مطالب مرتبط با کلیدواژه

راهبردهای کنارآمدن


۱.

کاربست برنامه آموزشی مقابله کارآمد (CET) بر راهبردهای کنارآمدن و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به ضایعه نخاعی: یک کارآزمایی کنترل شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مقابله کارآمد ضایعه نخاعی راهبردهای کنارآمدن کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۳۱۷
زمینه : تحقیقات نشان می دهد افراد دارای ضایعه نخاعی با تغییرات و چالش های زیادی در همه جنبه های زندگی رو به رو می شوند. مسأله پژوهش این است که آیا از طریق مداخلات آموزشی می توان بر پریشانی روان شناختی و استرس این افراد اثرگذاشت؟ هدف: هدف از این پژوهش اجرای برنامه آموزشی هفت جلسه آی مقابله کارآمد ( cet ) بود. روش : این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون روی افراد مبتلا به ضایعه نخاعی انجام شد. 32 نفر به طور تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. آموزش مقابله کارآمد طی 7 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد. برای بررسی نتایج از پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای ( ,COPE 1989) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ,WHOQOL-BREF) 1996) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار 21 spss- و آزمون تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد در پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در راهبرد کنارآمدن مسئله مدار و هیجان مدار و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری را وجود نداشت ولی در راهبرد کنارآمدن اجتنابی کاهش معنی داری دیده شد. نتیجه گیری : بدین معنا که افرادی که در برنامه آموزشی ( cet ) شرکت کردند در راهبردهای کنارآمدن وضعیت بهتری پیدا کردند.
۲.

رابطه سوگیری شناختی، حساسیت اضطرابی و باورهای مادر با اضطراب کودک: نقش واسطه ای راهبردهای کنارآمدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حساسیت اضطرابی سوگیری شناختی باورهای اضطرابی مادر راهبردهای کنارآمدن اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۴۰۹
زمینه و هدف: اضطراب کودکان اختلالی شایع بوده و از عوامل متعدد درون فردی و بین فردی، تأثیر می پذیرد. بر اساس مطالعات انجام شده به نظر می رسد مؤلفه های فکر، احساس، و رفتار والد و کودک، تأثیر متفاوتی بر اضطراب کودکان دارند. هدف از انجام این این پژوهش تعیین رابطه سوگیری شناختی، حساسیت اضطرابی، و باورهای مادر با اضطراب کودک با نقش واسطه ای راهبردهای کنارآمدن کودکان بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم مدارس غیردولتی (۱۱- ۱۲ سال) شهر تبریز در سال تحصیلی ۹ ۳ -۹۴ بودند که نمونه ای به تعداد ۲۷۹ دانش آموز (۱۵۰ دختر، ۱۲۹ پسر) به همراه مادران آنها از مدارس ناحیه ۳ آموزش و پرورش به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های حساسیت اضطرابی (تسائو و همکاران، ۲۰۰۶)، خطای شناختی (کوین و همکاران، ۲۰۱۱)، راهبردهای کنارآمدن (هرناندز، ۲۰۰۸) ، اضطراب (مارچ و همکاران، ۱۹۹۷) و پرسشنامه باورهای والدین درباره اضطراب (چوربیتا، ۲۰۱۰) استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد حساسیت اضطرابی، باورهای مادر و راهبردهای کنارآمدن، به صورت مستقیم بر اضطراب کودکان تأثیر دارند. همچنین نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که حساسیت اضطرابی، سوگیری شناختی، و باورهای مادر از طریق راهبردهای کنارآمدن، بر اضطراب کودک تأثیر غیرمستقیم دارند (۰5/۰= p ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای راهبردهای کنارآمدن در رابطه حساسیت اضطرابی، سوگیری شناختی کودک، و باورهای مادر با اضطراب کودک، نقش مهمی دارند؛ بنابراین آموزش های شناختی به مادر و کودک و در نتیجه بهبود راهبردهای کنار آمدن کودک، می تواند در کاهش اضطراب کودک بسیار مؤثر باشد.
۳.

مقایسه اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان گروهی شناختی رفتاری بر نظم جویی هیجان، سرمایه های روانشناختی و راهبردهای کنارآمدن دانشجویان

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد درمان شناختی رفتاری نظم جویی هیجان سرمایه روانشناختی راهبردهای کنارآمدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف: نیازهای زندگی امروز، انسان ها را با فشارهای متعددی روبرو نموده که کنارآمدن مؤثر با آن ها، نیازمند توانمندی های روانی- اجتماعی می باشد. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمانگری گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمانگری گروهی شناختی رفتاری بر نظم جویی هیجان، سرمایه های روانشناختی و راهبردهای کنارآمدن دانشجویان بود. روش پژوهش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره دوماهه پیگیری با گروه گواه بود. یک نمونه 75 نفری از دانشجویان که دارای ملاک های ورود به تحقیق بودند به روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. جلسات کارگاه ها، هرکدام هفته ای یک بار در 12 جلسه 90 دقیقه ای برگزار گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از نظم جویی هیجان فرم کوتاه (گارنفسکی و کرایج، 2006)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و آولیو، 2007) و پرسشنامه راهبردهای کنارآمدن (فولکمن و لازاروس، 1988). یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو مداخله بر نظم جویی هیجان (440/0 = P) تفاوت معنی داری یافت نشد، اما برای متغیرهای سرمایه های روانشناختی (024/0 = P) و راهبردهای کنارآمدن (0001/0 < P) مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد از شناختی رفتاری مؤثرتر بود و این تفاوت اثربخشی در مرحله پیگیری بر نظم جویی هیجان (840/0 = P)، سرمایه های روانشناختی (680/0 = P) معنی دار نبود اما برای راهبردهای کنارآمدن (044/0 = P) معنی دار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمانگری شناختی رفتاری دو مداخله مفید جهت کمک به دانشجویان است.