مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
رسانه های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی است که با هدف ارزیابی تأثیر تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در دو حوزه علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر با استفاده از شاخص های دگرسنجی(آلتمتریکس) و علم سنجی انجام شده است. در این پژوهش مقاله های منتشر شده پژوهشگران ایرانی در حوزه های موضوعی علوم کامپیوتر و علوم اجتماعی که در بازه زمانی 2014 تا 2018 در پایگاه اسکوپوس نمایه شده اند و به دلیل دارا بودن شناساگر شیء دیجیتال ( DOI ) امکان رصد فعالیت آلتمتریک آنها وجود دارد، مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای بررسی حضور و میزان انتشار بروندادهای پژوهشی در رسانه های اجتماعی و نیز سنجش میزان تأثیر آنها از اطلاعات برخی از مهم ترین ارائه دهندگان خدمات آلتمتریکس از قبیل آلتمتریکس اکسپلورر و پلام آنالیتیکس استفاده شده است. همچنین ارتباط عوامل مختلف از قبیل(همکاری علمی پژوهشگران و دسترسی آزاد مجلات) با میزان تأثیر بروندادهای مورد مطالعه و نیز ارتباط بین فعالیت آلتمتریک و کیفیت مجلات پژوهشی با استفاده از آزمون های همبستگی مناسب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان داد میزان حضور مقالات پژوهشگران ایرانی حوزه علوم اجتماعی در رسانه های اجتماعی حدود 12 درصد و در حوزه علوم کامپیوتر تنها حدود چهار درصد از مجموع مقالات بازیابی شده را تشکیل می دهد. مهم ترین رسانه های اجتماعی منتشرکننده مقالات پژوهشگران ایرانی در هر یک از دو حوزه موضوعی فوق به ترتیب عبارتند از: مندلی، توییتر و فیسبوک. با توجه به پایین بودن میزان ضریب همبستگی دو متغیر همکاری علمی پژوهشگران و میزان تأثیر تولیدات علمی، به نظر می رسد افزایش تعداد نویسندگان مقالات در دو حوزه موضوعی فوق، تأثیر قابل توجهی در نمره آلتمتریک این مقالات ندارد. نتایج آزمون همبستگی وجود رابطه آماری معنادار و ضعیفی را میان دو متغیر دسترسی آزاد مجلات و میزان تأثیر علمی مقالات(نمره آلتمتریک) در حوزه علوم اجتماعی نشان می دهد. در حالی که در حوزه علوم کامپیوتر رابطه آماری معنی دار بین دو متغیر فوق مشاهده نشد. همچنین با توجه به وجود همبستگی بین دو متغیر کیفیت مجلات منتشرکننده مقالات و عملکرد آلتمتریک آنها در هر دو حوزه موضوعی می توان نتیجه گرفت مقالات منتشرشده در مجلات با شاخص های کیفیت بالاتر، دارای نمره آلتمتریک بیشتری بوده و از میزان حضور بیشتری در رسانه های اجتماعی برخوردار هستند. نتایج اینگونه مطالعات نشان می دهد با بهره گیری از شاخص های آلتمتریکس می توان میزان تأثیر بروندادهای پژوهشی در حوزه های مختلف موضوعی را ارزیابی و با یکدیگر مقایسه کرد. در همین راستا سیاست گذاران علم و فنآوری می توانند در کنار شاخص های سنتی ارزیابی پژوهش، از شاخص های نوین آلتمتریکس به عنوان ملاکی برای ارزیابی علمی پژوهشی پژوهشگران و دانشگاهیان در سیاست گذاری علم استفاده نمایند.
ارائه الگوی پیشنهادی برای نرم افزار استخراج داده از رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با ه دف اصل ی ارائه الگ وی پیشنه ادی برای نرم افزار استخ راج و آرشی و داده از رسانه ه ای اجتماع ی تدوین شده است. در پژوهش حاضر ضمن مطالعه کتابخانه ای درخصوص استخراج داده و آرشیوسازی رسانه های اجتماعی به بررسی نرم افزارهای تولید شده در این زمینه پرداخته شده است؛ در نهایت براساس سیاهه وارسی تهیه شده، یک الگوی پیشنهادی از این نوع نرم افزارها ارائه شد. این روند با همراهی متخصصان رسانه های های اجتماعی در علم اطلاعات و دانش شناسی انجام گرفت. در این پژوهش، گردآوری اطلاعات، به روش مطالعه اسنادی و پیمایشی تحلیلی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. با نمونه گیری هدفمند و رصد افراد مطلع، تعداد ۳۱ نفر از متخصصان رسانه های های اجتماعی در علم اطلاعات و دانش شناسی انتخاب شدند. قابلیت های به دست آمده از نرم افزارها در قالب طیف لیکرت در اختیار متخصصان قرار گرفت و از آن ها خواسته شد که میزان موافقت خود را با ضرورت وجود هر یک از این قابلیت ها مشخص نمایند. برای بررسی بودن یا نبودن هر یک از قابلیت های نرم افزارها از روش سی وی آر[1]، بار عاملی اکتشافی و بار عاملی تأییدی استفاده شد. میزان پذیرش هریک از قابلیت ها، با میانه ارزیابی(معیار سنجش میانه 3) شد. سپس، هریک از گویه ها بر اساس میانگین موجود در آزمون فریدمن رتبه بندی شدند. در مرحله دوم سی وی آر هر یک از قابلیت ها، و در مرحله آخر بار عاملی تأییدی و بار عاملی اکتشافی بررسی شد. پرسش های پژوهش با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای بررسی شدند. قابلیت های «امکان جستجوی پیشرفته آرشیو»، «دسته بندی آرشیو ها(مرورآسان)» و «ارائهگزارش های بصری» نمره بالاتر از 50 و معیارهای «بازنشانی رکوردهای حذف شده»، «امکان ایجاد آرشیو باز برای دسترسی عام»، «اخذ گواهی های اعتباری از نهادهای دولتی و خصوصی»، «دریافت نسخه کامل پس از پرداخت هزینه» و «نسخه دمو» نمره کمتر از 50 را در سی وی آر به دست آوردند. تمامی قابلیت ها بار عاملی تأییدی و اکتشافی بیشتر از 3/0 داشتند؛ بنابراین، در نظر گرفته شدند. اما با مقایسه بار عاملی قابلیت ها با سی وی آر امکان حذف قابلیت هایی با سی وی آر کمتر از 50 وجود دارد. تمامی قابلیت های تخصصی نرم افزارهای فعلی از دیدگاه متخصصان ضروری هستند. قابلیت های «امکان جستجوی پیشرفته آرشیو»، «دسته بندی آرشیو ها (مرورآسان)» و «ارائهگزارش های بصری» مهم ترین الزامات نرم افزارها ازدیدگاه متخصصان هستند. قابلیت «اخذ گواهی های اعتباری از نهادهای دولتی و خصوصی» کمترین اهمیت را از دید متخصصان دارد. معیارهای «حذف خودکار آرشیوها در زمان تعریف شده»، «بازنشانی رکوردهای حذف شده»، «امکان ایجاد آرشیو باز برای دسترسی عام»، «اخذ گواهی های اعتباری از نهادهای دولتی و خصوصی»، «حذف خودکار آرشیوها در زمان تعریف شده»، «دریافت نسخه کامل پس از پرداخت هزینه» و «نسخه دمو» می توانند از قابلیت های نرم افزار حذف شوند. البته در بررسی نرم افزارهای فعلی استخراج داده از رسانه های اجتماعی، مشاهده شد که برخی از این قابلیت ها دارای اهمیت بالایی است. قابلیت «امکان ذخیره سازی محلی» توسط متخصصان به سیاهه وارسی نهایی اضافه گردید.
تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند با نقش میانجیگری درک مصرف کننده (مطالعه موردی: شرکت های تأمین قطعات خودرو استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه، با نقش میانجیگری درک مصرف کننده می پردازد. روش پژوهش، پیمایش و از نظر هدف کاربردی است، ابزار گردآوری داده ها ترکیبی از پرسشنامه استاندارد و ابزار اندازه گیری آن مقیاس لیکرت است. برای تدوین مبانی نظری و چارچوب پژوهش از کتب موجود، مقاله های لاتین و فارسی و پایان نامه ها استفاده شد. تعداد افراد جامعه آماری ۳۷۹ نفر کارکنان شرکت های تأمین قطعات خودرو استان کرمانشاه است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه ۱۹۱ نفر به دست آمد که به روش تصادفی از اعضای جامعه انتخاب شدند. جهت روایی و پایایی از اعتبار محتوا و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل عامل تأییدی نوع اول و دوم و آزمون کولموگروف اسمیرنوف و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. برای تحلیل مؤلفه های بازاریابی رسانه های اجتماعی نیز از رتبه بندی سلسله مراتبی بهره بردیم. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش، نشان می دهد فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی از طریق درک مصرف کننده بر ارزش ویژه، تأثیر مثبت و معنا داری دارد.
شناسایی پیش زمینه ها و بازدارنده های درگیری مشتریان با برند در رسانه های اجتماعی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، رسانه های اجتماعی فرصت منحصر به فردی را برای برندها در جهت تقویت روابط شان با مشتریان ایجاد می نمایند. سازمان ها می توانند با افزایش درگیری مشتریان خود با برندشان در رسانه های اجتماعی، ضمن خلق ارزش از طریق تعامل و مشارکت عمیق و پایدار با آنها، زمینه ساز حفظ و تقویت وفاداری شان باشند. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مهمترین پیش زمینه ها و بازدارنده های (موانع) درگیری مشتریان با برند در رسانه های اجتماعی در صنعت بانکداری می باشد. به منظور دستیابی به هدف مذکور مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ای با مشتریانی که یک یا چند بانک را در رسانه های اجتماعی دنبال می کردند؛ صورت پذیرفت و تحلیل داده های آن با استفاده از روش تحلیل محتوا، انجام گردید. نتایج تحقیق نشان داد، مهمترین پیش زمینه های تأثیرگذار بر انگیزه مشتری برای درگیری با یک برند بانکی در رسانه های اجتماعی شامل سه بخش فردی (پاداش، سرگرمی، کسب اطلاعات، کنجکاوی، مشغولیت ذهنی با برند و مزیت اجتماعی)، سازمانی (شهرت برند، محبوبیت برند، تجربه خدماتی، اطلاع رسانی، قابلیت اعتماد و کیفیت محتوا) و رسانه (کاربرپسند بودن، امنیت، کیفیت، قابلیت ها و محبوبیت رسانه) بوده و در سطوح شخصی (عدم علاقه، فقدان مهارت شخصی، ذهنیت و گرایش منفی)، سازمانی (ضعف در ترویج، ضعف در تولید محتوا) و عوامل زمینه ای (موانع محیطی، محدودیت های رسانه ای) بازدارنده های مهم درگیری مشتری می باشند.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر هویت قومی طلاب ترک و کرد حوزه علمیه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، مطالعه رابطه بین استفاده از رسانه های اجتماعی و هویت قومی طلاب کُرد و تُرک حوزه های علمیه شهر قم بوده است. پژوهش پیش رو با محوریت دو رکن اصلی، یعنی «رسانه های اجتماعی » و «هویت های قومی» و همچنین ارتباط این دو رکن در جامعه موضوع پژوهش، سامان یافته است. پرسش آغازین در این موضوع آن است که رسانه های اجتماعی مبتنی بر اینترنت چه جایگاهی در شکل دهی، تکوین، توسعه و تحول مؤلفه های هویت قومی دارند. روش تحقیق کمّی بوده و برای گردآوری داده ها از پرسش نامه برخط استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از رسانه های اجتماعی با هویت قومی طلاب کُرد و تُرک همبستگی مثبت دارد. بر اساس این یافته ها، عامل اصلی در اثرگذار بودن رسانه های اجتماعی بر هویت قومی، متغیرهای واسط یا عوامل اجتماعی و محیطی است. در صورتی که طلاب ادراک بالایی از برجستگی های قومی فرهنگی، انگیزه های قومی سیاسی، ظرفیت اقدام قومی سیاسی، و فرصت ها و هزینه های قومی داشته باشند، رسانه های اجتماعی می توانند به مثابه یک ابزار، هویت قومی آنها را تحت تأثیر قرار دهند و تقویت کنند؛ اما در صورتی که آنها در برابر مباحث اجتماعی و سیاسی یاد شده خنثی باشند، استفاده بیشتر از رسانه های اجتماعی، تأثیری بر هویت قومی آنها ندارد؛ چرا که در چنین شرایطی، کاربران در برابر محتواهای قومی قرار نخواهند گرفت و لذا هویت قومی آنها نیز دچار نوسان نخواهد شد.
اثر بازاریابی رسانه های اجتماعی روی ارزش ویژه برند و پاسخ هواداران تیم پرسپولیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر بازاریابی رسانه های اجتماعی روی ارزش ویژه برند و پاسخ هواداران تیم پرسپولیس بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه هواداران باشگاه فرهنگی ورزشی تیم فوتبال پرسپولیس بودند. در این پژوهش 315 پرسشنامه به صورت آنلاین در سایت پرس لاین جمع آوری و پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های مخدوش شده و ناقص 310 پرسشنامه قابل قبول مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تعدیل یافته سئو و پارک (2018) که شامل 23 سوال بود که روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر چند نفر از اساتید و روایی همگرا و واگرا آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید، همچنین همسانی درونی پرسشنامه با آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری برای بررسی برازش مدل تحقیق استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بازاریابی رسانه های اجتماعی 52/0 از تغییرات آگاهی برند و 54/0 از تغییرات تصویر برند را به صورت مثبت و معنی داری پیش بینی کرد. بنابراین توانایی بالای فضای رسانه-های اجتماعی در این مسیر بطوری که با چارچوب علمی مناسب طراحی شود بسیار مؤثر خواهد بود و باشگاه های فوتبال می توانند از طریق این فضا و استفاده از هواداران خود به ارائه خدمات و محصولاتی که بتواند برای باشگاه درآمدزایی مناسبی داشته باشد، بپردازند.
بررسی تأثیر رسانه های اجتماعی بر متغیرهای درونزای قابلیت های شرکت و خلق ارزش مشترک و تأثیر آنها بر مدل ارزش ویژه برند آکر
حوزههای تخصصی:
ارزش ویژه برند، برای ایجاد وفاداری در بین مصرف کنندگان نسبت به برند از دو فاکتور اصلی بهره می برد. استفاده از مشتریان در خلق ارزش مشترک و تمهیداتی برای افزودن بر ارزش مشتری دو ابزار اصلی است که در مدل ارزش ویژه برند آکر بر آن تأکید شده است. تحقیقات متعددی در زمینه ارزش ویژه برند با بهره گیری از مدل آکر انجام شده است. اما در هیچکدام از این تحقیقات، تأثیر رسانه های اجتماعی، بر خلق ارزش مشترک با مشتری و بر ارزش مشتری و درنهایت بر ارزش ویژه برند، مورد مطالعه قرار نگرفته است. بنابراین، بررسی تأثیر رسانه های اجتماعی بر مدل آکر هدف اصلی این تحقیق بوده است. روش شناسی این تحقیق از طریق مدل معاملات ساختاری، و مورد کاوی این تحقیق، در صنعت تنقلات و شرکت لینا بوده است. در تحلیل های انجام شده، شاخص نکویی برازش بیش از 80% بدست آمد، که نشان دهنده تأثیر رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند در مدل آکر است. رسانه های اجتماعی با آگاهی بخشی از ترکیبات تشکیل دهنده محصولات نهایی و جمع آوری و انتقال نظرات مصرف کنندگان نهایی به شرکت تولیدی، از طرفی باعث افزایش وفاداری مشتریان به برند شرکت می شوند، و از طرف دیگر، با انتقال ایده ها و خواسته های مشتریان، باعث تولید محصولاتی بنا به نیاز و طبق سلیقه مصرف کنندگان میشوند. که درنهایت باعث، ارتقاء و بهبود ارزش ویژه برند می شوند.
مطالعه ای بر تاثیر رسانه های اجتماعی در تشویق و ترغیب مردم برای مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری 1400
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ای بر تاثیر رسانه های اجتماعی در تشویق و ترغیب مردم برای مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری انجام شد. انتخابات به عنوان بارزترین شیوه و تجلی مشارکت، همواره مورد اهتمام نظریه پردازان علوم اجتماعی و سیاسی و نیز به طریق اولی سیاست ورزان بوده است. از جمله پرسش-هایی که برای هر دو گروه یاد شده از اهمیت مضاعف برخوردار است، تبیین رفتار انتخاباتی مردم و گروه-های اجتماعی است. در تبیین چگونگی مشارکت شهروندان، ترجیحات رای دهی و کیفیت تصمیم گیری در گزینش و رای دادن به نامزدهای انتخاباتی، سه الگو و رویکرد نظری؛ جامعه شناسی سیاسی، اقتصاد سیاسی و روان شناسی سیاسی وجود دارد. امروزه، رسانه ها به عنوان قوه ی چهارم در حکومت های دموکراسی نقش بسیار تعیین کننده ای در جریان انتخابات دارند. با وجود تأثیرات مثبت رسانه ها در عرصه ی سیاست از قبیل انتخابات و مشارکت انتخاباتی، نظارت بر دولت ها و پاسخگو بودن آن ها، حضور بدون قید و شرط رسانه ها می تواند پیامدهای نامطلوبی را در پی داشته باشد. برای کنترل و به حداقل رساندن اثرات نامطلوب رسانه ها، نیاز به ضوابطی هست که در کنار منشورهای اخلاقی مورد پذیرش اصحاب رسانه و تفسیر مضیق از محدودیت های آزادی بیان وآزادی جریان اطلاعات، می تواند به اثرات مطلوب رسانه ها بیفزاید. از این رو، علاوه بر توجه به کارکردهای مثبت و سازنده آن در توسعه سیاسی جوامع، باید با تدوین راهبردها و سیاست-گذاری مناسب، به منظور تقویت مبادلات فرهنگ اسلامی - بومی، در تقویت و رشد رفتار انتخاباتی شهروندان گام برداشت و توسعه سیاسی در رفتار انتخاباتی را به نسل های آینده منتقل کرد.
نقش قدرت داستان سرایی رسانه های اجتماعی و سنجش ابعاد آن در توسعه مقصد گردشگری با رویکردی بر تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش قدرت داستان سرایی رسانه های اجتماعی و سنجش ابعاد آن در توسعه مقصد گردشگری شهر توریستی رامسر است. این پژوهش دارای رویکرد آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی، تمامی داستان های مقصد رامسر در رسانه های اجتماعی است که تعداد 62 داستان به روش نمونه گیری قضاوتی برگزیده می شوند. روش گردآوری داده ها، داستان های مکتوب آنلاین (برخط) هستند که از راه تحلیل روایت و با کمک تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل می شوند. ابعاد قدرت داستان سرایی رسانه های اجتماعی شناسایی و در قالب شبکه مضامین و سپس مدل مفهومی این مقصد ارائه می شوند. جامعه آماری در بخش کمّی شامل تمامی گردشگرانی است که داستان های گردشگری این مقصد را در رسانه های اجتماعی مطالعه می کنند. نمونه گیری به روش غیراحتمالیِ در دسترس است و با دریافت 450 پرسشنامه (الکترونیکی) از گردشگران، نتایج مدلسازی معادله های ساختاری نشان می دهد که تمامی ابعاد قدرت داستان سرایی رسانه های اجتماعی برخط شهر رامسر شامل جنبه های دانش ادبی، جذابیت و پویایی، شناختی، عاطفی، اعتماد و اعتبار، گردشگری، و اخلاقی بر توسعه این مقصد اثر معناداری می گذارند.
تأملی انتقادی بر مطالعات کاربرد رسانه های اجتماعی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
رسانه های اجتماعی با توصیفی از ابزارهای بر خط، مجرایی را برای انتقال و یا اشتراک-گذاری اطلاعات با مخاطبان گسترده مهیا می نماید. این رسانه ها با درگیر کردن عوامل انسانی در فرایندهای رویه ای و فلسفه وجودی یک سازمان، اجتماعی سازی سازمان را هدف قرار می دهد. بررسی پژوهش های انجام شده در نسبیت رابطه رسانه های اجتماعی و ارتباطات سازمانی، عمدتاً نگرشی یک سویه و مثبت را نسبت به این رسانه-ها به مخاطب القاء می نمایند. گفتمان غالب تئوریک در حوزه سازمانی این است که کاربرد رسانه های اجتماعی، ضروری و توسعه دهنده است زیرا با تأثیر بر ارتباطات سازمانی، سازمان ها را در ایجاد فضای گفت وگو و ارتباطات بینافردی و همچنین جلب مشارکت ذی نفعان یاری می رساند. اما نکته اصلی اینجاست که شواهد تجربی در حوزه رسانه های اجتماعی و ارتباطات سازمانی، به طور عمده وابسته به مورد بوده و قابل تعمیم نمی باشد. از این رو در این مقاله با تأملی انتقادی، ضمن مرور نقش رسانه های اجتماعی در اجتماعی سازی سازمان، نگاه پوزیتویستی پژوهشگران سازمانی نسبت به این رسانه ها مورد بحث و گفتگو قرار گرفته شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که نسبت به آثار مثبت رسانه های اجتماعی در سازمان ها بزرگ نمایی شده و مفید بودن آن، بستگی به کاربست اجرایی رسانه اجتماعی و تناسب آن با سازمان دارد.
رسانه های اجتماعی و چالش های هویت های قومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
147 - 175
حوزههای تخصصی:
ماهیت جهانی رسانه های اجتماعی، چالش های قومی را از حیطه منطقه و ملّت به عرصه جهانی کشانده است. مطالعه حاضر، این چالش ها را در چارچوب نظریه های جهانی شدن، تحلیل می کند. دو رویکرد عمده در رابطه با پدیده جهانی شدن وجود دارد: یک رویکرد معتقد به همگونی کامل جهان است؛ و رویکرد دیگر، به چنین شدّت و کیفیتی قائل نیست. هدف تحقیق، روشن ساختن این امر است که رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای ارتباطی جهانی در رابطه با هویت های قومی ایرانی، در انطباق با کدام یک از این دو رویکرد عمل کرده اند. برای نیل به هدف مذکور با 11 استاد علوم ارتباطات اجتماعی، مردم شناسی و جامعه شناسی مصاحبه عمیق صورت گرفته و داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا ۱۰ تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج گویای آن است که عملکرد رسانه های اجتماعی وضعیتی دوگانه ایجاد کرده است: از یک سو به حفظ هویت اقوام ایرانی انجامیده؛ و از سوی دیگر، سبب ساز تأثیرپذیری آن ها از فرهنگ جهانی شده است. به سخن دیگر، رسانه های اجتماعی، همزیستی فرهنگی اقوام با دیگری جهانی و ملیّت را تقویت می کنند. در مورد اقوام جدایی طلب، رسانه های اجتماعی در ایجاد چالش های قومی نقش چندانی ایفا نمی کنند و این موضوع متأثر از سایر عوامل اجتماعی و سیاسی است. در نهایت، انگیزه اقوام ایرانی برای مقاومت در برابر ملیّت و فرهنگ جهانی محدود است؛ هر چند رسانه های اجتماعی، این قابلیت را به آنها می دهد.
بررسی تاثیر آموزش استفاده صحیح و مدیریت زمان والدین از گوشی همراه، رسانه های اجتماعی و فضای مجازی بر الگوی دلبستگی، مشکلات رفتاری کودکان و میزان اعتیاد به اینترنت در والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش استفاده صحیح و مدیریت زمان والدین از گوشی همراه، رسانه های اجتماعی و فضای مجازی بر الگوی دلبستگی، مشکلات رفتاری کودکان و میزان اعتیاد به اینترنت والدین صورت پذیرفت. این تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. بدین منظور که از بین تمام مادران منطقه دو تهران که کودکان آن ها در مهدکودک های این منطقه حضور داشتند با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، 30 خانواده بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (کیمبرلی یانگ)؛ سیاهه مشکلات رفتاری کودک CBCL (آخنباخ)؛ پرسشنامه الگوی دلبستگی Q-SET بود. برای تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از روش تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمرات دلبستگی، مشکلات رفتاری کودکان و اعتیاد به اینترنت دو گروه آزمایش و گواه، در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش بر استفاده صحیح و مدیریت زمان والدین از گوشی همراه، رسانه های اجتماعی و فضای مجازی موثر است و موجب بهبود دلبستگی، کاهش مشکلات رفتاری کودکان و کاهش اعتیاد به اینترنت در والدین می شود.
نگاه رسانه های ایرانی به مواجهه ایران و غرب با گروه های آسیب پذیر در آغاز اپیدمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک پذیری سلامت گروه های حساس و پرخطر، موضوعی است که در آغاز اپیدمی کرونا مورد توجه رسانه ها و کاربران رسانه های اجتماعی در ایران قرار گرفت. تحقیق با این فرضیه که نگاه افکار عمومی به سیاست حوزه سلامت این است که گروه های خطرپذیر از جمله گروه سنی سالمندان به طور عادی، نیازمند حمایت بهداشتی، روانی و اجتماعی بیشتری هستند، بالطبع از دولت ها و نظام درمانی انتظار می رود در بحران کرونا، اقدامات بیشتری برای مراقبت از این گروه سنی انجام گیرد. این تحقیق به هدف دست یافتن به رویکرد رسانه ها و فضای مجازی کشور نسبت به سالمندان به عنوان یکی از گروه های حساس و آسیب پذیر در اپیدمی کرونا به دنبال پاسخ به این سوال است که نگاه رسانه ها و کاربران فضای مجازی به سالمندان در ایران و غرب چگونه است؟ پژوهش حاضر به منظور دستیابی به نوع نگاه رسانه های مختلف کشور به موضوع کرونا و سالمندان در ایران و غرب به مطالعه رسانه های چاپی، برخط و شبکه های اجتماعی پرداخته است و برای دست یافتن به نگاه رسانه های مختلف به گروه های پرخطر در بحران کرونا از «داده های بزرگ» و تکنیک «داده کاوی» استفاده کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رسانه ها و کاربران ایرانی با رویکردی مثبت، اخلاقی و حمایتی به مراقبت از سالمندان در بحران کرونا تأکید دارند و نسبت به رفتارهای داخلی و خارجی که بی توجه به وضعیت این گروه سنی- اجتماعی در بحران کرونا است به شدت واکنش منفی نشان می دهند. در این میان، برخی از رسانه ها و کاربران به مقایسه برخورد متفاوت ایرانی ها و غربی ها در رابطه با سالمندان به عنوان یکی از گروه های حساس در بحران کرونا پرداخته اند و با رفتارهایی در فضای مجازی همانند هشتک ایران قوی، نظام اجتماعی ایران را اخلاقی تر از غرب دانسته اند.
راهکارهای مقابله با اخبار جعلی در سازمان های خبری و رسانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۳)
35 - 78
حوزههای تخصصی:
گسترش و نفوذ روز افزون رسانه های اجتماعی، در کنار فرصت هایی نظیر تسهیل فرایند ارتباطات و گردش سریع اطلاعات، تهدیدهای قابل توجهی را نیز به همراه داشته است. یکی از این تهدیدهای مهم، به اجماع متخصصان این حوزه در سراسر جهان، تولید و انتشار خبرهای جعلی است. دولت های رقیب، عناصر معارض و اپوزیسیون، افراد سودجو و مغرض و حتی سازمان های رقیب، با اطلاع از این ظرفیت، اقدام به تحریف و واژگون سازی حقایق در فضای مجازی جوامع و کشورهای هدف در مقیاس وسیع کرده و افکار عمومی را در جهت اهداف خویش و عمدتاً در تقابل با دولت هایشان بسیج می کنند؛ این فرایند حقیقت زدایی گسترده از فضای اطلاع رسانی جوامع، موجی از آسیب ها و نگرانی ها را در سراسر جهان ایجاد کرده است. شکل گیری این نگرانی ها باعث گشودن مسیر جدیدی از تحقیق ها برای مهار به هنگام و کاهش اثرهای مخرب اخبار جعلی بر افکار عمومی شده است. در این شرایط سازمان های خبری علاوه بر نقش سنتی خود در خبررسانی، وظیفه جدید مقابله با اطلاعات غلط برخط و خبرهای جعلی را بر عهده دارند. از این رو، مقاله حاضر با هدف دستیابی به راهکارهای مقابله با خبر جعلی برای سازمان های خبری حرفه ای با تأکید بر کشور ایران، در چنین زیست بوم اطلاعاتی تألیف شده است. برای دستیابی به این هدف، علاوه بر مطالعه کتابخانه ای گسترده در منابع جهانی و دسته بندی مفاد آن ها، با 18 نفر از متخصصان حوزه خبر و رسانه ایرانی، که با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق شد و سپس با تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون راهکارهایی به دست آمد؛ راهکارهای به دست آمده در قالب شش مرحله شامل "اقدامات پیشگیرانه"، " پایش"، " آستانه"، " تصمیم"، " واکنش" و مرحله " ثبت تجربه و دانش" معرفی شد. در مجموع، برای پاسخ به سئوال های پژوهش، 6 مضمون فراگیر، 20 مضمون سازمان یافته اصلی، 11 مضمون سازمان یافته فرعی و 91 مضمون پایه، یافته و در این مقاله ارائه شد. سازمان های خبری به خصوص در محیط رسانه ای ایران، قادرند با اتکا به یافته های پیشنهادی این پژوهش، طراحی فرایند و طی مراحل احصاشده به مقابله با خبرهای جعلی بپردازند.
استفاده کاربران از رسانه های اجتماعی و رابطه آن با سواد رسانه ای (در حوزه سلامت شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده آگاهانه از رسانه های اجتماعی و در امان ماندن از آسیب چالش هایی نظیر اخبار جعلی، نیازمندِ داشتنِ سواد رسانه ای است. پرسش محوری این پژوهش، عبارت است از اینکه: سواد رسانه ای کاربران در زمینه سلامت، تا چه حد با میزان استفاده از رسانه های اجتماعی و نحوه استفاده از آن، در ارتباط است؟ روش تحقیق، پیمایش و ابزار سنجش، پرسش نامه محقق ساخته با ضریب آلفای کرونباخ 837/0 است. جامعه آماری، شهروندان بزرگسال تهرانی هستند که در اردیبهشت 1398، کاربر اینترنت بوده اند. منظور از سواد رسانه ای سلامت، درک افراد از توانایی شان در دسترسی، تحلیل، خلق و انتقال پیام های ارتباطی در حوزه سلامت از طریق رسانه هاست. براساس یافته ها، رابطه همبستگی بین میزان برخورداری از سواد رسانه ای سلامت با میزان استفاده از رسانه های اجتماعی (به طور عام) و همچنین نحوه استفاده از این رسانه ها در حوزه سلامت (تنوع رسانه های اجتماعی مورداستفاده و بهره گیری از کارکردهای آنها در حوزه سلامت) معنادار است. در عین حال، تفاوت معنادار آماری بین میانگین سواد رسانه ای سلامت زنان و مردان، گروه های سنی گوناگون و ساکنان مناطق مختلف شهر وجود ندارد. رگرسیون خطی چندمتغیره نشان می دهد متغیرهای «استفاده از کارکردهای رسانه های اجتماعی در حوزه سلامت»، «تنوع رسانه های اجتماعی مورداستفاده در حوزه سلامت»، «منطقه محل سکونت» و «سال های تحصیل»، در مجموع، 5/33 درصد از واریانس سواد رسانه ای سلامت را تبیین می کنند. می توان چنین نتیجه گرفت که با وجود گسترش دسترسی اعضای جامعه به رسانه های اجتماعی، پایین بودن تحصیلات و پایگاه اقتصادی، مانع برخورداری کاربران از سواد رسانه ای سلامت است. ولی این انتظار وجود دارد که با بهره گیری از انواع ظرفیت های رسانه های اجتماعی در حوزه سلامت، سواد رسانه ای سلامت کاربران افزایش یابد.
عکاسی خبری در بستر شبکه های اجتماعی: نظریه ارزش نمایشی بنیامین و ریزوماتیک دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
11 - 25
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با تحلیل نظریه ارزش نمایشی بنیامین و مؤلفه های اصلی نظریه ریزوماتیک دلوز، عکاسی خبری در بستر شبکه های اجتماعی بررسی شد. اهمیت و ضرورت تحقیق به سبب پدید آمدن بستر جدید تکنولوژیک در فضای مجازی (شبکه های اجتماعی) در تغییر تعاریف و کارکردهای عکس خبری و عکاسی خبری است. نتایج تحقیق نشان می دهند که مهم ترین شاخصه بستر شبکه اجتماعی برای عکاسی خبری، ظهور مفهوم فردیت و همچنین تکثر در جهت از بین بردن روایت برتر (روایت غالب) است. در این فضا، عکس عبور از ساختارها و چارچوب های خبری را تجربه می کند و نمایشی که توسط بازتولید مکانیکی از واقعیت صورت می گیرد، به نوعی رابطه مردم با مردم را تأیید می کند. در این رویکرد عکاسی خبری به ژورنالیسم نوشتاری یا خبرگزاری ها بی نیاز است و رابطه عکس با واقعیت صرفاً با هنر و ذهنیت عکاس در پیوند است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده بر اساس داده های کتابخانه ای و اینترنتی سامان داده شده است.
گفتمان انقلابی اشیاء (گذار از چرخش فرهنگی به چرخش مادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
279 - 314
حوزههای تخصصی:
این مقاله درباره چگونگی زایش سوژه انقلابی در تقاطع زبان و مادیت در سال های منتهی به انقلاب اسلامی است. مقاله به طور خاص به دنبال روشن کردن ارتباط درونی واژگان علی شریعتی به عنوان ایدئولوگ انقلاب اسلامی، جهان اشیاء و شکل گیری سوژه انقلابی در تهران است. این تحلیل از طریق بررسی درهم آمیختگی اشیائی مانند ماه، بدن، و ادکلن های گران از یک سو، و واژگان کلیدی شریعتی مانند «حق و باطل»، «ظلم»، و «امپریالیسم» از سوی دیگر، میسر شده است. این مقاله با استفاده از روش تفسیر روایی زندگی نامه (BNIM) که برگرفته از سنت جامعه شناسانه هرمنوتیک عمیق است، نشان می دهد هم آمیزی دو جهان مادی و زبانی باعث شکل گیری و بسط کنشگری هایی شد که انقلاب و سوژه های آن را میسر کرد.
طراحی مدل امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر رسانه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور مدل سازی امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر رسانه های اجتماعی، با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی؛ با شناسایی 930 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 374 شاخص اصلی؛ در هفت بعد و 28 مولفه، تبیین و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای با استفاده از نظر 22 نفر از خبرگان علمی و اجرایی مدل کیفی امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر رسانه های اجتماعی در هفت بعد تقویت اعتماد و اعتبار رسانه ای، وفاداری مخاطب به رسانه خبری، امپریالیسم رسانه ای، تقویت اخلاق حرفه ای رسانه ای، امنیت فرهنگی، تقویت آموزه های دینی و رسانه های اجتماعی ارائه شد. در مرحله دوم تحقیق، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 242 نفر برآورد شد و پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش با استفاده از آزمون های لوین، آزمون تی تست، تحلیل عاملی تاییدی، به وسیله نرم افزارهایSpss وLisrel صورت گرفت. یافته های حاصل از تحلیل ابعاد بیانگر آن بود که از بین ابعاد امنیت فرهنگی با میانگین (94/0) و وفاداری مخاطب به رسانه خبری با میانگین (64/0) کمترین تاثیر را در امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی را داشته و پاسخ دهندگان با وضعیت موجود مولفه های دیگر در سوالات مذکور رضایت ندارند ونظرات منفی دارند وهمه ی مولفه ها در امر امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی از قابلیت بهبود بالایی برخوردار می باشند.
ارائه الگوی ارزیابی بلوغ «مدیریت دانش مشتری الکترونیکی» مبتنی بر عوامل کلیدی موفقیت در خدمات الکترونیک پلیس+10(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
442 - 475
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل مخاطرات بالای اجرای طرح های مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی، لازم است پس از شناخت فاصله بین دو وضعیت موجود و مطلوب و مسیر دستیابی به وضعیت مطلوب، سرمایه گذاری های سازمانی صورت پذیرد. بنابراین، ارزیابی جایگاه مدیریت دانش مشتری الکترونیکی باید به عنوان نقطه شروع یا ادامه و بهبود فرایندهای آن در سازمان های ارائه دهنده خدمات الکترونیک، مورد توجه قرار گیرد. هدف اصلی ارزیابی بلوغ این است که سازمان درک روشنی از سطوح بلوغ و منافع سرمایه گذاری های آینده خود پیداکرده و راهبرد های بهبود را براساس ضعف های موجود، تدوین کند.
روش: رویکرد این تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) است و ازنظر هدف کاربردی و از نظر نوع روش توصیفی- تحلیلی است. ابتدا با مرور ادبیات نظام مند، روش های ارزیابی بلوغ بررسی شده و الگوی بلوغ پایه انتخاب شد. پس از استخراج و اعتبارسنجی عوامل اساسی موفقیتِ چارچوب مدیریت دانش مشتری اجتماعی، سطوح بلوغ عوامل اساسی موفقیت با آزمون خی دو و همچنین مجموع وزین مشخص شده و الگوی ارزیابی بلوغ مدیریت دانش مشتری اجتماعی تأیید و ارائه شد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و ابزار پژوهش، نرم افزار تحلیل آماری «اس. پی. اس. اس» و «اکسپرت چویس» است.
یافته ها: در این پژوهش الگوی ارزیابی بلوغ مدیریت دانش مشتری اجتماعی براساس عوامل اساسی موفقیت ارائه شد. یازده عامل اساسی موفقیت شامل «راهبرد»، «رهبری»، «فناوری اطلاعات»، «مدیریت دانش»، «فرهنگ»، «فرایند»، «منابع»، «هوشمندسازی»، «امنیت»، «مشتری اجتماعی» و «ارزیابی» هستند که بین سطوح دوم تا پنجم بلوغ توزیع شده اند.
نتیجه گیری: الگوی ارزیابی بلوغ ارائه شده، به عنوان مرجع تحلیل عمیق از آمادگی سازمان برای به کارگیری مدیریت دانش مشتری اجتماعی و بهبود آن، در سازمان های ارائه دهنده خدمات الکترونیک از جمله پلیس +10 کاربرد دارد.
روایت راهبردی دیپلماسی دیجیتال آمریکا علیه چین در پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
362 - 335
حوزههای تخصصی:
با شیوع کووید-19 روابط دیپلماتیک دولت ها به چالش کشیده شد، اما با استفاده از این وضعیت دولت امریکا درصدد بهره برداری از دیپلماسی دیجیتال علیه چین برای ساخت روایت های راهبردی، و بیان هویت و تصاویر خود و دیگری در نظام بین الملل برآمده است. در این پژوهش تلاش شد تا به پرسش های زیر پاسخ داده شود:1. چگونه وزارت خارجه امریکا در پی اوج گیری بحران جهانی پاندمی کووید-19 با ساخت روایت های راهبردی، اهداف و سیاست های خود را در نظام بین الملل علیه چین بیان می کند؟ 2. دلایل مهم این نهاد دولتی امریکا برای تولید و رواج این روایت ها چیست؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که افزایش محبوبیت رسانه های اجتماعی در جهان در دوران پاندمی کووید-19 به افزایش اهمیت دیپلماسی دیجیتالی به عنوان ابزار سیاست خارجی امریکا برای تولید روایت های راهبردی در تقابل با چین منجر شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، معانی پنهان محتوای سه رسانه اجتماعی توئیتر، اینستاگرام و یوتیوب وزارت خارجه امریکا نشان داده می شود. برجسته سازی دو روایت راهبردی را می توان نام برد: رفتار درست امریکا در سیاست خارجی و داخلی، و رفتار نادرست چین در سیاست خارجی و داخلی. در روایت راهبردی رفتار درست امریکا در سیاست خارجی و داخلی، دو ژانر (منجی جهان در همه گیری کووید-19، مقابله کننده با سیاست های نادرست چین به عنوان تهدیدکننده امنیت) نشان داده شد. در عین حال در روایت راهبردی رفتار نادرست چین در سیاست خارجی و داخلی هم دو ژانر دیگر (دولت غیرشفاف و بی مسئولیت در قبال کووید-19، اقتدارگرا در داخل و تهاجمی در خارج) مشخص شد.