مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
سبک
حوزه های تخصصی:
در سده چهارم و پنجم، عرفان و تصوّف رونق زیادی داشت؛ بسیارى از مشایخ صوفیه در در خراسان پرورش یافتند و به تعلیم و ارشاد پرداختند. خواجه عبدالله انصاری از مشایخ بزرگ عرفان و از صاحب نظران تصوّف و صاحب مکتب در این عهد به شمار می رود. خواجه عبدالله با در هم آمیختن نثر و نظم فارسی شیوه و سبکی در زبان فارسی ایجاد کرد که آن را دل نشین ساخت؛ با این ابتکار نثر فصیح و آهنگین او در ادبیات فارسی ممتاز گردید. از مهم ترین کتاب های خواجه عبدالله «صد میدان» به زبان فارسی است. او این کتاب را در عرفان عملی و سیر و سلوک نوشته است. نویسنده در «صد میدان» کوشیده تا مراحل و مقامات سلوک را از بدایت تا نهایت به ترتیب و توالى تکاملى در قالب صد میدان یا صد منزل طرح و تنظیم کند، به گونه اى که هر مقام مکمل مقام پیشین باشد و سالک طریق با احراز شرایط هر مقام و سیر در درجات آن شایسته ارتقا به مقام بالاتر گردد. با این که صد میدان در متون عرفانی و در میان متصوّفه اهمیت و جایگاه خاصی دارد ولی پژوهشی شایسته پیرامون این کتاب ارزشمند و ویژگی های سبکی آن انجام نشده است. در این مقاله به برخی اندیشه های عرفانی خواجه عبدالله اشاره شده و تقسیم بندی های مقامات و اصطلاحات عرفانی بر مبنای عدد سه بررسی و نقد شده است. استنادبخشی گفته های خواجه عبدالله با کاربرد آیات قرآنی و بیان برخی از خصوصیات سبکی صدمیدان از دیگر مواردی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است.
سبک های نوشتاری توییت های انتقادی در میان کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۵)
31 - 51
حوزه های تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی در عصر جدید، نقش رسانه های قدیمی مانند تلویزیون و روزنامه کم رنگ تر از گذشته شده است و در فضای دموکراتیک و چندصدایی، این مردم هستند که جای رسانه های تک صدا را گرفته اند. انسان ها، نه تنها دیگر تحت تأثیر پیام های رسانه های قدیمی قرار نمی گیرند، بلکه خود تولیدکننده پیام ها هستند. توییتر، به عنوان یک شبکه اجتماعی، نشان دهنده عاملیت و ابرازگری است. توییت های انتقادی سبک نوشتاری به خصوصی دارند که آن ها را از متون سایر شبکه های اجتماعی متمایز می کند؛ سبکی که سبب جذابیت و تأثیرگذاری آن به کاربران در عرصه کنش ورزی سیاسی و انتقادی کمک شایانی کرده است. در این مقاله با استفاده از مکاتب مطالعات فرهنگی، فرمالیسم و روش نشانه شناسی، به دنبال شناسایی ویژگی ها و سبک های زبانی توییت های انتقادی، میان کاربران ایرانی هستیم. از ویژگی های مسلط سبک نوشتاری توییت ها، استفاده از بینامتنیت، پارودی، آیرونی، تخیل، تشبیه و غیره بود. کاربرانی که توییت هایشان نشان می داد پیش زمینه ها و مطالعه های فراوانی دارند، ارجاعات بسیاری به متون دیگر داشتند؛ زبان طنز را انتخاب کرده و به تخیل و فانتزی علاقه مند هستند.
مطالعه تحلیلی سبک و آداب مناظره در سیره امام رضا (علیه السلام)
یکی از اهداف مهم انبیا و جانشینان آنها در طول تاریخ که قرآن کریم هم به آن تأکید می کند، دعوت به توحید و حل و فصل اختلافات دینی بوده است، در این راستا، مناظره یکی از شیوه های مرسوم تبلیغی در میان پیامبران و اولیای الهی برای دعوت به توحید و کنار گذاشتند اختلافات، جنگ ها و نزاع ها بوده است، آنچه بر اهمیت موضوع مناظره می افزاید وضعیت موجود در جامعه امروزی است، با توجه تنیش های موجود در دنیای اسلام، که از سوی قدرت های بزرگ دامن زده می شود، ضرورت مناظره بر سبک مناظره که پیش وایان دین و آیاتی از قرآن که از آن به جدال احسن یاد می کند بشتر احساس می شود، این روش سابقه طولانی در ادیان مختلف، در میان انبیاء داشته و تا دوره جانشینان آن ها ادامه داشته و در عصر امام رضا (ع) به اوج خود می رسد و امام رضا (ع) با استفاده از آیات قرآن، سیره نبوی و به کار گیری از استدلالات عقلی و نقلی که بر قوه عقل، تدبر و منطق استوار می باشد، در مناظرات گوناگون، بر مخالفین پیروز شده و آنها تحت تأثیر استدلال های متین امام قرار می گرفتند، به گونه ای که در همان جلسه تسلیم حق می شدند.
سبک شناسی لایه نحوی در داستان سمک عیّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
289 - 313
حوزه های تخصصی:
در سبک شناسی ویژگی های روساخت اهمیت زیادی دارند. روساختی که نویسنده برای بیان ژرف ساخت مدنظرش از بین روساخت های ممکن برمی گزیند زیرمعناها، طنین ها، تداعی های سبکی و بلاغی را به وجود می آورد؛ بنابراین، ساختار نحوی یک متن در شکل گیری سبک آن نقش مهمی برعهده دارد. داستان سمک عیّار از برجسته ترین داستان های پهلوانی- عیّاری است که در قرن ششم مکتوب شده است. در این پژوهش، لایه نحوی این داستان و تناسب آن با درون مایه اثر به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی شده است که مهم ترین ویژگی های آن عبارتند از: ایجاز هنرمندانه، بسامد بالای فعل در جملات، فراوانی جمله های کوتاه، مستقل و هم پایه، تقدیم فعل و جابه جایی ارکان جمله به دلیل اغراض بلاغی، فراوانی فعل های کنشی و حرکتی و ایجاد صدای فعال، فراوانی افعال ساده و پیشوندی، بروز وجهیت (مدالیته) در فعل جمله، غلبه وجه اخباری، آهنگ افتان و خیزان در کلام. پیوند جمله ها آمیخته ای از سبک گسسته و هم پایه است که نوعی حرکت و روانی به داستان بخشیده است. می توان گفت که ساختار نحوی این داستان متناسب با درون مایه آن است و در رسانگی، صراحت، دلپذیری و لذت بخشی آن نقشی اساسی دارد.
ساختار نقش هراتی در فرش ایران
حوزه های تخصصی:
یکی از نقوش سنتی فرش ایران نقش هراتی است. این نقش از نظر لغوی منسوب به هرات و دراصطلاح، ساختاری است متشکل از دو برگ –یا دو برگ ماهی شکل _ متقابل و قرینه که گل شاخص و درشتی را در برگرفته اند.در این نوشتار سعی بر آن است که ضمن توصیف دقیق این نقش ، ساختار فرمی آن تحلیل شده و انواع آن در واگیره , متن و حاشیه فرش معرفی گردد. مطالعه سیر تحول این نقش نشان می دهد که روش ها و سلائق بافندگان هرمنطقه از نقطه نظر سبک بافت ، اندازه واگیره ، نقشمایه های به کار رفته ، شیوه طراحی و رنگ بندی, موجب تغییرات ، تنوع و اطلاق اسامی متعدد به این نقش شده است که خود، عامل مهمی درشناسایی محل بافت آن به شمار می آید. درروند تحولات این نقش ، همچنان دو ویژه گی تداعی حرکت نقشمایه های اصلی به دور نقشمایه مرکزی و استفاده ازحاشیه های خاص _ سماوری و یا دوستکامی_ پابرجا مانده است. همچنین به دلیل کاربرد مسلط نقشمایه ماهی و یا برگ مشابه ماهی ، این نقش تقریبا در تمامی مراکز بافت ایران، "ماهی"، " ماهی درهم"،"حوض و ماهی" نامیده شده است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است.
واکاوی و تحلیل سبک و اندیشه ی زنوزی خویی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 73
حوزه های تخصصی:
میرزا محمّد حسن زنوزی خویی، عالم، شاعر و متکلّم برجسته از سادات زنوز است. وی سر منشأ یکی از خاندان های علمی و از پیشروان عصر شکفتگی فرهنگی خوی محسوب می شود. میرزا محمّد حسن بعد از کسب علوم مقدماتی از پدر خویش و تحصیل در تبریز، عتبات و اصفهان و مشهد، مقارن با حکومت حسین قلی خان دنبلی که سال های طلایی علم و ادب در خوی بود، به زادگاه خود بازگشته و از شخصیّت های علمی مسلّم شناخته شده است. وی نویسنده ای برجسته و شاعری توانا بود و کتاب تاریخی ریاض الجّنه را که یکی از شاهکارهای بدیع و دایرهالمعارف علمی با نثر شاعرانه است، در هشت روضه، تألیف کرده است؛ همچنین دیوان شعر وی که با تخلّص فانی شناخته می شود به جهت احاطه به علوم اسلامی، مباحث فلسفی، عرفانی، منطق و حکمت از توانمندی ادیبانه برخوردار است. این مقاله با بررسی سبک این دو اثر شهیر و عالمانه، این پرسش را طرح می کند که نویسندگی و شاعری وی چه جایگاهی در این دوره داشته است و آثار وی ماحصل چه برجستگی هایی است. می توان گفت که آثار فانی خویی با تصویرپردازی نو و شیوه ی سخن تازه و بهره گیری از جلوه های تأثیرگذار در لابلای تحوّلات اجتماعی، آیینه ی تمام نمای اوضاع ادبی ایران در دوره ی قاجار است.
بررسی و تحلیل سبکی و محتوایی رباعیات سیف الدین باخرزی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
161 - 181
حوزه های تخصصی:
سیف الدین باخرزی (586-659 ه . ق) ملقّب به شیخ الاسلام از مشایخ صوفیه و مریدان و اصحاب عارف مشهور، نجم الدین کبری (۵۴۰-۶۱۸) بود. شیخ در نظم و نثر صاحب آثاری است. از وی رساله ای به فارسی در معنی عشق و مجموعه رباعیاتی منسوب به وی باقی مانده است. سؤال اصلی این پژوهش این است که رباعیات منسوب به وی چه ویژگی هایی دارد و محتوای آن ها بیشتر چه مسائلی است. در پاسخ به این پرسش به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی رباعیات او پرداخته و خصایص سبکی و محتوایی رباعیاتش را کاویده ایم. پاره ای از رباعیات وی ضمن مجموعه رباعیات ابوسعید ابوالخیر، خیّام و ... به چاپ رسیده است. بسیاری از صوفیه در کتب خود از رباعیات او یاد کرده اند که نشان دهنده اهمیت مقام او در این نوع شعر است. محتوای رباعیات وی، عاشقانه و عارفانه (عشق و عرفان و رندی، غم ستایی) همراه با اندیشه های خیّامی است. بیشتر رباعیات شیخ چهارقافیه ای هستند و کهن گرایی واژگانی و ترکیبات زیبا، صور خیال و آرایه های ادبی به ویژه پارادوکس و... در آن ها به چشم می خورد.
بررسی ارتباط سبک های فرزندپروری مادران با پرخاشگری کودکان 10تا 12 ساله شهر تالش
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
34 - 43
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف:ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی ﯾﮑﯽاز ﺷﺎﯾﻊﺗﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن و از دﻻﯾﻞ ﻣﻬﻢ ارﺟﺎع آﻧﺎن ﺑﻪ ﻣﺮاﮐﺰ ﻣﺸﺎوره و روان درﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ. پرخاشگری سهم بسزایی در ایجاد اختلال رفتاری در کودکان دارد و نقش سبک فرزندپروری در ایجاد و یا کاهش این اختلال غیر قابل انکار است. روش کار:مطالعه حاضر با روش توصیفی همبستگی در سال 1398 در مدارس ابتدایی شهر تالش انجام گردید. 334 دانش اموز با روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب و در مطالعه مشارکت نمودند. داده ها بوسیله پرسشنامه های استاندارد فرزندپروری بامریند و پرخاشگری باس و پری جمع آوری گردید. شاخص های توصیفی، انالیز واریانس و رگرسیون خطی جهت تحلیل داده ها با استفاده ازنسخه 25 نرم افزارآماری SPSS محاسبه گردید. یافته ها:بیشتر مشارکت کنندگان فرزند اول خانواده بودند.سبک فرزند پروری (91د رصد ) اقتدار منطقی، (8.3درصد) آمرانه و (0.7درصد) آزادگذاری به دست آمد، توزیع میانگین نمره کلی پرخاشگری 76.31 و در بین سازه ها ، بیشترین نمره، بدنی23.04 و کمترین کلامی 14.02 بود. یافته های حاصل از آزمون کروسکال والیس، تفاوت معنی داری در میانگبن نمرات پرخاشگری براساس سبک غالب فرزند پروری را نشان دادند. نتایج ضرایب رگرسیون خطی ساده و ضرایب تعیین ، رابطه سازه آزادگذاری را با پرخاشگری معنی دار(0.05p value=) نشان داد. نتیجه گیری:با توجه به اینکه امروزه نقش سنتی خانواده ها و اولیا در تربیت فرزندان تغییر یافته و عوامل متعدد دیگری از جمله جامعه،شبکه های اجتماعی وهمسالان بخشی از نقش خانواده ها را برعهده گرفته اند ،به نظر می رسد که می بایست نوع نگرش به مقوله فرزند پروری را تغییر داد.
تبیینِ الگوی سبک شناسیِ معماری اسلامی (با نگاه به آراء سنّت گرایان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸
101 - 117
حوزه های تخصصی:
سبک در عام ترین معنا عبارت از الگوها یا صفات متمایز و مشخص اثر یا آثار است که کاملاً وابسته به صورت اثر هنری است و سبک شناسی، روشی برای دسته بندی آثار در یک زمینه مقرّر بر مبنای تشابهات شکلیِ آنان است. زمینه های پدیدآورنده اثر هنری که منجر به شکل گیری سبک های مختلف می گردد، در نگاه سنت گرایان اغلب سیاق اجتماعی و فرهنگی دوره ها در مناطق مختلف است که در چارچوب سنّت که مجموعه ای از حقایق و اصول جاری شده از منبع الهی است، قرار می گیرد. با توجه به تفاوت های بنیادینِ معماری اسلامی به عنوان بخشی از معماری سنّتی با سایر انواع معماری، روش خاص سبک شناسی آن می بایست مورد شناسایی قرار گیرد. پژوهش بنا بر هدف بنیادی و بنا بر ماهیت آمیخته است و روش تحقیق از نوع تحلیل محتواست که با نگاهی تحلیلی – تطبیقی به آراء سنّت گرایان در باب سبک و سبک شناسی، در پی تبیین الگویی برای سبک شناسیِ معماری اسلامی است. ویژگی مشترک همه آثار معماری اسلامی، فرازمانی و فرامکانی بودن اصول و محتوای آن است، اما این اصول زمانی که دوره های تاریخی مختلفی را تجربه می کنند و یا در مناطق جغرافیایی متفاوت ظهور می یابند، با توجه به تجربه ذهنی از دوره های تاریخی گذشته و یا سبقه شکلی و فنیِ معماری در آن مناطق، شکل خاص خود را می یابند. بدین ترتیب دو متغیّر تاریخ و جغرافیا در کاربری های مختلف معماری به عنوان متغیّر مستقل، ویژگی های صوری را حاصل می شوند و لذا شناخت سبک آثار، از پردازش داده های شکلی و تحلیل تأثیرات این دو متغیّر در انواع کاربری های آثار معماری اسلامی ممکن می گردد. در واقع ویژگی های مشترک سبک های تاریخی و سبک های جغرافیایی آثار، بیان گرِ ویژگی سبکی معماری اسلامی و تفاوت های سبک های مختلف تاریخی و جغرافیایی، شکل دهنده سبک شناسیِ معماری اسلامی است.
تحلیل نثر جامع التواریخ رشیدالدین فضل اللّه از نظر شاخصهای سبکی و ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
203 - 239
کتاب جامع التواریخ رشیدی مانند دیگر کتاب های تاریخی پیش و پس از عهد خود، آمیخته به هنر ادبی نویسندگی است. نشانه های بارز این هنر، وجود مبلغ بسیاری از بیت ها و فقره های تسجیع است که در جای جای متن این کتاب گنجانده شده است. در میان مقاله های نوشته شده در باره این تألیف، نوشته ای دیده نشد که اختصاصاً به بررسی چگونگی وجه ادبی این کتاب بپردازد. مقوله هایی چون بررسی شیوه سبک ادبی نویسنده یا نویسندگان، استفاده از منابع ادبی موجود، میزان و معیار استفاده از تم های ادبی، برآورد و طبقه بندی بیت ها و نقل قول های مشهور، جایگاه بلاغت زبان کتاب و دیگر مقوله های ادبی در این متن، قابل بررسی و مقایسه با دیگر متن های مشابه است. در این مقاله کوشش شده است به چند پرسش پاسخ داده شود: سبک نویسنده یا نویسندگان یا سبک اثر، از منظر سبک شخصی، دوره و ادبی، چگونه سبکی است؟ نویسنده یا نویسندگان، در حوزه بلاغت، برای تقویت کلام خویش از چه آثاری استفاده کرده اند و شیوه استفاده چگونه بوده است؟ شیوه و سبک ادبی کتاب جامع التواریخ ، چه تفاوتی با شیوه و سبک ادبی دیگر متن های تاریخی پیش و پس از خود دارد؟
تأثیرپذیری سبکی طاهری نایینی از حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
131 - 160
دیوان ملا طاهری نایینی یکی از گنجینه های خطی است؛ نسخه منحصربه فردی که مرحوم محمد نخجوانی آن را وقف کتابخانه مرکزی تبریز کرده است. طاهری از شاعران عصر صفوی و معاصر شاه عباس اول بوده است. با توجه به ویژگی های بیانی و مختصات فکری، او را باید پیرو سبک عراقی دانست. طاهری نایینی را می توان از بزرگ ترین پیروان حافظ دانست، از آن جهت که در ۱۹۰ غزل از ۲۵۲ غزل خود از خواجه استقبال کرده است. رایج ترین وزن غزل او همان محبوب ترین وزن غزل های حافظ است و واژه های کلیدی مشترکی با حافظ دارد، نظیر: رند، شیخ، پیر مغان، و واعظ. او به برخی از نظام های زیبا شناسی حافظ توجه کرده و از آن ها بهره برده است، نظیر چند صدایی بودن غزل (صداهای مختلفی چون عرفان، عشق، طنز اجتماعی و... را در یک غزل می گنجاند)، پارادکس، طنز، و انتقاد اجتماعی. استعمال وصف ها و ترکیب های تازه و بدیع، ذوق و تخیل شاعرانه و قدرت پیوند اندیشه و تخیل نشان می دهد که طاهری شاعری است درخور توجه و معرفی و شناساندن او و دیوانش کاری است بایسته.
سبک شناسی حاشیه قالی های ایران قرن دهم ه. ق. بر اساس مراکز قالیبافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
47 - 56
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: حاشیه قالی چهارچوبی از نظام های تزئینی مستقل از زمینه قالی و حاصل تکرار مجموعه نقوش، با ظرفیت های بصری قابل تأمل است؛ حضور پایدار حاشیه با خصایص متمایز در قالی های صفویه می تواند مُبیّن ارائه سبک هایی باشد که در چارچوب تولیدات منطقه ای تعریف شوند. بنابراین تمایزات حاشیه ها در هر گونه ای می تواند شناسه تولیدات قلمداد شود. در این راستا به دو پرسش پاسخ داده شده است: آرایه های تزئینی حاشیه قالی های قرن دهم ه. ق. نمایانگر چه سبک هایی در تولیدات مناطق مختلف هستند؟ موقعیت فرهنگی-هنری مناطق بافندگی چگونه با سبک های حاکم بر حاشیه قالی ها ارتباط می یابند؟ هدف پژوهش: با درنظرداشتن کم توجهی به حاشیه ها در طبقه بندی قالی ها، هدف اصلی از سبک شناسی قالی های قرن دهم ه. ق. براساس تمایزاتِ حاشیه، ارائه الگوهای اصیل حاشیه هر منطقه به طراحان معاصر در زمینه طراحی قالی های منطقه ای است. روش پژوهش: این پژوهش کیفی و به روش تحلیل محتوای ساختاری برپایه داده های کتابخانه ای و اینترنتی است. پنجاه و هفت قالی صفویه متعلق به قرن دهم ه. ق. (دوره شاه اسماعیل و شاه طهماسب) به شیوه هدفمند و غیرتصادفی از منابع اسنادی استخراج شدند. برپایه پرتکرارترین ساختارهای خطی مستخرج (سی وهشت نمونه) از حاشیه ها، سبک های مرتبط با آن ها تعریف شد. نتیجه گیری: با تحلیل نظام های بصری حاکم بر حاشیه قالی ها، سبک های غالب براساس نقوش غالب (اسلیمی گل دار، اسلیمی ماری و تقابل های حیوانی) و ترکیب بندی غالب (قلمدانی، تصویری و مایگان هراتی) معرفی شدند. مداومت یک نگاره یا ساختار تزئینی با اشکال متنوع در تولیدات مناطق مختلف این گمان را قوت بخشید که نظام های بصری، شناسه های متأثر از پیشینه های فرهنگی (مذهب، سیاست و هنر) مناطقی هستند که محصول هنری در آن ها تکوین یافته است.
واکاوی چاقی در نظام معنایی زنان در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی چاقی و اضافه وزن در نظام معنایی زنان در باشگاه های بدنسازی شهر شیراز انجام شده و برای این منظور از نظریه زمینه ای به عنوان یکی از روش های کیفی استفاده نموده است. مشارکت کنندگان در پژوهش زنانی بودند که به باشگاه های بدنسازی شهر شیراز برای کاهش وزن مراجعه کرده اند، و از این بین تعداد 12 مشارکت کننده انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته اند. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و نتیجه آن دستیابی به هفت مقوله محوری و یک مقوله هسته است. مقولات محوری شامل خوانش سیال از چاقی و اضافه وزن، کثرت باورها و اعتقادات مربوط به اندازه و جذابیت بدن، تصویر رؤیایی از بدن ایده آل، زمینه مندی اجتماعی و فرهنگی بدن، تفسیر اجتماعی دیگری و پزشکی شدن تناسب اندام می باشد. مقوله هسته نیز روایت کثرت گرا از بدن ایده آل است. ظهور این پدیده، با پیامدهایی مثل دوگانگی و ابهام و چندگانگی، مسئولیت شخصی و ننگ، نسبت دادن برخی از مشکلات به وزن، عدم امنیت غذایی و خوردن احساسی، ابهام و تردید نسبت به دستورالعمل های پزشکی، پارادوکس خوش استایلی و چاقی پذیرش برخی از کلیشه های مرتبط با چاقی و ناآگاهی و ابهام نسبت به رفتارهای مخاطره آمیز کاهش چاقی و ابهام در پیامدهای اصلی چاقی و اضافه وزن همراه بوده است.
مفاهیم گوناگون بلاغت و رویکردهای بلاغی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «رتوریک (Rhetoric) » که در سنت اسلامی اصطلاح «بلاغت» را معادل با آن قرار داده اند، در تاریخ بلاغت قدیم دو مفهوم اصلی داشته است: نخستین مفهوم، دریافت ارسطویی از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه و فنون و ابزار اقناع مخاطب مرتبط می سازد؛ دیگر، مفهوم زیبایی شناختی یا ادبی است که بلاغت را با شعر و فنون و ابزار تخییل پیوند می دهد. از این دو رویکرد سه گرایش به معنا و کارکرد بلاغت در دوران معاصر پدید آمد: رویکرد استدلالی-منطقی (فلسفی)، رویکرد سبک شناختی-ادبی (شعری) و در نهایت رویکرد گفتمانی-نشانه شناختی (متنی). دو رویکرد نخست در تعارض با یکدیگرند؛ یکی بلاغت را به سوی علم منطق می کشاند و دیگری آن را به شعر مرتبط می کند. اما رویکرد سوم سعی دارد دامنه شمول این علم را فراتر برد به گونه ای که دو مفهوم پیشین را توأمان شامل شود. در تاریخ بلاغت اسلامی نیز چنین رویکرد سه گانه ای به مفهوم بلاغت نزد ناقدان و بلاغت نگاران اسلامی یافتنی است. پژوهش پیش رو با مطالعه درزمانی به روش توصیفی-تحلیلی، تطور هر یک از این سه رویکرد را تا رسیدن به نظریات معاصر در حوزه علم بلاغت بررسی می کند.
آسیب شناسی قصه دینی از منظر سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل با تحولات سریع فرهنگی، اجتماعی و تغییر در الگوها به ویژه در حوزه هنر و از آن جمله قصه پردازی، یکی از چالش های ادیان الهی است. در این راستا دفاع از حریم جاذبیت و جاودانگی اسلام در گرو چگونگی باز تولید دین در گذر از جامعه سنتی به جامعه نوین و اطلاع از ویژگی های "سبک زندگی اسلامی" در است. پرسش پژوهش آن است که هنر " قصه دینی" در " سبک زندگی اسلامی" از چه آسیب هایی رنج می برد و چگونه باید خود را از آلایش های« قصه پردازی نو گرای غربی» برهاند. دستاورد پژوهش که به روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به شرح ذیل است: الف : "نگرش سازی" نسبت به آسیب های قصه دینی، به معنای آسیب شناسی از قصه های اسلامی- بومی در راستای استحکام پیام رسانی علمی و تامین اهداف الهی، انسانی، تربیتی « قصه دینی» و اجتناب از آفات « قصه پردازی نو گرای غربی». ب : "راهبرد سازی" در جهت « آسیب زدایی از قصه دینی» و کنکاش از آسیب ها و آفاتی که طی قرون اولیه اسلامی تا حال حاضر، چه در حوزه مفهومی و چه ساختاری، گریبان گیر« قصه دینی» شده است. ج : " راهکارسازی" بمعنای چگونگی فعالیت های اجرایی در ایصال به این هدف و استنباط 22 مورد آسیب قصه دینی و ارایه آن به هنرمندان حوزه ادبیات داستانی اسلامی- بومی و قرآن پژوهان
بررسی مفهوم سبک در عکاسی با تأکید بر جنبش پیکتوریالیسم
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷
99 - 126
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی رسیدن به تعریفی از سبک در عکاسی، به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نظریات اندیشمندان، نخست به اهمیت دست یابی به یک نظام سبک شناسی می پردازد و ضرورت شناخت سبکِ آثار هنری مختلف را بررسی می نماید. سپس به تقسیم بندی سبک با استفاده از نظریه واقعیت روان شناختی پرداخته می شود که بر این اساس، سبک ها بر دو دسته کلی سبک عمومی و سبک فردی تقسیم می گردند. در ادامه این واکاوی ها، به تبیین تعریفی دقیق از هر کدام از انواع سبک در دو ساحت عمومی و فردی پرداخته شده و بر اساس نظریه واقعیت روان شناختی و بررسی آن در جنبش پیکتوریالیسم، نتیجه این می شود که اگرچه سبک عمومی، راهی به درونیت هنرمندان ندارد، با این حال، تُهی از مفهوم نیست و در تفسیر آثار، نقش به سزایی را ایفا کرده و امکان درک درست تصاویر، در جایگاه تاریخ هنر را فراهم می سازد. در پی رسیدن به تعریفی دقیق از مفهوم سبک فردی، تعاریف ارایه شده از آن، بر اساس تأکید بر مؤلفه های مختلف نظیر فرم، محتوا، موضوع و ویژگی های اثر بررسی گردیده که در نهایت، نتیجه این شد که سبک فردی متأثر از واقعیت روان شناختی است و همچنین رابطه ای درونی و عمیق تر با خود هنرمند دارد. این پژوهش در انتها با بررسی سبک عمومی در عکاسی پیکتوریالیستی هر منطقه، عوامل تأثیرگذار بر پیدایش سبک عمومی را بررسی نمود و نتیجه گرفت که علی رغم شباهت ها و تفاوت ها در سبک عمومی آثار عکاسانه در مناطق مختلف، هر عکاس متأثر از واقعیت روان شناختی، به سبک فردی در آثارش رسیده است.
مقایسه میزان حضور سبک های ادبی در کتاب های فارسی دهم و یازدهم نظام جدید با کتاب های دوم و سوم انسانی نظام قدیم
حوزه های تخصصی:
کتاب های فارسی دوره متوسطه دوّم به عنوان کتاب های اثرگذار و فرهنگ ساز بسیار با اهمیّت هستند؛ زیرا زبان ، فرهنگ و هویّت ملّی ما را به دانش آموزان منتقل می کنند. شناخت سبک یک اثر ادبی در این کتاب ها، فکر غالب و اندیشه های شاعران و نویسندگان را در هر دوره برای خواننده آشکار می سازد. در پژوهش حاضر، نگارنده به دنبال آن است تا ضمن بررسی میزان حضور سبک های ادبی در کتاب های فارسی دوره دوّم متوسّطه، نشان دهد که مؤلّفان کتاب های فارسی دوره دوّم متوسّطه در گزینش متون مختلف از همه سبک های ادبی در کتاب های فارسی تا چه حد اهتمام داشته اند و در مقام قیاس، از نظر میزان حضور سبک های ادبی در کتاب های فارسی نونگاشت با کتاب های ادبیّات فارسی نظام پیشین، چه تفاوت هایی وجود دارد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی، تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، کتاب فارسی دهم و یازدهم نظام جدید با کتاب دوم و سوم انسانی نظام قدیم است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در نظام قدیم بیشترین توجه به سبک نو با 08/45 بوده و کم ترین توجه به سبک هندی با 96/1 بوده است و در نظام جدید بیشترین توجه به سبک نو با 22/40 و کم ترین توجه به سبک مشروطه با 17/3 می باشد؛ هم چنین در نظام جدید، سبک عراقی نسبت به قدیم بیشتر مورد توجه قرارگرفته است.
نوآوری های سبکی شعر در مکتب وقوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
141 - 166
حوزه های تخصصی:
زبان دو کاربرد ارجاعی و عاطفی دارد. اوج کاربرد عاطفی زبان در شعر، به ویژه قالب غزل است. عاطفه، تخیل، زبان، آهنگ و شکل عناصر تشکیل دهنده شعر هستند که موجب شاعرانگی اثر می شوند. در این مقاله عناصر بلاغی مکتب وقوع از منظر سبک شناسی بررسی و تحلیل شده است. مطالعاتی که تاکنون درباره مکتب وقوع انجام گرفته است به بررسی درون مایه، بدیع و بیان و ویژگی های شعر این مکتب با تکیه بر اشعار یک یا دو شاعر پرداخته اند؛ اما هدف این پژوهش سنجش میزان شاعرانگی در مکتب وقوع با تکیه بر اشعار مشاهیر این مکتب است؛ بنابراین پژوهشی جدید است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، انجام شده است. غنی ترین عنصر شعری شاعران مکتب وقوع عاطفه است و تمام ابتکار شاعر در بُعد عاطفی است. ازنظر صور خیال ازآنجاکه شاعران در پی لفظ اندک و معنی بسیارند، به وفور از کنایه استفاده می کنند. تشبیه ها و استعاره ها، ساده و مبتذل اند و مجاز کمترین بسامد را در شعرشان دارد. همچنین زبان شعر ساده و عامیانه است. در موسیقی، اوزان عروضی متناسب با پیام شاعر انتخاب شده اند و اغلب غزل ها مُردّف هستند و میزان بهره مندی شاعر از موسیقی لفظی نسبت به موسیقی معنوی بیشتر است. در بُعد شکل، اشعار ساخت منسجم، پیوسته و هماهنگی دارند که منجر به لحن واحدی شده است.
بررسی مناسبات مفاهیم سبک شناسی و تعیین جایگاه آن ها در هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۷
1 - 15
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اصطلاحات سبک شناسی مفاهیمی هستند که پیوسته در میان مباحث هنری مورد استفاده قرار می گیرند. مشابهت و نزدیکی معنایی این مفاهیم و همچنین عدم وجود یک مرزبندی صریح میان آن ها، زمینه ساز ایجاد نوعی درهم آمیختگی و آشفتگی مفهومی شده است. لذا تعیین جایگاه هر کدام از آن ها و نسبت شان با یکدیگر، هم به امر خوانش متون هنری و هم به درک جایگاه آثار و هنرمندان کمک می کند. هدف: این پژوهش با مرکزیت قرار دادن مفهوم سبک و بر اساس نسبت مفاهیم سبک شناسی دیگر با آن، به دنبال تبیین حد و مرز معنایی مفاهیم سبک شناختی است که دائم با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. روش پژوهش: منابع این پژوهش کتابخانه ای و روش ارائه آن توصیفی و تحلیلی است. با استفاده از منابع کتابخانه ای مفاهیم مشابه مفهوم سبک مورد بررسی قرار گرفته و رابطه بین آن ها و مفهوم سبک تعیین شد. یافته ها: این پژوهش با بررسی های صورت گرفته به این نتیجه رسید که مفاهیمی نظیرِ مکتب، جنبش، روش هنری، سبک بصری، فرم، محتوا، مُد، تکنیک و ژانر دائماً به صورت اشتباه به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. لذا با تبیین مفهوم دقیق هر کدام از این اصطلاحات و بررسی نسبت شان با مفهوم سبک، به این نتیجه می رسیم که سبک، ژانر و مُد، روش های مختلف هنری هستند و هر کدام، بسته به رویکردی مختص به خود، تحت تأثیر مؤلفه ها و زیر شاخه هایی مثل تکنیک، فرم، محتوا و ... قرار دارند. افزون بر این مشخص شد که مکتب و جنبش اگرچه مرزهای مفهومی نزدیکی دارند، اما ریشه اصلی تمایز آن ها در مکانمندی شان است.
بررسی سبک شناسانه فرایندهای فن مناظره بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مناظره های برجسته ی منظوم ادب فارسی، در مطالعات ژانری و سبکی می تواند دستاوردهای قابل توجهی داشته باشد. در پژوهش حاضر، نظر به اهمیت مناظره های متون کلاسیک و پیوند آن با گفتمان عمومی، هشت مناظره ی برجسته ی منظوم از قرن چهارم تا قرن هفتم انتخاب شد؛ با توجه به بافت موقعیتی متون مورد نظر و زمینه های شکل گیری آن ها، رویکرد نقش گرای هلیدی، برای تبیین مناظره ها برگزیده شد.روش تحلیل بر اساس بررسی مناظره های برجسته ی مورد نظر، در بخش «فرانقش اندیشگانی:فرایند افعال»، به شیوه ی توصیفی تحلیلی، است.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مناظره های برگزیده ی منظوم در این چهار قرن، در زمینه ی فرانقش اندیشگانی تحولاتی را پشت سر گذاشته اند. در مناظره های برجسته ی قرن چهارم وهفتم، فرایندهای مادی بیشترین بسامد را دارند؛ البته کاربرد فرایندهای مادی در این دو قرن متفاوت است. همچنین در مناظره های برجسته ی قرن های قرن های پنجم و ششم فرایندهای رابطه ای، بیشترین بسامد را دارند. این تحولات نشان می دهد که از قرن چهارم تا قرن هفتم، مناظره ها از عینی بودن و برون گرایی به سمت ذهنی شدن و درون گرایی متمایل شده اند. به عبارت دیگر، نحوه ی استفاده از فرایندهای مناظره ها در طول این چهار قرن، تطورات فراوانی داشته است.