شعرپژوهی (بوستان ادب)

شعرپژوهی (بوستان ادب)

شعرپژوهی سال 16 تابستان 1403 شماره 2 (پیاپی 60) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بازخوانی شعرِ نصرت رحمانی بر اساس سبک گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۵
بازخوانی شعرِ نصرت رحمانی بر اساس سبک گوتیک   چکیده گوتیسم و گوتیک، افزون بر هنر به عنوان سبک و شیوه ای در ادبیات شناخته و پذیرفته شده است. مؤلفه های این سبک عموماً در آثار داستانی نمود داشته؛ ولی تجلیات آن را در شعر برخی شاعران امروز ازجمله نصرت رحمانی می توان یافت. در نوشتار پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی کوشش شده تا ابعاد و کیفیت بهره مندی ناخودآگاهانه و گاه تعمدی رحمانی از مؤلفه های گوتیسم بررسی و تحلیل شود. در این راستا اشعاری که بر اساس گوتیسم قابل ارزیابی و تحلیل بوده یا اشعاری که تکوین هنجار و محتوای آن ها مبتنی بر شاخصه هایی است که با مؤلفه های گوتیک نسبت و قرابت دارند، انتخاب و ازمنظر گوتیسم بررسی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رحمانی روایاتی همراه با رویداد، توصیف، فضاسازی و مضمون آفرینی نامتعارف و شگفت آور در شعر خود آورده که می شود آن ها را روایاتی با ماهیت گوتیک ارزیابی کرد. این روایت ها که روندی ماجراجویانه و کابوس گونه دارند و بی فرجامی عشق های جنون آمیز و تراژیک را گزارش می کنند، همچنین رویدادهایی شگفت آور، شوم و عموماً مربوط به مرگ، گور، کفن و ازاین دست موارد را دربردارند، با عناوین روایت های «گوتیک و سوررئال»، «توصیف گوتیک»، «فضاسازی گوتیک»، «گوتیک و مکان» و «گوتیک و اشیا» طبقه بندی شده است. در این روایات، تصاویر، تعبیرات و توصیفاتی به کاررفته که دارای وجه وهمی و مالیخولیایی هستند، بدین واسطه می توانند فضاهایی عجیب، تاریک و ترسناک را فراروی نگاه و نظر خواننده قرار دهند و موجب هراس و آزار او شوند. این مختصات میان روایات رحمانی و آثار گوتیک، گونه ای نزدیکی و همسانی رقم زده و رحمانی را به عنوان یکی از شاعرانی مطرح می کند که به مؤلفه های گوتیسم گرایش یافته است.    
۲.

بررسی و تحلیل زبان گفت و گو در کولی واره های سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۶
بررسی و تحلیل زبان گفت و گو در کولی واره های سیمین بهبهانی   چکیده       کولی واره ها مجموعه ی شانزده غزل نو از سروده های شاعر معاصر، سیمین بهبهانی، است که در دفتر دشت ارژن سال 1362 منتشر شده است. خواننده هنگام مطالعه ی این غزل ها با مجموعه ای از روایت ها روبه رو می شود که سازه ی اصلی آن را گفت وگو تشکیل می دهد؛ ازاین رو نویسندگان این مقاله به بررسی زبان گفت وگو در مجموعه ی کولی واره ها پرداخته اند. تحلیل زبان گفت وگو در روایت، از نظریه های ساختارگرایان است و در آن، عناصر زبانی دخیل در گفت وگو ازجمله: واژگان، ترکیبات، ضمایر، لحن، گزاره های گفت وگویی، عناصر ادبی دخیل در روابط آن و کارکرد گفت وگو بررسی می شود. در این پژوهش نیز ساختار زبانی گفت وگو در کولی واره های سیمین بهبهانی بررسی شده و نگارندگان به نتایج تازه و قابل تأمّلی در زمینه ی نوآوری های این شاعر برجسته ی معاصر در غزل دست یافته اند؛ ازجمله نتایج حاصل این است که کارکرد گفت وگو در کولی واره ها به صورت های «بازتاب حالات درونی شاعر، توصیف وضع موجود، آرزوی وضع مطلوب و ایجاد وحدت مضمون در محور عمودی غزل» انجام شده است. شاعر در این شانزده روایت، کولی را  که نمادی از خود و هر زن و انسان آزاده و تلاشگری است، به کوشش برای ساختن جامعه ای بهتر دعوت می کند. از دیگر یافته های پژوهش حاضر این است که کاربرد گفت وگو در کولی واره ها سبب شده این غزل های نو در دسته ی غزل روایی معاصر بگنجد؛ بدین گونه که شاعر از آمیختن غزل سنّتی با غزل نو و گنجاندن مفاهیم تازه در قالب یک روایت، دیالکتیکی را میان غزل سنّتی و نو برقرار کرده که به نوآوری در غزل روایی معاصر انجامیده است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و آماری انجام و در گرد آوری داده ها از شیوه ی اسنادی و ابزار برگه نویسی (فیش برداری) استفاده شده است. بستر اصلی پژوهش، مجموعه ی شانزده کولی واره از دفتر دشت ارژن سروده ی سیمین بهبهانی است.    
۳.

خویش کاری عشق و جنگ در دوبیتی های فایز دشتی بر پایه ی نظریه ی استعاره ی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۶
خویش کاری عشق و جنگ در دوبیتی های فایز دشتی  بر پایه ی نظریه ی استعاره ی مفهومی   چکیده یکی از وجوه قابل توجه شعرغنایی عاشقانه، مفهوم جنگ و تعبیرهای وابسته به آن است؛ رویکردی از ناز و جلوه گری معشوق در مقابل خواست عاشق که ازطریق اشکال و عناصر مربوط به حوزه ی جنگ تشریح می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی خویشکاری حوزه های مفهومی عشق و جنگ در دو بیتی های فایز دشتی است. پژوهش به روش تحلیل و توصیف کیفی و کمّی بر اساس بنیان های نظری استعاره ی مفهومی لیکاف و جانسون (1980) دوبیتی های فایز دشتی را موردمطالعه قرار می دهد. یافته ها ی مطالعه که به صورت کتابخانه ای فراهم شده است، نشان می دهد تعداد 131 دوبیتی از مجموع 494 دوبیتی فایز دشتی (1367) کمینه یکی از ملزومات حوزه ی جنگ را در خود دارد. این فراوانی که از بسط 79 مورد روشن از مناسبات جنگ حاصل می شود، در حمایت زیر نگاشت های میان حوزه ای و پی آمدهای استعاری مربوط به حوزه ی جنگ و همچنین تفصیل هایی که گاهی از شرایط اقلیمی- فرهنگی برخاسته است، درون مایه ی بخش قابل توجهی از دو بیتی های فایز دشتی را در ذیل استعاره ی مفهومی «عشق جنگ است» قرار می دهد. نتیجه ای که از این دریافت حاصل می شود روشن می کند که فهم استعاری این ترانه ها در ذیل نام نگاشت «عشق جنگ است» مستلزم نوعی خوانش است که به صورتی پیوسته حوزه های درون دادی و پی آمدهای استعاری مربوط به استعاره ی مرکزی را  نیز فرا بخواند.    
۴.

بررسی و تطبیق شکواییه ها در اشعار سیمین بهبهانی با تکیه بر دو مجموعه شعر چلچراغ و یک دریچه آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
بررسی و تطبیق شکواییه ها در اشعار سیمین بهبهانی با تکیه بر دو مجموعه شعر چلچراغ و یک دریچه آزادی   چکیده شعر غنایی شعری عاطفی است که از عمق وجود شاعر بر می آید و اصیل ترین و صمیمی ترین احساسات او را بیان می کند. این نوع شعر آینه ی تمام نمای درونیّات و بیان کننده ی مافی الضمیر شاعر است و انواعی دارد که تمامی آن ها برگرفته از من احساسی و شکننده ی شاعر است و اثرگذاری آن ها به این دلیل است که از عمق وجود برمی خیزد و بر دل می نشیند. یکی از انواع شعر غنایی، بثّ الشکوی است که در لغت به معنی گلایه و درددل آمده و شاعر در آن به شکوه از تمام عواملی برمی خیزد که زندگی احساسی، اجتماعی، سیاسی و فلسفه ی وجودی او و نوع بشر را به هم می ریزد و دستخوش تغییر و تحریف می کند و گاه با مویه، زمانی با سرزنش و گاهی با ناله به درددل با مخاطب می نشیند و عوامل رنج و پریشانی خاطر خود را بیان می کند. سیمین بهبهانی یکی از شاعران معاصری است که اشعارش در قالب شکایت از نابسامانی هایی زندگی همچون نادیده گرفته شدن احساسات، رنجش عاشقانه و همچنین اعتراض به اوضاع جامعه ای است که در آن زیسته و رنجی که مردمان زمانه می برند. در این مقاله، نگارندگان سعی دارند به روش توصیفی-تحلیلی انواع شکواییه را در دفاتر شعر « چلچراغ » و « یک دریچه آزادی » سروده ی سیمین بهبهانی بررسی و تحلیل کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شکواییه های شخصی در هر دو مجموعه بسامد بالاتری نسبت به سایر شکواییه ها دارد و دلیل آن را می توان در شکست های زندگی خانوادگی شاعر و روح حساس و زنانه ی وی دانست. این شکواییه ها بهترین راه برای پی بردن به خصوصیات روحی و روانی شاعر است و تصویری از زندگی شخصی او را به مخاطب ارائه می دهد.          
۵.

بازتاب پندهای خواجه جلال الدین توران شاه در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۰
بازتاب پندهای خواجه جلال الدین توران شاه در شعر حافظ   چکیده ارتباط شماری از سروده های حافظ با یکدیگر چشمگیر است. تحلیل عناصر این پیوندها گاه می تواند به درک دقیق تر شعر حافظ بینجامد. تأمل در روابط درون متنی دیوان حافظ ، اطلاعات بسیار مفیدی درباره ی رویدادهای زندگی او و برخی شخصیت های اثرگذار در آن رخدادها، در اختیار ما قرار می دهد. یکی از ممدوحان حافظ که نامش در شمار قابل توجهی از سروده ها ذکر شده، خواجه جلال الدین توران شاه، وزیر مشهور شاه شجاع مظفری، است. در این جستار با هدف تبیین نقش خواجه توران شاه در زندگی و شعر حافظ کوشیده ایم نخست اطلاعات حاصل از منابع تاریخی درباره ی وی را گردآوری کنیم و سپس با بررسی سروده هایی از حافظ که به تصریح درباره ی اوست، به توصیف مناسباتش با حافظ بپردازیم و آن گاه با تکیه بر بازیابی روابط درون متنی دیوان حافظ ، کیفیت و اهمیت حضور این شخصیت در شعر حافظ را تحلیل کنیم. نتایج نشان می دهد که میان خواجه و حافظ رابطه ی صمیمانه ای برقرار بوده است. در مقاطعی که مناسبات حافظ با شاه شجاع و دربار وی به تیرگی و کدورت می گرایید، توران شاه برای بهبود این روابط کوشش می کرد. حمایت از حافظ در برابر مخالفان و دستگیری از او در شرایط مضیقه ی مالی هم از موارد مهمی است که در ترسیم سیمای توران شاه، نباید از نظر دور داشت. افزون براین، حافظ برخی از پندهای بلند آن وزیر کاردان را در لابه لای سروده های خویش ثبت کرده است. دریافت و بررسی این سخنان ارزشمند می تواند نتایج مهمی درجهت شناخت بهتر زندگانی حافظ و حتی درک دقیق تر شعر او در پی داشته باشد.      
۶.

جست وجوی مؤلفه های اساسی پدیدارشناسی هوسرل در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۷
جست وجوی مؤلفه های اساسی پدیدارشناسی هوسرل در شعر قیصر امین پور   چکیده پدیدارشناسی از مهم ترین شیوه های تفکر فلسفی معاصر است که ادموند هوسرل آن را پایه گذاری کرد و سریع به شیوه ای برای تحقیق در حوزه های مختلف علوم انسانی ازجمله نقد ادبی تبدیل شد. پدیدارشناس با تعلیق رویکرد طبیعی به جهان و تمرکز بر تفسیر پدیده ها آنچنان که بر سوبژه پدیدار می شود، به شناخت و تبیین ابژه ها می پردازد. ازآنجاکه هنرمندان به ویژه شاعران درواقع به توصیف جهان زیسته ی خود آنچنان که برایشان پدیدار شده است می پردازند، می توان مؤلفه های روش پدیدارشناسی مانند «قصدیت» یا «حیث التفاتی»، «اپوخه»، رابطه ی «اگو» و جهان زیسته اش و «زمان آگاهی» را در آثار آنان ردیابی کرد. قیصر امین پور از شاعران صاحب سبک معاصر است که در این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و مقایسه ای، اشعار منتخبی از او را بررسی و تحلیل و مؤلفه های پدیدارشناسانه ای را استخراج کرده ایم که در توصیف جهان زیسته اش به کار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که امین پور در اشعار خود به «اپوخه»، «حیث التفاتی» و «اگو» اشاره داشته است. قیصر در مواردی به «شهود آیدتیک» پدیده ها پرداخته و چنان که در نمونه ای ارائه کرده ایم، «زمان آگاهیِ» هوسرل در تحلیل برخی اشعار او می تواند راهگشا باشد. واژه های کلیدی: اپوخه، پدیدارشناسی، حیث التفاتی، زمان آگاهی، شهود آیدتیک، قیصر امین پور. نقد پدیدارشناختی، هوسرل.    
۷.

تحلیل «کمان کشی بر سر بیمار» در شعرِ حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
تحلیل «کمان کشی بر سر بیمار» در شعرِ حافظ شیرازی                      چکیده ادبیات فارسی ناگزیر است که فرهنگ و ادبیات شفاهی و عامیانه را در متن و بطنِ خویش پذیرا باشد. حافظ ازجمله شاعرانی است که فرهنگ شفاهی زمانِ خود را پروریده و در آیینه ی هنرِ اشعارش انعکاس داده است. در غزلیّات وی بیتی به قرار زیر است:  با چشم و ابروی تو چه تدبیر دل کنم؟ وه زین کمان که بر سر بیمار می کشی ضبط این بیت بر اساس چاپ ابوالقاسم انجوی است و پرویز ناتل خانلری و محمّد قزوینی و قاسم غنی «بر من بیمار» آورده اند؛ امّا حسین علی هروی «بر سر بیمار» را درست تر و ضبطِ حافظ قدسی را شاهدی بر این مدّعا می داند. به هرروی، «کمان کشیدن بر سر بیمار» محل بحث است. در گذشته رسمی بوده که چون از بهبودی بیمار نومید می شدند، سینی بزرگی در کنار بیمار نگه می داشتند و بی آنکه خود او متوجه باشد گلوله ای گلین در کمان می گذاشتند و به شدّت به آن سینی می زدند تا بیمار با شنیدن آن صدای غیرمنتظره بترسد و بهبودی یابد. پژوهشگر در مقاله ی پیش رو که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، در پی آن است که با کاوش در فرهنگِ عامه، ادبیاتِ فارسی و طبِ سنتی این موضوع را بررسی و با ذکر ریشه های اساطیری و مبانی طب سنتی همراه با کلیدواژه های این رسم مثل کمان، گلوله ی گلین، سینی، بانگ و بیماری، چونی و چرایی این باور را تحلیل کند.    

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰