مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تناسخ
حوزه های تخصصی:
دو موضوع تناسخ و رجعت را باید از جمله مباحث کم و بیش جنجالی در حوزه باورهای دینی دانست. اوّلی آموزه ای مطرح در شمار زیادی از ادیان و مکتب های فلسفی و عرفانی جهان است، و دومی نیز در برخی از ادیان و مذاهب جایگاه مهمی دارد. اما این دو آموزه از جهاتی با هم شبیه اند؛ به گونه ای که برخی آنها را از یک جوهر انگاشته اند، و برخی دم از تغایر این دو زده و یکی را پذیرفته و دیگری را انکار کرده اند. حقیقت هرچه باشد، لوازم کلامی قابل توجهی به همراه دارد. با وجود این، طرفین دعوی تا به حال به طور اصولی و بنیادین به این مسئله و لوازم آن نپرداخته و صرفاً با تکیه بر شباهت ها و تفاوت های بدْوی که معمولاً آنها را از تعریف های ناقص و فروکاهشی برمی گیرند، حکم به این همانی یا دوگانگی آن دو کرده اند. این جستار، با رویکردی پدیدارشناسانه، و با واکاوی گونه های مختلف تناسخ باوری و ...
نگاهی نو به معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین و بررسی سازگاری یا ناسازگاری اصالت وجود صدرایی و مسئله ابطال تناسخ ملکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرجام نفس از نظرگاه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر قشربندی اجتماعی در ادیان
حوزه های تخصصی:
نابرابری اجتماعی و استمرار فاصله طبقاتی یکی از معضلات جوامع بشری است. این نابرابریها از گذشته های دور به صور گوناگون ادامه یافت و از دیرباز یکی از مهمترین مباحث، در بین اقوام و ملل بو ده است و برمبنای فلسفه، مذهب و قوانینی که داشته اند این سؤال را مطرح می کردند که آیا افراد انسانی همه برابر و مساوی اند و یا برحسب نژاد، رنگ، زبان، مذهب و … دارای حقوق و مزایای گوناگونی می باشند؟ در حقیقت این مقاله با رویکرد ادیان متعدد سعی می کند تا به آن سؤال پاسخ دهد و از این طریق به تشریح دیدگاه مذاهب متعدد درخصوص قشربندی اجتماعی بپردازد. بطوری که کنکاش درباره مباحث فوق چنین می نمایاند که در دین هندو به دلیل وجود مقررات شدید مذهبی نابرابری امری اجتناب ناپذیر است همچنانکه این مقوله در دین زرتشت نیز دیده می شود و به نظر می رسد تحرک یک فرد از طبقه ای به طبقه دیگر درعمل غیرممکن است. از منظر یهود هم به دلیل اعتقاد آنها به شاخصه نژاد برتر نابرابری برون طبقاتی امری شایع و متداول بوده اما دین مسیح با رویکرد متساوی به همه ابنای بشری می نگرد و خداوند را به عنوان پدر و همه آدمیان را فرزندان آن می انگارد. این مهم در جهان بینی اسلامی نیز امری ضروری است اما آن به خاطر وجود تفاوتهای انسانها به لحاظ استعداد و قابلیتهای مختلف است. بطوری که مطابق با استدلال دین اسلام جایگاههای متفاوتی در جامعه برای رفع نیازهای متعدد وجود دارد و هرکس براساس صلاحیت خود میتواند به آن وارد شود.
نگاهی تطبیقی به آموزة تناسخ در ادیان هندی و رجعت
حوزه های تخصصی:
مقایسة آموزه های مربوط به یک دین با آموزه های مشابه آن در ادیان دیگر و کشف تشابهات و تمایزات آنها، به فهم عمیق باورهای دینی کمک می کند. یکی از ارکان ادیان شرقی، آموزة تناسخ به معنای باور به تولد مکرر انسان یا هر موجود زنده است. در مذهب شیعه، آموزة رجعت با مفهوم بازگشت زندگی به مجموعه ای از درگذشتگان مقارن یا پس از نهضت جهانی امام مهدی(ع) مطرح است. گاهی گمان می شود که این دو آموزه یک منشأ دارند و اعتقاد به رجعت، از ادیان دیگر به برخی از مسلمانان سرایت کرده است. ازاین رو، برای بررسی این ادعا لازم است نسبت رجعت و تناسخ مورد تأمل و بررسی و بازخوانی قرار گیرد. این مسئله ابعاد گوناگون دارد و بررسی شباهت ها و تفاوت های این دو آموزه، مقصود مقالة پیش روی است. تحقیق حاضر روشن می سازد که آن دو، از حیث مبانی، ارکان و اهداف تفاوت دارند. این مقاله به روش تطبیقی به تحلیل مبانی و لوازم دو آموزه می پردازد.
تناسخ و معاد جسمانی؛ سنخیت یا غیریت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تناسخ، از جمله مسائلی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مختلف با قومیت ها و آیین های گوناگون بوده است. از سوی دیگر، معاد جسمانی از جمله آموزه هایی است که نصوص قرآنی بر آن دلالتی آشکار داشته و همواره مورد اعتقاد مسلمانان بوده است. با وجود این، آموزة معاد جسمانی همواره انتقادات جدی به خود دیده که یکی از آنها مساوق بودن با تناسخ است که باور عمومی بر استحالة آن استوار است.
آنچه در این نوشتار می آید، تبیین رابطة میان تناسخ و معاد جسمانی به جسم عنصری از دیدگاه فیلسوفان و متکلمان، و آن گاه ارائة دیدگاه برگزیده از سوی نویسنده است. بر اساس مهم ترین یافته های این پژوهش، از دیدگاه ابن سینا و ملّاصدرا معاد جسمانی به جسم عنصری، مصداق تناسخ است. با این حال، متکلمان به دلیل نگاه خاص خود به تناسخ، چنین سنخیتی را برنمی تابند.
جستاری در چیستی و چگونگی مسخ انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مسخ انسان ازجمله موضوعاتی است که در قرآن کریم به آن اشاره رفته است. البته مسخ مطرحشده در قرآن، تفاوتی ماهوی با تناسخ در سایر ادیان و مکاتب دارد. درخصوص تبیین چیستی مسخ و بیان چگونگی دگرگونی و تبدل - که آیا ظاهری و در صورت یا باطنی و در سیرت است - دیدگاههای متفاوتی ابراز گردیده است. مقاله حاضر با تبیین و تحلیل دادهها و یافته های مطالعاتی در این موضوع، با رویکردی توصیفی - تحلیلی پس از تبیین مسئله مسخ و انواع و چگونگی آن از نگاه قرآن و روایات، به تبیین دیدگاهها دراینخصوص میپردازد و امکان جمع میان این نظرات یا تقابل آنها را بررسی مینماید؛ همچنین زوایای مهمی از این مسئله را آشکار کرده و مجهولاتی چند در این حوزه را پاسخ گفته و به این نتیجه رسیده که مسخی که قرآن بیانگر آن است، گونهای خاص از دگرگونی است و تعارضی میان آن و مبانی عقلی و نقلی نیست و تحقق تجلی تام و کامل آن در عالم آخرت خواهد بود.
بررسی قداست محیط زیست در متون مقدس هندویی
حوزه های تخصصی:
انسان هندویی با تلفیق عناصر طبیعت و خویشکاری خدایان به سمتی پیش می رود که طبیعت و تک تک عناصر طبیعی وجهه ای از قداست را با خود همراه می کند. حضور آموزه های وحدت وجودی در بطن اندیشه هندویی خود دلیل دیگری بر تقویت این مفهوم تلقی می شود. نوشتار حاضر درآمدی است بر بازشناسی تقدس طبیعت در متون مقدس هندویی به روش پدیدارشناسانه و بازتعریفی است از قداست طبیعت با نظر به مفهوم«مادر زمین» و «وحدت وجود» که هر یک تقویت کننده ارتباط موجودات با امری متعالی است که از میان اصولی ترین آموزه های شریعت هندویی سه اصل«تناسخ،» «اهیمسا» و «بهکتی»، راهکارهایی را برای بیان اهمیت حفاظت از طبیعت ارائه داده است.
تناسخ و معاد جسمانی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سازگاری قول به استحاله تناسخ و اعتقاد به معاد جسمانی در حکمت متعالیه مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور ضمن تعریف و ذکر اقسام تناسخ، محذوراتی که موجب شده است فلاسفه حکمت متعالیه تناسخ را محال بدانند، جمع آوری شده است و سپس با توجه به آراء این حکماء در مورد چگونگی معاد جسمانی، مشخص شده است که هیچ یک از آن محذورات در معاد جسمانی وجود ندارد و در نتیجه قول به استحاله تناسخ با اعتقاد به معاد جسمانی کاملاً سازگار است.
ملاصدرا و تبیینی نو از مسئله مسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة تناسخ یکی از موضوعات پردامنه ای است که در ادیان گوناگون به ویژه ادیان غیرابراهیمی مطرح است. از مسائل مطرح در دین اسلام مسئلة مسخ است. تبیین این مسئله و پاسخ به سؤال های پیرامون آن با توجه به مبانی فکری مختلف و درک صحیحی از تلقی ناصحیح از مسخ، زمینه ارائه دیدگاه های متفاوتی از آن را پدید آورده است. در این مقاله کوشیده شده دیدگاه صدرالمتألهین، به ویژه با توجه به نگاشته مستقل وی در تفسیر، بازبینی شود. صدرا با نگاهی نو به مسئلة مسخ، و تمایز نهادن میان تناسخ و مسخ و تفکیک تعاریف متفاوت از آن، تبیینی خاص از این مسئله ارائه می دهد و روشن کرده که مهم ترین اشکال تناسخ که رجوع دوباره نفس مجرد به عالم ماده است در مسئلة مسخ مطرح در قرآن وجود ندارد.
رساله مثالیه نوریه (شیخ بهاء الدین محمد بن علی لاهیجی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رساله مثالیه در مسئله عالم مثال و به قلم شیخ بهاء الدین محمد لاهیجی است. به گفته محدث ارموی او همان قطب الدین محمد بن علی اشکوری است که کتاب محبوب القلوب را نوشت. در این رساله از ویژگی.های عالم مثال، شواهد اثبات آن از آیات و روایات و عقل، چگونگی تعلّق نفس به بدن مثالی، مُثُل افلاطونی، تناسخ و امر معاد جسمانی بحث شده است.
مقایسة مبانی و راه حل های ابن سینا و ملاصدرا برای نفی تناسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تناسخ که در اصطلاح رایج فلسفی به معنی انتقال نفس از بدن خود به بدن مادی دیگر در همین دنیا و پس از مرگ افراد است قاطعانه از سوی ابن سینا و ملاصدرا با برهان عقلی رد شده است؛ هر یک از این دو فیلسوف بزرگ با تکیه بر مبانی خود، رابطة ویژة نفس انسان با بدن وی را نشان می دهند و با استناد به آن، تعلق نفس به بدن/ بدن های دیگر را نفی می کنند.
استدلال های شیخ الرئیس در نفی تناسخ بر این مبنا استوار است که نفس از حیث ذات، مجرد و از حیث فعل، مادی است لذا گرچه علت فاعلی و مفیض نفس، عقل مفارق است اما مزاج مستعد و مادة بدنی، زمینه ساز و معد این افاضه است. به علاوه، شیخ معتقد است که رابطة هر نفس با مادة بدنی خود، رابطة لزومیة ذاتیه است و به همین سبب، این نفس برای این بدن، امری بی بدیل است. اما صدرالمتألهین به مبانی نوینی نظیر تشکیک و اشتداد در وجود و حرکت استکمالی جوهری در همة موجودات (ازجمله در نفس و بدن به موازات یک دیگر) قائل است و نفس را در بدو حدوث، جسمانی می داند و معتقد است که ترکیب نفس و بدن ترکیبی اتحادی است. او علاوه بر این که به نقل و تأیید راه حل های شیخ الرئیس می پردازد، از مبانی متعالیه نیز بهره می برد و بدین وسیله، هم تبیین نوینی از بعضی از برهان های رد تناسخ به دست می دهد و هم خود، راه حل و برهان جدیدی برای ابطال تناسخ ارائه می کند که فقط با مبنای متعالیه قابل توضیح است.
این مقاله در نظر دارد ضمن توضیح و مقایسة راه حل های منتخب این دو فیلسوف برای نفی تناسخ و روشن کردن نقاط مشترک ایشان، کارکرد مبانی خاص هر یک در این حوزه را روشن کند و نشان دهد که چگونه در مواردی مبانی متفاوت برای برآوردن مقصود واحد، به کار گرفته می شوند
اندیشه هندو و بودایی تناسخ در اهل حق (یارسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده هشتم هجری، فرقه ای موسوم به «اهل حق» توسط سلطان اسحاق (سُحاک) در کردستان تأسیس شد. وی سنگ بنای ایدئولوژی خود را دُن به دُن (تناسخ) قرار داد. وی این نظریه را از ادیان هندو و بودایی اخذ کرده بود. سلطان اسحاق از این طریق توانست مشهورترین داستان ها، اساطیر ادیان کهن ایرانی و غیرایرانی و تا حدودی مناسک ایشان را در فرقه تازه تأسیس خود جذب کند. هدف این مقاله، نشان دادن شباهت های ساختاری تناسخ و تا حد ممکن، تعیینِ تأثیرپذیری اهل حق از ادیان هندو و بودایی از طریق کشفِ مضامینِ پنهان در متون اهل حق است. روش پژوهش، رویکرد اسنادی و تاریخی است.
بازخوانی حرکت جوهری ملاصدرا و برخی لوازم و پیامد های دین شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، با واکاوی مبانی وجودی و معرفتی فلسفه ملاصدرا، رویکرد خاص وی را به نظریه حرکت جوهری بررسی می کند. ملاصدرا بر اساس نگرش تلفیقی خود، مؤلفه ها و لوازم نظریه خویش را بازنگری می کند. بر این اساس، دوگانه های ماده و صورت و اتصافشان به جوهریت، در ذیل کارکردهای نفس تبیین می شود. وی، با وضع تفکیک بین اشتداد وجودی و اشتداد جوهری، موضوع اشتداد را امری ورای جوهریت و عرضیت و اسناخ حقیقت وجود می داند. ملاصدرا، با وضع تشکیک به مثابه ملاک نهایی، فرآیند اشتداد را در عقول مجرد و جمیع ماسوی الله تسری می دهد. بر این اساس، در تفکر صدرایی، خلع نفس از عوارض مادی و جسمانی در حین موت، مانع از استدامه حرکت استکمالی و تناسخ دنیوی نفس نخواهد بود.
بازخوانی نظرگاه سهروردی در باب تناسخ بر پایه متن حکمة الاشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تناسخ» را به خروج روح از کالبد فرد و تعلّقش به بدن فردی دیگر، چه انسان و چه غیر انسان تعریف کرده اند. برخی قائل اند که شیخ اشراق نظر خود را در پذیرش یا رد نظریه تناسخ اعلام نکرده است یا دست کم این نظریه را به طور صریح رد نکرده است. با این حال، به کمک برخی استنادات و دلایل، از جمله اعتقاد جازم او در آثارش قبل از حکمة الاشراق می توان بر باورمندی وی به بطلان تناسخ هم سو با دیگر حکمای مسلمان استناد کرد. در این صورت موکول نمودن نظر خود به زمان دیگر در پی توضیح این نوع تناسخ و نیز این دلیل که ناکافی دانستن دلایل مخالفان تناسخ از نظر ایشان به معنای اعتقاد به تناسخ نیست، همچنین اعتقاد ایشان به وجود عالم صور معلّقه که به معنایی همان برزخ می باشد و نیز این امکان که می شود شیخ اشراق در هنگام بیان نظرات مشرقیان لزوماً همسو با آن ها نباشد و تأکید بر بحث تناسخ ملکوتی که امری پذیرفتنی است و نیز توجه به حدوث نفس همزمان با بدن، مبین بطلان تناسخ از منظر ایشان است.
نظریه ادوار و اکوار از فیزیک تا متافیزیک با رویکردی بر اندیشه های ابن عربی و امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
کاوش در ابتدا و انتهای حرکت افلاک، از موضوعات پژوهش درعلوم مختلف است. این مسئله در قرآن کریم، کتاب آفرینندة افلاک نیز آیاتی را به خود اختصاص داده است که دارای وجوه و تفاسیر متفاوتی است. مفسّران قرآن، با تکیه بر اصول و مبانی تفسیری و منابع روایی، درپی تفسیر وتبیین این وجوه بوده اند. اخترشناسان به کمک قوانین فیزیک و تجهیزات و تلسکوپ های نجومی درپی اثبات فرضیات بوده و هستند. عرفا با قدرت نفسِ مجرد و منخلع از قید زمان و مکان و فیلسوفان با پای استدلال عقلی در این جستجو با سایرین همگام شده اند. در میان این نظریات، نظریه ادوار و اکوار - معادل تئوری مدل چرخه ای در فیزیک نجوم - یکی از وجوه تفسیری قرآن کریم است که تأیید روایی داشته و عرفای شامخی همچون ابن عربی و اعاظم فلاسفه مانند ملاصدرا در حکمت متعالیه آن را مطرح نموده اند. امام خمینی عارف و فیلسوف شهیر نیز در تأیید آن از اصول عرفانی مدد جسته و به اثبات آن پرداخته است.
تمایز رجعت و تناسخ از دیدگاه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رجعت در اصطلاح به معنای بازگشت برخی از اموات به دنیا، بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) و قبل از قیامت است. تناسخ نیز به معنای انتقال نفس از بدنی به بدنی دیگر در همین دنیا است که در فلسفه اسلامی ابطال شده است. مهم ترین وجه تشابه این دو عقیده، بازگشت به دنیا و ادامه زندگی در آن است. تشابه ظاهریِ رجعت و تناسخ، باعث یکسان انگاری این دو نزد عدّه ای شده است. این تحقیق با دو رویکرد برون دینی یا تحلیل عقلانی و فلسفی، و درون دینی یا استفاده از آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع)، به نقد و بررسی این یکسان انگاری پرداخته است تا ماهیت رجعت و تناسخ بیشتر بازشناخته شود و تمایز آنها روشن تر گشته، عقیده یکسان انگاری ابطال شود.
تحلیل مبانی متافیزیکی ملاصدرا در ابطال تناسخ مُلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تناسخ یکی از نظریه های رقیب معاد است. این عقیده در طول تاریخ با اشکال و اطوار متنوع مطرح بوده است. ملاصدرا با استناد به مبانی هستی شناختی و انسان شناختی خود نخست به مفهوم سازی دربارة تناسخ پرداخته است و به مفاهیمی چون تناسخ باطل و تناسخ حق می رسد؛ تناسخ باطل همان تناسخ مُلکی و تناسخ حق، تناسخ ملکوتی است و سپس با تکیه بر نگرش وجودی اش، تناسخ مُلکی را ابطال و تناسخ ملکوتی را اثبات می کند. سؤال اصلی این جستار این است: ملاصدرا چگونه تناسخ مُلکی را ابطال کرد؟ و نتیجة بحث عبارت است از اینکه ملاصدرا بر پایة مبانی هستی شناختی مثل اصالت وجود، وحدت تشکیکی، اشتداد، تضعف و مبانی انسان شناختی همانند حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن به ابطال تناسخ مُلکی می پردازد.