مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
سرمایه روانشناختی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل کفایت اجتماعی دختران دبیرستانی بر اساس عواطف مثبت، سرمایه روانشناختی و تصویر از بدن انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان سبزوار در سال تحصیلی ۹۹_ ۱۳۹۸ بودند، که بااستفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه کفایت اجتماعی پرندین، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و لوتانز و پرسشنامه عاطفه مثبت واتسون، کلارک و تلگن و پرسشنامه تصویر بدنی کش، وینستد و جاندا استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری پیرسون، سوبل و بوت استراپ و از طریق نرم افزار آماری AMOS و SPSSنسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تصویر بدنی و عواطف مثبت با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در تبیین کفایت اجتماعی دانش آموزان نقش دارند که در مجموع 37 درصد از واریانس کفایت اجتماعی دانش آموزان از طریق متغیرهای مدل تبیین شد. اثر مستقیم سرمایه روانشناختی (20/0)، عواطف مثبت (15/0) و تصویر بدنی (48/0) در تبیین کفایت اجتماعی دانش آموزان معنی دار بود. اثر غیر مستقیم تصویر بدنی (18/2=t-value ) و عواطف مثبت (9/1=t-value ) با میانجی گری سرمایه روانشناختی بر میزان کفایت اجتماعی دانش آموزان معنی دار به دست آمد. با توجه به اثر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای پیش بین و میانجی بر میزان کفایت اجتماعی، به نظر می رسد با تقویت عواطف مثبت، سرمایه روانشناختی و تصویر از بدن می توان کفایت اجتماعی دختران را ارتقا داد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
461 - 485
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه جمعیت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس استان مرکزی در سال 1400 بودند که براساس هماهنگی های بعمل آمده با انجمن ام اس شهر اراک تعداد کلیه آنان 1200 نفره می باشد، در این مطالعه، نمونه های آماری به صورت دردسترس به تعداد 45 نفر انتخاب و سپس به صورت گمارش تصادفی به 3 گروه 15 نفری شامل گروه های طرحوره درمانی (15 نفر)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر)به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شاملپرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (DTS)، پرسشنامه کژکاری عملکرد جنسی (2000) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (1999) بودند و طرحواره درمانی براساس پروتکل 12 جلسه ای و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر اساس پروتکل 8 جلسه ای ایفرت و فورسایت تنظیم شدند. درنهایت از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثر طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روان-شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت که بین سه گروه در نمرات پس آزمون بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تایید نشان داد که طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس از پایداری مناسبی برخوردار بوده است.
تأثیر سرمایه روانشناختی بر اخلاق حرفه ای ذی حسابان (مطالعه موردی: ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی، به عنوان یکی از مبانی مزیت رقابتی در سازمان ها و ابعاد آن (امیدواری، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری) بر اخلاق حرفه ای ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان است. جامعه آماری پژوهش 48 نفر از ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی استاندارد لوتانز و همکاران (2007) و جهت سنجش متغیر اخلاق حرفه ای از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر آیین رفتار حرفه ای جامعه حسابداران رسمی ایران و نتایج مطالعات زارفر (2016)، استفاده شده است. فرضیه ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین سرمایه روانشناختی و ابعاد آن و اخلاق حرفه ای ذی حسابان دستگاه های اجرایی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان ادعا کرد تقویت سرمایه روانشناختی و ابعاد آن منجر به تقویت سطح اخلاق حرفه ای ذی حسابان می شود. در نتیجه، توجه به مولفه های سرمایه روانشناختی و لحاظ نمودن آن ها در برنامه ریزی و مدیریت ذی حسابان از سوی ادارات کل امور اقتصادی و دارایی استان ها و در رأس آن وزات امور اقتصادی و دارایی می تواند در بهبود اعمال نظارت مالی از سوی ذی حسابان اثرگذار باشد.
نقش سرمایه روان شناختی در تربیت دینی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش سرمایه روانشناختی در تربیت دینی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد سرمایه روان شناختی و مؤلفه های اساسی آن در کنشگری دینی می تواند منبعی برانگیزاننده و استمراربخش باشد و احتمال رسیدن به بهجت درونی و معنوی و قدرت روحی و کسب صفات الهی را افزایش دهد. به عبارت دیگر، سرمایه روانشناختی مسیر رسیدن به خداگونگی افراد - به عنوان غایت تربیت دینی- را هموار می سازد و توان و انرژی روانی لازم را در شرایط دشوار و محدودیت ها، موانع و استمرار فعالیت ها تأمین می نماید. مؤلفه های سرمایه روانشناختی و تربیت دینی به طور مستقیم یا با طیف معانی مؤلفه ها درهم تنیده شده اند؛ به طوری که چهار مؤلفه سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری) می توانند یکی از پیش آیندهای ایجاد و تداوم رفتار های دینی محسوب شوند و افراد با داشتن این سرمایه، آمادگی لازم را برای ورود به صحنه عمل، پیدا کنند و از پشتکار، مقاومت و سرسختی (صبر) برای دستیابی به اهداف برخوردار شوند.
رابطه عملکرد خانواده با رفتارهای پرخطر جنسی و مصرف مواد در زنان: میانجی گری سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
47 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مخاطرات و بحران های جوامع امروزی، گرایش زنان به انجام رفتارهای پرخطر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر جنسی و مصرف مواد با میانجی گری سرمایه روانشناختی در زنان شهر کرمانشاه انجام شد. روش: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی، تعداد 600 نفر از زنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتاز و آوری( 2007)، پرسشنامه عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب( 1983) و پرسشنامه رفتارهای پرخطر مرکز کنترل بیماری های آمریکا استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی و نحلیل مسیر توسط نرم افزار SPSS-25 و AMOS-23انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده با گرایش به مصرف موادو روابط جنسی پرخطر همبستگی منفی و معناداری در سطح 001/0= P وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین خودکارآمدی، خوش بینی، امید و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد و رفتار جنسی پرخطر همبستگی منفی و معناداری در سطح 001/0= P وجود دارد. در نهایت نتایج نشان داد که متغیرهای خوش-بینی و امید توان میانجی گری بین عملکرد خانواده و گرایش به رفتارپرخطر جنسی و مصرف مواد را دارند. بنابراین با تاکید بر عملکرد خانواده و مفاهیم مثبت روان شناختی و با تقویت این عوامل می توان از گرایش افراد به رفتارهای پرخطر( مصرف مواد و رفتارهای جنسی پرخطر) پیشگیری کرد.
پیش بینی نگرش به خیانت براساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی زنان شهر شیراز بر اساس سرمایه روانشناختی و بهزیستی معنوی بود. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر زنان شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی، سرمایه روانشناختی و بهزیستی معنوی استفاده شد که اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 23 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون همزمان بیانگر این است که سرمایه روانشناختی (04/0p< ،80/0- =)، سه مولفه ی خودکارآمدی (01/0p< ،45/0- =)، امیدواری (02/0p< ،35/0- =) و تاب آوری (05/0p< ،36- =) و همچنین بهزیستی معنوی (01/0p< ،18/0- =) دو مولفه ی سلامت مذهبی (01/0p< ،19/0- =) و سلامت وجودی (001/0p< ،22/0 =) پیش بینی کننده نگرش به خیانت زناشویی بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش براساس مبانی نظری و پژوهشی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش با افزایش سرمایه روانشناختی و بهزیستی معنوی در زنان نگرش به خیانت زناشویی منفی می شود و از نتایج این پژوهش می توان در مراکز مشاوره خانواده، درمان خیانت و مشاوره پیش از ازدواج استفاده کرد.
تاثیر رهبری اخلاقی بر فرسودگی شغلی با تاکید بر نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی و روانشناختی(مورد مطالعه: معلمان شهرستان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
85 - 51
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر فرسودگی شغلی با تاکید بر نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی و روانشناختی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه معلمان شاغل در دوره دوم متوسطه شهرستان بهبهان در سال تحصیلی1400-1399 با تعداد 380 نفر بوده اند. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس جدول مورگان تعداد 181 نفر محاسبه شده است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری اخلاقی کالشون وهمکاران(2011)، فرسودگی شغلی مسلاچ(2002)، سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران(2007) و سرمایه اجتماعی ابیلی(2011) استفاده گردید. . نوآوری پژوهش حاضر پرداختن به موضوع فوق در میان جامعه آماری معلمان به عنوان گروه شغلی حساس که نقش مهمی را در ساختن آینده دانش آموزان ایفا می نمایند، می باشد. نتایج نشان داد، رهبری اخلاقی بر سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی اثر مثبت و معناداری دارد؛ سرمایه اجتماعی بر فرسودگی شغلی و همچنین رهبری اخلاقی بر فرسودگی شغلی اثر منفی و معناداری دارد. اما سرمایه روانشناختی بر فرسودگی شغلی اثر معناداری ندارد؛ سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی نقش میانجی در رابطه بین رهبری اخلاقی و فرسودگی شغلی دارند به طوری که رهبری اخلاقی تاثیر مستقیم و تاثیر غیرمستقیم بر فرسودگی شغلی دارد. لذا می توان با تقویت رهبری اخلاقی، سرمایه اجتماعی و روانشناختی معلمان مانع از ایجاد فرسودگی شغلی آنها شد.
نقش میانجیگرانه تعارض کار- خانواده و وفاداری سازمانی در رابطه معنویت کار و سرمایه روانشناختی با دلبستگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: دلبستگی کاری یکی از مهم ترین متغیرهای شغلی است که به نوعی عامل اساسی در زندگی کارکنان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تعارض کار- خانواده و وفاداری سازمانی در رابطه با معنویت کار و سرمایه روانشناختی با دلبستگی کاری انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نیروهای عملیاتی مرد شاغل در اورژانس شهر تهران در سال 1400 بود. از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وفاداری کارکنان به سازمان (لیندگرین، 2004)، پرسشنامه معنویت در محیط کار (میلمان و همکاران، 2003)، پرسشنامه دلبستگی کاری (شوفلی و سینگلا، 2002)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران ، 2007) و پرسشنامه تعارض کار- خانواده (نت مایر و همکاران ، 1996) گردآوری شد. سپس داده ها به روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات به کمک نر افزارهای SPSS V22 و LISREL V8.80 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم معنویت کاری و سرمایه روانشناختی بر دلبستگی کاری مثبت و معنادار بود. همچنین، اثر غیرمستقیم معنویت کاری و سرمایه های روانشناختی بر دلبستگی کاری معنادار بودند. در مجموع مجذور همبستگی چندگانه برای دلبستگی کاری (43/0) و برای متغیرهای وفاداری سازمانی و تعارض کار- خانواده به ترتیب (26/0) و (20/0) می باشد. نتیجه گیری: بنابراین، می توان چنین نتیجه گیری نمود که، معنویت کار و سرمایه رونشناختی از طریق وفاداری سازمانی و کاهش تعارض کار- خانواده موجب افزایش دلبستگی کاری در کارکنان بخش اورژانس می شود.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی نوین گروهی و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روانشناختی در بین کارمندان شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: امروزه نیروی انسانی حیاتی ترین عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش اثربخشی کارایی سازمان محسوب می شود. بنابراین افزایش سرمایه های روانشناختی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای هر سازمان است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی نوین گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روانشناختی در بین کارمندان شهر بوشهر بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه کارمندان شهر بوشهر در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر از کارامندان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه های آزمایشی (پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی) و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که واقعیت درمانی نوین گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش سرمایه های روانشناختی گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل شده اند (001/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی، تاب آوری و سرمایه روانشناختی به طور معناداری بیشتر از آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود که هر دو روش واقعیت درمانی نوین گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود سرمایه های روانشناختی کارمندان مؤثرند و می توان از این مداخلات برای افزایش بهره وری سازمانی سود برد.
نقش سرمایه های معنوی و روانشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
389 - 404
هدف پژوهش حاضر در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه براساس سرمایه های معنوی و روانشناختی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به موسسه خیریه کوثر کرج بود، که از این میان 260 نفر از زنانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس بوسیله پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1991)، پرسشنامه سرمایه معنوی گل پرور و همکاران (1394) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (۲۰۰۷) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد سرمایه معنوی و سرمایه روانشناختی می توانند 9/22 درصد از واریانس کیفیت زندگی در زنان مطلقه را تبیین کنند و بین سرمایه معنوی (221/0= β) و سرمایه روانشناختی (329/0= β) با کیفیت زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰1/۰> p) همچین سرمایه روانشناختی بیشترین سهم را در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه داشت. براساس نتایج بدست آمده می توان بیان کرد که سرمایه های معنوی و روانشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه نقش دارد.
رابطه ذهن آگاهی و فراهیجان با تحمل آشفتگی: نقش میانجی سرمایه روانشناختی در زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۸ (پیاپی ۷۷)
210-199
هدف این پژوهش بررسی رابطه ذهن آگاهی و فرا هیجان با تحمل آشفتگی با نقش میانجی سرمایه روانشناختی در زنان خیانت دیده بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در بازه زمانی 1401-1400 بود. نمونه آماری شامل 200 نفر از این زنان بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی بیر و همکاران (2004) ( KMQA )، فراهیجان میتمانسگروبر (2009) ( MES )، سرمایه روانشناختی مک گی (2011) ( PCQ ) و مقیاس پریشانی روانشناختی سیمونز و گاهر (2005) ( DTS ) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که بین ذهن آگاهی و فراهیجان با تحمل آشفتگی رابطه معنادار وجود دارد (05/0 P< )، همچنین ارتباط بین ذهن آگاهش و فراهیجان با تحمل آشفتگی با میانجیگری سرمایه روانشناختی نیز تایید شد (05/0> p ) و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری می شود ذهن آگاهی و فراهیجان دو متغیر مهمی هستند که با واسطه گری سرمایه روانشناختی می توانند تحمل آشفتگی در زنان خیانت دیده را پیش بینی کنند.
علاقه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در نوجوانان: نقش واسطه ای باورهای انگیزشی
زمینه و هدف: یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه ای برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسان های سالم، کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است؛ لذا این پژوهش با هدف، علاقه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در نوجوانان با نقش واسطه ای باورهای انگیزشی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه (دختر و پسر) در شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای علاقه اجتماعی (سهامی، 2011)، سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011)، و باورهای انگیزشی (پینتریچ و همکاران، 1991) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها: همچنین نتایج نشان داد که اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر علاقه اجتماعی نوجوانان تایید می شود. اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر باورهای انگیزشی نوجوانان تایید می شود. اثر مستقیم باورهای انگیزشی بر علاقه اجتماعی نوجوانان مورد تأیید بوده است. نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم سرمایه روانشناختی بر علاقه اجتماعی نوجوانان به واسطه باورهای انگیزشی مورد تأیید بوده است. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
آموزش و تدوین بسته شفقت درمانی بومی بر سلامت روان، سرمایه روانشناختی و سبک زندگی زنان شاغل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
117 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آموزش و تدوین بسته شفقت درمانی بومی بر سلامت روان، سرمایه روانشناختی و سبک زندگی زنان شاغل شهر اصفهان بود. روش پژوهش به دو روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل مراجعه کننده به مراکز مشاوره با گروه سنی 25 تا 45 سال شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 30 نفر که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شفقت درمانی بومی برای زنان گروه آزمایش (در 8 جلسه) هر هفته دو جلسه به مدت 90 دقیقه اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1972)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتاتز (2007) و پرسشنامه سبک زندگی میلر اسمیت (1988) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در سطح ⍺=0/05 بین میانگین نمرات پس آزمون سبک زندگی، سلامت روان و سرمایه روانشناختی زنان گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. اندازه اثر نشان دهنده این است که در نمرات پس آزمون متغیر سبک زندگی 33 درصد، متغیر سلامت روان 66 درصد، و در متغیر سرمایه روانشناختی 40 درصد، تحت تاثیر آموزش بسته بومی شفقت درمانی قرار دارد . بنابراین می توان نتیجه گرفت، آموزش شفقت درمانی بومی بر سبک زندگی، سلامت روان و سرمایه روانشناختی زنان شاغل پژوهش حاضر تاثیر داشته است.
بررسی ارتباط بین ابعاد دینداری و سرمایه روانشناختی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دینداری پدیده ای است که از همان ابتدای پیدایش انسان ها در روند تحول جوامع تأثیرگذار بوده است و به موضوعی اساسی و مهم در روند زندگی افراد تبدیل شده است؛ اما از آن جایی که دینداری در سلامت روان انسان تأثیرگذار است مقاله حاضر در نظر دارد، سرمایه روانشناختی دانشجویان و نقش دینداری آنان را در توسعه این مفهوم مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر، به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه با حجم نمونه 405 نفر در بین دانشجویان دانشگاه تبریز در تمامی مقاطع تحصیلی در سال 94-93 انجام گرفته و از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین دینداری و سرمایه روانشناختی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. به بیان دیگر، نتایج بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنی دار بین ابعاد متغیر دینداری (مناسکی، تجربی و پیامدی) و ابعاد سرمایه روانشناختی (عزت نفس، خودکارآمدی و کانون کنترل) بود. براساس نتایج تحقیق، میانگین نمره دانشجویان برای سرمایه روانشناختی (31/74%)، متوسط رو به بالا ارزیابی شده است. در این تحقیق بعد خودکارآمدی (94/74%) بیشترین میانگین را در ابعاد سرمایه روانشناختی به خود اختصاص داده است. همچنین براساس نتایج تحقیق، سرمایه روانشناختی بیش از همه از بعد مناسکی (355/0= beta) متغیر دینداری متأثر است. در نهایت نتایج بیانگر آن بود که 17 درصد از واریانس متغیر سرمایه روانشناختی، توسط متغیر دینداری قابل تبیین است.
رابطه علی سرمایه روانشناختی با قصد ترک شغل، فرسودگی شغلی و عملکرد شغلی: نقش میانجی گر استرس شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر قصد ترک شغل، فرسودگی شغلی و عملکرد شغلی و همچنین اثر غیرمستقیم این رابطه از طریق استرس شغلی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت آب و نیروی شهر گتوند تشکیل می دهند که از بین آن ها تعداد 182 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، استرس شغلی، قصد ترک شغل، فرسودگی شغلی و عملکرد شغلی بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو پریچر و هیز (2008) استفاده شد. نتایج حاکی از اثر سرمایه روانشناختی بر قصد ترک شغل، فرسودگی شغلی و عملکرد شغلی، اثر استرس شغلی بر قصد ترک شغل، فرسودگی شغلی و عملکرد شغلی و اثر غیرمستقیم سرمایه روانشناختی بر قصد ترک شغل و فرسودگی شغلی از طریق استرس شغلی بود. همچنین، نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی از طریق استرس شغلی بر عملکرد شغلی اثر معنی داری ندارد. به طور کلی، یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار است.
رابطه ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان نظامی شرکت کننده در دوره آموزشی عالی رسته ای تشکیل دادند که تعداد 76 نفر از آن ها به طور تصادفی ساده به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون بودند. نتایج محاسبه ضرایب همبستگی ساده پیرسون نشان داد بین تمام ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان ابعاد خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی تنها تاب آوری توانست به طور معناداری عملکرد شغلی را پیش بینی کند. 8/15 درصد از واریانس عملکرد شغلی توسط تاب آوری تبیین شد.
مدل یابی ساختاری کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس بر اساس سبک زندگی ارتقاء دهنده و سواد سلامت با نقش میانجی سرمایه روانشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل فردی و اجتماعی موثر در کیفیت زندگی بیماران ام اس می تواند نقش موثری را در برنامه ریزی، فرآیند درمانگری و تغییر سبک زندگی آنها داشته باشد.لذا هدف پژوهش ارائه الگوی ساختاری کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس بر اساس سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و سواد سلامت با میانجیگری سرمایه روانشناختی بود. روش ها: روش پژوهش از نوع همبستگی بود .جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به ام اس عضو انجمن های ام اس استان مازندران شامل ساری ، آمل ، نوشهر و چالوس ، تنکابن و رامسر به تعداد تقریبی 1600 نفر بود که به شیوه هدفمند 305 نفر به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس، سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر ، سواد سلامت منتظری و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز، استفاده شد. داده ها با روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای Amos و SPSSتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و سواد سلامت به صورت مستقیم و غیر مستقیم یعنی با میانجیگری سرمایه روانشناختی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس رابطه دارد. همچنین 68 درصد از کیفیت زندگی بیماران ام اس توسط متغییرهای سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت، سواد سلامت و سرمایه روانشناختی تبیین می شود( P<0.01). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، سبک زندگی سالم و ارتقاء دهنده همراه با درک و به کارگیری اطلاعات بهداشتی مرتبط با بیماری در تعامل با منابع روانشناختی مثبت مثل امیدواری و خودکارآمدی می تواند باعث سازگاری فرد مبتلا به بیماری در شرایط سخت زندگی و بهبود کیفیت زندگی آنها شود.لذا آموزش های سلامت محور باید در اولویت طرح های درمانی و تحقیقی بیماران ام اس قرار گیرد.
بررسی اثربخشی مداخله آموزش تفکر انتقادی برسرمایه روانشناختی (تاب آوری، خودکارآمدی، خوش بینی و امید) و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان ورزشکار شهر ملکان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله آموزش تفکر انتقادی برسرمایه روانشناختی (امید، تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی) و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان ورزشکار بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان ورزشکار مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1402 در شهرستان ملکان می باشد. از میان جامعه آماری تعداد 4۰ نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر)، و کنترل (۲۰ نفر) گمارش شدند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو (2007) و خودنظم جویی تحصیلی پینتریچ و دیگروت (1990) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایشی و کنترل در متغیر های سرمایه روانشناختی (امید، تاب آوری و خودکارآمدی) و خودنظم جویی تحصیلی تفاوت معنی داری در سطح (05/0>P) وجود دارد. همچنین تنها در زیرمقیاس خوش بینی (متغیر سرمایه روانشناختی) در سطح (05/0>P) تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت: آموزش تفکر انتقادی در جهت بهبود خرده مقیاس های امید، تاب آوری و خودکارآمدی (سرمایه روانشناختی) و خودنظم جویی تحصیلی به جز خرده مقیاس خوش بینی دانشجویان موثر بود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر درماندگی روانشناختی و ارتقای سرمایه روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت استان گیلان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر درماندگی روانشناختی و ارتقای سرمایه روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت استان گیلان در سال 1400 بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم زن دارای پرونده در درمانگاه تخصصی دیابت سیمرغ گیلان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند تعداد 30 نفراز بیماران مبتلا به دیابت در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه آموزش مهارت های زندگی دیدند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه درماندگی روانشناختی (بوند، 1995) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی ( مک گی، 2011) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار این ضریب برای هر دو پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. هم چنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، آموزش مهارت های زندگی باعث کاهش درماندگی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت، هم چنین براساس نتایج یافته ها، آموزش مهارت های زندگی باعث افزایش سرمایه روانشناختی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به دیابت شد. بنابراین به نظر می رسد، آموزش مهارت های زندگی می تواند باعث کاهش درماندگی روانشناختی بیماران و تکنیک های موثری را برای افزایش سرمایه روانشناختی ارایه کند.
بررسی رابطه سرمایه روانشناختی، ترس از بیماری کرونا (کوید - 19) و همکاری کارکنان در اجرای اقدامات سازمان در زمان همه گیری بیماری کرونا (با ملاحظه اعتماد به مدیران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
105 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی بر ترس از بیماری کرونا و همکاری کارکنان در اجرای اقدامات سازمان در مقابله با کرونا در زمان همه گیری بیماری کرونا با ملاحظه متغییر اعتماد به مدیران بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان یک شرکت تولیدی نیمه دولتی در شهرسیرجان بود. تعداد 220 عضو شرکت با روش نمونه گیری سرشماری انتخاب و پرسشنامه بصورت آنلاین در اختیار آنان قرار گرفت و در نهایت 145 پرسشنامه قابل استفاده دریافت گردید. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، واگرا و همگرا و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. به-منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart-PLS 3 استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است کارکنان با سرمایه روانشناختی بالاتر به مدیران سازمان اعتماد بیشتری دارند، کارکنانی که ترس بیشتری در مورد ابتلا به کرونا دارند، بیشتر با اقدامات شرکت در مقابله با کرونا همکاری می کنند. کارکنان با سرمایه اجتماعی و تاب آوری بالاتر از اقدامات شرکت در مقابله با کرونا حمایت می کنند. علاوه بر این، اعتماد به مدیران بر میزان همکاری کارکنان تاثیری نداشته است. با اتکا به یافته های تاثیر سرمایه روانشناختی در متغیرهای این پژوهش، مدیران باید بیشتر در جریان اهمیت و نقش سرمایه روانشناختی قرار بگیرند و برای پرورش و تقویت آن در کارمندان دوره هایی در قالب دوره های آموزشی مهارت های افزاینده مثبت اندیشی، امیدواری و تاب آوری به کارکنان از طریق کارگاه های مهارت های ارتباطی و روابط اجتماعی و حمایت های سازمانی موثر می باشد.