مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
سرمایه روانشناختی
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
71 - 84
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سرمایه روان شناختی بر سکوت سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران بود.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود.
یافته ها: نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که سرمایه روان شناختی بر سکوت سازمانی تاثیر منفی و معنادار دارد.
نتیجه گیری: نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که سرمایه روان شناختی بر سکوت سازمانی تاثیر منفی و معنادار دارد.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سرمایه روانشناختی و سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
109-127
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سرمایه روان شناختی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس شاهد شهر دزفول انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و روش نمونه برداری بصورت در دسترس، 30 نفر انتخاب شد و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفری کنترل و آزمایش) گمارده شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانی زاده، 1391) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز، 2007) استفاده شد. همچنین در طی 8 جلسه (90 دقیقه ای) به صورت یک جلسه در هفته و به مدت دو ماه، براساس پروتکل آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیک میلر و همکاران (2007) مورد آموزش قرار گرفتند. در طول ارائه آموزش گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نداشتند و بعد از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون انجام گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته ها نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند به طور معناداری موجب بهبود سرمایه روان شناختی با اندازه اثر 56/0 و سرزندگی تحصیلی با اندازه اثر 47/0 گردد (001/0< p). بر این مبنا براساس نتایج حاصله می توان در نظر داشت که رفتاردرمانی دیالکتیک قادر است به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود سرمایه روان شناختی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مورد لحاظ قرار گیرد.
اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی و سلامت معنوی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
199-221
حوزه های تخصصی:
روش: این مطالعه با عنوان بررسی اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان گردآوری داده ها مقطعی و به لحاظ روش گردآوری داده ها یا ماهیت پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم بندی شدند گروه آزمایش تحت آموزش خرد 8 جلسه 90 دقیقه ای (بر مبنای پروتکل طراحی شده توسط پژوهشگر) قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی-کشیدگی، کمینه و بیشینه) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خرد باعث افزایش سرمایه روانشناختی و مولفه های تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی دانش آموزان شد. همچنین نتایج نشان داد آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در طول زمان اثربخش است. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که آموزش خردمندی می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش در افزایش سرمایه روانشناختی دانش آموزان محسوب شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت های مثبت روانشناختی پرداخته اند اما پژوهشی که به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش-پذیر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 10-5 ساله شهر تهران تشکیل می دادند که در سال 1399 به مرکز مشاوره ذهن آرا مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 40 نفر از مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) بود و نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و مقیاس سرمایه روانشناختی لوتاز (2007) بود. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. یافته ها: آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معنادار داشت که این اثربخشی در طول زمان پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیری که در جلسات آموزشی ذهن آگاهی شرکت کرده بودند، بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی بیشتری داشتند.
اثربخشی درمان حمایتی بر سرمایه روانشناختی و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
268 - 285
حوزه های تخصصی:
هدف: زندگی با بیماری ام.اس اثرات منفی و مثبت بسیاری بر سلامت جسم و ذهن بیماران دارد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان حمایتی بر سرمایه روانشناختی و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به ام. اس بود. روش: پژوهش شبه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه گواه) می باشد، شرکت کنندگان پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به ام اس بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به تصادف در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه سرمایه روانی (2007)و رشد پس ازسانحه(1996) بود که توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در 10 جلسه 50 دقیقه ای پروتکل درمان حمایتی وینستون، روزنتال و پینکسر(2004) شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان دادکه درمان حمایتی بر سرمایه روانشناختی (0۰۱/۰ P≤, 50/16F=) و رشد پس از سانحه (0۰۱/۰ P≤, 40/14F=) موثر بوده و این اثربخشی در طول زمان پایدار بوده است. نتیجه گیری: استفاده از روش درمان حمایتی مداخله مناسبی برای افزایش سرمایه روانشناختی و رشد پس از سانحه در بیماران ام.اس می باشد و می تواند برای بهبود وضعیت روانشناختی و مقابله بهتر با بیماری استفاده شود.
مدل علی روابط ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی و تعهد سازمانی در معلمان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: معمولاً ویژگی های معلم یکی از عوامل اثرگذار بر تدریس بوده و پیامد آن بر پیشرفت دانش آموزان موثر است. محققان نشان دادند که بهترین معلمان لزوماً با تجربه ترین آنها نیستند. بهترین معلمان معمولاً اشتیاق و حرارت فراوان در تدریس خود دارند، نسبت به پیشرفت تک تک دانش آموزان حساس هستند. روابط مثبت، انگیزش بالا و تعهد زیاد دارد. هدف این پژوهش ارائه مدل علی روابط ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی و تعهد سازمانی معلمان ابتدایی شهر داراب بوده است. روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان ابتدایی شهر داراب (210 نفر،28 نفر مرد و 182 نفر زن) بوده است. برای تعیین حجم نمونه، از جدول مورگان تعداد 132 نفر انتخاب و همچنین از روش نمونه گیری طبقه بندی نسبتی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، بیشترین اثر مستقیم مربوط به فلسفه تدریس بر سرمایه روانشناختی(۲۸/۰) و کمترین اثر مستقیم مربوط به خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس(۱۱/۰) است علاوه بر این بیشترین اثرغیرمستقیم مربوط به تاثیر فلسفه تدریس بر کیفیت تدریس(۱۲/۰) و کمترین اثر غیرمستقیم مربوط به تاثیر خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس (۰۴/۰) می باشد. بحث و نتیجه گیری: سرمایه روانشناختی نیز مانند ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس هم اثرمستقیم و هم غیر مستقیم دارد با این تفاوت که سرمایه روانشناختی مانند خودکارآمدی معلم، تنها از طریق متغیر تعهد سازمانی بر کیفیت تدریس اثرگذار است و افزایش سرمایه روانشناختی موجب افزایش تعهد سازمانی و در نتیجه افزایش کیفیت تدریس می شود.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
108 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر ، بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مداخله ای با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش) و(15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. . جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره اندیشه سبز در شهر قم بابت دلزدگی زناشویی در سال 1401 بودند. ابزار: ابزارهای پژوهش شامل پ رسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010)، سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی (واتسون، 1988) و رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) بود. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 1 تا 5/1 ساعت اجرا گردید . داده ها با روش آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی، سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان حجم نمونه اثربخش بوده است. نتیجه گیری: استفاده از این روش درمانی می تواند در افرادی که در ارتباطات زناشویی، دچار ضعف هستند، مفید باشد و بنابراین استفاده از این روش ها برای مراکز روان درمانی باید در اولویت باشد.
رابطه ی سرمایه روانشناختی با توانمندی خانواده: نقش میانجی معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برازش الگوی سرمایه روانشناختی باتوانمندی خانواده با نقش میانجی معنای زندگی وحمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که درقالب الگو یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان زن متاهل دانشگاه گیلان درسال تحصیلی1401-1400بودندکه از این بین230 نفربه شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، توانمندی خانواده شام و همکاران (2001)، معنای زندگی استگر (2010) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزارSPSS و AMOSبرای تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل استفاده شد و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو پریچر و هایز (2008) برای بررسی نقش متغیرهای میانجی مورداستفاده قرارگرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش ازبرازش مطلوبی برخورداراست و تمامی متغیرهای برونزا و میانجی 48 درصد از تغییرات توانمندی خانواده را پیش بینی می کنند که این میزان در حد متوسط می باشد. همچنین به جز مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی به توانمندی خانواده، تمامی ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم معنادار بودند. همچنین معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده دررابطه بین سرمایه روانشناختی وتوانمندی خانواده نقش میانجیگرانه دارد. بنابراین، معنای زندگی و حمایت اجتماعی با تقویت سرمایه روان شناختی، توانمندی خانواده را ارتقاء می دهد که می تواند در برنامه مداخلاتی مشاوران در قبل و بعد از ازدواج استفاده شود.
رابطه بین اهمالکاری سازمانی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در کارکنان: نقش واسطه ای تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
160 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تفکر انتقادی در رابطه بین اهمالکاری و سرمایه روانشناختی(تاب آوری.خود کارآمدی، امید و خوشبینی) در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرحهای همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال98-99 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسشنامه اهمالکاری سازمانیSOP،مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانزوآولیو(2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تاثیر متغیر سرمایه روانشناختی بر متغیر اهمالکاری معنیدار نبود،اما با میانجیگری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنیدار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آنها معنیدار نبود، حذف گردید.در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود.در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنیدار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت.
اثربخشی آموزش مؤلفه های سرمایه روانشناختی بر راهبردهای مقابله ای و تعامل والد-کودک در مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۶۵۰-۶۳۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهد مادران دارای کودکان با ناتوانی هوشی از راهبردهای مقابله ناکارآمد استفاده می کنند که تأثیرات منفی بر کیفیت تعاملات شان دارد. مداخلاتی جهت تجهیز مادران در این زمینه نیاز است. در مورد اثربخشی آموزش مؤلفه های سرمایه روانشناختی بر راهبردهای مقابله ای و تعامل والد-کودک در این دسته از مادران، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های سرمایه روانشناختی بر راهبردهای مقابله ای و تعامل والد-کودک در مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را مادران دارای فرزند دختر با ناتوانی هوشی تشکیل داده که فرزندان شان در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس دخترانه ابتدایی استثنایی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری هدفمند، 40 مادر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر آزمایش و 20 نفر گواه) گمارش شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1984) و تعامل والد-کودک (پیانتا، 1994) بود. گروه آزمایش در معرض 16 جلسه آموزشی قرار گرفت. دادهها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد، نمرات پس آزمون گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در متغیر های راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و تعامل والد-کودک به طور معناداری بالاتر بوده و همچنین در راهبرد مقابله ای هیجان مدار کاهش داشته است (0/01>p). همچنین اثرات برنامه در مرحله پیگیری بر روی راهبرد مسئله مدار و تعامل والد-کودک پایدار بود ولی در راهبرد هیجان مدار، کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی برنامه آموزش مؤلفههای سرمایه روانشناختی بر راهبردهای مقابله ای و بهبود تعامل والد-کودک در مادران دارای کودک با ناتوانی هوشی، توجه به توانمندسازی فردی مادران و تقویت منابع روانشناختی آنان ضروری باشد
پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی در متأهلین شهر تکاب
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در شادترین روابط زناشویی، افراد گاهی با شرایط یا مشکلات استرس زا مواجه می شوند و با این حال، روابط آنها می تواند پایدار بماند. در این شرایط، تصور می شود که تعیین اینکه کدام منابع، تاب آوری رابطه ای را فراهم می کنند، می تواند راهنمایی برای تقویت یک رابطه زناشویی باشد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی شکل گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است؛ بدین منظور از جامعه آماری زنان و مردان متآهل شهرتکاب(از استان آذربایجان غربی) نمونه ای باروش نمونه گیری در دسترس به حجم 296 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری خانواده مک کوبین و همکاران ( 1986 )، و پرسشنامه تعهّد زناشویی استانلی و مارکمن (1992) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز(2007)، استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش با نرم افزار SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد تعهد زناشویی با اطمینان 99 درصد و از بین مولفه های سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی با اطمینان 95درصد قادر به پیش بینی تاب آوری خانواده می باشد. نتیجه گیری: در نتیجه برای رویارویی و مقابله با مشکلات و بحران ها بر حفظ کیان خانواده و تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی تاکید می شود.
نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی نوآورانه معلمان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی نوآورانه معلمان مقطع ابتدایی شهر کرج انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ نوع داده ها، کمی؛ همچنین به لحاظ ماهیت پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی در شهر کرج بود. 242 نفر بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2010)، عملکرد شغلی نوآورانه اسکات و براس (1994) و خودکارآمدی ریگز و کنایت (1994) بود. در بخش کمی به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و سازه و همین طور به منظور محاسبه پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ (7/0<α) و ترکیبی(7/0<α) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دوبخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ...) و استنباطی (همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) از طریق نرم افزارهای Spss-V23 و LISREL-V8.8 انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد بین سرمایه روانشناختی ( 63/0) و خودکارآمدی (57/0) بر عملکرد شغلی نوآورانه رابطه وجود دارد؛ همچنین خودکارآمدی در رابطه سرمایه های روانشناختی بر خودکارآمدی (74/0) نقش میانجی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج بیان گر روا (5/0<AVE) و پایا بودن پرسشنامه های پژوهش بود؛ در نهایت یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان گروهی شناختی رفتاری بر نظم جویی هیجان، سرمایه های روانشناختی و راهبردهای کنارآمدن دانشجویان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نیازهای زندگی امروز، انسان ها را با فشارهای متعددی روبرو نموده که کنارآمدن مؤثر با آن ها، نیازمند توانمندی های روانی- اجتماعی می باشد. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمانگری گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمانگری گروهی شناختی رفتاری بر نظم جویی هیجان، سرمایه های روانشناختی و راهبردهای کنارآمدن دانشجویان بود. روش پژوهش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره دوماهه پیگیری با گروه گواه بود. یک نمونه 75 نفری از دانشجویان که دارای ملاک های ورود به تحقیق بودند به روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. جلسات کارگاه ها، هرکدام هفته ای یک بار در 12 جلسه 90 دقیقه ای برگزار گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از نظم جویی هیجان فرم کوتاه (گارنفسکی و کرایج، 2006)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و آولیو، 2007) و پرسشنامه راهبردهای کنارآمدن (فولکمن و لازاروس، 1988). یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو مداخله بر نظم جویی هیجان (440/0 = P) تفاوت معنی داری یافت نشد، اما برای متغیرهای سرمایه های روانشناختی (024/0 = P) و راهبردهای کنارآمدن (0001/0 < P) مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد از شناختی رفتاری مؤثرتر بود و این تفاوت اثربخشی در مرحله پیگیری بر نظم جویی هیجان (840/0 = P)، سرمایه های روانشناختی (680/0 = P) معنی دار نبود اما برای راهبردهای کنارآمدن (044/0 = P) معنی دار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمانگری شناختی رفتاری دو مداخله مفید جهت کمک به دانشجویان است.
اثربخشی آموزش سرمایه روان شناختی مثبت گرا بر سبک زندگی توسعه دهنده سلامت و نشخوار فکری در دختران نوجوان افسرده
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اینکه رویکرد مثبت نگر بر قابلیت گسترش، پرورش، شکوفایی و کمال انسان و تبدیل شدن به آنچه که او می تواند باشد تاکید دارد و به جای تمرکز روی بیماری ها و اختلالات روی توانایی ها تاکید دارد، لذا هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر سرمایه روان شناختی مثبت گرا بر سبک زندگی توسعه دهنده سلامت و نشخوار فکری در دختران نوجوان افسرده بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه است؛ جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر متوسطه یک و دو شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ بودند که با روش نمونه گیری در دسترس با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی توسعه دهنده سلامت (1997) و نشخوار فکری نولم هوکسما، 30 دختر نوجوان افسرده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 دختر) و گرواه (15 دختر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی مداخله مبتنی بر آموزش سرمایه روان شناختی مثبت گرا لوتانز و یوسف (2004) را دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک راهه چندمتغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله سرمایه روانشناختی مثبت گرا بر مولفه های سبک زندگی سلامت (05/0=P) و نشخوار فکری (84/14=F، 001/0=P) موثر است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که جلسات هشتگانه سرمایه روانشناختی مثبت گر توانسته است به میزان قابل توجهی موجب بهبود سبک زندگی توسعه دهنده سلامت نوجوانان شود؛ هر چند در حوزه نشخوارفکری چندان موثر نبود.با توجه به موثر واقع شدن این روش درمانی، استفاده گسترده از آن توصیه می شود.
اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرمایه های روانشناختی یکی از شاخص های روان شناختی مثبت گرا می باشد که با ویژگی های خوش بینی، داشتن پشتکار، اسناد مثبت به خود و تحمل کردن مشکلات تعریف می شود. این مطالعه با عنوان بررسی اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 انجام شد.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان گردآوری داده ها مقطعی و به لحاظ روش گردآوری داده ها یا ماهیت پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم بندی شدند گروه آزمایش تحت آموزش خرد 8 جلسه 90 دقیقه ای (بر مبنای پروتکل طراحی شده توسط پژوهشگر) قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی-کشیدگی، کمینه و بیشینه) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خرد باعث افزایش سرمایه روانشناختی و مولفه های تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی دانش آموزان شد.نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در طول زمان اثربخش است. مطالعه حاضر نشان داد که آموزش خردمندی می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش در افزایش سرمایه روانشناختی دانش آموزان محسوب شود.
تاثیر سرمایه روانشناختی بر عجین شدن با شغل (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
127 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی بر عجین شدن با شغل در بانک تجارت است. این تحقیق از حیث هدف کاربردی و از حیث روش نیز یک تحقیق توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 3587 نفر از کلیه مدیران ارشد،کارشناسان مسئول و کارشناسان شاغل در بانک تجارت شهر تهران می باشند. جهت محاسبه حجم نمونه آماری از فرمول کوکران استفاده شد و بر این اساس حجم نمونه آماری 347 نفر برآورد گردید. این تعداد نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق پیش رو، پرسش نامه سرمایه روانشناختی لوتانز و پرسش نامه عجین شدن با شغل توماس لاداهل و کجنر می باشد. داده های تحقیق پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین خوش بینی، خود کارآمدی، امیدواری و تاب آوری و عجین شدن با شغل رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
ترویج رفتار کاری نوآورانه از راه اقدامات منابع انسانی و سرمایه روانشناختی: مطالعه نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
135 - 154
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ترویج نوآوری در سازمان یکی از پیش نیازهای اصلی بهره وری پایدار به شمار می رود. در این راستا پژوهش حاضر مطالعه تأثیر اقدامات منابع انسانی و سرمایه روانشناختی بر رفتار کاری نوآورانه با نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و کاربردی است. جامعه آماری آن را مدیران شرکت بازار گستر پگاه منطقه 3 واقع در شهر شیراز به تعداد 115 نفر تشکیل می دهند که 86 نفر آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و با کمک نرم افزار اسمارت پی.ال.اس انجام شده است. یافته ها : اقدامات منابع انسانی و سرمایه روانشاختی هم به طور مستقیم و هم از راه انعطاف پذیری منابع انسانی بر رفتار کاری نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتیجه گیری : بهسازی مهارت ها، نگرش ها و رفتارهای کارکنان و سرمایه روانشناختی آنان می تواند به ارتقای انعطاف پذیری آنها یاری رسانند و توان و تمایل آنها را برای مشارکت فعالانه در نوآوری های سازمانی را افزایش دهد.
تاثیر سرمایه روانشناختی بر شکوفایی در شغل با نقش میانجی رفتارهای کاری انگیزشی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی بر شکوفایی در شغل با نقش میانجی رفتار های کاری انگیزشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان صنایع روشنایی گلنور می باشد. روش نمونه گیری در جهت توزیع پرسشنامه این پژوهش روش تصادفی بود که تعداد 280 نفر از کارکنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با کمک پرسشنامه های استاندارد به دست آمده است که روایی آن با استفاده از روایی واگرا و همگرا و پایایی ترکیبی آن با استفاده از آلفا کرونباخ تأیید شده است. برای سنجش شکوفایی در شغل از پرسشنامه پوراز و همکاران (2012)، برای سنجش سرمایه روانشناختی از پرسشنامه لوتانز و همکاران (2007) و برای سنجش رفتارهای کاری انگیزشی از پرسشنامه پورتر و لاولر (۱۹۶۸) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار PLS انجام شد و در بخش آمار استنباطی از آزمون های معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی بر شکوفایی در شغل کارکنان صنایع روشنایی گلنور تاثیر معناداری دارد. همچنین مشخص شد که خودکارآمدی و امیدواری بر شکوفایی در شغل کارکنان صنایع روشنایی گلنور تاثیر معناداری دارد. علاوه براین تاب آوری و خوش بینی بر شکوفایی در شغل کارکنان صنایع روشنایی گلنور تاثیر معناداری ندارد. همچنین نتایج نشان دهنده این موضوع است که رفتار های کاری انگیزشی اثر میانجی بر ارتباط بین سرمایه روانشناختی و شکوفایی در شغل کارکنان صنایع روشنایی گلنور دارد. سایر نتایج نشان داد که رفتار های کاری انگیزشی اثر میانجی بر ارتباط بین خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و شکوفایی در شغل کارکنان صنایع روشنایی گلنور دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون وواقعیت درمانی برسرمایه روانشناختی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شرق تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون و واقعیت درمانی بر سرمایه روانشناختی انجام شد. که با روش (شبه آزمایشی) پیش-آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به خانه سلامت ابوذر تهران در زمستان١۴٠٠بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند داوطلبانه، ۴۵ نفر انتخاب و به صورت تصادفی ١۵ نفردر گروه صلح درون، ١۵ نفردر گروه واقعیت درمانی و ١۵ نفردر گروه گواه جایگذاری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، ٢٠٠٧، PCQ) استفاده شد. هر دو گروه آزمایش مداخلات صلح درون و واقعیت درمانی گلاسر را به مدت ١٠ جلسه ٩٠ دقیقه ای دریافت کردند. در نهایت داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه گواه، هر دو روش درمانی تاثیر معناداری بر سرمایه روانشناختی زنان متاهل داشته است (٠۵/0 <p). همچنین یافته ها حاکی از آن بود که آموزش صلح درون نسبت به رویکرد واقعیت درمانی تاثیر بیشتری بر متغیر وابسته داشته است (٠۵/0<p). نتایج پژوهش نشان داد که آموزش صلح درون و واقعیت درمانی بر سرمایه روانشناختی زنان متاهل موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روانشناختی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۲۱۴-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعداد زنان سرپرست خانوار به واسطه تغییرات اجتماعی و جمعیتی گسترده جامعه ایران در سال های اخیر افزایش یافته است. برخی از مطالعات پیشین نشان داده است این دسته از زنان، بهزیستی روانشناختی پایینی دارند. نکته مثبت این است که مطالعات پیشین، اثربخشی مداخلات مبتنی بر سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی را بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تأیید کرده اند، اما پژوهش خاصی که اثربخشی دو مداخله آموزشی سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی را بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مقایسه کند، یافت نشد. هدف: مطالعه حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهرستان شیراز بود که در اداره بهزیستی شهرستان شیراز پرونده داشته و هم زمان کودکان آن ها در مدارس تحت پوشش اداره ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر شیراز در سال 1401-1402 تحصیل می کردند. از بین زنان سرپرست خانوار در جامعه آماری، 45 زن به صورت در دسترس انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری شامل دو گروه آزمایش (آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی) و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) بود. گروه های آزمایش اول و دوم طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب تحت آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) قرار گرفتند ولی اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو به صورت یکسان بر بهبود بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مؤثر هستند (0/976 =(P. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، به نظر می رسد روانشناسان و مشاوران می توانند از روش آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان ذهن آگاهی در جهت ارتقای سلامت و افزایش بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار استفاده کنند