مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
7 - 29
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی و طراحی سناریوهای خروج از چالش هویت در جمهوری اسلامی ایران، با رویکرد آینده پژوهانه به مقوله هویت انجام شده است که نقطه قوّت و تمایز این اثر با ادبیات و آثار پیشین به شمار می آید. در جهان مملو از عدم قطعیّت ها، به چشم اندازی روشن در زمینه هویت ملّی و اجتماعی و خروج از چالش هویت، می تواند تقویت انسجام ملّی و مسیر توسعه و پیشرفت را هموار نماید. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش به این صورت طرح می شود که چه سناریوهایی تعیین کننده وضعیت خروج از چالش هویت در ایران 1410 هستند؟ جهت دستیابی به پاسخ سؤال اصلی از روش های کمی و کیفی و روش سناریو نگاری پیتر شوارتز بهره مند شده ایم. همچنین جهت جمع آوری اطلاعات به بررسی ادبیات تحقیق و اسناد و مدارک در قالب روش کتابخانه ای اقدام شده است و همچنین از روش دلفی فازی استفاده و جهت سنجش پایایی، از روش تحلیل ساختاری مبتنی بر جداول ماتریس روابط متقابل براساس نرم افزار میک مک و جهت طراحی سناریوها از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که پنج عدم قطعیت کلیدی در ارتباط با چالش هویت در ایران عبارت اند از تحوّل رسانه ای، تساهل و مدارا، تحوّل نظام آموزشی کشور، فرهنگ سیاسی و توسعه و کارآمدی که مبتنی بر آن سه سناریوی جامعیت گرایی، سناریوی تشدیدکننده چالش هویت و سناریوی پایدار یا تداوم وضع موجود با بیشترین درجه احتمال وقوع، قابل ترسیم هستند.
مؤلفه های تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی با تاکید بر سیاست های متولیان فرهنگ و هنر جامعه کنونی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
220 - 233
حوزههای تخصصی:
اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی از مهم ترین عناصر مهم نظم اجتماعی محسوب می شود لذا اگر در تعاملات اجتماعی میان اعضای یک جامعه بی اعتمادی حاکم و یا سطح اعتماد اندک باشد روابط پایدار میان اعضای جامعه کمتر برقرار می شود. باوجودآنکه دولت ها نقش اساسی در تقویت یا تضعیف یا اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی دارند، جستجوهای متعدد حاکی از آن است که این حوزه مورد کنکاش جدی اندیشمندان داخلی قرار نگرفته است. به همین دلیل این پژوهش به دنبال این پاسخگویی به این سؤال است که مؤلفه های تأثیرگذار بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را با تأکید بر سیاست های فرهنگ و هنر در برهه زمانی 1392 تا 1397 ( دولت روحانی) بررسی کند. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و ابزار فراتحلیل انجام گرفته است؛ ابزار فراتحلیل مهم ترین ابزار برای خلاصه سازی تحقیقات گذشته است، خصوصاً هنگامی که حجم نمونه در یک مطالعه، آن قدر کم باشد که نتوان به نتیجه گیری مطمئنی رسید. یافته های پژوهش حاکی از این است که عملکرد دولت و سیاست های فرهنگی و هنری آن ها موجب شده است که سرمایه اجتماعی در سه سطح خرد، میانی و کلان کاهش داشته است. اهداف پژوهش: 1.تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی دولت روحانی). 2.بررسی سیاست های فرهنگی و هنری بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی. سؤالات پژوهش: 1.کدام مؤلفه ها بر ایجاد اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی در جهوری اسلامی تأثیرگذار بوده است؟ 2.سیاست های فرهنگی و هنری در جمهوری اسلامی چه نقشی بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی داشته است؟
ژئوپولیتیک نوین اروپا و تاثیر آن بر روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران (با تاکید بر دوران پس از جنگ سرد و شکل گیری اتحادیه اروپا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نهم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
19 - 32
حوزههای تخصصی:
اتحادیه اروپا پستی و بلندی های زیادی را در راه همگرایی پشت سر گذارده و فارغ از بن بستی که هم اکنون در آن گرفتار شده،می توان آن را موفق ترین پروژه همگرایی منطقه ای در دنیا دانست.از نتایج این همگرایی شکل گیری یک سیاست خارجی واحد بوده است که تقریبا در مقابل دیگر کشورها و مناطق دنیا بدان عمل می کنند. از زمان شکل گیری اتحادیه اروپا، جمهوری اسلامی ایران بجای یک کشور می بایستی با یک سیاست متحده از سوی مجموعه اعضای اتحادیه روبرو می گشت، که شدیدا بر روابط ایران و اروپا تاثیر می گذارد. در این پژوهش به دنبال پاسخ این سئوال هستیم که از زمان شکل گیری اتحادیه روابط جمهوری اسلامی با اتحادیه چگونه بوده و سپس چه عوامل ژئوپولیتیکی بر این روابط تاثیر گذار است.
تأثیر ژئوپلیتیک انتقال انرژی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
84 - 103
حوزههای تخصصی:
اساساً، انرژی یکی از تأثیرگذارترین عناصر بر اتخاذ تصمیمات اقتصادی و سیاسی بازیگران نظام بین الملل به شمار می رود به طوری که قادرند با استفاده از این عنصر رفتار سایر بازیگران را نیز تحت الشعاع قرار دهند. با توجه به اینکه ژئوپلیتیک انتقال انرژی نقش بسزایی در این عرصه دارد، بازیگرانی نظیر ایران که در هارتلند انرژی قرار گرفته اند، قادرند نقش آفرینی قابل توجهی در این عرصه داشته باشند. که می تواند امنیت ملی را با چالش مواجه سازند. بر این اساس، عُصاره پژوهش حاضر بر این پرسش نهاده شده است که ژئوپلیتیک انتقال انرژی چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه پژوهش عبارت است از ژئوپلیتیک انتقال انرژی، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد سیاسی و اقتصادی تحت تأثیر قرار می دهد.روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای اعم از کتاب ها، مقاله ها، اسناد، مطبوعات و آمارنامه ها به بیان چارچوب نظری تحقیق پرداخته شده و در ادامه برای جمع آوری داده های میدانی از پرسشنامه بهره گیری شده است. ارزیابی،آزمونِ فرضیه تحقیق و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون رگرسیون صورت پذیرفته است.
مولفه های تأثیرگذار بر حاکمیت دریایی جمهوری اسلامی ایران در حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه خلیج فارس در گذشته تحت حاکمیت ایران بوده است؛ اما، با تولد کشورهای عربی در کرانه های جنوبی آن، حاکمیت ایران با چالش های جدیدی مواجه شده است. دخالت های قدرت های فرامنطقه ای نیز در این حوزه در مواردی حاکمیت ایران را با موانع ژئوپلیتیکی مواجه ساخته است. از این رو، بررسی قلمرو و موانع ژئوپلیتیکی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در حوزه خلیج فارس از اهمیت خاصی برخوردار است. چراکه، اعمال حاکمیت بر خلیج فارس با منافع و قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران رابطه اساسی دارد. هدف از ارائه مقاله حاضر، بررسی و تبیین ویژگی های ژئوپلیتیکی جدید خلیج فارس و عوامل تأثیرگذار بر ساختار ژئوپلیتیکی آن می باشد. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که قلمرو و موانع ژئوپلیتیکی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در حوزه خلیج فارس کدام اند؟ به نظر می رسد، عوامل سنتی، ساختاری یا تلفیقی از هر دو، عوامل اصلی و تأثیرگذار بر حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در حوزه خلیج فارس هستند.
سیمای حکمرانی مطلوب در ایران: از ظرفیت تا فرصت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
427 - 465
حوزههای تخصصی:
امروزه، حکمرانی مطلوب به عنوان یکی از نظریه ها و الگوهای غالب در عرصه اداره و راهبری جوامع مدرن مطرح و در دستورکار اندیشمندان و نهادهای توسعه و همچنین دولت ها و جوامع جهانی قرارگرفته است. دراین راستا، فرایند ساخت دهی و جهت دهی نهادی یک جامعه برای توسعه، مبین نظام حکمرانی آن جامعه است که اصول، ساختار و مکانیسم های حاکم بر ساماندهی و اعمال قدرت عمومی به عنوان مرکز ثقل حکمرانی در اسناد بالادستی آن جوامع درج شده و منعکس می شود. براین اساس، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی-اسنادی به بازخوانی و بازنمایی مولفه های حکمرانی مطلوب در عالی ترین سند و مرجع حقوقی جمهوری اسلامی ایران می پردازد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که اصول حکمرانی مطلوب- پاسخگویی، شفافیت، مشارکت، حاکمیت قانون و کارآمدی- در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران موردتوجه و تاکید قرارگرفته است و ایران اسلامی از ظرفیت بالقوه قانونی به منظور اتخاذ و اعمال نظریه و الگوی حکمرانی مطلوب برخوردار است. بااین وجود، بهره برداری از این فرصت بالفعل و تحقق کامل این پارادایم غالب مدیریتی-سیاستی مستلزم تقویت جامعه مدنی و تثبیت توازن و تعادل میان حکومت و جامعه مدنی به عنوان دو رکن اساسی حکمرانی مطلوب است.
تغییر در ادراک آمریکا از تهدید در افغانستان و پیامدهای راهبردی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
495 - 530
حوزههای تخصصی:
آمریکا پس از توافق با طالبان در دوحه، نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کرد. این در حالی است که ایالات متحده در سال ۲۰۰۱، ذیل سیاست مبارزه با تروریسم و با هدف سرنگونی دولت وقت طالبان، به افغانستان حمله نظامی و این کشور را اشغال کرده بود. آمریکا از زمان حمله به افغانستان، در شش مرحله سیاست خود را در قبال این کشور و به ویژه طالبان که طی سال های طولانی در لیست دشمنان ایالات متحده بود، تنظیم کرد. اما حصول توافق اخیر با این جنبش که به معنای گذار از راهبرد تقابل به سیاست تعامل با طالبان است، نشان از تغییر در ادراک آمریکا از تهدید در افغانستان دارد. این تغییر ادراک آمریکا برای ایران، که یکی از همسایگان افغانستان است، پیامدهای راهبردی به ویژه در حوزه امنیتی دارد.ازاین رو، این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که تغییر در ادراک آمریکا از تهدید در افغانستان، چه پیامدهای راهبردی برای ایران به خصوص درزمینه امنیت خواهد داشت. در این مقاله به دلیل ماهیت پیچیده موضوع، از تلفیق روش های اکتشافی و هنجاری استفاده شده است. ترکیب نظریه های روابط بین الملل به طور خاص و نظریه ادراک تهدید با روش های پژوهشی تحلیل روندها و سناریونویسی، به لحاظ استخراج مولفه های متنوع و مداخله گر کمک کرده است.یافته های تحقیق پیش رو نشان می دهد که آمریکا در پی تغییر در ادراک خود، از افغانستان خارج شده و قدرت گرفتن طالبان را تسهیل کرده است. هرچند تهران در تعامل با طالبان بوده است، اما از قابل پیش بینی بودن رفتار آن مطمئن نیست. تهران چه بسا نگران است که طالبان به عنوان نیروی نیابتی برخی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای ایفای نقش کرده و منافع امنیتی جمهوری اسلامی ایران را به مخاطره اندازد. افزون بر این، ایران درباره احتمال ظهور گروه های افراطی و تروریستی در افغانستان، نگرانی های جدی دارد. یکی از دغدغه های تهران این است که توافق آمریکا با طالبان، بر کیفیت تعامل و مواجهه این جنبش با ایران در آینده تاثیرگذار بوده و افغانستان را به سکوی جدیدی برای فشار بر ایران در حوزه امنیتی تبدیل کند. به ویژه اینکه افغانستان بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد و هرگونه ناامنی یا نفوذ ازسوی طالبان یا گروه های دیگر می تواند تاثیری مستقیم بر امنیت ملی ایران داشته باشد. حکومت مطلق طالبان در افغانستان و همزیستی تهران با آن نیز می تواند موجب نارضایتی بخش قابل توجهی از مهاجران یا پناهجویان افغان در ایران شود.
کاربست قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی عمومی با کشورهای رقیب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۵
141 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال اساسی است که منابع قدرت نرم ایران متشکل از چه عناصری است و چگونه می توان از آن ها در رقابت با قدرت نرم کشورهای فعال علیه ایران در بستر دیپلماسی عمومی استفاده کرد؟ به همین منظور بیست مورد از منابع قدرت نرم ایران با استفاده از روش تحلیل مضمونی مورد بررسی قرار گرفت که مدل نهایی آن در «مقاومت و پیشرفت» خلاصه می شود. رقیبان اصلی قدرت نرم ایران، آمریکا، انگلستان، ترکیه، عراق و امارات هستند که در تحلیل مضمونی ابزار لازم درتقابل با آن ها، به مدل «تثبیت اندیشه و فرهنگ ایرانی اسلامی» و «حمایت از تولید ملی و اقتدار دیپلماتیک» رسیده ایم. موفقیت دیپلماسی عمومی ایران منوط به پیشرفت در ابعاد علمی، اقتصادی و نظامی توأم با مقاومت فرهنگی سیاسی درمقابل استکبار جهانی است
ورزش و تقویت امنیت ملی (مطالعه موردی: تهدید امنیتی ورزشی رژیم صهیونیستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی کارکرد ورزش در تحقق اهداف امنیت ملی و به طور خاص جنبش بی.دی.اس (تحریم، عدم سرمایه گذاری و بایکوت رژیم صهیونیستی) است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها کیفی (توصیفی تحلیلی) است. جامعه آماری شامل تمامی متون مرتبط با حوزه جنبش بی.دی.اس، ورزش و رژیم صهیونیستی و نمونه آماری برابر با 71 اثر مرتبط با حوزه ورزشی و سیاسی ایران و رژیم صهیونیستی است. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که ورزشکاران 23 کشور مسلمان به واسطه تجاوز این رژیم به خاک مردم فلسطین از حضور در برابر نمایندگان رژیم صهیونیستی در عرصه بین الملل خودداری و در کشورهای غیرمسلمان نیز به واسطه زیر پا گذاشتن حقوق بشر، بسیاری از چهره های مشهور ورزشی از فضای ورزش به عنوان اهرمی برای افزایش فشار بر سیاست ضدانسانی رژیم صهیونیستی استفاده می نمایند.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر توسعه سیاسی در ایران بین سا ل های 1390-1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه در جهان امروز مفهومی کلیدی است که در فرهنگ های مختلف جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی به عنوان یکی از عوامل تفکیک کننده کشورها مطرح می شود. یکی از مهمترین ابعاد توسعه، توسعه سیاسی است که به معنای افزایش ظرفیت و کارایی یک نظام سیاسی در حل وفصل تضادهای منافع فردی و جمعی تعریف می شود. از این منظر دستیابی به توسعه سیاسی و شناسایی عوامل اثرگذار بر آن ارزشمند است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف گونه شناسی عوامل مؤثر بر توسعه سیاسی در پژوهش های مندرج در نشریات منتخب علمی پژوهشی دهه ۹۰ به دنبال پاسخ گویی به این پرسش بوده است که مطالعات توسعه سیاسی در ایران تحت تأثیر چه عواملی انجام شده است؟ در پاسخ به این پرسش از طریق روش فراتحلیل و با بررسی ۴۸ پژوهش موجود در نمونه بر این امر تأکید می شود که از میان چهار دسته عوامل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، رهیافت بیشتر پژوهش های انجام شده در بستر مورد نظر مبتنی بر عوامل فرهنگی بوده است و محورهای شکاف های فرهنگی و قومیتی، ضعف های فرهنگ سیاسی و فرهنگ سازی با بیشترین فراوانی جز پرتکرارترین مفاهیم شناسایی شده در ارتباط با عوامل اثرگذار بر جریان توسعه سیاسی ایران قلمداد شده است.
تأثیر برند جریان های سیاسی ایران بر انتخاب رأی دهندگان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران در انتخابات ریاست جمهوری سال1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای مهم برای کاهش میزان آسیب پذیری مشارکت سیاسی در کشورها که در ادبیات بازاریابی سیاسی جهان بدان اشاره های فراوانی شده، برندسازی سیاسی است. مزایای برندسازی سیاسی هر دو سوی طیف انتخاب شوندگان انتخاب کنندگان را دربر می گیرد. در شرایطی که نه تنها میزان درگیری ذهنی مردم با سیاست پایین است بلکه شرایط جامعه به سوی ناامیدی و تشکیک نسبت به سیاستمداران پیش می رود، برندسازی سیاسی می تواند نقطه اتکای جدیدی برای تغییر این شرایط باشد. برند سیاسی می تواند پیچیدگی افسارگسیخته محیط های سیاسی را برای انتخاب کنندگان کاهش دهد به گونه ای که آن ها ریسک کمتری را برای انتخاب گزینه مورد نظر متحمل شوند. به تعبیر بهتر، زمانی که رأی دهندگان در معرض تبلیغات سیاسی چندین نامزد انتخاباتی قرار می گیرند، این برند سیاسی آنها است که می تواند به انتخاب رأی دهندگان کمک کند. پژوهش پیش رو تلاشی است برای بررسی تأثیر اجزای برند جریان های سیاسی بر انتخاب رأی دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396. در این پژوهش، پرسشنامه ای حاوی 31 سؤال در میان نمونه آماری 377 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران توزیع و برای تحلیل آماری داده های گردآوری شده، از روش multi-nominal logistic regression در نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه جزء از چهار جزء برند جریان های سیاسی (شامل ایدئولوژی، نامزد انتخاباتی و سیاست های اعلامی جریان های سیاسی) در برهه زمانی مذکور بر انتخاب رأی دهندگان تأثیر مثبت داشته است.
طراحی الگوی رفتار سیاسی در تصمیم گیری راهبردی مدیران ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
199 - 218
حوزههای تخصصی:
سیاست و ورزش رابطه پیچیده ای دارند و در ایران این موضوع بنابه دلایل مختلف اهمیتی دوچندان یافته است. بر این اساس تلاش شده تا الگوی رفتار سیاسی مدیران ورزشی ایران مورد تحلیل واقع شود. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران ورزش ایران در سال 99-1398 می باشند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از دو پرسشنامه رفتار سیاسی و تصمیم گیری راهبردی استفاده شده است. نتایج نشان داد ساختار رفتار سیاسی بر تصمیم گیری راهبردی تأثیرگذار نیست. با توجه به این نتیجه؛ ابعاد رفتار سازمانی که شامل رفتارهای غیراصولی با همکاران، رفتارهای خودخدمتی در سازمان، استفاده از گروه حامیان برای خود، مورد ستایش قرار گرفتن، ایجاد گروه قدرتمند در سازمان، رفت وآمد با افراد قدرتمند در سازمان و لزوم رعایت الزامات اخلاقی می باشد؛ با رفتار سیاسی همخوانی دارد. اما استفاده از پایگاه اطلاعات برای استفاده سیاسی در سازمان تأیید نگردید.
تأثیر جهانی شدن بر ثبات سیاسی در دوران اصلاحات، اصول گرایی و اعتدال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
249 - 278
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن، کشورهای در حال توسعه را با چالش های بسیاری مواجه کرده است. یکی از بنیادی ترین این چالش ها مسئله ثبات سیاسی می باشد. با توجه به ارزش ها و هنجارهای حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران، حکومت های مختلف با گفتمان های توسعه سیاسی، عدالت و اعتدال، شیوه های خاصی را در رویارویی با آن برگزیده اند. سؤال اصلی این است که تأثیر جهانی شدن بر ثبات سیاسی کشور طی دوره های اصلاحات، اصول گرایی و اعتدال گرایی چه بوده است؟ پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده و از نوع همبستگی می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شده است که در آن از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تک و چند متغیره از نوع هم زمان یا توأم (اینتر) بهره گرفته شده است. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن است که جهانی شدن با ثبات سیاسی رابطه معناداری دارد. شاخص ترکیبی جهانی شدن تقریباً 51 درصد از تغییرات ثبات سیاسی را تبیین نموده است. با توجه به مقادیر بتا ابعاد سیاسی و اجتماعی جهانی شدن به ترتیب بیشترین تأثیر منفی و بُعد اقتصادی تأثیر مثبت بر روی ثبات سیاسی داشته است.
قدرت انگاره ای به مثابه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
53 - 76
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که مفهوم بندی رایج از قدرت نرم نمی تواند نفوذ و محبوبیت ایران در میان کشورهای منطقه را به خوبی تبیین نماید. دلیل آن هم این است که مولفه های قدرت نرم در این چهارچوب عمدتاً مولفه هایی مادی، این جهانی و سکولار هستند. از این رو باید یک مفهوم بندی متفاوتی از قدرت داشته باشیم تا بتوان این نفوذ و محبوبیت در میان ملل لبنان، فلسطین، عراق، یمن، افغانستان و دیگران را تبیین نمود.مقاله حاضر مدعی است که برای بررسی مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران باید از چارچوب مفهومی دیگری بهره جست. بنابراین، مسأله اصلی پژوهش حاضر یافتن چارچوب مفهومی جدیدی برای تبیین قدرت نرم ایران در منطقه است. به باور نویسنده و بر اساس یافته های یک مطالعه پایلوت و هم چنین هم راستا با برخی پژوهشی های پیشین، نویسنده باور دارد که ریشه این قدرت و نفوذ را باید در جهان بینی ایرانی-اسلامی حاکم بر جمهوری اسلامی ایران جست. از این رو، با استفاده از مدل نظری برگرفته از دیدگاه های آیت الله مطهری، مولفه های شکل دهنده به 3 بنیان جهان بینی، یعنی هست ها، آرمان ها و بایدهای جهان بینی ایرانی-اسلامی در نگاه رهبران جمهوری اسلامی ایران مورد کاوش قرار گرفته است. برای کاویدن این جهان بینی از روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد جهت دار استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهند که هست ها و آرمان های جهان بینی ایرانی- اسلامی عمدتاً مولفه های انگاره ای هستند که به بایدهای رفتاری آن نیز شکل می دهند. از این رو ادعا می شود چارچوب مفهومی قدرت انگاره ای با مولفه های غیرمادی، دینی و آن جهانی می تواند تبیین بهتری از قدرت و نفوذ ایران در کشورهای دیگر به دست دهد.
جمهوری اسلامی ایران و لزوم اتخاذ راهبردِ تأمین مذاهب اسلامی در راستای مهار جریان تکفیر و افراط گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
95 - 114
حوزههای تخصصی:
با نظر به رسالت ذاتی جمهوری اسلامی ایران در تحقق امت واحده اسلامی از سویی و تلاش روز افزون قدرت های امپریالیست در جهت سد راه رسالت مذکور - با تقویت راهبرد تقابل شیعه و سنی و شعله ور ساختن حربه تکفیر در راستای پاره پاره ساختن امت اسلامی - از سوی دیگر، این سوال اساسی مطرح است که چه راهبردی در تعامل با اهل سنت می بایست فراروی جمهوری اسلامی قرار گیرد؟ (مسأله) با تحلیل و بررسی منابع کتابخانه ای - به ویژه سخنان امامَین انقلاب اسلامی - (روش)، می توان گفت: تا پیش از حاکمیت یافتن جمهوری اسلامی در ایران، شیعیان در تعامل با اکثریت اهل سنت به ترتیب سه راهبرد مدارا، تقابل و تقریب را آزموده اند (یافته ها)، اما ریشه این راهبردها به دوران حاکمانی باز می گردد که علی رغم مسلمان بودن، اعم از شیعه یا سنی، دارای مشروعیت تام و کاملی چون حاکمیت امروز جمهوری اسلامی ایران نبوده اند (فرضیه). لذا در راستای تحقق آرمان امت واحده، ارتقا راهبرد تقریب مذاهب اسلامی و اتخاذ راهبرد تامین مذاهب اسلامی از سوی نظام جمهوری اسلامی امری ضروری است (نتایج).
شناسایی تفکر عمیق ذهنی بازار سیاسی ایران از برند ایده آل ریاست جمهوری با استفاده از تکنیک زیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام های سیاسی، رقابت میان بازیگران سیاسی با هدف دستی ابی ب ه ق درت و اثرگذاری بر تصمیمات رای دهندگان ب ه نح وه بازاری ابی فعالیت های سیاسی و اجتماعی آن ها در برابر افکار عمومی بستگی دارد. عدم شناخت عمیق ذهنیت و تصویر مردم نسبت به سیاست مداران و عوامل تأثیرگذار بر رفتارهای سیاسی و اجتماعی مردم باعث بوجود آمدن مشکلاتی در رسیدن به اهداف سیاسی می باشد. هدف پژوهش ایجاد یک تصویر روشن از عمق ذهن رأی دهندگان ایرانی نسبت به برند ایده آل ریاست جمهوری است. این پژوهش با انجام مصاحبه های عمیق و با تکنیک زیمت، سازه های مرکزی را استخراج نموده است. جامعه آماری پژوهش؛ هدفمند و از ایرانیان بالای 18 سال است که حداقل در یک دوره ریاست جمهوری شرکت کرده اند. همچنین با انجام 14 مصاحبه، پژوهشگر به اشباع نظری رسیده و نقشه اجماعی برند ایده آل ریاست جمهوری استخراج شد. سازه های مرکزی احصا شده از نقشه اجماعی عبارتند از: ایران پیشرفته، بهبود اقتصادی، بهبود توسعه و فرهنگ، آرامش دهنده، توجه و توسعه گردشگری، متعهد، عدالتخواه، ارتباطات جهانی، توجه به محیط زیست و عملگرا که باید در کمپین های بازارهای سیاسی ریاست جمهوری برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات مد نظر قرار گیرند.
تحلیل سازه انگارانه چرخش در سیاست خارجی ایران در برابر بحران قره باغ (2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه خودمختار قره باغ از ابتدای تشکیل جمهوری آذربایجان و ارمنستان مورد ادعای دو کشور بوده و سبب ایجاد بحران در روابط دو کشور شده است. اوایل دهه 1990 جنگ هایی بین دو کشور در گرفت و پس از برقراری آتش بس با میانجیگری روسیه در سال 1994 منطقه به کنترل ارمنستان درآمد. سیاست اولیه ایران در برابر بحران، بی طرفی بود، هرچند تمایل بیشتری به ارمنستان داشت و از این کشور حمایت نسبی کرد. اما پس از نقض آتش بس توسط جمهوری آذربایجان در سپتامبر 2020، دوره جدیدی از درگیری بین دو کشور شکل گرفت و بحران از سرگرفته شد. در بحران اخیر، جمهوری اسلامی ایران آشکارا از دولت آذربایجان حمایت و بر حق جمهوری آذربایجان بر قره باغ تأکید می کند. پرسش اصلی این است که چرخش در سیاست خارجی ایران در برابر بحران قره باغ را چگونه می توان تحلیل کرد؟ در این نوشتار با استفاده از روش تحلیل کیفی و بر مبنای چارچوب نظری سازه انگارانه عوامل مؤثر در تغییر و چرخش در سیاست ایران در برابر بحران قره باغ و به تعبیری عوامل واگرایی و همگرایی در روابط دو کشور را بررسی می کنیم. یافته های نوشتار نشان می دهد سیاست خارجی ایران در تأثیر عواملی همچون ایدئولوژی اسلامی شیعی، حمایت های داخلی آذری های ایران از جمهوری آذربایجان در برابر بحران قره باغ، کاهش سیاست های قومیتی و پان آذری آذربایجان و گرایش های واقع گرایانه و شرق گرایانه در سیاست خارجی جمهوری آذربایجان و همچنین سیاست غرب گرایانه دولت ارمنستان، دچار تغییر شده است.
تحلیل لایه ای علل تداوم بحران هسته ای جمهوری اسلامی ایران و پیشنهادهای سیاستی برای مقابله با چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1061 - 1039
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی علل تداوم بحران و چالش ها در برنامه هسته ای ج.ا. ایران طی چند دهه اخیر است، ازاین رو تلاش شده است با استفاده از رویکردی واقع گرایانه تر، جامع تر و چندلایه ای برای بررسی علل بروز چالش ها، سیاست های مؤثر برای مقابله با آنها پیشنهاد شود. پرسش های این پژوهش عبارت اند از: 1. چرا تلاش ج.ا. ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای در دوران پساانقلاب با چالش های جدی مواجه شد؟ 2. چگونه می توان به حل این بحران هسته ای کمک کرد؟ در فرضیه تأکید می شود که تأثیرگذاری متقابل عوامل گوناگونی در سطوح مختلف موجب تداوم چالش امنیتی و بحران هسته ای ایران شده است. با رویکرد تحلیل لایه ای علت ها و استفاده از روش استنتاجی تحلیل مضمون، 60 مقاله علمی پژوهشی شناسایی و 25 مقاله چاپ شده داخلی در دوره زمانی 1398-1389 بررسی شدند. یافته ها نشان داد که علل تداوم مسئله هسته ای در سطوح مختلف نهفته اند، و اینکه علل مشاهده شدنی در سطوح اول را با استفاده از گام های متعارف دیپلماتیک در کوتاه مدت می توان برطرف کرد. با این حال، رویارویی با علل موجود در لایه های زیرین نیازمند سازوکارهای بنیانی تر میان مدت و بلند مدت است، تا با مدیریت این بحران زمینه برای رویارویی با چالش های امنیتی فراهم شده، و در نهایت محیط کمتر چالش زایی با حفظ هویت دینی کشور برای دولت و ملت ایران ایجاد شود.
تاثیر تحولات 2011 خاورمیانه بر ارتقاء مجموعه امنیتی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای دانش راهبردی دوره 9 بهار 1398 شماره 1 (پیاپی 34)
منطقه خلیج فارس به علت موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود یکی از مناطق بسیار مهم و حساس جهان می باشد. انرژی و امنیت دو موضوع کلیدی و استراتژیک در این منطقه است و از آنجا که جمهوری اسلامی ایران یکی از مهم ترین بازیگران در عرصه امنیت خلیج فارس محسوب می شود، هر برنامه ای که در رابطه با چگونگی ترتیبات امنیتی در خلیج فارس طراحی و تدوین شود برای ایران اهمیت ویژه ای دارد. با عنایت به موارد فوق، پژوهش حاضر با هدف تبیین میزان تأثیر تحولات 2011 خاورمیانه بر ارتقاء مجموعه امنیتی خاورمیانه با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و جستجو در مقاله ها، سایت ها و بانک های اطلاعاتی به رشته تحریر درآمده است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان نمود که حضور نیروهای امریکایی در منطقه خلیج فارس از یک سو و چالش هایی که کشورهای عضو شورای همکاری به ویژه امارات عربی متحده و عربستان به آن دامن می زنند از سوی دیگر، مجموعه امنیتی کشورهای حاشیه خلیج فارس را با مشکل مواجه نموده است. همچنین می توان بیان نمود که تحولات 2011 خاورمیانه موجب تثبیت خرده منطقه گرایی امنیتی در ابعاد نوین شده و بدین ترتیب مانع ارتقاء مجموعه امنبیتی خلیج فارس می شود.
متغیرهای اقتصادی و سیاسی حاکم بر روابط راهبردی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چین طی چند دهه اخیر با حفظ ساختار نظام سیاسی، استفاده از مزایای داخلی و سیاست درهای باز در حوزه اقتصادی به رشد اقتصادی چشم گیری دست یافت. با وجود اشتراک منافع بالای ایران و چین در مواجهه با تهدیدات منطقه ای و بین المللی، روابط راهبردی و پایداری بین طرفین به وجود نیامده است. در واقع سؤال اصلی شناسایی و بررسی متغیرهای اصلی روابط ایران و چین در ایجاد روابط راهبردی دوجانبه برای کسب منافع بیشتر است. در این پژوهش، با نگاهی دوجانبه از منظر ایران و چین و استفاده از الگوی نظری «وابستگی متقابل»، چارچوب راهبردی روابط بلندمدت بین دو کشور ترسیم شده است. بررسی تحلیلی توصیفی، بسترهای همکاری دو کشور در سه بعد انرژی، ترانزیت و امنیت را به منظور شکل دهی چارچوب راهبردی بین طرفین بیان می کند. از این رو شناسایی مؤلفه های کلیدی شکل دهنده روابط راهبردی ایران و چین مسئله اصلی است. فرضیه مبنایی، وجود متغیرهای ترانزیت، انرژی و امنیت بسترهای همکاری دو کشور است. سه مزیت نسبی ایران شامل تأمین انرژی پایدار، دسترسی امن ترانزیتی به آسیای میانه و شرق مدیترانه و ایجاد امنیت در جغرافیای اسلامی، توأمان، سه نیاز اصلی چین برای حفظ چرخه ثبات و رشد اقتصادی در دهه های آینده است؛ در مقابل، تأمین زنجیره ارزش افزوده مشتقات انرژی، تکمیل زیرساخت های ترانزیتی و تسهیل دسترسی به منابع مالی مزایای چین برای اقتصاد ایران محسوب می شود.