مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هم آفرینی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله معرفی مفهومی جدید در مدیریت تحت عنوان هم آفرینی است. این واژه در برابر هم افزایی یا سینرژی مطرح گردید. سینرژی یا هم افزایی دلالت بر آن دارد که برآیند کار جمعی، بسیار فراتر از برآیند کار تک تک افراد یا به عبارتی روشن تر «کل بزرگ تر از جمع اجزاست». براساس هم آفرینی برآیند نوآوری جمعی یا نوآوری سیستمی بیش از جمع نوآوری های فردی است. مفهوم هم آفرینی از جمع آوری و تحلیل داده های متنی و نمونه برداری نظری از آثار و متن مصاحبه های خبرگان مدیریت و اندیشمندانی چون گری همل، رالف استیسی و تام پیترز و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد ظهور یافت. براساس این مفهوم، نوآوری های تک تک کارکنان در بستر ارتباطات و گفتمان جمعی خاصیت سینرژیک می یابد و به نوآوری های فزاینده می انجامد و مدیریت ارشد سازمان باید بسترهای لازم را جهت هم افزایی نوآوری ها و نبوغ کارکنان برای بقا، استمرار حیات، رشد و بالندگی سازمان فراهم نماید.
رابطه بین سایش اجتماعی و هم آفرینی با نقش میانجی عزت نفس سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه های برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سایش اجتماعی و مؤلفه های هم آفرینی با نقش میانجی عزت نفس سازمانی در اعضای هیأت علمی دانشگاه های برتر ایران انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی 20 دانشگاه برتر ایران در سال تحصیلی 92-91 به تعداد 10482 نفر بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 384 نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیر هم آفرینی از پرسشنامه محقق ساخته ، برای سنجش سایش اجتماعی از پرسشنامه دافی (2002) و برای سنجش عزت نفس سازمانی از پرسشنامه پیرس و همکاران (1989) استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و با میزان 92/0 و 94/0 تایید شد. در خصوص الگوی معادلات ساختاری هنگامی که متغیر هم آفرینی، متغیر پیش بین و سایش اجتماعی متغیر ملاک بودند، از برازش بهتری برخوردار بود و روابط بین مولفه های هم آفرینی و سایش اجتماعی در سطح 05/0 معنادار بود. یافته ها در مورد متغیر میانجی نشان داد که عزت نفس سازمانی نقش میانجی ایفا نمی کند.
واکاوی نقش تجربه برند، انگیزش و رفتار شهروندی مشتری بر نگرش هم آفرینی و هنجارهای ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
10.22051/bmr.2019.24510.1695
حوزه های تخصصی:
منطق چیرگی کالا در بازاریابی، جای خود را به منطق چیرگی خدمات داده است؛ که در این میان، مشتری را کانون توجه قرار داده و در بسیاری از فرایندهای شرکت از طراحی ایده تا تولید ایده مشتری را درگیر کرده است. این به نوبه خود؛ اهمیت مشارکت مشتری در فرایند هم آفرینی ارزش را برجسته می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر نگرش مشتریان را نسبت به فرایند هم آفرینی ارزش موردمطالعه قرار می دهد. این مطالعه ازلحاظ هدف کاربردی، از نوع تحقیقات توصیفی و با روش پیمایشی است. برای این منظور، نمونه ای 400 نفری از مصرف کنندگان هایپرمارکت در شهر سمنان به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مبتنی بر طیف لیکرت استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد، تجربه برند شرکت، انگیزش مشتریان و رفتار شهروندی مشتری اثر مثبتی بر هنجارهای ذهنی و نگرش هم آفرینی ارزش مشتری دارد. همچنین؛ اثر هنجار ذهنی بر نگرش هم آفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت.
تأثیر ارزش های تجربی بر نگرش هم آفرینی مشتری و رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتری در صنعت گردشگری؛ مطالعه گردشگران شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با درنظرگرفتن شرایط عصر جدید، مبحث تعاملات دو سویه و هم آفرینی برای افزایش کیفیت خدمات و حفظ و ایجاد ارزش برای مشتریان اهمیتی روزافزون یافته است. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر ارزش های تجربی بر نگرش هم آفرینی و رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتریان است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی - پیمایشی و ازنوع مقطعی است. جامعه این پژوهش، گردشگران شهر اصفهان است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه 186 نفری انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که به صورت حضوری توزیع شده است. در این پژوهش، روایی محتوا و روایی سازه سنجش و بررسی شده و پایایی پرسشنامه ازطریق محاسبه ضرایب بارهای عاملی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عامل تأییدی و از نرم افزار Spss25 و Smart Pls2.0 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ارزش لذت گرایانه و ارزش اجتماعی و ارزش اخلاقی بر نگرش هم آفرینی تأثیری مثبت و معنادار دارد؛ ولی ارزش شناختی بر نگرش هم آفرینی تأثیری معنادار ندارد. نگرش هم آفرینی بر رفتار شهروندی و رفتار مشارکتی مشتری تأثیری مثبت و معنادار دارد.
هم آفرینی فضای گردشگری هوشمند از طریق تعاملات دیجیتالی ارائه مدل مفهومی سایبر پارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 67
حوزه های تخصصی:
مشکلات محیط زیستی شهری و مسائل شهرنشینان، نیاز به توسعه فضاهای شهری هوشمند و پایدار را ضروری می نماید. فضای گردشگری هوشمند می تواند بستر لازم را جهت تسریع در حل این مسائل و مشکلات به منظور دستیابی به شهر پایدار فراهم کند. در این راستا سایبر پارک به عنوان فضای گردشگری هوشمند که به کمک رویکرد هم آفرینی و از طریق تعاملات دیجیتالی ذی اثران و گردشگران با محیط زیست شهری شکل می گیرد، قادر است نقش اساسی در این زمینه بازی کند. پیشرفت سریع تکنولوژی، رفتار و منش انسان مدرن شهری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین سایبر پارک به عنوان فضای باز گردشگری شهری که هم ماهیت مجازی و هم ماهیت واقعی دارد تعادلی بین زندگی دیجیتالی و انسانی برقرار می نماید. به بیان دیگر سایبر پارک علاوه بر مبنای تکنولوژیکی، رویکرد انسانی (گردشگر دوست) و محیط زیستی (دوست دار طبیعت) نیز دارد. در این بافت فضای واقعی و مجازی درهم آمیخته می شود تا امکان تبادل اطلاعات و انتقال فناوری ها فراهم آمده، دانش و تجارب اشتراک گذاری شده و در اختیار گردشگران قرار گیرد. توسعه گردشگری متکی بر زیرساخت عمومی و خصوصی مناسب است. سایبر پارک هم راستا با اهداف جدید سازمان ملل، می تواند سیاست عمومی برای ارتقاء زیرساخت ها را تحت تأثیر قرار دهد؛ شهرها را پایدارتر، نوآورانه تر و کارآمدتر کند و به سوی رشد اقتصاد کم کربن، جذب گردشگران و سایر منابع سرمایه گذاری سوق دهد. به دلیل جدید بودن مفهوم سایبر پارک و نوظهور بودن پروژه های آن، این پژوهش تلاش دارد با بهره برداری از ویژگی های تحلیل محتوایی مفاهیم اصلی در این زمینه را توسعه داده و مدل مفهومی سایبر پارک را ارائه نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایبر پارک با سه حوزه عملکردی اصلی شامل ذی اثران و گردشگران، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضاهای گردشگری شهری شناخته می شود. درواقع سایبر پارک از طریق برهم کنش این سه حوزه و شکل گیری فعالیت های مشترک بین این حوزه ها به وجود می آید.
شناسایی الگوهای ذهنی هم آفرینی صنعت گردشگری: کاربرد روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
209 - 234
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای ذهنی هم آفرینی صنعت گردشگری است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی است که با استفاده از روش شناسی کیو انجام شده است. این پژوهش با مشارکت ده تن از استادان آشنا به موضوع تحقیق و همچنین متخصصان گردشگری انجام گرفته است. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری شد و پس از ارزیابی و جمع-بندی فضای گفتمان، 39عبارت برای نمونه انتخاب شد. در ادامه، پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل شدند. تحلیل توزیع نشان داد که می توان سه الگوی ذهنی متمایز را میان مشارکت کنندگان تحقیق درباره الگوهای ذهنی هم آفرینی صنعت گردشگری شناسایی کرد که در مجموع حدود 903/76 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. این سه الگوی ذهنی به ترتیب توسعه خدمات، ارزش مشتری و سازماندهی نام گذاری شدند.
مرور نظام مند روند جهانی پژوهش در حوزه هم آفرینی در گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
1 - 16
حوزه های تخصصی:
طی دهه اخیر مطالعات مربوط به هم آفرینی روند صعودی داشته است. این مفهوم در گردشگری توجه ویژه ای را به خود جذب کرده است. در این حوزه، مطالعات محدودی، وضعیت مطالعات هم آفرینی در گردشگری را که دربرگیرنده منابع جدید باشند، خلاصه کرده است. هدف این مقاله سازماندهی و تحلیل ادبیات موجود هم آفرینی در حوزه گردشگری برای شناسایی وضعیت تحقیقات صورت گرفته در این عرصه است. از آنجا که سؤال های این مطالعه در پی ارائه یک تصویر کلی از کارهای انجام شده در مقالات منتشر شده حوزه مورد مطالعه است، مطالعه نگاشت نظام مند به عنوان روش این مطالعه انتخاب شده است. نتایح بررسی و تحلیل 137 مقاله انتخاب شده از پایگاه داده علمی Science Direct, Emerald, Scopus, Wiley, ProQuest, Sage, Web of Science, and Taylor & Francis نشان دهنده روند صعودی مقالات منشتر شده در حوزه مورد مطالعه است. بیشترین مقاله در سال 2019 و کمترین مقاله در سال 2006 بوده است. بر اساس تحلیل مقالات ورودی مشخص شد که بخش هتل داری در مطالعات هم آفرینی بیشتر مورد توجه محققین بوده است. نوع متون منتشر شده بیشتر به صورت تجربی بوده است و از همچنین بیشتر مطالعات انجام شده کمی و با روش پیمایشی بوده اند. از دیگر یافته های قابل توجه، غالب بودن دیدگاه علم خدمات در مطالعات هم آفرینی در گردشگری، همچنین دیدگاه تجربی یا منطق چیرگی تجربه به عنوان خلأ علمی شناسایی شد.
ارائه الگوی مشارکت هم آفرینانه در بازار گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
889 - 904
حوزه های تخصصی:
هدف: بین صنایع خدماتی، صنعت گردشگری جزء آن دسته از محصولاتی است که به دلیل ماهیت درآمدزایی، از جایگاه ویژه ای در بازارهای جهانی برخوردار است. استراتژی هم آفرینی با تأثیرگذاری بر تولید خدمات گردشگری مطابق با ایده مشتریان، شرکت ها را به سوی تولید محصولات رقابتی نوآورانه و گردشگرها را به سوی خرید بسته های جذاب هدایت می کند. پژوهش های پیشین به طور عمده از عواملی استفاده کرده اند که بر مبنای انواع مشارکت های هم آفرینی تبیین نشده اند. روش: در مقاله پیش رو و در قالب پژوهش بنیادی، انواع مشارکت های هم آفرینانه در بازار گردشگری با روش گراندد تئوری مطالعه شده است. یافته ها: پرسش های نیمه ساختار یافته ای، برگرفته از ترکیب دو الگوی اصلی هم آفرینی و مطابق با پرسش پژوهش، مطرح شد و مصاحبه های عمیقی با دو گروه گردشگران و خبرگان در دو منطقه گردشگری جهان انجام گرفت. پاسخ دهنده ها از طریق نمونه گیری غیرتصادفی تئوریک انتخاب شدند و روی مصاحبه ها کدگذاری و تحلیل انجام شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد دو نوع مشارکت آشکار و پنهان وجود دارد که با هدف به اشتراک گذاری و آفرینش تجربه ها و دانش، مشارکت مصرف کنندگان را در فعالیت های هم آفرینی تسهیل می کنند.
طراحی و اعتباریابی سنجه اندازه گیری هم آفرینی در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
135 - 155
حوزه های تخصصی:
هدف: در عصر دانش و با توجه به گستردگی، تنوع و وسعت دانش موجود در زمینه های مختلف، استفاده از رویکرد هم آفرینیانه و توسعه فرایندهای هم آفرینی راهی است در جهت استفاده بهینه و موثر دانش موجود و کاهش ابهام ها و عدم قطعیت ها. لیکن فرایندها و مولفه های هم آفرینی مخصوصا در جامعه علمی دانشگاهی هنوز به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر ساخت پرسشنامه هم آفرینی و بررسی روایی و پایایی آن در جامعه دانشگاهی بود.روش: نخست با بررسی پیشینه هم آفرینی، مدل 4 بعدی پراهالاد و رامسومی (2004) انتخاب گردید. سپس فهرست اولیه ای از 40 سوال تهیه شد و در اختیار 13 نفر از متخصصین قرار گرفت. برای بررسی روایی، سازگاری درونی و تکرارپذیری پرسشنامه، به ترتیب از نسبت روایی محتوایی، شاخص روایی محتوایی، ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. تحلیل عاملی تاییدی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار Amos انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که نسبت روایی محتوایی 9 سوال از 40 سوال مربوط به پرسشنامه هم آفرینی پایین تر از 54/0 است و از لیست سوالات حذف شدند. شاخص روایی محتوایی پرسشنامه نهایی مقدار 85/0 محاسبه شد که قابل قبول بود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که شاخص RMSEAنیز کمتر از 08/0 است و نشان دهنده برازش مناسب الگوی تحلیل عاملی بود. همچنین در بررسی برازش مدل، مقدار p-value بیش از 05/0 بود. نتایج نشان داد که پایایی پرسشنامه برابر با 95/0 و تکرارپذیر می باشد.محدودیتها: از روشهای کیفی در گردآوری داده ها مانند مصاحبه و مشاهده استفاده نشد. اثرات نمونه گیری و خطای اندازه گیری، گستردگی آموزش عالی ایران، پر هزینه بودن جمع آوری داده ها، کمبود مطالعات انجام شده و عدم همکاری خبرگان آموزش عالی از جمله محدودیت های پژوهش حاضر است.پیامدهای عملی: برای سنجش هم آفرینی در بین اعضای هیات علمی می بایست از یک ابزار قابل اعتماد استفاده نمود. با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه، پرسشنامه فراهم آمده برای استفاده در محیط دانشگاهی پایایی مطلوب و روایی مناسبی دارد.ابتکار یا ارزش مقاله: از آنجا که مقاله حاضر به مفهوم هم آفرینی و ساخت مقیاس سنجش آن پرداخته است به فهم عمیق تر این مفهوم کمک می کند و ایده هایی را جهت عملیاتی کردن آن در فضای آموزش عالی فراهم می آورد.
نقش باورهای ارتباطی در هم آفرینی با میانجی گری سبک های مدیریت تعارض در اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش باورهای ارتباطی در هم آفرینی با میانجی گری سبک های مدیریت تعارض در اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 322 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، تعداد 240 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع شد و 207 پرسشنامه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. برای سنجش هم آفرینی، از پرسشنامه ی طاهرپور و همکاران (1394)، برای سنجش باورهای ارتباطی از پرسشنامه محقق ساخته و برای سنجش سبک های مدیریت تعارض از پرسشنامه رابینز (1998) استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 95/0، 82/0 و 80/0 برآورد گردید. یافته ها نشان داد که باور به تخریب کنندگی مخالفت و تفاوت های جنسیتی نقش پیش بینی کننده ای در هم آفرینی داشتند و با وجود آنها هم آفرینی اعضای هیئت علمی کاهش می یافت. باورهای ارتباطی پیش بینی کننده هر سه سبک مدیریت تعارض بودند. سبک های مدیریت تعارض نیز پیش بینی کننده هم آفرینی و ضریب ارتباط آنها معنی دار بود. همچنین الگوهای مفهومی پژوهش از برازش لازم برخوردار بودند و سبک های مدیریت تعارض نقش میانجی گری ایفا می کردند.
شناسایی پیشایندهای هم آفرینی ارزش در استارت آپ های اقتصاد اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
37 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف: پلتفرم های اقتصاد اشتراکی، مدل های کسب وکار جدیدی ایجاد کرده اند که باعث تغییراتی در نحوه احساس و بیان تجربیات مشتریان به وجود آورده اشت. شرکت هایی که در بستر اقتصاد اشتراکی فعالیت می کنند از جنس استارت آپ ها (کسب وکارهای نوپا) می باشند و بازیگران اصلی در اقتصاد اشتراکی، مصرف کنندگانی هستند که به طور مداوم با شرکت ها و سایر مصرف کنندگان خلق ارزش می کنند. هم آفرینی ارزش فرآیند همکاری بین مشتری و تامین کننده در فعالیت های ایده-پردازی مشترک، طراحی مشترک و توسعه مشترک محصولات جدید می باشد. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشایندهای هم آفرینی ارزش در استارت آپ ها در بستر اقتصاد اشتراکی است. روش شناسی: در این پژوهش به تحلیل کیفی مصاحبه 10 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه استارت آپ های اقتصاد اشتراکی در ایران پرداخته شد. این افراد به صورت هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته داده ها گردآوری شدند. پس از تحلیل داده ها تعداد 131 مضمون پایه استخراج شدند و از میان این مضامین 32 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر به دست آمدند. یافته ها: یافته های این پژوهش بیانگر این است که پیشایندهای هم آفرینی ارزش در استارت آپ های اقتصاد اشتراکی شامل 8 مضمون فراگیر شامل «ادراکات اخلاقی مصرف کنندگان»، «قدرت برند»، «بازاریابی رابطه مند»، «ارزش مورد انتظار»، «تجربه مشتری»، «پایداری»، «کمک به رشد و توسعه کسب وکارها» و «زیرساخت ها» می باشند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش مشخص شد که استارت آپ های فعال در حوزه اقتصاد اشتراکی قبل از هر چیزی و هر نوع اقدامی باید بدانند که برای مشتریان چه چیزی اهمیت دارد الزامات شکل گیری هم آفرینی ارزش کدام اند.
ارائه الگوی هم آفرینی در صنعت گردشگری با استفاده از روش کیفی تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
229 - 246
حوزه های تخصصی:
هم آفرینی با اثرگذاری بر تولید خدمات گردشگری مطابق با ایده مشتریان، شرکت ها را به سوی تولید محصولات رقابتی نوآورانه و گردشگران را به سوی خرید بسته های جذاب هدایت می کند. در پژوهش حاضر، با هدف دستیابی به الگوی هم آفرینی در صنعت گردشگری از روش داده بنیاد استفاده شده است که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افراد آگاه و متخصصان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش، نمونه گیری نظری با استفاده از روش های غیر-احتمالی هدفمند و گلوله برفی بوده است که بر مبنای آن، 16 مصاحبه با خبرگان و مدیران ارشد گردشگری صورت گرفت. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف، با استفاده از رهیافت نظام مند اﺳﺘﺮاوس و ﮐﻮرﺑﯿﻦ و ﻣﺪل ﭘﺎراداﯾﻤﯽ، تجزیه وتحلیل شده و پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی توسط پژوهشگر به دست آمده است. مدل نهایی از مجموع مقوله محوری، شرایط علّی، شرایط مداخله گر، راهبردها و در نهایت، پیامدها و نتایج حاصل از هم آفرینی در صنعت گردشگری تشکیل شده است. هرکدام از این شرایط و عوامل تشکیل دهنده مدل دارای متغیرها و مقوله هایی هستند که توجه به آن ها تحقق هدف نهایی هم آفرینی در صنعت گردشگری را موجب می شود.
مطالعه تأثیر کیفیت وبگاه و سرمایه اجتماعی بر هم آفرینی و نوآوری: با توجه به نقش اشتراک دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجله جهانی رسانه دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
155 - 177
امروزه با توجه به رونق یافتن صنایع خدماتی، صنعت گردشگری بسیار حائز اهمیت شده و از آن به عنوان صادرات نامرئی یاد می شود. با رشد گردشگران بین المللی، پاسخگویی به گردشگران بیشتر، چالشی برای صنعت توریسم می باشد. یکی از رویکردهای بازارگرا که می تواند به این چالش پاسخ بدهد، هم آفرینی است. هدف این پژوهش مطالعه نقش هم آفرینی و اشتراک گذاری دانش بر ظرفیت نوآوری در صنعت گردشگری است. جامعه آماری پژوهش حاضر، افرادی هستند که حداقل یک بار خرید اینترنتی مربوط به گردشگری از وبگاه های گردشگری داشته اند. گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه مبتنی بر طیف لیکرت استفاده شده است. برای توصیف جمعیت شناختی نمونه مورد مطالعه از نرم افزار برنامه تحلیل آماری برای علوم اجتماعی و برای تأیید مدل و آزمون فرضیه ها از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هم آفرینی موجب افزایش ظرفیت نوآوری شده و اشتراک گذاری دانش نیز این افزایش را تشدید می کند. همچنین در این پژوهش تأثیر مثبت سه بعد کیفیت وبگاه (کیفیت نظام، کیفیت خدمات و کیفیت اطلاعات) و دو بعد سرمایه اجتماعی (سرمایه اجتماعی پیوندمدار و سرمایه اجتماعی پیوندبخش) بر هم آفرینی مورد تائید قرار گرفت.
تحلیل رابطه بین مهارت های رهبری پایدار و هم آفرینی با میانجی گری اعتمادشناختی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
35 - 59
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه بین مهارت های رهبری پایدار و مؤلفه های هم آفرینی با نقش میانجی اعتماد شناختی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند انجام گرفت. طراحی/روش شناسی/رویکرد: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 98-99 به تعداد 323 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 230 نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته مهارت های رهبری پایدار با پایایی 93/0، پرسشنامه هم آفرینی طاهرپور با پایایی 95/0 و پرسشنامه اعتماد شناختی یانگ و ماس هولدر با پایایی 80/0 استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه محقق ساخته توسط متخصصان تایید شد و روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تایید قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی و سطح استنباطی انجام گرفتند. یافته های پژوهش: مقایسه ضرایب استاندارد مستقیم با ضرایب استاندارد غیرمستقیم نشان داد که اعتماد شناختی نقش میانجی ایفا می کند. با توجه به ضریب استاندارد 47/0 در سطح خطای کوچکتر از 01/0، مهارت های رهبری پایدار پیش بینی کننده هم آفرینی بود و همچنین با ضریب استاندارد 60/0 اعتماد شناختی را پیش بینی می کرد. ضریب استاندارد اعتماد شناختی و هم آفرینی نیز 24/0 و معنی دار بود. در خصوص الگوی پیشنهادی پژوهش روابط بررسی گردید و الگو از برازش لازم برخوردار بود. پیامدهای عملی: با بهره گیری از مهارت های رهبری پایدار می توان زمینه اعتماد شناختی بین ذی نفعان را تضمین کرد و میزان هم آفرینی و اشتراک دانش و مهارت ها را ارتقاء بخشید. ابتکار یا ارزش مقاله: در این مطالعه برای اولین بار متغیر مهارت های رهبری پایدار مورد بررسی قرار گرفته است و سنجه ویژه ای برای این امر طراحی و اعتباریابی شده است. همچنین برای نخستین بار این چند متغیر به صورت یکجا در میان اعضای هیات علمی دانشگاه ها مورد بررسی قرار گرفته است. محدودیت ها: از روش های کیفی در گردآوری داده ها مانند مصاحبه استفاده نشد. اثرات نمونه گیری و خطای اندازه گیری، گستردگی آموزش عالی ایران، پر هزینه بودن جمع آوری داده ها، کمبود مطالعات انجام شده و عدم همکاری خبرگان آموزش عالی از جمله محدودیت های پژوهش حاضر بود. نوع مقاله: پژوهشی
پیشایندها و پیامدهای شیفتگی گردشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر[1] با هدف ارائه ی مدلی برای شیفتگی گردشگر با تأکید بر پیشایندها و پیامدهای آن انجام شده است. روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده های پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری تحقیق شامل گردشگران ایرانی است که در سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ حداقل یک بار تجربه ی مسافرت به خارج از کشور (ترکیه، مالزی، امارات متحده ی عربی (شهر دبی)، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان) را داشته اند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 450 نفر برای مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش، از پرسش نامه ی محقق ساخته براساس مبانی نظری و پیشینه ی تجربی مرتبط استفاده شد. تحلیل آماری نیز در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی با روش تحلیل مسیر و مدل یابی ساختاری در نرم افزارهای آماریSPSS و Amos انجام شده است. نتایج نشان داد که پیشایندهای شیفتگی گردشگر شامل هویت مقصد، تجربه ی گردشگر و تصویر درک شده است که تأثیر مثبت و معنی داری در شیفتگی گردشگر داشتند. پیامدهای شیفتگی گردشگر نیز شامل اعتماد گردشگر، وفاداری گردشگر، هم آفرینی، تولید محتوا و تبلیغات شفاهی است که تأثیرپذیری مثبت و معنی داری از شیفتگی گردشگر دارند.
طراحی مدل هم آفرینی ارزش در صنعت گردشگری سلامت استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: یکی از مهم ترین محورهای اصلی توسعه استان گیلان با توجه به قابلیت های طبیعی، تاریخی و فرهنگی آن، گردشگری است که دراین بین گردشگری سلامت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. وجود مرزهای مشترک آبی و خاکی با کشورهای حاشیه دریای خزر، انواع جاذبه های گردشگری، پزشکان مجرب و بیمارستان هایی با امکانات تخصصی و فوق تخصصی و تعرفه پایین هزینه درمان، می تواند استان گیلان را به یکی از قطب های گردشگری سلامت در ایران بدل کند. هم آفرینی گونه ای از راهبرد بازاریابی است که بر ایجاد و تشخیص ارزش های مشترک شرکت و مشتریان به منظور بهبود کیفیت خدمات و حفظ و ایجاد ارزش برای گردشگران تأکید دارد. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش ارائه مدل هم آفرینی ارزش در صنعت گردشگری سلامت است. روش شناسی تحقیق: روش پژوهش به صورت کیفی و با بهره گیری از نظریه داده بنیاد و بر اساس گام های پیشنهادی گلیزر و استراوس به اجرا در آمده است. جامعه آماری شامل 16 نفر خبرگان در حوزه گردشگری و گردشگران سلامت هستند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از فرایند کدگذاری استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: استان گیلان با مساحت 14044 کیلومترمربع و جمعیت 2530696 نفر در شمال کشور واقع شده است. این استان با کشورهایی همچون آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان و روسیه دارای مرز آبی و خاکی مشترک است. یافته ها و بحث: بر اساس یافته های تحقیق هم آفرینی ارزش سازمانی شامل کیفیت خدمات پزشکی و پزشکان معتبر؛ عامل قیمت خدمات پزشکی؛ تسهیلات خدمات مربوط به اسکان، حمل ونقل و پذیرایی؛ و نیز بسته های حمایتی جذاب می تواند در طراحی آمیخته بازاریابی اثربخش عمل نماید. نتایج: هم آفرینی ارزش مشتری شامل تعامل، اشتراک گذاری دانش، مهارت، خلاقیت و اعتماد گردشگران به منظور ایجاد رفتار شهروندی و وفاداری گردشگران مورد توجه قرار گرفت.
بررسی نقش نگرش و هم آفرینی در تأثیر ابعاد سوابق تجربه مشتری بر قصد خرید مجدد از فروشگاه آنلاین (مطالعه موردی: محصولات ورزشی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
109 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف: استفاده فراگیر و گسترده از اینترنت و ظهور فناوری های جدید، همچنان تغییردهنده بازی های خرده فروشی است. هدف اصلی ما از انجام این تحقیق بررسی نقش نگرش و هم آفرینی در تأثیر ابعاد سوابق تجربه مشتری بر قصد خرید مجدد از فروشگاه آنلاین است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مصرف کنندگان محصولات ورزشی پلتفرم دیجی کالا هستند. اندازه نمونه مورد نظر با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 تعیین شد و برای جمع آوری داده های پژوهش از توزیع آنلاین پرسشنامه استاندارد با ضریب آلفای کرونباخ 903/0 استفاده شد. داده ها نرمال می باشد و جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و آزمون فرضیات از روش های آمارتوصیفی، استنباطی و معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مستقیم، مثبت و معنی دار ابعاد سوابق تجربه مشتری بر قصد خرید مجدد و همچنین تأثیر غیرمستقیم، مثبت و معنادار ابعاد سوابق تجربه مشتری با نقش میانجی نگرش نسبت به فروشگاه آنلاین بر قصد خرید مجدد از همان فروشگاه بود. همچنین نتایج نقش مثبت تعدیل گری متغیر خلق ارزش مشترک بین ابعاد سوابق تجربه مشتری و نگرش نسبت به فروشگاه را تأیید کرد.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که شرکت ها می توانند از مفهوم خلق ارزش مشترک به عنوان یکی از استراتژی های ارزشمند برای حفظ مشتریان استفاده کنند. راحتی، تجربه تحویل و بهبودی، ارتباط مثبت قابل توجهی با نگرش دارند و مشتریان بر قابلیت انتخاب تاریخ و زمان تحویل و کیفیت خدمات تأکید و اهمیت می دادند. همچنین، طبق نتایج حاصل از یافته ها، وب سایت ها و شبکه های اجتماعی فروشگاه می-تواند بر نگرش و قصد خرید مجدد مشتری از فروشگاه تأثیر گذارد.
اثر مسئولیت پذیری اجتماعی بر توسعه اجتماعی مناطق روستایی با تأکید بر هم آفرینی ارزش برای گردشگران (مورد مطالعه منطقه اورامانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
45 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر مسئولیت پذیری اجتماعی بر هم آفرینی ارزش مشتری با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی مشتری محور و بهبود ارائه خدمات و نقش تعدیل گر رفتارهای توانمندسازی مشتری در منطقه اورامانات است. روش نمونه گیری این پژوهش در دسترس و تعداد آن 384 نفر است. ابزار سنجش در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. تحلیل های آماری با استفاده روش معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان اقامتگاه های بوم گردی و پذیرایی منطقه اورامانات در استان های کردستان و کرمانشاه است. نتایج این پژوهش نشان داد که مسئولیت پذیری اجتماعی موجب ارتقاء توسعه اجتماعی در مناطق روستایی می شود. همچنین افرادی که در حوزه گردشگری به عنوان سرمایه گذار فعالیت دارند، می توانند با آموزش کارکنان در راستای خلق ارزش، خدمات بهتری ارائه بدهند و گردشگرانی که تعاملی لذت بخش با کارکنان و مسئولین دارند، مشتاق می شوند تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها با بهره گیری از فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آمارهای جهانی بیانگر این واقعیت است که هشتاد درصد شرکت استارت آپ، در مدت کوتاهی شکست می خورند که یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت و چالش استارت آپ ها پیرامون ضعف در استراتژی برندسازی استارت آپ هاست زیرا استارت آپ ها دانش دقیق برندسازی را ندارند. ازاین رو برای کاهش ریسک شکست شرکت های استارت آپ، بازاریابان نیاز به پدیده ای به نام برندسازی هم آفرینی دارند. براین اساس هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ هاست. برای این منظور، از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در این پژوهش تعداد 196 متن علمی معتبر به زبان انگلیسی در بازه سال های 2007-2022 میلادی شناسایی و استخراج گردید و تعداد 41 عنوان پژوهشی مورداستفاده قرار گرفت. برای تحلیل ادبیات پژوهش از روش مرور سیستماتیک (فراترکیب) استفاده شد. پس از مطالعه و استخراج متن، کدهای کلیدی با نرم افزار مکس-کیودی ای، استخراج و خوشه بندی شده و در قالب مفهوم و مؤلفه ها تنظیم شدند. در نهایت، عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها در 4 مقوله، 8 مفهوم و 33 کد متمایز استخراج و طبقه بندی گردید. این مقوله ها عبارت اند از: عوامل محیطی (عوامل مالی، عوامل اجتماعی)، عوامل مدیریت استراتژیک برند (ارزش برند، خلق برند)، عوامل بازاریابی (فعالیت های ترویجی، عوامل مربوط به مشتری)، عوامل فردی کارآفرین (ویژگی های فردی کارآفرین، مهارت کارآفرین).
دریچه ای نو در برساخت تجربه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
30 - 37
حوزه های تخصصی:
امروز گردشگری محکوم به عرضه یک تجربه به یادماندنی است تا در بازار جهانی مزیت رقابتی پیدا کند و امیدوار باشد که آن تجربه از سوی گردشگر خریداری می شود. این درحالی است که بخش بزرگی از ارائه دهندگان گردشگری کماکان با اتکا بر دارایی های ملموس و کمی مکان به دنبال خلق چنین تجربه ای هستند و از پتانسیل منابع کیفی و ناملموس مقصد و بازیگران امر گردشگری، همچنین رویکردها و ابزارهای مؤثر در به فعلیت درآمدن این پتانسیل ها، غافل اند. این مقاله با اتکا به راهبرد استدلال منطقی و از طریق تحلیل محتوای اسناد و پژوهش های مرتبط به بازشناخت منابع، رویکردها و ابزارهایی که امکان تعمیق تجربه گردشگر را فراهم می کند پرداخته است تا شکل متفاوتی از گردشگری با عنوان گردشگری رابطه ای را صورت بندی و ارائه کند که بر سه موضوع منابع کیفی و ناملموس، به عنوان عناصر اصلی یک رویکرد هم آفرینانه خلقِ ارزش؛ هم آفرینی، به عنوان رویکرد اصلی ایجاد ارزش و مزیت رقابتی؛ و ارائه دهندگان خدمات گردشگری، به عنوان تسهیل کننده ارتباط پویا میان گردشگر و مقصد و زمینه ساز خلق تجربه منحصر به فرد برای گردشگر، استوار است.