مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
انسانشناسی
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
انسان بالاترین رتبه را در بین مخلوقات داراست. او عامل اصلی علم و شناخت وهم پس از خالق، اصلیترین موضوع شناخت و معرفت است. انسان با داشتن روح ملکوتی و جسم ناسوتی موجودی دوبعدی و منحصر به فرد است. او اگر برای علم و پژوهش موضوعیت و اولویت پیدا کند، مقدمات تاسیس علوم انسانی شکل میگیرد و نقطه آغاز و عزیمت این رشته طرح مجهولات اساسی درباره آدمی است . هنگامیکه با کمک مفروضات و معلومات اثبات شده و متدها و روشهای خاص علوم انسانی ، سؤالات مزبور پاسخ گفته شود، معارف انسانشناسی تولید و حاصل میگردد این معرفت پس از الاهیات مهمترین و اولیترین دانش بوده و برای دسترسی به آن باید از معلومات و اطلاعات مربوط به همه موجودات مطلع بود. از آنجا که این دانش دربارة انسان و جهت بهینهسازی حیات و سعادت اوست، فوق العاده مهم و ضروری است.
لیکن علیرغم چنین ارزشی و اهمیت ذاتی، در عمل این دانش در جامعه و در بین آدمیان و در قیاس با سایر علوم و فنون ، چندان نقش و جایگاهی ندارد. در این رابطه میتوان دور باطل و تسلسلی را دید که نمایانگر اوج آسیبها و ناهنجاریهای این معرفت بوده و راهبرد بهینه اعتلاء و ارتقاء علوم انسانی، شکستن این دور باطل است:
سؤالات و دستاندرکاران چنین مینمایند که ضعف بنیادی و وضعیت موجود و ضعیف این معرفت،عامل اصلی انزوای آن است. در حالی که اصحاب این دانش بر این باورند که عدم توجه مسؤولین و عدم اعتنا به تولیدات و محصولات این علم، موجب ضعف و انزوای آن شده است.
ریشه های فلسفی آنارشیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
هابز و لاک دو تن از مؤسسان فلسفه مدرن هستند. البته این دو بیشتر به عنوان فیلسوف سیاسی نامبردارند، اما هم کتاب «لویاتان» هابز و هم کتاب «رساله درباره فهم بشری» لاک از مهمترین کتابهای شناختشناسی در قرن هفدهم و آغاز عصر مدرن محسوب میشوند. روسو البته شناختشناس نبود، اما متأثر از فلسفه شناخت لاک، انسانشناسی خاصی تدوین کرد که فلسفه سیاسی قرارداد اجتماعی را در سیطره خود گرفت. چه رابطهای میان شناختشناسی، انسانشناسی و فلسفه سیاسی این فیلسوفان وجود دارد؟ مقاله حاضر در پی جستجوی پاسخ این پرسش و تقویت این فرضیه است که شناختشناسی لاک انسانشناسی روسو را زمینهسازی کرد و این دو، یکی با صراحت کمتر و دیگری با صراحت بیشتر، تفکری را تقویت کردند که میتوان از آن به عنوان آنارشیسم پنهان تعبیر کرد. این تفکر به دست مارکس به اوج خود رسید و به جزء مشترک فلسفههای سیاسی رقیب همچون لیبرالیسم و سوسیالیسم بدل شد.
معناشناسی تأویل در عرفان ابن عربی (باتوجه به مناسبت های انسان شناسانة آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش برجسته کردن مناسبت های انسان شناسی در حوزة معناشناسی تأویل است. برای این منظور، نگارنده ابتدا معناشناسی تأویل را بررسی می کند و افزون بر اشاره به دو معنای عام و خاص تعبیر، از ارتباط معنایی تأویل و تعبیر و تفسیر سخن می گوید. شرح نگاه مثبت و منفی ابن عربی به تأویل و تبیین ویژگی های فردی لازم برای تأویل، از بحث های دیگر این پژوهش است. تأویل در باور ابن عربی کلیدواژه ای هستی شناسانه است. باتوجه به مبانی او، دربارة تناظر تأویل در سه کتاب تکوینو تدوینو نفسمی توان سخن گفت. هر سه کتاب، تجلی حضرت حق است و حق، تأویل و حقیقت هر سه ظهور است. ایمان و تقوی و عمل به شریعت همچنین بصیرت و فراست الهی و آزادگی، از ویژگی های اصلی تأویل کننده است. علم صاحبان تأویل از نوع حق الیقین است و این خود نشان دهندة آن است که تأویل، علمی نظری و اکتسابی نیست؛ بلکه مبحثی از باب حضور و یافتن است. تأکید این عارف بزرگ بر به دست آوردن ویژگی هایی وجودی برای تأویل کننده، از نگاه انسان شناسانة او به تأویل خبر می دهد. نگارنده در هر دو رویکرد ایجابی و سلبی ابن عربی به تأویل، حکمت عملی و توجه به عمل را چیره می بیند.
مفروضات انسان شناختی رابرت نوزیک و نقد اجتماع گرایانه مکینتایر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابرت نوزیک، طرفدار اختیارگرایی در برابر دولت رفاه، نظریه پرداز عدالت استحقاقی و در جستجوی آرمان شهر دولت حداقلی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مبانی انسان شناختی ای است که مبنای نظریه عدالت وی بوده است. نوعی فردگرایی هستی شناختی در دیدگاه نوزیک دیده می شود که مطابق آن، هویت افراد مستقل از یکدیگر بوده و حقوق آن ها مقدم بر مفهوم نفع و سعادت است. پس از توضیح مبانی انسان شناختی نوزیک، این مبانی از دیدگاه اجتماع گرایی مکینتایر مورد نقد قرار خواهد گرفت و نارسایی های آن توضیح داده خواهد شد. یافته های مقاله نشان می دهد که دیدگاه اجتماع گرا توجه بیش تری به واقعیات حیات انسانی دارد. اصرار بر سلب ناشدنی بودن حقوق فردی در دیدگاه نوزیک، آن را با بن بست های غیرقابل حلی مواجه می سازد؛ خصوصاً در جایی که بین حقوق افراد یا حق فردی و مصلحت جمعی تعارض ایجاد می شود.
تعلیم وتربیت و کارآفرین رقابتی: تأملی بر تحول مفهوم «انسان اقتصادی» از مکتب تربیتی لیبرالیسم کلاسیک تا نولیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحول در مفهوم «انسان اقتصادی» از مکتب تربیتی لیبرالیسم کلاسیک تا نولیبرالیسم است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی (ارزیابی ساختار مفهوم) بهره گرفته شد. بررسی مفهوم انسان اقتصادی از لیبرالیسم تا نولیبرالیسم نشان داد گرچه لیبرال های کلاسیک مانند آدام اسمیت و جان استوارت میل، ایده انسان اقتصادی را طرح کردند، اما در مکتب اقتصادی نئوکلاسیک و به دنبال آن نولیبرالیسم، شاهد ظهور مفهومی نوین از انسان اقتصادی هستیم. این انسان خودمحور، رقابتی، محاسبه گر و بیشینه ساز سود است و به عنوان «کارآفرین رقابتی» در پی ارزش آفرینی اقتصادی هر چه بیشتر است. درحالی که متفکران نولیبرالیسم مانند گری بکر و جیمز بوکانن مدافع این تلقی از انسان اقتصادی هستند، فردریک هایک تلقی متفاوت انسان شناختی (انسان قانونی) را مطرح می کند که می تواند جایگزین انسان اقتصادی شود. او بر پایه تکامل فرهنگی و «نظم خودانگیخته»، بر غیریقینی بودن، فضای نابرابر، رقابت مبهم و نقش سنت به عنوان هماهنگ ساز مؤثر فعالیت ها تأکید دارد و انسان به عنوان عامل عقلانی را در نظریه انسان اقتصادی نئوکلاسیک را مورد نقد قرار می دهد. امروزه نولیبرالیسم به عنوان «ذهنیت حکومتی» مبتنی بر مبانی انسان شناختی خاص (ترکیب برخی عقاید هایک با انسان اقتصادی) در نهادهای تربیتی روی به سیاست های ایجابی و کنترل گر نهاده است.
مبانی انسان شناختی پرورش جسمانی کودکان در تربیت اسلامی با تأکید بر نقش بازی های فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین مبانی انسان شناختی پرورش جسمانی کودکان در تربیت اسلامی با تأکید بر نقش بازی های فیزیکی است. امروزه بازی های تمرکزیافته بر ذهن که بیشتر در قالب بازی های دیجیتال و الکترونیکی عرضه و از آن ها باعنوان بازی های رایانه ای یاد می شود، در عمل باعث شده اند تا علاقه کودکان به بازی ها و تحرکات فیزیکی و جسمی کاهش پیدا کند. این در حالی است که در تربیت اسلامی بر نقش پراهمیت بازی به ویژه بازی های فیزیکی کودکان تأکید شده است. به همین دلیل این پژوهش بااستفاده از روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین مبانی انسان شناختی پرورش جسمانی کودکان در تربیت اسلامی با تأکید بر نقش بازی های فیزیکی است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که با مفروض قرار دادن جایگاه و اهمیت پرورش جسمانی کودکان در تربیت اسلامی، مبانی انسان شناختی خاصی قابل شناسایی و تبیین است. این مبانی عبارتند از ترکیب کودک انسان از جسم و روح و تأثیر متقابل جسم و روح بر یکدیگر در فرایند رشد کودک به سمت کمال، تدریجی بودن رشد جسم و روح کودک و نقش ابزاری جسم در پرورش روح که از کودکی آغاز می شود. بدین سان ضرورت توجه جدی برنامه های تربیتی بر نقش پرورش جسمانی کودکان تأکید می شود. ملاحظه مبانی انسان شناختی یاد شده در برنامه ریزی های تربیتی، علاوه بر تأمین سلامت جسمانی کودکان، زمینه را برای تقویت و پرورش روحی و معنوی آنان در آینده فراهم می سازد.
شناسایی عناصر سازمان جهادی و بررسی تاثیر آنها بر اثربخشی سازمانی(مورد مطالعه: نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۷
1 - 50
حوزههای تخصصی:
تاکنون در خصوص عناصر سازمان جهادی، تحقیق منسجمی صورت نگرفته است و تبیین و تئوریزه کردن اجزا و عناصر این نوع سازمان در سطوح کلان، میانی، و خرد شایان توجه است. بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی عناصر سازمان جهادی از یک طرف و تعیین ارتباط این عناصر با اثربخشی سازمانی از طرف دیگر است. در همین راستا، ابتدا از طریق تحلیل محتوای کیفی و بر محوریت اندیشه مقام معظم فرماندهی کل قوا، و منابع علمی و اسلامی، عناصر سازمان جهادی در سه مقوله انسانشناختی، ساختاری، و سیاستگذاری شناسایی شد و سپس اجزای این 3 مقوله از طریق اجرای پنل دلفی در بین 8 متخصص علوم اجتماعی و در دو مرحله شناسایی شد. در خصوص اعتبار یافتههای تحقیق باید گفت که در کل فرآیند اجرای مرحله دلفی سعی شد علاوه بر پنل، از تعدادی خبره حوزه مدیریت جهادی در کنترل سؤالات اولیه استفاده بهعمل آید. روایی و پایایی مرحله کمی تحقیق هم به ترتیب با اتکا به خبرگان و ضریب الفای کرانباخ بوده است. مساعدت نظری تحقیق، شناسایی و دستهبندی ابعاد انسانشناختی، ساختاری، و سیاستی سازمانهای جهادی و تعیین ارتباط آنها با اثربخشی سازمانی است. بر اساس یافتههای تحقیق، 16 مفهوم /مضمون مرتبط با انسانشناسی،13 مفهوم /مضمون مرتبط با ساختارها و 11 مفهوم /مضمون مرتبط با سیاستگذاری، شناسایی و دستهبندی شد. در مرحله دوم تحقیق از طریق مدلسازی معادلات ساختاری و نمونهگیری تصادفی از یکی از مراکز نزاجا میزان تأثیر عناصر سازمان جهادی بر اثربخشی سازمان مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس یافتههای تحقیق، تأثیر سازمان جهادی بر اثربخشی سازمانی مثبت و معناداری میباشد. همچنین تأثیر ساختار سازمان جهادی و انسانشناسی سازمان جهادی بر اثربخشی مثبت میباشد و بالأخره، در این تحقیق تأثیر سیاستگذاری بر اثربخشی معنادار نبود. نتیجه نهایی این است که انسانِ جهادی با سیاستگذاریهای خوب در بستر ساختارهای پویا میتواند اثربخشی سازمانی را ارتقاء دهد.
انسان شناسی در دعای عرفه شناخت ابعاد جسمی و روحی انسان در پرتو کلام امام حسین(ع)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
133 - 163
حوزههای تخصصی:
دعا دریچه ای است که خالق هستی بین خود و انسان گشوده تا هم با او به نیازخواهی بپردازد و هم از این طریق به سوی او صعود کند. امام حسین7 ، که از مقام دعا به خوبی آگاه است، در صحرای عرفات برترین رازگویی و نیازخواهی را به پیشگاه خدای خویش عرضه می دارد و در پرتو این نجوا، ما را با حقایقی از عالم وجود آگاه می سازد؛ از معرفی خالق هستی گرفته تا عنایاتش به انسان.ایشان در این دعا، نعمتهای متعدد خالق هستی به انسان را به گونه ای واگو می کند که در کمتر دعایی می توان اینگونه مواهب خداوند را به شماره یافت. او از قبل تولد انسان، دوران جنینی، پس از تولد، تربیت و رشد، یک دوره انسانشناسی، راهنماشناسی، هستی شناسی، روانشناسی، زیست شناسی و مهمتر از همه، خداشناسی به انسان ارائه می کند. بسیاری کوشیدهاند تا غوری در این دعا داشته باشند، اما این دعا دریایی است بس ژرف که دسترسی به عمق آن جز برای معصوم، برای دیگری میسّر نیست. این مختصر تلاشی در این زمینه به شمار می آید.
درآمدی انسان شناختی بر نقش دولت در اخلاق با تاکید بر وصف «آکراسیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
155 - 176
حوزههای تخصصی:
مطالعه دولت و کارکردهای آن از منظر انسانشناختی - مبتنی بر طبیعت و اوصاف انسان - میتواند از دقیقترین شیوههای پژوهش در این حوزه قلمداد شود. به عقیده طیفی از فلاسفه، «آکراسیا» یکی از اوصافی است که غالباً در رفتار انسانها رخ میدهد؛ به معنای «نا خویشتنداری» است و به وصف انسان در «مرحله عمل» اشاره میکند که مطابق آن خِرد، تحت تأثیر امیال و غرایز قرار گرفته و در نتیجه فرد نمیتواند مطابق «بهترین حکم خِرَد خود» عمل کند. چنین جزئی از عوامل مؤثر بر کنش انسان، باب جدیدی از تحلیل در زمینه پرچالش مبانی و محدوده مداخلات دولت در حوزه اخلاق میگشاید و نشان میدهد که چگونه تحت تأثیر این گزاره، کارکردهای دولت توضیح داده میشوند. رویکرد انسانشناختی به کارکردهای اخلاقی دولت علیرغم اهمیت خود، رویکرد جدیدی است که در آثار حقوقی سابقه چندانی ندارد. این مقاله مبتنی بر دادههای فلسفی تلاش میکند ضرورت چنین رویکردی و بخشی از تأثیر آن را بررسی کند. آکراسیا نشان میدهد نظریات مطرح در حوزه کارکرد اخلاقی دولت - کمالگرایی و بیطرفی - هرکدام به دلیل نادیدهگرفتن بخشی از فرایند عمل در انسان مخدوش هستند. آکراسیا، حداقلی از کارکردهای اخلاقی را که لازمه زیست بهتر جمعی است، اثبات میکند. رد یا اثبات کمالگرایی و بیطرفی بهصورت کلی در حوزه مطالعه حاضر نیست و غرض نشاندادن بخشی از رابطه دولت و انسان مبتنی بر وصف آکراسیاست
روش شناخت چنددانشی معماری خانه های تاریخی ایران نمونه موردی بررسی 87 خانه تاریخی در شش شهر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
117 - 133
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به چگونگی «روش شناخت معماری» بر اساس تجربه نویسندگان مقاله در بررسی رویکردهای مختلف به شناخت معماری ایران و مطالعه 87 خانه تاریخی (پیش از 1300 ه .ش) در 6 شهر مختلف الاقلیم کشور یعنی رشت، کرمان، کاشان، بوشهر، همدان و شیراز پرداخته می شود. در این مقاله نشان داده می شود که روش شناخت علاوه بر گرد آوردی داده ها، شناسایی و انتخاب دانش هایی است که پژوهشگر را در گزینش داده ها و پردازش آنها هدایت می کند. این مقاله نشان می دهد که برای شناخت لایه های پنهان و پیدای معماری و معماری ایران، به شناختی چند دانشی نیاز است. در این مقاله استفاده ترکیبی از سه دانش گونه شناسی معماری، انسان شناسی معماری و معناشناسی معماری به عنوان روش شناخت معماری ایران معرفی می شود. استفاده ترکیبی از این سه دانش این امکان را فراهم می آورد تا نمودهای فیزیکی معماری، در انواع آن از جمله سقف و کف و دیوار، چگونگی بسط فضاها به یکدیگر، نور، رنگ و... به صورت یکپارچه در ارتباطشان با شیوه زندگی (باورها، آیین ها، الگوها و عادات رفتاری، فرهنگ استفاده از اشیاء) و همچنین در ارتباط با معناهای آنها در بستر فرهنگ سرزمین برای یک جامعه و در ساحت روان شناختی برای هر انسان فهمیده شود. نمونه هایی از دستاوردهای شناختی حاصل از به کارگیری ترکیبی این سه دانش در مورد 87 خانه تاریخی (ساخته شده پیش از 1300 ه .ش) ارائه می شود.
تحلیل انسان شناختی راههای نهادینه سازی اخلاق اجتماعی نیکو؛ با تأکید بر وجدان کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
اندیشمندان، مصلحان و رهبران دینی، بر ضرورت ترویج و نهادینه سازی اخلاق نیکوی اجتماعی بویژه وجدان کاری اذعان دارند. بدون تردید یکی از مهمترین عوامل سعادت، پیشرفت و تمدن سازی در هر جامعه ای عبارت است از برخورداری مردم آن جامعه از اخلاقیات نیکوی اجتماعی. برخی از جوامع علی رغم محرومیت از آموزه-های دین اسلام (و حتی ادیان آسمانی دیگر)، توانسته اند در ترویج و نهادینه سازی برخی اخلاقیات نیکوی اجتماعی توفیقات چشمگیری کسب کنند. از منظر فلسفی و دینی، همه انسانها از جهات دانش، گرایش و توانش، مفطور به فطرت الهی بوده و دارای استعدادها و زمینه های تخلّق به اخلاق نیکو هستند. اما برای برخورداری واقعی از اخلاقیات نیکوی اجتماعی، این استعدادها کافی نبوده و فعلیت یافتن آنها مستلزم دخالت عوامل متعددی است. در نوشتار پیش رو با روش تحلیلی توصیفی، به تبیین و تحلیل این حقیقت می پردازیم که برای شکوفاسازی استعدادهای فطری اخلاقیات اجتماعی، سه عامل مهم بسیار تأثیرگذارند: الف) مدیریت کارآمد و علمی ب) تربیت مبتنی بر انسان شناسی دقیق و واقع بینانه ج) تقویت بنیانها و ترمیم نقصان های دینداری.
از رنج دنیوی تا رنج مقدس مسئله رنج در گفتمان کربلا با تأکید بر کتاب روضهالشهداء
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
11 - 40
حوزههای تخصصی:
مساله رنج در دین زیسته یکی از مسائل مهمی است که در مطالعات اجتماعی تشیع کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شده است به مکانیسم ها و الگوهای حل مساله رنج در تشیع با تاکید بر یکی از مهمترین منابع شیعی یعنی کتاب روضه الشهدا پرداخته شود. هرچند این کتاب در سنت روحانیت فقهی و اصولی چندان معتبر نیست، اما پرسش انسانشناختی از وضعیت زیسته و تجلی عینی این کتاب در آیین های مذهبی مردم میتواند همچنان اهیمت داشته باشد. در این مقاله تلاش شده از منظر نظری و روشی انسانشناسی نمادین و با تکیه بر آرای کلیفورد گیرتز به این مساله پرداخته شود. نتیجه تحلیل محتوای این کتاب نشان میدهد که نمی توان این تحلیل ساده را پذیرفت که رنج اولیا مایه بخشش مؤمنان است؛ بلکه نکته اصلی در این است که رنج اولیا صورتی مثالی و نمادین از رنج مردم است. به عبارت دیگر، مؤمنان و ذهنیت عبادی آن ها در گفتمان های دینی، با استعلابخشیدن به رنج اولیا و تقدیس آن ازسویی، ایجاد تشابه ضمنی و صریح میان رنج خودِ مردم با رنج اولیا به واسطه برقراری نوعی اتصال نمادین میان موقعیت رنج آلود اولیا با موقعیت رنج آلود مؤمنان پیرو آن ها، به تعالی بخشیدن خودشان می پردازند.
واکاوی اندیشه فاعلیت در حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
219 - 239
حوزههای تخصصی:
اصل فاعلیت زیر بنای هستی شناختی فلسفه مشاء است و به نظر می رسد تفسیر سینوی از علیت فاعلی در رابطه وجودی میان کلیه مبادی عالیه و موجودات سافل از قبیل رابطه هستی شناختی میان باری تعالی و نظام آفرینش و رابطه وجودی میان نفس مجرد انسانی و قوای آن تأثیر گذر بوده است. فاعلیتِ مبتنی بر سنخیت میان علل و معالیل فاعلی، رابطه ماهوی و کثرت تباینی انعزالی میان این واقعیات عینی را به کلی منتفی کرده و تشکیک و تفاضل وجودی میان آنها را به اثبات می رساند. البته مطابق با قواعد کلان هستی شناختی فاعلیت، مقتضی وجود متغایر غیر بیگانه علت و معلول است و مبادی عالی را موجود مغایر و غیر بیگانه از معالیل شان می کند و به معالیل وجود رابطی می بخشد. بدین ترتیب وحدت شخصی وجود علت و کثرت شأنی معلول در حکمت سینوی قابل اثبات نیست بلکه نوعی وحدت تشکیکی به معنای وحدت وجود و کثرت موجود در بخشی از مباحث هستی شناختی مانند خداشناسی و انسان شناسی او و همفکرانش یافت می شود.