است، که هر چه را که در سفره های خود به دور افتاده ترین نقاط جنوب اندوخته، با استفاده از شگردهای تازه داستان نویسی به شکل یک اثر هنری پرداخته و ظریف در آورده است.
کشف و تکامل صناعتی سبک ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزه های تخصصی:
سبک ها در جریان طبیعی تحولات تاریخی تغییر می کنند و تکامل می یابند. در جریان این جابه جایی و تغییر، برخی شاعران نقشی کلیدی و حیاتی ایفا می کنند. این شاعران برای رهایی از ابتذال و دوری از سنت های ادبی مکرر و مبتذل، به نوجویی می پردازند و با تلاش برای ایجاد گسستی میان خود و سنت های پیشین، به خلق عناصر نو دست می زنند. این هنرمندان یا خود به خلق صناعتی تازه دست می یازند، یا صناعتی از اسلوب های پیشین را که به چشم دیگران نیامده است برمی گزینند و با تکامل آن، به سبک شخصی خود صبغه ای خاص می بخشند، یا با معرفی آن صناعت به شاعران دیگر سبک خود را می پرورند. حافظ نمونه بارز یکی از این هنرمندان است. این جستار می کوشد، ضمن تشریح دوباره صناعت «استعاره ایهامی کنایه»، به منزله صناعتی آمیغی و موجود (به صورت ناخودآگاه و نه با علم به قضیه)، در شعر پیش از حافظ، نقش او در را کشفِ جدی و تکمیل این صناعت و استفاده معتدل از آن و نیز انتقال آن به سبک هندی، که اوج به کارگیری این صناعت است، نمایان کند.
سبک شناسی طنز حافظ
حوزه های تخصصی:
سبک طنزپردازی حافظ، برخاسته از محیط اجتماعی حاکم بر قرن هشتم است. حافظ، شاعر مصلحی است که به قصد مبارزه با کژی ها و نابسامانی ها، تیغ طنز خود را بر غدّه ریا فرود آورده است. از لحاظ سطح فکری، طنز انتقادی او درون گراست و به طنز اجتماعی، مذهبی، فلسفی و سیاسی تقسیم می شود؛ زبان انتقادی او عفیف، غیرمستقیم و آراسته به انواع صناعت و بلاغت ادبی است. سطح ادبی اشعار طنزآمیز او همچون محتوا، متعالی است. مهمترین شگردهای طنزآفرینی او عبارتند از: متناقض نمایی، ایهام، کنایه، استعاره تهکمیه.
جنبه های برﺟﺴﺘﮥ سبکی در موسیقی شعر ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای کسی که اندک اطّلاعِ سبک شناختی از ادوار شعر فارسی دارد، مسلّم است که قصاید ناصرخسروهم از نظر فنّی و هم از لحاظ محتوایی به کلی با قصاید سایر شاعران قرن پنجم هجری متفاوت است. این تفاوت حتی در حوزه هایی از شعر او به چشم می خورد که شاعر برای ایجاد تنوّع و نوآوری با محدودیّت روبه روست. در این مقاله، سعی شده است از طریق مقایسة قصاید ناصرخسروبا سه تن از معروف ترین معاصرانش ( عنصری، فرخیو منوچهری) در سه حوزﮤ بیرونی، کناری و درونی موسیقی شعر، برجسته ترین ویژگی های سبکی شعر او تعیین و تبیین شود. حاصل این بررسی مشخص می کند که استفادﮤ ناصرخسرواز اوزان کم کاربرد و وجود سکته در وزن شعر، از مهم ترین موارد سبک ساز در بخش موسیقی بیرونی شعر اوست. همچنین کاربرد ردیف های غیرفعلی و نیز بسامد بالای جناس و استفاده از آن به عنوان محور طنز و انتقاد، به ترتیب از برجسته ترین موارد تمایز سبکی شعر ناصرخسرودر حوزه های موسیقی کناری و درونی محسوب می شوند.
خان آرزو و مسأله سبک شناسی در تذکره مجمع النفایس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تذکره ها از منابع قابل تأمل در پژوهش ادب فارسی هستند و به جز کاربرد شناخته شده ای که در گزارش تراجم شاعران دارند، می توانند منبعی برای مطالعه و بازاندیشی دانش ادبی باشند؛ به ویژه تذکره هایی که رویکردی انتقادی دارند. تذکره مجمع النفایس نگاشته سراج الدین علی خان آرزو ادیب و سخن شناس برجسته هندی سده دوازدهم، یکی از تذکره های مهم انتقادی است. مقاله حاضر چگونگی رویکرد خان آرزو را به مسأله سبک در مجمع النفایس بررسی می کند. به این منظور داده های تحقیق بر اساس واژه طرز و مترادف های آن و همچنین گزاره های مربوط به مسأله طرز، گردآوری شده و سپس داده ها بر اساس مفهوم و کاربردِ عنوان طرز، نام گذاری طرز و رویکردهای تذکره نویس، توصیف و تحلیل شده است. در مجمع النفایس، عنوان طرز به هر نوع هنجارگریزی زبانی و احساس تمایز با دیگر قوالب، انواع ادبی، محتوا، شاعران، زمان یا مکان خاص اطلاق شده است. طرزهایی که خان آرزو از آن ها نام برده است ذیل سه عنصر اصلی ساختار، بافت تاریخی-جغرافیایی و نام شاعر قرار می گیرد. بر این اساس می توانیم رویکردهای خان آرزو در زمینه سبک شناسی را در سه رده اصلی جای دهیم که عبارت از رویکرد ساختاری، رویکرد تاریخ ادبی و رویکرد تطبیقی است.
مقایسه و تطبیق سبک جملات در ترجمه های روسی قرآن بر مبنای سوره های الرحمن، واقعه، الحدید و حشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معجزه پیامبر اسلام خلاف معجزات دیگر پیامبران، کتاب بود و این کتاب در میان مردمی فرستاده شد که به فصاحت و بلاغت شهرت داشتند. اعجاز بلاغی یکی از ابعاد اعجاز این کتاب آسمانی است. این کتاب جاودانه با فصاحت و بلاغت خاص به بیان حقایق می پردازد؛ حقایقی که به زیباترین شکل آراسته شده است و در روح شنونده تأثیر می گذارد. همگان باید از محتوای قرآنآگاه گردند و راه دستیابی به چنین هدفی ترجمه هر چه دقیق تر این کتاب آسمانی است؛ بنابرین اهمیت ترجمه قرآنبه دلیل اهمیت و ویژگی های آیین اسلام است. هدف پژوهش حاضر آن است که با بررسی دقیق ترجمه های قرآنبه زبان روسی، امکان دستیابی به معنا و مقصود دقیق تر آن فراهم شود. در این پژوهش سعی شده است تا از میان انواع صنایع ادبی و ساختارهای زبانی که در فرایند ترجمه باید به آن توجه شود، به برخی از جنبه های ساختارهای بلاغی و آوایی قرآنبپردازیم. بدین منظور، مثال هایی از قرآنآورده شده است تا در بحثی مقایسه ای با رویکرد زبان شناسی مقابله ای، مشکلات ترجمه آن ها را بررسی کنیم.
گونة کلام و حرکت در چکیده ها: بررسی مقابله ای پایان نامه های دو رشتة آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و آموزش زبان انگلیسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش های متعددی اثبات کرده اند که هر متن می تواند بیانگر طرز تفکر نویسنده، الگوهای غالب سازماندهی و نیز گونة کلام (Genre) باشد. مفهوم گونة کلام و کاربرد آن در آموزش و یادگیری زبان در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از متون علمی و قسمت های مختلف آن ها از دیدگاه گونة کلام، حرکت ها (Moves) و الگوهای سازماندهی (Organizational patterns) بررسی شده اند. با توجه به اینکه چکیده در مقالات علمی و پایان نامه های دانشگاهی یکی از قسمت های مهم و تأثیرگذار به شمار می رود، بررسی چکیده از دیدگاه گونة کلام و الگوهای حرکت همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است. بنابراین، شناسایی و تسلط بر ساختار متنی و بلاغی چکیده ها می تواند مفید و راهگشا باشد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسة گونة کلام، حرکت ها و ساختار بلاغی چکیدة پایان نامه های کارشناسی ارشد در دو رشتة آموزش زبان انگلیسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان پرداخته است. بدین منظور، تعداد 80 چکیده (40 چکیده از هر رشته) از دو رشتة یادشده از بین پایان نامه های ارائه شده بین سال های 2008 تا 2013 میلادی در دانشگاه علامه طباطبائی انتخاب شدند. سپس، حرکت ها، سازماندهی متنی و ساختار بلاغی هر چکیده بر اساس مدل پنج حرکتی هایلند (2000م.) (Hyland""s five-move model, 2000) بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین چکیده های پایان نامه های این دو رشته از لحاظ حرکت و الگوهای سازماندهی تفاوت چشمگیری وجود دارد. همچنین، مشخص شد که در اکثر موارد، حرکت نتیجه گیری (Conclusion move) (حرکت 5 هایلند) در چکیده های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان وجود ندارد. یکی دیگر از تفاوت های برجسته دربارة الگوی مرتب سازی مجدد و تکرار چند حرکت بود که در میان چکیده های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بسیار به چشم می خورد، در حالی که این نکته در چکیده های آموزش زبان انگلیسی وجود نداشت. با استناد به این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که چکیده های پایان نامه های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان در مقایسه با چکیده های آموزش زبان انگلیسی از مدل خاصی تبعیت نمی کنند و از نظر گونه ای حرکتی با چکیده های آموزش زبان انگلیسی متفاوت هستند. یافته های این پژوهش در بر دارندة ایده ها و پیشنهادهایی برای دانشجویان و مدرسان هر دو رشته، مدرسان انگلیسی/ فارسی با اهداف ویژه، نویسندگان و طراحان کتب درسی و نیز پژوهشگران است.
بازخوانی موقعیّت های قیدی و صفتی در تشخّص سبکی شعر اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم اساسی سبک، شیوه متمایز کاربرد زبان برای ایجاد تأثیر بر مخاطب است. ساختار ویژه و گزینش قالب، نوع ادبی، ترجیح برخی واژه ها و ترکیبات عواملی است که در تحلیل سبک شناسی اثر مورد توجّه قرار می گیرد و نویسندگان و شعرا از این عوامل برای القای معنا و مفهوم مورد نظر خود بهره می برند. از آن جا که زبان، بنیاد اندیشه و تفکّر شمرده می شود و می تواند نظیر سایر رفتارهای اجتماعی بر مقصودی ویژه دلالت کند، بررسی دلالت معنایی قیدها و صفات درخور اهمیّت است. اخوان ثالث در بیشتر آثار خود با ابزار زبانی به ویژه قیدها و صفات تلاش می کند میان بافت زبانی و تأثیر معنایی کلام پیوندی ژرف برقرار کند. هدف از این پژوهش تحلیل زبانی شعر اخوان ثالث با تکیه بر قیدها و صفات برای بیان تأثیر مستقیم آفرینش ادبی برخواننده آثار اوست. حاصل پژوهش نشان می دهد که این شاعر با گزینش انگیزه دار صفات و قیدها توانسته است ضمن توسّع معنایی کلام، بدون آنکه موجب اطناب بیهوده سخن شود، از این ابزار زبانی به درستی برای اقناع مخاطب بهره ببرد.
بررسی عوامل موثر بر شکل گیری سبک معماری مساجد دوره قاجار شهر ارومیه (مطالعه موردی: مسجد علی شهید، عبدالمحمد و قره آغاج)
در شهرهای اسلامی، مساجد به عنوان مهم ترین فضاهای مذهبی وعمومی شهر می باشد که دارای عملکردهای مختلفی اعم از عملکرد اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی بوده است.عوامل متعددی بر شکل گیری سبک معماری مساجد تاثیر می گذارند،از جمله عواملی که می توان از آن ها نام برد، عوامل سیاسی ، نظامی، امنیتی، مذهبی، قومی، جغرافیای طبیعی و اقتصادی می باشد.هدف اصلی این پژوهش بررسی و مطالعه عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری سبک معماری مساجد دوره قاجار در شهر ارومیه است.سوال اصلی این نوشتار، تاثیر جغرافیای سیاسی،نظامی،امنیتی،قومی، طبیعی و اقتصادی شهر درنوع سبک معماری مساجد می باشد.روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و نحوه گردآوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که عوامل جغرافیای سیاسی،نظامی،امنیتی،قومی، طبیعی و اقتصادی شهر، بیشترین تاثیر را بر روی نوع سبک معماری مساجد شهر ارومیه داشته است و در این پژوهش، این موضوع کاملا مشهود است که عملکردهای دیگر مساجد در دوره های مختلف به خصوص در دوره قاجار ، موجب تاثیر این عوامل بر روی معماری مسجد گردیده است و موجب شکل گیری سبک معماری جدید در دوره قاجار، در شهر ارومیه شده است. از آنجایی که مطالعات اندکی در باب موضوعات معماری تاریخی شهر ارومیه صورت گرفته ، این پژوهش راه را برای مطالعات بیشتر در این باب هموار می سازد.
بررسی عوامل موثر بر شکل گیری سبک معماری مساجد دوره قاجار شهر ارومیه (مطالعه موردی: مسجد علی شهید، عبدالمحمد و قره آغاج)
در شهرهای اسلامی، مساجد به عنوان مهم ترین فضاهای مذهبی وعمومی شهر می باشد که دارای عملکردهای مختلفی اعم از عملکرد اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی بوده است.عوامل متعددی بر شکل گیری سبک معماری مساجد تاثیر می گذارند،از جمله عواملی که می توان از آن ها نام برد، عوامل سیاسی ، نظامی، امنیتی، مذهبی، قومی، جغرافیای طبیعی و اقتصادی می باشد.هدف اصلی این پژوهش بررسی و مطالعه عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری سبک معماری مساجد دوره قاجار در شهر ارومیه است.سوال اصلی این نوشتار، تاثیر جغرافیای سیاسی،نظامی،امنیتی،قومی، طبیعی و اقتصادی شهر درنوع سبک معماری مساجد می باشد.روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و نحوه گردآوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که عوامل جغرافیای سیاسی،نظامی،امنیتی،قومی، طبیعی و اقتصادی شهر، بیشترین تاثیر را بر روی نوع سبک معماری مساجد شهر ارومیه داشته است و در این پژوهش، این موضوع کاملا مشهود است که عملکردهای دیگر مساجد در دوره های مختلف به خصوص در دوره قاجار ، موجب تاثیر این عوامل بر روی معماری مسجد گردیده است و موجب شکل گیری سبک معماری جدید در دوره قاجار، در شهر ارومیه شده است. از آنجایی که مطالعات اندکی در باب موضوعات معماری تاریخی شهر ارومیه صورت گرفته ، این پژوهش راه را برای مطالعات بیشتر در این باب هموار می سازد.
کنایه های ترکیبی در غزلیات بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع کنایه های ترکیبی صناعتی است که از آمیختن دو صنعت بیانی کنایه و استعاره مکنیه با صنعت بدیعی ایهام پدید می آید و با آن که در سبک خراسانی نمونه هایی دارد و در سبک عراقی و شیوه آذربایجانی نیز توجّه بسیار بدان شده است، بیشترین فراوانی اش در سبک هندی است؛ به صورتی که شاید بتوان گفت که سبک سازترین صناعت در این شیوه است و از این روست که در منظری عام، تصوّر طرز هندی بدون آن و صناعات خویشاوندش محال می نماید. فراوانی این صنعت در غزلیات بیدل (1054-1132ق) نیز به حدّی است که به-طور متوسّط تقریباً در هر غزل او هست و آن هم بیش از یک بار. بررسی این صناعت در 300 غزل اتّفاقی از 2900 غزل عبدالقادر بیدل دهلوی، جستار کنونی را پدید آورده است. بیدل به یاری این صنعت چیزهایی گونه گون را (از طبیعت و برساخته های انسان گرفته، تا خُردترین حالات و حتی اسامی معنا) در جایگاه مستعارله به کار می برد و آن گاه کنایه هایی غالباً انسانی را، آمیخته به ایهام، بدانها نسبت می دهد و تصاویری نو می سازد.
بررسی سبک شناسانة رمان «ارمیا» اثر رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک در هنر داستان نویسی به مانند سبک در سایر انواع ادبی، فراهنجاری در زبان است که نظام خاص احساسات و اندیشه های نویسنده و شیوة شخصی او را در نگریستن به جهان نمایش می دهد. در دوران معاصر، سبک شناسی اگرچه همانند گذشته مورد استفاده قرار می گرفته؛ امّا از لحاظ کاربرد زبانی و ویژگی های ادبی دچار تغییر و دگرگونی هایی شده است که نویسندگان معاصر را همچون گذشته صاحب سبکی شخصی ساخته است. سبک خاصی که امیرخانی در آثار خود به کار برده از حیث زبانی و ادبی قابل تأمّل است: کاربرد واژگان جنگی، جابه جایی ارکان جمله، استناد به آیات قرآن، جدا نوشتن کلمات متّصل و... از برجستگی های زبانی او به شمار می رود. همچنین کاربرد تشبیه، توصیف و تصویر از موارد دیگر سبکی او به شمار می آید. محوریت غالب فکری او، نشان دادنِ تضاد و تناقضی است که برخی از رزمندگان، پس از بازگشت از جبهه و جنگ به آن دچار می شوند و همین عامل، سبب کناره گیریِ آنان از مردم می شود. روش اتخاذ شده برای بررسیِ سبکیِ رمانِ ارمیا، رویکرد سبک شناسیِ لایه ای است. در این روش، متن داستان در سه لایة زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل سبک شناسانه قرارگرفته است. در سطح زبانی، عناصر لفظی و زبانی پرکاربرد، به عنوان موتیفِ لفظی یا دورن مایه نشان داده شده است. در سطح ادبی نیز عناصر ادبیِ متن که ایجاد کننده تصویر و موسیقی در متن شده اند و در نهایت در سطح فکری نیز، عناصر فکری و محتوایی غالب در متن رمان مشخّص شده اند. در این مقاله کوشیده ایم به بازنمایی سبکیِ این رمان در سه حیطة زبانی، فکری و ادبی دست یابیم.