مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
واقع نمایی
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۱۵۷-۱۸۲
حوزه های تخصصی:
درون مایه بیشتر حکایات صوفیه کرامات مشایخ است. حجم عظیمی از تذکره ها و مناقب نامه های عرفانی و برخی دیگر از متون صوفیانه را می توان تحت عنوان «حکایات کرامات» گنجاند. حکایات کرامات همواره عرصه رد و قبول گروه های گوناگون مخاطبان بوده است. یکی از مهم ترین مباحث ساختاری حول موضوع حکایات کرامات، تعیین نوع واقعیت موجود در این حکایات و رده بندی شان تحت یک نگرش از واقعیت خاص است. راه های مختلفی برای پذیرش حکایات کرامات وجود دارد، اما بهترین و فراگیرترین شیوه، که مدعای نگارنده در این نوشتار است، واقع نمایی تحلیلی کرامات است و رسیدن به نوعی واقع گرایی عرفانی یا رئالیسم صوفیانه. کسانی که نه به پذیرش تعبدی گردن می نهند و نه خود اهل سیروسلوک اند که با کشف و شهود به حقیقت کرامات برسند، با کمک تحلیل هایی خاص می توانند به سطحی از پذیرش درباره کرامات دست یابند، اما در تحلیل واقع نمایانه کرامات، هیچ گونه تقلیل و تحدیدی در اصل پدیده کرامت رخ نخواهد داد. این پژوهش کتابخانه ای به شیوه ای توصیفی و تحلیلی درصدد تشخیص نوع واقعیت موجود در این گونه روایی است تا از این طریق ثابت شود که واقعیت حکایات کرامات با هیچ نوع واقعیت موجود و مألوف برابر نیست و در نتیجه این حکایات به واقع نماییِ خاص خود نیاز دارند.
تبیین و نقد ناواقع نمایی زبان قصص قرآنی در اندیشه احمدخلف الله با تکیه بر آرای نوصدرائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ناواقع نمایی زبان قصص قرآن، توسط نواندیشانی مانند محمداحمدخلف الله طرح گردیده است. در این مقاله باروش تحلیلی-توصیفی ضمن اشاره به رویکرد ناواقع نما به زبان دین و گزاره های تاریخی متون دینی در جهان غرب، به تبیین دیدگاه احمدخلف الله پرداخته و سپس با تکیه بر آراء متفکران نوصدرایی مانند علامه طباطبایی، استاد مطهری، آیت الله مصباح، آیت الله جوادی آملی این دیدگاه مورد ارزیابی قرارگرفته است. یافته های تحقیق بر آن است که دیدگاه خلف الله با سیره عقلا و ادله عقلی مانند برهان حکمت تنافی دارد و هم چنین با آیاتِ ناظر به اوصاف قرآن (مانند حکیم، عزیز، فرقان) و آیات ناظرِ به اهداف قرآن صریحاً تعارض دارد. مضاف بر اینکه قصصِ قرآن دارای اوصافِ ثبوتی و سلبی مانند وصفِ حق هستند، که نافیِ مدعای خلف الله در ناواقع نمایی قصص قرآن است و ظهورِ در واقع نمایی آنها دارند.
بازنمایی بصری انسان در هنر اسلامی نقدی بر کتاب پیکر انسان در هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقوله ی بازنمایی از عهد باستان تاکنون، در شمار مولفه های ذاتی هنر بوده و به عنوان عنصر لاینفک در تعریف آن، به شباهت اثر هنری با واقعیت اشاره دارد؛ چنان که حد اعلای آن، مبدل شدن به رونوشتی از عالم واقع می باشد. به باور ایوا بئر، نویسنده ی کتاب پیکر انسان در هنر اسلامی، مفهوم بازنمایی در ادوار مختلف اسلام، با آنچه امروزه از آن مراد می شود، متفاوت است. مولف در این کتاب، به معیار های متفاوت در بازنمایی بصری انسان قائل بوده، و خاستگاه آن ها را در ویژگی های فرهنگی و بومی جوامع مبدأ برمی شمارد؛ همان طور که در جهت ارائه ی روند بازنمایی بصری انسان در هنر اسلامی، از دسته بندی قومی-ملیتی و رویکرد در-زمانی بهره جسته است. لذا در این نوشتار سعی می شود تا پس از مرور و بررسی فرمی و روش شناختی کتاب، بر مبنای فصولی که نویسنده آورده، به تحلیل مفهوم بازنمایی بصری انسان در هنر اسلامی پرداخته شود؛ همچنین بر حسب موارد مقتضی، با اشاره به مصادیق و حکایات سایر رسالات ادبی و هنری اسلامی، دیدگاه مولف در این مقوله، مورد نقد و بازبینی واقع خواهد شد.
ظرفیت زبان شناختی قرآن برای تولید علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
35-58
حوزه های تخصصی:
مسئله تحقیق: علوم انسانی مجموعه دانش هایی است که به شناخت انسان و توصیف، تبیین و تفسیر پدیده های فردی و اجتماعی، جهت بخشی به افعال و انفعالات انسانی می پردازند. علوم انسانی موجود که براساس مبانی غیرالاهی شکل گرفته است و در رساندن انسان به سعادت، به ویژه در جوامع اسلامی کم توفیق بوده است؛ ازاین رو تولید علوم انسانی اسلامی به ویژه علوم انسانی قرآن بنیان ضروری است. یکی از مسائل جدی در این باره ظرفیت زبانی قرآن برای این کار است؛ که این مسأله را به روش توصیفی - تحلیلی بررسی می کنیم. یافته های تحقیق نشان می دهد، اولاً ، قرآن وحی خداوند بوده و هرآنچه بیان می کند، مطابق واقع است، یعنی گزاره های اخباری آن صادق است و گزاره های هنجاری آن مرتبط با سعادت انسانی است. ثانیاً، نظریه حاصل از آن همگانی است. بنابر این قرآن این ظرفیت زبانی را دارد تا بتوان بر اساس آموزه های آن علوم انسانی تولید کرد.
واقع نمایی و بازنمایی در فلسفه و سینما: بررسی نقادانه فیلم مرد عوضی اثر آلفرد هیچکاک با اشاره به نظریه آندره بازَن(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله چیستی «واقعیت» و چگونگی بازنمایی آن در آثار هنری و ادبی از دیرباز یکی از مهم ترین دغدغه های هنرآفرینان و نظریه پردازان بوده است. اوج آن اواسط سده نوزدهم بود که به دنبال تحولات علمی و اجتماعی، از جمله اختراع دوربین عکاسی، نقاشان و نویسندگان اروپایی با صراحت و جدیت بیشتری به این موضوع پرداختند که حاصل آن شکل گیری جنبش «رئالیسم» (واقع نمایی) با هدف ثبت دقیق و عینی نگرانه واقعیت خارجی، به ویژه واقعیت های جامعه و وضع طبقه های پایین، بود. فیلم مرد عوضی ساخته آلفرد هیچکاک (1957) فیلمی داستانی بر اساس روی دادی واقعی و شامل بسیاری از مضمون های رئالیسم است. ادعای خود کارگردان این بوده که فیلم او «مستند» و بازنماینده حقیقت است، بدون هیچ دخلی و تصرفی. پس از شرح تطبیقی و موجز مفهوم های «واقعیت» و «واقعیت نمایی» در فلسفه و سینما، پژوهش حاضر این فیلم را بر اساس نظریه آندره بازَن درباره سینمای رئالیستی تحلیل می کند تا نشان دهد که، به رغم ادعای فیلم ساز و وجود برخی ویژگی های واقع نمایانه، آیا در نهایت می توان این فیلم را اثری رئالیستی در شمار آورد یا نه. تحلیل این فیلم نشان می دهد که مرد عوضی نه فقط عاری از جنبه های ذهن محور نیست، بلکه طبق گزارش های موجود چندان هم به ماجرای واقعی وفادار نبوده است و با تعریف بازن از رئالیسم مطابقت نمی کند. پژوهش حاضر، به این ترتیب، به این بحث می رسد که، با فرض وجود مستقل واقعیت عینیِ بیرونی، آیا اصولاً بازنمایی وفادارانه و بی طرفانه آن در رسانه های هنری، از جمله سینما و ادبیات، ممکن است یا خیر.
تحلیلی بر رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی: با تأکید بر واقع نمایی قضایای ارزشی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۹
35 - 66
حوزه های تخصصی:
از مسائل مهم در حوزه علم َشناسی، ارزش باری علوم، به ویژه علوم انسانی است. با پذیرش این اصل، مسئله رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی مطرح می شود. در این زمینه، رویکردهای مختلفی در غرب و جهان اسلام وجود دارد. برخی مکاتب فلسفی، نظیر پوزیتیویست ها بر پایه اصل بی معنایی ارزش ها و بی طرفی علم، از اساس منکر ارزش باری علم شده و آن را ناقض عینیت و کاشفیت علم می دانند. در مقابل، طرفداران پارادایم تفسیری و انتقادی، محدودنمودن ارزش ها را در علم، غیرممکن می دانند و معتقدند، علوم، مملو از ارزش های مختلف است. آنان به جهت اینکه نتوانستند از رئالیسم معرفت شناختی و ارزش شناختی دفاع کنند؛ با نسبیت گرایی معرفت شناختی مواجه شدند؛ اما بر اساس اندیشه اسلامی، ضمن پذیرش اصل ارزش باری علم و تبیین آن، می توان از واقع نمایی و عینیت، به ویژه رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی، دفاع نمود. مقاله حاضر می کوشد با روش تحلیل عقلی، بر اساس منظومه فکری اسلام، به رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی اسلامی بپردازد. از یافته های مقاله حاضر، واقع نمایی ارزش شناختی علوم انسانی و به تبع آن، برخی نتایج معرفت شناختی و روش شناختی نظیر ثبات و جاودانگی ارزش های پایه، نقش تسهیل گری ارزش ها در فرایند علم و تعیین منابع معرفتی است.
ارزیابی از مواجهه معرفتی اصولی با اخباری ذیل مسأله حجیّت ذاتی قطع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
305 - 332
حوزه های تخصصی:
سخن از معرفت شناسی اصول فقه در دو مقام توصیفی و هنجاری مطرح می شود. رویکرد توصیفی به معنای معرفت شناسی اصول فقه در مقام «هست» و شامل فقه اصولی و فقه اخباری خواهد بود که در این مقاله از آن سخن به میان می آید. رویکرد هنجاری در معرفت شناسی اصول فقه نیز در مقام «باید» و شامل چیستی معرفت فقهی، منابع معرفت فقهی و امکان معرفت فقهی است که می توان آن را در پژوهش های دیگری مورد بررسی قرارداد. در اینجا تلاش شده ضمن بیان جایگاه علم اصول فقه در استنباط های فقهی، نقش محوری و اهمیّت مسأله حجیّت ذاتی قطع به عنوان یک عنصر معرفتی مشترک در تمامی استدلال های فقهی توصیف شود. در همین راستا ابتدا خاستگاه این مسأله، چرایی طرح آن و مبانی مختلف اتّخاذ شده از سوی اصولیان در خصوص حجیّت ذاتی قطع در علم اصول فقه مورد بررسی قرارگرفته است؛ در ادامه با توجه به دقّت های عقلی و شناختی که از سوی اصولیان برای اثبات ذاتی بودنِ حجیّت قطع لحاظ شده است پیش فرض های معرفت شناسانه آنان نیز مشخّص شده و در پایان، ارزیابی از نزاع معرفتی اخباری با اصولی (واقع گرایی) و نحوه مواجهه ناکارآمد اصولی در پاسخ به اخباری (ذهن گرایی) مطرح می شود. طبق یافته های این تحقیق، امکان ارائه تبیینی کارآمدتر از ساختار حجیّت در اصول فقه به عنوان نظریه جایگزینِ حجیّت ذاتی قطع و در پاسخ به اخباریگری همچنان وجود دارد.
الگویابی آثار تمرین و تکرار، هدایت و ارزشیابی محیط شبیه ساز رایانه ای واقع نما در ارتقای یادگیری دروس کارگاهی معماری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
147 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام دادن پژوهش حاضر الگویابی تأثیر «واقع نمایی محتوای آموزشی دروس کارگاهی رشته معماری داخلی مبتنی بر استانداردهای پداگوژی» ازطریق متغیرهای میانجی «نظارت و راهبری هنرآموز»، «قابلیت تمرین و تکرار»، « ارزشیابی» و «تناسب با توانمندی های هنرجو» در «ایجاد فرصت ها و تجارب یادگیری» است. روش اجرای آن توصیفی همبستگی از نوع الگویابی روابط علّی است. جامعه آماری آن هنرآموزان رشته معماری داخلی سراسر کشورند که در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در یکی از پایه های دهم، یازدهم یا دوازدهم دروس کارگاهی این رشته را تدریس می کنند. به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 326 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است. ارزیابی الگو با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. بر اساس یافته ها، الگوی پیشنهادی برازش خوبی دارد (RMSEA= 0/058, GFI= 0/998, IFI= 0/999, χ2= 2/09, P<0/05) و درکل تمام مسیرهای مستقیم معنادارند (0/05>P). همچنین تمامی مسیرهای غیر مستقیم واقع نمایی محتوای آموزشی مبتنی بر استانداردهای پداگوژی ازطریق متغیرهای میانجی تناسب با توانمندی های هنرجو، ارزشیابی، قابلیت تمرین و تکرار و نظارت و راهبری هنرآموز بر فرصت ها و تجارب یادگیری معنادار بود. نتایج دلالت بر آن دارد که الگوی ارائه شده می تواند الگویی مناسب برای طراحی محیط شبیه سازی رایانه ای در دروس کارگاهی رشته معماری داخلی باشد.
تقسیم بندی معقولات ثانیه فلسفی بر اساس نحوه شکل گیری و واقع نمایی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
85 - 108
دغدغه اصلی در بحث معقولات ثانیه فلسفی، معرفت شناختی است. معقولات ثانیه خاستگاه و منشأیی در ذهن دارند، مسئله مصداق داشتن یا نداشتن این مفاهیم در خارج از ذهن مهم است. ذهن تحت چه مکانیسم یا فرآیندی به آن ها نائل می شود؟ واقع نمایی معقولات ثانیه چگونه و به چه صورت است؟ علامه طباطبائی نحوه حصول مفاهیم فلسفی را به دو روش می داند: علم حضوری و تحلیل حکم در قضایا. رابطه میان این دو روش خالی از ابهام نیست و علامه هر دو را به موازات هم مطرح کرده است. ایشان راه دوم را ترجیح می دهد، در نحوه واقع نمایی معتقدند معقولات ثانیه فلسفی از طریق وجودهای رابطی که در ذهن و عین دقیقاً یکی هستند کاشف از عالم واقع می باشند. معقولات ثانیه فلسفی در نحوه انتزاع و واقع نمایی سلسله مراتبی دارند که کاملاً از همدیگر متمایزند. در این مقاله با روش تحلیلی به بررسی چگونگی دیدگاه علامه طباطبائی خواهیم پرداخت.
معرفت شناسی نظریّه «توالد ذاتی» شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
205 - 232
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر و با ورود برخی از شاخه های فلسفه معاصر (مثل معرفت شناسی) به علوم دینی، لزوم بکارگیری این مبانی جدید در علم و معرفت دینی بیش از پیش مورد توجه قرارگرفته است؛ اگرچه در اصول فقه نیز به عنوان یکی از علوم دینی تا حدودی به توجیه معرفتی پرداخته شده اما این موارد به صورت تفصیلی مورد ارزیابی قرار نگرفته و یا با معرفت شناسی متداول تفاوت هایی اساسی دارد. در این تحقیق پس از طرح مسأله حجیّت ذاتی قطع به عنوان باورِ واقع نما و نقش این نظریّه در علم اصول فقه، یکی از مشهورترین (و شاید کامل ترین) نظریّه های معرفتیِ اصولی در خصوص شیوه به دست آوردن باور موجّه به نام «نظریّه توالد ذاتی» شهید صدر آورده شده، و سپس مورد ارزیابی و نقد قرار گرفته است. به نظر می رسد علیرغم تلاش شهید صدر برای تبیین چگونگی توجیه معرفتی در علم اصول فقه، باز هم فضای ذهنیّت گرایانه در مسأله حجیّت ذاتی قطع بر عینیّت گرایی نظریّه توالد ذاتی و مسأله استقراء غلبه دارد؛ از همین رو ضروری است بار دیگر به تبیین های عینیّت گرایانه و کاربست لوازم آن در اصول فقه توجه شده و در سازوکار واقع گرایی متافیزیکی در خصوص احکام الهی به وسیله نظریّه های اصولی تجدید نظر شود.
شأن شناختی قصص قرآن در زبانِ دین، از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
49 - 64
حوزه های تخصصی:
از منظر ناشناخت گرایان گزاره های دینی توصیف گر حقایق معنوی و واقعیات عینی نیستند و در برخی آراء معنادار هم تلقی نمی شوند. در این نگرش داستان های دینی نیز اشاره ای به واقعیت ندارند؛ بلکه به مقاصد دیگری بیان شده اند. در این راستا توجه به جنبه های عملی گزاره های دینی اهمیت بیشتری دارد. عمده متفکران اسلامی مانند علامه طباطبایی معتقد به شأن شناختی زبان دین هستند. از منظر علامه طباطبایی تمام گزاره های دینی، معنادار و حقیقی قلمداد می شوند و قصص قرآن نیز از جمله گزاره های تاریخی هستند که به عنوان اِخبار از حقایق گذشته یا تمثیل از نوع حقیقی بیان شده اند. این نوشتار با روش توصیفی_ تحلیلی به یک سؤال اصلی پاسخ می دهد: از منظر علامه طباطبایی قصص قرآنی دارای چه شأنی در زبان دین است؟ جهت پاسخ به این سؤال اصلی، پس از بررسی شأن شناختی زبان دین از منظر متفکران اسلامی و غربی به نظرات علامه طباطبایی پیرامون زبان دین در قصص قرآنی پرداخته می-شود.
بازنماییِ انسان پنداریِ نژادی در انیمیشن های هیولاها ، ماشین ها و روح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
251 - 275
حوزه های تخصصی:
هدف:چگونگی نگریستن به طبیعت و تقلید آن رابطه مستقیمی در نحوه بازنمایی دارد. وسایل ارتباطی از جمله هنرهای نمایشی شرایط و امکانی را فراهم می سازد تا از طریق آن بتوان فعالیتها و رفتارهای انسانی در فرهنگ های گوناگون را به نمایش گذارد و اعمال انجام شده در بافتارهای فرهنگی گوناگون که مشاهده مستقیم آن امکان پذیر نیست را ثبت یا تولید کرده و با جامعه پیرامون مقایسه نمود. بازنمایی تصویری توسط هنر هفتم از جمله انیمیشن از انواع قابل توجه عینیت یابی است که می تواند در راستای این پنداشت عمل کند. انیمیشن با و جود آنکه رویکردی خیالی و فانتزی دارد اما در جهت همذات پنداری مخاطبشان همواره در تلاش است در آثار تولیدی از عناصر واقع نمایی بهره گیرد. این هنر از همان روزهای آغازین تولدش جهت واقع نمایی و باورپذیری بیشتر، شخصیت های حیوانی با وجوه رفتار انسانی را شبیه سازی کرده است. طراحان انیمیشن همواره سعی داشته اند که با ساده سازی عناصر تشکیل دهنده ی آناتومی انسان و برخورد ساختاری با آن؛ و همچنین خلاقیت در طراحی، باعث ایجاد شخصیت هایی شوند که بازتاب آن در بازنمایی نژادهای بشری و خلق قهرمانِ انیمیشن های استودیوهای گوناگون قابل مشاهده است. از سویی تا قبل از دهه بیستم اغلب شخصیت ها انیمیشنی معرف نژاد سفید پوست بوده اند و از بازنمایی و نمایش نژادهای دیگر کمتر استفاده شده است. استودیو پیکسار از جمله شرکت های انیمیشن سازی است که از جایگاه بین المللی برخوردار بوده و همواره تولیدات فراوانی در زمینه انعکاس ویژگی گونه های انسانی در قالب های مختلف را عرضه و تجربه کرده است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی در پی آن است که آفرینش گری در پردازش ظرافت های طراحی و شخصیتی موجود در انیمیشن های انسان پندارانه، را واکاوی کرده تا بدین سان بیننده با آگاهی بیشتر در جریان جهان داستان قرار گرفته و با تجزیه و تحلیل اصول بصری و زیباشناسانه آن از لذت و درک هنری اثر بهره بیشتری ببرد و چشم انداز تازه ای برای نگریستن به فیلم های انیمیشنی به دست آورد. از این روی سه انیمیشن: هیولاها، ماشین ها و روح از تولیدات شرکت پیکسار بر اساس انتخاب هدفمند از موارد مطلوب گزینش و تحلیل شده است.روش شناسی-روش تحقیق کیفی و به شیوه تحلیلی- توصیفی با رویکردی انسان شناسی و بر اساس گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای مکتوب، صوتی و تصویری است.یافته ها-یافته های پژوهش نشان از آن دارد با مشاهده ء انیمیشن های منتخب در می یابیم، نژادی که به وفور در طراحی شخصیت از آن استفاده شده به ترتیب: نژاد سفیدپوست، سیاه پوست و در انتها نژاد زردپوست است. نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که طراحان شخصیت بیشتر از تفاوت های موجود در جمجمه و چهره های گوناگون بهره می گیرند. این ویژگی ها نسبت به ویژگی هایی که در جثه و اندام ها می باشد آشکار تر است. همچنین بر خلاف گذشته که تمامی شخصیت ها سفید پوست بودند، امروزه شاهد حضور رنگین پوستان در انیمیشن ها هستیم. این مهم تا آنجا پیش رفته است که انیمیشن سازان اقدام به قهرمان سازی رنگین پوستان می کنند
ارزیابی دیدگاه محمد مجتهد شبستری در انکار واقع نمایی گزاره های معاد در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و هفتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
65 - 97
واقع نمایی به معنای نشان دادن وجود عینی اشیا در خارج از ادراک ماست. این نظریه در خصوص گزاره های دینی و قرآنی، از مسائل چالش برانگیز در دهه های اخیر بوده است؛ درحالی که واقع نمایی گزاره های معاد به جهت عدم تحقق بالفعل، مورد تردید و انکار برخی متفکران قرار گرفته است. فیلسوفان مسلمان قضایای مربوط به معاد را در عین واقع نمایی، از سنخ حقایق صادق می دانند؛ البته توانایی تحقق تجربی ندارد؛ بلکه به تناسب قضایای فلسفی، قابل تحلیل عقلی و ارجاع به علم حضوری است. اما تجربه گرایان در اثبات پذیری و واقع نمایی گزاره های دینی مناقشه کرده اند و مجتهد شبستری با وجود اعتقاد به خدا، منکر واقع نمایی گزاره های مربوط به معاد در قرآن است؛ بنابراین پرسش اصلی این است که دیدگاه مجتهد شبستری در انکار واقع نمایی چیست و چگونه تحلیل می شود؟ این پژوهش ضمن نقد دیدگاه مجتهد شبستری با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی و اثبات واقع نمایی گزاره های معاد در قرآن می پردازد. نتایج حاکی از این پژوهش این است که گزاره های معاد در قرآن با توجه به اینکه از نوع گزاره های تجربی نیست و از متکلم حکیم صادر شده است، باید با معیار متناسب خود سنجیده شود؛ همچنین گزاره های موجود در قرآن با صراحت، واقع نمایی آیات مربوط به معاد را به اثبات می رساند.
زبان قصص قرآن در اندیشه آیت الله جوادی آملی با رویکرد انتقادی به نگرش کارکردگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
214 - 237
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل بحث برانگیز درحوزه زبان دین و قرآن، واقع نمایی/ ناواقع نمایی زبان قصص قرآن است. ناواقع نمایی زبان قصص قرآن توسط برخی نواندیشان از جمله محمد احمدخلف الله طرح گردیده است. در این مقاله باروش تحلیلی-توصیفی ضمن اشاره به رویکرد ناواقع نما به زبان دین و گزاره های تاریخی متون دینی در جهان غرب به تبیین دیدگاه محمداحمدخلف الله پرداخته و سپس با تکیه بر آراء تفسیری آیت الله جوادی آملی این دیدگاه مورد ارزیابی قرارگرفته است. یافته های تحقیق بر آن است که دیدگاه خلف الله در تنافی با ادله عقلی مانند برهان اعجاز(در دوری از اختلاف و تناقض) و همچنین در تعارض با صریحِ برخی آیات قرآن، می باشد. مضاف بر اینکه قصصِ قرآن در لسانِ قرآن متصف به برخی اوصافِ سلبی و ثبوتی هستند(مانند وصفِ حق) که نافیِ مدعای خلف الله در ناواقع نمایی قصص قرآن و ظهورِ در واقع نمایی آنها دارند.
زبان قرآن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۵
25 - 44
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل مطرح در حوزه زبان دین و قرآن، معناداری، معرفت بخشی و واقع نمایی گزاره های قرآنی است. این مباحث ابتدا در خصوص متون مقدس یهودی مسیحی طرح گردید، سپس دامنه آن توسط برخی روشنفکران معاصر به زبان قرآن کشانده شد. آیت الله جوادی آملی، از جمله مفسران معاصری است که در صدد پاسخ به پرسش های نوپدید در خصوص زبان قرآن برآمد. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی با اشاره به برخی زمینه های چالش برانگیز زبان دین در جهان غرب، به تبیین دیدگاه آیت الله جوادی آملی پیرامون زبان قرآن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بر خلاف ادعاهایی که زبان دین و قرآن را فاقد معنا و معرفت افزایی می دانند، در نگاه آیت الله جوادی آملی، زبان دین و قرآن بر اساس ادله برون دینی مانند: برهان حق، برهان هدایت، نارسایی معیار تحقیق پذیری و ادله درون دینی: مانند اوصاف سلبی و ثبوتی قرآن، اهداف قرآن و روش قرآن در بیان معارف و قصص، روایت ثقلین، معنادار، معرفت بخش و واقع نما می باشد.